فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
رویکردهای تحول مفاهیم سیاسی
حوزههای تخصصی:
قدرت های نوظهور در دوران گذار نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت یابی قدرت های نوظهور، موضوع اصلی مناظره های نظری سال های اخیر در هر دو سطح منطقه ای و جهانی بوده است. بریک و یا بریکس، عناوین و سرواژه های مختلفی هستند که در اشاره به گروه بندی کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و افریقای جنوبی کاربست یافته اند. با توجه به اهمیت فزاینده قدرت های نوظهور در دوران گذار نظام بین الملل، واکاوی و بررسی مشخصه ها، چشم اندازها و آثار جهانی قدرت یابی آنها می تواند فهم و شناخت ما را از نظام بین الملل در حال تحول، ژرف تر سازد. نگارندگان در پاسخ به پرسشی پیرامون نقش قدرت های نوظهور در دوران گذار نظام بین الملل، به ارزیابی این فرضیه پرداخته اند که «قدرت های نوظهور، نقش تعیین کننده ای در شکل دهی به ساختار قدرت نظام بین الملل پساانتقالی ایفا می نمایند». برمبنای نتایج و یافته های پژوهشی مقاله حاضر، قدرت های نوظهور به رغم موانع و چالش های ملی، منطقه ای و بین المللی موجود، از طریق هویت سازی بین المللی و زمینه سازی برای جابه جایی تدریجی قدرت و بازتوزیع نقش و نفوذ، از جایگاه برجسته ای در اقتصاد و سیاست جهانی برخوردار می شوند.
روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه عرب
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی روابط خارجی ایران روابط خارجی ایران دوره جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
روابط خارجی ایران و اعراب در نیم قرن اخیر تحت تاثیر فاکتورهای مختلف ، با نوسانات فراوانی مواجه بوده است . عمده ترین این تغییراتدر سطح ساختار نظام بین الملل و نخبگان سیاسی است . پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران سیر تحولات منطقه ای ، بستر واگرایی را به شدت تقویت کرد . انقلاب اسلامی با تفکرات نوین انقلابی ، ضد امپریالیستی و ضد استبدادی خود ، رژیم های خودکامه و وابسته منطقه را با خطر بی ثباتی و فروپاشی مواجه ساخت ؛ به همین دلیل رویه تقابل با جمهوری اسلامی ایران از سوی اتحادیه عرب از ابتدای انقلاب تا سالهای پایانی دهه اول انقلاب ادامه یافت ؛...
زندگی نامه خودنوشت
موانع روش شناختی توسعه علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
توسعه علوم انسانی عوامل مختلفی دارد. در این مقاله به موانع مختلف رشد دانشهای انسانی اشاره شده است. درآمیختن مشکل و مسئله، تحویلینگری، اخذ مسئله نما به جای مسئله، اخذ نظریه به جای فرضیه، درآمیختن مرز علوم، حصرگرایی روششناختی و فقدان الگوی پژوهشی برای تحلیل چند تباری، هفت مانع عمده در راه رشد و توسعه علوم انسانی برشمرده شده است.
بحث از علل تسهیل کننده و موانع بازدارنده توسعه علوم انسانی در دو مقام قابل طرح است: مقام تعریف و مقام تحقق. این دو مسئله از جهات مختلفی تفاوت دارند: اول، مسئله دوم به فرهنگ وابسته است و دوم، مسئله دوم صرفا با روشهای تحلیلی ـ منطقی قابل بررسی نیست؛ بلکه محتاج مطالعه بعدی و تجربی است.
تاثیر انتخابات بر پایداری و ثبات نظام سیاسی
حوزههای تخصصی:
امروزه کمتر متفکر یا اندیشمند آگاه از مسایل سیاسی اجتماعی را می توان یافت که از اهمیت حیاتی مشارکت سیاسی برای بقا و پایداری سیستم های سیاسی غافل باشد و در مورد زیان های ناشی از فقدان آن هشدار ندهد. تا آنجا که به کار ما مربوط می گردد، شاید مهم ترین نتیجه و حاصل مشارکت سیاسی، تاثیر آن بر حفظ وحدت و یکپارچگی سیستم سیاسی و ایجاد ارتباط میان الیت سیاسی و مردم به گونه ای منطقی و صحیح به دور از عوام زدگی یا عوام فریبی می باشد. این امر به ویژه در مورد کشورهای جهان سوم که همواره در معرض رهبران پوپولیست هستند، صدق می کند. روشن است مشارکت سیاسی همانند مفاهیم سیاسی دیگر برای تحقق خود نیازمند مکانیزم مناسبی می باشد. در اینجا مهم ترین مکانیزم انتخابات می باشد که چنآن چه به درستی انجام پذیرد، می تواند ضریب ایمنی سیستم های را در برابر مشکلات و مسایل مختلف افزایش دهد. مقاله حاضر می کوشد با فرض نظریه سیستمی به بررسی این امر در شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی بپردازد که بدون تردید یکی از مهم ترین ادوار تاریخ معاصر ما می باشد. در این دوره از یک سو نهضت ملی شدن صنعت نفت و از سوی دیگر تقلب-های انتخاباتی گسترده ای رخ داد که این امر موجب اعتراضات گسترده مردمی واقع شد. این اعتراضات که در پرتو پیوند میان مردم و الیت سیاسی صورت گرفت، پیامدهای عمیقی برای کل سیستم سیاسی به همراه داشت. اگر چه سیستم سیاسی در نهایت توانست از طریق کودتا زمام امور را در دست گیرد، اما به واسطه ی انسداد در گردش نخبگان و بستن مجاری مشارکت سیاسی هیچ گاه نتوانست خود را از کژکارکردهای مبتلابه رهایی بخشد و سرانجام نیز در انقلاب 1357 فروپاشید. از دیدگاه این مقاله، ثبات و پایداری هر سیستم سیاسی در وجود رابطه ای ارگانیک و قانونمند میان مردم و الیت سیاسی می باشد.
جهانی شدن: نظرورزی در رهیافتهای روابط بین الملل و اقتصاد سیاسی بین الملل
منبع:
راهبرد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
نگاهی به بازار مشترک کشورهای شرق و جنوب آفریقا ( کومسا )
حوزههای تخصصی:
سیاست انرژی روسیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش وابستگی جهانی به انرژی و نیز ظهور روسیه به عنوان «ابرقدرت انرژی» قرن بیست ویکم، مسیرهای انتقال انرژی از جمهوری های پیشین اتحاد شوروی به بازارهای اروپایی و آسیایی، بیش از پیش مورد توجه قدرت های جهانی قرار گرفته است. انرژی در کانون روند رشد و توسعه اقتصادی روسیه قرار دارد. درآمدی که روسیه از راه صادرات انرژی به دست می آورد، موجب نفوذ روزافزون روسیه در سیاست بین الملل شده است. اکنون انرژی یکی از عوامل مهم در شکل دادن به روابط خارجی روسیه به شمار می رود. روسیه از یک سو برای جبران کمبود تولید خود در منطقه سیبری غربی به گاز آسیای مرکزی نیاز دارد، از سوی دیگر از مسیرهای اصلی انتقال گاز و نفت کشورهای این منطقه است. منابع قابل توجه نفت و گاز آسیای مرکزی می تواند در حفظ برتری روسیه در بازار انرژی اوراسیا نقش مهمی داشته باشد. سوال اصلی این مقاله این است «سرشت و ابزارهای سیاست انرژی روسیه در آسیای مرکزی چیست؟» فرضیه نویسندگان این است که روسیه برای ارتقاء جایگاه خود در نظام بین الملل، بازسازی کنترل خود بر بخش انرژی کشورهای آسیای مرکزی را، با استفاده از اهرم انرژی مورد توجه قرار داده است.
ناسیونالیسم ابتدایی ایرانی در گفتار سیاسی متفکران عصر ناصری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دوره قاجار (آقا محمد خان تا دوره ناصرالدین شاه)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره مشروطه
پیامدهای انقلاب از دیدگاه کارل پوپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری قرن بیستم را قرن انقلابها می دانند. از این رو تلاشهای نظری و تجربی گسترده ای در باب شناخت چرایی پیدایی انقلابها صورت گرفته است. اما با وجود اهمیت فراوان پیامدهای ناشی از انقلابها، ادبیات مربوط به بحث پیامدهای انقلاب کم و در مراحل ابتدایی است و نیاز به کوششهای نظری و تجربی گسترده ای دارد. مقاله حاضر در پی تلاشی نظری برای صورت بندی پیامدهای انقلاب از دیدگاه پوپر است. به نظر برخی اندیشمندان پوپر یکی از متفکران تاثیرگذار قرن بیستم بوده است. نظریه او در باب مهندسی اجتماعی گام به گام یا همان اصلاحات در تقابل با مهندسی اجتماعی تمامیت گرا و انقلابی طرح شده است. اما در آثارش نظریات او درباب پیامدهای انقلاب به وضوح مشخص نشده است. در این جستار کوشش می شود ابتدا نظریات گوناگون در باب پیامدهای سیاسی طرح شود و سپس نظریه پوپر صورت بندی گردد.
پوپر از جمله فیلسوفانی بود که با هر گونه دگرگونی بنیادی و سریع اجتماعی مخالفت می کرد. از نظر او هیچ اندیشة انقلابی نمی تواند جامعه را به خیر و سعادت عمومی رهنمون گردد و در پس اندیشه ها و اقدامات انقلابی افکاری ایده آلیستی قرار گرفته است و سرابی بیش نیست . او نشان می دهد که چگونه انسانهایی حتی نیک سیرت تنها به خاطر این که قصد ایجاد جامعه ای آرمانی را داشته اند به شخصیت هایی دیکتاتور مآب و اقتدارگرا تبدیل شده اند. بطور کلی پوپر نیز مانند تعداد قابل توجهی از نظریه پردازان انقلاب پیامدهای سیاسی انقلابها را منفی ارزیابی می کند و نتیجه انقلابها را، بر خلاف جامعه مطلوبی که ایدئولوژی انقلابها به تصویر می کشند، ظهور حکومتهای اقتدار گرا و همچنین از میان رفتن آزادی بیان می داند.
تحول مفهوم «حاکمیت» در قالب رویکردهای سیاسی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حاکمیت» اگر چه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بین الملل، حقوق بین الملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولت ملت ها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و اصل حقوقی هرگز مطلق نبوده است. در عرصة نظریه پردازی تحول این اصل از سده های 18و19 تا به امروز در نتیجة چالش های نظری آن و در بستر تقابل رویکردها بوده که متحول شده و به تدریج از مطلق بودن آن کاسته شده است.
در این مقاله، این تحولات که در اصل حاکمیت ایجاد شده، در بستر چهار تقابل نظری کلان سیاسی بین المللی بررسی شده است: تقابل اول که ریشه در دورة روشنگری اروپا و سده های 18 و 19 دارد بین «اجتماع گرایی» و «جهان میهن گرایی» است. تقابل دوم، «بین رئالیسم» و «ایده آلیسم» است که از شکل گیری رسمی رشتة روابط بین الملل تا دهة 1970 ادامه دارد. تقابل سوم بین «نورئالیسم» و «لیبرالیسم» (از دهة1970 تا 1990) و بالأخره تقابل آخر بین رئالیسم و نورئالیسم با مجموعه نظریه های انتقادی پس از جنگ سرد است. ویژگی عمدة این چهار تقابل که از عصر روشنگری اروپا در عرصة نظریه پردازی حاکمیت و دولت آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، این است که در هر یک از این تقابل های نظریه پردازی، در واقع تقابل بین ایدة حاکمیتِ محدود به سطح«دولت» و حاکمیتِ «فراتر از سطح دولت» است.
بررسی مدل توسعه در دوران ریاست جمهوری هاشمی
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 گسست مهمی در تاریخ ایران محسوب می شود. ایرانیان از طریق انقلاب به گفتمان نوینی گذر کردند که ویژگی های متمایزی نسبت به گفتمان پیشین حاکم داشت. در دهه نخستین انقلاب به خاطر وجود فضای هیجانی جامعه و حضور شخصیت کاریزماتیک امام خمینی مباحث حول محور انقلاب و جنگ می چرخید. ولی پس از پایان جنگ و درگذشت امام تغییرات مهمی در عرصه های سیاسی و اجتماعی رخ داد که تغییر در ساختار قدرت به تبع بازنگری در قانون اساسی، الزامات پساجنگی اقتصادی، شرایط جدید ایران در نظام بین الملل و تغییرات اجتماعی مهم ترین آن ها هستند. اکبر هاشمی رفسنجانی در منصب ریاست جمهوری سعی کرد در عرصه اقتصادی و سیاسی تغییرات گسترده ای ایجاد کند و کشور را که به خاطر جنگ با عراق و الزامات ناگزیر آن در تنگنا قرار گرفته بود، جانی تازه بخشد. به دلیل تغییر جایگاه سیاسی ریاست جمهوری پس از بازنگری، او به عنوان نخستین رئیس جمهور قدرتمند ایران با اختیارات بالاتر نسبت به همتایان پیشین خود توانست گفتمان سازندگی را سرلوحه کار قرار دهد و نوعی از مدل توسعه را در ایران به اجرا گذارد. این مقاله بر آن است که ضمن بررسی بسترها و چرایی وقوع این تغییرات و تحولات، ابعاد سیاسی- اقتصادی مدل مذکور را واکاوی کند.
الگوهای امنیتی در خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
نیروی اجتماعی و تاثیر آن بر شرایط پس از پیروزی در انقلاب فرانسه و انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروی اجتماعی در انقلاب اسلامی ایران یکی از پایه های اصلی ثبات و تداوم نظام انقلابی بوده است. اصالت و هویت مذهبی، رهبری وحدت بخش و وحدت رهبری انقلاب و جامعیت آرمان انقلابی از دلایل اصلی این امر است. این تاثیر، زمانی به صورت مشخص تر می تواند مورد بررسی قرار گیرد که در جایگاه مقایسه با نیروی اجتماعی درگیر در یک انقلاب دیگر مانند انقلاب سال 1789 فرانسه واقع شود؛ زیرا در مقابل ثبات قابل توجه نظام جمهوری اسلامی، انقلاب فرانسه نتوانست پس از پیروزی به ثبات و تحکیم برسد و منازعه گروه ها تا دهه ها ادامه یافت.
بساط کهنه و طرح نو
حوزههای تخصصی: