امنیت به مثابه مهم ترین کارکرد یک دولت از مقوله های اساسی است که نیاز به آن در تمام ابعاد زندگی بشری به نحوی مؤثر احساس می شود و پیوندی ناگسستنی با جوهر هستی انسان دارد. اندیشمندان سیاسی، برقراری امنیت در جامعه را از وظایف اصلی دولت ها می دانند. این مسئله در اسلام نیز از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده؛ همواره طراحی آن در بستر نظام سیاسی اسلامی مورد توجه بوده است و در قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع اسلامی به گستردگیِ آن اشاره شده است. قرآن کریم امنیت را یکی از اهداف استقرار و حاکمیت خداوند و استخلاف صالحان و طرح امامت بر می شمارد. امنیت در قرآن کریم نیز دارای سطوح مختلفی است که امور معنوی، فردی، اجتماعی، سیاسی و... را در بر می گیرد. در این مقاله تلاش می شود تا با بهره گیری از آثار مفسرین قرآن کریم مفهوم امنیت سیاسی را به مثابه کارکرد اصلی دولت در منظومه معرفتی قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. این انتخاب با توجه به تقسیم بندی دین اسلام در سه قالب اسلام حق (آیات قرآن کریم و سیره معصومین «ع»)، اسلام محقق نظری (آرا دانشمندان مسلمان) و اسلام محقق در عمل مسلمانان عادی و عملکرد دولتمردان صورت پذیرفته و بر مبنای طبقه بندی شناخته شده از دین اسلام یعنی «اعتقادات، اخلاقیات و احکام»، سه نوع امنیت سیاسی «کلامی فکری»، «اخلاقی روانی» و «کنشی رفتاری» را در قرآن کریم به مثابه اسلام حق گونه شناسی می کند تا در نتیجه به تبیین امنیت سیاسی در چارچوب دولت اسلامی بپردازد.
رورتى با شخصى شمردن دین معتقد است. جهت آزادى دین و باز شدن راه گفتوگو ضرورت دارد که دین شخصى باشد و برگرفتن رأى اعتماد از مخاطبان در گفتوگو تنها معیار آزمون یک پیشنهاد سیاسى باشد.
در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد جایگاه فرهنگ در تنش زدایی و اعتماد سازی در روابط بین الملل ، ضرورت مفاهمه و رابطه فرهنگی بین ایران و مصر و راهکارهای تقویت زمینه های فرهنگی رفع مشکلات موجود در مناسبات فرهنگی دو کشور بررسی گردد . به بیان دیگر ، مراد پاسخ به این پرسش های بنیادی است که : چه عواملی روابط فرهنگی ایران و مصر را ارتقاء می بخشند ؟ عوامل واگرا بر سر راه روابط فرهنگی دو کشور کدامند ؟ چرا توسعه روابط فرهنگی دو کشور دارای اهمیت است ؟ ...
در دهه پنجاه به دلیل رونق نفتی کشورهای خاورمیانه، کارگران افغانی در بازار کار ایران حضور یافتند. ولی این مهاجرت پس از شرایط سیاسی جنگ سرد، شتاب بیشتری به خود گرفت و پس از خروج شوروی ها از افغانستان این کشور دچار مشکلات ساختاری نوینی شد که پیامد آن، تأثیر بر زندگی مهاجران بود. پس از دوران جنگ سرد و پیدایی وضعیت های جدید در منطقه از جمله خروج شوروی از کشورهای آسیای میانه و کشور آذربایجان و کشف مقادیر عظیم نفت و گاز در این کشورها و ت وجه جهانی به آن نیز تغییرات و تحولات منطقه ای، اشکال جدیدی از وضعیت ها را شاهدیم که بر ماندگاری یا بازگشت مهاجران افغان تأثیرگذار بوده است. در این مقاله به شناسایی عوامل داخلی، منطقه ای و جهانی اثرگذار بر مهاجرت افغان ها به ایران می پردازیم.
در آستانه قرن بیست و یکم، بحث جامعه مدنی به گفتمان جهانی تبدیل شده است. اگر اندکی به عقب باز گردیم و نگاهی به تاریخ و نقشه های جهان بیندازیم بی درنگ در می یابیم که در این زمان، نظام های دموکراتیک و جوامع مدنی، پدیده هایی استثنای بوده اند. امروزه تاریخ و نقشه جهان به کلی دگرگون شده است. در آمریکای لاتین، اروپای شرقی، آفریقا، آسیا و تقریباً در تمامی کشورها نظام های دموکراتیک بر سر کار آمده اند و یا در حال شکل گرفتن هستند. نظام های توتالیتر و دیکتاتوری به پدیده های کمیابی بدل شده اند و آخرین دیکتاتورها هم تلاش می کنند به نظام های خود شکل و شمایل دموکراتیک بدهند. بدین سان امروزه بحث جامعه مدنی بخش عظیمی از جهان را در برگرفته و توجه محافل روشنفکری را از جمله در ایران به خود معطوف نموده است.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مناطق جدید امنیتی را به وجود آورد. خلا ایجاد شده در حوزه دریای خزر موجب شد تا ایالات متحده به تدریج وارد حیاط خلوت روسیه شود. در سه دوره زمانی از فروپاشی تا سال 1993، از 1993 تا سال 2001 و بعد از سال 2001 سمت گیری سیاسی خارجی آمریکا نیز دچار تغییر و تحول شد.