فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات خوردن و چاقی مشکلات جدی سلامتی با نتایج درمان ضعیف و نرخ عود بالا علیرغم درمانهای تثبیت شده هستند. براساس شواهد پژوهشی فناوری واقعیت مجازی میتواند نتایج درمان فعلی را بهبود بخشد و میتواند بهعنوان یک ابزار کمکی در درمان آنها استفاده شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت- حالت و رفتار خوردن در افراد دارای اضافهوزن بود. مواد و روشها: طرح پژوهش، از نوع آزمایشی و پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعهکنندگان به کلینیکهای لاغری شهر اصفهان در سال 1400 تا 1401 بود و نمونه پژوهش با توجه به ملاکهای ورود و خروج 30 نفر از افراد چاق به شیوه هدفمند از جامعه یاد شده انتخاب شدند و پرسشنامههای اضطراب حالت- صفت (اشپیلبرگر، 1970) و رفتار خوردن (وان استرین و همکاران، 1986) را جواب دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت و حالت و رفتار خوردن اثربخش بوده است. همچنین در مرحله پیگیری اثرات از پایداری برخوردار بوده است (001/0>p). نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش میتواند گفت که افراد دارای اضافهوزن با استفاده از فنآوریهای واقعیت مجازی میتوانند بهصورت تعاملی مهارتهای مدیریت استرس و اضطراب را آموزش ببینند و در مواقع تنشزا بهجای استفاده از رفتارهای خوردن غیرقابلکنترل از این مهارتها استفاده نمایند
مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۶۸-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد منطقه یک شهر تهران در سال ١٤٠٢- ١٤٠١ بود. از این بین، 51 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان استفاده شد. طرحواره درمانی طی 10 جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) و هیپنوتراپی شناختی طی ٨ جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) برای گروه های آزمایش اجرا شدند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در کاهش دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود، و اثربخشی طرحواره درمانی در پس آزمون بیشتر از هیپنوتراپی شناختی بود. نتیجه گیری: باتوجه به اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در افراد وابسته به مواد، به روانشناسان توصیه می شود برای بهبود دشواری تنظیم هیجان و مدیریت رفتارهای مرتبط با اعتیاد از این روش های درمانی استفاده کنند.
تبیین مدل ساختاری رفتار اشتراک دانش براساس مزایای اشتراک گذاری دانش با میانجی گر فضای روانشناختی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۱۹۸-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: به اشتراک گذاری دانش فرصت هایی را برای به حداکثر رساندن توان سازمان جهت افزایش کارایی و رسیدن به مزیت رقابتی فراهم می کند، ولی در دانشگاه ها رفتار اشتراک دانش در بین کارکنان اتفاق نمی افتد و فرهنگ دانشی اغلب آن ها فردگرا است. بنابراین این مسئله یکی از چالش های بزرگ دانشگاه ها در مدیریت دانش است و نیازمند بسترسازی فضای روانشناختی سازمانی برای افزایش انگیزه اشتراک دانش در دانشگاه ها می باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رفتار اشتراک دانش براساس مزایای اشتراک گذاری دانش با میانجی گر فضای روانشناختی سازمانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه های فنی مهندسی تهران در سال 1401 بود که از بین این کارکنان، 400 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل رفتار اشتراک دانش، مزایای اشتراک گذاری دانش و فضای روانشناختی سازمانی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش همبستگی زوجی متغیرها و معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مجذورات جزئی با نرم افزار PLS-3 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج شاخص های برازش، مدل ساختاری پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. تحلیل روابط مستقیم نیز نشان داد فضای روانشناختی سازمانی شامل سه بعد مشوق ها، فردی و مدیریتی با رفتار اشتراک دانش رابطه مثبت معنی داری دارند. همچنین مزایای اشتراک گذاری دانش بر رفتار اشتراک دانش به صورت مستقیم تأثیر معنی داری ندارد ولی با نقش میانجی فضای روانشناختی سازمانی می تواند بر رفتار اشتراک دانش تأثیرگذار باشد (05/0 P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به مدیران دانشگاه ها کمک کند برای پویایی و سرزندگی دانشگاه ها، با چاره اندیشی و ایجاد بستر مناسب و بهبود فضای روانشناختی سازمانی، علاوه بر حذف موانع موجود، زمینه بهبود و علاقه مندی بیشتر کارکنان به اشتراک دانش و فرصت نوآوری، توسعه و شکوفایی دانشگاه را فراهم کنند.
