فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۴۰۱ تا ۱۲٬۴۲۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان و مسائل مربوط به آن همواره معرکه آرای متفکران بوده است. تعریف انسان یکی از مسائلی است که اندیشمندان مختلف به فراخور اندیشه و فهم خود، بدان پرداخته اند. این نوشتار به روش تحلیلی توصیفی کنکاشی است درباره تعریف انسان در ساختار انسان شناسی عرفانی از نگاه دو اندیشمند بزرگ و تأثیرگذار جهان اسلام و مسیحیت؛ یعنی ابن عربی و آگوستین. تعریف این دو اندیشمند از انسان، بسیار ویژه و متفاوت است. ابن عربی تعریف افلاطون از انسان را نادرست می داند. تعریف او از انسان بر پایه اندیشه «خدا» و «شناخت حق تعالی» استوار است. آگوستین چند تعریف از انسان ارائه می کند که در یکی از آنها با تعریف افلاطون هماهنگ است؛ اما تعریف دیگر او نیز ناظر به اندیشه خداست که در اینجا به گونه ای با ابن عربی هماهنگ است. بااین حال تعریف این دو از انسان، در ساختار انسان شناختی عرفانی خاص خود، تفاوت های بنیادینی با یکدیگر دارند.
نقش اخبار منتقله در افتراقات کلامی درون شیعی؛ بررسی موردی انگاره های سهو النبی و تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید عمده دلیل در افتراقات کلامی مذاهب و یا اختلافات کلامی در یک مذهب، مستندات حدیثی یا برداشت های متفاوت از احادیث توسط پیروان هر اندیشه باشد. احادیث فراوانی به ویژه در سده های اولیه از سایر فرق و مذاهب اسلامی به حوزه تشیع راه یافته است. پدیده انتقال حدیث در کنار محسنات و فواید فراوانی که به همراه داشته، موجب بروز پیامدهای ناخوشایندی نیز در فرقه امامیه گردیده است. این نوشتار درصدد است تا به یکی از عوارض سوء این مهم بپردازد: ایجاد اختلافات کلامی. ازاین رو، با تمرکز بر دو گزاره «سهو النبی» و روایات «تحریف قرآن» در آثار شیخ صدوق نشان خواهیم داد که آغازگر اختلافات بعدی و اندیشه های ناسازگار با اجماع شیعی در خصوص اعتقاد به سهو پیامبر توسط شیخ صدوق و اندیشه ناسازوار تحریف قرآن توسط دیگران؛ راه یافتن اخبار اهل تسنن به دایره حدیثی شیعه و استناد عالمان شیعی بدین احادیث و عدم توجه به ریشه های حدیثی منقولات کتب اولیه است. تعدد طرق و کثرت نقل و شروع این روایات از اهل تسنن در مقایسه با منابع شیعی ازجمله قرائن بر صحت مدعای این نوشتار در اصالت سنی بودن این اخبار است.
نقد برداشت نامعصوم بودن پیامبراکرم (ص) از آیه 52 أنعام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دلیل های قائلان به نامعصوم بودن پیامبر اکرم| از گناه، آیه 52 سوره أنعام است. این گروه، با استناد به برخی از تعبیرهای موجود در این آیه و نیز با تکیه بر پاره ای از روایات اسباب نزول، مدعی اند آن حضرت، در یکی از پیشامدهای سال های آغازین بعثت، به منظور خوشآمد کافران و جذب آنان به اسلام، شماری از فقیران باایمان را از خود راند و این کار، از مصادیق ستمکاری و گناه است. گروه یادشده، با فرض گرفتن صدور این کار از جانب پیامبراکرم| آیه مزبور را به پنج دلیل، شاهدی بر درستی دیدگاه خود می دانند اما با درنگ در این دلیل ها و تأمل در مفاد آیه و مقایسه آن با آیات مشابه، نادرستی همه این دلایل روشن می شود و این واقعیت به ثبوت می رسد که پیامبر اکرم| اقدام به طرد فقیران ننموده و بر فرض که چنین کرده باشد، این کار، از مصادیق ظلم نیست و گناه محسوب نمی شود.
