مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نگرش به ریاضی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، سودمندی سه روش تلقیح اجتماعی، ناهماهنگی شناختی، و بازسازی اسنادی در تغییر نگرش منفی به ریاضی، در دانش آموزان دختر دبیرستان های اصفهان بررسی و مقایسه شد. برای این کار، 100 دانش آموز که نگرش منفی به ریاضی داشتند به شیوه تصادفی گزیده و در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) دسته بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد گرچه هر سه روش در تغییر نگرش منفی به ریاضی موثر است، اما روش بازسازی اسنادی از شیوه های دیگر سودمندتر است.
ارتباط پیشرفت ریاضی دانش آموزان دختر و پسر ایرانی شرکت کننده در مطالعه تیمز2003 با متغیرهای فردی و خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مطالعه عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر و پسر ایرانی که در سومین مطالعه جهانی ریاضی (تیمز 2003) شرکت کرده بودند، انجام شد.
روش: در یک ارزیابی علی، از داده های به دست آمده از دانش آموزان دختر و پسر در سومین مطالعه جهانی ریاضی (تیمز 2003) استفاده شد. ارزیابی با استفاده از روش تحلیل مسیر و بررسی متغیرهای فردی مانند خودپنداره ریاضی و نگرش به ریاضی و متغیر وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده صورت گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای وضعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده، خودپنداره ریاضی و نگرش نسبت به ریاضی مجموعا 06/0% و 07/0% از واریانس پیشرفت ریاضی را به ترتیب در دختران و پسران دانش آموز ایرانی تبیین می کند. همچنین متغیرهای وضعیت اقتصادی - اجتماعی و خودپنداره ریاضی در دانش آموزان دختر ایرانی 025/0% و در دانش آموزان پسر ایرانی 16/0% از متغیر نگرش به ریاضی را تبیین می کند.
نتیجه گیری: متغیرهای خودپنداره ریاضی، نگرش به ریاضی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده می توانند اثرات مستقیم و غیر مستقیم قابل ملاحظه ای بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان دختر و پسر ایرانی شرکت کننده در تیمز 2003 داشته باشند.
اثربخشی روش تدریس جیگ ساو و سنتی بر اضطراب- نگرش و عملکرد درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
79 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مقایسه اثربخشی روش تدریس جیگ ساو و سنتی بر اضطراب ریاضی، نگرش به ریاضی و عملکرد درس ریاضی دانش آموزان نهم متوسطه اول شهرستان سردشت با استفاده از روش تحقیق شبه آزمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نهم متوسطه اول شهرستان سردشت به تعداد 682 نفر بود که 40 نفر در دو گروه 20 نفری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. روش: برای گردآوری داده ها از ﻣﻘیﺎس اﺿﻄﺮاب ریﺎﺿی ﺑﺎﻟﻮﮔﻠﻮ و زل ﻫﺎرت (2007)، مقیاس نگرش ریاضی فنما – شرمن (2000) و آزمون معلم ساخته عملکرد تحصیلی درس ریاضی استفاده شد و جهت آگاهی از میزان اثربخش بودن یا نبودن یادگیری مشارکتی از الگوی یادگیری مشارکتی جیگ ساو استفاده گردید. مداخله تدریس ریاضی با روش جیگ ساو به مدت 12 جلسه گروهی (هر هفته دو جلسه) به صورت جلسات 40 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون آنالیزکواریانس یکراهه با رعایت پیش فرض ها تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین الگوی یادگیری مشارکتی جیگ ساو و سنتی بر اضطراب ریاضی، نگرش به ریاضی و عملکرددرس ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد و نتیجه گیری می شود الگوی یادگیری مشارکتی جیگ ساو به عنوان یکی از روش های مؤثر در مدارس جهت کاهش اضطراب ریاضی، نگرش مثبت به ریاضی و افزایش عملکرددرس ریاضی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر استانداردهای فرایندی NCTM بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
195 - 214
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر استانداردهای فرایندی NCTM بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس ریاضی اجرا شد. پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش همه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 98-97 بود. از این جامعه، 100 نفر از چهار مدرسه هیئت امنایی (دو مدرسه پسرانه و دو مدرسه دخترانه) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه، دانش آموزان به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (50n=). مباحث منتخب به گروه آزمایش به مدت 8 هفته و در قالب 10 جلسه، با روش مبتنی بر استانداردهای فرآیندی توسط پژوهشگر آموزش داده شد. آموزش به گروه کنترل نیز به شیوه سنتی در مدت زمان مشابه توسط آموزگاران خودشان انجام گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه استاندارد نگرش به ریاضی آیکن و آزمون پیشرفت تحصیلی پژوهشگرساخته، انجام گرفت. روایی و پایایی پرسشنامه با مطالعه مقدماتی تأیید شد. روایی آزمون پیشرفت تحصیلی قبل و بعد از مداخله توسط تیم کارشناسان تأیید شد. نتایج نشان داد بعد از مداخله، روش مبتنی بر استانداردهای فرایندی به بهبود نگرش نسبت به ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل منجر می شود (001<sub>/</sub>0p <). این مطالعه اهمیت استفاده از استانداردهای فرایندی NCTM را در بهبود نگرش به درس ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم آشکار کرد. بر این اساس، پیشنهاد می شود، استانداردهای فرایندی NCTM در برنامه های آموزشی مدارس مورد توجه مدیران، معلمان و سایر برنامه ریزان آموزشی مدارس ابتدایی قرار گیرد.
