فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۶۰ مورد.
واکاوی مشروعیت ازدواج عرفی از دیدگاه اهل سنت، عواقب و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج عرفی که در عصر حاضر در میان برخی از مردم کشورهای سنی مذهب؛ بویژه گردشگران عرب کشورهای حوزه خلیج فارس مرسوم شده، نکاحی است که خارج از دادگاه و بدون نظارت آن انجام می گیرد، و غالباً بدون حضور ولی و محرمانه رخ می دهد. در صحت و بطلان آن میان مفتیان اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد. با توجه به شباهت ها و تفاوت هایی که با ازدواج دائم و نیز موقت دارد، بررسی ماهیت و مشروعیت آن در میان دانشیان اهل سنت، تبیین انگیزهای روی آوری به آن و تعیین وضعیت آن در حیطه قیود و شرایطی که ازدواج شرعی در دین اسلام دارد، از اهمیت و ضرورت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته، ضمن برشمردن مهم ترین عوامل گرایش به این نوع ازدواج، به دست آمده است که ازدواج مذکور به دلیل دارا نبودن برخی ارکان و شرایط ازدواج دائم؛ از قبیل مهریه، تهیه مسکن و نفقه، و نیز برخی از ارکان ازدواج موقت؛ مثل تعیین مدت نکاح، مشروعیت ندارد و گرایش بخشی از جوامع سنی مذهب به آن، اذعان به صحت اعتقاد شیعه به مشروعیت ازدواج موقت می باشد.
فاطمه مرضیه در اندیشه فلسفی هانری کربن
حوزههای تخصصی:
نگاه مشترک ابن عربی و مولوی (درباره ی منزلت حقیقی زن در خلقت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نگاه عارفان همه ی موجودات در عالم هستی مظاهر اسماء الهی اند؛ بنابراین زن نیز ظرف وجودی اسمی از اسماء و صفات خداوند می باشد؛ عرفا نیز زن را مظهر اسم جمال، خالق و اسم ربّ می دانند؛ به ویژه ابن عربی درباره ی زنان، از آن جهت که آینه ی جمال حق هستند نظری خاص دارد؛ وی پس از بیان حدیث نبوی: «حُبَبَّ الیَّ من دُنیاکم ثَلاث: النِساء وَ الطَیّب و جُعلت قُرَّه عینی فی الصلاه»، استدلال می کند که تأویل این سخن به نوعی بیانگر منزلت حقیقی زن بوده وحُبّ زنان را کمال عارفان وحُبّ الهی می شناسد. دراین مقاله سعی بر آن است که منزلت حقیقی زن از دیدگاه عرفان اسلامی و ادبیات عرفانی را تبیین و روشن نماید؛ ابن عربی بیش تر از هرکس به شأن معنوی زن پرداخته است؛ این مقاله مطالبی از ابن عربی و شواهدی از «مثنوی» در باب منزلت زن را تحلیل می کند؛ سعی نگارنده این است که یکی از پیوندهای فکری مولانا با ابن عربی را در این خصوص به صورت توصیفی- تطبیقی روشن نماید.
نقش و جایگاه زنان در مراسم عزاداری
حوزههای تخصصی:
تحلیل مستندات قرآنی حیطه ی مدیریت بانوان با تاکید بر سه رویکرد اندیشه ی اجتماعی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت زنان بر اساس بازیابی مستندات قرآنی با سه رویکرد اندیشه ی اجتماعی دینی «سنت گرایی اسلامی»، «تجدد گرایی اسلامی» و «تمدن گرایی اسلامی» در تعبیر نگاه حداقلی، حداکثری و متعادل به مسئله ی مصلحت، می انجامد.
ادعای این مقاله آن است که شالوده ی قرآنی این دیدگاه ها همگی مبتنی بر مصلحت است اما از آنجا که مصلحت مقوله ای کیفی است و معیارهای قطعی و روشن در خصوص اندازه گیری آن وجود ندارد و از طرفی عوامل گوناگونی در تبیین آن دخالت دارند این موارد منجر به بروز دیدگاه های متفاوت در این مقوله شده است.
تلاش آن است که با لحاظ موارد پیش گفته، در پرتو گفتمان قرآنی به بررسی و ارزیابی ماهیت و قلمرو مصلحت، درخصوص مدیریت زنان پرداخته شود.
