فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
اثر اضطراب و نحوه ارایه تکالیف بر کارآمدی پردازش و عملکرد عناصر حافظه فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثر اضطراب صفت بر تکالیفی است که به عنصر واج شناختی و دیداری - فضایی حافظه فعال مربوط می شود تا نظریه کارآمدی پردازش آیزنک و کالو (PET) که بیان می کند ""عناصر واج شناختی و اجرایی مرکزی حافظه فعال در فهم ارتباط میان اضطراب و عملکرد اهمیت دارند"" را مورد آزمون قرار دهد.
روش: 160 نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه، بخش صفت سیاهه اضطراب حالت - صفت اسپیلبرگر را تکمیل و از بین آنها 25 درصد بالای توزیع (24 نفر) و 25 درصد پایین توزیع (24 نفر) بعنوان افراد با اضطراب صفت بالا و اضطراب صفت پایین انتخاب شدند. هر دو گروه در معرض برنامه تهدید خود قرار گرفتند و بر اساس نحوه ارایه تکالیف (کلامی – دیداری / دیداری - کلامی) در 4 گروه بطور تصادفی جایگزین شدند و دو تکلیف حافظه فعال به آنها ارایه شد. تعداد پاسخ های صحیح به عنوان نتیجه عملکرد و زمان و میزان تلاش ذهنی صرف شده برای انجام تکلیف به عنوان شاخص کارآمدی پردازش در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از اثرگذاری اضطراب صفت بر میزان تلاش ذهنی، زمان صرف شده و تعداد پاسخ های صحیح در تکلیف کلامی و بر میزان زمان صرف شده در تکلیف دیداری بود. اثر تعاملی اضطراب و نحوه ارایه تکلیف تنها بر میزان زمان صرف شده در تکلیف دیداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که اضطراب، عملکرد و کارآمدی پردازش را در تکلیف کلامی بیشتر از تکلیف دیداری کاهش داد. همچنین کارآمدی پردازش گروه دارای اضطراب بالا زمانی که تکلیف دیداری را به عنوان تکلیف دوم دریافت کرد کاهش یافت.
تحلیل اجتماعی خشونت شوهران علیه زنان: مدلی نظری و آزمونی تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، خشونت شوهران علیه زنان تبدیل به مسئله ای فراگیر شده است که مرزهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را درنوردیده است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت شوهران علیه زنان در شهر تهران بوده است. برای نیل به این منظور از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسش نامه در جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شده است که روایی ابزار سنجش متغیر وابسته (91/0=α) و اعتبار آن از طریق اعتبار سازه و اعتبار محتوا تأیید شده است. جمعیت تحقیق را کلیه زنان 15-45 سالة متأهل ساکن منطقة 4 شهر تهران تشکیل داده اند که در مجموع 400 نفر از این زنان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی خشونت شوهران علیه زنان، از چهارچوب نظری دربرگیرندة نظریات پدرسالاری، یادگیری اجتماعی و منابع استفاده شده است و متغیرهای مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (خشونت شوهران علیه زنان) بوده اند، شامل منابع حمایتی اجتماعی، پذیرش نقش های جنسیتی، قدرت زن در ساختار خانواده، خشونت پذیری، خشونت در خانواده خاستگاه و پایگاه اجتماعی- اقتصادی نسبی زوجین بوده است. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، از میان شش متغیر مستقل، متغیر قدرت زن در ساختار خانواده با ضریب تأثیر رگرسیونی (43/0- =β)، مهمترین تبیین کنندة خشونت شوهران علیه زنان بوده و متغیرهای خشونت در خانوادة خاستگاه، خشونت پذیری، منابع حمایتی اجتماعی، پذیرش نقش های جنسیتی و پایگاه اجتماعی - اقتصادی نسبی زوجین از لحاظ تبیین متغیر وابسته، به ترتیب، در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
اثربخشی مداخله ترکیبی درمان دلبستگی و آموزش فرزندپروری در مادران دلبسته ناایمن بر نشانه های کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی بر علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه که مادران آنها سبک دلبستگی ناایمن داشتند پرداخت.
روش: برای انجام مطالعه از بین مراجعه کنندگان به مرکز آموزشی درمانی رفیده شش مادر که فرزند مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه داشتند، سبک دلبستگی آنها ناایمن بود و نمره افسردگی آنها در پرسشنامه افسردگی بک کمتر از21 بود انتخاب و با ترتیب تصادفی و به صورت پله ای وارد مطالعه شدند. اندازه گیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک و چک لیست علائم فزون کنشی انجام شد. هر یک از مادران 10 جلسه مداخله دلبستگی و 6 جلسه آموزش فرزندپروری دریافت کردند.
