فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی برکارآمدی هیجانی بر خودکنترلی و صمیمیت زنان آسیب دیده از ترومای پیمان شکنی همسر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری این پژوهش زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بود که پس از غربالگری با مقیاس سنجش اختلال پس از آسیب (وددرز و همکاران،۱۹۹۴) ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند(هرگروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش پرسشنامه خودکنترلی (تانجی و همکاران،۲۰۰۴) و صمیمیت (واکر و تامپسون،۱۹۸۳) بود. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت درمان مبتنی برکارآمدی هیجانی مک کی و وست (۲۰۱۶) قرار گرفت، اما گروه گواه تا پایان مرحله پیگیری، هیچ مداخله ای را دریافت نکردند؛ سپس هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به وسیله پرسشنامه های خودکنترلی و صمیمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر درمان مبتنی برکارآمدی هیجانی بر خودکنترلی (۴۷۹/۲۲F=، ۰۰۱/۰p<) و صمیمیت (۱۴/۵۷F=، ۰۰۱/۰p<) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش برای بهبود خودکنترلی و صمیمیت زنان آسیب دیده از ترومای پیمان شکنی همسر می توان از درمان کارآمدی هیجانی استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در بین زوجین شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل می دهد که از این بین تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شد. پیش آزمون و پس آزمون بعد از مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) و برای تحلیل فرضیه ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر روی متغیر تحمل ابهام اثربخشی داشتند (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در متغیر وابسته تفاوت وجود داشت که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از طرحواره درمانی بود. نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل ابهام و بهبود وضعیت زنان مطلقه تاثیر دارد.
Developing and Implementing Self-Care Capability Training Package for Elementary Students’ Health Promotion(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۲ - Serial Number ۱۶, Spring ۲۰۲۳
33 - 48
حوزههای تخصصی:
Background: This study aimed to design and apply a self-care training package for elementary students’ health. According to the purpose of the study, two hypotheses were posed. The first hypothesis states that the self-care training package is effective for the elementary students’ health improvement and the second hypothesis is that the self-care training package is effective in promoting the health components of elementary students. Method: This research was experimental with pretest-posttest and control group design. The statistical population of the study was all elementary students of public schools in Tehran city in the academic year 2019-2020. In this study, the health questionnaire and a researcher-made self-care questionnaire were used to collect the required data. In compiling the training package, the topics were divided into eight dimensions or topics of self-care including physical, nutritional, psychological, social, sleep, virtual, sexual, and health components. Results: The results of the study showed that the self-care training package was effective in promoting primary students’ health. Conclusion: It also was effective in promoting each health component (physical health and mental health) in primary school students.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی انجام شد. پژوهش حاضر جزو تحقیقات کاربردی به شمار می رود و ازنظر روش تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی دانشگاه علمی کاربردی شهر بوکان در سال تحصیلی1400-1399 بود که از بین داوطلبان واجد شرایط و بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (2008)، کمال گرایی هویت و فلت (1991) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته های توصیفی نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن برای دانشجویان گروه آزمایش به ترتیب 20/31 و 5/80 و برای دانشجویان گروه گواه به ترتیب 20/49 و 5/63 بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمال گرایی و تحمل پریشانی معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای افزایش هوش اخلاقی و تحمل پریشانی و کاهش کمال گرایی دانشجویان است.
