فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
شخصیت، جایگاه و منزلت امام علی(ع) از منظر معاویه و بیان چرایی ستیزه جویی وی با آن حضرت موجب شناخت بیشتر سیره امیرمؤمنان خواهد شد. پرسش اصلی نوشتار این است که آیا معاویه در دشمنی با امام علی(ع) همواره در صدد انکار فضائل امام(ع) بود یا آن که به فضائل آن حضرت نیز اشاره کرده است؟ برای پاسخ به چنین سؤالی ابتدا باید دید علت یا علل اصلی دشمنی و ستیزه جویی معاویه با آن حضرت چه بوده است؟ واکاوی منابع متقدم با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی نشان می دهد که معاویه به رغم دشمنی و حتی سبّ و لعن امام علی(ع)، در مواردی و بیشتر در جمع های خصوصی، به فضائل علی(ع) به ویژه تقوا، مردانگی، بزرگواری، شجاعت، بذل و بخشش، علم، فصاحت و بلاغت و مناجات های آن حضرت اعتراف کرده است. چنین اعتراف هایی نشان می دهد که معاویه شناختِ نسبتاً دقیقی از شخصیت امام علی(ع) داشت و ستیزه جویی معاویه با آن حضرت از سر جاه طلبی، تمایلات و خواسته های دنیوی بوده است.
آمار نامه های کوفیان به امام حسین(ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
7 - 16
حوزههای تخصصی:
مردم کوفه پس از آنکه مطلع شدند امام حسین(ع) از بیعت با یزید امتناع و به مکه هجرت کرده است، بارها نامه های بسیاری را برای آن حضرت فرستادند و او را به کوفه دعوت کردند. درباره آمار این نامه ها در منابع متأخر اشتباهاتی صورت گرفته و مبالغه شده است. تحقیق حاضر با رویکرد تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این پرسش پرداخته که شمار نامه های کوفیان به امام حسین(ع) چه تعداد بوده است؟ یافته های تحقیق بیانگر آن است که شمار نامه ها بر اساس منابع متقدم تا قرن ششم هجری، حدود 150 نامه یا کمی بیشتر از آن بوده است؛ اما در قرن هفتم هجری، ابن نمای حلی و سید بن طاووس آمار نامه ها را به دوازده هزار رسانده اند. در دوره های بعد برخی نویسندگان رقم نامه ها را به هجده هزار رسانده اند. تأمل در آمار دوازده هزار و هجده هزار نامه و آمار بیعت کنندگان کوفه با حضرت مسلم که دوازده هزار و یا هجده هزار نفر بودند، این احتمال را تقویت می کند که بین این دو خلط و اشتباه صورت گرفته است؛ چرا که فرستادن این حجم از نامه، معقول به نظر نمی رسد.
تحلیل فرایندهای فرا نقش اندیشگانی در سوره های «واقعه» و «قیامت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی به بازنمایی جهان در زبان می پردازد و در این راستا نگره های ویژه خود را مطرح می کند؛ برای مثال، معنا در این نظریه محصول سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی است که هر سه هم زمان و به یک میزان، به معنای پیام کمک می کنند. فرانقش اندیشگانی به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم می شود. در فرانقش تجربی، بندهای مفرد و در فرانقش منطقی بندهای مرکب تحلیل می شوند. بند ازنظر فرانقش اندیشگانی به سه بخش تقسیم می شود: فرایند، مشارک و عنصر حاشیه ای. فرایندها به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم می شوند و هر کدام سه زیر بخش دارند؛ اصلی ها: مادی، ذهنی، رابطه ای. فرعی ها: رفتاری، کلامی و وجودی. در پژوهش حاضر، ارزیابی فرانقش اندیشگانی در سوره های «واقعه» و «قیامت» مدنظر بود و فرایندهای به کاررفته در این دو سوره و بسامد حضور هر یک از این فرایندها به بحث گذارده شد تا ابعاد رستاخیز در این سوره ها معلوم شود. یافته های پژوهش نشان دادند فرایند مادی در این دو سوره بیش از سایر فرایندها به کار رفته است؛ فزونی این فرایند به صورت ملموس، بر وقوع کنش، یعنی قیامت تأکید دارد و به آن عینیت می بخشد.
قانون در جاده نجف- قم- تهران: مروری بر نقش حوزه های علمیه در قانون گذاری از مشروطه تا امروز
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
96 - 113
حوزههای تخصصی:
تراز تحولی آیت الله مؤسس، از حفظ پیشینه، زما ن آ گاهی تا آینده نگری
منبع:
حوزه دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶ و ۱۷
126 - 141
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی دلالت های منابع عربی و فارسی دوره اسلامی بر مبانی قدرت و مشروعیت سیاسی عصر اشکانی و عصر ساسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیرامون مبانی قدرت و مشروعیت سیاسی در ایران باستان خصوصاً در دوره ساسانی سخن بسیار گفته شده است و اغلب از الهی بودن سلطنت، تبارگرایی، قدرت و عدالت به عنوان عناصر چهارگانه قدرت و کسب مشروعیت در ایران باستان نام برده شده، اما تا کنون مطالعه ای تطبیقی درباره عصر ساسانی با دیگر دوره ها انجام نشده است. با توجه به تفاوت عناصر مشروعیتزا در حکومت های مختلف ایران پیش از اسلام، پژوهش پیش رو کوشیده است با استفاده از شیوه مطالعات مقایسه ای و با تکیه بر منابع فارسی و عربی دوره اسلامی که در بر دارنده خدای نامه ها و دیگر منابع کتبی باقی مانده از دوره ساسانی و به قلم نویسندگان عصر ساسانی است، به مقایسه این عناصر در دوره ساسانی و اشکانی بپردازد. نتیجه این مقایسه حکایت گر آن است که این منابع در معرفی حکومت اشکانیان کمتر به عناصر مشروعیت زا توجه نشان داده اند و بیشتر در جهت مشروعیت زدایی از اشکانیان قلم زده اند، در حالی که به شدت به دنبال معرفی عناصر مشروعیت زا برای حکومت ساسانیان هستند
بررسی و نقد اعتبار قاعده لطف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
137 - 159
حوزههای تخصصی:
بیشتر متکلمین شیعه و معتزله اعتبار قاعده لطف را پذیرفته اند. در این مقاله، ابتدا مفهوم قاعده لطف تبیین می گردد. با توضیحات این مقاله روشن می شود اموری که امکان اطاعت خداوند را فراهم می کنند با اصل «تمکین» اثبات می شوند و بعد از وجود این امور، قاعده لطف به عنوان اصلی زائد بر اصل تمکین مطرح می شود. در مرحله بعد، اعتبار قاعده لطف مورد بررسی قرار می گیرد. به نظر می رسد این نظریه با چالش های جدّی مواجه باشد. اولین نقدی که می توان بر این نظریه مطرح کرد این است که عقل انسان ضروری می داند که خداوند اموری را که بدون آن ها اطاعت ممکن نیست، ایجاد کند؛ اما عقل هرگز حکم نمی کند که خداوند باید هر چیزی را که موجب نزدیک شدن به اطاعت می شود، به وجود آورد؛ بلکه گاهی حکمت خداوند اقتضا می کند تا به جهت آزمایش بندگان، مصادیق لطف را ایجاد نکند. دومین انتقادی که نسبت به این قاعده می توان مطرح کرد این است که مواردی را می توان یافت که طبق قاعده لطف باید در جهان تحقّق می یافت، ولی هرگز وجود نیافته است. برای حل مشکل دوم ممکن است کسی مدّعی شود که قاعده لطف شامل الطاف شخصی نمی شود، ولی این راه حل هم با مشکلات خاصّ خود مواجه است.
روایات «ثانی اِثنَین» در منظومه های عطّارنیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درپژوهش حاضر به تجزیه و تحلیل و نقدِ روایات منسوب به خلیفه اول در مثنوی های اسرارنامه، الاهی نامه، منطق الطّیر و مصیبت نامه عطّار نیشابوری تصحیح دکترمحمّدرضا شفیعی کدکنی پرداخته شده است. منظور از «ثانی اِثنَین»، «دومینِ دو تن» در پژوهش حاضر تمام روایاتی است که در مثنوی های چهارگانه عطار نیشابوری تلمیح به دوم بودنِ ابوبکربن ابی قُحافه بعد از حضرت رسول اکرم؟صل؟ دارند. پژوهش با رویکرد نقد روایت شناسی بر اساس مطالعات کتابخانه ای، به روش اسنادی، تحلیل و مقایسه یافته ها انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شفیعی در تعلیقاتی که بر مثنوی های عطّار نوشته است، به پنج حدیث با مضمونِ دوم بودنِ ابوبکر بعد از رسول اکرم؟ص؟ اشاره دارد، اما به تجزیه و تحلیل آنها نپرداخته است. پژوهش حاضر به یازده حدیث منسوب به خلیفه اول در مثنوی های عطار نیشابوری دست یافته است که بر اساس مستندات تاریخی، تفسیر و حدیث با تکیه بر اشتراکات فریقین، مورد نقد، تجزیه و تحلیل و تطبیق قرار گرفته اند. از یافته های دیگر پژوهش حاضر این است که روایات مربوط به خلیفه اول در مثنوی های عطار نیشابوری از مناقب مسلّم و قطعی حضرت امیرالمؤمنین؟ع؟ الگو برداری شده اند. در نتیجه ماوقع (لانگ) یکی بوده، ولی بوطیقای روایت (پارول) شکل عوض کرده است.
بررسی و ارزیابی روش سلفیان وهابی در مواجهه با آیات و روایات (مطالعه موردی شفاعت، استغاثه و تبرک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
62-45
حوزههای تخصصی:
سلفیان، مسلمانان را به دلیل اعتقاد به مسایلی مانند توسل، شفاعت، تبرک و زیارت قبر مطهر پیامبر خدا | و سایر اولیاء به شرک متهم می کنند . این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به بررسی، ارزیابی و نقد روش پژوهش، شیوه استناد آنها به آیات قرآن و نحوه استفاده از روایات می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بر خلاف تصور ابن تیمیه و پیروان او از سلفیان، ظاهر آیات قرآن نص در این است که؛ عبادت مشرکان تنها به قصد تقرب به خدا نبود و آنها به بت های خود سمت ربوبیت می بخشیدند. مواجهه سلفیان با احادیث نیز جانبدارانه است. آنان به ابن تیمیه، تعلق افراطی همه جانبه دارند و تلاش آنان شرح و بسط دیدگاه های ابن تیمیه و تأکید بر آنهاست.
ارزیابی انتقادی تبیین «سرشت وحی» مبتنی بر «تجربه دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
44-25
حوزههای تخصصی:
مسئله تحقیق حاضر، ارزیابی انتقادی دیدگاه نصر حامد ابوزید به «تجربه وحیانی» در تبیین «سرشت وحی» است. ابوزید تلاش می کند در عصری که تدین مواجه با عقلانیت مدرن است، راهی بیابد. این تلاش ممکن است فرصت هایی را در اختیار متدینین قرار دهد اما چالش های متاثر از آن، بسیار بیشتر است؛ با استفاده از روش توصیفی تحلیلی است که مبتنی بر حکمت صدرایی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که اولاً ابوزید در تبیین «سرشت وحی» چرا و چگونه به «تجربه دینی» می پردازد و سپس این رویکرد دارای چه اشکالات و ابهاماتی است؟ مهم ترین یافته های تحقیق آن است که در نزد طرفداران تبیین سرشت وحیانی قرآن براساس تجربه دینی، از یک سو حقیقت، با تجربه سرشار از خطای انسانی گره می خورد و از سوی دیگر با نفی دسترسی فهم انسانی به حقیقت مطلق، نوعی نسبی باوری در حقیقت و فهم حاصل می شود.
عوامل و موانع بینشی توکل در اخلاق اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی تنها راه رسیدن به سعادت، ایمان و رکن اصلی آن «توکل» بر خداوند متعال است. «توکل» یعنی: انسان با ایمان و باور کامل، همه امور را به خداوند واگذارد و او را تکیه گاهى مطمئن براى خود قرار دهد. در این صورت خداوند نیز او را کفایت می کند. توکل فعلی اختیاری است که به یکباره و ناگهانی حاصل نمی شود، بلکه ملازم با نوع بینش، گرایش و کنش انسانی است. کسب و تقویت بینش و معرفت صحیح اولین گام در رسیدن به توکل است؛ زیرا با بررسی عوامل و موانع توکل در بعد بینشی، می توان با چشمی باز و به درستی در مسیر توکل قدم گذاشت. اما سؤال آن است که کدام عوامل بینشی به تقویت توکل می انجامد؟ و چه موانعی از ایجاد و تقویت آن جلوگیری می کند؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل و موانع بینشی توکل در اخلاقی اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی، پس از تفحص، جمع بندى، طبقه بندى و ویرایش اطلاعات با روش توصیفى تبیینی انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که برای توکل باید معتقد به توحید بود و علاوه بر اعتقاد، باید به آن باورها ایمان داشت، و باید فهمی درست از خود و رابطه خود با خداوند پیدا کرد و از آن معارف غافل نبود و به این رابطه بیّن توجه داشت. همچنین دانستن نحوه تأثیرگذاری خداوند در عالم و آثار و نتایج توکل نیز تأثیر بسزایی در کسب این فضیلت دارد. از سوی دیگر، فقدان بینش توحیدی، غفلت، عدم درک صحیح از انسان و اعتقاد به وساطت غیرخدا در امور، از موانع بینشی توکل محسوب می شوند.
تحلیل محتوای کیفی کتاب «نقد قرآن» دکتر سها (با تاکید بر مبانی فکری مؤلف)
حوزههای تخصصی:
کتاب «نقد قرآن» نوشته دکتر سهاست که در سال های اخیر در فضای مجازی منتشر شده است. نه نویسنده کتاب شناخته شده است و نه معلوم است که یک شخص است یا یک لجنه و مسلمان است یا غیرمسلمان. به هر روی به زعم نگارنده یا نگارندگان شبهاتی به قرآن وارد است. این مساله ضرورت توجه به نقد این کتاب را روشن می سازد. در این میان بیش از پاسخِ موردی به شبهات، شناسایی مبانی فکری نگارنده یا نگارندگان این کتاب که بنیان های شبهات را شکل می دهند و نقد آنها ضروری می نماید. در این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عرفی، تم ها یا همان مضامین نهفته و ناپیدای دال بر مبانی فکری شکل دهنده شبهات، آشکار می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد 7 مقوله بهره گیری از منابع غیر معتبر، تحمیل دیدگاه های شخصی، طرح اعتقادات کفر آمیز، نفی اصول اعتقادی، علم زدگی و ساینتیزم، عدم ارائه مستندات علمی و متقن و عدم آشنایی با قواعد علوم قرآن و تفسیر، حاصل ترکیب مفاهیمی14گانه است. این مفاهیم از نشانه ها منتج شدند. از پیوند نشانه ها، مفاهیم و مقولات، تم های اصلی یعنی تفسیر به رای، ارتداد، عقلانیت صوری دنیای مدرن و فقدان استانداردهای علمی تفسیر بدست می آید. با استناد به مقولات و تم های بدست آمده می-توان به صورت مشترک به بسیاری از شبهات پاسخ داد.
تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان مبتنی بر نظریه امر بین الامرین
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
117 - 137
حوزههای تخصصی:
توحید افعالی یکی از شاخه های توحید نظری است که توحید در خالقیت، ربوبیت، رازقیت، حاکمیت و مالکیت، شعب آن شمرده می شوند. از آن جایی که هر کدام از این شعب، به خصوص توحید در خالقیت با اختیار انسان مرتبط است، در تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان، اشاعره با استناد به آیات دال بر عمومیت افعال خداوند، انسان را موجودی مختار نمی دانند. معتزله توحید افعالی را می پذیرند، اما افعال اختیاری انسان را از فعل خدا نمی دانند و فقط به خود انسان نسبت می دهند. شیعیان امامیه به تبعیت از اهل بیت (عل) هر دو دیدگاه را نادرست می دانند و به دیدگاه سومی بنام امر بین الامرین قائلند که از تبعات منفی دو دیگاه دیگر مبرا است.
این نوشته در صدد تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان با تاکید بر نظریه امر بین الامرین و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و شیوه تفسیری قرآن به قرآن و استفاده از تفسیر روایی به روش توصیفی- تحلیلی در راستای ارایه تبیینی معقول از ارتباط توحید افعالی با افعال اختیاری انسان است، بدون این که جبر و یا تفویض پیش بیاید.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که با تکیه بر قاعده فاعل تسبیبى و فاعل مباشرى یا فاعل قریب و فاعل بعید (علت های طولی)، قاعده ترتب ایجاد بر وجود، قاعده عینیت هستى امکانى با ربط به مبدأ اعلى، قاعده مظهریت هستی امکانی از خالق، به صورت منطقی رابطه توحید افعالی به نحو عام با افعال انسان بدون افتادن در دام جبر یا تفویض قابل تبیین است.
بررسی تفسیری آیات نسبت ضلالت به خدا و تنافی آن با اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
هدایت و اضلال الهی دارای دو نوع ابتدایی و جزایی است؛ هیچ یک از این دو نوع منافاتی با اختیار انسان ندارد؛ چراکه یا قابل استناد به خداوند نیست و یا اگر هست، اختیار انسان را سلب نمی کند. اما هدایت ابتدایی که به معنای نشان دادن راه کمال و سعادت به انسان است و هدایت جزایی که نتیجه بهره گرفتن اختیاری انسان از اسباب هدایت ابتدایی خداوند است و نیز اضلال جزایی که نتیجه سوءاختیار خود انسان است، با وجود قابل استناد بودن این سه قسم، به خداوند اما منافاتی با اختیار انسان ندارد، اما اضلال ابتدایی قابل استناد به خداوند نیست. بحث هدایت و اضلال الهی از آن جهت دارای اهمیت است که شبهه معروف جبر در هدایت و ضلالت را پاسخی درخور می دهد؛ چرا که ظاهر اضلال و هدایت الهی این است که انسان اختیاری در گمراه شدن نداشته و خداوند افراد را وادار به راه درست یا نادرست می نماید. این پژوهش ثابت می کند که هدایت و ضلالت انسان به اختیار خود اوست.
تحلیلی اکتشافی از مختصات مکتب علمی -تربیتی علامه مصباح بر پایه شاخص های دوگانه شخصیت و آثار ایشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو کوشیده است تا با مروری بر شخصیت و آثار علمی علامه مصباح یزدی، به پشتوانه رویکرد تحلیل اکتشافی و با استفاده از روش «توصیفی تحلیلی»، مختصات مکتب علمی تربیتی ایشان را که صاحب آثار و تألیفات متعدد است، کشف، استنباط و استخراج کند تا زمینه معرفی مکتب ایشان فراهم آید. هر مکتب علمی تربیتی با ویژگی های ساختاری و محتوایی خود، قابل شناسایی و تحلیل و بررسی و تمایز از سایر مکاتب است. مکتب علامه مصباح نیز با برخورداری از چهارده ویژگی توانسته است در مقایسه با دیگر مکاتب مقارن و نظیر، رتبه خویش را ارتقا بخشد و ابعاد گوناگون خود را به منصه ظهور برساند. با این بیان، شخصیت شناسی علامه مصباح از نگاه دیگران و با تکیه بر محوریت آثار مکتوب و سخنرانی ها و گفت وگوها و سیره تربیتی ایشان ما را به مکتبی علمی تربیتی رهنمون می سازد که در این مقاله تنها به ذکر مختصات این مکتب براساس قابلیت های شخصیتی و ظرفیت های علمی علامه مصباح بسنده می شود. مراجعه و استناد به سایر منابع از آثار دیگران صرفاً از باب شرح و بسط و احیاناً نقد و بررسی مطالب مرتبط با موضوع و هدف مقاله است.
ملاحظات حول مفهوم «السجیه» التاریخی دراسه لجذور النظریه الأخلاقیه الإسلامیه اعتماداً علی المتون القدیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و پنجم یهار و تابستان ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
279-312
حوزههای تخصصی:
الترکیز علی تفهّم المتون الحدیثیّه اعتماداً علی الاتّجاهات الهرمنوطیقیّه، مهمّه بحثیه بقیت مغفوله حتی الآن. ففقه اللّغه وقرائه المتون الإسلامیه والحدیثیّه فی آفاقها التاریخیّه هی من أشهر الأدوات التی توظّف فی الاتّجاهات الهرمنوطیقیه واللاتقلیدیّه. إنّ المرور بالمتون الإسلامیّه الحدیثیّه تبیّن أنّه یمکن الترکیز علی سرد من المصطلحات الأخلاقیّه، بما فیها مفهوم السجیّه. فلو نظر معاین بعین غیر متعمّقه ودون التأمّلات التاریخیّه، یمکن أن یتفهّم هذا المصطلح فی سیاقنا العصری. هذا وإن یخطر بالبال فی بدو النظر، ولکن النظره التاریخیّه وخاصّه الترکیز علی النصوص ذات الصله، تشیر بأنّ هناک معنی خاصّ لهذا المصطلح، والذی ینبع من نفس المتون الإسلامیه والحدیثیّه القدیمه. فالأحری البحث عن القرائن التی تبیّن لنا الخطاب التاریخی بشأن مسأله الأخلاق وفلسفتها فی القرون الأولی الإسلامیه. فمعرفه هذا الخطاب الذی توظّف السجیه ونظائرها فی إطاره، یعیننا لکی نصل إلی جوابنا حول ماهیه السجیه ومیزتها من سائر الشؤون والمصطلحات الأخلاقیه فی أجواء القرون المتقدّمه الإسلامیه. فهذه الورقه ستناول دراسه مفهوم السجیه، اعتماداً علی المناهج التاریخیه واللغویه المعاصره فی المتون القدیمه الإسلامیه، حتی تبرهن أنّه کیف تطوّر توظیف هذا المصطلح وفهمه. فبالنتیجه إنّ هذا المصطلح فی ثقافه العرب القدیمه کان شیئاً منحدراً من طبیعه الإنسان وسلیقته وغریزته فحسب، ولم یکن لاختیار وانتخاب الإنسان مدخلیه فیه. ولکن مع بزوغ التیارات والخطابات العقلانیه من القرن الثانی فصاعداً، نشاهد أنّ هناک اتجاه حدیث لقراءه السجیه فی إطار أکثر تلائماً مع ما یریده أنصار خطاب العقلنه. فهذه القراءه الحدیثه حاولت أن تنقل وتغیّر معنی السجیه من الأمر الطبیعی الذاتی إلی الأمر الاختیاری المکتسب الذی لإراده الإنسان ومساعیه الاختیاریه دور هامّ فیه.
تحلیل فقهی، حقوقی قرض «مال قیمی» و ضمان مقترض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرض از جملهعقود تملیکی در حقوق ایران است، اما راجع به نوع مال مورد قرض، میان حقوق دانان اختلاف دیدگاه وجود دارد و از آنجا که ظاهر ماده 648 ق.م. به گونه ای است که امکان قرض مال مثلی را بیان می دارد، لذا برخی از حقوق دانان قرض مال قیمی را صحیح نمی دانند. علاوه بر این در مورد ضمان مقترض به رد قیمت مال مثلی در صورت تعذر به رد مثل و نیز راجع به ضمان مقترض در رد مال قیمی، میان فقیهان و به تبع آن، میان حقوق دانان تفاوت نظر وجود دارد، اما سؤال اساسی آن است که آیا امکان قرض اموال قیمی وجود ندارد؟ همچنین در موارد تعذر رد مثل از سوی مقترض، ذمه او به چه چیزی مشغول می شود؟ نتایج این تحقیق با روشی توصیفی، تحلیلی و انتقادی نشان می دهد اولاً مطابق با نظر مشهور فقیهان، قرض مال قیمی نیز ممکن است، ازاین رو نیاز به استفاده از اعمال حقوقی جایگزین مانند عاریه و ماده 10 ق.م. نیست. ثانیاً در صورت تعذر قرض گیرنده به رد مثل، طبق دیدگاه مشهور، قیمت یوم المطالبه(یوم الاداء) مناطِ اعتبار است و در رد قیمت در اموال قیمی، با عنایت به اشتغال ذمه مقترض به مثل اعم از اموال مثلی و قیمی و تبدیل آن به قیمت در قیمیات، قیمت یوم الادا معتبر است؛ گویی مقنن در مورد اخیر به نظر نهایی محقق حلی در شرایع الاسلام توجه داشته است. عقیده ای که با مواد 648 و 650 ق.م. نیز سازگارتر است.
واکاوی خلل در نیت نماز و نسبت آن با قاعده لاتعاد با رویکردی بر نظرات امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
31 - 56
حوزههای تخصصی:
نماز مرکبی اعتباری و دارای اجزا و شرایط متعددی است که برخی رکن و برخی غیر رکن هستند. نیّت، رکن نماز محسوب می شود. خلل در نیّت گاهی نسبت به اصل نماز و گاهی نسبت به اجزای نماز است. این مقاله با شیوه توصیفی– تحلیلی به بررسی آرای فقها و امام خمینی پرداخته است. سؤال پژوهش این است که آیا هرگونه خللی در نیّت نماز، موجب بطلان آن می شود؟ نتیجه نشان داد که نیّت نماز عبارت است از اتیان نماز به قصد امتثال و اتیان اجزای آن به تبع اراده نماز. هرگونه اخلال در نیّتِ اصل نماز، موجب بطلان نماز می گردد؛ اما در مورد اجزای نماز، اگر مکلّف از اراده نماز به ایجاد اجزای آن منبعث شود، در این صورت آن اجزا، جزء مأموربه خواهند بود، ولی در غیر این صورت، آن ها جزء نماز نبوده و نماز باطل می شود. اگر اخلال در نیّت، نسبت به اجزای رکنی نماز باشد، موجب بطلان نماز می گردد؛ اما اخلال به نیّت در اجزای غیر رکنی، به دلیل مقتضای قاعده لاتعاد، موجب بطلان نماز نمی شود بلکه فقط همان جزء باطل می گردد که در صورت امکان تدارک آن، جبرانش واجب است والا به دلیل ورود در رکن بعدی و تجاوز از محل، با استناد به قاعده لاتعاد، نماز صحیح خواهد بود.
سیر تاریخی و نقش مسلمانان در انتقال تمدن یونان به اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
124 - 142
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ از فعالیت های مهمی که مسلمانان داشتند می توان دستیابی به تمدن یونان اشاره نمود و سپس آن را به جهان اسلام انتقال دادند و با پیشرفت علوم و فرهنگ توانستند تمدن اسلامی را به وجود شکوفا نمایند. به ویژه مسلمانانی که بر اسپانیا تسلط یافته بودند توانستند تمدنی بزرگ در آنجا ایجاد کنند. زمانی که آندلس دارای تمدنی پیشرفته بود، اروپا در جهل و ظلمت به سر می برد و هیچ اثری از تمدن و پیشرفت در اروپا مشاهده نمی گشت. اما به محض رفت و آمد اروپاییان به جهان اسلام و همچنین زمانی که جنگ های صلیبی شکل گرفت و اروپاییان بسیاری توانستند در مناطق اسلامی اقامت داشته باشند. رفت و آمد اروپاییان به آندلس باعث شد اروپاییان با تمدن و علوم اسلامی آشنایی پیدا کنند و آن را به اروپا منتقل سازند و همچنین سعی نمودند بسیاری از کتاب های علمی را که در جهان اسلام ترجمه شده بودند به لاتین بازگردانند. تمامی این موارد سبب گشت که دستاوردهای مسلمانان وارد اروپا گردد و با پیشرفت اروپا دوره جدیدی در آن رقم خورد که آن را عصر نوزایی نام نهادند. در این مقاله برآنیم تا نقش مسلمانان را در انتقال تمدن یونان به اروپا مورد بررسی قرار دهیم و همان گونه که بیشتر مورخان اذعان نموده اند مسلمانان با داشتن رابطه صلح آمیز با اروپاییان در زمان تجارت یا در زمان تحصیل اروپاییان در مناطق جهان اسلامی سبب شدند تا اروپاییان با علوم آشنا شوند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است.
Rethinking the word faraḍa: An Inquiry to the Earliest Commentaries and Its contextual relevance
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
201 - 212
حوزههای تخصصی:
Some exegetic comments narrated from early scholars do not relate neither to the Quranic context, nor to lexicographical and linguistic evidences. As a case, such irrelevance can be observed for the verb faraḍa in the verse (Q.24:1), as well as the verse (Q.28:85). Regarding methodology, this research used both traditional lexicographical and linguistic etymological inquiries. The result of the research is the fact that both verses are speaking of the philosophy of the Quranic surahs being revealed gradually in separate parts appropriate to social occasions and the challenges in prophetic era.