مبانی سلامت معنوی در اندیشه آیت الله جوادی آملی؛با تأکید بر تفسیر آیات مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
۸۱-۹۸
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی از مباحث نوپدید در حوزه سلامت در عصر حاضر است که از آغاز دعوت نبی مکرم اسلام| در آموزه های اسلامی جایگاه ویژه ای داشته و در دوران معاصر نیز توسط سازمان جهانی بهداشت مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که مبانی سلامت معنوی در تفسیر قرآن نوعی حیات برتر و ملکوتی برخاسته از فطرت الهی است، کشف و تحلیل محتوایی می تواند به گشوده شدن رهیافتی متفاوت در حوزه سلامت معنوی برای پژوهشگران باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا به روش تحلیلی توصیفی، مهم ترین مبانی سلامت معنوی در تفسیر قرآن را با تکیه بر اندیشه های علامه جوادی آملی تبیین نماید. پژوهش حاضر نشان داد مبانی سلامت معنوی در قرآن با نگاه توحیدی، در سه بعد نگرشی، عاطفی و رفتاری، با ابعاد مختلف سلامت پیوستگی دارد. نگاه جامع آیت الله جوادی آملی در تبیین و تفسیر مبانی سلامت معنوی می تواند به عنوان الگویی از معنویت الهیاتی و اسلامی جهت ارتقای سلامت در جوامع انسانی باشد.
تحلیل مقاصدی مماثلت در قصاص در پرتو فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدالت اقتضاء می کند که در راستای اعمال مجازات ها، تناسب و همانندی میان وضعیت قربانی و مجرم وجود داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل مقاصدی مماثلت در قصاص در پرتو مذاهب اسلامی است. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که رویکرد مقاصدی به صورت پیش فرض از سوی فقهای امامیه، حنفیه و حنابله در باب مماثلت قصاص مورد پذیرش قرار گرفته است؛ درحالی که در همین ارتباط، رویکرد سنتی مورد پذیرش فقهای مالکی و شافعی قرار گرفته است. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت-داری رعایت شده است. نتیجه گیری: در پرتو رویکرد مقاصدی، فقهای امامیه، حنفیه و حنابله حکم به عدم جواز مماثلت در قصاص صادر نموده اند، اما در پرتو رویکرد سنتی، فقهای مالکی و شافعی، قائل به جواز مماثلت در قصاص می باشند.
چگونگی تأثیرپذیری شیخ صدوق از مشایخ حدیثی و تأثیرات آن در انتقال احادیث منتقله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اتهاماتی وارده بر شیخ صدوق، اثرپذیری بی ضابطه او از مشایخ شیعی عنوان شده است. از سویی دیگر برخی در ذیل روایات منتقله، بهره گیری وی از مشایخ عامه را نیز دلیل ورود روایات ناصحیح عامه به منابع حدیثی شیعه دانسته اند. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به چگونگی بهره گیری شیخ صدوق از نظرات مشایخش بپردازد تا چارچوب های وی در میزان و حوزه های اثرپذیری از مشایخش را تبیین کند. اثرپذیری شیخ صدوق از مشایخ شیعی در موضوعات رجالی، اعتقادی، تفسیری، لغوی، فقه الحدیثی، نقد الحدیثی و تاریخی بوده است. اما صدوق در این اثرپذیری ضابطه مند بوده و دیدی نقادانه به این نظرات داشته است. هم چنین او در اخذ روایات از مشایخ عامه از پذیرش هر روایتی اجتناب نموده و با اهدافی هم چون اثبات حقانیت شیعه، اقرار آن ها در فضایل اهل بیت (ع)، وحدت بین شیعه و سنی به نقل روایات آن ها پرداخته است اما دید نقادانه خود را نیز در این بین انعکاس داده است. شناخت کافی صدوق بر فقه عامه سبب شده است تا فتاوای صدوق از اثرپذیری از مشایخ عامه مصون بماند. در مباحث غیرفقهی نیز نقل روایات عامه یا در تأیید روایات و عقاید شیعه بوده یا در موضوعات کم اهمیت بوده است. مشایخ عامه صدوق در انتقال روایاتی هم چون سهوالنبی، تحریف قرآن و سبعه احرف نیز نقشی نداشته اند.
شیوه های استنباط مذهب راویِ مجهول یا مُهْمَل بر پایه تحلیل متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سندی احادیث منتسب به معصومان(ع)، یکی از راه های بررسی صحت و سقم آنها میباشد. در این مرحله، گاه به راویانی برخورد میشود که صاحبان کتب رجال به شناختی از مذهب راوی دست نیافته و در نتیجه، وی را مجهول یا مُهْمَل خوانده اند. دستیابی به مذهب این قبیل راویان، علاوه بر اعتبارسنجی سند روایت، در میزان کاربست مرویات شان نزد فقها، متکلمان، مفسران، مورخان و... تأثیر فراوان دارد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای سامان یافته، روایاتی را مورد بررسی قرار داده که رجالیان، برخی از راویان موجود در سند آن روایات را مجهول و مهمل خوانده اند و این مقاله، درصدد استنباط مذهب راویان مجهول و مهمل بر اساس منقولات آنها میباشد و تلاش دارد با تحلیل روایات آنان، به مذهب اینگونه راویان دست یابد. نتایج این مقاله نشان می دهد که ملاکهایی از قبیل «شیوه اِسناد دهی امام(ع) در نقل روایت»، «تأمل در مبانی اعتقادی راوی در نقل روایت»، «جهتگیری راوی در نقل روایت»، «توجه به شیوه پرسشگری راوی»، «مقایسه مضمون روایت با حکم فقهی یا آموزه های کلامی شیعه»، «مقایسه پاسخ امام به سؤال راوی مجهول یا مهمل با راوی معلوم الحال» و «شیوه یادکرد از امام معصوم(ع)» میتواند برای یافتن مذهب این دست راویان بسیار راهگشا باشد.
بررسی هستی شناسی اخلاق نزد فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین بحث فلسفه اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مهم ترین بحث هستی شناسی اخلاق، واقع گرایی و غیرواقع گرایی اخلاقی است. واقع گرایی اخلاقی به نظریه ای اطلاق می شود که برای مفاهیم و جمله های اخلاقی صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه و توافق و قرارداد واقعیتِ قائل باشد یا آن مفاهیم و جمله ها را بر واقعیت خارجی مبتنی کند به طوری که مفاهیم و جمله های اخلاقی تنها بر نظر شخص یا گروهی مبتنی نباشد؛ اما غیرواقع گرایی، برای مفاهیم و جمله های اخلاقی واقعیتی غیر از دستور و توصیه یا احساس و سلیقه یا توافق و قرارداد قائل نیست. حداقل چهار استدلال برای اثبات واقع گرایی اخلاقی از کلام فارابی می توان استنتاج کرد. وی گاهی از علم زیباشناسی برای اثبات واقع گرایی مدد می جوید؛ گاهی نیز از طریق واقع نمایی مفاهیم اخلاقی و سعادت، گاهی به وسیله وصول واقعی به کمال نهایی و گاهی از طریق تعیین نوع راه شناخت واقعیت اخلاقی، واقع گرایی را اثبات کرده است. به نظر می رسد تبیین عقلانی از کمال متناسب انسانی و تبیین رابطه منطقی میان فهم نیاز به کمال مطلق و کمال واقعی انسان برای تکمیل دیدگاه فارابی ضروری است. همچنین توجه فارابی به تفکیک اخلاق از آداب، باعث رفع اتهام نسبی گرایی از وی خواهد شد.
