فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۵۸۱ تا ۱۳٬۶۰۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
«حقوق طبیعی بشر» به عنوان اصلی محوری و بنیادین در اعلامیه جهانی حقوق بشر، همواره از مهم ترین موضوع های مطرح در دنیای جدید بشمار می آید. اعتقاد به «حقوق طبیعی» برای بشر به این معناست که انسان بماهو انسان جدای از هر نوع قرارداد یا حکم آمری، دارای حقوقی طبیعی و ذاتی است. پرسش اصلی در این مقاله این است که آیا می توان چنین دیدگاهی را به ملاصدرا نسبت داد؟ باوجوداینکه چنین مسئله ای هرگز برای وی مطرح نبوده و در مکتوبات وی بدان اشاره ای نرفته است. بدین لحاظ برای تحقیق در چنین موضوعی باید به نحو غیرمستقیم مسئله را پیگیری نمود و ما این کار را با توجه به دیدگاه ملاصدرا در باب ارزش های اخلاقی دنبال کرده ایم. این پژوهش در مقام گردآوری از روش اسنادی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و در مقام داوری، به طور غالب از روش تحلیل منطقی و استنتاجی استفاده نموده تا نشان دهد که از اعتقاد ملاصدرا به حُسن و قُبح ذاتی می توان پذیرش «حقوق طبیعی بشر» را به وی منتسب کرد. اگرچه بحث «حق» ها ظاهراً امری متفاوت از بحث ارزش های اخلاقی ست اما بنا بر برخی دیدگاه ها می توان این دو بحث را به یکدیگر مرتبط ساخت و مبانی مطرح شده در یک حوزه را به حوزه دیگر نیز تسری و سریان داد و به این نتیجه دست پیدا کرد که هرچند ملاصدرا به پذیرش «حقوق طبیعی بشر» تصریح نکرده است ولی با شواهد و قرائن و استدلال عقلی که از دیدگاه های اخلاقی وی برگرفته ایم، می توان به همخوانی و پذیرش «حقوق فطری طبیعی» با دیدگاه های وی اذعان کرد.
تحلیل انتقادی تلقّی اقبال لاهوری از فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
129 - 160
حوزههای تخصصی:
محمد اقبال لاهوری، از متفکران شبه قاره هند و تأثیرگذار بر نحله های مختلف فکری است.، او گرچه اندیشه های بدیع مختلفی داشت لیکن تفکر وی بیشتر با «پروژه تجدید بنای دینی در اسلام» شناخته می شود. تحقیق حاضر در پی واکاوی تلقّی اقبال از فلسفه ی اسلامی با روش تحلیلی- انتقادی است. با بررسی آثار منثور و منظوم اقبال، به این نتیجه می رسیم که وی هیچ گاه ماهیت فلسفه ی اسلامی را درست نشناخته و توضیح کاملی نداده است؛ بلکه وقتی از فلسفه ی اسلامی سخنی به میان می آورد یا منظورش بحث عقل به معنای عام است، یا به دانش تجربی و گاهی به شخصیت های فلسفی اشاره می کند؛ از طرفی اقبال در دوره های مختلف زندگی اش تلقّی های مختلفی از فلسفه اسلامی ارائه داده است و سرانجام بعد از طرح پروژه تجدید بنای دینی، فلسفه اسلامی را یونانی مآبی و متاثر از آن تلقّی کرده است. اقبال، سنت فلسفی در جهان اسلام را در بهترین حالت نیمه راهِ رسیدن به حقیقت می داند. این تلقّی با اشکالات جدی مانند عدم تعریف منطقی فلسفه ی اسلامی، عدم توجه به نحوه ورود فلسفه در جهان اسلام و میراث فارابی، عدم توجه به جنبه های مفید و مثبت فلسفه در اسلام، ترجیح غیر منطقی و گاه خطر آفرین تفکرات رقیب بر فلسفه و یکسان دانستن تلقّی همه فلاسفه اسلامی نسبت به یونان، مواجه است.
