فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۲۱ تا ۷٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رابطه بین قابلیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان در شهر اصفهان بر مبنای مدل قابلیت حرفه ای کبک کانادا انجام و شش مؤلفه قابلیت حرفه ای نقد و تفسیر دانش و فرهنگ، توانایی بیان، ارزشیابی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مشارکت در توسعه حرفه ای و اخلاق حرفه ای بررسی شده است. جامعه آماری شامل 162 نفر از معلمان ناحیه های یک، سه و چهار اصفهان در سال 1390 بوده است که به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 92/0 و میانگین معدل کل دانش آموزان و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و amos استفاده شده است. نتایج نشان داده است، رابطه معنا داری بین قابلیت های حرفه ای معلمان در شش مؤلفه با عملکرد تحصیلی دانش آموزان وجود دارد. شش مؤلفه 48/0از تغییرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان را می توانند پیش بینی کنند. مقایسه بین قابلیت حرفه ای معلمان نشان داده است، معلمان با مدرک فوق لیسانس، سابقه خدمت زیر10 سال و در پایه چهارم از قابلیت حرفه ای بیشتری برخوردارند. دانش آموزان معلمان فوق لیسانس از عملکرد تحصیلی بیشتری برخوردارند.
نگاهی به هدایت تحصیلی در ایران کشورهای جهان: مشاوران و صلاحیت های حرفه ای
حوزههای تخصصی:
مقایسه علائم اختلالهای روانی والدین کودکآزار و غیر کودکآزار و رابطة کودک آزاری با اختلالهای رفتاری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه علائم اختلالهای روانی در والدین کودکآزار و غیر کودکآزار و رابطة کودکآزاری با اختلالهای رفتاری کودکان در بین خانوادههای استانهای آذربایجان بود. در این راستا از این استانها، 6 شهر و از این شهرها یک نمونة 612 نفری از کودکان مهدکودکها و کودکستانها به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای هر کودک سه پرسشنامة: 1- پـرسشنامـه کودکآزاری، 2- پـرسشـنـامهR SCL-90- (برای والدین کودکان)، و 3- پرسشنامه اختلالهای رفتاری، اجرا شدند. نتایج نشان داد که متوسط نمرههای حاصل از 9 مقیاس SCL-90-R بهطور معناداری بین دو گروه والدین تفاوت داشتند. تنها در مقیاس شکایات جسمانی بین نمرههای پدران کودکآزار هیجانی و غیرکودکآزار، تفاوت معناداری مشاهده نشد. در نهایت دیده شد که بین آزار دیدگی کودکان و اختلالهای رفتاری آنان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد.
اهمیت حفظ الصحه برای زنان
حوزههای تخصصی:
مبانی روان شناختی «حجاب» و «عفاف» با تأکید بر متون اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت بود از کشف و دسته بندی «مبانی روانی لزوم رعایت عفاف». «عفاف» عبارت است از خویشتنداری از رفتار جنسی و عاطفی خارج از حدود شرعی؛ و «حجاب»، نمود ظاهری و از ابعاد مهم عفاف است. پرسش این تحقیق عبارت بود از اینکه «چه صفات روان شناختی در زن و مرد مقتضی رعایت چارچوب هایی در روابط عاطفی جنسی بین زن و مرد نامحرم است؟» در این پژوهش از «روش کیفی تحلیل متون» در بررسی آثار روان شناسی و از «روش های متعارف در علوم اسلامی» برای فهم و برداشت از احادیث و تفسیر قرآن استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، امور زیر در روابط انسانی مقتضی رعایت عفاف و پوشش مناسب زن و مرد نامحرم در مقابل هم است: «حیا»، «حریم طلبی»، «پیشگیری از نگاه جسمی و جنسی به زن»، «تعدیل نیاز جنسی در روابط انسان»، «لزوم مهار نیاز خودآرایی زنان» و «نیاز به سلامت روانی و جسمی»
مقایسه اثر بخشی شیوه گروه درمانی شناختی- رفتاری، آموزش مهارت های مطالعه و روش تلفیقی بر کاهش اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آموزش رویکرد شناختی- رفتاری و مهارت های مطالعه در جهت کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان اجرا شد. در این پژوهش 33 نفر از دانش آموزان پسر مقطع اول متوسط (تحت پوشش کمیته امداد خراسان) ساکن در مجتمع شبانه روزی دستجردی شهر مشهد، بر اساس نمونه گیری در دسترس از جامعه 60 نفری انتخاب و به شیوه داوطلبانه در یکی از گروه های چهارگانه (درمان شناختی- رفتاری، آموزش مهارت های مطالعه، ترکیب دو شیوه مذکور و یک گروه کنترل) گمارده شدند. با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه برای مقایسه میانگین ها و در سطح معناداری 0.05 درصد، داده ها تحلیل شدند. یافته ها نشان داد هر سه گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل در نمرات اضطراب امتحان کاهش معناداری از لحاظ آماری داشتند. اما کاربرد هم زمان گروه درمانی شناختی- رفتاری و آموزش مهارت های مطالعه در مقایسه با کاربرد تفکیکی این دو باعث کاهش معناداری در نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان نشد. در بخش نتیجه گیری به دلایل آن اشاره شده است.