حیات انسان پیش از دنیا در اندیشه ملاصدرا و علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
127 - 140
حوزههای تخصصی:
برخی آیات و تعداد زیادی از روایات به حضور انسان در عوالم پیش از دنیا تصریح دارند. اندیشمندان حوزه های مختلف حدیث، تفسیر،فلسفه ،کلام و ... ،در تبیین این آیات و روایات ،آراء متنوعی ارائه کرده اند. ملاصدرا ، رهبر جریان فلسفی مدرسه اصفهان که مدعی پیوند شریعت و فلسفه است ، تحلیلی بدیع از این روایات دارد. وی بنابر نظام فکری خویش تمام وجودات امکانی را در سه عالم عقل،مثال و ماده منحصر می کند.ملاصدرا عالم پیش از دنیا را بر عالم عقل تطبیق می دهد که بر عالم ماده تقدم رتبی دارد و انسان در آن به صورت حقیقت واحد جمعی عقلی حاضر است که پس از تنزل تدریجی به بدن های مادی تعلق می گیرد. علامه مجلسی،نماینده جریان حدیث گرای مدرسه اصفهان، تقدم ارواح بر بدنها راپذیرفته و ادله قائلین به حدوث ارواح همزمان با حدوث بدنها را دارای اشکال می داند به گونه ای که نمی توان با استناد به آنها روایات را رد کرد.
مصادیق تعارض اصل و ظاهر در حقوق مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1251 - 1281
حوزههای تخصصی:
دادرسی از مهم ترین رهیافت های کاربرد مسئلۀ تعارض اصل و ظاهر در حقوق اسلام به شمار می آید. مطابق قاعدۀ «البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر» اصولاً اثبات دعوا و ارائۀ دلیل بر عهدۀ مدعی است. براساس یکی از معیارهای ارائه شده، مدعی کسی است که قولش مخالف اصل یا ظاهر باشد. در جریان دادرسی ممکن است فروضی مطرح شود که اصل و ظاهر با یکدیگر تعارض داشته باشند. در این صورت بحث ترجیح یا تقدم یکی بر دیگری مطرح می شود. ازاین رو تنقیح و تبیین این موضوع نقش بسزایی در صدور آرای صحیح در دادگاه ها دارد. در متون فقهی و حقوقی، در مورد ترجیح اصل یا ظاهر بر دیگری اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلی می توان گفت اگر ظاهری از امارات منصوب از سوی شارع باشد، مقدم بر اصل است و درصورتی که مستندش عرف و عادت غالب، غلبه و مانند آن باشد، عده ای اصل را بر ظاهر ترجیح می دهند و برخی تقدم ظاهر بر اصل را می پذیرند. به نظر می رسد که در این موارد، نمی توان به قاعده ای کلی تمسک کرد، بلکه آنچه برای حقوقدان یا دادرس مهم است، این است که با توجه به مجموعه خصوصیات و شرایط دعوا و براساس علم و اطمینان درونی خود، فصل خصومت کند.
