فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۷٬۳۶۱ تا ۲۷٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اختلالات رفتاری و ارتباط مادر- کودک در کودکان دیابتی و عادی شهر اصفهان انجام شد.روش: این مطالعه مقطعی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش همه کودکان دیابتی شهر اصفهان در سال 2018 و کودکان عادی همتاشده با آنها بودند. نمونه پژوهش 100 کودک (50 دیابتی و 50 عادی) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزارهای پژوهش چک لیست رفتاری کودک (آخنباخ، 1992) و مقیاس ارتباط مادر- کودک (یوسفی، 2014) بودند. داده ها با روش های خی دو و تحلیل واریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که کودکان دیابتی و عادی در اختلالات رفتاری و ارتباط مادر- کودک با هم تفاوت معنی داری داشتند؛ به عبارت دیگر، کودکان دیابتی در مقایسه با کودکان عادی دارای اختلالات رفتاری (و ابعاد آن شامل اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده) بیشتر و ارتباط مادر- کودک ضعیف تری بودند (05/0p < ).نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که دیابت نقش موثری در افزایش اختلالات رفتاری و کاهش ارتباط مادر- کودک دارد، لذا برنامه ریزی برای انجام مداخلات روانشناختی جهت بهبود ویژگی های کودکان دیابتی ضروری است.
مقایسه ی هوش معنوی وخودانضباطی پرستاران زن و مرد در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از هوش معنوی و خودانضباطی تأثیر بسزایی در خدمات رسانی کادر درمانی به بیماران دارد و دارا بودن این ویژگی در پرستاران بخش ویژه از اهمیت بیش تری برخوردار است . بنابراین در این پژوهش به بررسی هوش معنوی و خودانضباطی در مردان و زنان پرستارشاغل در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران پرداخته شده است. مواد و روش ها: مطالعه به صورت توصیفی- مقایسه یی است که بر روی 180 نفر از پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستان های دانشگاهی تهران، به صورت تصادفی- خوشه یی چند مرحله یی انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه ی خودانضباطی و پرسش نامه ی هوش معنوی استفاده شد. در نهایت، تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چندمتغیری(MANOVA) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پرستاران بخش ویژه و عمومی، از نظر هوش معنوی و خودانضباطی وجود ندارد(p<0.05). همچنین، تفاوت گروه های زن و مرد از نظر هوش معنوی معنی دار نیست(p<0.05)؛ اما تفاوت دو گروه زن و مرد پرستار، از نظر متغیرهای خودانضباطی معنی دار است(p<0.05) و زنان از خودانضباطی بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه های پژوهش حاضر، می توان گفت که خودانضباطی و هوش معنوی در کار با بیماران در بخش های درمانی، از متغیرهای روان شناختی مؤثر است و در امر آموزش و به کارگماری پرستاران باید به این موردهای خاص، توجه ویژه داشت.
رابطه منش های اخلاقی و پرخاشگری در دانشجویان: نقش واسطه ای هیجانات شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هیجانات شرم و گناه در رابطه بین منش های اخلاقی و پرخاشگری بود.
روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش 343 دانشجوی (142 مرد، 193 زن و 8 نفر جنسیت خود را مشخص نکرده بودند) دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1398 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس منش های اخلاقی (خرمائی و قائمی، 1397)، پرسشنامه شرم و گناه (کوهن و همکاران، 2011) و مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) را کامل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها : نتایج روابط ساختاری نشان داد که منش های بخشش گرا و پارسایانه به گونه منفی پرخاشگری را پیش بینی می کنند و منش وظیفه گرا به گونه مثبت پیش بینی کننده پرخاشگری است. براساس یافته ها منش های صداقت گرا، آداب گرا و وظیفه گرا به شکل مثبت احساس گناه را پیش بینی می کنند، منش آداب گرا نیز به شکل منفی احساس شرم را پیش بینی می کند و منش پارسایانه رابطه مثبتی با احساس شرم دارد. همچنین، احساس شرم به شکل مثبت و احساس گناه به شکل منفی پرخاشگری را پیش بینی کردند. علاوه بر این، نقش واسطه ای هیجانات شرم و گناه در رابطه بین منش های اخلاقی و پرخاشگری تأیید شد (05/ > p).