مدیریت بحران نوجوانی بر اساس تئوری انتخاب در مدرسه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
24 - 28
حوزههای تخصصی:
به دلیل تغییرات سریع دوران نوجوانی از آن به عنوان یک بحران یاد می کنیم. رویارویی با این تغییرات در بستر تئوری انتخاب به روشنی امکان پذیر است. بر مبنای تئوری انتخاب هر کاری که از هریک از ما در هر لحظه سر می زند یک رفتار است و هر رفتار هدفی دارد و هر هدف خواسته ای را تأمین می کند و هر خواسته حداقل یکی از پنج نیاز اساسی ما را ارضا می کند. ویلیام گلاسر معتقد است که هر انسان با پنج نیاز اساسی متولد می شود که شدت و ضعف آن در افراد متفاوت است. 1- نیاز به بقا 2- نیاز به عشق و تعلق خاطر 3- نیاز به آزادی 4- نیاز به قدرت 5- نیاز به تفریح. با ارضاء یک نیاز احساس خوب و با ارضا نشدن نیازمان، احساس بد را تجربه می کنیم. تئوری انتخاب که توسط گلاسر در سال 1945 مطرح گردید، به ما می گوید که دست از کنترل بیرونی برداریم، زیرا مادامی که از کنترل بیرونی استفاده می کنیم، نتایج پایدار بدست نخواهد آمد. گلاسر در مقابل کنترل بیرونی کنترل درونی را مطرح می کند، استفاده از 7 رفتار پیوند دهنده ی 1- حمایت 2- تشویق 3- گوش سپردن 4- پذیرش او همانگونه که هست 5- اعتماد 6- احترام 7- مذاکره می تواند به ایجاد رابطه ای صمیمی میان معلم و دانش آموز بیانجامد که نهایتاً موجب کاهش ناکامی در معلم و دانش آموز می شود.
نقش والدین در تربیت فرزند با تأکید بر نامه 31 نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نظام تربیتی اسلام، دستورات و آموزه های بسیاری برای رسیدن آدمی به سعادت ازلی و ابدی دارد. مجموعه سخنان ارزشمند پیامبر اکرم(ص) و حضرات معصومین((ع))، سبک خاصی از زندگی را ارائه می دهند که آدمی را ضمن آشنایی با حقیقت وجودی خویش، در مسیر صحیح زندگی و رسیدن به سعادت ابدی که همان قرب الهی است؛ قرار می دهد. در این میان سخنان ارزشمند و گوهربار امیرالمؤمنین(ع) و به ویژه نامه آن حضرت به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی(ع)، اصول و روش هایی را ارائه می دهد. پژوهش حاضر با بررسی منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی توصیفی کوشیده است کلیدی ترین اصول تربیتی این نامه را استخراج کند و پنجره جدیدی از بهترین شیوه های تربیتی را به روی والدین بگشاید. این اصول عبارتند از «اصل کرامت»، «اصل تقوا»، «اصل عزت نفس»، «اصل اعتدال و مساوات»، «اصل تفکر و تدبر»، «اصل ضرورت یاد مرگ» و روش های تربیتی شامل «ابراز محبت»، «ارائه الگوی مناسب»، «عبرت آموزی از گذشتگان»، «استغفار از گناهان» و «مراقبه و محاسبه» هستند.
اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
513 - 526
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با استفاده از آزمون هوش حافظه کاری وکسلر نوع رایانه ای تهیه و تدوین از خرده مقیاس فراخنای ارقام مقیاس هوش وکسلر است که برای اندازه گیری حافظه کاری از آن استفاده شد. نمونه آماری شامل 20 دانش آموز مقطع متوسطه بود که به صورت تصادفی از دانش آموزان پسر پایه متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستان های دولتی دوره متوسطه در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی انتخاب گردیدند. زمودنی ها در دو گروه کنترل (10 نفر) و آزمایش (10 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند.
یافته ها: توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر ارتقای حافظه شنیداری/تکرار روبه جلو، حافظه شنیداری/ تکرار معکوس، حافظه دیداری/ تکرار روبه جلو، حافظه دیداری / تکرار معکوس، حافظه شنیداری، حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری دانش آموزان مؤثر است؛ اما بر ارتقای فراخنای حافظه دیداری دانش آموزان مؤثر نیست. همچنین افزایش آماری معنی داری در افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره همه ابعاد حافظه کاری از زمان قبل از مداخله تا دوره پیگیری وجود داشت (001/0≥p) و تنها در بعد دیداری / تکرار معکوس میانگین قبل از مداخله معنی داری بین دو میانگین وجود نداشت (001/0≤p).
نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان از اثربخشی توان بخشی عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی بر حافظه دانش آموزان دارد
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
550 - 562
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین بدخیمی در زنان می باشد و علیرغم پیشرفت های پزشکی و توسعه درمان ها، این بیماری همچنان تأثیرات روانشناختی و جسمانی بر ابعاد زندگی بسیاری از افراد مبتلا همچون نگرش به مرگ و تحمل پریشانی ایجاد کند که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در این پژوهش هدف اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دارای تشخیص سرطان پستان، در مراکز درمانی سرطان دولتی واقع در اصفهان بود. نمونه شامل 36 نفر از بیماران با سرطان پستان بیمارستان سیدالشهداء (ع) اصفهان و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر)و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت درمان طرحواره هیجانی قرار گرفت. داده ها در این پژوهش، توسط پرسشنامه نیمرخ نگرش به مرگ نسخه تجدید نظر شده (وونگ، رکر و گسر، 1994) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از آزمون های متناسب آماری و نرم افزار SPSS-26 انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (05/0>P).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی می تواند تاثیر بسزایی بر ویژگی های روانشناختی بیماران با سرطان پستان از جمله نگرش به مرگ و تحمل پریشانی می گذارد که پیشنهاد می شود از این نوع درمان برای یاری به بیماران با سرطان پستان استفاده شود.
ویژگی های روان سنجی مقیاس درگیری در بحث کلاسی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
32 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رواسازی مقیاس درگیری در بحث کلاسی در دانشجویان دانشگاه تهران بود. مقیاس درگیری در بحث کلاسی، بحث را در قالب یک پرسش و پاسخ گروهی مفهوم سازی می کند که مستلزم ادراک از جو کلی یک کلاس و مشارکت افرادی است که درگیری دیگران را ارتقا می بخشند. این مقیاس، رفتار و تجارب افراد کلاس را در قالب چهار بعد اندازه گیری مهارت ها، اعتماد به خود، گشودگی در بحث و ادراک از جو کلی کلاس، اندازه گیری می کند. شرکت کنندگان 403 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران در مقاطع مختلف بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های درگیری در بحث کلاسی، درگیری تحصیلی، خودکارآمدی عمومی (GSES) و محیط یادگیری کلاس (CLC) که به صورت آنلاین در اختیار آن ها قرار گرفت، پاسخ دادند. داده ها در چند گام شامل تحلیل گویه، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه روایی همگرا، واگرا و پایایی موردبررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل گویه نشان داد تمام گویه ها کفایت لازم را ازنظر ملاک های توصیفی در نظر گرفته شده دارند. در تحلیل عاملی اکتشافی، حذف دو گویه و تحلیل مجدد بر روی گویه های باقیمانده منجر به شناسایی چهار عامل شد. تحلیل عاملی تأییدی نیز ساختار عاملی شناسایی شده در تحلیل عاملی اکتشافی را تأیید کرد. شواهد نشان داد مقیاس درگیری در بحث کلاسی از روایی همگرا، واگرا و پایایی مناسبی برخوردار است.
نقش میانجی دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و گرایش به اینترنت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی دشواری های تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و گرایش به اینترنت انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ ماهیت پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان ری بودند که تعداد 200 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پرسشنامه تجدیدنظر شده ی الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1997)، پرسشنامه دشواری های تنظیم هیجان گرتز و روئمر، (2004) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) بود. به منظور سنجش روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و سازه (همگرا و واگرا) و همین طور برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه ها بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری) با نرم افزارهای Spss-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده بر دشواری های تنظیم هیجان اثر مستقیم (0.74) داشت، از طرفی دشواری های تنظیم هیجان بر گرایش به اینترنت اثر مستقیم (0.61) و همچنین الگوهای ارتباطی خانواده بر گرایش به اینترنت از طریق نقش میانجی دشواری های تنظیم هیجان اثر غیرمستقیم (1.10) داشت. درنهایت می توان گفت که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود.