نقش والدین، همسالان، محیط آموزشی و رسانه ها در رشد هویّت ملّی نوجوانان و جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه رشد ابعاد هویّت ملّی و معرفی جنبه رفتاری آن به عنوان بعدی جدید و مقایسه روند تحولی این ابعاد و همچنین سنجش نقش والدین، همسالان، محیط آموزشی و رسانه ها در پیش بینی هویّت ملّی در اوایل و اواخر نوجوانی و اوایل جوانی بود. در این پژوهش که به شیوه پیمایشی انجام شد700 نفر دانش آموز مقطع راهنمایی و دبیرستان و دانشجوی کارشناسی شهر تهران شامل 358 پسر و 342 دختر، به شکل خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته هویّت ملّی، شناخت آثار و علائم ملّی و نقش خانواده، دوستان، محیط آموزشی و رسانه ها در رشد هویّت ملّی استفاده شد. نتایج نشان داد که هویّت ملّی دارای سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری است. رشد هویّت ملّی از اوایل نوجوانی تا اوایل جوانی، روندی کاهشی، اما شناخت علائم و نمادهای ملّی روندی افزایشی را نشان داد. خانواده،استفاده از رادیو و تلویزیون، همسالان، ماهواره و کتب و مجلات غیردرسی پیش بینی کننده هویّت ملّی و شناخت نمادها و علائم ملّی بوده اند.
بررسی موانع گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره به رویکرد اسلامی: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد کشف و تبیین آسیب هایی است که مانع گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره، به رویکرد اسلامی می شوند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، با سی دانشجو و پنج استاد مربوط به رشته های مشاوره و روان شناسی دانشگاه اصفهان که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از نرم افزار QSR NVivo استفاده شد. نتیجة تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های مشارکت کنندگان، دو مضمون کلی و یازده طبقه است که عبارت است از: 1. عوامل درون فردی، شامل چهار طبقه، مانند بی رغبتی کلی دانشجویان به طرح مسائل جدید، 2. عوامل برون فردی، شامل هفت طبقه، مانند کمبود منابع آموزشی و پژوهشی بودند.
بدیهی است شناخت موانعی که گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره را به کاربرد رویکرد اسلامی کند می کنند، می تواند به تدوین راه کارهای مناسب برای ترغیب هرچه بیشتر دانشجویان به رویکرد اسلامی کمک کند.
طراحی و ساخت آزمونی برای صلاحیت های شناختی سواد ریاضی دانش آموزان ایرانی بر مبنای مطالعات پیزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان تأسیس آموزش رسمی در ایران، کاربردی بودن برنامهدرسی ریاضی، یکی از اهداف مورد تأکید نظام آموزشی بوده است. برای تعیین میزان تحقق چنین هدفی، داشتن آزمونی به منظور سنجش صلاحیت های دانش آموزان در به کارگیری ریاضی در زندگی واقعی، ضروری است. در دهه اخیر، مطالعه بین المللی پیزا در شماری از کشورهای جهان، باهدف سنجش میزان توانایی دانش آموزان 15 ساله در به کارگیری ریاضی برای حل مسائل دنیای واقعی و رویارویی با چالش های آن، صورت گرفته است. با توجه به چارچوب نظام مند پیزا و تعریف موردتوافق متخصصان آموزش ریاضی از کاربرد ریاضی در زندگی واقعی در قالب سازه سواد ریاضی»، این مطالعه می تواند معیار مناسبی برای سنجش سواد ریاضی دانش آموزان باشد. پژوهش حاضر، مراحل طراحی آزمون صلاحیت های شناختی سواد ریاضی دانش آموزان ایرانی را در پایان دوره آموزش عمومی و شروع پایه دهم، با رویکرد شناختی تشخیصی و با توجه به چارچوب مطالعات پیزا و دیدگاه دبیران ریاضی، تبیین می کند. سؤالات این آزمون، مبتنی بر سه مؤلفه سواد ریاضی شامل صورت بندی، به کارگیری و تفسیر است. همچنین شش صلاحیت شناختی شامل ارتباطات، ریاضی وار کردن، بازنمایی، استدلال، طراحی راهبرد برای حل مسئله و استفاده از زبان و عملیات نماد ین، رسمی و فنی از موارد مورد توجه در آزمون است. چهار زمینه شخصی، شغلی، اجتماعی و علمی و چهار حیطه محتواییِ تغییر و روابط، فضا و شکل، کمیت و عدم قطعیت، زمینه و فضای چژوهش را تعیین می کند.