نتیجه گیری : در مجموع، یافته ها نشان داد که منش های اخلاقی و هیجان گناه پرخاشگری را کاهش می دهند.
The Effectiveness of Wells’ Meta-cognitive Therapy on Improvement of the Emotional Intelligence Levels of Male Students of high schools in Khoramabad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the current study was to investigate the effectiveness of Wells’ meta-cognitive therapy on improvement of the level of emotional intelligence on male students of high school in Khoramabad, during the academic year of 2018-2019. The statistical Population of the study consisted of all the male students of high schools in Khoramabad. The study sample consisted of 30 students that were selected by multiphasic cluster sampling. The 30 selected subjects were randomly assigned into two groups of control and experimental; the experimental group received 7 sessions of Wells’ meta-cognitive therapy. Both groups were evaluated in three stages of pretest-posttest and follow-up. The study instruments consisted of Bar-On Emotional Intelligence-Inventory. The collected data were analyzed using descriptive statistical and inferential statistical and using the SPSS software. The Statistical results indicated that Wells’ meta-cognitive therapy was effective on improvement of the emotional intelligence level. Findings obtained from analysis of variance with repeated measures indicated that Wells’ metacognitive therapy is effective on improving the level of emotional intelligence of male students in high schools in Khorramabad (P≥0.001). According to the results of this study, the Wells’ metacognitive therapy can be used to improve the level of emotional intelligence of students.
نقش تشخیصی فراشناخت، طرحواره هیجانی و ذهن خوانی در تمایز بین افسردگی یک قطبی و دوقطبی با رویکردی شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فراشناخت، طرحواره هیجانی و ذهن خوانی در تمایز بین افسردگی یک قطبی و دوقطبی با تکیه بر رویکردهای شناختی است. روش: پژوهش حاضر به طرح های علّی - مقایسه ای تعلّق دارد. جامعه آماری را کلّیّه افراد مبتلا به افسردگی یک قطبی و اختلال دوقطبی بیمارستان روان پزشکی رازی در سال 1398 تشکیل می دادند. بر اساس معیارهای ورود و خروج، به روش نمونه گیری در دسترس، 65 بیمار در گروه بالینی و 40 نفر در گروه شاهد انتخاب شدند. هر سه گروه با مقیاس باورهای فراشناختی ولز (MCQ، 1997)، مقیاس طوحواره هیجانی لیهی (LESS، 2002) و آزمون ذهن خوانی به وسیله چشم ها بارون- کوهن (RMET، 2001) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، داده ها در برنامه SPSS.v21 با استفاده از تحلیل واربانس چندمتغیّره و تحلیل تابع تشخیص تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین سه گروه از نظر متغیرهای فراشناخت (42/34=F، 000/0=P)، طرحواره هیجانی (23/58=F، 000/0=P) و ذهن خوانی (02/13=F، 000/0=P) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). با استفاده از تحلیل تابع تشخیص دو تابع شکل گرفت که ارزش ویژه آن ها دو گروه بهنجار و بالینی و یک قطبی و دوقطبی را از هم تفکیک می کند. ماتریس ساختار دو گروه بهنجار و بالینی از طریق متغیر شرم و گناه (321/0=FC) به خوبی قابل تشخیص هستند. همچنین، در تمایز بین افسردگی یک قطبی و اختلال دوقطبی باورهای نگرانی منفی (405/0=FC) و پذیرش احساسات (310/0=FC) نقش مهمّی در تشخیص این دو اختلال از یکدیگر دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت عوامل شناختی نقش مهمی در ابتلا به افسردگی یک قطبی و دوقطبی دارند و بر اساس آن می توان افراد مبتلا را از افراد عادی متمایز کرد. مضامین نظری و کاربردی نتایج در پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
سبک زندگی اسلامی در همه گیری جهانی کرونا سبک زندگی اسلامی و کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
162-175
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری کرونا اگرچه در ظاهر ماهیتی صرفاً پزشکی دارد، اما پدیده ای چند بُعدی است که تغییرات سریع در ابعاد و سبک زندگی افراد ایجاد کرده است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی سبک زندگی اسلامی در دوران کرونا بود.
