فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۷۳٬۹۱۴ مورد.
منبع:
حضور ۱۳۸۰ شماره ۳۸
حکم حکومتی در قانون اساسی و جایگاه آن در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
صدور حکم حکومتی، یکی از اختیاراتی است که بر اساس مبانی حکومت اسلامی برای والی و رهبر سیاسی جامعه یا ولی فقیه به رسمیت شناخته شده است؛ اما اینکه آیا این اختیار در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برای ولی فقیه شناسایی شده یا خیر و اصولاً جایگاه این دسته از احکام ولی فقیه در نظام حقوقی و حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران چگونه است، موضوعی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است.
این تحقیق بر این فرض استوار است که نه تنها حکم حکومتی در قانون اساسی، نهادینه شده است، بلکه به مقتضای اسلامی بودن نظام، این گونه احکام، یکی از منابع حقوق اساسی شمرده شده و خود امتیازی است که دیگر نظامهای حقوقی؛ مثل نظامهای لیبرال دموکراتیک از آن بی بهره اند؛ امتیازی که به وسیله آن، نظام سیاسی از بن بست های پیش رو و بحرانهای براندازانه به سلامت، عبور می کند.
بررسی جواز و عدم جواز لمس و دست دادن با زن مسلمان و غیرمسلمان از منظر فقه امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶
141 - 159
حوزه های تخصصی:
مسئله دست دادن مردان و زنان نامحرم از دیر زمان مورد توجه بوده است؛ به گونه ای که این مسئله مورد سؤال اصحاب ائمه: نیز واقع شده است. فقهای عظام نیز به این مسئله پرداخته و دیدگاه های مختلفی را دراین باره بیان کرده اند. در نوشتار حاضر با بررسی و تحلیل منابع مکتوب فقهی و روایی و با استفاده از قواعد و مبانی مختلف اصولی، به تحلیل این فرع فقهی پرداخته شده است. این مسئله از سه جهت احکام اولیه، احکام ثانویه و اصول عملیه مورد مداقّه قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که دست دادن مرد با زن مسلمان جایز نیست، مگر با رعایت سه شرطِ وجود حائل؛ فشار ندادن دست و نداشتن قصد ریبه و لذت. اما نسبت به دست دادن به زنان غیرمسلمان، حکم مسئله بر اساس مبانی و قواعد مختلف اصولی متفاوت می شود. بر اساس برخی مبانی و قواعد، دست دادن به ایشان جایز و بر اساس برخی دیگر همانند دست دادن به زن مسلمان حرام است مگر با سه شرط ذکر شده. در نهایت، اگر نسبت به حرمت یا جواز دست دادن به زنان غیرمسلمان شک شود، با توجه به اینکه مسئله از مصادیق شبهه حکمیه تحریمیه است، اصل برائت جاری می گردد و حکم به جواز دست دادن به ایشان می شود.
نفوس فلکی در جهان شناخت سینایی و همانندی آنها با نفوس بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفوس فلکی، به منزله موجودات مجردی که (برخلاف عقول) در فعل و تاثیرشان نیاز به جسم دارند، در فلسفه ابن سینا مورد بحث قرار گرفته اند؛ اهمیت بحث درباره این وجودها، فقط به دلیل جایگاهشان در فلکیات قدیم نیست. می توان گفت قبول این نفوس از سوی ابن سینا و انکارشان از سوی ابنرشد، تاثیر اساسی در سیر و سرنوشت فلسفه در جهان اسلام و در جهان غرب داشته است. در این نوشتار ضمنِ نشان دادن جایگاه این نفوس در جهانشناخت ابن سینا، برهانِ ابن سینا بر اثبات آنها، مورد بحث قرار گرفته است. سپس نشان داده ایم که چگونه در اثر اعتقاد ابن سینا به نفوس فلکی، راه او از راه فیلسوفان مشائی جدا می شود و او گام در مسیر حکمت مشرقی می نهد. در حقیقت نظریه ابن سینا درباره نفوس فلکی یکی از خاستگاه های حکمت مشرقی اوست. و در نهایت همانندی میان نفوس فلکی و نفوس بشری مورد بحث قرار گرفته است. در اینجا نوعی «دور هرمنوتیکی» برقرار می گردد، به این معنا که راه شناخت نفوس فلکی برای ما انسان ها، «خودشناسی» یا تامل در نفس بشری خویش است، و در عین حال با شناخت نفوس فلکی، خودشناسی ما نیز متحول می شود.
پنهان ز دیده ها و همه دیده ها از اوست (بررسی کلامی مسئله رؤیت خدا و نظر مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی از وجوه و ابعاد مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی و ... قابل بررسی است و قطعاً بررسی متون منثور و منظوم فارسی به گسترش حوزه های مطالعاتی در علوم و معارف اسلامی کمک میکند و امکانات بیشتری را برای پژوهش در لایه های ادب فارسی فراهم میآورد. موضوع علم کلام از جملة موضوعات مهمی است که در ادب فارسی رسوخ کرده و با آن به گونه ای در آمیخته است که کمتر متنی را میتوان نام برد که مسائل و مباحث کلامی در آن راه نیافته باشد. از برجسته ترین شخصیت های تاریخ ادب فارسی و عرفان اسلامی، مولانا جلال الدّین، عارف و واعظ قرن هفتم هجری (672-606)، است که به دلایلی، از جمله تسلط بر مسائل کلامی، در جای جای آثار خویش، به ویژه در مثنوی معنوی، از اصطلاحات علم کلام بهره گرفته و به طرح دیدگاه های اعتقادی خود پرداخته و اندیشه ها و مذاهب دیگر را نقد و بررسی کرده است. مقالة حاضر با توجه به اهمیت پیگیری موضوعات کلامی در شعر فارسی، به بررسی مسألة «رؤیت الهی» میپردازد و پس از بیان کلّیاتی دربارة رؤیت به دیدگاه شاعران اشاراتی مینماید و سرانجام، این مسأله را از منظرِ مولانا با تکیه بر مثنوی، دنبال میکند
گزارشى از تصویب اصل ولایت فقیه در قانون اساسى
حوزه های تخصصی:
تاریخنگارى ساختارگرا
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایى که از سالهاى شصت سده بیستم فعالیت خود را آغاز کرده بود، عصر طلایى خود را در سالهاى هفتاد سپرى کرد. این مکتب بر بسیارى از حوزههاى دانش تأثیر خود را نهاد و بر تاریخنگارى این دوره نیز سایه افکند، بهگونهاى که مقالههاى مجله تاریخى آنال، رنگ و بوى مباحث ساختارى به خود گرفت. در این مقاله، نویسنده به دنبال معرفى این نوع از تاریخنگارى است. وى پس از معرفى شخصیتهاى برجسته ساختارگرا، زمینههاى سیاسى ـ اجتماعى و علمى شکلگیرى این مکتب را یادآور شده، سپس سیر تکوین آن را دنبال کرده است. همچنین نویسنده، مؤلفههاى اصلى ساختارگرایى و پیوند آن را با تاریخنگارى به بحث مىنشیند و از مفاهیم اصلى آن، سخن مىگوید و سپس کاستىها و آسیبهاى آن را مىشمارد.
اسامى سامى مکة الله(97)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۷۶ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
گوشت حلال
منبع:
بشارت ۱۳۸۸ شماره ۷۱
الجلیل
منبع:
بشارت ۱۳۸۶ شماره ۵۸
ماهیت و جایگاه عقد نکاح در میان عقود معاوضی و غیر معاوضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقود در یک تقسیم بندی، به عقود «معاوضی» و «غیر معاوضی» تقسیم می شوند و هر کدام آثاری ویژه خود دارند که لزوماً نمی توان آن را بر دیگری حمل نمود. با این حال، برخی عقود خصایص و ابعاد منحصر به فردی دارند که نقش آن ها را در بین عقود معاوضی و غیر معاوضی با ابهام روبه رو می سازد. نوشتار حاضر با نظر به جایگاه ویژه «عقد نکاح»، بر آن است تا ماهیت و آثار این عقد را در دایره شمول عقود معاوضی و غیر معاوضی بررسی نماید. آنچه بیان این ماهیت را با تردید مواجه می کند، حمل برخی نهادهای حقوقی از جمله مهریه، نفقه، حق حبس و تمایز نکاح دائم از موقت، بر ارتباط عقد نکاح با عقود معاوضی است. با تردیدهایی که در این باره ایجاد می شود، نمی توان به طور کامل به معاوضی بودن عقد نکاح استناد نمود. برای تحلیل ماهیت و آثار مترتب بر آن باید به تحلیل دقیقی پرداخت و ابعاد مهم آن را موشکافی نمود؛ چه اینکه با این تردیدها در بیان ماهیت عقد نکاح از حیث معاوضی بودن یا نبودن، شاید بتوان به شقّ سوم نیز دست یافت که در این مقاله بدان خواهیم پرداخت.