قطعی الدلاله بودن عمومات قرآن از منظر مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
35 - 66
حوزههای تخصصی:
در اصول فقه معروف است که علما ادله را از حیث قطعی یا ظنی بودن کنکاش می کنند. از آن جمله ادله، عمومات قرآن است. عمومات قرآن از حیث سند به اجماع مسلمین، قطعی است؛ اما از حیث دلالت محل نزاع است؛ نزاعی پُردامنه که از قدیم رایج بوده است. این بحث در میان متأخران شیعه به دلیل آنکه ظنی بودنِ دلالت عمومات ارسال، مسلّم تلقی شده، از کنکاش علما به دور مانده است؛ گرچه در میان علمای اهل سنت متروک نمانده و در کتب مختلف مورد مناقشه بوده است. بنابر دیدگاه جمهور علمای فریقین، عمومات قرآن از ظنون معتبره به شمار می آید. در مقابل این دیدگاه مشهور، از شیعه، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و برخی از معاصران و از اهل سنت، شاطبی، ابن تیمیه و غالب علمای حنفی و معتزله قائل اند که دلالت عام، قطعی است. مطابق استقراء صورت گرفته، سه دلیل در قطعی بودنِ دلالت عمومات وجود دارد: عدم جواز تأخیر بیان از وقت خطاب، قطعی بودنِ مدالیل استعمالی و تبادر معانی موضوعٌ له. در این پژوهش با مطالعه مقارن میان فریقین، به تبیین مبانی این نظریه پرداخته شده است. به نظر می رسد، نظریه قطعی بودنِ دلالت عمومات دارای پشتوانه ای قوی است و هر سه دلیلی که برای این دیدگاه مطرح شده است، قابل دفاع و موجه اند؛ چراکه مطابق هر سه دلیل، مخصصات منفصل برخلاف اسلوب زبان و ادبیات عرب هستند و وجه مخالفت آن، این است که بنابر قواعد زبان عربی، متکلم بدون نصب قرینه نمی تواند خلاف معنای متبادر را اراده کند و عدول از این قاعده منجر به تجهیل و تلبیس، تکلیف به ما لایطاق و بلافایده بودن کلام می شود.
تبیین چگونگی غیرامنیتی سازی روابط ایران و افغانستان سال های 2000 تا 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز روابط ایران و افغانستان را می توان از زمان اعلام استقلال افغانستان دانست. قرابت جغرافیایی و روابط تاریخی موجب شده تا هیچ کشور دیگری نتواند نقشی مهم تر از ایران را در جامعه افغانستان ایفا کند. در این راستا ان دو کشور در طول این سال ها روابط گوناگونی را در حوزه های سیاسی- اقتصادی و امنیتی داشته اند. از مهمترین مسائل مابین دو کشور در دوره زمانی مورد نظر می توان از مسئله رودخانه هیرمند، مسئله موادمخدر و تروریسم طالبان و مسئله مهاجران افغانی در کنار همکاری های اقتصادی نام برد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که روابط ایران و افغانستان در سالهای 2000 تا 2019 چگونه در فرایند غیر امنیتی شدن قرار می گیرد؟ به همین منظور با بهره گیری از کارب ست مف اهیم و مولف ه ه ای نظ ری امنیتی سازی و غیر امنیتی سازی در چارچوب مکتب امنیتی کپنهاگ تلاش می شود شناخت و درک بهتری از مسائل حول محور غیر امنیتی سازی روابط ایران و افغانستان حاص ل شود. از این منظر در پاسخ به سوال اصلی باید گفت با خارج نمودن تدریجی مسائل امنیتی از دایره تنگ نظامی و سیاسی و انتقال سیاست خارجی از لایه های سیاسی-امنیتی به لایه های اقتصادی-تجاری ، روابط ایران و افغانستان در سطوح مورد نظر کارگزاران این دو کشور به سمت غیر امنیتی خواهد رفت.
مدخلی بر اتحاد در اسلام و جلوه هایی از آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
99 - 114
حوزههای تخصصی:
بی شک بعثت انبیا علیهم أفضل الصلاه رهنمونی انسان ها به طریق صلاح و فلاح بوده است و انبیای الهی ازآدم تا خاتم: از داعیان راستین این سیر و سلوک عارفانه بوده اند. اسلام به عنوان دین آخرالزمان، در تبیین راه و روش رستگاری از کوچک ترین رهنمود و راهکار، از بدو تولد تا پایان حیات مادی و پس ازآن، کوتاهی نکرده است؛ از جمله این اوامر، دعوت اسلام به اتحاد و همبستگی و دوری از تفرقه و تشتت است. نوشتار پیش رو مدخلی بر معرفی اتحاد امت اسلامی و فوائد آن است که به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی توصیفی انجام پذیرفته است.بعد از مقدمه، برای تبیین موضوع اتحاد و اهمیت آن دراسلام، به اتحاد در نگاه ابوالأئمه و امام سجاد8 پرداخته است. آنگاه آن را در آئینه غدیر، جستجو کرده است. در ادامه به سفر الهی و معنوی حج نگریسته و آن را به عنوان سمبلی از اتحاد مسلمانان بررسی نموده است. سپس از آنجا که «تُعرَفُ الأشیاءُ بِأضدادِها»، اشیا به وسیله ضد خود شناخته می شوند، به شناخت اتحاد از طریق تشتت پرداخته است. سپس از آن جهت که هر صدای تفرقه از شیطان است، به صفات شیطان و نواهی قرآن کریم در مورد او پرداخته تا با تبیین عملکرد شیطان، امت اسلام از او و مقاصد شومش دوری نموده و با تلاحم و پیوستگی به قرب الهی نائل آید. حاصل سخن آنکه دعوت به تلاحم و پیوستگی دعوتی الهی است و حج محور وحدت و غدیر رمز آن است.
تبیین اخلاقی شیوه های مواجهه امام صادق× در پاسخ گویی به سؤالات مخاطبان دینی به شیوه پرسش گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
45-62
حوزههای تخصصی:
در سیره اهل بیت ^ یکی از شیوه های مهم برای پاسخ به سؤالات «شیوه پرسش گری» است که پاسخگو آنرا برای ایجاد فضای پاسخ گویی مطلوب، بین خود و مخاطب شکل میدهد. روش اخلاقی امام صادق × در مواجهه با پرسش مخاطبان و جهت دهی سؤالات ایشان مسئله مقاله پیش رو است؛ بررسی توصیفی تحلیلی سیره و کلام امام × نشان دهنده استقبال ایشان از «پرسش گری» است. ایجاد انگیزه برای سؤالات بیشتر، منصرف ساختن پرسش گر از سؤال و تذکر سؤال فراموش شده از شیوه های اخلاقی ای است که امام × در مقام پرسش گری مخاطبان به کار برده اند.
مسئله درد و رنج حیوانات در اندیشه متکلمان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیت درد و رنج حیوانات در صحنه طبیعت، زمینه ساز شبهه ای ذیل مسئله «شر» شده که ملحدان آن را شاهدی بر وجود شرور گزاف می دانند که با وجود خداوند، یا اوصاف او ناسازگاری دارد. حل این ناسازگاری همواره برای خداباوران مورد توجه بوده است؛ اما متکلمان اسلامی به سبب تأکید بر توحید و انتساب اوصاف مطلق «علم»، «قدرت» و «خیرخواهی محض» برای خداوند با مشکل جدی تری مواجهند. با تفحصی کتابخانه ای ملاحظه می شود که سیر تاریخی پاسخ گویی به این مسئله در عبارات متکلمان اسلامی بسیار متفاوت است. از انکار حشر حیوانات و قائل شدن به تناسخ یا بی اهمیت خواندن سرنوشت آنها برای خداوند گرفته تا اعتقاد به حشر و اختلاف در مکلف یا غیرمکلف بودن آنها، در این مجموعه دیده می شود. طبق بیان علامه طباطبائی در المیزان، به نظر می رسد که حیوانات، هرچند در سطحی ضعیف تر، مُدرک، مختار و مکلف اند و آلام آنها با عوض دهی در معاد و پرورش روح توجیه می شود.
بررسی فرآیندهای فرانقش اندیشگانی در قصیده «إلی دوده» میخائیل نعیمه (بر اساس نظریه نقش گرای هالیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات جدید حوزه زبان شناسی، نظریه نقش گرای نظام مند هالیدی است. طبق این نظریه، ساختار زبان، حاصل تأثیر نقش هایی است که زبان در بافت ارتباطی و در جهان خارج به عهده می گیرد. این تأثیر در سه سطح «فرانقش اندیشگانی»، «فرانقش بینافردی» و «فرانقش متنی» تحلیل می شود. فرآیندهای فرانقش اندیشگانی که امکان تحلیل جملات و سپس تحلیل متن را ممکن می سازند، از نظر معنایی در شش گروه قابل دسته بندی هستند و متناسب با معنای خود، مشارکین ویژه ای را می پذیرند. پژوهش حاضر کوشیده است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی زبان شناسانه، قصیده «إلی دوده» میخائیل نعیمه را از دیدگاه «فرانقش اندیشگانی» بررسی کند. پس از بررسی این قصیده که از دیوان «همس الجفون» انتخاب شده است، مشخص شد که از میان شش فرآیند مطرح شده در فرانقش اندیشگانی، فرآیند مادی با بیش ترین بسامد و بعد از آن نیز به ترتیب فرآیندهای ذهنی، رابطه ای، وجودی و بیانی قرار دارند. کاربرد فرآیندهای فرانقشی، آن هم با چنین ترتیب بسامدی، گویای آن است که این شاعر رمانتیسم در شعر خود، علاوه بر این که به بیان مفاهیم ذهنی، همچون مفاهیم فلسفی و عرفانی تمایل دارد، در پی اقناع مخاطب نیز هست؛ از این رو بیش تر مفاهیم و تجربیات پیچیده را در قالب فرآیند مادی بازنمایی می کند. بسامد کاربرد فرآیند ذهنی نشان داد که نعیمه از شخصیتی درون گرا و بسیار حساس برخوردار است. عدم به کارگیری فرآیند رفتاری در این شعر گویای ذهن گرایی نعیمه است. تکیه شاعر بر کاربرد فرآیند بیانی آن هم از نوع پرسشی، گواه دیگری بر شخصیت درون گرای او است. بنابراین بررسی فرآیندهای فرانقش اندیشگانی، به خوبی شیوه اندیشه و تمایلات فکری و روحی میخائیل نعیمه را هویدا می سازد.
بررسی تطبیقی مدح پیامبر اکرم(ص) در اشعار خاقانی و صفی الدین حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتراک ادیبان اسلامی در ستایش حضرت محمد(ص)، نمایانگر میراثی از تفکر و عاطفه دینی مشترک در تمدن ایران و عرب است. در این راستا، بررسی مدایح نبوی صفی الدین حلی و خاقانی شروانی که هریک به دلیل داشتن ابیاتی در مدح حضرت محمد(ص) به نوعی افتخار شاعر پیامبر بودن خویش را به همراه دارند، جلوه محسوسی به پیوند ادبیات این دو ملت می دهد. پژوهش حاضر به بررسی وجوه اشتراک و افتراق مدح حضرت محمد(ص) در اشعار این دو شاعر نامدار با رویکرد مکتب تطبیقی آمریکایی می پردازد و به این نتایج دست یافته است: استخدام معانی متنوع، وسعت دایره تخیل، اصرار بر تناسبهای لفظی و معنوی کلام و نیز تلمیح به آیات و احادیث و حوادث تاریخی، منجر به پیچیدگی و دشوار شدن فهم بسیاری از ابیات این دو شاعر گشته است.
بررسی و تحلیل مهدویت تشیع در تجربه شیعه شناسی مستشرقان (مطالعه موردی برنارد لوئیس)
حوزههای تخصصی:
مهدی و مهدویت، از مباحثی است که حساسیت مستشرقان، به صورت عام، و مهدی پژوهان غربی به صورت خاص را در سده های اخیر برانگیخته است. شمار درخوری از متفکران غربی، با تکیه بر مطالعات تاریخی، به بازخوانی مطالعات مهدی و مهدویت پژوهی پرداخته اند. برنارد لوئیس با بررسی اندیشه مهدی و مهدویت در تشیع، فرایند اعتقاد به مهدی و کنش های اجتماعی به آن را مورد بررسی قرار داده است. اطلاعات کمی درباره مهدی پژوهی وی در منابع موجود است؛ اما این نوشتار با اکتشاف در منابع وی، و با روش توصیفی تحلیلی به بازخوانی تجربه مهدی پژوهی لوئیس پرداخته است. اهم ادعاهای لوئیس در زمینه مهدویت مواردی از قبیل غیراصیل بودن اندیشه مهدی و مهدویت در تشیع، نفوذ جریان منجی باوری زرتشت در شیعه و حتی یهود و مسیحیت، اهرم فشار بودن مسئله مهدی و مهدویت در جوامع شیعه و منجی باور، در تقابل با دشمن و استعمارگران بوده و از مهم ترین یافته های تحقیق پیش رو هستند.
طرق التحری فی مصداقیه نهج البلاغه فی وحده القیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
141 - 152
حوزههای تخصصی:
یعتبر کتاب نهج البلاغه أحد کتب المذهب الشیعی للحدیث حیث کان محل إهتمام المفکرون الإسلامیون منذ البدایه. ومع ذلک،لقد شکک البعض فی موثوقیه الکتاب بسبب النواقص الوثائقیه والنصیه وأیضا الشکوک التی أثیرت من قبل المعارضه. حاولت الدراسه الحالیه تقییم موثوقیه إنتساب نهچ البلاغه لأمیر المؤمنین (ع) من خلال إجراء طرق التحری والتحقیق فی مصداقیه هذا الکتاب حیث تعتمد الطرق هذه علی ثلاث محاور وهی الموثوقیه والمصدر والنص. لهذا الغرض، قام الباحث بمراجعه نقدیه للطرق السابقه وعرض مناهج جدیده أثناء تقییمها. أظهرت نتائج هذه الدراسه أن مراجعه وثائق نهج البلاغه ودراسات المصدر وعلم التألیف وعلم الأسلوب وعلوّ المضمون تعتبر الطرق الخمس التی تثبت مصداقیه نهج البلاغه وتؤکد إنتسابه الی امیرالمومنین (ع) .من بین الطرق المذکوره تعتبر الطریقتین لمراجعه وثائق نهج البلاغه وإسلوبیه نهج البلاغه لهما فعالیه أکبر فی تحری المصداقیه وسوف تکون أقل محدودیه فی التحقق من مصداقیه نهج البلاغه
سبک شناسی کتاب جامع احادیث الشیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۵
209 - 227
حوزههای تخصصی:
جامع احادیث الشیعه تألیف سید حسین طباطبائی بروجردی (م.1340)، مرجع عالی قدر شیعه، یکی از مجموعه های روایی ارزشمند حاوی روایات معصومین علیهم السلام در زمینه فقه است که با هدف رفع ایرادات و نقایص موجود در کتاب وسائل الشیعه و سایر مجموعه های روایی تدوین شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که کتاب جامع احادیث الشیعه دارای چه اصول و سبکی است؟ نتیجه پژوهش حاضر گویای این مطلب است که تنظیم ابواب کتاب بر اساس ترتیب فقهی، تقدیم موضوعات اصولی بر فقهی و ذکر آیات الاحکام صورت گرفته است. اصول حاکم بر نقل احادیث در جامع الاحادیث شامل جامعیت روایات هر باب، نقل عین سند و متن حدیث، توضیح مفاهیم احادیث، عدم تقطیع احادیث، تقدیم روایات عام بر خاص و تقدیم روایات مطلق بر مقید است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری مطالب به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است.
مطالعه تطبیقی گروه های تروریستی القاعده و داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
القاعده و داعش از جمله مهم ترین کنشگران تروریستی محسوب می شوند که نقش مهمی در تحول مفهوم امنیت و پویایی آن در سال های اخیر داشته اند. هدف پژوهش حاضر مطالعه مقایسه ای این گروه ها می باشد. بر همین اساس، سوال اصلی بر این مبنا قرار گرفته است که وجوه تشابه و افتراق گروه های القاعده و داعش کدامند؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. با توجه به ماهیت گروه های تروریستی فوق الذکر، از رهیافت نظری سازه انگاری که بر غیریت سازی و انگاره «خود - دیگری» تأکید دارد، استفاده شده است. یافته های پژوهش مبین این واقعیت است که گروه های تروریستی القاعده و داعش که مبنا و علل وجودی آنها بر اساس غیریت سازی است، علی رغم برخی تشابهات هویتی در بسیاری از زمینه ها به ویژه در ساختار، اهداف، حوزه کارکردی، شیوه عملکرد، کیفیت رهبری، ابزارها از تفاوت های آشکاری با یکدیگر برخوردارند.
تأملی نو پیرامون ردّ عقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
801 - 826
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم پرکاربرد در فقه و حقوق که تاکنون پژوهش جامعی در مورد آن صورت نگرفته، ردّ عقد است. تردید در اینکه ردّ به عنوان یک ضمانت اجرای صرفِ قراردادیِ مستقل، متضمن احکام و آثار اختصاصی بوده یا آنکه مشمول احکام و آثار نهادهایی همچون فسخ است، بررسی دقیق این نهاد و ارائه معیاری برای تشخیص آن، از مفاهیم مشابه در موارد ابهام کلام مقنن جهت جلوگیری از برداشت های متفاوت و بعضاً نامأنوس با نظام حقوقی ایران را ضروری می کند. امری که در این نوشتار در پی دستیابی به آن هستیم. بر اساس یافته های این پژوهش، ردّ عقد هم در احکام و هم در آثار، مفهومی مستقل از فسخ است. نتیجه اصلی این استقلال در تفاوت این دو نهاد در اثر قهقرایی آشکار می شود؛ با این توضیح که برخلاف فسخ که فاقد اثر قهقرایی است، ردّ در همه موارد آن در گذشته تأثیر می کند با این استثنا که در عدم نفوذ مراعی به دلیل تعارض با حقوق ثالث، اثر قهقرایی منتفی است. در مقام تعیین ضابطه برای تمییز ردّ عقد از نهادهای مشابه، هرجا که به واسطه نقص اهلیت یا تعارض با منافع ثالث، جریان آثار عقد، به رضایت یکی از متعاقدین یا شخص ثالثی منوط می شود، باید حق در نظر گرفته شده را حق ردّ عقد تفسیر کرد.
تاثیر فعالیت گروهی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزن
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر از نوع مروری – کتابخانه ای است که با توجه به نظرات اندیشمندان و صاحبنظران این حوزه نگاشته شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی تاثیر روش فعالیت گروهی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که روش فعالیت گروهی باعث فعالیت بیشتر دانش آموزان شده و به نوعی جذابیت لازم را در دانش اموزان نسبت به درس به وجود آورده و به اصطلاح انگیزش دانش آموزان را جریحه دار می کند و آنها را دلبسته مدرسه می کند که این مورد خود باعث به وجود آمدن و افزایش اشتیاق تحصیلی می شود. لذا مخاطبان این مقاله که مجریان عرصه تعلیم و تربیت هستند باید با آشنایی با این روش، در بکار گیری آن تلاش و همت خود را بکار گیرند.
بررسی تطبیقی موعودباوری در اسلام، مسیحیت و یهودیت
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
49 - 65
حوزههای تخصصی:
امروزه آنچه باعث ایجاد اندیشه ظهور منجی می شود، گرفتاری ها و درماندگی بشر است. انزجار از وضع موجود و انتظار برای ورود به یک وضع مطلوب ازخواسته ها و نیازهای بشر امروزی است. بسیاری از پیامبران پیشین، آمدن فردی را وعده می داده اند که در جهت زدودن ستم و برقراری عدالت اجتماعی و نجات بشر قدم برمیدارد. در همه ادیان اعتقاد به ظهور منجی مطرح بوده و هر دین و مکتبی به تناسب فرهنگ دینی خود از موعود به نامی یادکرده است. یهودیان به مسیح از نسل اسرائیل، مسیحیان به آمدن حضرت عیسی و مسلمانان به ظهور مهدی موعود (عج) ازنسل حضرت زهرا (سلام الله علیها) اعتقاد دارند. همه ی اینها در هدف کلی یعنی هدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی وحدت نظر دارند . حال ممکن است در امور و اهداف جزئی و برخی ویژگیها ، دیدگاه های متفاوتی داشته باشند . در این مقاله با مراجعه به کتب دست اول و با استفاده ازروش تطبیقی و مقایسه ای سعی شده مسئله اعتقاد به موعود در اسلام وادیان دیگر مورد بررسی قرار گرفته و شباهت و تفاوت های آن تبیین گردد .
مقایسه جلوه های ادبیات پایداری در دو غزل رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
9 - 29
حوزههای تخصصی:
ستایش امام رضا(ع) در شعر معاصر به خصوص پس از انقلاب اسلامی جایگاهی ویژه دارد. شاعران هر یک به فراخور روحیات خویش، بر جنبه های خاصی از ویژگی های آن حضرت تأکید می ورزند. برخی شاعران با توجه به انس بیشتر با ادبیات پایداری و دفاع مقدس هنگام مدح امام هشتم، عناصر حماسی شعر را بیشتر به کار می گیرند و در مقابل، عده ای ترجیح می دهند با لحنی غنایی و عاشقانه، به مدح آن حضرت بپردازند و احساسات درونی و شخصی خود با ایشان را به تصویر بکشند. برای نگارنده این پرسش مطرح بوده است که چه ویژگی های مشخصی شعر رضوی را به ادبیات پایداری نزدیک یا از آن دور می کند. بنابراین هدف از نوشتن این مقاله آن بوده است که بعد از مقایسه دو غزل رضوی، نمونه هایی عینی و مستند از جلوه های ادب پایداری ارائه کنیم. به همین منظور با مقایسه غزل های رضوی قیصر امین پور و محمدعلی بهمنی، دو شیوه متفاوت شاعران معاصر را در مدح امام رضا(ع) بررسی کرده ایم. همچنین برای رسیدن به این مقصود، دو غزل را جزء به جزء از نظر فکری، ادبی و زبانی مقایسه کرده و نشان داده ایم که غزل امین پور با ویژگی های ادبیات پایداری مطابقت بیشتری دارد. طبق یافته های این پژوهش، شعر امین پور در سطح فکری گرایش های جمعی دارد و غزل بهمنی درون گراتر است. در سطح زبانی، امین پور واژه ها و فعل های پویا را به خدمت می گیرد و در مقابل واژه ها و فعل های غزل بهمنی انفعالی هستند و در نهایت از میان عناصر ادبی، وزن و صور خیال شعر امین پور در مقایسه با غزل بهنمی با لحن حماسی پیوند بیشتری دارد.
درنگی در حجیت استصحاب استقبالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۲۲
131 - 146
حوزههای تخصصی:
معهود و متعارف از استصحاب این است که امر متیقن در زمان گذشته و مشکوک در زمان حال باشد؛ اما گاهی در ساحت استنباط، با پدیده ای روبروییم که در آن متیقن در زمان حال و مشکوک در زمان آینده است که استصحاب استقبالی نامیده می شود. مشهور میان متأخران، جاری بودن این گونه استصحاب است و اطلاق نصوص مرتبط با استصحاب، عمده دلیل مشهور بر این مدعاست. نوشتار حاضر با نقد و بررسی ادله مخالفان و موافقان جریان این استصحاب، ضمن رد قول مشهور و پذیرش قول به عدم حجیت، وجود رفتارهایی از شارع و متدینان را که گمان می رود با مفاد این استصحاب یکی است بر پایه نوعی از اطمینان به بقای حالت یا حکمی عقلایی به لزوم شروع کار در وقتی که شروع کار مشکلی ندارد و یا از باب قاعده «یکسان انگاری وضعیت پدیده در ادامه با وضعیت آن در اول کار» بدون ارتباط آن با استصحاب استقبالی می پذیرد.
ناگریزی ها و ناگزیری های ایمانوئل کانت و آقاعلی زنوزی در تحلیل قضیه ی حملی
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۶
49 - 70
حوزههای تخصصی:
قضیه ی حملی از سرآغاز اندیشه های فلسفی، مبحثی مهم و مبنایی بوده است. در دوره ی قاجار با ورود افکار غربیان به کشور و آغاز فلسفه ی تطبیقی در ایران، مکتب فلسفی تهران در تقابل با آرای ایمانوئل کانت، به تقسیمات جامع ومانع تری از قضیه ی حملی دست یافت. اگرچه تقسیمات کانت از قضیه ی حملی، در همه ی علوم و دانش های غرب تأثیراتی جدی به جای گذاشت، ولی نواقصی نیز داشت. اما در مکتب تهران و اندیشه های آقاعلی زنوزی، مسیر متفاوتی طی شد و قضیه ی حملی با مباحثی چون معرفت شناسی، وجودشناسی و الهیات بالمعنی الاخص گره خورد؛ به طوری که صحت قضیه ی حملی، میوه ی اصالت وجود به حساب آمد. به رغم وجوه مشترک این دو اندیشمند و ناگریزی های آن ها در تقسیم قضایا، دسته بندی آن ها تبعاتی داشت که هر دو حکیم از پذیرش آن ناگزیر بودند. مقاله ی حاضر در پی آن است که با روشی تحلیلی، آرای این دو فیلسوف درخصوص قضیه ی حملی را نقد کند.
ایرادهای وعاء دهر میرداماد از منظر ملاصدرا و جایگاه آن نزد حکیم سبزواری
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۶
97 - 118
حوزههای تخصصی:
میرداماد با کامل ندانستن نظام های فلسفی پیش از خود (سینوی و اشراقی)، نظامی نوین به نام حکمت یمانیه را تأسیس کرده است و به تصریح خود میرداماد، از ارکان مهم این نظام، وعاء دهر است. وی از این نظریه در مباحث جهان شناسی و خداشناسی، مانند چگونگی پیدایش جهان، موجودات زمانمند، مکانمند و نیز تبیین چگونگی علم تفصیلی پیشین واجب الوجود به موجودات استفاده می کند. با وجود اهمیتی که میرداماد برای وعاء دهر قائل است، پس از وی، حتی ملاصدرا، شاگرد بی واسطه ی میرداماد، نیز به این نظریه بی اعتنایی کرده است. در نوشتار حاضر با روش بررسی و تحلیل آثار میرداماد و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا، به تبیین چرایی مطرح شدن وعاء دهر در آرای میرداماد پرداخته ایم و سپس ایرادهای ملاصدرا به آن را تشریح کرده ایم تا در خلال مقایسه ی میان آرای این دو اندیشمند، ایرادهای این نظریه و نیز علت روی گردانی ملاصدرا از وعاء دهر آشکارتر شود. در پایان نیز به بیان تلاش های حاج ملاهادی سبزواری برای آشتی دادن وعاء دهر میرداماد با مبانی حکمت متعالیه پرداخته ایم.