ارتباط ساختاری کمال گرایی بر اضطراب پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی گر هوش معنوی و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب پیشرفت تحصیلی به عنوان یک مسئله آموزشی همه ابعاد سیستم آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد. این سازه به یک نگرانی جهانی در محیط های آموزشی کنونی تبدیل شده است و در نظام های آموزشی گستره قابل توجهی دارد. مسئله این است روابط متغیرهای مختلفی با اضطراب پیشرفت تحصیلی تأیید شده است. اما روابط متغیرهایی مانند کمال گرایی، هوش معنوی و شادکامی در قالب روابط ساختاری مغفول واقع شده است و در این زمینه شکاف تحقیقاتی عمده ای وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری کمال گرایی با اضطراب پیشرفت تحصیلی براساس نقش واسطه گری هوش معنوی و شادکامی در طلاب شهر باب ل انجام شد. روش: جامعه آماری کلیه طلاب پسر شهر بابل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که تعداد 220 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004)، هوش معنوی (عبداله زاده و همکاران، 1387)، شادکامی (آکسفورد، 1989) و اضطراب پیشرفت تحصیلی (الپرت و هابر، 1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح آماری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل مفهومی برازش قابل قبولی داشته و مورد تأیید قرار گرفت. مطابق با مدل ساختاری پژوهش کمال گرایی، اثر معناداری بر روی هوش معنوی، شادکامی و اضطراب پیشرفت تحصیلی، هوش معنوی و شادکامی بر روی اضطراب پیشرفت تحصیلی داشت. هم چنین هوش معنوی و شادکامی در ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب پیشرفت تحصیلی نقش میانجی داشتند (0/01<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد کرد به منظور کاهش اضطراب پیشرفت تحصیلی طلاب می توان از مداخله هایی که در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار خود نسبت به اضطراب تحصیلی هدایت می کنند، استفاده شود.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه محیطی چالش انگیز است که می تواند واکنش های متفاوتی را در دانشجویان ایجاد کند. از طرفی، فقدان مهارت ها و توانایی های عاطفی، روانی و اجتماعی دانشجویان را در مواجهه با مسائل و مشکلات آسیب پذیر نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری قرار می دهد. هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و دوره پیگیری با گروه کنترل بود. یک نمونه 50 نفری از دانشجویان دختر دانشگاه های آمل در سال تحصیلی 98-1397 به روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد هفته ای یک بار در 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار گردید اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار شامل پرسشنامه تنظیم هیجان فرم کوتاه ( Garnefski و Kraaij ، 2006)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی ( Luthans و همکاران، 2007) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای ( Folkman و Lazarus ، 1988) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه های روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان مؤثر بوده است (0001/0 < P ) و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز بر هر سه متغیر پایدار ماند (0001/0 P< ). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر قابل توجه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله ای دانشجویان، استفاده از این روش های مفید به کلیه مشاوران و دست اندرکاران درمان های روان شناختی و مسئولین دانشگاه ها توصیه می شود.
رابطه بین مکانیسم های دفاعی و سبک های هویت با تاب آوری در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
199 - 222
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مکانیسم های دفاعی و سبک های هویت با تاب آوری در اوایل و اواخر نوجوانی است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. بر همین اساس، از بین کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهرستان جم در سال تحصیلی جاری، تعداد 300 نفر (150 دختر و 150 پسر)، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از آن ها خواسته شد تا پرسشنامه های سبک های هویت، مکانیسم های دفاعی و مقیاس تاب آوری را تکمیل نمایند. یافته ها: نتایج به طور کلی نشان داد که بین سبک هویت اطلاعاتی، سبک هویت سردرگم/اجتنابی و هنجاری با تاب آوری رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد. بین جرئت ورزی با تاب آوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سرسختی با تاب آوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مکانیسم های دفاعی رشد یافته با تاب آوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مکانیسم های دفاعی رشد نایافته با تاب آوری رابطه معناداری وجود ندارد. بین مکانیسم دفاعی روان آزرده با تاب آوری رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نشان داده شد که میانگین سبک هویت اطلاعاتی در اواخر دوره نوجوانی افزایش می یابد و بین نوجوانان دختر و پسر از نظر متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که جرئت ورزی و سپس سرسختی و مکانیسم های دفاعی رشد یافته مهم ترین پیش بین های تاب آوری نوجوانان هستند..