اعتقاد به حجاب و نگرش های مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به موضوع «اعتقاد به حجاب» و «نگرش های مربوط به آن» پرداخته شده است. در واقع، با انجام تحلیل ثانویة داده های یک نظرسنجی، «اعتقاد به حجاب» و «نگرش های مربوط به آن» بررسی گردید.
روش این پژوهش تحلیل ثانویه است. در این مقاله داده هایِ «طرح نظرسنجی از مردم تهران درباره نوع نگرش آنان به وضعیت حجاب و عفاف در جامعه» انجام شده در «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» مورد تجزیه و تحلیل مجدد قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در واقع، این تحقیق در رهیافت تحلیلی و تکمیلی تحقیق پیشین انجام شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد در میان افراد جامعه تحقیق، متغیر «اعتقاد به حجاب» در سطح بالا قرار دارد. ولیکن «میزان نگرش به مسئله حجاب به عنوان یک معضل» در سطح بالایی است. «میزان رضایت از موقعیت فعلی حجاب» نیز در سطح نسبتاً متوسط قرار دارد. همچنین افراد جامعه معتقدند میزانِ اثرگذاری «عوامل فرهنگی بیرونی بر حجاب» و «عوامل فرهنگی دورنی بر حجاب» هر دو در سطح متوسط هستند.
ریشه یابی عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ حجاب و عفاف و ارزیابی راهبردهای نقشه مهندسی فرهنگی (رویکرد سیستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با گردآوری و تحلیل بیش از 200 تحقیق، مبتنی بر رویکرد تفکر سیستمی و بهره مندی از روش-شناسی پویایی سیستم، عوامل اثرگذار بر توسعه فرهنگ حجاب و عفاف شناسایی و در یک الگوی مفهومی ارائه شد. سپس بر اساس روش شناسی پویایی سیستم، روابط علی بین متغیرها تشریح گردید. در تبیین سیستمی موضوع، نشان داده شد فرهنگ حجاب و عفاف در تعامل چند سویه با حوزه های اجتماعی، رسانه های داخلی و غربی، نظام آموزش خصوصی و دولتی، سیاستگذاری حاکمیت در ترویج فرهنگ و اقتصاد لباس اسلامی و غیر اسلامی است و تصمیم گیری فرد در زمینه حجاب و عفاف در بستر پویایی از مبانی اعتقادی و باورها، آرمانهای ذهنی و رفتارهای ظاهری فرد محقق می گردد. هم چنین حلقه های رفتاری مؤثر بر مبانی اعتقادی، آرمانهای ذهنی و رفتارهای ظاهری فرد ناشی از تعامل علّی بین متغیرها، شناسایی شد که در دوره کوتاه تا بلند مدت بر رفتارهای فرهنگی مؤثر است. بر همین مبنا، یافته های راهبردی به منظور توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در دوره کوتاه تا بلند مدت ارائه شد و تطابق آن با راهبردهای نقشه جامع مهندسی فرهنگی کشور مورد بررسی کیفی قرار گرفت.
کرامت زن در گستره احکام اسلام
حوزههای تخصصی:
شرطیت اذن زوج در فعالیت های سیاسی زوجه از دیدگاه امامیه و حنفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شرطیت اذن زوج در فعالیت های سیاسی زوجه از دیدگاه امامیه و حنفیه به صورت کتابخانه ایی و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شد. چون خانواده بنیادی ترین نهاد جامعه است، خدای متعال به روابط همسران توجه ویژه ای دارد و دستورات و مقررات خاصی را بر اساس رأفت و رحمت بر روابط آنها وضع کرده است. از جمله این دستورات، قراردادن مرد در جایگاه مدیر و سرپرست خانواده است که لازمه این سرپرستی، لزوم هماهنگی زوجه با زوج برای انجام فعالیت هایش است و شارع مقدس این امر را با وضع شرطیت اذن زوج در فعالیت های زوجه محقق کرده است. بر این اساس، فعالیت های سیاسی زنان در قلمرو شرطیت اجازه شوهران قرار می گیرد که برای بررسی نظرات فقهای امامیه و حنفیه در این باره می توان به موضوع خروج زن از منزل و اشتغال زن مراجعه کرد و دیدگاه آنها را به دست آورد؛ بدین صورت که در بحث خروج زن از منزل، مشارکت زنان در فعالیت های سیاسی کشور و در مورد اشتغال زن، دستیابی به مناصب سیاسی قابل طرح است.
آفرینش حوا(زن) در قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسری اسلامی ، نشانه مذهبی
منبع:
حوراء شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
گفتمان غالب فرهنگ فرانسه در مورد اسلام و مسلمانان در نشان دادن تصویر منفی از مسلمانان سازمان یافته و نظامند مینماید و همانطوری که خواهیم دید در سیاست گذاریها منعکس شده است. هیچ موضوعی درباره اسلام و مسلمانان نتوانسه است به اندازه حجاب باعث جلب توجهات، آزردن افکار، ایجاد ترس و خشم و ازدیاد شکاف بین فرانسه و پنچ میلیون ساکن مسلمان آن شود. در این مقاله به پوشش زنان به مثابه مرزی متعین برای اسلام با ادیان دیگر می نگریم.
نقدی برقرائتپذیری دین
حوزههای تخصصی:
«قرائتپذیری دین» از مباحث مهم دینشناسی معاصر است که امروزه در ادبیات روشنفکری از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. گونهی افراطی نظریه مذکور که امروزه برخی نواندیشان مسلمان قایل به آن هستند، برگرفته از هرمنوتیک فلسفی با رویکردی گادامری است. طبق این آموزه، با تأکید افراطی بر نقش پیشفرضها در تفسیر، متون دینی را به گونههای متفاوت میتوان فهم و تفسیر کرد؛ چنانکه هر فهم و تفسیری نسبت به فهم و تفسیر دیگر قابلیت ترجیح و صدق مطلق ندارد. از دیگر لوازم و پیامدهای قابل توجه نظریهی فوق، عدم دستیابی به نیت مؤلف و درپی آن عدم تعیّن معنا و نسبیگرایی میباشد. نوشتار حاضر در راستای نقد و بررسی نظریهی قرائتها، به مواردی از قبیل، پارادوکسیکال بودن و تغایر با ایمان و ضرورتهای دین اشاره کرده و سرانجام نقد هرش، آپل و هابرماس را بر تئوری گادامر مطرح میکند
بررسی انتقادی دگردیسی «حجاب چادر» در بازنمایی تلویزیونی: مطالعه معناشناختی دو سریال «آخرین گناه» و «بی صدا فریاد کن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات عارض شده بر «حجاب» بانوان در ایران پس از انقلاب اسلامی و مطالعه ابعاد و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن یکی از مسائل مهم و جذاب حوزه «مطالعات فرهنگی حجاب در جمهوری اسلامی ایران» است. «چادر» نیز به عنوان یکی از گونه های برجسته و چشمگیر حجاب بانوان در ایران از روند عمومی این تغییرات مستثنی نبوده و بخش های قابل توجهی از فرهنگ عمومی و نیز فضای رسانه ای ایران به ویژه در تلویزیون و سینما، نمایشگاه این دگرگونی های متأخر است. اگرچه بخش اعظم کنش های چادرمدار بانوان امروز ایران در همان زمینه های سنتی و اصیل آن روی می دهد اما ملاحظه تغییراتی در نشانه و کارکرد چادر نزد بخش هایی از بدنه اجتماعی و نیز بازنمایی های رسانه ای کافی است تا این پدیده را در شمار مسائل مهم و حساس مطالعات فرهنگی لباس و حجاب در ایران قرار دهد. نوشتار پیش رو به دنبال مطالعه سطوحی از تغییرات نشانه شناختی، کارکردی و در نهایت معنی شناختی حجاب چادر در سریال های تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. این مطالعه از طریق مصاحبة گروهی با چهار گروه پانزده نفره از بانوان حوزوی و دانشگاهی حامل چادر سنتی و اصیل ایرانی در مورد برساخته های متأخر تلویزیون از «زن و دختر چادری»، در نهایت توضیح می دهد که چادر در بسیاری از تولیدات نمایشی صدا و سیما دچار دگردیسی های کارکردی و معنایی همه جانبه ای شده و در نوعی نقض غرض رسانه ای و فرهنگی به یک «شنل» خیره کننده و جذاب تقلیل یافته است