بررسی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۸۹-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ظرفیت ذهنی سازی برای توانمندسازی دانشجویان در تعاملات بین فردی و به تبع اخذ موفقیت های آینده لازم است و به همین دلیل شناخت همبسته های آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارائه بررسی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه سراسری اصفهان و دانشگاه آزاد شهر اصفهان (خوراسگان) در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند که بر اساس آخرین گزارش ها، تعداد آنها ۳۵۱۶۱ نفر اعلام شده است. بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۰ دانشجو به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)، پرسشنامه توانمندی ایگو (PIES)، مقیاس روابط موضوعی بل (BORI)، پرسشنامه الگوهای تجلی اضطراب و پرسشنامه ظرفیت ذهنی سازی (RFQ) بود که به صورت انفرادی توسط دانشجویان تکمیل شدند. بررسی داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نسخه بیست و ششم نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا و همچنین توانمندی ایگو قادر به پیش بینی معنادار ظرفیت ذهنی سازی دانشجویان هستند (۰۵/۰>P). نتیجه گیری: لازم است جهت بهبود ذهنی سازی دانشجویان، اقداماتی جهت تقویت سبک های دلبستگی ایمن و کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا و همچنین افزایش توانمندی ایگو اعمال شود. تازه های تحقیق اکرم دهقانی: Google Scholar, Pubmed
مدل پیش بینی امید بر اساس حمایت اجتماعی و معنای زندگی با میانجیگری تاب آوری روانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
155 - 165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی امید بر اساس حمایت اجتماعی و معنای زندگی با میانجیگری تاب آوری روانی در دانشجویان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های غیردولتی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1399-1398 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه آماری شامل 480 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSQ) (زیمت و همکاران، 1988)؛ پرسشنامه معنای زندگی (MLQ) (استگر و فرازیر، 2006)؛ پرسشنامه تاب آوری روانی (PRQ) (کانر و دیودیسون، 2003) و پرسشنامه امید (HQ) (سیمپسون، 1999) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد حمایت اجتماعی، معنای زندگی و تاب آوری روانی با امید در دانشجویان همبستگی معنادار دارند (01/0>p). همچنین حمایت اجتماعی، معنای زندگی و تاب آوری روانی بر امید دانشجویان دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که تاب آوری روانی در رابطه حمایت اجتماعی و معنای زندگی با امید دانشجویان دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تاب آوری روانی لازم است که درمانگران و مشاوران با بکارگیری آموزش تاب آوری روانی، امید را در نزد دانشجویان افزایش دهند.
مدل پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس دلبستگی مادر به جنین با میانجی گری اضطراب بارداری در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
251 - 259
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس دلبستگی مادر به جنین با میانجی گری اضطراب بارداری در زنان باردار صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و مطب متخصصین زنان شهر اهواز در شش ماهه دوم سال 1398 بود. نمونه آماری شامل 400 زن باردار بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (وار و شربوم، 1992) (QLQ)، پرسشنامه اضطراب بارداری (وندنبرگ، 1990) (PAQ) و پرسشنامه دلبستگی مادر به جنین (کرانلی، 1981) (MAFQ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ صورت گرفت. نتایج نشان داد دلبستگی مادر به جنین و اضطراب بارداری با کیفیت زندگی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین دلبستگی مادر به جنین و اضطراب بارداری بر کیفیت زندگی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که اضطراب بارداری در رابطه دلبستگی مادر به جنین با کیفیت زندگی زنان باردار دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار اضطراب بارداری لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری روش های درمانی روان شناختی کارآمد، اضطراب بارداری زنان باردار را کاهش دهند.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدیده طلاق یکی از پیچیده ترین مشکلات زندگی زناشویی در تمام جوامع به شمار می رود و این پیچیدگی به دلیل نقش عوامل گوناگون در بروز این پدیده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی در زنان مطلقه انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری سه ماه، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر همدان که بین سال های 1401-1398 به دادگاه خانواده شهرستان همدان مراجعه کرده بودند که از میان آنها 60 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و سپس با جایگزینی تصادفی در 3 گروه واقعیت درمانی ، پذیرش و تعهد و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 20 نفر). ابزار پژوهش شامل پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد Twohig (200۶)، پروتکل واقعیت درمانی (2013) که هفته ای یکبار به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برگزار شد و دو پرسشنامه مسئولیت پذیری Gough (1982) و خودکارآمدی عمومی Sherer و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزارSPSS-25 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که هر دو روش درمانی باعث افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی این زنان شده اند. (0/001=P) به علاوه یافته ها نشان می دهند که درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودکارآمدی موثرتر بوده است و واقعیت درمانی در افزایش مسئولیت پذیری موثرتر بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی را برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه استفاده نمود. البته برای افزایش خودکارآمدی بهتر است درمان پذیرش و تعهد خط نخست درمان باشد. و برای مسئولیت پذیری واقعیت درمانی. بنابراین درمانگران و مشاوران می توانند برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی از این دو شیوه استفاده نمایند.
تحلیل اهمیت- عملکرد نقش رفتارهای والدین در پیش بینی عزت نفس تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم گریزان از مدرسه
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
14 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل اهمیت - عملکرد نقش رفتارهای والدین در پیش بینی عزت نفس تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم گریزان از مدرسه بود. یک نمونه شامل 123 نفر از دانش آموزان دبیرستانی (63 دختر و 60 پسر) از شهر مشهد با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و سیاهه گزارش فرزندان از رفتارهای والدین (CRPBI) و سیاهه عزت نفس کوپر اسمیت (CSEI) را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مد ل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. دخالت بیش از حد (0/208-=β) و انضباط پیوسته (0/226-=β) پیش بینی کننده منفی و جهت دهی (0/286=β)، تأیید و ابراز نظر مثبت (0/270=β) و شرکت در امور 0/239=β) پیش بینی کننده مثبت و معنادار عزت نفس تحصیلی بودند. به نظر می رسد رفتارهای والدین که حاکی از کنترل بالا و آزادی کمتر باشد، عزت نفس تحصیلی را کاهش می دهد. در مقابل حساس بودن به تغییرات و پیشرفت های فرزندان، شرکت دادن آنان در فعالیت های و داشتن الگوهای انضباطی ملایم با افزایش عزت نفس تحصیلی همراه است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده با سوءمصرف مواد در مرکز زنان آسیب دیده بهزیستی شمیرانات در سال 1401 بودند. 24 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه پرخاشگری (BPAQ، باس و پری، 1992) و پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و همچنین از پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه بین 90 تا 120 دقیقه) درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون پرخاشگری و عزت نفس در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). از یافته های فوف می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر فرآیند پرخاشگری و عزت نفس در زنان آسیب دیده موثر بوده است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشویی و سلامت روان در زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
127 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشوئی و سلامت روان در زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاقی که برای طلاق به دادگاه های خانواده و مراکز روانشناختی در شهر آمل، در سال 1400 مراجعه نمودند، بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 30 زوج (30 مرد و30 زن) می باشد که به روش در دسترس انتخاب گردیدند. شرط ورود به پژوهش زوجینی می باشند که دادخواست طلاق به دادگاه و مراکز مشاوره برده اند و درپرسشنامه شاخص بی ثباتی ازدواج نمره مورد نظر را کسب کرده اند، می باشد. ابزارگرد آوری داده ها پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک و والاس(1959) و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر(1970) بود. گروه آزمایش ده جلسه 90دقیقه ای، مهارت های مربوط به مهارت های زندگی مبتنی بر سرفصل های یونیسف را دریافت نمودند. داده های جمع آوری شده با روش آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری زناشوئی و سلامت روان در زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل تاثیر مثبت وجود دارد و می تواند منجر به احساس مثبت در زندگی زوجین گردد. می توان با برگزاری کلاس های آموزشی مهارت های زندگی در زمان پیش از ازدواج، سازگاری زناشویی و سلامت روان زوجین را بهبود بخشید.
نقش میانجی مقابله معنوی منفی در رابطه بین سه گانه های تاریک شخصیت و خودزنی غیر خودکشی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مقابله معنوی منفی در رابطه بین سه گانه های تاریک شخصیت و خودزنی غیرخودکشی نوجوانان انجام شد. این پژوهش بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم مدارس دولتی شهر کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه مورد بررسی شامل 351 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بود که طی بیماری کووید 19 به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای و به صورت آنلاین انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس شخصیت تاریک (DPS) جانسون و وبستر (2010)، پرسشنامه مقابله معنوی (SCQ) خارژینسکا (2015) و سیاهه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (DSHI) گراتز (2001) را تکمیل کردند. از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مربوط به نقش میانجی مقابله معنوی منفی در رابطه بین سه گانه های تاریک شخصیت و خودزنی غیرخودکشی نوجوانان از برازش خوبی برخوردار است. نتایج نشان داد که اثر مستقیم سه گانه های تاریک شخصیت بر خودزنی غیرخودکشی معنادار نیست (05/0<P). اثر مستقیم مقابله معنوی منفی (01/0>P) و اثر غیرمستقیم سه گانه های تاریک شخصیت با میانجی گری مقابله معنوی منفی بر خودزنی غیرخودکشی معنادار است (01/0>P)؛ ازاین رو توجه به این متغیرها در حوزه آسیب شناسی روانی و تدوین مداخله های آموزشی و درمانی در مورد خودزنی غیرخودکشی می تواند مفید باشد.
نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و اعتیاد به اینستاگرام در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه تجارب آسیب زای دوران کودکی و اعتیاد به اینستاگرام با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که در جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر در سال 1401 انجام شد. 270 نفر به روش در دسترس با بهره گیری از یک نظرسنجی آنلاین در این پژوهش مشارکت داشتند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ، برنستاین و همکاران، ۲۰۰۳)، مقیاس اعتیاد به اینستاگرام (IAS، کرکابرون و گریفیث، 2018) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده آزمون های مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام شد. مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود و 53% از تغییرات اعتیاد به اینستاگرام تحت تاثیر تجارب آسیب زای دوران کودکی و حمایت اجتماعی ادراک شده بود. اثرات مستقیم تجارب آسیب زای کودکی بر حمایت اجتماعی، تجارب آسیب زای کودکی بر اعتیاد به اینستاگرام و حمایت اجتماعی بر اعتیاد به اینستاگرام معنادار بود؛ همچنین نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه تجارب آسیب زای کودکی و اعتیاد به اینستاگرام معنادار بود (05/0>P). افرادی که در دوران کودکی تجارب آسیب زا تجربه می کنند، ممکن است به دلیل عدم دریافت حمایت اجتماعی کافی به فضای مجازی پناه ببرند تا نیازهای ارتباطی خود را برآورده کنند.
تدوین و بررسی برخی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
۸۷-۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تعیین برخی از ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه انجام گرفت و این مطالعه با هدف کاربردی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد 18 تا 60 سال ساکن شهر تهران در سال 1401 بود که از میان آنها 389 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ دادند. بمنظور بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مولفه های اصلی استفاده گردید و روایی محتوایی ابزار نیز توسط متخصصان مشاوره تایید شد. بمنظور بررسی میزان پایایی ابزار نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. کلیه تحلیل های آماری توسط نرم افزار SPSS-25 انجام پذیرفت. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، تحلیل عاملی اکتشافی با مولفه های اصلی نشان داد که پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه یک ابزار 13 مولفه ای است که 24/57 درصد واریانس سهم گذاری را تبیین می کند. میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 93/0 و برای مولفه های معنامداری 78/0، مسئولیت مندی 74/0، عاملیت 73/0، امنیت مداری 71/0، معیارمندی 73/0، احترام مداری 71/0، نیت مداری 73/0، آرامش شخصی 80/0، نقش گذاری احسن 72/0، روابط تکوین بخش 67/0، پیوندزایی 63/0، هماهنگی با اهداف 63/0، و انتخاب گری 65/0 گزارش شد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها میتوان نتیجه گرفت که پرسشنامه سبک زندگی سهم گذارانه، در نمونه شرکت کننده در پژوهش دارای روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی است.