بررسی رابطه بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی با راهکارهای شناختی-هیجانی در بین دانشجویان پزشکی کارآموز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57-70
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت روان و ارتقای آن در سطح جامعه از مهم ترین پیام ها و وظایفی است که سازمان بهداشت جهانی بر عهده همه دولت ها گذاشته است. همچنین جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار و شناخت است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی با راهکارهای شناختی-هیجانی در بین دانشجویان رشته پزشکی کارآموز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که از بین 12 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پنج بیمارستان؛ و از بین تمام کلاس های آموزشی بیمارستان، دو کلاس و در هر کلاس دوسوم دانشجویان به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های پژوهش بین 200 نفر از آنان توزیع و 150 پرسش نامه کامل و صحیح دریافت شد. ابزارهای استفاده شده شامل سنجش سریع علائم سطح اول DSM-5، پرسش نامه جهت گیری مذهبی و پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود و برای تحلیل داده ها نیز از روش های آماری توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سلامت روان با تنظیم شناختی-هیجانی رابطه منفی معنادار و بین جهت گیری مذهبی با تنظیم شناختی-هیجانی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی و بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی درونی نیز رابطه معناداری وجود داشت ولی بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که سلامت روان و جهت گیری مذهبی عواملی مهم در رابطه با استفاده از راهکارهای شناختی-هیجانی هستند.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خودمراقبتی (رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪای، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ، ﮐﻨﺘﺮل ﻗﻨﺪﺧﻮن، ﻣﺮاﻗﺒﺖ از ﭘﺎ و ﺗﺒﻌﯿﺖ داروﯾﯽ ﺑﯿﻤﺎران) در زنان مبتلاء به دیابت نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در افراد مبتلا به دیابت نوع دوم انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در کلینیک پارسیان اسلام شهر در سال 1398 تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 60 دقیقه ای و گروه رفتار درمانی عقلانی هیجانی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی دیابتی (توبرت و گلاسکو، 1994) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم را بهبود بخشیدند (05/0p<)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد دارای تأثیر بیشتری بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم داشت. به علاوه درمرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p<) بیانگر پایداری تغییرات مداخله است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان پذیرش و تعهد و رفتار درمانی عقلانی هیجانی، مداخلات موثری در افزایش رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت داشتند
ارتباط ساختاری طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربی با رفتارهای خود آسیب رسان: نقش میانجی گری اعتیاد به تلفن هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۵۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط ساختاری طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربی با رفتارهای خودآسیب رسان با نقش میانجی اعتیاد به تلفن هوشمند می باشد. پژوهش از نوع همبستگی و تحلبل مسیر و جامعه مورد بررسی کلیه زنان و مردان بین ۱۳ تا ۳۰ سال ساکن شهر اهواز و در مرداد تا مهرماه سال 1400بوده است که از بین آنان نمونه ای با حجم 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل سیاهه رفتار خودآسیب رسان (SHI، سانسون و همکاران، 1998)، پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه (سواری، 1392)، پرسشنامه اجتناب تجربی (AISS، آرنت، 1994) و پرسشنامه طرحواره های هیجانی (LESS، لیهی، 2002) بود. یافته های پژوهش نشان داد همه ضرایب مسیر مربوط به مدل نهایی و اثرات مستقیم و غیرمستقیم (به جز مسیر طرحواره های هیجانی سازگار به رفتارهای خودآسیب رسان) در سطح 05/0 P≤معنی دار هستند و مدل از برازش مطلوبی برخودار بود. می توان نتیجه گرفت طرحواره هیجانی و اجتناب تجربی از طریق اعتیاد به تلفن همراه هوشمند باعث رفتارهای خودآسیب رسان در افراد می شود.
مدلی نوین در باره نقش سرمایه گذاری نرم اجتماعی بر عملکرد معلمان: مطالعه موردی رابطه سرمایه-گذاری جمعی اجتماعی با سرمایه گذاری جمعی عاطفی و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
95 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نگاه سرمایه ای به ظرفیت های انسان، طی سال های اخیر همسو با گسترش رویکرد مثبت نگر در روان شناسی گسترش چشمگیری پیدا کرده است. این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری رابطه سرمایه گذاری جمعی اجتماعی با سرمایه گذاری جمعی عاطفی و عملکرد شغلی اجرا شد. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را معلمان مقطع ابتدایی منطقه برخوار در شهر اصفهان تشکیل دادند که از بین آن ها دویست و نود نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه گذاری جمعی اجتماعی (گل پرور، 1396)، پرسشنامه سرمایه گذاری جمعی عاطفی (گل پرور، 1397) و پرسشنامه عملکرد شغلی (ویگوداگادت و همکاران، 2007) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگو-سازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرمایه گذاری جمعی اجتماعی با سرمایه جمعی عاطفی و عملکرد شغلی و بین سرمایه گذاری جمعی عاطفی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار ( 01/0p<) وجود دارد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای نشان داد که سرمایه گذاری جمعی عاطفی متغیر واسطه ای کامل در رابطه سرمایه گذاری جمعی اجتماعی با عملکرد شغلی است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در مجموع نشان می دهد که از طریق سرمایه گذاری جمعی اجتماعی و سرمایه-گذاری جمعی عاطفی می توان عملکرد شغلی معلمان را ارتقاء بخشید.
ساختار عاملی و اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیرشغلی در بین دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: رسالت مسیر شغلی هر فرد بر عملکرد شغلی او تاثیر دارد به خصوص در مشاغل پزشکی که با انسان سر و کار دارند داشتن رسالت مسیر شغلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به عدم وجود ابزار بومی در جهت سنجش رسالت مسیر شغلی هدف این مطالعه ساختار عاملی و اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیر شغلی (CVQ) در بین دانشجویان پزشکی در ایران است. مواد و روش ها :مطالعه حاضر یک مطالعه روش شناسی و از نوع مطالعات روانسنجی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه اصفهان بود که تعداد 245 نفر از آنها با استفاده از جدول یا فرمول مورگان به صورت تصادفی انتخاب و نسخه فارسی مقیاس 24 ماده ای رسالت مسیر شغلی (CVQ) دیک و دافی که شامل 6 عامل بود بین انها توزیع گردید. این مقیاس ابتدا به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد و سپس جمعی از متخصصان ، پرسشنامه را برای تعیین حساسیت های فرهنگی، وضوح سؤالات، موارد اختلاف و خطاهای موجود در معنایابی بررسی کردند . یافته ها : ترتیب فاکتورها عیناً با آن چیزی که در روان سنجی نسخه انگلیسی زبان جدا شده بود، مطابقت داشت . ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه77/ و برای خرده مقیاس ها از79/ تا 85/ متغیر بود. همه موارد همبستگی مورد-کلی قابل قبولی داشتند. نتایج آزمون - بازآزمون نشان دهنده ثبات برای مقیاس رسالت مسیر شغلی و خرده مقیاس های آن بود. تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر 6 خرده مقیاس قابل قبولی بود. استنتاج: نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیر شغلی(CVQ) روایی و پایایی خوبی را نشان داده است.
Effectiveness of Acceptance and Commitment Based Therapy on Psychological Capital in Mothers of Children with Autism Spectrum Disorders(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of acceptance and commitment therapy on the psychological capital of mothers with children with an autism spectrum disorder. This research is methodically classified as experimental research and had a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of this study included all mothers of children with autism spectrum disorders in medical and rehabilitation centers in Semnan in 2018. Twenty mothers with children with autism spectrum disorder were selected as the research sample by available sampling method and were randomly assigned to the experimental (n = 10) and control (n = 10) groups. Initially, both groups were evaluated by an autism questionnaire. Then, the intervention program based on acceptance and commitment was performed in 10 sessions of 45 minutes and 2 times a week by the researcher on the experimental group. While the control group did not receive such intervention. Analysis of covariance was used to analyze the data. The results showed that treatment based on acceptance and commitment has improved the psychological capital of mothers.