از مولانا تا راجرز
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با تعهد سازمانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق عبارت بود از: بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با تعهد سازمانی معلمان. و اهداف جزئی آن عبارت بودند از : بررسی رابطه بین میزان تحول آفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی رابطه بین میزان تعاملگرایی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی تأثیر تعاملی تحول آفرینی و تعاملگرایی مدیران بر تعهد سازمانی معلمان، مقایسه میزان تحول آفرینی مدیران زن و مرد، مقایسه میزان تعاملگرایی مدیران زن و مرد و نیز بررسی اینکه ترتیب ابعاد رهبری تحول آفرین و تعاملگرا از جهت تأثیر بر تعهد سازمانی معلمان به چه صورت است.
به منظور دست یابی به پاسخ سؤالات مذکور پرسشنامه رهبری چند عاملی ( MLQ) که توسط بس ( 1985) تهیه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود و نیز توسط محقق ترجمه و مجدداً روایی و پایایی آن محاسبه گردید و مقیاس تعهد سازمانی که توسط مائودی، استیرزو پورتر (1974 ) تهیه و بوسیله مرتضوی ( 1372 ) ترجمه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود در بین 320 نفر از معلمان مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز توزیع گردید. پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو طرفه، آزمون تی برای گروههای مستقل و نیز رگرسیون چند متغیره نتایج زیر حاصل شد.
اثربخشی مداخله ترکیبی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) همراه با فنون رویارویی بر شدت علائم و ابعاد حساسیت اضطرابی بیماران در اختلال اضطراب فراگیر (GAD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر (GAD)یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در مراکز بالینی و همچنین جمعیت عمومی است که غالبا مزمن است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با فنون رویارویی بر شدت علائم اختلال GAD بود.
روش: این پژوهش به شکل تجربی به شیوه تک آزمودنی با کنترل خط پایه چندگانه همزمان و با پیگیری 6 هفته ای اجرا شد. 4 نفر زن مبتلا به اختلالات اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و بالینی ساختار یافته بر اساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM-V به روش نمونه گیری هدفمند از میان افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه و مرکز خدمات روانپزشکی شهر مهاباد انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان در پژوهش حاضر شرکت نمودند. اثربخشی پروتکل درمانی طی 3 مرحله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه ی اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) و پرسشنامه تجدید نظر شده حساسیت اضطرابی (ASI-R) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با فنون رویارویی بر شدت علائم اختلال GAD بر کاهش ابعاد حساسیت اضطرابی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر در بیماران مبتلا به این اختلال از نظر آماری (در سطح P<0/05) و بالینی معنی دار است.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با فنون رویارویی در کاهش شدت علائم و بهبود اختلال اضطراب فراگیر مؤثر است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی براصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل ودرمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی در بیماران مبتلا به اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل و مقایسه آن با درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه های آزمایشی شامل دو گروه درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل (12 نفر) و درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی (15 نفر) بود. هر دو گروه ده جلسه دو ساعته درمان را به صورت گروهی، یک بار در هفته دریافت کردند. 13 بیمار نیز در گروه کنترل (لیست انتظار) بودند. مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون،پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک برای سنجش شدت وسواس، باورهای وسواسی و افسردگی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندگانه در نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که طبق نمره مقیاس وسواس فکری- عملی ییل براون، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک، همدرمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل و همدرمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی نسبت به حالت لیست انتظار به طور معناداری مؤثرتر بودند و درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل به طور معنادار مؤثرتر از درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی بود. این برتری در پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشت. نتیجه گیری: برحسب یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل، نسبت به درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی، در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مؤثرتر می باشد.
آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند به مادران و تأثیر آن بر خشم و رابطه با فرزندان
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، برخی از پژوهشگران شیوه ارتباطی والدین و کودکان و تاثیر آن بر کنترل هیجانات را مورد پژوهش قرار داده اند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند بر خشم و رابطه مادران با فرزندان بوده است. در این پژوهش گروه نمونه به صورت در دسترس شامل 50 نفر از مادران دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی شهر تهران بود که برای شرکت در کارگاه تربیت کودک اندیشمند اعلام آمادگی نمودند. در این کارگاه ها مادران ضمن آگاهی از روش های مختلف کارآمد و ناکارآمد برخورد با رفتارهای کودک، تمرین هایی را برای بهبود سبک واکنش خود در مقابل رفتارهای چالش برانگیز کودکان انجام دادند. هدف کارگاه، بهبود سبک تربیتی مادران و استفاده از روش های تعاملی کارآمد مانند روش حل مسئله به جای روش های ناکارآمد مانند تنبیه و توبیخ بوده است. کارگاه ها در نُه جلسه بصورت یک جلسه دو ساعته در هفته برگزار می شد. ابزارهای استفاده شده شامل دو پرسشنامه سیاهه رابطه والد- کودک جرارد و سیاهه خشم حالت- صفت اسپیلبرگر بوده است. مادران در یک بررسی اولیه قبل از شروع کارگاه و همچنین در پایان دوره آموزشی به تکمیل پرسشنامه ها پرداختند. داده ها با استفاده از روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش برنامه تربیت کودک اندیشمند در بهبود خشم و رابطه مادران با فرزندانشان مؤثر بوده است.
مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی: