مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
عصمت پیامبران
حوزه های تخصصی:
روش های تفسیری مفسران، یکی از علل اختلاف مفسران در تفسیر آیات است. مفسران در تفسیر آیات 26 ـ 22 سوره ص، در پاسخ به چگونگی جمع میان عصمت حضرت داود و خطای او اختلاف نظر دارند.
مقاله به دنبال آن است تا با بررسی تطبیقی روش های تفسیری فریقین، علل اختلاف مفسران در پاسخ به این سؤال را بررسی نماید. بدین منظور برخی از تفاسیر فریقین مانند تفاسیر: التبیان، نورالثقلین و المیزان از شیعه و تفاسیر: جامع البیان، مفاتیح الغیب، روح المعانی و المنیر از اهل سنت به ترتیب تاریخی در رابطه با این موضوع بررسی شده است. نتیجه این تحقیق آن است که تفسیر المیزان به دلیل اتخاذ شیوه تفسیری قرآن به قرآن، استفاده از استدلال عقلی و کلامی و بهره گیری از روایات به عنوان موید مطالب خویش، پاسخ مطلوب تری نسبت به سایر تفاسیر به این پرسش داده است.
تفسیر تطبیقی مصداق اولی الامر در آیه اطاعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 59 سوره نساء از آیات چالشی و مورد اختلاف در میان اندیشمندان و مفسران فریقین است. دلیل اصلی این چالش قرار گرفتن ترکیب «أولی الأمر» در کنار فرمان به اطاعت از «الله» و «الرسول» می باشد. مفسران شیعه براساس همسانی فرمان اطاعت از رسول و اولی الامر و لزوم عصمت آنان، مصداق أولی الأمر در این آیه را ائمه اطهار (ع) می دانند اما مفسران اهل سنت در تعیین مصداق اولی الامر اختلاف نظر فراوانی دارند. ازاین رو مصداق آن را حاکمان، فرماندهان جنگ، عالمان دین و فقیهان، خلفای راشدین و اهل حل و عقد دانسته اند. اهل سنت وجود عصمت در اولی الامر را شرط نمی دانند و این امر یکی از مهم ترین نقدهای مفسران و اندیشمندان شیعه بر آنان است.
بررسی دلالت آیه 66 طه بر سحر شدن حضرت موسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
29-42
حوزه های تخصصی:
یکی از مراتب عصمت پیامبران، عصمت از سحرشدن و تصرّف دیگران در نفس و عقل ایشان است. ظاهر برخی آیات قرآن کریم بر سحرشدن پیامبر الهی دلالت دارد؛ مانند آیه 66 طه: « قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی ». ممکن است از ظاهر این آیه برداشت شود که حضرت موسی × به دلیل تصرّفی که در خیال او از سوی ساحران در أثر سحرشان شد، مسحور ایشان گشت. اگر این دلالت ثابت باشد، سندی بر عدم عصمت پیامبران از این مرتبه از عصمت خواهد بود و این امر، دارای لوازم فاسدی است که با اعتقادات کلامی تشیع در تعارض است. ازاین رو در این مقاله این مسأله از جهت تفسیری و دلالی و نیز از جهت کلامی و عقلی به دقت مورد بررسی قرار گرفته است و این مطلب اثبات شده است که آیه مورد بحث گرچه بر اثرپذیری سحر ساحران در چشم و خیال موسی × دلالت دارد اما به هیچ وجه بر مسحورشدن وی و تصرّف در عقل و نفس انسانی او دلالتی ندارد و همچنین از جهت عقلی لازم است که پیامبران از هرگونه تصرّفِ دیگران در نفس، عقل و باورشان مصون و معصوم باشند.
شبهات درباره حضرت یونس در تفاسیر فریقین؛ پاسخ ها و رویکردها
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
127 - 158
حوزه های تخصصی:
عصمت پیامبران از گناه، از اعتقاداتی است که برخی مسلمان بر آن عقیده اند و البته به روایات فراوانی استناد می کنند. در این میان تفاسیر فریقین با توجه به روایات تفسیری و آیات قرآن، شبهاتی را پیرامون شخصیت حضرت یونس (ع) مطرح کرده اند. پژوهش حاضر شبهات را گونه شناسی کرده و آنها را به ماثور و اجتهادی تقسیم کرده است و در تدوین شبهات، پنج شبهه به شبهات ماثور و دو شبهه به شبهات اجتهادی اختصاص پیدا کرده است. با شناسایی رویکرد پاسخ های ارائه شده توسط مفسران، به ارزیابی و نقد آنها نیز پرداخته شده است. این پژوهش به رویکردهای روایی، عقلی، ادبی، تاریخی و اشاری توجه کرده و به آن ها پرداخته است. در پایان نیز به تمایزات تفاسیر امامیه از تفاسیر اهل سنت در این شبهه اشاره کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همانند قاطبه شیعه، ما نیز به عصمت پیامبران از گناه معتقدیم؛ اما در مورد اینکه پیامبران مرتکب خطا و اشتباه می شوند، باید گفت گرچه منعی در این موضوع وجود ندارد؛ ولی غالب اتدیشمندان شیعی آن را نمی پذیرند. و پیامبران را معصوم از خطا و اشتباه نیز می دانند. برتری فراوانی پاسخ های تفاسیر شیعی نسبت به تفاسیر اهل سنت در ارائه پاسخ های با رویکرد عقلی و برتری فراوانی پاسخ های تفاسیر اهل سنت به تفاسیر شیعی در ارائه پاسخ های با رویکرد ادبی، وجه تمایز پاسخ های مفسران امامیه از اهل سنت است.
آغازه زمانی مسّ شیطان تحلیل و سنجش حدیث «ما من بنی آدم مولود الا یمسه الشیطان حین یولد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
217-240
حوزه های تخصصی:
موضوع تسلط شیطان از جمله موضوعاتی است که در شماری از آیات قرآن و احادیث اسلامی مطرح شده است. برای اشاره به تسلط شیطان بر انسان در روایات، از لفظ مسّ استفاده شده است؛ از جمله در روایتی منسوب به پیامبر 2 به نقل از ابوهریره چنین آمده است: «ما من بنی آدم مولود الا یمسه الشیطان حین یولد.» روایت مذکور با توجه به معنای غالبی مسّ در لغت که به معنای برخورد فیزیکی بین دو چیز به کار رفته است، به تسلط شیطان به صورت مطلق بر تمام بشر از زمان طفولیت اشاره دارد. این برداشت از روایت ابوهریره، با آیات قرآن و دیگر روایت هایی که تسلط شیطان بر انبیا و بندگان مخلص خداوند را نفی می کنند، در تعارض است. رویکرد شارحان در رفع تعارض مذکور به سه گونه قابل تقسیم است: رویکرد قبول و تصحیح، رویکرد توجیه معناشناختی و رویکرد تضعیف و رد. رویکرد توجیه معناشناختی به عنوان نظریه معیار، ضمن پذیرش صدور روایات با رد کردن رویکرد های جعل و ضعیف بودن روایت و عدم پذیرش معنای ظاهری در دیدگاه قبول و تصحیح، به جمع بین آیات و روایات پرداخته و دیدگاه مقبولانه تری را ارائه کرده و تعارض ظاهری بین آیات و روایت «ما من مولود الا أن یمس الشیطان» را رفع کرده است. در واقع مراد از مسّ در این روایات معنای تماس فیزیکی نیست، بلکه امید به اغوا و وسوسه کردن هریک از اولاد بشر توسط شیطان از آغاز تولد است و هیچ ارتباطی بین مس در این روایت و تسلط داشتن شیطان بر اولاد بشر از زمان کودکی وجود ندارد.