یافته ها: میزان کاهش علائم فزون کنشی کودکان گزارش شده توسط آزمودنیها در کل مطالعه از حدود 4% تا 26% بود.
نتیجه گیری: مداخله انجام شده در کاهش علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه در مادران دلبسته ناایمن مؤثر بود ولی میزان کاهش علائم در آزمودنیهای مختلف، متفاوت بود.
عوامل خطرساز شناختی درد در سزارین: مقایسه بیمارستان های خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه متغیرهای شناختی ترس از درد، فاجعه سازی درد، شناخت فاجعه آمیز شده و ترس از زایمان در بیمارستان های خصوصی و دولتی می باشد.
روش: بدین منظور 300 نفر از زنان باردار انتخاب شدند و بر اساس شرایط جمعیت شناختی سن، تحصیلات، ماه بارداری، تجربه زایمان، تجربه سزارین، نوع بیمارستان و تمایل به زایمان سزارین، مورد همتا سازی قرار گرفتند. از پرسشنامه های ترس از درد، نگرش نسبت به زایمان، فاجعه سازی درد و شناخت فاجعه آمیز شده استفاده شد.
یافته ها: نتایج تفاوت معنادار را برای متغیرهای ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده و ترس از زایمان را در دو گروه نشان داد، در حالیکه تفاوت معنادار در مورد متغیرهای دیگر مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد می کند که متغیرهای ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده، متغیرهای شناختی مهم هستند که با افزایش زایمان سزارین در بیمارستان های خصوصی مرتبط هستند. همچنین احتمالاً، ترس از درد، شناخت فاجعه آمیز شده می توانند خطر افزایش زایمان های غیر ضروری سزارین را در بین زنان باردار افزایش دهند.
نقش پیش بینی کننده سبک های فرزندپروری و حرمت خود در شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس حرمت خود و سبک های فرزندپروری در دانشجویان بود. بدین منظور 350 نفراز دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیرى خوشه اى تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های حرمت خود روزنبرگ، شیوه های فرزند پروری بورای (فرم مادر) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تعیین و تحلیل رابطه بین متغیرها و پیش بینی تغییرات شادکامی، روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری قاطع با حرمت خود و شادکامی رابطه معنادار دارد. بین سبک مستبدانه و شادکامی رابطه منفی معنادار یافت شد. همچنین بین دختران و پسران در نمره شادکامی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. آشکار شد که حرمت خود و سبک فرزند پروری مقتدرانه به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین شادکامی دارند. در مجموع نتایج حاکی از آن است که حرمت خود و نوع سبک فرزندپروری که والدین به کار می برند در شادکامی نقش اساسی و مهمی دارد.
سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم های مغزی- رفتاری تأثیر زیادی بر شخصیت و رفتار انسان دارند. سیستم بازداری رفتاری با رفتارهای اجتناب و کناره گیری مرتبط است؛ در حالی که سیستم فعال ساز رفتاری با رفتار روی آورد در ارتباط می باشد. بیش فعالی و کم کنشی هر یک از این سیستم ها می تواند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری انجام گرفت.
روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی بود، 80 بیمار مرد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی 22 بهمن و ابن سینای شهر مشهد در شش ماهه اول سال 1391 انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، شخصیت گری ویلسون، باورهای فراشناخت- 30 سؤالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل نمودند. داده های پژوهش از طریق روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: باور نیاز به کنترل افکار و راهبرد تنبیه خود، بیشترین همبستگی را با سیستم بازداری رفتاری داشتند. خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت درباره ی نگرانی و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر؛ راهبردهای تنبیه خود و نگرانی؛ و سیستم بازداری رفتاری قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس بودند.
نتیجه گیری: بین باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و سیستم های مغزی- رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارتباط معناداری وجود دارد. آشنایی با سطوح فراشناختی و انتخاب راهبردهای کنترل فکر مناسب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، می تواند چارچوب ارتباط این اختلال را با سیستم های مغزی- رفتاری مشخص تر سازد.
اثربخشی تمرینات جسمانی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تمرینات ورزشی بر پرخاشگری دانش آموزان آهسته گام انجام شد. به این منظور از بین دانش آموزان آهسته گام 20 نفر با روش تصادفی ساده انتخاب، و به دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمون ناکامی روزنزوایک به عنوان پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه به تمرینات جسمانی منظم پرداختند. پس از اتمام دورة مداخله، آزمون روزنزوایک بار دیگر بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. در پایان نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معناداری (40/64 = F، 001/0 P>) بین دو گروه نشان داد. یافته ها نشان از افزایش سازگاری و کاهش پرخاشگری برای افراد گروه آزمایش داشت. بنابراین تمرینات منظم جسمانی ممکن است به کاهش پرخاشگری و افزایش سازگاری دانش آموز آهسته گام منجر شود.
ارزیابی سلامت سازمانی دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ""ارزیابی سلامت سازمانی دانشکده-های دانشگاه شهید بهشتی"" است که با استفاده از روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای 219 نفر از کارکنان آموزش و پژوهش دانشکده های دانشگاه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. با توجه به روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه سلامت سازمانی لاین و کلینگل که با مطالعه اسناد و منایع 2 مولفه دیگر به ابعاد افزوده شده است، میزان پایایی پرسشنامه با در نظر گرفتن روش آلفای کرنباخ 876/0 =α محاسبه شده است. به طور کلی نتایج نشان داد که وضعیت دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی از نظر مولفه های 13گانه تحقیق در مولفه های ارتباطات، وفاداری و تعهد، روحیه کاری، اعتبار و شهرت، اخلاقیات، مسیر هدف، رهبری، توسعه کارکنان، سلامت و ایمنی در حد بالا، و هم چنین در مولفه های مشارکت و یادگیری، شناسایی عملکرد، کاربرد بهینه منابع، شرایط فیزیکی در حد پایین ارزیابی می گردد و در این موارد دانشگاه نیازمند بهبود و رشد بیشتری است.
بررسی نقش عوامل فرهنگی - اجتماعی بر طرحواره های نقش جنسیتی در دو گروه قومی از دانشجویان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"روان شناسان امروزه به این نکته علاقه مند هستند که چگونه فرهنگ بر افراد تاثیر میگذارد و هویت فردی آنها را شکل میدهد.
این پژوهش، پژوهشی توصیفی – تحلیلی است که به بررسی جنسیت و ویژگیهای جنسیتی دو گروه از دانشجویان پرداخته است. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی های نقش جنسیتی در میان این دو فرهنگ است و این که چگونه عوامل قومیت و جنسیت با یکدیگر در شکل بخشیدن به طرحوارههای نقش جنسیتی تاثیرمی گذارد. بدین منظور ،156 دانشجوی دختر و پسر فارس و کرد سال اول با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید.
در این پژوهش، پرسش نام نقش جنسی بم و پرسشنامه اطلاعات فردی به کار گرفته شد. نتایج نشان میدهد که طرحوارههای نقش جنسیتی زنانه و مردانه در دو گروه از دانشجویان دختر فارس و کرد تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ درحالی که بین دانشجویان پسر فارس و کرد از لحاظ کلیشههای زنانگی تفاوت معنیدار است (2.5 t = )، ولی از لحاظ طرحوارههای ذهنی مردانه و نقشهای مردانگی، تفاوت معنیدار نیست. همچنین نتایج نشان میدهد که در بین دانشجویان دختر فارس و کرد از لحاظ نقشهای جنسیتی چهارگانه ،تفاوت معنیدار نیست، ولی در میان دانشجویان پسرفارس و کرد، از این لحاظ تفاوت معنیدار است ( 1. 72= ). به علاوه هر دو گروه قومی صفات مردانه را مثبتتر و صفات زنانه را منفیتر ارزیابی کردهاند. نتایج براساس نظریههای موجود درباره طرحوارههای نقش جنسیتی،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
"
روش های تربیت اجتماعی از منظر ملامحسن فیض کاشانی (ره)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه یکی از مشکلات مهم عصر ما بحران هویت اجتماعی و فقدان معنویت است، امروزه تربیت اجتماعی به عنوان یکی از ساحت های تربیت مورد توجه جدی اندیشمندان علوم تربیتی قرار گرفته است. تربیت یافتگی اجتماعی انسان سبب غلبه فرد بر خودمحوری در زمینه های معرفتی، ارتباطی و عاطفی می شود. یعنی انسان ها حال و وضع، شناخت، اطلاعات، علایق و رفتار خود را ملاک و معیار قضاوت قرار نمی دهند بلکه سعادت خود را در سعادت دیگران جستجو می کنند و همین امر سبب بسط و گسترش سعادت اجتماعی می شود. با توجه به اهمیت مسئله تربیت اجتماعی این نوشتار به بررسی روش های تربیت اجتماعی در دو اثر مهم تربیتی ملامحسن فیض کاشانی(ره) یعنی «محجّة البَیضاء فی تهذیب الإحیاء، الحقایق فی محاسن الاخلاق و منهاج النجاة» می پردازد. این تحقیق بعد از بیان مفهوم شناسی تربیت اجتماعی به اختصار به بررسی و واکاوی روش های تربیت اجتماعی مانند مهرورزی، اعتدال، امر به معروف و نهی از منکر، موعظه، تغافل، مداراة و... در آثار فیض می پردازد.
این پژوهش از نظر موضوع توصیفی و به لحاظ روش تفسیری و از جهت محل گردآوری کتابخانه ای است.
بررسی تاثیر پردازش فراشناختی بر حل مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به تفکر و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نگارنده در این مقاله در صدد است رابطه تفکر و زبان را در قالب آموزه ها و رویکردهای علوم شناختی از قبیل رویکرد حوزه ای به زبان، زبان شناسی شناختی، روان شناسی زبان و معناشناسی توصیف نماید.
روش: روش این مقاله از نوع مروری است. یافته ها و نتیجه گیری: این رویکردها علیرغم برخی اختلافات نظری و روش شناختی، در بازنمایی زبان به صورت تعامل عملکردهای ذهنی و محیطی اشتراک نظر دارند. در این تعامل، انگیزه های روانی نقطه آغاز تفکر محسوب می شوند و در واقع پیکره ذهنی کلام (سخن) را شکل می بخشند و سپس مرحله تولید کلام آغاز می شود. در فرآیند پیچیده انتقال از تفکر به کلام، نقش کلام تنها صورت خارجی بخشیدن به تفکر نیست، بلکه تفکر در کلام کامل می شود. از لحاظ وجوه افتراق این رویکردها نیز به استقلال و تعاملِ حوزه های زبان و ذهن با یکدیگر در رویکرد حوزه ای زبان، تعامل عوامل محیطی و کارکردهای شناختی در بازنمایی زبان و پیوندهای پیچیده و چند وجهی تکوینی بین زبان و مغز در رویکرد نوروساینس می توان اشاره نمود.
کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های آسیب شناختی در افراد مبتلا به اختلالات هیجانی چندگانه بود. سه نفر زن مبتلا به اختلال هیجانی اضطراب فراگیر دارای اختلال هیجانی همایند دیگر از طریق مصاحبه ی تشخیصی و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرآیند درمان شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه ی ناهمزمان استفاده شد. کارایی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی سه مرحله مداخله(خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، زیرمقیاس سیستم بازداری رفتاری(BIS)، مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی(DERS) و سنجه های اختصاصی اختلال همایند بیماران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش تحلیل ترسیم دیداری و فرمول درصد بهبودی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که تاثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان(نگرانی، عاطفه منفی، بازداری رفتاری، مشکلات تنظیم هیجانی و نشانه های اختلالات هیجانی) در بیماران از نظر بالینی معنادار است. روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش همزمان شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های مربوط به اختلالات هیجانی از کارایی لازم برخوردار است.
بررسی تجارب روانی خانواده های دارای فرزند خوانده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرزند خواندگی موضوعی است که در بین جوامع و تمدن های مختلف تاریخی سابقه طولانی دارد. پذیرش فرزند بر روابط همسران با یکدیگر تأثیر میگذارد. شناخت تجارب خانواده های دارای فرزند خوانده، به پرستار در جهت دستیابی به شناخت عمیقی از وضعیت خانوادگی روابط فردی و اجتماعی این افراد کمک خواهد نمود.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک مطالعه کیفی است که در آن از روش پدیده شناسی توصیفی استفاده گردید. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد. جامعه پژوهش شامل پانزده خانواده شهرکردی دارای فرزند خوانده بود و اطلاعات از طریق مصاحبه های ضبط شده جمع آوری گردید و به روش Colaizziمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل 160 کد استخراج گردید. کدهای استخراج شده در 9 مفهوم کلی شامل پذیرش نقش والدی، ابزارهای تطابقی، تعاملات با اطرافیان، ویژگیهای کودک، تغییرات روانی، روابط خانواده، تغییرات در زندگی، پذیرش کودک و ارتباطات با کودک طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که تغییرات روانی از اهم تجربیات این خانواده ها می باشد. فرزند خواندگی علاوه بر فوایدی که برای فرزند خوانده دارد، برای استحکام بخشی به اساس خانواده نیز نقش و فواید چشمگیری دارد و پرستاران لازم است در طراحی مداخلات روان پرستاری جهت رفع مشکلات آن ها توجه لازم را مبذول دارند.