اسناد و مشایخ راویان ( صحیفه کامله )
منبع:
علوم حدیث ۱۳۷۸ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی و کارکردهای هنجار
حوزه های تخصصی:
هنجارها در حیات انسان، نقشی بیش از تصویری ایفا می کنند که در چارچوب دروس تخصصی روانشناسی بالینی، علوم تربیتی و در نظریه های جامعه شناختی ترسیم می شود. دامنه تأثیر هنجارها به گستردگی تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد است. شناسایی هنجارهای موجود در جامعه و زندگی افراد، بررسی نحوه تأثیر آن ها در هدایت افعال فردی و اجتماعی، و آسیب شناسی هنجارها، به ویژه با توجه به تسلط روزافزون رسانه ها و وابستگی علمی جامعه ایران به غرب، به ضرورتی جدی تبدیل شده است. برآوردن این ضرورت، در ابتدا، نیازمند بررسی و فهم اصطلاح هنجار و کارکردهای آن برای زندگی انسان است. ازاین رو، در این مقاله ابتدا اصطلاح هنجار به لحاظ مفهوم شناسی بررسی شده است. سپس، با تکیه بر اصول حاکم بر فرایند ادراک، مدل نظری کارکردهای سه گانه هنجار برای افعال انسان ارائه شده است. در پایان، براساس این مدل، چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری، اعتبار هنجارها و اَشکال مختلف آسیب هنجارها شرح داده شده است. تأمل در مدل چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری نشان می دهد که آسیبِ هنجارها به سه طریق اساسی سقوط اعتبار هنجارها، ایجاد تردید درباره اعتبار هنجارها به عنوان ابزار قدرت به منظور هدایت و مهار انسان ها و گروه های اجتماعی، و همچنین حضور هم زمان هنجارهای متناقض در اذهان و افعال افراد صورت می گیرد.
معیارهای تمایز دلالت تضمنی و التزامی از مجازِ در لفظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق مباحث الفاظ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
بحث دلالت های ثلاث از مباحثی است که به تبع تحول در جایگاه مباحث الفاظ در منطق سینوی پدیدار شد. ابن سینا برای نخستین بار اعتنای بیشتری به مباحث الفاظ نموده و از جمله مباحثی که وی بدان می پردازد، دلالت های سه گانه الفاظ (تطابقی، تضمنی، و التزامی) است. در این میان دلالت التزامی بیش از دو دلالت دیگر مورد توجه منطق دانان بوده است. این دلالت از آن جهت که بر معنایی خارج از معنای موضوع له دلالت می کند، مشابه برخی از دلالت های مجازی بوده و همین مشابهت باعث خلط در تفکیک این دو حیطه از هم می گردد. در این پژوهش، تفاوت حیطه استعمال (دلالت تصوری و تصدیقی)، عدم احتیاج به تلازم بَیّن بالمعنی الاخص بین معنای مجاز و حقیقی و عدم استلزام معنای مجاز نسبت به حقیقی، به عنوان سه وجه تمایز دلالت التزامی و تضمنی از مجاز، به شیوه ای تحلیلی توصیفی تبیین گردیده است که به وسیله آن ها، مصادیق دلالت های سه گانه و مجازِ در لفظ، به صورت کاملاً آشکار قابل تفکیک و شناسایی باشند.
اسلام (تعلیم و تربیت)
نهج البلاغه(بخش سوم)
حوزه های تخصصی: