فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۸۴-۲۷۰
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز با روش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 72 آزمودنی در محدوده سنّی 30 تا 40 سال انتخاب و به صورت تصادفی در هر گروه 36 نفر قرار داده شد. گروه ها در ابتدا ازلحاظ جنسیت، تحصیلات و وضعیت تأهل همتاسازی شدند و در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو و پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا را تکمیل نمودند. گروه آزمایش، طی 8 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیّره و چندمتغیّره، معناداری اثرگذاری آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و نگرانی را با ضریب معناداری (0/05>p) نشان داد. در نتیجه می توان گفت: آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و نگرانی هنرجویان آموزشگاه های موسیقی شهر شیراز اثرگذار بود.
ساخت و هنجاریابی پرسشنامه آینده پژوهی آموزش علوم پایه در مدارس ایران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۴۲-۳۳۲
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ساخت و هنجاریابی پرسشنامه آینده پژوهی علوم پایه بود. روش این مطالعه، توصیفی اکتشافی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران شهر کرج در سال 1403 بود. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام گرفت و تعداد نمونه آماری شامل 100 دبیر(72 زن، 28 مرد) بود. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه 20 سؤالی محقق ساخته آینده پژوهی آموزش علوم پایه استفاده شد. برای بررسی سؤالات روایی محتوایی، روایی صوری، ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه 20 سؤالی طراحی شده برای سنجش آینده پژوهی آموزش علوم پایه، دارای 5 عامل بود که طبق نتایج به دست آمده، پنج عامل ذکرشده در پرسشنامه 62/70 درصد واریانس آینده پژوهی علوم پایه را تبیین می کنند و هرکدام از عامل ها مقدار قابل توجهی از واریانس کل را تبیین می کنند (عامل اول 23/43 درصد، عامل دوم 14/43 درصد، عامل سوم 9/87 درصد، عامل چهارم 8/48 درصد و عامل پنج 6/50) که نشان دهنده روا بودن پرسشنامه است. ضریب اعتبار کل پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 0/85 می باشد.
مقایسه اثربخشی روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی بر استقامت تحصیلی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر خرم آباد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۶۴-۳۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی بر استقامت تحصیلی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. در مرحله اول تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس استقامت تحصیلی (AGS) کلارک و مالکی (2019) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تأثیر معناداری بر بهبود استقامت تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس هم شاگردی تأثیر بیشتری دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس هم شاگردی و روش تدریس سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود استقامت دانش آموزان در مدارس ابتدایی به کاربرده شوند.
ارتباط عملکرد خانواده با عزت نفس و تمایزیافتگی دانشجویان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
دانشجویان دارای عزت نفس و تمایزیافتگی بالا می توانند زندگی با کیفیت تر و از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند و خانواده به عنوان عامل تأثیرگذار در ابعاد گوناگون شخصیت افراد می باشد که احتمالاً با اصلاح الگو و عملکرد خانواده می توان بر سلامت روان افراد هم اثرگذار بود. پژوهش حاضر باهدف افزایش عزت نفس و تمایزیافتگی افراد با بهبود در عملکرد خانواده در دانشجویان انجام شد. طرح آن از نوع توصیفی پیمایشی می باشد و جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان شهر تهران و نمونه آماری 150 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه رفاه و دانشجویان دختر و پسر دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه شهید مطهری می باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و ابزار گردآوری این پژوهش، پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1960)، پرسشنامه عزت نفس آیزینک (1976) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) می باشد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند با توجه به نتایج به دست آمده رابطه ای بین عملکرد خانواده و عزت نفس و تمایزیافتگی دانشجویان به صورت معنادار وجود ندارد. عملکرد خانواده بر ابعاد شخصیت افراد از جمله عزت نفس و تمایزیافتگی ممکن است اثرگذار باشد و طبق پژوهش های نام برده می توان بیان کرد احتمالاً با بهبود عملکرد خانواده می توان بر سطح عزت نفس و تمایزیافتگی افراد اثرگذار بود.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تعیین وضعیت سلامت عمومی روان در متخصصان بهداشت روان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۵۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
سلامت روان برای متخصصان بهداشت روان به ویژه روان شناسان حائز اهمیت است؛ زیرا وظایف روان شناسان کمک به مراجعین جهت پیشگیری و درمان اختلالات روان و به دنبال آن افزایش سلامت عمومی روان افراد می باشد و چنانچه سلامت روان ایشان مورد غفلت قرار بگیرد، آسیب هایی جبران ناپذیر به سلامت روان خود و مراجعین خواهند داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی در افزایش سلامت عمومی روان شناسان می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 38 نفر از روان شناسان شاغل در مراکز روان شناسی در مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه سلامت عمومی روان بود؛ که با این پرسشنامه سطح سلامت روان در جنبه های مختلف از قبیل اضطراب، نشانه های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های سلامت عمومی روان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه افزایش معناداری یافت. همچنین نمرات گروه آزمایش در مرحله پیگیری به طور معناداری بالاتر از نمرات پیش آزمون بود؛ به عبارت دیگر، طرحواره درمانی سلامت عمومی روان درروان شناسان را به طور معناداری افزایش داد.
بررسی و انطباق ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کوتاه راهبردهای مقابله موقعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
55 - 81
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت راهبردهای مقابله ای و تمایل پاسخ دهندگان و پژوهشگران به فرم های کوتاه و جامع، در پژوهش حاضر به بررسی و انطباق ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کوتاه راهبردهای مقابله ی موقعیتی پرداخته شد. باتوجه به اهداف و موضوع، روش این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات تحلیل عاملی است. جامعه آماری، تمامی دانشجویان دانشگاه های شهرستان مشهد بودند که از این جامعه و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 660 نفر انتخاب شدند. شرکت کنندگان به ابزارها شامل پرسشنامه کوتاه راهبردهای مقابله موقعیتی (SCSBQ-28)، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RPWS-18) و مقیاس رضایت از زندگی تک سوالی (SLSS-1) پاسخ دادند. در ادامه، تعداد 47 شرکت کننده به عنوان داده ناقص و پرت شناسایی شدند. بنابراین نمونه نهایی مطالعه 613 شرکت کننده بود. نتایج، 14 عاملی بودن پرسشنامه کوتاه راهبردهای مقابله موقعیتی را مورد تایید قرار داد. هم چنین روایی همگرا و واگرا در مورد ابعاد و کل پرسشنامه با بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی مطلوب گزارش شد. آلفای کرونباخ ابعاد بین 63/0 تا 86/0 و کل پرسشنامه نیز 76/0 محاسبه شد که مطلوب می باشد. بنابراین پژوهشگران و بالینگران با توجه به ابعاد چهارده گانه، جامع بودن، و کوتاه بودن این ابزار نسبت به ابزارهای مشابه در عین جامع بودن، می توانند از این پرسشنامه در مطالعات علمی و بررسی های بالینی، استفاده نمایند.
اثربخشی مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
159 - 171
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تجربه ترومای کودکی کلیه تجارب نامطبوع و ناخوشایندی است که یک فرد در دوره کودکی یا به طور مستقیم در رابطه با مراقبین و چهره های دلبستگی خود تجربه کرده است و یا درنتیجه غفلت و اهمال کاری چهره های دلبستگی خود در رابطه با فردی غریبه تجربه سوء رفتار داشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی شامل پیش آزمون- پس آزمون، گروه کنترل، بر روی کلیه بزرگسالان دارای علائم ترومای پیچیده مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی در استان اصفهان در بهار 1402 انجام شد. شیوه نمونه گیری در مرحله اول به شیوه نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف بود و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر)قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه پیامدهای تروماهای دوران کودکی در بزرگسالی برنستین و همکاران، پرسشنامه ی سبک های دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه ی فراهیجان میتمانسگروبر و همکارانش و پرسشنامه رؤیاهای ترسناک یوسفی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون لوین، آزمون شاپیرو- ویلکز آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که برای دلبستگی ایمن (628/44=F و 1=df)، دلبستگی اجتنابی (168/28=F و 1=df)، دلبستگی اضطرابی (228/42=F و 1=df)، برای متغیر فراهیجان منفی (508/74=F و 1=df) و فراهیجان مثبت (197/27=F و 1=df) و همچنین برای متغیر رؤیاهای ترسناک (446/46=F و 1=df)، پس از کنترل پیش آزمون، در مرحله پس آزمون، اثر گروه معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله هیجان مدار بر سبک های دلبستگی، فراهیجان و رؤیاهای ترسناک در افراد دارای علائم ترومای پیچیده تأثیر دارد.
پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس شکوفایی با واسطه گری امیدواری در سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
27 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس شکوفایی با واسطه گری امیدواری در سربازان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی روابط ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه سربازان وظیفه در حال خدمت در یکی پادگان های نظامی بود که از این بین 237 نفر با تحصیلات دیپلم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به اعتیاد زرگر (1385)، پرسشنامه شکوفایی (2015) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر (1991) بود و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار ایموس نسخه 20 استفاده شد و آزمون فرضیه ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: با توجه به آماره های آزمون و معنی داری بدست آمده (0.05>P)، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ضریب تاثیر کل شکوفایی بر گرایش به اعتیاد برابر 122/ 0- است که به صورت تاثیر غیرمستقیم با نقش میانجی امیدواری می باشد و ضریب تاثیر شکوفایی بر امیدواری برابر 382/ 0 است و همچنین ضریب تاثیر امیدواری بر گرایش به اعتیاد برابر 320/ 0- میباشد. نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شکوفایی بر امیدواری تاثیر مثبت معنی-دار دارد و نیز امیدواری بر گرایش به اعتیاد تاثیر منفی معنی دار دارد. بنابراین شکوفایی بر گرایش به اعتیاد تاثیر مستقیم ندارد اما با نقش میانجی امیدواری به طور غیر مستقیم بر متغیر گرایش به اعتیاد تاثیر منفی معنی دار دارد.
مدل معادلات ساختاری رضایت زناشویی بر اساس خودکارآمدی جنسی با میانجی گری ریتم های شبانه روزی در زنان پرستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۱۸۳-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: بدن انسان دارای قابلیت ها ی متفاوت رفتاری در طی شبانه روز می باشد که هر 24 ساعت تکرار می شوند. با توجه به تغییرات شبانه روزی نوبت کاری پرستاران، می توان انتظار داشت که میزان رضایت زناشویی آن به خاطر کیفیت خواب و خستگی ناشی از بیدار بودن در طول شب تحت تأثیر قرار گیرد. لذا در ارتباط با تأثیر این شاخص بر زندگی زناشویی پرستاران مطالعات کمی انجام شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل معادلات ساختاری رضایت زناشویی بر اساس خودکارآمدی جنسی با میانجی گری ریتم های شبانه روزی در زنان پرستار انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی پرستاران زن متأهل شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران در سال 1402 به تعداد 2361 نفر بود. افراد نمونه به تعداد 330 نفر و از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه خودکارآمدی جنسی (وزیری و لطفی کاشانی 1392)، مقیاس رضایت زناشویی (هادسون و همکاران، 1981) و مقیاس ریتم های شبانه روزی (جعفری رودبندی و همکاران، 1392) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات، استفاده شد. پس از تأیید نرمال بودن داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS3 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های ذکر شده دارای مقدار t قابل قبول در سطح معناداری (05/0 p<) می باشند، بنابراین در تغییر رضایت زناشویی زنان پرستار مؤثر هستند. همچنین نقش میانجی ریتم های شبانه روزی بر این روابط تأیید شد. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد با آموزش به پرستاران در خصوص ریتم های شبانه روزی و بهبود کیفیت خواب می توان گام های مؤثری در بهبود رضایت زناشویی و خودکارآمدی جنسی که پایه اساسی استحکام روابط زوجین است برداشت.
تاب آوری زنان مبتلا به ام اس: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
125 - 138
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاب آوری افراد مبتلا به ام اس در سطح پایینی قرار دارد. توجه ویژه به ارتقا تاب آوری در سال های اخیر به عنوان مکمل درمانی، پژوهش های متعددی را به سوی خود جلب کرده است. نبود پژوهش مروری و جمع بندی این نیاز پژوهشی را ایجاد کرد لذا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر تاب آوری زنان مبتلا به بیماری ام اس می پردازد.
روش: این پژوهش از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است. کلیه مقالات مرتبط با تاب آوری زنان ایرانی مبتلا به بیماری ام اس در ده سال گذشته در شش پایگاه داده ایی فارسی با کلید واژه های تاب آوری، زنان، ام اس، مالتیپل اسکلروزیس جستجو شد. با توجه به معیار های ورود و خروج، 18مقاله مرتبط وارد پژوهش شد.
یافته ها: موقعیت جغرافیایی پژوهش ها در 9 استان و تمرکز مطالعاتی در این حوزه در سال های 1399 و 1401 است که نشان اهمیت موضوع تاب آوری در سال های اخیر است. بیش ترین روش پژوهش استفاده شده، نیمه آزمایشی است. با بررسی مقالات، عوامل تاب آوری به 7 دسته که شامل راهبرد های کنترل ذهن، پذیرش و شفقت، بهزیستی روان ، معنا درمانی، ورزش درمانی، معنویت درمانی و بخشودگی تقسیم بندی شدند.
نتیجه گیری: شناخت عوامل موثر تاب آوری زنان می تواند به بهبود خدمات حمایتی بیماری مزمن کمک کند. در ادامه پیشنهادهای متناسبی نیز در سه سطح رویکردی (ایجاد پژوهش های بین رشته ایی)، پژوهشی (بهره گیری از روش های کیفی و ترکیبی) و ساختاری ارائه شده اند.
نقش میانجی خودشفقتی در رابطه بین ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودشفقتی در رابطه بین ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این مطالعه 230 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI؛ والش و همکاران، 2006)، پرسشنامه چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS؛ زیمت و همکاران، 1988)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS-SF، ریس و همکاران، 2011) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها، از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و خودشفقتی بر تاب آوری اثر مستقیم و معنادار داشتند؛ ذهن اگاهی و حمایت اجتماعی بر خودشفقتی اثرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P). نتیجه آزمون بوت استرپ نشان داد که خودشفقتی در رابطه بین حمایت اجتماعی و تاب آوری نقش میانجی داشت؛ همچنین نتایج نشان خودشفقتی بین ذهن آگاهی و تاب آوری نقش میانجی داشت (05/0>P). در نهایت می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی و ذهن آگاهی به صورت مستقیم و با واسطه گری خودشفقتی بر تاب آوری اثر دارند.
تحلیل تمیز سبک های هویتی، خودکارآمدی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان با استفاده آسیب زا از اینترنت و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف تحلیل تمیز سبک های هویتی، خودکارآمدی تحصیلی و امید تحصیلی در دانش آموزان آسیب دیده از اینترنت و دانش آموزان عادی انجام شد.روش شناسی پژوهش: برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای، 210 دانش آموز (105 دانش آموز آسیب دیده از اینترنت و 105 دانش آموز عادی) در سال تحصیلی 1398-1397 به صورت هدفمند از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و پرسش نامه های استفاده آسیب زا از اینترنت کالو و فرانسس، امید تحصیلی سهرابی و سامانی، سبک های هویتی برزونسکی و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان را تکمیل کردند.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل تمیز نشان داد که متغیر سبک هویت سردرگم/ اجتنابی به صورت مثبت و معنادار و نیز متغیرهای سبک هویت هنجاری، امید تحصیلی، بافت، استعداد، سبک هویت تعهدی و هویت اطلاعاتی به صورت منفی و معنادار قادرند عضویت گروهی دانش آموزان آسیب دیده از اینترنت و دانش آموزان عادی را پیش بینی کنند. متغیر کوشش به دلیل پایین بودن ضریب ساختاری، قادر به پیش بینی عضویت گروهی دانش آموزان آسیب دیده از اینترنت و دانش آموزان عادی نبود. همچنین متغیرهای هویت هنجاری، امید تحصیلی، بافت، استعداد، هویت تعهدی و هویت اطلاعاتی در دانش آموزان عادی بیشتر است .بحث و نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش نقش سبک های هویتی، خودکارآمدی تحصیلی و امید تحصیلی را می توان به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان مورد توجه قرار داد.
پیش بینی میزان مستعد بودن طلاق بر اساس سبک تبادلی، خودتنظیمی هیجان، سبک زندگی و صمیمیت جنسی در بین زوجین شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
75 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل پیش بینی کننده میزان مستعد بودن طلاق بر اساس سبک تبادلی، خودتنظیمی هیجان، سبک زندگی و صمیمیت جنسی در بین زوجین شهر تبریز بود. روش: جامعه آماری تحقیق، افراد متاهل بخش 1 شهر تبریز است که از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای حجم نمونه استفاده شده است و از فرمول کوکران برای حجم نمونه برای جوامع نامحدود استفاده گردیده که برابر با 384 نفر است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش میدانی و با کمک پرسشنامه استفاده شد که برای مستعدبودن طلاق، پرسشنامه میزان بی ثباتی ازدواج (احتمال طلاق) ادواردز و همکاران(1987) برای سبک تبادلی از پرسشنامه سبک تبادل اجتماعی لیپمن و همکاران (2011)؛ برای خودتنظیمی هیجانی از پرسشنامه استاندارد خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010)؛ برای سبک زندگی از پرسشنامه سبک زندگی لعلی و همکاران (1391) و برای صمیمیت جنسی از پرسشنامه استاندارد صمیمیت جنسی (بطلانی، احمدی، بهرامی و شاه سیاه، 1389؛ به نقل از فیروزی، 1392) استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون استفاده شده است. بدین صورت که در بخش توصیفی از شاخص های همچون میانگین ،واریانس و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از این است که بین مستعدبودن طلاق با سبک تبادلی در بین زوجین شهر تبریز رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. بین مستعدبودن طلاق با خودتنظیمی هیجان در بین زوجین شهر تبریز رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. بین مستعد بودن طلاق با سبک زندگی در بین زوجین شهر تبریز رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد
تجارب آسیب زای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی: نقش واسطه ای پردازش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی با نقش واسطه ای پردازش هیجانی بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان شهر تهران تشکیل می داد که از این جامعه تعداد 270 نفر از دانشگاه الزهرا (س) با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تجارب آسیب زای دوران دوران کودکی (برنشتاین و همکاران، 2003)، پرسشنامه مهارت های اجرایی (استریت و همکاران، 2019) و مقیاس پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2007) استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Amos24 و SPSS22 تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی معنادار است. همچنین مدل نقش میانجی پردازش هیجانی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج بوت استرپ نیز حاکی از تاثیر تجارب آسیب زای دوران کودکی بر کارکردهای اجرایی از طریق نقش میانجی پردازش هیجانی بود. در نتیجه میتوان گفت که متغیر پردازش هیجانی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و کارکردهای اجرایی دارد. بنابراین لازم است که از طریق اطلاع رسانی و آگاهی بخشی در زمینه پیامدهای شناختی منفی تجارب آسیب زای دوران کودکی در جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام در این زمینه اقدام کرد.
نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری، خوش بینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری، خوش بینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در ساکنان استان خوزستان انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - همبستگی است. براساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور در سال 1395 برابر با 4710509 نفر بوده که جامعه پژوهش در این مطالعه شامل تمام ساکنان استان خوزستان بر اساس این اطلاعات بوده که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران 1067 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای در سال 1399 تا 1400 در 27 استان خوزستان انتخاب شدند. در این مطالعه از مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985)، پرسش نامه دین داری گلارک و استارک، (1965)، آزمون جهت گیری زندگی شییر و کارور (1985) و پرسش نامه حمایت اجتماعی زیمت و فارلی (1988) استفاده شد. به منظور بررسی آماری داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.
یافته ها: بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین نمره متغیّرهای پیش بین با رضایت از زندگی در شرکت کنندگان ارتباط آماری مثبت و معنادار بود (01/0 p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که دین داری، خوش بینی و حمایت اجتماعی توانایی پیش بینی 37 درصد از رضایت از زندگی را دارند. همچنین تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین متغیرهای دین داری، خوش بینی، حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در مشارکت کنندگان تأیید شد؛ بدین معنا که تأثیر متغیرهای دین داری، خوش بینی، حمایت اجتماعی بر رضایت از زندگی ساکنان استان خوزستان در دو گروه زنان و مردان متفاوت بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، رضایت از زندگی در شرکت کنندگان بیشتر از همه از حمایت اجتماعی متأثر است. بنابراین یافته های این مطالعه افزون بر توسعه دادن ادبیات و پیشینه مربوط به متغیرها، همچنین بر اقدامات و تصمیمات و سیاست های مدیران و سرمایه گذاران تأثیرات مطلوبی به جای بگذارد.
مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر آسیب بر اضطراب و عواطف منفی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
108 - 121
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی نیازی مبرم برای غلبه بر مشکلات خود دارند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی - رفتاری بر اضطراب و سرمایه عاطفی دختران نوجوان اجرا شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی در شهر اصفهان در زمستان 1401 بودند، که از میان آن ها 48 نوجوان دختر به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. مقیاس اضطراب اسپریتزر و همکاران (2006) و مقیاس عواطف منفی واتسون و کلارک (1992) برای سنجش متغیر وابسته در سه مرحله استفاده شد. دو گروه درمان، هر یک طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی از طریق نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد در اضطراب و عواطف منفی بین ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). در اثربخشی دو درمان بر اضطراب و عواطف منفی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p).
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری بر کاهش اضطراب و عئاطف منفی، پیشنهاد می شود در مراکز درمان روان شناختی نوجوانان، این دو درمان برای دختران مواجه شده با شکست عاطفی استفاده شوند.
مروری بر «روش استنطاقی» به عنوان یک روش پژوهش کیفی و کاربست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی قرآن بنیان به کار رود؟ برای پاسخ به این پرسش به تحلیل نظریِ اسناد مکتوب در این مسئله پرداخته شد؛ مفاهیمِ مرتبط از متون مربوطه استخراج، تحلیل مفهومی و معرفی شد. این معرفی در ضمن یک پژوهش قرآنی کوتاه در موضوع «ناخودآگاه» ارائه شد تا به کاربست نزدیک تر شود. بعضی از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. روش استنطاقی ظرفیت کاربرد در روان شناسی قرآن بنیان را دارد؛ 2. اگر تفسیر موضوعی با رویکرد «نظریه پردازی» و با توجه به لوازم آن صورت پذیرد، همان روش استنطاقی است؛ 3. این روش مراحل و فرایند مشخصی دارد که تمایز آن با روش های کیفی دیگر را نشان می دهد؛ 4. بعضی از تفاوت های مهم آن با تکنیک های تحلیل مضمون، شبکه معنایی و... در «مسئله گزینی»، «فرمول بندی سؤال»، «تحلیل» و «نظریه پردازی» است.
