فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۵۵٬۹۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزش شرکت، ادراک ذینفعان، به ویژه سرمایه گذاران، از سطح دستاورد شرکت مربوط به قیمت های بازار سهام است و با درصدها و مفاهیم اقتصادی که ارزش تجاری را در یک تاریخ معین منعکس می کند، اندازه گیری می شود. ارزش شرکت را می توان با توانایی کنترل پتانسیل (مالی و غیر مالی) در بلندمدت برای وجود شرکت افزایش داد. بنابراین تلاش برای افزایش ارزش شرکت مورد نیاز است. با توجه به موارد فوق اهمیت تعیین ارزش شرکت و عوامل مؤثر بر آن مشخص می گردد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی، حاکمیت شرکتی و مدیریت سود بر رابطه بین گزارشگری مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به منظور دستیابی به هدف فوق، اقدام به تدوین چهار فرضیه شد. بر این اساس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، نمونه ای متشکل از 165 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 الی 1402 انتخاب شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش نیز از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد گزارشگری مسئولیت اجتماعی بر ارزش شرکت شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد، یعنی افزایش گزارشگری مسئولیت اجتماعی، افزایش ارزش شرکت به دنبال دارد؛ علاوه بر این، نتایج بیانگر این است که کیفیت حسابرسی و حاکمیت شرکتی رابطه بین گزارشگری مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت را تقویت می کند. درحالی که، مدیریت سود رابطه بین گزارشگری مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت را تضعیف می کند.
بررسی نقش دانش کمیته حسابرسی در پرهیز مالیاتی با توجه به راهبردهای شرکتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
287 - 303
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش دانش کمیته حسابرسی در پرهیز مالیاتی با توجه به راهبردهای شرکتی در بین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این پژوهش کاربردی، توصیفی- همبستگی از شیوه پس رویدادی استفاده شده است. بررسی متغیرهای پژوهش نیز با استفاده از اطلاعات صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد. دوره زمانی مطالعه شامل سال های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ و نمونه برگزیده به روش جامعه در دسترس، متشکل از ۱۹۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. در طبقه بندی داده های گردآوری شده از نرم افزار اکسل و در بررسی آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندگانه در نرم افزار R استفاده شده است. بر اساس تحلیل آماری نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد: بین دانش مالی کمیته حسابرسی و پرهیز مالیاتی رابطه معنی داری وجود دارد. راهبردهای شرکت در رابطه بین دانش مالی کمیته حسابرسی و پرهیز مالیاتی تاثیر معنی داری دارد.
نظریه پردازی الگوی پدیدآیی رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی؛ استعاره از یک تیپ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شاهد رفتارهایی از مدیران دولتی بوده ایم که به دلیل تنزل قدرت و جایگاهشان آسیب های جدی به سوابق خود و دستاوردهای گذشته خود و همچنین نظام که حاصل دستاورد خودشان است، وارد ساخته اند. برای نظریه پردازی این الگوی رفتاری مدیران دولتی از بیماری مازوخیسم استعاره گرفته شد. شخصیت مازوخیسمی یک تیپ شخصیتی است که در آن افراد تمایل به نشان دادن رفتارهای خود تخریب کننده دارند. هدف پژوهش نظریه پردازی الگوی پدیدآیی رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی با استعاره گرفتن از یک بیماری روانی بود. روش تحقیق نظریه پردازی با شیوه استعاره بود که داده های پژوهش به روش گراندد تئوری و با رویکرد گلیزری (ظاهرشونده) جمع آوری و تحلیل شدند. بستر مطالعه تحقیق نظام سیاسی جمهوری اسلامی بود در نتیجه برای جمع آوری داده ها مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مدیریت دولتی و علوم سیاسی (با روش هدفمند) انجام گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی بود. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها به چهار مؤلفه اصلی شخصیت مازوخیسمی مدیران دولتی، ایدئولوژی مازوخیسمی مدیران دولتی، سیاست های مازوخیسم پرور و اتمسفر مازوخیسم پرور تقسیم شد و در ادامه این چهار مؤلفه در قالب دو مقوله کلی ارزش های مازوخیسمی و نظام مازوخیسم پرور دسته بندی شد که دلایل اصلی بروز رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی می باشد. در نهایت پیامدهای رفتار مازوخیسمی مدیران شناسایی شد و راهبردهایی برای آن ها پیشنهاد شد. در جمع بندی کلی این پژوهش بر طبق نظر خبرگان، سیاست های نظام در امر انتخاب مدیران دولتی کلان اصلی ترین دلیل بروز رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی است و عواملی همچون شخصیت مدیران دولتی، ایدئولوژی مازوخیسمی مدیران و اتمسفر مازوخیسم پرور می تواند مکمل بروز رفتار مازوخیسمی مدیران باشد.
الگوی آسیب شناسی خط مشی گذاری دولتی در حوزه دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
105 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی آسیب شناسی خط مشی گذاری دولتی در حوزه دانش بنیان بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر پژوهش حاضر از نوع کیفی می باشد که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است و دارای ماهیت کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را نخبگان دانشگاهی و مدیران سازمان های دانش بنیان در جمهوری اسلامی ایران تشکیل دادند. حجم نمونه مشتمل بر 20 نفرشامل 10 خبره دانشگاهی و ۱۰ مدیر سازمان های دانش بنیان بودند، که با رویکرد گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه های عمیقی تا نیل به نقطه اشباع نظری صورت گرفت. یافته ها: جهت گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه استفاده گردید. داده ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که 118 مضمون در قالب 10 عامل به عنوان آسیب شناسی خط مشی گذاری دولتی در حوزه دانش بنیان شناسایی شدند که این موارد در محیط نرم افزاری مکس-کیودا نشان داده شد.عوامل شناسایی شده عبارت بودند از: (عدم هماهنگی بین نهادها، ضعف در زیرساخت های قانونی، منابع مالی ناکافی، آموزش و توسعه نیروی انسانی، نقص در ارزیابی و نظارت، فقدان فرهنگ نوآوری، تحولات سریع فناوری، ارتباطات ضعیف با صنعت، عدم تأمین نیازهای بازار، چالش های بین المللی).نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت از آنجایی که این عوامل به طور عمده ای بر استراتژی ها و سیاست های دولتی در حوزه دانش بنیان تأثیر گذارند، بنابراین، دولت ها باید با استفاده از توانایی های بالقوه و نهفته نیروهای انسانی شرکت های پیشرو در بحث دانش بنیان برای رویارویایی با این چالش ها خود را مجهز کنند.
ارزیابی ارتباط میان عوامل ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
424 - 446
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت بانکداری یکی از صنایع بسیار مهم و تأثیرگذار دنیای امروز است و به شدت به شناسایی نیازهای مشتریان، برنامه ریزی و ارائه راه کار برای جواب گویی مناسب به نیازهای آن ها متکی است. تمرکز یا قدرت انحصاری بسیار زیاد در بازار رقابتی در شبکه بانکی، می تواند تأثیرهای عمیقی بر عملکرد و پرتفوی بانک ها داشته باشد. برای جلوگیری از بحران و ریسک های پیش روی شبکه بانکی، باید بیش از پیش به مدیریت قدرت انحصاری بانک ها توجه شود. همچنین خدمات ارزی، بخش عمده ای از خدمات بانک ها را شامل می شود که درآمدهای ارزی و ریالی هنگفتی را برای بانک ها به ارمغان می آورد. با توجه به مقدمه پیش گفته، هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری است.روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی به شمار می رود و در آن از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. با استفاده از تحلیل اسنادی، به مطالعه منابع و مقالات پرداخته شد. برای تعیین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها، از آزمون دلفی و برای تعیین وضع موجود و همچنین، تعیین عوامل اثرگذار، از آزمون تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نرم افزاری که در این مسیر از آن استفاده شد، لیزرل بود. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارمندان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی بودند و مشارکت کنندگان بخش کیفی را خبرگان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی تشکیل دادند. روش نمونه گیری، به صورت تصادفی و حجم نمونه ۱۶۶ نفر از صاحب نظران و خبرگان بود.یافته ها: با استفاده از روش دلفی الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری به دست آمد. در مجموع سه دور از روش دلفی برای اجماع بین خبرگان استفاده شد و در نهایت با استفاده از آزمون های معادلات ساختاری و تحلیل عامل اکتشافی، میزان و شدت اثرگذاری نیز به تأیید رسید. بر اساس نتایج آزمون معادلات ساختاری و آماره های به دست آمده، می توان دریافت که ضرایب تمامی عوامل، بر مدل نهایی تأثیر معناداری می گذارد و اثرگذاری تمامی عوامل، بر الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری تأیید می شود.نتیجه گیری: خدمات ارزی بخش مهمی از خدمات بانکی را شامل می شود. با توجه به اینکه خدمات ارزی درآمدهای بسیاری برای بانک ها به ارمغان می آورد، بانک ها بایستی با ارزیابی وضعیت در حوزه بانکی، به ایجاد مزیت رقابتی برای جذب، حفظ و نگهداری مشتریان اقدام کنند. بانک ها در هر یک از خدمات ارزی، در زمان ارائه درخواست و تکمیل مدارک و تشکیل پرونده برای مشتریان، رویه های متعددی اتخاذ می کنند. بانک ها با اتخاذ استراتژی مناسب و تعیین مؤلفه های توان رقابت پذیری، می توانند سهم بیشتری از بازار ارزی کشور را تصاحب کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های اصلی «فعالیت بانکی»، «پرتفوی اعتبارات»، «پولی و مالی»، «سهم از بازار» و «برون سازمانی»، الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری را شکل می دهند.
بررسی رابطه میان مهارت های گفتگو و سبکهای ارتباطی در خانواده با بهبود تربیت فرزندان دانش آموز
حوزههای تخصصی:
نیاز به ارتباط از جمله نیازهای اساسی انسان است. در ارتباطات برخی از افراد بسیار موفق هستند و دیگران هم دوست دارند با آن ها ارتباط برقرار کنند. طبق مطالعات روانشناسی خانواده چنین افرادی به راحتی با دیگران ارتباط برقرار ی کنند و احساسات خود را به راحتی بیان می کنند و رفتارهای همراه با احترام دارند . نظر به اهمیت این موضوع؛ محقق در پژوهش فعلی به بررسی رابطه میان مهارت های گفتگو و سبکهای ارتباطی در خانواده با بهبود تربیت فرزندان دانش آموز پرداخت. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی و از نظر شیوه انجام کار توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارتست از کلیه والدین دانش آموزان شهرستان اشتهارد در سال تحصیلی 1402-1403 بوده و تعداد آنها که بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند؛ 402 نفر می باشد. یافته ها بیان داشت رابطه مثبت و معناداری میان مهارت های گفتگو در خانواده با بهبود تربیت فرزندان دانش آموز وجود داشته و رابطه مثبت و معناداری میان سبکهای ارتباطی در خانواده با بهبود تربیت فرزندان دانش آموز وجود دارد.
ارزیابی کارایی زیست محیطی استان های کشور با رویکرد تحلیل پوششی داده های پنجره ای فازی (FWDEA) با حضور خروجی نامطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
212 - 235
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سه دهه اخیر، با افزایش نگرانی ها در مورد پیامدهای جبران ناپذیر تخریب محیط زیست، چالش های زیست محیطی به دغدغه ای جهانی تبدیل شده است؛ بنابراین، حل معضلات زیست محیطی به طور فزاینده ای در دستورکار سیاست گذاران قرار گرفته است. امروزه، همه کشورها در تلاش اند تا با تدوین سیاست های کارآمد، به تعادل بین حفاظت از محیط زیست و ثبات اجتماعی- اقتصادی دست یابند.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی کارایی زیست محیطی استان های کشور در دوره های زمانی مختلف با در نظر گرفتن عدم قطعیت موجود در داده ها است. در دنیای واقعی، داده ها همیشه دقیق و قطعی نیستند و انحرافات موجود در آنها می تواند نتایج ارزیابی کارایی را به طور قابل توجهی تغییر دهد. از این رو، استفاده از روش های مناسب برای مقابله با عدم قطعیت داده ها در هنگام ارزیابی کارایی ضروری است. در این پژوهش، از مدل تحلیل پوششی داده های پنجره ای فازی (FWDEA) برای ارزیابی کارایی زیست محیطی استان های ایران استفاده شده است. این مدل قادر است عدم قطعیت موجود در داده ها را به طور مؤثر در نظر بگیرد و نتایج دقیق تر و قابل اعتمادتری ارائه دهد.
روش شناسی پژوهش: رویکرد مورد استفاده در این پژوهش شامل خروجی نامطلوب نیز می شود و برای ساختارهای مختلف در تحلیل پوششی داده های فازی قابل استفاده است. با بررسی ادبیات موضوع و نیز مشورت با خبرگان حوزه زیست محیطی و تکنیک تحلیل پوششی داده ها و همچنین براساس داده های موجود، متغیرهای ورودی پژوهش شامل سرانه مصرف انرژی و سرانه وسایل نقلیه و متغیر خروجی شامل سرانه گازهای آلاینده تعیین شد. باتوجه به عدم اطمینان از اینکه همه واحدها در مقیاس بهینه عمل می کنند یا خیر از مدل بازده متغیر نسبت به مقیاس (BCC) استفاده شد. همچنین، از آنجا که امکان کنترل بر خروجی ها نسبت به ورودی های پژوهش بیشتر است، از مدل تحلیل پوششی داده ها با ماهیت خروجی محور استفاده شد. در نهایت، مدل تحلیل پوششی داده های پنجره ای فازی پیشنهادی در 29 استان کشور طی چهار دوره زمانی سال های 1396 تا 1399 اجرا شد و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل داده ها با مدل پیشنهادی نشان داد که در طول 4 سال مورد مطالعه، استان آذربایجان شرقی با کارایی 837407/0 بهترین و استان هرمزگان با کارایی 332543/0 بدترین عملکرد را در زمینه زیست محیطی داشته اند. بررسی میانگین کارایی سالانه استان ها نشان داد که روند صعودی یا نزولی کارایی در هر استان در طول سال ها متفاوت بوده و ثبات نداشته است. همچنین، نتایج مدل تحلیل پوششی داده های پنجره ای فازی نشان داد که کارایی استان ها در هر پنجره زمانی متوالی سیر متفاوتی داشته و از یک الگوی ثابت پیروی نمی کند.
نتیجه گیری: در این مطالعه با توجه به شرایط ابهام، در دسترس نبودن و نادقیق بودن داده ها از رویکرد DEA فازی برای ارزیابی کارایی استفاده شده است. در کل، استفاده از DEA فازی پنجره ای در ارزیابی کارایی زیست محیطی در استان های کشور، به دلیل دقت بالا، توانایی مدل سازی داده های فازی و شناسایی الگوهای پیچیده، یکی از بهترین روش ها است. این رویکرد می تواند به سیاستگذاران در شناسایی نقاط قوت و ضعف استان ها در زمینه زیست محیطی و تدوین سیاست های مناسب برای ارتقای کارایی زیست محیطی کمک کند. به منظور ارتقای کارایی زیست محیطی استان ها، لازم است که سیاست های زیست محیطی به صورت پویا و متناسب با شرایط هر استان تدوین و اجرا شوند. همچنین با توجه به اینکه چالش های زیست محیطی چالشی جهانی هستند، استفاده از رویکردهای مشابه برای ارزیابی کارایی زیست محیطی در سایر کشورها نیز می تواند به ارتقای عملکرد زیست محیطی در سطح جهانی کمک کند.
تأثیر ایجاد و توسعه کنترل ها بر عملکرد حسابداران، نقش تعدیلی تکراری بودن کارها و تمایل حسابداران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
48 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر ایجاد و توسعه کنترل ها بر عملکرد حسابداران، نقش تعدیلی تکراری بودن کارها و تمایل حسابداران می باشد.
روش: این پژوهش با توجه به ملاک هدف از نوع کاربردی، با توجه به ملاک ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی می باشد. همچنین این پژوهش براساس استراتژی، پیمایشی، بر اساس افق زمانی، مقطعی، می باشد. همچنین از نظر محیط انجام پژوهش، میدانی می باشد. همچنین پژوهش حاضر بر اساس میزان دخالت پژوهشگر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری حسابداران شاغل در حرفه حسابداری و مدیران مالی در شهر یزد به تعداد نامحدود و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوهن 180 نفر می باشد که در این پژوهش تعداد 233 پرسشنامه بطور کامل جمع آوری شد. روش نمونه گیری این پژوهش، از نوع غیراحتمالی در دسترس می باشد. در بازه زمانی فروردین تا شهریور ماه سال 1402 داده های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. داده های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس نسخه 03 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که ایجاد کنترل، توسعه کنترل و تکراری بودن کارها با عملکرد حسابداران رابطه دارند. بااین وجود، تمایل حسابداران با عملکرد حسابداران رابطه ندارد. علاوه براین، تکراری بودن کارها و تمایل حسابداران بر رابطه بین ایجاد کنترل و توسعه کنترل با عملکرد حسابداران اثرگذار نیستند.
گزارشی از اخلاق و مفاهیم اقتصادی در رساله حقوق امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رساله الحقوق امام سجاد(ع) از منظر ادبیات علم اقتصاد انجام شد. این رساله با بیش از ۵۰ وظیفه برای فرد نسبت به دیگران، درسنامه ای اخلاقی و بیان کننده رفتار انسان در حوزه روابط فردی و اجتماعی است. حقوق مطرح شده در این رساله، در بر گیرنده بسیاری از روابط اجتماعی انسان است. روش: در این مقاله سعی شده است با تکیه بر قرآن کریم و نیز استفاده از چارچوبهای دانش اقتصاد، به استخراج مفاهیم اقتصادی از رساله الحقوق پرداخته شود. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد مفاهیمی مانند همزمانی منفعت دین و دنیا، ممنوعیت مطلق مال حرام، صدقه: پس انداز- امانت نزد خداوند، تکلیف آسان بر مردم: عدم افراط، حق حاکم: وظیفه در مقابل مردم، حق مردم بر حکومت، حق شریک، حق مال و حق بستانکار، مفاهیمی اند که امام سجاد(ع) دیدگاههای اقتصادی خویش را ذیل آنها مطرح فرموده اند.
ارائه مدل شایستگی های مدیریتی زنان در صنعت (مورد مطالعه: شرکت مواد غذایی صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل شایستگی های مدیریتی زنان در صنعت (مورد مطالعه: شرکت مواد غذایی صباح) می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 10 نفر از مدیران زن در صنایع غذایی در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت تکنیک هدفمند انجام شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA18 استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل اصلی شامل عوامل زمینه ای، شرایط علی، پدیده محوری، مداخله گر، راهبردها و پیامدها بعنوان مولفه های اصلی توسعه شایستگی زنان شناسایی شد. در این پژوهش، استقرار فرهنگ مدیریتی زنان بعنوان مهم ترین شرط زمینه ای برای توسعه شایستگی زنان گزارش شده است. بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که پدیده «سقف شیشه ای» مهم ترین عامل مداخله گر در توسعه شایستگی های مدیران زن، توانمندسازی زنان بعنوان مهم ترین راهبرد توسعه شایستگی مدیریتی زنان و برابری جنسیتی و پیشرفت شغلی زنان مهمترین پیامدهای توسعه شایستگی مدیران زن گزارش شده است که این امر از لحاظ مدیریت سازمان اهمیت بسیار بالایی دارد.
سنجش تاب آوری شهر در برابر رویدادهای طبیعی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
131 - 148
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست به گریبان اند حوادث طبیعی است که بطور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند.این مخاطرات بدلیل غیرمترقبه بودن،خسارت مالی و جانی بسیاری برجای می گذارند و در جوامع شهری بدلیل تمرکز بیشتر جمعیت،دارای شدت و قدرت آسیب رسانی بیشتری هستند. فزونی بلاها و خسارات مالی و جانی آن ها،پژوهش هایی با موضوع تاب آوری را در مطالعات شهری الزام آور ساخته است.در پژوهش حاضر تاب آوری شهر کرمانشاه در برابر بلایای طبیعی موردبررسی قرارگرفته است.این پژوهش از منظر هدف جز تحقیقات شناختی است.داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه و بازدیدهای میدانی گردآوری شده.نمونه تحقیق 15نفر افراد خبره در ساختار مدیریت شهری هستند.برای بررسی فرضیه های تحقیق و تعامل بین متغیرها به صورت چندگانه از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد چهارگانه تاب آوری(کالبدی،اقتصادی،اجتماعی و نهادی)در میزان تاب آوری کرمانشاه در برابر حوادث طبیعی رابطه وجود دارد.وضعیت نامطلوب بافت محلات و دسترسی نامناسب به امکانات و خدمات امدادرسان ازجمله ویژگی های این شهر است که تاب آوری آن را تحت تأثیر قرار داده.نتایج تحقیق بیانگر آن است که شهر کرمانشاه در برابر مخاطرات طبیعی از تاب آوری پایینی برخوردار است و نیازمند توجّه به ابعاد مختلف به خصوص بعد کالبدی-محیطی شهر است.شهر کرمانشاه یکی از شهرهایی است که با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی نیازمند تاب آوری بالای شهری است تا در مقابل سوانح طبیعی به ویژه زلزله و سیل مقاومت مطلوبی داشته باشد.توجه به تاب آوری شهری در شهر کرمانشاه خطرات جانی و مالی را تا حد زیادی کاهش می دهد و مدیریت بحران را تقویت می نماید.