مدل یابی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
209 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی انجام شد.روش:پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی دانشگاه ارومیه بود که از میان آنها 217 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل گردید.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که رهبری اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی، پاسخگویی فردی و جو اخلاقی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین جو اخلاقی برمسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر مستقیم و مثبت دارد. در عین حال رهبری اخلاقی با میانجیگری جو اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که رهبری اخلاقی بیشترین ارتباط را با جو اخلاقی دارد. همچنین با تایید نقش میانجی جو اخلاقی، رهبری اخلاقی دارای اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر پاسخگویی فردی و مسئولیت پذیری اجتماعی می باشد.
اثر تعدیل کنندگی کمال گرایی برارتباط بین فشار فرهنگی اجتماعی و نارضایتی از تصویر بدن.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
123-139
حوزههای تخصصی:
ژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده کمال گرایی (اجتماع مدار، خودمدار و دگرمدار) در ارتباط بین فشار فرهنگی _ اجتماعی ادراک شده و نارضایتی از تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. روش: 164 دانشجوی دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف انتخاب شدند و پرسش نامه کمال گرایی چندبعدی فلت و هویت، مقیاس روابط چندبعدی خودبدنی بارون و کش و مقیاس فشار فرهنگی _ اجتماعی ادراک شده استیس و بیرمن را تکمیل کردند. نتایج با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین فشار فرهنگی _ اجتماعی ادراک شده و نارضایتی از تصویر بدنی رابطه معنادار وجود داشت. متغیر کمال گرایی در دو بعد اجتماع مدار و خودمدار تغییرات معنی داری در نارضایتی از تصویر بدنی ایجاد کرد ولی کمال گرایی دگرمدار تغییر معنی دار ایجاد نکرد. نتیجه گیری: فشار فرهنگی _ اجتماعی ادراک شده در مقایسه با کمال گرایی، مقدار بیشتری از تغییرات نارضایتی از تصویر بدنی دانشجویان را پیش بینی می کند و این یافته ها در تبیین نارضایتی از تصویر بدنی واجد اهمیت است.
تحلیل محتوای هوش معنوی در کتاب فارسی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۰۶-۳۹۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهمترین برنامه درسی در کشور ما، برنامه درسی فارسی است که از کلاس اول تا پایان متوسطه به صورت مستقیم جزء موضوعات درسی همه دانش آموزان است. هدف از تحقیق حاضر بررسی وتحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی با رویکرد مکاشفه هوش معنوی و فراهم آوردن اطلاعات و ارائه پیشنهادهایی به برنامه ریزان به منظور بهبود واصلاح این کتاب بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل محتوا کیفی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت بوده است ازکتاب فارسی چهارم ابتدایی می باشد . برای بررسی داده ها و اطلاعات از روشهای آمار توصیفی و محاسبه ضریب انتروپی بر اساس فرمول شانون استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد نشان داد که بیشترین وزن مربوط به حس معنا بخشیدن به زندگی ، احترام ومهربانی ، ارزش افرینی ، مثبت اندیشی وتعالی محوری بوده است. نتیجه گیری: مولفه های اثرگذار در تقویت هوش ممعنوی شامل معنا بخشیدن به زندگی وادراک تعالی افرینی وارزش افرینی وتقویت مثبت اندیشی بدست آمده است. بنابراین، هوش معنوی باید یکی از کارکردهایی باشد که کارشناسان برنامه ریزی درسی آموزش وپرورش در کتاب های درسی باید توسعه دهند.زمینه و هدف: یکی از مهمترین برنامه درسی در کشور ما، برنامه درسی فارسی است که از کلاس اول تا پایان متوسطه به صورت مستقیم جزء موضوعات درسی همه دانش آموزان است. هدف از تحقیق حاضر بررسی وتحلیل محتوای کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی با رویکرد مکاشفه هوش معنوی و فراهم آوردن اطلاعات و ارائه پیشنهادهایی به برنامه ریزان به منظور بهبود واصلاح این کتاب بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل محتوا کیفی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت بوده است ازکتاب فارسی چهارم ابتدایی می باشد . برای بررسی داده ها و اطلاعات از روشهای آمار توصیفی و محاسبه ضریب انتروپی بر اساس فرمول شانون استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد نشان داد که بیشترین وزن مربوط به حس معنا بخشیدن به زندگی ، احترام ومهربانی ، ارزش افرینی ، مثبت اندیشی وتعالی محوری بوده است. نتیجه گیری: مولفه های اثرگذار در تقویت هوش ممعنوی شامل معنا بخشیدن به زندگی وادراک تعالی افرینی وارزش افرینی وتقویت مثبت اندیشی بدست آمده است. بنابراین، هوش معنوی باید یکی از کارکردهایی باشد که کارشناسان برنامه ریزی درسی آموزش وپرورش در کتاب های درسی باید توسعه دهند.