مقایسه چاپ آفاق از کتاب جمال الاسبوع با چاپ منشورات الرضى بر پایه مقابله
حوزههای تخصصی:
فرشتگان مؤنث در قرآن و کتاب مقدس: چالش ها و مسائل مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
175 - 198
حوزههای تخصصی:
انگاره فرشتگان مؤنث در قرآن محققان مدرن را با دشواری های بسیاری مواجه ساخته است. یادکرد این باور در یک سوره مکی متقدم(سوره نجم) و در مقام مکالمه با مشرکان زمانی توجیه پذیر است که مشرکان از پیش با این پدیده آشنایی داشته باشند. این در حالی است که شواهدی برای این مؤنث بودن، نه تنها در باورهای پیشااسلامی قوم عرب یافت نمی شود بلکه در متون یهودی و مسیحی نیز قابل مشاهده نیست. این امر، هم تلقی فرشتگان به مثابه دختران الله را با ابهاماتی مواجه می سازد و هم دشواری هایی را در ارتباط شان با الهگان که در سوره نجم اشاره شده، به وجود می آورد. سؤال اصلی در پژوهش حاضر آن است که خاستگاه این انگاره کجاست؟ چطور مشرکان گروهی از ملائکه را مؤنث تلقی می کردند و سپس با چه توجیهی ایشان را دختران الله می پنداشتند؟ وجه ارتباطی این فرشتگان مؤنث با الهگان لات، عزی و منات که در سوره نجم اشاره شده است، چیست؟ یکی از دیدگاه های موجود در این زمینه، که جرقه های آن نیز به جرالد هاوتینگ باز می گردد، آن است که انگاره فرشتگان مؤنث تنها می تواند براساس یک مدل ترکیبی، نه انطباق تک مؤلفه ای، منطقی باشد، آن هم در رابطه با گروهی از یهودیان بین النهرینی که ستاره ها و دیگر اجرام کیهانی را به مثابه فرشته می دیدند. مطابق این نگاه اگر سه نام مذکور در قرآن (یعنی لات، عزی و منات)، برای ارجاع به اجرام کیهانی به کار برده شوند، و اگر مشرکان اجرام کیهانی را با فرشتگان مرتبط بدانند، مشکل نزاع قرآن با مشرکان قابل فهم به نظر می رسد.
وجوه تشابه و تمایز پرنده نامه های ابن سینا، غزّالی و نجم رازی براساس نظریه کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مرغان و جنبه های رمزی آن از روزگاران بسیار کهن، توجه عده زیادی از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. نخستین کسی که در دوره اسلامی، رساله ای درباره مرغان نگاشت، ابن سینا بود و پس از وی، فضلا و صاحبان اندیشه، زبان مرغان را وسیله ای برای بیان کردن اندیشه های عرفانی، سیاسی و اجتماعی خود قرار دادند. ازجمله این اندیشمندان می توان غزّالی و نجم رازی را نام برد. جوزف کمبل با مطرح کردن کهن الگوی سفر قهرمان، نقش این مسئله در شکل گیری شخصیت قهرمان را بررسی کرده و آن را شامل سه مرحله عزیمت، تحقق و بازگشت دانسته است. در پژوهش حاضر کوشیده ایم با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، وجوه تشابه و تمایز آثار این سه اندیشمند ایرانی را درخصوص مراحل سفر براساس الگوی کمبل نشان دهیم. بررسی های انجام شده در مقاله حاضر، بیانگر آن است که هر سه رساله در داشتن مرحله جدایی و تشرف، مشترک اند؛ البته جزئیات این مراحل در رساله های موردنظر، متفاوت است. پس از آن، مسیر هریک از داستان ها در مرتبه بازگشت قهرمان از سفر جدا می شود و این امر، ایجاد تمایزاتی در ساختار و متن سه اثر را به دنبال دارد. این تمایزات را می توان ناشی از بینش فلسفی، عرفانی و اجتماعی نویسندگان رساله ها دانست. نکته قابل توجه، آنکه مراحل سفر در رساله ابن سینا کامل تر از رساله های دو نویسنده دیگر است.
سنت و مدرنیته و در مساله هویت زنان با تکیه بر آثار هوشنگ گلشیری
حوزههای تخصصی:
حضور زن در جامعه از موضوعات بحث برانگیز عصر مدرن است که از دو رویکرد به زن؛ یعنی رویکرد سنتی و رویکرد مدرن و نقش و تأثیرگذاری آن در جامعه برخاسته است. هویت نیز جزئی انفکاک ناپذیر از وجود هر انسانی است که مفهومی جامعه شناختی است و دربرگیرنده فرآیندهای معناسازی و مفهوم بخشی براساس یک ویژگی فرهنگی و به هم پیوسته به انسان است. مسأله زن و نقش ها و موقعیت های فردی و اجتماعی او و باید و نبایدهای مربوط به آن یکی از موضوعات و مؤلفه های بسیار مهم در ادبیات معاصر است و با توجه به مؤلفه هایی چون زمینه، بطن فرهنگی و اجتماعی داستان ها، موازین و مؤلفه های حاکم بر مکتب ها و جریان های داستانی داستان نویسی و نوع نگاه و تجربه های فکری و اجتماعی هر نویسنده نقش و هویت زن در داستان ها شکل های مختلفی می تواند داشته باشد از این میان نقش زن در داستان های هوشنگ گلشیری با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار او در داستان معاصر از اهمیت خاصی برخوردار است و شاخصه سبکی و فکری تقابل این موضوع در دو جریان ایرانی سنتی و ایران مدرن بسیار قابل توجه است. داستان های هوشنگ گلشیری با توجه به جایگاه مهم و اثرگذار او در داستان معاصر، از اهمیت خاصی برخوردار است و مشخص کننده شاخصه فکری این نویسنده در سیر داستان نویسی معاصر است.
قرینه ارتکاز و کارایی آن در حلّ مسائل جدید فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
7 - 34
حوزههای تخصصی:
ماهیت قرینه ارتکاز و اثر آن بر دلالت لفظی و نقش آن در حلّ مسائل فقهی از مباحث مهم اصولی است. پرسش نخستین آن است که این گونه قرینه چگونه شناخته می شود و چگونه از قرائن دیگری مثل قرینه انصراف و قرینه مناسبت متمایز می شود و اقسام سیره های عملی چگونه مبتنی بر ارتکازات ذهنی شکل می گیرد. پرسش دیگر آن است که چگونه می توان از این گونه قرینه در حل مسائل فقهیِ مستحدثه استفاده کرد. بنابراین جایگاه شناسی قرینه ارتکاز در استنباط حکم سؤالی اساسی در پیش روی ماست. اگر قرینه ارتکاز را هر معنایی بدانیم که در ذهن رسوخ دارد و مستقلاً مورد توجه نیست و منشأ آن نیز ناشناخته مانده است، باید آن را ازقبیل قرائن متصله لبی بدانیم که همواره بازگشت به قرینه قطعی عقلی ندارد و خودْ منشأ قرینیتِ قرینه انصراف و قرینه مناسبت حکم و موضوع و نیز قرینه انصراف است.بنابر نظام طولی خاصی میان این سه گونه قرینه شکل می گیرد و اصالت و تبعیت در قرائن قابل تطبیق خواهد بود. با جست وجو در منابع اصولی برای قرینه ارتکاز دو گونه کارایی می توان تصور کرد: اول کارایی در تعیین مدلول لفظی و دوم کارایی در شکل گیری سیره عقلایی و متشرعی. با توجه به جایگاه سیره های عقلایی و متشرعی در شناخت حکم و موضوع حکم و نیز دلالت دلیل لفظی بر حکم یا موضوع، می توان اهمیت دخالت ارتکازات در شکل گیری سیره ها و نقش آن را در کشف حکم یا موضوعِ حکم پی برد.در بررسیِ سه نمونه از مسائل مستحدثه یعنی مسئله تبرعی یا معاملی بودن خدمات زن در خانه براساس شرط ضمنی و مسأله ضمان بانکی در شکل جدید آن و مسأله بی حسی موضعیِ محل اجرای حد یا قصاص با ابزارهای پزشکی، به این نتیجه می رسیم که قرینه ارتکاز نقش تعیین کننده در فهم دلیل لفظی و ایجاد تعمیم یا تضییق دلالت لفظی و انعقاد یا عدم انعقاد اطلاق دارد.
واکاوی مفهوم گونه و کارکرد و تعیین نسبت آن در مطالعات حدیثی
حوزههای تخصصی:
روایات تفسیری به عنوان مهم ترین منبع فهم قرآن کریم بر مفاهیم و اصطلاحاتی استوار است، که شناخت دقیق این اصطلاحات راهگشای محقق در به کارگیری روایات در تفسیر آیات قرآن می باشد. یکی از این اصطلاحات، فهم ارتباط روایت با قرآن کریم است که منجر به شناخت دو مفهوم کارکرد و گونه می شود. کارکرد و گونه به عنوان دو واژه مهم در حوزه روایات تفسیری، تعاریفی دارند که به کارگیری تعریف صحیح و متقن، سبب کاربرد درست روایات در تفسیر می باشد. بر این اساس در این مقاله سعی شده به روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی به واکاوی آثار محققان علوم قرآنی پرداخته تا با جمع آوری، دسته بندی و مقایسه تعاریف ارائه شده در باب کارکرد و گونه، به تعریفی دقیق از کارکرد و گونه دست یابد بلکه راهگشای پژوهشگران در عرصه روایات تفسیری گردد و خروج از تشتت آراء گردد. با توجه به تعاریف ارائه شده گروهی از محققان پس از مداقه در آراء موجود به نظر می رسد گونه را در معنای خرد و کلان کارکرد بکار برده و گروهی دیگر گونه را در معنای خرد کارکرد. البته با توجه به تعاریف ارائه شده بعد از جمع بندی و ارزیابی دانسته شد گونه در معنای خرد کارکرد صحیح و علمی است.
بررسی اغراض ثانویه جمله های خبری در جزء 28 قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
بلاغت کتاب پروردگار در سه هنر بزرگ معانی و بیان و بدیع متجلی است. یکی از موضوعات مهم علم معانی، معانی ثانویه جملات است و منظور از آن پیام محوری و نهایی است که در واقع مقصود اصلی گوینده است و معنی ظاهری یعنی اخبار و پیام رسانی را تحت شعاع قرار داده است. منظور از معانی ثانویه جملات، مقاصدی غیر ظاهری است که گوینده به خاطر آن جمله را ایراد می کند. قرآن پژوه در مطالعات تفسیری خود باید به معانی ثانویه آیات که قطعا در افاده پیام نهایی سهم بسزایی دارند، توجه کافی مبذول دارد و نیز دقت کند که این معنا نتیجه نهایی مفهوم همه ی جمله است. خداوند از بیان جملات خبری اغراضی دارد که گاهی هدف اصلی است و گاهی بیانگر اهداف دیگری دارد. در این مقاله ابتداء تعاریف و اصطلاحات مرتبط با موضوع تعریف و بررسی شد سپس از تمامی سوره های جزء28 یک یا دو نمونه آیه ای که جمله ی خبری در آن دارای معنای ثانویه بود آورده شده است. و این نتیجه حاصل شد که جملات خبری در اکثر آیات این جزء، معنای ثانویه دارند و چون مضامین سوره-های این جزء مختلف و متنوع است خداوند برای بیان تاثیر گذارتر آنها اغراض ثانویه ای را در ظاهر جاگذاری نموده است و همین ازعوامل جاودان شدن قرآن است.
پندارشکنی قرآن کریم با محوریت واژه «علم» در سطوح متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پندارشکنی و تصحیح اندیشه انسان ها یکی از مهم ترین مأموریت های کتب آسمانی است. قرآن کریم به عنوان جامع و کامل ترین متن وحیانی نسبت به بسیاری از اندیشه ها و توهمات غلط بشری انتقاد داشته، در سطوح متن وحیانی خود سعی در گسست خیالات موهومی دارد که برخلاف حقایق جهان هستی در ذهن ها شکل گرفته و عامل شقاوت انسان ها گردیده است. این واژه ها و ساختارها و جملات در عین تنوع هرکدام مأموریت و وظیفه ای خاص برای اصلاح اندیشه ها به عهده دارند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و شناخت معنا پندارشکنی آیات حاوی خانواده واژه «علم» در سطوح متن بررسی گردیده، به نتایجی دسته یافته است که مهم ترین آنها عبارت اند از: شناسایی سه سطح واژه و ساختار و جمله پندارشکن می باشد که در 45% آیات حاوی آنها، آموزش مستقیم و در 55% با روش اطلاع رسانی غیرمستقیم صورت گرفته که در 74% این گروه از آیات، پندارشکنی با واسطه دیگران و در مابقی با واسطه پیامبر اسلام(ص) صورت گرفته است. نوع لحن و آهنگ کلام در 61% موارد مقتدرانه و شدید و گویش مابقی این گروه از آیات با فراوانی 39% مقتدرانه و ملایم بوده و خطاب تقریباً در 50% این آیات متوجه مسلمانان بوده، رویکرد اصلی آنها پندارشکنی آموزشی می باشد و در نیمی دیگر قرآن کریم به دلیل عناد و پافشاری مشرکان و کافران در پندارهای سقیم خود برای تأثیرگذاری بیشتر و ایجاد تنبه، اکثراً با لحن شدید و بیان همراه با تهدید به دنبال گسست پندارهای ناصحیح و اصلاح آنها می باشد.
مصداق «نفس مطمئنه» در روایات تفسیری فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
426 - 449
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم گاهی از طریق شأن نزول یا تطبیق روایاتی که ذیل آیات بیان شده، صورت گرفته است. مفسران فریقین در بعضی از آیات، مصادیق مختلفی بیان کرده اند.«نفس مطمئنه» در آیه بیست وهفتم سوره فجر یکی از مصادیقی است که مفسران، افراد متفاوتی از جمله: پیامبرJ، خلیفه اول، خلیفه سوم، ابن عباس وغیره را تطبیق داده اند. در صورتی که سوره فجر مشهور به سوره امام حسین(ع) است. بعضی از مفسران افزون بر روایات فضیلت سوره، سیاق آیات آخر این سوره را به ایشان تطبیق داده اند.در این مقاله، به روش توصیفی - تحلیلی تمام روایات تفسیری ذیل آیات 27 و 28 سوره فجر مورد تحلیل و ارزیابی انجام گرفته و مشخص گردید که بعضی از این روایات از جهت سندی ضعیف هستند.برخی دیگر از روایات اگرچه از نظر سند صحیح هستند، اما از جهت مفهومی با «نفس مطمئنه» تطبیق نمی کنند. تعداد دیگری از مصادیق به سبب مکی بودن سوره مردود می شوند و در آخر تعدادی از مصادیق با وجود سیاق سوره و استناد به تفسیر قسمت های دیگر سوره اثبات می گردند.
حوزه واژگانی «احساس تنهایی» در قرآن کریم و مقایسه آن با تعابیر روان شناختی
حوزههای تخصصی:
امروزه بشر با مشکلی «احساس تنهایی» دست به گریبان است. این احساس، دو جنبه دارد؛ یکی شناختی، احساسی و روانی و دیگری، روحی و معنوی. در این تحقیق با مراجعه به متون روان شناسی و آیات قرآن کریم، واژگان مربوط به احساس تنهایی با روش توصیفی تحلیلی، مفهوم شناسی شده است. هدف این جستار، شناخت واژگان قرآنی قابل مطالعه در موضوع یادشده است. با استفاده از داده های این نوشتار می توان پژوهش در حوزه احساس تنهایی را با تکیه بر قرآن کریم سامان داد. این مقاله ابتدا به شناخت واژگانیِ احساس تنهایی می پردازد و سپس حوزه معنایی آن را در روان شناسی مورد توجّه قرار می دهد. آنگاه حوزه واژگانی این مفهوم در قرآن کریم شناسایی می شود.