اثربخشی آموزش گروه درمانی شناختی – رفتاری بر تغییر سبک های دل بستگی و صمیمیت زناشویی مادران کودکان دبستانی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی آموزش گروه درمانی شناختی – رفتاری بر تغییر سبک های دل بستگی و صمیمیت زناشویی مادران کودکان دبستانی شهر تهران موردبررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دانش آموزان مدارس دولتی مقطع دبستان منطقه 3 شهر تهران که در سال 1393-94 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از این جامعه بود، که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. و افراد به طور گمارش تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شد. برای سبک های دل بستگی و صمیمیت زناشویی، به ترتیب پرسشنامه هازن شیور برای دل بستگی و پرسشنامه الکسیس جی. واکر و لیندا تامپسون برای مقیاس صمیمیت به کاربرده شد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است که پس ازآنتخاب گروه آزمایش و گواه، مداخله آزمایشی (آموزش گروه درمانی شناختی – رفتاری) بر روی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه ی 70 دقیقه ای و یک جلسه در هفته اجرا گردید، و پس از اتمام برنامه ی آموزشی از هر 2 گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد و یافته های به دست آمده نشان داد که آموزش گروه درمانی شناختی – رفتاری باعث بهبود سبک های دل بستگی و صمیمیت زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. و نتیجه می گیریم که این آموزش ها می تواند بر بهبود سبک های دل بستگی و صمیمیت زناشویی مؤثر باشد.
نقش واسطه ای ملال شغلی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
59 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ملال شغلی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی در محیط کار بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان سازمان بازرسی شهرداری تهران در سال 1401 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 220 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF، یانگ و همکاران، 2003)، مقیاس ملال محیط کار (DUBC، ریجسیگر و همکاران، 2012) و بهزیستی روانشناختی (RSPWB، ریف، 1995) بود. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه بر بهزیستی روانشناختی اثر منفی و معنادار و طرحواره های ناسازگار اولیه بر ملال شغلی اثر مثبت و معنادار داشت (01/0p<). همچنین اثر طرحواره های ناسازگار اولیه به واسطه ملال شغلی بر بهزیستی روانشناختی مثبت و معنادار بود (01/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه و ملال شغلی نقش کلیدی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان دارند و توجه بیشتر مراکز مشاوره به این متغیر ها در جهت بهبود عملکرد کارکنان سازمان ضروری بنظر می رسد.
تدوین و اعتباریابی بسته ارزیابی کارکردهای شناختی متقاضیان ورود به نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی کارکردهای شناختی اثرگذار در حرفه معلمی و پیشنهاد مجموعه ابزارهای شناختی برای سنجش بهنگام داوطلبان ورود به این حرفه بود. با توجه به اهمیت مهارت های شناختی در تمامی آزمون های بدو استخدام، انجام ارزیابی شناختی بر داوطلبان ورود به این حرفه می-تواند شاخص هایی مبنی بر بهره مندی این افراد از توانمندی های اساسی و ضروری این شغل ارائه کند. در پژوهش حاضر با یک ماهیت توصیفی-اکتشافی و در چارچوب روش کیفی –دلفی، پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند با افراد صاحب نظر و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت به طراحی مدل اولیه مفهومی کارکردهای شناختی مورد نیاز شایستگی های حرفه ای معلمی پرداخته شد. در مرحله بعد، ابعاد این مدل و شاخص های رفتاری استخراج شده از مصاحبه ها در پنل های تخصصی مورد بحث و بررسی و راستی آزمایی و رتبه بندی (وزن دهی) قرار گرفت. در نهایت مدل مفهومی با چهار مولفه ارتباطات، برنامه ریزی، تصمیم گیری، و حل مسئله به همراه شاخص های رفتاری مشخص به عنوان پیش نیازها شناختی شایستگی های هدف در حرفه معلمی شناسایی و سپس در کنار کارکردهای اجرایی پایه به منظور انتخاب آزمون های ارزیابی شناختی قرار گرفت. بسته ارزیابی نهایی از نظر روایی محتوایی به تایید متخصصان رسید. نتایج این مطالعه مضامین کاربردی برای متخصصان حوزه تعلیم و تربیت و به ویژه سیاست گذاران فرایند جذب و گزینش نیروی انسانی در آموزش و پرورش به دنبال خواهد داشت.