پیامدهای طلاق عاطفی از دیدگاه مردان: مطالعه ای پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی و اثرات آن بر خانواده موضوعی است که مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی به بررسی دیدگاه مردان از این پدیده پرداخته شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان مراجعه کننده به کلینیک آلفا در شهر زنجان و رشد در تهران در سال 1400 بود. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون (تماتیک) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. پیامدهای طلاق عاطفی از دیدگاه مردان چهار مضمون پیامدهای ارتباطی والد-فرزندی، پیامدهای ارتباطی خویشاوندی، تأثیر بر عملکرد فرزندان و پیامدهای شغلی را شامل گردید. بدین لحاظ، این پدیده می تواند در ابعاد مختلفی روابط اعضای خانواده و عملکرد آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین توجه به نتایج این پژوهش در راستای فهم بیشتر طلاق عاطفی و طراحی مداخلاتی برای حل آن دارای اهمیت است.
مقایسه استدلال ادراکی در گروه های دانش آموزان با اختلالات یادگیری ریاضی و خواندن و نارسایی بیش فعالی نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
201 - 220
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه متغیر شناختی استدلال ادراکی در اختلالات یادگیری خواندن و ریاضی و نارسایی بیش فعالی/نقص توجه انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه های دوم تا پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال های ریاضی، خواندن و نارسایی بیش فعالی/نقص توجه که در سال تحصیلی1401-1402 به مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران مراجعه کردند بود.با شیوه نمونه گیری هدفمند 93 دانش آموز انتخاب شدند به نحوی که در هر یک از گروه های اختلال ریاضی، اختلال خواندن و نارسایی بیش فعالی/نقص توجه 31 دانش آموز قرار داشت.ابزار های مورد استفاده آزمون خواندن تبریزی(1378)، پرسشنامه مقیاس درجه بندی والدین کانرز (1386)، مجموعه آزمون استاندارد شده حساب یا آزمون پیشرفت تحصیلی و تشخیصی ریاضی شلو(1993) و آزمون هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم هنجارشده توسط عابدی، صادقی و ربیعی(1392) بود. سئوال پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی نسخه هجدهم در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. از یافته ها می توان نتیجه گرفت فقط بین گروه های خواندن و ریاضی در متغیر استدلال ادراکی تفاوت معناداری وجود دارد(5/0P <) ؛ که گروه اختلال ریاضی عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه اختلال خواندن دارد. به عبارتی دیگر می توان نتیجه گرفت استدلال ادراکی می تواند متغیر ویژه تری برای اختلال ریاضی باشد. لذا به متخصصان توصیه می شود در مواجه با کودکان دارای اختلال ریاضی در زمینه استدلال ادراکی اقدامات موثرتری انجام دهند.
همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیر خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
35 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودزنی غیرخودکشی به آسیب عمدی سطح بدن بدون نیت خودکشی اشاره دارد. این رفتار یکی از نگرانی عمده متخصصان حوزه سلامت روان در جهان است و همچنین یکی از اختلال هایی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیرخودکشی در دانشجویان بود.
روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور در سال تحصیلی 1402 بود. تعداد 200 نفر از دانشجویانی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (گراتز، 2001)، شاخص توده بدنی، پرسشنامه نگرانی در مورد بدشکلی (اوستوزین، لمبرت و کاسل، 1998) و پرسشنامه شرم از تصویر بدن (دوارت، پینتو گوویا، فریرا و همکاران، 2015) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و همچنین در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن و مؤلفه های آن (شرم برونی شده و درونی شده) با خودزنی غیرخودکشی رابطه مثبت وجود دارد (01/0 >p). باوجوداین رابطه ای بین وزن و شاخص توده بدنی با خودزنی غیرخودکشی وجود ندارد (05/0 <p). نتایج نشان داد که از بین این متغیرها شرم برونی شده پیش بینی کننده خودزنی غیرخودکشی است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش و اهمیت عوامل روان شناختی ازجمله نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن در خودزنی غیرخودکشی است. دراین بین شرم برونی شده نقش مهم تری در پیش بینی این رفتار دارد. توجه به شرم برونی می تواند در تدوین مدل های آسیب شناختی، آموزشی و درمانی مهم باشد
رابطه بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان: نقش میانجی سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
97 - 107
حوزههای تخصصی:
بهزیستی روانشناختی یکی از مهم ترین شاخص ها در ارزیابی سلامت روانشناختی افراد است، که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه بین معنا در زندگی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سه ماه اول سال 1402 بودند. در این مطالعه 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه معنای زندگی استیگر و همکاران (MLQ)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (PCQ) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که اثر مستقیم معنا در زندگی بر بهزیستی روانشناختی (0/346= β) و سرمایه روانشناختی (0/753= β) معنادار بود، همچنین اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (0/494= β) معنادار بود (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی در بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی (0/372=β) نقش میانجی جزئی داشت (0/05>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که معنا در زندگی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه ارتقاء مولفه های سرمایه روانشناختی بر بهبود بهزیستی روانشناختی دانشجویان موثر بوده است.
مدل علی اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان بر اساس تکانشگری با میانجی گری راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
183 - 216
حوزههای تخصصی:
شیوع اختلالات درونی و برونی سازی شده در نوجوانان یکی از موارد جدی تهدیدکننده سلامت روان در جهان است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل علی اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان براساس تکانشگری با میانجیگری راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان اندیمشک در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 326 نفر (165 دختر و 161 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاد این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی نوجوانان (آشنباخ و رسکورلا، 2001)؛ تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1994) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگویابی معادلات ساختاری با روابط واسطه ای با نرم افزار AMOS/18 استفاده شد. نتایج نشان داد که برای هر دو مسیر غیرمستقیم اثر تکانشگری بر اختلالات درونی سازی شده از طریق تنظیم هیجان سازگارانه و ناسازگارانه معنی دار نیست و رد می شوند. (p>0/05)همچنین دو مسیر غیرمستقیم اثر تکانشگری بر اختلالات بیرونی سازی شده از طریق راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان معنی دار است و مورد تأیید قرار می گیرند (p<0/05). براساس یافته های پژوهش راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان می توانند در رابطه بین تکانشگری و اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان نقش میانجی داشته باشند. مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر در اختلالات درونی و برونی سازی شده نوجوانان است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ﺑﯿﻤﺎران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام.اس شهر تبریز در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از جامعه آماری بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی درگروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 60 دقیقه ای در طول چهار هفته و هفته ای دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970 ،DAS)، مقیاس کارآمدی در افتادن کمپن و همکاران (2008 ،FES-I) و پرسشنامه نشانگان افت روحیه کیسان و همکاران (2004 ،DS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه تفاوت معناداری وجود دارد. (01/0P<). در نتیجه به کمک درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان گام مؤثری در بهبود اضطراب مرگ، ترس از سقوط و نشانگان افت روحیه در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس برداشت.
رابطه علّی حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده با شادکامی سازمانی: نقش میانجی کیفیت زندگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان برازش مدل مفهومی شادکامی سازمانی بر اساس حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان بود. روش طرح پژوهشی حاضر، از نوع همبستگی و جز پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی شهرستان دهلران به تعداد 640 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش نامه های شادکامی سازمانی (1985) Watson et al. ، حمایت سازمانی ادراک شده (1986) Eisenberger et al.، حمایت اجتماعی ادراک شده (1988) et al. Zimet و کیفیت زندگی کاری (1973) Walton بود. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری، شاخص های برازش مدل مورد مطالعه تأیید شد و نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده بر شادکامی سازمانی اثر مثبت و معنی داری دارد. اثر حمایت سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معنی دار بود. همچنین اثر کیفیت زندگی کاری بر شادکامی سازمانی مثبت و معنی دار بود. اثرات غیرمستقیم حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده بر شادکامی سازمانی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری مثبت و معنی دار شد. در این پژوهش اثر حمایت سازمانی ادراک شده بر شادکامی سازمانی و اثر حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی کاری معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مسئولان آموزش و پرورش، با افزایش حمایت سازمانی و اجتماعی و بالا بردن سطح رفاه و کیفیت زندگی کاری معلمان در جهت شادکامی سازمانی آنان بکوشند تا معلمان نیز بتوانند، سازمان را در کسب نتایج بهتر یاری نمایند.
شناسایی عوامل کاهنده استرس به منظور ارتقای بهره وری تولید در پتروشیمی بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس شغلی شرایطی است که باعث فشار و خستگی جسمی و روانی و در مجموع ناراحتی انسان در حین کار می شود. افسردگی، اضطراب و استرس از جمله عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی و بسیاری از مشکلات اجتماعی و عملکردی کارکنان است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل کاهنده استرس صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر و سپس ارزیابی و تعیین اولویت آن هاست. پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت روش، توصیفی تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی شرکت بود. برای تعیین 21 نفر از خبرگان از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد . برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ماتریسی دو بعدی به کار گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تاپسیس استفاده شد. با توجه به مطالعه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش، اعتماد به نفس (29%=Wj) و نگرش سازمانی مطلوب (26%=Wj) بیشترین اهمیت را در بین شاخص های مطرح در ارزیابی عوامل کاهنده استرس به خود اختصاص دادند. همچنین آموزش و توانمندسازی (CI=0.679) و اشتراک اطلاعات کارکنان (CI=0.631) در اولویت اول و دوم عوامل کاهنده استرس و بهبود بهره وری تولید در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات کارکنان به عنوان مناسب ترین عوامل کاهنده استرس در پتروشیمی بندر ماهشهر معرفی شد. بنابراین به مدیران پیشنهاد می شود به منظور کاهش استرس و به تبع آن بهبود بهره وری در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات را در مجموعه برنامه های شرکت به طور فزاینده ای مورد توجه قرار دهد .
اثربخشی درمان حساسیت زدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر کاهش علائم سوگ کودکان سوگوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
435 - 446
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثر درمان حساسیتزدایی و بازپردازش با حرکات چشم بر کاهش علائم سوگ کودکان سوگوار بود. طرح آزمایش تکموردی از نوع خط پایۀ چندگانۀ ناهمزمان و جامعۀ آماری پژوهش کودکان سوگوار شهر کرج بود که در طول ششماه گذشته پدر یا مادر خود را از دست داده بودند. با روش نمونهبردای هدفمند 3 کودک 10 تا 11 ساله به پرسشنامة سوگ کودکان (دیرگرو و دیگران، 2001) پاسخ دادند. پروتکل درمان در هشت جلسه و چهار مرحلۀ خط پایه و پیگیری در مورد تمام شرکتکنندهها اعمال شد. آزمودنیها قبل از درمان، پس از مداخله و پیگیری یکماهه با پرسشنامۀ مذکور ارزیابی شدند. دادهها با روشهای ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شد و نشان داد درصد بهبودی کلی آزمودنیها در پایان درمان و در مراحل پیگیری در سطح معنادار بود. بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت درمان حساسیتزدایی و بازپردازش با حرکات چشم روشی کارآمد برای کاهش علائم سوگ کودکان است و بهعنوان اولویت اصلی پژوهشی و درمانی در این زمینه به متخصصان امر معرفی شود.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و بهشیاری مبتنی بر شناخت بر کاهش عود در افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
33 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عود مصرف مواد افیونی از چالش های مهم درمان وابستگی است و روش های مؤثر درمانی می توانند نقش بسزایی در کاهش آن داشته باشند. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و گروه درمانی بهشیاری مبتنی بر شناخت در کاهش عود در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شد روش: مطالعه به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری شامل افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد شهرستان سرپل ذهاب در نیمه اول سال 1396 بود. از میان داوطلبان واجد شرایط، 36 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه 12 نفری (گروه درمانی شناختی-رفتاری، گروه درمانی بهشیاری مبتنی بر شناخت، و گروه کنترل) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مقیاس پیش بینی عود گردآوری شد. گروه درمانی بهشیاری مبتنی بر شناخت در 8 جلسه 2 ساعته و گروه درمانی شناختی-رفتاری در 12 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد. یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد بین سه گروه تفاوت معناداری از نظر تأثیر بر قدرت میل (36/0=η²، 001/0p<)، احتمال مصرف (41/0=η²، 001/0p<)، و ترکیب خطی خرده مقیاس های قدرت میل و احتمال مصرف (77/0=η²، 001/0p< ) وجود دارد. گروه بهشیاری مبتنی بر شناخت نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل نمرات پایین تری در قدرت میل و احتمال مصرف مواد داشت. نتیجه گیری: هر دو روش گروه درمانی شناختی-رفتاری و بهشیاری مبتنی بر شناخت در کاهش عود مواد افیونی مؤثرند، اما روش بهشیاری مبتنی بر شناخت اثربخشی بیشتری نشان داد. این یافته ها بر لزوم بهره گیری از مداخلات مبتنی بر بهشیاری در درمان وابستگی به مواد تأکید دارد.
اعتبارسنجی فرم کوتاه مقیاس استفاده جبری از اینترنت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
183 - 165
حوزههای تخصصی:
استفاده بیش از حد و نادرست از اینترنت خطر اعتیاد به اینترنت را به دنبال دارد. بدلیل اهمیت موضوع اعتیاد به اینترنت، در این پژوهش به تعیین ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس استفاده جبری از اینترنت گیمل و همکاران (2019) دانشجویان شهر تهران پرداخته شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1400-1401 به تحصیل اشتغال داشتند. بر این اساس نمونه ایی به تعداد 760 دانشجو (میانگین سنی 18/20 سال، 455 دختر و 305 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ها را تکمیل کردند که از آن میان 712 پرسشنامه قابل تحلیل بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه 8 سوالی استفاده جبری از اینترنت گیمل و همکاران (2019) استفاده شد. ویژگی های روانسنجی مقیاس شامل روایی صوری، رویی محتوایی، روایی سازه و پایایی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel مورد برسری قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مقیاس استفاده جبری از اینترنت از روایی صوری و محتوایی قابل قبولی برخوردار است. نتایج تحلیل عامل اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی، پنج عامل تحت عناوین، از دست دادن کنترل، اشتغال ذهنی، تعارض، مقابله و علائم ترک، را استخراج نمود که این 5 عامل 139/52 درصد از واریانس کلی را تبیین می کنند. نتایج بررسی روایی عاملی پرسشنامه با روش تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخصهای نیکویی برازش، مدل را تأیید می کنند χ2/df=2/61<3)،RMSEA=0/070، GFI=0/91,RMR=0/04، NFI=0/86،. (CFI=0/91 نتایج پایایی نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ کلی،0/94، ضریب همبستگی درون رده ای و ضریب همبستگی پیرسون آزمون- بازآزمایی به ترتیب 0/78 و 0/77 به دست آمد. طبق یافته های این پژوهش می توان ادعا کرد که فرم کوتاه مقیاس استفاده جبری از اینترنت گیمل و همکاران (2019) از ویژگیهای روان سنجی خوبی برای استفاده در جامعه ایرانی برخوردار است و می توان گفت که این مقیاس، ابزاری روا و پایا برای سنجش اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان ایرانی است و شناسایی زودهنگام دانشجویانی که در معرض خطر اعتیاد به اینترنت قرار دارند از طریق این ابزار، گام مهمی در پیشگیری و درمان این مشکل است.
مقایسه اثربخشی آموزش فرآیند حل مسأله خلاق و آموزش راهبردهای فراشناختی بر خلاقیت و سرزندگی تحصیلی فرزندان نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
137 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه دو روش درمانی آموزش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق و آموزش راهبردهای فراشناختی بر خلاقیت و سرزندگی تحصیلی به روش نیمه تجربی ﺑﻮد. از جامعه آماری فرزندان نظامیان ساکن در یکی از پایگاه های نظامی شهر شیراز در سال تحصیلی 403-1402، 36 نفرآزﻣﻮدﻧی به صورت نمونه گیری هدفمند (ملاک های ورود و خروج) انتخاب و در قالب سه گروه 12 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) در فرایند تحقیق شرکت نمودند. پرسش نامه های خلاقیت (عابدی،1372) و سرزندگی تحصیلی(حسین چاری و دهقانی زاده،1391) وهمچنین بسته های آموزشی "ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق مدل ایساکسنو ترفینگر"(1987) و "برنامه ی آموزشی فراشناخت مدل سکستون" (1987) در اجرای تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که در هر دو گروه آزمایش، در نمرات خلاقیت و سرزندگی تحصیلی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل دیده می شود؛ تاثیر روش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق در افزایش خلاقیت بیشتر از روش راهبردهای فراشناختی بوده است؛ ولی بین دو گروه در افزایش متغیرسرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشده است. بر این اساس برنامه ریزی در جهت استفاده از هر دو روش، به ویژه روش آموزش ﺣﻞ ﻣﺴﺄله خلاق، نتایج موثرتری در محیط های آموزشی به همراه دارد.
شناسایی و مدل یابی مؤلفه های شناختی الگوی ترغیب به رفتار کارآفرینانه (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
93 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی مؤلفه های شناختی بود که در فرایند ترغیب به رفتار کارآفرینانه نقش علی ایفا کردند. روش پژوهش کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارآفرینان صنایع تبدیلی کشاورزی استان مازندران در مقطع زمانی زمستان 1400 تا بهار 1401 و نمونه آماری پژوهش 21 نفر از خبرگان سازمانی و نظری بودند که به روش نمونه برداری هدفمند و از نوع گلوله برفی شناسایی و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های گردآوری شده براساس شیوه اشتراوس و کوربین (1998) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های فرآیند کدگذاری 275 کد باز بود که پس از گذراندن مراحل کدگذاری باز، مرکزی و انتخابی. 25 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی شناسایی و در 5 محور طبقه بندی شدند که عبارتند از: انگیزش شناختی (ادراک نیازهای مالی و نیاز روان شناختی)، بسترهای شناختی (نگرش کارآفرینانه، توانائی های آموخته شده کارآفرینی، ویژگی های شخصیتی و کارآفرینانه)، مداخله گرها (مداخلات شناختی)، راهبردها (خودشکوفایی، تفکر کارآفرینانه، ساختارسازی) و پیامدها (نتایج شناختی و نتایج فراشناختی) حول مقوله محوری (مؤلفه های شناختی الگوی ترغیب). نتایج در قالب الگوهای پارادایمی و مفهومی شکل گرفت. یافته های این مطالعه می تواند در سطح کلان برای سیاست-گذاران کشوری و مدیران اجرایی بخش دولتی و خصوصی و در سطح خرد برای ترغیب دانشجویان و علاقمندان به کارآفرینی مورد استفاده واقع شود.
ارتباط ساختاری کمال گرایی بر اضطراب پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی گر هوش معنوی و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب پیشرفت تحصیلی به عنوان یک مسئله آموزشی همه ابعاد سیستم آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد. این سازه به یک نگرانی جهانی در محیط های آموزشی کنونی تبدیل شده است و در نظام های آموزشی گستره قابل توجهی دارد. مسئله این است روابط متغیرهای مختلفی با اضطراب پیشرفت تحصیلی تأیید شده است. اما روابط متغیرهایی مانند کمال گرایی، هوش معنوی و شادکامی در قالب روابط ساختاری مغفول واقع شده است و در این زمینه شکاف تحقیقاتی عمده ای وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری کمال گرایی با اضطراب پیشرفت تحصیلی براساس نقش واسطه گری هوش معنوی و شادکامی در طلاب شهر باب ل انجام شد. روش: جامعه آماری کلیه طلاب پسر شهر بابل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که تعداد 220 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004)، هوش معنوی (عبداله زاده و همکاران، 1387)، شادکامی (آکسفورد، 1989) و اضطراب پیشرفت تحصیلی (الپرت و هابر، 1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح آماری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل مفهومی برازش قابل قبولی داشته و مورد تأیید قرار گرفت. مطابق با مدل ساختاری پژوهش کمال گرایی، اثر معناداری بر روی هوش معنوی، شادکامی و اضطراب پیشرفت تحصیلی، هوش معنوی و شادکامی بر روی اضطراب پیشرفت تحصیلی داشت. هم چنین هوش معنوی و شادکامی در ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب پیشرفت تحصیلی نقش میانجی داشتند (0/01<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد کرد به منظور کاهش اضطراب پیشرفت تحصیلی طلاب می توان از مداخله هایی که در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار خود نسبت به اضطراب تحصیلی هدایت می کنند، استفاده شود.