مدل سازی نگهداری و تعمیرات با استفاده از رویکرد پویایی سیستم جهت نگهداشت صحیح ماشین آلات دوار در صنعت نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
303 - 332
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین مسائل در زمینه بهینه سازی سیستم های تولیدی سیاست های نگهداری و تعمیرات ماشین ها است. همچنین، در صنایع تولیدی حدود 30 درصد از کل هزینه های جاری را هزینه های نگهداری و تعمیرات تشکیل می دهد. از این رو باید به نگهداری و تعمیرات به عنوان یک رکن اصلی در صنایع تولیدی توجه شود. اگر در کنترل کیفیت و زمانبندی کارهای تولیدی، بازه های زمانی تعمیر و نگهداری به منظور کنترل پایایی درنظرگرفته نشوند، وقفه های ناشی از تداخل های تعمیر و نگهداری به منظور کنترل پایایی ممکن است منجر به تقاضای انجام نشده شود. به همین منظور در این پژوهش ایجاد و توسعه روشی جدید برای ارزیابی پایایی در یک سیستم نگهداری و تعمیرات ارائه می شود. به منظور طراحی مدل پژوهش، ابتدا، کلیه عوامل تأثیرگذار بر پایایی در سیستم نگهداری و تعمیرات، با دقت بررسی و استخراج گردید؛ سپس، با استفاده از نظر اساتید محترم و همچنین، متخصصین و خبرگان این حوزه، تعدادی از آنها، حذف و تعدادی به آنها، اضافه گردید. از جمله عوامل مؤثر بر پایایی یک سیستم نگهداری و تعمیرات می توان به میزان تعمیرپذیری تجهیزات و ماشین آلات، کیفیت سیستم نگهداری و تعمیرات، میزان استفاده از روش های نوین کنترل کیفیت، میزان استفاده از برنامه های بهبود پایایی، میزان دستیابی به استانداردهای بین المللی، میزان آموزش کارکنان، میزان مهارت کارکنان، میزان توانایی مواجهه با نیازهای مشتریان، میزان توانایی تشخیص تغییر در سیستم، میزان رضایت مشتریان و... اشاره نمود.
ارائه الگوی پیشایندها و پیامدهای قابلیت های بازاریابی مؤثر بر توسعه محصولات جدید در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و روش آن ترکیبی است. ابتدا با ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان به تعداد 20 نفر نسبت به شناسایی پیشایندها و پیامدهای قابلیت های بازاریابی توسعه محصولات جدید در شرکت پالایش نفت آبادان اقدام شد و در بخش کمی با ابزار پرسشنامه نسبت به اعتبارسنجی مدل اقدام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد و در بخش کمی، کلیه متخصصان و مدیران بودند. یافته ها در فاز کیفی پیشایندها (تحقیق در بازار، نوآورانگی، طرح ریزی، عوامل ساختاری و مدیریت منابع انسانی) و پیامدها (حضور در بازار، محصولات جدید، مشتریان پایدارتر، توسعه پایدار) هستند. در نتیجه گیری می توان گفت صنایعی مانند نفت باید عملکرد محصول بالاتری داشته و نسبت به تقویت انواع مختلف قابلیت های بازاریابی توجه نمایند تا استراتژی های توسعه را برای محصولات جدیدی که مطابق با اهداف محکم و ارزیابی محیط بیرونی و داخلی به همراه منابع است به ثمر رسانند.
طراحی مدل شبکه ارزش پایدار در توزیع فرآورده های نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی کاربردی که به دنبال شناسایی اجزای شبکه ارزش پایدار در بخش توزیع فرآورده های نفتی بوده و همچنین توسعه یک نظریه ی اساسی مفید برای متخصصین و دانشگاهیان بوده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی و یک پژوهش اکتشافی است. همچنین از روش داده بنیاد استفاده شد. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها، با 15 نفر از خبرگان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران مصاحبه عمیق انجام شد. ابتدا، نمونه گیری هدفمند قضاوتی بود و سپس برای رسیدن به اشباع نظری، از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. از داده های به دست آمده، مدل پژوهش صورت بندی شد و درنهایت مدل پارادایمی در قالب شش مقوله اصلی، 34 مقوله فرعی و 218 مشخصه طبقه بندی شد. در این تحقیق به شکل جامعی ابعاد و اجزای مؤثر بر شبکه ارزش پایدار در قالب یک ساختار منسجم تبیین و فرایندهای مدیریتی موردنیاز تعریف شد.
تأثیر فناوری های نوین بر صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
161 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر فناوری های نوین بر صنعت بیمه انجام شده است.
روش پژوهش: این پژوهش بر اساس هدف پژوهش، از انواع پژوهش های کاربردی و از منظر رویکردی، جزء پژوهش های کیفی و تحلیل مضمون است. جامعه آماری پژوهش حاضر را خبرگان و متخصصان حوزه صنعت بیمه تشکیل می دهند که با روش در دسترس و گلوله برفی، تعداد 12 نفر متخصص برای نمونه پژوهش برگزیده شده اند. همچنین این پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز پژوهش حاضر، بهره گرفته است.
یافته های پژوهش: 75 پیامد (شاخص) انقلاب چهارم صنعتی در صنعت بیمه شناسایی شد که در 9 مؤلفه و دو بعد طبقه بندی شدند. 9 مؤلفه سازمان دهنده (شش مؤلفه بعد نرم افزاری و سه مؤلفه بعد سخت افزاری) عبارت است از: 1- تحول مهارت ها (11 شاخص)؛ 2- امنیت سایبری، تقلب ها و تخلف های مدیریتی و بیمه ای (10 شاخص)؛ 3- مدیریت کارآمد صنعت بیمه (12 شاخص)؛ 4- جهانی شدن صنعت بیمه (7 شاخص)؛ 5- کاهش ریسک (8 شاخص)؛ 6- افزایش ضریب نفوذ بیمه (9 شاخص)؛ 7- تحول محصولات بیمه ای (4 شاخص)؛ 8- تغییر کمیت و کیفیت مشاغل و امکانات فیزیکی (5 شاخص)؛ 9- توسعه زیرساخت ها (9 شاخص).
A Fuzzy Inference System to Evaluate Maturity of Green Information Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Green information technology is in the spotlight for organizations, helping them save money by using information technology (IT) to achieve the highest efficiency and thus reduce environmental impacts. One of the ways that can help organizations planning for deploying green IT is to evaluate green information technology maturity (GITM). Previous studies have referred to various criteria for green IT evaluation, most of which are qualitative criteria that are difficult to measure and evaluate in ambiguous conditions. The main objective of this study is to identify crucial criteria that affect the GITM level and to design a fuzzy inference system to assess the GITM level in any organization. While using a Mamdani Inference system, inputs can be verbal expressions or crisp values, and the output shows the level of maturity of green information technology. Since green IT knowledge is not modeled in previous studies, modeling it in the current study is a valuable step for organizations confused about various factors they should consider for going green. The main system criteria are the conditions of the data center, office environment, work practice, procurement, and corporate citizenship. Due to the generality of the model used for the knowledge base system development, organizations can use this system for the green IT maturity level determination. The presented inference system helps organizations understand their status of being IT green and plan for the following steps to accomplish their desired maturity level. The proposed inference system has been tested, validated, and used to determine the maturity level of Tehran municipality.
ارائه الگوی تحلیل اختلالات و تاب آوری زنجیره تامین مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
48 - 73
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی تحلیل اختلالات و تاب آوری زنجیره تامین مواد غذایی انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل مدیران آماد و پشتیبانی سپاه است که 17 نفر به شیوه هدفمند و تا دستیابی به اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز از دیدگاه 148 نفر از مدیران و کارشناسان مواد غذایی آماد و پشتیبانی سپاه استفاده شد. نمونه گیری بخش کمی با روش خوشه ای-تصادفی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای شناسایی ابعاد و مولفه های تحلیل اختلالات و تاب آوری زنجیره تامین مواد غذایی از روش تحلیل کیفی مضمون، تعیین روابط عناصر از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و اعتبارسنجی الگوی زنجیره تامین تاب آور از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد مدیریت منابع انسانی، اختلال طبیعی، آگاهی و اختلال اقتصادی بر امنیت و اختلال عملیاتی تاثیر می گذارند. امنیت و اختلال عملیاتی بر استواری، شفافیت و اختلال ساختگی اثرگذاشته و به همین ترتیب بر افزونگی و همکاری تاثیر می گذارند. افزونگی و همکاری نیز بر چابکی و انعطاف پذیری اثر می گذارند و این عوامل نیز در نهایت منجر به ایجاد اعتماد در بازار و موقعیت بازار می شوند.
تبیین و اعتبارسنجی مدل هماهنگى بخش بازاریابى و فروش در صنعت بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تبیین و اعتبارسنجی مدل هماهنگى بخش بازاریابى و فروش در صنعت بیمه در ایران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران باتجربه در بخش بازاریابی و فروش بیمه و کارشناسان ارشد شرکت های بیمه و اساتید دانشگاهی می باشد که نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 181 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای تصادفی می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل هماهنگی بخش بازاریابی و فروش در صنعت بیمه از عوامل مختلف بطور مستقیم و غیر مستقیم تأثیر می پذیرد و درک مدیران از پیچیدگی ارتباط این دو واحد از اهمیت بسزایی در رشد شرکت های بیمه و ایجاد مزیت رقابتی برای آنها برخوردار است. مدیران به منظور اطمینان از تحقق اهداف بایستی شرایط علی از قبیل پیاده سازی داشبورد مدیریت ریسک، یکپارچگی و هماهنگی ساخت یافته در کسب و کار، ایجاد سینرژی (هم افزایی) در تصمیم گیری های سازمانی، شناخت پیش نیازها برای هماهنگی بین دو بخش بازاریابی و فروش در قالب شرایط زمینه ای و یا چالش های هماهنگی از قبیل"تعصبات بخشی، سرمایه انسانی غیرمتخصص، تعارض منافع، نگاه سلیقه ای مدیران، نگرش مدیرعامل، ملاحظات اخلاقی، پشتیبانی نامطلوب از مشتریان هنگام دریافت خسارت و ایفای تعهدات سازمان و همچنین به شرایط مداخله گر از قبیل"اسناد بالادستی، شرایط بازار (ذینفعان بازار)، شرایط قانونی و شرایط رقابتی توجه نمایند.
تحلیل کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش با استفاده از رویکرد تلفیقی مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری (مورد مطالعه: صنعت برق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
133 - 164
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مدیریت دانش در بهبود عملکرد صنایع مختلف از جمله صنعت برق در زمینه-هایی همچون کاهش خطرات ایمنی، استفاده از سیستم های پیچیده و ...، نگهداشت و جذب دانش به منظور ارتقاء سطح مهارت کارکنان ضروری است. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور است. به منظور انجام پژوهش حاضر در ابتدا 12 دستاورد حاصل از کارکرد فناوری فراجهان با مرور پیشینه پژوهش شناسایی و به تأیید خبرگان و مدیران صنعت برق کشور رسید. در ادامه با استفاده از روش نمونه-گیری قضاوتی و نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعت برق کشور، نحوه ارتباط میان دستاوردهای حاصل از کارکرد فناوری فراجهان شناسایی و مدل مفهومی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری ارائه شد. مدل سازی ساختاری تفسیری دارای کاستی هایی از جمله اتکاء به شهود و قضاوت شرکت کنندگان است. این مشکل اعتبار رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری را تحت تأثیر قرار می دهد. برای حل این مشکل و به منظور اعتبارسنجی مدل ارائه شده حاصل از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 350 پرسشنامه میان کارکنان و مدیران صنعت برق کشور توزیع و تعداد 307 پرسشنامه بازگشت داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فناوری فراجهان از طریق قابلیت هایی همچون هوش مصنوعی محیطی، شبیه سازی، پردازش زبان طبیعی، استفاده از شبکه های اجتماعی، تحلیل داده ها، سازماندهی دانش، همکاری، به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به منابع گسترده، آموزش تعاملی، ذخیره سازی دانش و به روز رسانی دانش در نگهداشت و جذب دانش نقش اساسی دارد.
تاثیر همرنگی بر قصد خرید با نقش میانجی رفتار مشارکتی و رفتار شهروندی مشتری در بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
33 - 88
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به پیشرفت علم در زمینه کسب و کار، اهمیت بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها (بازاریابی از طریق تاثیرگذارها) در رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از روش های نوین بازاریابی در حال افزایش می باشد. اهمیت این موضوع، پژوهش درباره بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها (بازاریابی از طریق تاثیرگذارها) در رسانه های اجتماعی را دوچندان می کند. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه همرنگی بین تاثیرگذارها و مخاطبانشان بر رفتار هم آفرینی ارزش مشتری تاثیر گذاشته و منجر به قصد خرید می شود. پژوهش حاض ر از نظر روش، از نوع توص یفی تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات میدانی و پیمایش ی اس ت. این پژوهش با توجه به حجم نمونه برای جامعه نامحدود با استفاده از فرمول کوکران به کمک ابزار پرسشنامه که توسط 393 پاسخ دهنده تکمیل شدند، انجام گرفت. آنچه یافته ها نشان می داد این بود که همرنگی بر رفتار هم آفرینی ارزش مشتری تأثیر مثبت می گذارد. همچنین همرنگی با قصد خرید همبستگی مثبت دارد. در ادامه یافته ها حاکی از آن بود که رفتار هم آفرینی ارزش مشتری نقش واسطه ای در رابطه بین همرنگی و قصد خرید را داراست. به طور کلی، با توجه به وجود عوامل تاثیرگذار دیگر از ویژگی های منبع به غیر از ویژگی همرنگی، این مطالعه پژوهش بیشتر در این حوزه از بازاریابی از طریق تاثیرگذارها را تشویق می کند و می تواند منبع خوبی برای متخصصان بازاریابی و تاثیرگذار ها باشد.