فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۵۰۱ تا ۱۳٬۵۲۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
سراج منیر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
73 - 98
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألّهین در بحث تقسیم وحی، تعلیم را به سه نوع تعلیم بشری، تعلیم مَلَکی و تعلیم الهی تقسیم می کند. ازنظر علامه، «وحی الهی» به سه صورت مطرح است؛ «وحی»، «سخنی از پشت حجاب» و «گفتاری که به وسیله مَلکی رسانده می شود»؛ اما حقیقت آن یک معنا و مفهوم است و آن این که جبرئیل آن را احساس می کند، با خود به زمین می آورد و در جان پیغمبر قرار می دهد. از اهداف این نوشتار، بیان خصوصیات ادراک وحیانی ازنظر این دو حکیم متألّه است که با روش توصیفی - تحلیلی و در قالب تحقیق کتابخانه ای ارائه شده است. از نتایج این بحث در نظر صدرالمتألهین این که آنچه بر قلب نبی اکرم (ص) نازل شده، حقائق قرآن است؛ نه الفاظ یا نوشته آن؛ ازاین رو قلب نبی، نور عقلی قرار داده شده که به سبب آن نور، حقایق اشیا در آن مانند نوری آشکار و منورند. به اعتقاد او آنچه در مسئله وحی هست، درک شهودی یک واقعه یا یک حقیقت عرفانی است که این ادراک جز با صعود نفس به مصدر وحی محقق نمی شود. علامه طباطبائی نیز معتقد است که وحی، کلام خفی و تفهیم به طریق اشاره است. او آن را ادراکی بشری و شعوری مرموز می داند که فراتر از عقل و حس و با پشتوانه امر غیبی است؛ پس منشأ الهی دارد و با خرق عادت، به نبی داده شده است.
A Critical Review on Gabriel Sawma's View about the Verse Al-Baqarah, 116: "Wa Qālūt takhadhal lāhu Waladāan Subĥānahu"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The book "The The Qur’an Misinterpreted, Mistranslated, and Misread: the Aramaic Language of the The Qur’an" was published in 2006 by Gabriel Sawma. The author has claimed that the language of the Qur'an is the Syro-Aramaic, and most of its teachings are derived from Jewish-Christian sources. Among his claims, he alleges that Muslims have misunderstood the verse 116 of Surah al-Baqarah:"And they say Allah has taken to Himself a son Glory be to Him…" (Wa Qālūt takhadhal lāhu Waladāan Subĥānahu). He regards the word ‘اتَّخَذ’ (Has taken) as a distortion of the Syriac «اتَّحدَ» (has united) happened by the Qur'anic scribers. According to this recitation, the meaning of the verse is "They said that God is united with the Son". This meaning is in accordance with the New Testament doctrine of the incarnation of God through the Son. In this paper, Gabriel Sawma's viewpoint is reviewed and criticized by two intra-religious aspects including the Qur'an and Arabic literature and extra-religious features including linguistic historical-comparative in some branches of Sami languages and interfaith research. The authors conclude that the textual and linguistic evidence prove contrary to the Sawma's claim.
ولایه الفقیه فی فکر الإمام الخمینی
منبع:
المصطفی المجلد ۱ ربیع و صیف ۲۰۲۰ العدد التجریبی (ملف العدد: الإمام الخمینی رحمة الله فی سموّه الروحانی و فکره النورانی)
131 - 166
حوزههای تخصصی:
لم یعد یخفى على أحد أهمیّه مسأله ولایه الفقیه، على أنّها تشکّل البنی التحتیه لفکره الإمام الخمینی فی الشؤون الاجتماعیّه، وهذا البحث یحاول دراسه هذه المسأله فی فکرته، ویستنتج منها أنّ للإمام الخمینی اهتماما بالغا بهذه المسأله؛ حیث إنّه تحدّث عنها فی سته کتب، وهی: کشف الأسرار، رساله الاجتهاد والتقلید، کتاب تحریر الوسیله، کتاب الحکومه الإسلامیّه، کتاب البیع، وصحیفه الإمام. ومن هذا المنطلق یتضح من خلال التأمّل فیها ثبات الفکر السیاسیّ للإمام فی جمیع کتبه، وعدم وجود اثنینیه واختلاف فی فکره السیاسیّ فیها، وهذا یدلُّ على أنّه کان یعتقد سماحته أنّ ولایه الفقیه أمرٌ ضروریٌّ ولازمٌ عقلا وشرعا؛ وذلک من أجل التحفّظ علی الوظائف والأحکام الشرعیّه.
عنصر «پیرنگ» در رمان حارس المدینه الضائعه اثر ابراهیم نصرالله
حوزههای تخصصی:
تحلیل فقه الحدیثی مدلول روایات مخلوق اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
3 - 30
حوزههای تخصصی:
در جوامع روایی، مجموعه ای از احادیث وجود دارند که بر اساس آن ها، آب، قلم، عقل، نور پیامبر اکرم۹، ارواح ائمه:، مشیت الهی و حروف معجم به عنوان مخلوق اول معرفی شده اند که سبب تعارض ظاهری این اخبار است. در میان حدیث پژوهان دو رویکردِ جمع و نقد نسبت به این احادیث وجود دارد؛ جمع به این صورت که موارد مذکور، نام های حقیقتی واحدند و نقد به این صورت که مضمون یکی را تأیید و مدلول سایر موارد را ردّ کرده اند؛ امّا شواهد متعددی همچون معنای لغوی کلمه «اول» که مخلوقات مذکور در احادیث به آن توصیف شده اند و کاربرد قرآنی - روایی آن، پذیرش هر دو رویکرد را با چالش روبه رو می کند. لذا در پژوهش حاضر جمع نوینی نسبت به این احادیث ارائه شده است؛ به این نحو که مقصود از معرفی مخلوقاتی متنوع تحت عنوان مخلوق اول در روایات، اشاره به شرافت و اهمیت آن ها و ضرورت توجه مسلمانان به مصادیق مخلوق اول بوده و نه معرفی مخلوق نخستین.
تحلیل محتوای کتاب های بخوانیم، بنویسیم، و هدیه های آسمان ابتدایی (تألیف های جدید) بر اساس مؤلفه های شادی از منظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی محتوای کتاب های «بخوانیم»، «بنویسیم» و «هدیه های آسمان» ابتدایی (تألیف های جدید) براساس مؤلفه های شادی از منظر اسلام است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کمی انجام شده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 8 کتاب فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم) و هدیه های آسمان مقاطع اول، دوم و سوم ابتدایی است که محتوای مورد نظر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. ابزار پژوهش سیاهه «تحلیل محتوا» است که روایی آن حاصل شده و واحد تحلیل جمله و تصویر و واحد شمارش فراوانی است. یافته های پژوهش مبین آن است که در کتاب های مذکور در زمینه مؤلفه های شادی از منظر اسلام، بیشترین فراوانی به مقوله عاطفی در مؤلفه تبسم، لبخند و خندیدن و سپس به مقوله معنوی در مؤلفه ایمان به خدا و ارتباط با خدا اختصاص یافته است. این در حالی است که به مقوله صفات شخصیتی به ویژه مؤلفه های پرهیز از حسادت، کینه، طمع، بخل و مقوله نیازهای جسمانی توجه کمتری شده است. از دیگر یافته های پژوهش این است که به ترتیب اولویت، کتاب های هدیه های آسمان از بیشترین میزان مؤلفه های شادی، کتاب های بخوانیم در رتبه دوم و کتاب های بنویسیم نیز از کمترین میزان توجه به مولفه های شادی برخوردار هستند.
موانع وحدت مسلمین در اندیشه محمدحسین آل کاشف الغطاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ معاصر جهان اسلام، مسئله تقریب مذاهب به یکی از محورهای گفتگو میان مصلحان و اندیشمندان اسلامی تبدیل شده و نزد امامیه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هرچند این افراد تلاش زیادی در راه تحقق وحدت بین مسلمانان می کنند، اما در برخی مواقع عواملی چند مانع از وحدت بین مسلمانان می شود. این عوامل گاه بیرونی و توسط دشمنان اسلام، و گاه درونی و در میان مسلمانان است. آیت الله محمدحسین آل کاشف الغطاء از جمله فقهایی است که به جنبه های اجتماعی و سیاسی دین اسلام به خصوص بحث وحدت بین مسلمانان اهتمام جدی ورزیده است. وقایعی که در دوران زندگی این عالم رخ داده، از جمله جنگ جهانی اول و اشغال سرزمینهای اسلامی توسط اروپاییان پس از فروپاشی حکومت عثمانی، از علل مهم ورود ایشان به بحث وحدت بین مسلمانان و تبیین اهمیت آن برای مسلمانان محسوب می شود. در یک قرن اخیر علما و دانشمندان دینی با در نظر داشتن ضرورت وحدت و همبستگی میان مذاهب، پدیده ای را به نام تقریب مذاهب اسلامی مطرح کرده اند که تدبیری آگاهانه و نوعی آینده نگری در برابر تفرقه مسلمانان و طمع دشمنان اسلام محسوب می شود. آل کاشف الغطاء، عواملی مانند تعصب مذهبی، اهانت به مقدسات سایر مذاهب و همچنین قدرتهای استعماری را به عنوان موانع تحقق وحدت بین مذاهب اسلامی می داند.
نقش تربیتی و هدایت گری روحانیت در نظارت اجتماعی، ارتقاء فرهنگ دینی، تبیین مصالح و مفاسد اجتماعی
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
7 - 30
حوزههای تخصصی:
روحانیت در طول تاریخ جایگاه و نقش بسیار مهم و ویژه ای در تربیت دینی و ارزشی و حتی سوادآموزی داشته است و همواره نسبت به نظام دینی و ارزشی و تبیین مصالح و مبارزه با مفاسد اجتماعی در صف اول مجاهدت و تلاش علمی و عملی بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تربیتی روحانیت در نظارت اجتماعی، ارتقاء فرهنگ دینی، تبیین مصالح و مفاسد اجتماعی است. در پژوهش حاضر از روش بررسی اسنادی در جمع آوری اطلاعات و از روش توصیفی_تحلیلی در تحلیل اطلاعات استفاده شده است. این مقاله ضمن ریشه یابی عوامل فساد، راهکارهای مؤثری در کاهش مفاسد اجتماعی ارائه می دهد و محور اصلی بحث را بر اهمیت و نحوه اثرگذاری روحانیان و حوزویان قرار داده است. شناخت صحیح ریشه های فساد و بررسی ابعاد مختلف و گستره اثرگذاری آن، بهترین راه مقابله با این پدیده خطرناک است. تقویت تقوا و خودکنترلی و همچنین تقویت نظارت اجتماعی دو راه مؤثر برای کنترل و کاهش مفاسد اجتماعی است که در این زمینه از استعدادهای حوزه و روحانیان به خوبی می توان بهره گرفت تا با هدایت و دستگیری معنوی و تقویت بنیه فرهنگی و اخلاقی، برای رسیدن به جامعه ای مطلوب، نقش مؤثر خود را ایفا نمایند.
بازتاب ضرب المثل های برخاسته از افسانه های اسرائیلی در متون عرفانی ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
34-5
حوزههای تخصصی:
بسیاری از روایات و افسانه های ساختگی تورات درباره زندگی پیامبران(ع) از طریق یهودیان تازه مسلمان به همراه بافته های خودساخته آنان، در کتاب های تفسیری و تاریخی راه یافت. بر همین اساس، احادیثی از پیامبر اسلام(ص) جعل کردند و افسانه هایی درباره آن ساختند و در بین خواص رواج دادند و به تَبَعِ آن، عوام نیز این جعلیات را واقعی پنداشتند؛ بدین ترتیب این افسانه ها در زبان مردم کوچه و بازار رخنه کرد و سبب خلق ضرب المثل هایی شد که از گذشته دور تاکنون، به عنوان جزئی از فرهنگ ها و باورهای مردم محسوب می شود. در این مقاله به شیوه تحلیلی توصیفی، ضمن تبیین سیر تاریخی برخی از این ضرب المثل ها از قبیل «حیله گری مار و دشمنی با انسان»، «زیر پای کسی علف سبز شدن»، «شومی کلاغ و مقدس بودن کبوتر»، «از دماغ فیل افتادن» و «خروس بی محل» که با هنرمندی و چیره دستی شاعران و نویسندگان حوزه عرفان، سبب خلق مضامین بکر و نو در ادب عرفانی شده و در اشعار شاعران عارف مسلک تبلور یافته، به نقد و تحلیل آن ها پرداخته شده است.
تربیت عقلانی با تأکید بر مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درپی بررسی عقلانیت، تربیت عقلانی و استنتاج اهداف، اصول و روش های تربیت عقلانی مبتنی بر مبانی انسان شناختی و معرفت شناختی علامه طباطبایی است. این پژوهش ازجمله طرح های تحقیق کیفی است و داده ها به شیوه مطالعه تحلیلی اسنادی گردآوری و طبقه بندی شده و براساس الگوی بازسازی شده فرانکنا توسط باقری و تحلیل شبه استعلایی شکل گرفته و مبتنی بر الگوی مذکور اقدام به استنتاج دلالت های تربیتی درقالب اهداف، اصول و روش نموده است. بدین ترتیب، ذیل هدف غاییِ دستیابی به مراتبی از قرب الهی، چند هدف واسطی و اصول و روش های ناظر بر آنها مطمح نظر قرار گرفته که هدایت و پیروی از حق، ضرورت شناخت مظاهر عقلانیت، ضرورت صیانت از سلامت فطرت و ضرورت کاهش زمینه خطا های فکری به عنوان اهداف واسط؛ ضرورت تعقل صحیح و تفکر انتقادی، ضرورت پذیرش امام به عنوان مربیِ آگاه و راه شناس، ضرورت تقواگرایی و لزوم کنترل قوه خیال و مبارزه با نفوذ شیطان به عنوان اصول؛ و ضرورت استقلال فکری و آشنایی با معیار های حق، ضرورت الگوگیری و الگوسازی از امام، اصلاح عادات نکوهیده و ر هایی از غفلت و ضرورت کنترل خیال و آشنایی با طریق منطق به عنوان روش های تربیت عقلانی از آن جمله هستند.
خوانش تطبیقی ملاصدرا و نیشیدا کیتارو در برخی آراء معرفت شناختی (وجوه اشتراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجوه اشتراک فراوانی در تفکر ملاصدرا و نیشیداکیتارو ژاپنی وجود دارد. هر دو نگاهی کل نگر و وحدت انگارانه به هستی دارند و معرفت شناسی و انسان شناسی آنان، خصلتی هستی شناسانه دارد. بنیاد معرفت وشناخت آدمی همان بنیاد جهان است و واقعیت از جنس آگاهی است. هردو به وحدت بین سوژه و ابژه معتقدند. واقعیت در ساحت نفس انسان به ظهور می رسد و آشکار می شود. در فرایند علم به جهان، نزد این دو فیلسوف ،یک عنصر ماورائی و متعالی تر از نفس دخالت دارد.انسان در ادراک جهان در حالت انفعال نیست بلکه نفس حضوری فعّال در این فرایند دارد. صدق و کذب وصف حالات گزاره ای و مفهومی/زبانی است. انسان با عمل ورزی، خویش را می سازد. وجوه اشتراکی هم در مبانی هستی شناختی معرفت در نزد هردو مشاهده می شود مانند بی تعینی و بی صورتی بنیاد نهائی هستی و نحوه ظهور و تجلی این بنیاد در موجودات متعین و کثیر و فعلیت یافته. ما در این تحقیق صرفاَ به وجوه اشتراک این دو متفکر پرداخته ایم و بررسی وجوه افتراقات همین مباحث را می توان موضوع پژوهشی دیگر قرار داد.
بررسی ابعاد تربیت نرم در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت نرم، نوعی از تربیت است که تأکید آن، بر انتقال ناهشیار یا نیمه هشیارِ مفاهیم به ذهن متربی با هدف ایجاد تغییر نرم و مانا در اوست. این روش تربیتی که مهم ترین مزیت آن، مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است بر دو مبنای بسیار مهم تکیه دارد که عبارتند از: وجود بخش هشیار یا نیمه هشیار در ذهن آدمی و تطورپذیری و چندپایانی بودن تربیت. جستار پیش رو که از نوع تحقیقات کتابخانه ای است، روش تربیتی نرم را باتأکیدبر منابع روایی شیعی با روشی توصیفی تحلیلی بررسی کرده است و نتیجه ای که از این بررسی به دست آمده چنین است: پیشوایان اسلام در انتقال مفاهیم موردنظر خود به مخاطبان خویش، از هر سه قسمِ "تربیتِ آمرانه"، "تربیت نرم" و روش تلفیقیِ "آمرانه نرم" استفاده می کردند و بهره گیری از روش نرم در سیره آنان، به حوزه خاصی اختصاص نداشته است، بلکه چه در موضوعات اخلاقی، چه عقائدی و چه احکامی از این شیوه استفاده می کردند؛ گرچه فراوانی استفاده از این روش در گزاره های احکامی بیش از دو گزاره دیگر است. آنان برای تحقق این روش، از هنر و زبان هنری بهره می بردند که روش های مختلفی چون: تمثیل، انصراف ذهنی، حرکات نمایشی، تصویرسازی، هدیه دادن، عمل گرایی، اشکال هندسی و... را در خود جای می دهد.
"ظلوم" و "جهول" مدح انسان یا مذمت انسان؟ (تحلیلی از آیه 72 سوره احزاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 176
حوزههای تخصصی:
آیه 72 سوره احزاب از مشکل ترین آیات قرآن است که مفسران در فرازهای مختلف آن دارای آرای مختلفی هستند. از جمله فرازهای این آیه، عبارت "إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولا" است که دیدگاه های مختلف مفسران را به دنبال داشته و به گونه ای سرگردانی در فهم آیه را در پی دارد. شمار زیادی از مفسران، این عبارت را سرزنش انسان دانسته اند و گروهی از مفسران متأخر، با برداشتی متفاوت، آن را مدح انسان دانسته اند. در این مقاله، با مراجعه به بیش از 150 تفسیر، به 10 معنا از ظلوم و 14 معنا از جهول در تفاسیر، دست یافتیم که بیشتر این آرا، از معنای واقعی این دو وصف در آیه شریفه به دور هستند. با بررسی و نقد دیدگاه مفسران طرفدار ذم انسان و دیدگاه طرفداران مدح، ادله هر دو گروه را ناتمام یافتیم. براساس یافته های پژوهش، این دو وصف به ویژگی طبیعی و اختصاصی انسان ها اشاره دارد که زمینه پذیرش امانت از سوی خدا شده تا در سایه آن، خود را از ظلم و جهل رهانیده و به عدل و معرفت برساند. از این رو، این عبارت به رغم سرزنش نما بودن، ذم انسان نمی باشد. چنان که برداشت مدح انسان از این اوصاف نیز دشوار و غیر قابل پذیرش است، و این دو صفت، تنها به بیان ویژگی های اختصاصی انسان اشاره دارد.
ارزیابی دیدگاه ونزبرو در باب «بیانات پیامبرانه» در کتاب مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
217 - 238
حوزههای تخصصی:
براساس ادعای ونزبرو،کانون (canon) قرآن حاصل کنار هم قرار گرفتن «بیانات پیامبرانه» است که بنا بر الزامات فرقه ای در جوامع گوناگون پدید آمده و در پی فرآیند جامعه سازی، با کمک معدودی از قواعد بلاغی سازوار شده اند. آیات مربوط به مأموریت شعیب، توصیف چهار باغ بهشت (الرحمن: ۷۶-۴۶) و داستان گزارش جعفر و نجاشی نمونه های «بیانات نبوی» هستند. انکار اصالت تاریخی داستان شعیب، تأکید بر کارکرد تمثیلی این داستان و اقتباس برخی از درون مایه های آن از عهدین؛ تأکید بر تدوین آیات 62 - 76 (وصف دو باغ دوم) پیش از آیات 46-60 (وصف دو باغ نخست)؛ اصرار بر خیالی بودن گزارش هجرت به حبشه و گفتگوی جعفر با نجاشی، ساختگی بودن آیات مرتبط با این داستان و اقتباس آن از توصیف ضروریات دین جدید در کلام مبلغان مسیحی، مدعیات ونزبرو درباره این سه نمونه است. از آنجا که وی با روش تحلیل ادبی به بررسی پرداخته است، این مقاله نیز با بهره گیری از همین روش، آرای وی را ارزیابی می کند.
بنی اسرائیل و سنت الهی کیفر: تحلیل گفتمان انتقادی یک داستان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنی اسرائیل و سنت الهی کیفر: تحلیل گفتمان انتقادی یک داستان قرآنی سنت الهی کیفر یکی از مهم ترین، سنت های الهی است که بر تعاقب عمل و جزا تأکید می کند و اصلی ترین محرک انسان برای پایبندی به قوانین شریعت است. این سنت بارها در قرآن کریم بازگو شده است؛ اما تنها نص مشترک در زمینه جاری شدن این سنت در میان بنی اسرائیل ، ماجرای سرپیچی آنان از فرمان جهاد برای ورود به سرزمین مقدس بوده، که در قرآن کریم (سوره مائده/20-26) و تورات ( سفر اعداد/ فصل13-14) شرح آن آمده است. تحلیل این سنت با روش تحلیل انتقادی گفتمان نشان دهنده کاربست یک عنصر از گفتمان یهودی و مفصل بندی جدید آن به عنوان دال کانونی در شکل دهی هویت دینی-اسلامی است. بازخوانی سنت الهی کیفر با تکیه بر آیات سوره مائده از طریق تحلیل متن ، کردار گفتمانی و کردار اجتماعی نشان می دهد که چگونه یک متن مقدس می تواند در بازتعریف مفاهیم دینی ، ساماندهی هویت سیاسی و اجتماعی مسلمانان ، غیریت سازی و هویت بخشی به گروه های خاص اسلامی نقش ایفا کند. واژگان کلیدیسنت الهی کیفر، بنی اسرائیل ، تحلیل گفتمان انتقادی ، تحلیل متن ، تحلیل کردارگفتمانی ، تحلیل کردار اجتماعی
تحلیل انتقادی انگاره وثاقت جابر بن یزید جُعْفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جابر بن یزید جُعْفی از راویان عصر تابعان و معاصر امام باقر و امام صادق v بود. دانشمندان رجال متقدم، متأخر و معاصر شیعه درباره وثاقت و عدم وثاقت وی اختلاف نظر دارند. منشأ اصلی اختلاف نظر آنان، وجود روایات متعدد و گوناگونی است که درباره جابر نقل شده است؛ چنان که برخی از این روایات به صداقت و علم جابر به اسرار اهل بیت k اشاره دارند. از سوی دیگر، روایاتی وجود دارند که بر اختلاط و ضعف جابر دلالت دارند. نجاشی و استاد او، شیخ مفید، از رجالیان و دانشمندان متقدم، بر اختلاط شخص وی تأکید دارند. حال آنکه موافقان وثاقت جابر، تضعیف جابر را شخص وی نمی دانند، بلکه آن را ناشی از راویان وی می دانند که بیشتر آنان از ضعفا و راویان بدنام به شمار می روند. موافقان وثاقت عمدتاً متأخرانِ متأخران و برخی معاصران شیعه هستند؛ حال آنکه بیشتر رجالیان متقدم و متأخر معتقد به ضعف جابر شده اند. از جمله رجالیان معاصر آیت الله خویی و علامه شوشتری اند که معتقد به وثاقت وی هستند و در دفاع از وی به روایاتی استناد کرده اند که این روایات یا راوی آن ها، خودِ جابر است یا سند آن ها ضعیف است یا مستندی نامعتبر یا روایات معارض دارند. آنان تضعیفات واردشده درباره جابر و روایات معارض را با وجوهی توجیه کرده اند که برخلاف ظاهر دلالت آن ها و ترجیحِ بلامرجح است و بر این اساس، به نظر می رسد ادله قول به وثاقت جابر بن یزید جعفی ناتمام است.
بررسی جاودانگی انسان از دیدگاه ابومنصور ماتریدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ماتریدیه، مذهب کلامی منسوب به ابومنصور محمد ماتریدی سمرقندی (م 333ق)، از مذاهب کلامی کهن و گسترده اهل سنت است که در میان مسلمانان حنفی مذهب رایج است. ماتریدیان نیز همانند دیگر فرقه های اسلامی به جاودانگی انسان و حیات پس از مرگ که از مسائل بنیادین کلامی است باور دارند. یکی از موضوعات مربوط به حیات پس از مرگ، مسئله جاودانگی و نیز نوع استدلال های اقامه شده در این زمینه است. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار کلامی و تفسیری ابومنصور ماتریدی، در مقام بنیانگذار مذهب ماتریدیه، به بررسی این مسئله می پردازیم که وی چه تصویری از جاودانگی انسان ارائه داده و از چه استدلال هایی بهره برده است. ماتریدی به جاودانگی انسان به صورت ترکیبی از روح و جسم در آخرت باور دارد و در مقام استدلال، در کنار استدلال های نقلی، بیشتر از استدلال های عقلی بهره می برد؛ هرچند در منظومه کلامی ماتریدیه که جزو فرقه های عقل گرا شمرده می شود، در بحث از جاودانگی انسان، به طور عمده به استدلال های نقلی تمسک می شود و اساساً برخی از ماتریدیان مسائل مربوط به حیات پس از مرگ را «سمعیات» عنوان داده اند. با این حال، ابومنصور ماتریدی در تبیین و تفسیر این استدلال های نقلی، با در پیش گرفتنِ رویکرد کلی عقل گرایانه خود، برخی استدلال های عقلی نیز ارائه کرده یا دست کم به تبیین عقلیِ استدلال های نقلی پرداخته است.
مدیریت سود به منزله موضوعی اخلاقی (با توجه به نظریه استدلال اخلاقی کلبرگ)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۰)
113 - 136
حوزههای تخصصی:
اهمیت دستاوردهای نظریه کلبرگ (Kohlberg) در مدیریت سود هنگامی آشکار می شود که با سؤالاتی درباره چگونگی رفتار افراد ارتباط پیدا می کند. این نظریه را می توان یک تحلیل توصیفی دانست که تلاش می کند پیشرفت اخلاقی افراد را توصیف کند. یکپارچه سازی اصول اخلاقی توصیفی و هنجاری به نوبه خود باعث می شود برای بررسی استدلال اخلاقی مدیر از روشی مفیدتر استفاده شود. هدف پژوهش حاضر این است که اخلاق را در مدیریت سود در جامعه دانشگاهی با توجه به نظریه کلبرگ معرفی و تبیین کند. از این رو، کوشیده ایم با تحلیل این نظریه، بینشی درباره مفاهیم کلیدی مسئله اخلاق در مدیریت سود ارائه کنیم. روش تحقیق حاضر، توصیفی و رویکرد آن، نظری است. این پژوهش به دنبال ارتباط نظریه استدلال اخلاقی کلبرگ به منزله رویکردی در فرآیند بررسی پیشینه و استدلال های نهفته در اخلاق مدیر در مدیریت سود است. این نظریه توضیح می دهد که افراد چگونه احساس درست یا غلط بودن را تعیین و توجیه می کنند. به طور کلی، نتایج پژوهش در راستای بینش های مفهومی درباره اخلاق در مدیریت سود است و ارتباط اخلاق مدیران در مدیریت سود را با مدل استدلال اخلاقی کلبرگ مطرح می کند. بر این اساس، می توان از دیدگاه نظری، مفاهیم بیشتری را درباره استدلال اخلاقی در موضوع مدیریت سود بررسی و تحلیل کرد.
بازخوانی شیوه های فهم بستر تاریخی کلام امام علی(ع) در نهج البلاغه مطالعه موردی: شروح ابن ابی الحدید، ابن میثم، میرزا حبیب خویی، شوشتری و مغنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم صحیح از کلام امیرمؤمنان(ع)در گرو یافتن ابزار و مقدمات ورود به آن است که نیازمند دقت صحیح و شایسته ای است. به کارگیری این ابزار برای شرح متن نهج البلاغه می تواند سهمی به سزا و تعیین کننده داشته باشد تا کلام امام علی(ع)صحیح تبیین شده و برتر تفسیر شود. اشراف بر منبع و سند، شناخت فضاوجغرافیای سخن، بیان سبب صدور، اهتمام به یافتن تاریخ ایراد کلام، مشخص ساختن مخاطب و شخصیت های گوناگون و نیز ارائه موضوعات و اهداف کلی سخنان، مهم ترین ابزارهایی است که مفسّران و شارحان تا به امروز بدان نظر داشته تا سخن امام در جایگاه خویش خوش نشیند. البته گاه همین ابزارها وقتی در کنار پیش فرض ها و باورهای برخی شارحان قرار گرفته، نتیجه ای عکس را مواجه بوده ایم، این مقاله می کوشد با روش و رویکردی تحلیلی به روند شرح و تفسیر مفسّرانی چون ابن ابی الحدید، ابن میثم، میرزا حبیب خویی، شوشتری و مغنیه در این عرصه توجه نشان دهد؛ در صورت وجود کم دقتی به عناصر پیش گفته ضمن تذکّر به تصحیح آن بپردازد. یافته ها نشان می دهد که با توجه به ساختار متنی و شکلی نهج البلاغه بدون مقدمات ورود به متن امکان فهم صحیح از متن نهج البلاغه میسّر نیست و شارحان مذکور گاه از این عناصر غفلت ورزیده اند، در نتیجه شرایط واژگونه تفسیر کردن کلام امام را فراهم ساخته اند.
عصمت پیامبران در سامانه آیات غرر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۱۵۷-۱۷۴
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم منبع مقدس تمام اعتقادها و اعمال مسلمانان است و به علت وحدت مسلمانان در پذیرش تمام آیات آن، می تواند همه مسلمانان را به وحدت رساند؛ اما اختلاف در فهم آیات موجب بروز اختلاف در میان آنان شده است. یکی از معارف مورد اختلاف در بین مسلمانان، موضوع عصمت انبیاست. دقت در ابزارهای تحصیل عصمت می تواند محدوده عصمت انبیا را مشخص نماید. مدعای اصلی این پژوهش آن است که در صورت تشکیل سامانه ای از آیات غرر قرآن، ابزارهای عصمت انبیا و محدوده آن در قرآن روشن خواهد شد. آیات غرر قرآن دسترسی به خصیصه عصمت را با استفاده از ابزارهایی مثل اعطای علم متعالی، تقویت عقل، توفیق الهی و از بین بردن سلطه شیطان، امکان پذیر می نماید. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی توصیفی این مدعا را اثبات کرده است.