بررسی نسبت دادن «سرقت جام مَلِک» توسط حضرت یوسف (ع) به برادرانش
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله از متشابهات قرآنی است که جز با تمسک به مُحکمات حل نمیشود. محکماتی که در سه دسته عام، خاص و سیاق، به عنوان کلیدهایی هستند که میتوان با آنها به گنجینه فهم حدودی متشابهات دست یافت. حضرت یوسفG بر اساس محکمات عام نبوّت و ویژگیهای خاص خود، اهدافی والا از جمله تربیت و هدایت مردم را در نظر داشت. در همین راستا نقشه نگه داشتن برادر تنی نزد خود و نسبت دادن سرقت به سایر برادران با هدف متنبه کردن آنها به گناهشان بود تا به خود آمده و توبه کنند. این هدف از طریق سارق خواندن آنها در ملأ عام و شرمسار کردنشان میان کاروان ممکن میشد. ضمن آن که با این کار باعث میشد خواسته دیگر خود یعنی مهاجرت خانوادهاش به مصر میسر شود. به این نحو، شبهه کذب و افترا توسط پیامبر خدا حل میشود. چنانچه روایات تفسیری نیز مؤید این نظر هستند. اگرچه احتمالات تفسیری دیگری نیز برای این آیات ذکر شدهاست؛ از جمله: «موجه بودن گناه تهمت به خاطر هدف والا»، «انشائی بودن جمله اعلانی» یا «اعلان توسط مسئول امر» اما با توجه به محکمات و دلایل، آنها را بعید میدانیم.
عصمت پیامبران در سامانه آیات غرر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۱۵۷-۱۷۴
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم منبع مقدس تمام اعتقادها و اعمال مسلمانان است و به علت وحدت مسلمانان در پذیرش تمام آیات آن، می تواند همه مسلمانان را به وحدت رساند؛ اما اختلاف در فهم آیات موجب بروز اختلاف در میان آنان شده است. یکی از معارف مورد اختلاف در بین مسلمانان، موضوع عصمت انبیاست. دقت در ابزارهای تحصیل عصمت می تواند محدوده عصمت انبیا را مشخص نماید. مدعای اصلی این پژوهش آن است که در صورت تشکیل سامانه ای از آیات غرر قرآن، ابزارهای عصمت انبیا و محدوده آن در قرآن روشن خواهد شد. آیات غرر قرآن دسترسی به خصیصه عصمت را با استفاده از ابزارهایی مثل اعطای علم متعالی، تقویت عقل، توفیق الهی و از بین بردن سلطه شیطان، امکان پذیر می نماید. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی توصیفی این مدعا را اثبات کرده است.
بررسی تطبیقی آرای تفسیری علامه طباطبایی و فخررازی ذیل آیات به ظاهر ناسازگار با عصمت از گناه حضرت موسی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس آیات قرآن و دلایل عقلی و نقلی، از ویژگی های انبیای الهی، عصمت از گناه است که از مسائل چالش برانگیز تفسیر تطبیقی و علم کلام به شمار می رود؛ یکی از مسائلی که بحث های زیادی را برانگیخته، آیاتی از قرآن کریم است که به ظاهر با عصمت حضرت موسی « علیه السلام » ناسازگار می نماید و در آن موضوعاتی همچون قتل مرد قبطی، خوف، اعتراف به ذنب، ظلم به نفس و... به این پیامبر اولوالعزم، نسبت داده شده که در نگاه بدوی با عصمت آن حضرت، همسویی ندارد. مقاله پیش رو با روش تحلیلی تطبیقی به بررسی دیدگاه دو مفسر، متکلم و قرآن پژوه نامور شیعی و اهل سنت، علامه طباطبایی و فخر رازی در ذیل این آیات به ظاهر ناسازگار با عصمت از گناه پرداخته و رویکرد آنها را در تفسیر و تبیین آیات پیش گفته و دلایل هر یک را نسبت به دیدگاه برگزیده، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. یافته های این پژوهش نشانگر همسویی دو مفسر، علی رغم اختلاف نگرش های کلامی در گناه نبودن قتل قبطی، تبیین معنای ظلم به نفس و ذنب است و اختلاف ایشان در قتل خطأیی یا مستحقق قتل بودن مرد قبطی به دلیل کفر، تبیین انتساب عمل به شیطان و تعیین مشارالیه هذا، متعلق ترس حضرت موسی « علیه السلام » در مقابل ساحران است. نگارندگان با بررسی دلایل و توجه به آرای دیگر مفسران، به بررسی و تحلیل دلایل پرداخته و رأی برگزیده را پیش رو نهاده اند.
بررسی انتقادی دیدگاه شحرور درباره گستره عصمت پیامبران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
155 - 184
حوزه های تخصصی:
عصمت پیامبران موضوعی بحث برانگیز است که از زوایای گوناگون کانون توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. محمد شحرور که از «قرآنیون» معاصر است، با استناد به برخی ادله، تنها پیامبر اسلام| را، آن هم با شرایطی، دارای عصمت تکوینی می داند و این مقام را از دیگر پیامبران سلب می کند. به اعتقاد این نواندیش سوری، هر چند پیامبر اسلام| در مقام رجلیت و نبوت معصوم نیست، مقام رسالت با ویژگیِ عصمت رسول| همراه است. وی در این ادعایش به برخی آیات قرآن کریم و مبانی عقلی خویش استناد می کند. هدف پژوهش حاضر آن است که با استناد به ادّله عقلی و نقلی، ادعاهای شحرور درباره عصمت انبیا را به روش توصیفی- تحلیلی بیان و با رویکردی انتقادی بررسی کند. نتیجه اینکه ظاهرگرایی در تفسیر آیات، جواز استفاده از روش عقلی مبتنی بر تدبّر و اجتهاد آزاد، اکتفا به قرآن و اعتقاد به بی نیازی به تفسیر، مهم ترین زمینه های تصویر نادرست شحرور از مسئله عصمت پیامبران است که به التقاط و رأی گرایی در برداشت از آیات منجر شده است.
بررسی و نقد روایات ناظر بر تفسیر آیه 24 سوره یوسف با تکیه بر شواهد درون متنی سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ذیل آیه شریفه <وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَیٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ> روایات نسبتاً پرحجمی در شماری از منابع تفسیری عامه گزارش شده که حاکی از آن است که حضرت یوسف؟ع؟ را به قصد ارتکاب گناه متهم می دارد، در حالی که آیات متعددی از سوره یوسف؟ع؟ با دلالت هایی روشن، حاکی از عدم ارتکاب هر نوع گناه توسط آن حضرت است. بر اساس این آیات، شش شاهد بر پاک بودن حضرت یوسف؟ع؟ گواهی می دهند: خدای متعال، خود آن حضرت، زلیخا، یکی از اقوامش، عزیز مصر و گروهی از زنان مصر. حتی خود آیه مورد بحث نیز بر اساس برخی تحلیل ها، حاکی از بی گناهی آن حضرت است. آیه 53 سوره یوسف نیز نه حاکی از اعتراف یوسف؟ع؟ به گناه، بلکه دلیل بر تواضع و اخلاص آن حضرت و ناشی از اندیشه توحیدی اوست.
بررسی نسبت دادن «سرقت جام مَلِک» توسط حضرت یوسف علیه السلام به برادرانش
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله از متشابهات قرآنی است که جز با تمسک به محکمات حل نمی شود. محکماتی که در سه دسته عام، خاص و سیاق، به عنوان کلید هایی هستند که می توان با آن ها به گنجینه فهم حدودی متشابهات دست یافت. حضرت یوسف بر اساس محکمات عام نبوت و ویژگی های خاص خود، اهدافی والا از جمله تربیت و هدایت مردم را در نظر داشت. در همین راستا نقشه نگه داشتن برادر تنی نزد خود و نسبت دادن سرقت به سایر برادران با هدف متنبه کردن آنها به گناهشان بود تا به خود آمده و توبه کنند. این هدف از طریق سارق خواندن آنها در ملأ عام و شرمسار کردنشان میان کاروان ممکن می شد. ضمن آن که با این کار باعث می شد خواسته دیگر خود یعنی مهاجرت خانواده اش به مصر میسر شود. به این نحو، شبهه کذب و افترا توسط پیامبر خدا حل می شود. چنانچه روایات تفسیری نیز مؤید این نظر هستند. اگرچه احتمالات تفسیری دیگری نیز برای این آیات ذکر شده است از جمله: «موجه بودن گناه تهمت به خاطر هدف والا»، «انشائی بودن جمله اعلانی» یا «اعلان توسط مسؤول امر»؛ اما با توجه به محکمات و دلایل، آنها را بعید می دانیم.