پژوهشی گسترده در شناخت شناسی، علل، رویکردها و روش های درمانی اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۶۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از اختلالات اضطرابی که همبودی بالایی با سایر اختلالات دارد، اختلال اضطراب فراگیر است. با توجه به میزان شیوع و ناتوان کننده بودن این اختلال، شناسایی درمان های مؤثر با پتانسیل بالا برای بهبود نتایج درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بسیار مهم است با این حال، در پیشینه این حوزه مطالعه ای که به بررسی و مرور رویکردهای رایج در درمان این اختلال به روش مروری نقلی بپردازد، یافت نشد. هدف: مطالعه حاضر با هدف مروری بر مداخلات درمانی مؤثر در اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نقلی بود. با استفاده از کلیدواژه های اختلال اضطراب فراگیر، روش های درمانی و درمان روانشناختی در پایگاه های اختصاصی نظیر Medline، SID، Magiran، PubMed، Scopus و Science Direct جستجو انجام شد. تعداد 73 مقاله بازیابی شده و پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 21 مقاله از جمله مقالاتی که ارتباط مستقیمی با موضوع بحث نداشتند و همچنین مقالات با یافته های تکراری حذف شدند. یافته ها: مروری بر مطالعات نشان داد رویکردهای عمده مورده استفاده برای درمان اختلال اضطراب فراگیر رویکرد دارویی و رویکرد روانشناختی هستند که درمان های روانشناختی مانند طرحواره درمانی هیجانی، آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آرام سازی کاربردی نسبت به درمان دارویی اثربخشی بیشتری دارد. نتیجه گیری: نتایج مرور و بررسی مطالعات داخلی و خارجی پیشین نشان داد با توجه به ویژگی های اختلالات اضطرابی بالاخص اختلال اضطراب فراگیر که بر شناخت افراد تأثیر بسیاری دارند، فرآیندهای درمان روانشناختی با رویکرد شناختی-رفتاری از جمله مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی هیجانی را تأثیر بیشتر و طولانی تری بر درمان و کاهش نشانگان این اختلال دارند.
بررسی رابطه بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی بود. با توجه به هدف، روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را تمامی دختران آسیب دیده از شکست عاطفی مراجعه کننده به کلینیک های تخص نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شد. با استناد به این جدول، حجم نمونه آماری مورد نظر برابر با 175 نفر تخمین زده شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو(2003)، پرسشنامه ضربه ی عشق راس(1999)، قدرت ایگو مارکستروم وهمکاران(1997) ، تنظیم هیجان گراس و جان (2003)، و پرسشنامه جمعیت شناختی و بالینی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی و از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد مقدار ضریب اثر تعدیلی تنظیم هیجان در رابطه بین بهزیستی روانشناختی و قدرت ایگو برابر با 0.106 می باشد. آماره t اثر تعدیلی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار گزارش شد [05/0P –Value ≤ ]. بنابر این نتایج بین بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی رابطه معنی داری وجود دارد.
The Effectiveness of Academic Life Skills and Self-Regulation of Motivation Training on Academic Motivation of Senior High School Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In today's educational world, the importance of academic life skills and self-regulated motivation for students, especially in the senior high school, has been noted repeatedly. Thus, the purpose of this research was to investigate the effectiveness of teaching life skills and self-regulation of motivation on the academic motivation of female students of the senior high schools. This research is a quantitative applied study adopting a quasi-experimental design, with a pre-test/post-test and a control group. The statistical population included 31180 female students of the senior of high schools in Tabriz in the academic year of 2021-2022. From this population, 90 students were selected by multi-stage cluster random sampling method and were randomly divided into three groups with 30 participants. The control group received its traditional instruction while the first and second experimental groups received educational life skills and self-regulated motivation interventions respectively for eight sessions of two hours. The instruments included the academic motivation questionnaire (Vallerand et al., 1992). For data analysis, in addition to descriptive statistics, Shapiro-Wilk test, MANOVA, regression slope homogeneity test, Box's M Test, Leven test, MANCOVA, and Bonferroni post hoc test were used. The findings showed that the educational life skills and self-regulation of motivation training programs had a positive effect on the academic motivation of female students of the senior high schools. Also, motivational self-regulation training has a higher effectiveness in the academic motivation of the participants than teaching life skills. According to the results, it is concluded that the integration of educational self-regulation motivation and academic life skills training programs in the school environment can have positive effects on students. Schools and educational centers should look for ways to incorporate these skills into their curricula, so that students can develop the skills to manage their motivation and behaviors in a supportive and interactive environment. Also, it is important that teachers and trainers receive the necessary training to be able to effectively impart these skills to students.