اثربخشی تدریس تلقین زدایی مبتنی بر دو نیمکره مغز بر نگرش و اضطراب ریاضی دانش آموزان متوسطه اول (مطالعه ای از نوع تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش تدریس تلقین زدایی مبتنی بر دو نیمکره مغز بر نگرش و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با طرح مطالعات تک موردی بود. از میان دختران پایه هشتم شهر مشهد، دو آزمودنی با روش هدفمند جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. این دو آزمودنی به ترتیب 4 و 7 جلسه آموزش سنتی را دریافت و بعد از هر جلسه آزمون های نگرش و اضطراب ریاضی را تکمیل کردند. با استفاده از این داده ها، خط پایه برای هر دانش آموز تعیین شد. پس از مشخص شدن خط پایه هر دانش آموز؛ تنفس ریتمیک همراه با آموزش ریاضی به آزمودنی ها ارائه و از موسیقی و تن آرامی نیز بهره گیری شد. آزمودنی ها به ترتیب 6 و 3 جلسه با استفاده از این شیوه آموزش دیدند. در پایان هر جلسه از آزمونی ها خواسته شد به ابزارهای پژوهش پاسخ بدهند. همچنین برای پیگیری اثرات مداخله، آزمودنی حدود یک ماه پس از اتمام آموزش مجدداً به مقیاس های نگرش ریاضی و اضطراب پاسخ دادند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که روش آموزش تلقین زدایی مبتنی بر دو نیمکره مغز در افزایش نمرات نگرش به ریاضی (با شاخص های دلتای 68/48 و 11/3 به ترتیب برای دو آزمودنی) و کاهش نمرات اضطراب ریاضی (با شاخص های دلتای 18/2 و 2 به ترتیب برای دو آزمودنی) موثر بوده است. به طور کلی، نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر مثبت تدریس تلقین زدایی مبتنی بر دو نیمکره مغز بر نگرش به ریاضی و کاهش اضطراب ریاضی است.
تأثیر ادراک دانش آموزان از محیط کلاس و ارزشیابی بر نگرش به ریاضی با میانجی گیری خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
267 - 292
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری تأثیر ادراک دانش آموزان از محیط کلاس و ادراک از ارزیابی بر نگرش دانش آموزان به درس ریاضی با میانجیگری خودکارآمدی در مدارس متوسطه سطح دوم شهرستان نور می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری می باشد. با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای 281 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ادراک از محیط کلاس، ادرک از ارزیابی و خودکارآمدی با نگرش به ریاضی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که ضریب تاثیر ادراک از محیط کلاس بر نگرش در مدل معنادار نبوده اما ضریب تاثیر ادراک از ارزیابی روی نگرش مثبت و معنادار بود. هم چنین نتایج نشان داد که خودکارآمدی بین ادراک از ارزیابی و نگرش به ریاضی نقش میانجی داشته اما بین ادراک از محیط کلاس و نگرش نقش میانجی نداشته است.
اثربخشی آموزش حافظه کاری بر حل مسأله، بازداری شناختی، نگرش به ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
74 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری بر بهبود حل مسأله، بازداری شناختی، نگرش به ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی بود.
روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال یادگیری ریاضی دوره ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 1400-1401 به این مراکز مراجعه نموده اند. در این راستا 30 نفر از دانش آموزان به روش هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی مداخلات مبتنی بر حافظه کاری را در 14 جلسه و به مدت 60 دقیقه دریافت کردند. آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش، به پرسشنامه های حل مسأله محقق ساخته، آزمون استروپ عددی جان رایدلی (1935)، نگرش به ریاضی آیکن (1971) و اضطراب ریاضی چیو و هنری (1990) پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش مبتنی بر حافظه کاری بر افزایش مهارت حل مسأله، کاهش بازداری شناختی، افزایش نگرش به ریاضی و کاهش اضطراب ریاضی در سطح (01/0) اثربخش و معنادار بود.
نتیجه گیری: بنابراین بر اساس اثربخش بودن آموزش مبتنی بر حافظه کاری بر متغیرهای شناختی- عاطفی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی، این مداخله می تواند در بهبود این مهارت ها در دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی کمک نماید.