مقایسه رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری در بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول دهه گذشته، استفاده از داروهای استروئیدی در میان ورزشکاران، به ویژه بدنسازانی که به صورت حرفه ای فعالیت می کنند، افزایش یافته است . از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری در بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران پرورش اندام مرد شهر رشت در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه ای به حجم 150 (75 بدنساز طبیعی و 75 بدنساز استروئیدی) به صورت هدفمند انتخاب شد و سپس داده ها با استفاده از پرسش نامه های رگه های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر (2010) و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت ( 1994) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد، در رگه های تاریک شخصیت و سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی تفاوت معنی داری وجود دارد. بر این اساس مشخص گردید بدنسازان استروئیدی در مقایسه با بدنسازان طبیعی دارای سیستم بازداری رفتاری کمتر و سیستم فعال سازی رفتاری بیشتری هستند. همچنین، در مؤلفه های صفات تاریک شخصیت، بدنسازان استروئیدی خودشیفتگی، ماکیاولیسم و رفتار ضد اجتماعی بیشتری را نشان دادند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان با اجرای برنامه ها و مداخلات، موجب کنترل سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و کاهش رگه های تاریک شخصیت در بدنسازان استروئیدی شد.
مقایسه وضعیت غرقگی در کشتی گیران آماتور و نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از روانشناسی مثبت به منظور عملکرد مطلوب و رسیدن به اوج اجرا در حوزه ورزش همواره شایان توجه بوده است. با وجود این، درک دقیقی از برخی تجارب ذهنی آن، همچون غرقگی دردسترس نیست. هدف این مطالعه، مقایسه وضعیت غرقگی کشتی گیران آماتور و نخبه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر را 56 ورزشکار کشتی گیر حاضر در ششمین دوره کشتی فرنگی و آزاد جام باشگاههای جهان (2020) و 56 کشتی گیر آماتور از شهرهای مختلف ایران تشکیل داد. به منظور سنجش میزان تجربه غرقگی ورزشکاران از پرسشنامه مقیاس حالتی غرقگی استفاده شد. نتایج نشان دادند نمره کلی غرقگی کشتی گیران نخبه به طور معنی داری بالاتر از کشتی گیران آماتور بود. همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان دادند در بین ابعاد 9 گانه غرقگی، بعد تعادل چالش مهارت، اقدام عمل آگاهی، اهداف روشن، بازخورد نامبهم، تمرکز بر تکلیف، احساس کنترل و از دست دادن خودآگاهی در کشتی گیران حرفه ای به طور معنی داری از کشتی گیران آماتور بیشتر بود. درخصوص بعد انتقال زمان و تجربه خودانگیختگی نیز بین کشتی گیران حرفه ای و آماتور تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تمرکز تحقیقاتی بیشتر بر وضعیت غرقگی ورزشکاران به عنوان مؤلفه ای از فاکتورهای روانشناختی که انتظار می رود با سطح مهارت در ارتباط باشد، مربیان و روانشناسان ورزشی را برای رساندن ورزشکاران به اوج اجرا و عملکرد مطلوب کمک می کند.