۲.
تناسب بین حق و تکلیف وقتی دربارة نظام حق و نظام تکلیف بحث میشود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آنها محق میدانند؛ به گونهای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامة دعوی برای شخص بوده و میتواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق نیز تکالیف الزامی وجود دارند که هر انسانی ملزم به رعایت آنها است. واضح است که هر تکلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، دربارة محال بودن تکلیف غیرمقدور، با یکدیگر موافقند. مهم این است که دایرة توانایی هر انسانی، گستردهتر از دایرة تکالیف الزامی برعهده او است.از این رو، در این مقاله این بحث،را طی دو محور پی می گیریم: • اول آن که بین حقوق و تکالیف موجود، تناسب لازم باشد. • دوم آن که برای انسانی که دایرة تواناییاشگسترده تر از دایرة تکالیف الزامی او است نیز فکری بشود.
۳.
به دلیل فخامت جایگاه مولوی در عرصه فکر و هنر ایرانی ـ اسلامی و اهمیت جهان بینی خاص او بررسی و ;تحلیل مقام و موقع زن در اندیشه وی موضوعی قابل تأمل شمرده میشود، شخصیتی چنین مؤثر و بنیان گذار در عرصه دانش بشری کم نظیر است، رتبه استادی مولانا پیش از مقام شاعری اوست، و در واقع مولانا اوّل صاحب نظر است و دوّم هنرمند، بنابراین نگاه ویژهای که به جهان و انسان دارد نیز صاحب اهمیت خواهد بود.اما در این مقاله نگاه خاص اورا به زن مورد بررسی قرار می دهیم.
۴.
جنس» و «جنسیت» از واژههایی هستند که به ویژه در مباحث زنان، بسیار از آنها استفاده میشود. قرابت لفظی این دو در زبان فارسی، موجب شده است که درگفت و گوهای عمومی، به اشتباه، به جای یکدیگر به کار روند. این درحالی است که این دو واژه، نزد کارشناسان امور زنان، معانی کاملا متفاوتی دارند. در این نوشتار به تفاوت های معنایی این دو واژه می پردازیم.
۵.
در شماره پیشین، بیان شد که روش خاص غرب در دفاع از حقوق زنان، معلول نگرش خاص به انسان و جهان است. به بیان دیگر، الگوی موجود دفاع از حقوق زنان، زاییده نوعی خاص از اصول و مبانی فکری پذیرفته شده در غرب است.اما در این شماره به شیوه خاص اسلام در دفاع از حقوق زنان می پردازیم.
۶.
حوزه مباحث زنان در سالهای اخیر شاهد آثار مکتوب متعددی بوده است. غنای علمی این آثار، عیارهای متفاوتی داشته است. صفحه معرفی و نقد کتاب تلاش میکند از میان آثار متعدد منتشره، آثاری را که از غنا و فربهی بیشتری برخوردارند، انتخاب کرده و به معرفی و نقد چارچوبهای محتوایی آن بپردازد. تمکین بانو، ریاست شوهر، به خامه «غلامرضا صدیق اورعی» با دو رویکرد حقوقی و جامعه شناختی به بررسی دو نقش همسری(بانو و شوهر بودن) در سازمان خانواده میپردازد