مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ارزیابی شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، تحقیقات بسیاری در ادبیات وسواس به شناسایی عوامل شناختی موثر در شکل گیری اختلال وسواس فکری - عملی پرداخته اند، تا تعیین کنند که کدام یک از شناختارها (اهمیت و کنترل افکار (ICT)، احساس مسوولیت و ارزیابی احساس خطر و تهدید (RT)، کمال طلبی و عدم قطعیت (PC))، در ایجاد و بقای علایم و نشانه های وسواس نقش دارند. هدف مطالعه اخیر مقایسه باورهای وسواسی در بیماران وسواسی، اضطرابی و سالم بود.
روش: سه گروه آزمودنی شامل بیماران وسواسی، بیماران اضطرابی و افراد سالم پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه های MOCI، BDI-II، STAI، BAI، OBQ-44 و Y-BOCS (درمورد بیماران وسواسی) را تکمیل نمودند.
یافته ها: نمرات OBQ-44 کل و خرده مقیاس های PC و RT در دو گروه وسواسی و اضطرابی بیشتر از گروه سالم بود، ولی تفاوت بین دو گروه وسواسی و اضطرابی معنی دار نبود. در خرده مقیاس ICT نمرات گروه وسواسی از دو گروه سالم و اضطرابی بیشتر بود، اما تفاوت بین گروه های اضطرابی و سالم معنی دار نبود. به عبارتی OBQ-44 کل، مقیاس مناسبی برای سنجش افکار مختص وسواس است، به طوری که مقیاس های فرعی RT و PC برای وسواس و اضطراب و مقیاس فرعی ICT صرفا برای وسواس اختصاصی است. میانگین، انحراف معیار و آزمون معنی داری نمرات سه گروه در مواد آزمون OBQ-44 محاسبه گردید و 27 ماده به عنوان مواد سنجش باورهای شناختی مختص وسواس تشخیص داده شد.
نتیجه گیری: خرده مقیاس های PC و RT (OBQ-44) در اختلال وسواس و اختلال اضطرابی مشترک ولی خرده مقیاس ICT مختص اختلال وسواس می باشد. بنابراین یافته های اخیر پیشنهاد می کند که OBQ-44 نقطه شروع معتبری برای بررسی ساختار و محتوای شناختی وسواس می باشد.
قنش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی کودک با تعارض و مزاج وی در سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف بررسی نقش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی وی با تعارض و مزاج کودک در سلامت جسمانی و روانی- اجتماعی اوست. این مطالعه، رابطه مزاج کودک را با ارزیابی و مقابله وی با تعارض والدین نیز بررسی کرده است.
روش: از میان دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر تهران 413 نفر (220 دختر و 193 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه های مزاج اوایل نوجوانی و سلامت کودک، و دانش آموزان به مقیاس ادراک کودک از تعارض والدین پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده نقش پیش بینی کننده مزاج، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک در سلامت وی است. همچنین مزاج نیز پیش بینی کننده ارزیابی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی وی با تعارض است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در قالب الگوهای مربوط به رابطه مزاج با سازگاری، الگوی شناختی – بافتی، و عوامل خطر و محافظ درآسیب شناسی تحولی مورد بحث قرار گرفتند. نقش پیش بینی کننده مزاج مثبت کودک به عنوان یک عامل محافظ فردی، و مزاج منفی، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک به عنوان عوامل خطر فردی در سلامت وی از محورهای این بحث است. علاوه بر این، مطالعه حاضر نقش پیش بینی کننده مزاج را به عنوان یک عامل بافتی تاثیر گذار بر ارزیابی تعارض و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین تایید می کند.
نقش ارزیابی شناختی در تبیین رابطه ابعاد فرزندپروری با هیجانات تحصیلی ریاضی و تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر هیجان خشم و سبک های شناختی بر فرایند تصمیم گیری با واسطه گری تمایلات فراشناختی: ارائه مدلی یکپارچه در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ می باشد. در همین راستا، نقش خشم به عنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبک ها ی شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیم گیری تحلیلی مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلات فراشناختی نقش واسطه متغیرهای پیش بین را با تصمیم گیری ایفا می کند. تفکر فعال روشنفکرانه نیز شاخص تمایلات فراشناختی می باشد. گروه نمونه پژوهش حاضر را 223 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز شکل دادند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)؛ خشم (لرنر و کلتنر، 2000)، ارزیابی شناختی (اسمیت و الزورت، 1985)، تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورد استفاده قرار گرفتند. روایی و پایایی مقیاس ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها ی پژوهش نشان می دهند که خشم به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکر روشنفکرانه) تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ نیاز به شناخت نیز به همین شکل اما در جهت مثبت پیش بینی کننده تصمیم گیری می باشد؛ نیاز به ساختار تنها با واسطه تفکر روشنفکرانه تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند و نیاز به قطعیت پیش بینی کننده نمی باشد. ارزیابی ها ی شناختی قطعیت و مسئولیت/کنترل فردی نیز نیمرخ شناختی هیجان خشم را تشکیل می دهند.
عوامل موثر بر تجربه شرم در خانواده های بیماران با اختلال روان پزشکی: نقش انگ، حساسیت به طرد و ارزیابی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرم و انگ حاصل از بیماری به عنوان تجارب هیجانی شایع منفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرن است که هم روی سلامت خانواده و هم افزایش احتمال بازگشت مجدد نشانه های بیمار اثر گذار است. اما هنوز اطلاعات کمی در خصوص این که چرا برخی افراد انگ را استرس زا تر دریافت می کنند و برخی آن را قابل رویارویی در نظر می گیرند، وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان متغیرهای انگ دریافتی، ارزیابی شناختی، حساسیت به طرد و احساس شرم و تعیین پیش بینی کننده های احساس شرم انجام شد.این پژوهش از نوع کمی (پس رویدادی)- همبستگی بود. 150 نفر از خانواده های بیماران روانپزشکی با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شد. میان انگ دریافتی با سایر متغیرها رابطه معناداری وجود دارد، اما ارزیابی شناختی با حساسیت به طرد و حساسیت به طرد با شرم درونی رابطه معناداری ندارند. مدل بدست آمده از تحلیل رگرسیون بیانگر این است که 23% درصد از کل تغییرات شرم درونی توسط انگ دریافتی و ارزیابی شناختی و 23% درصد از تغییرات شرم بیرونی توسط انگ دریافتی و حساسیت به طرد تبیین می گردد. ارزیابی شناختی منفی نسبت به بیماری روانپزشکی مانند در اختیار نداشتن منابعی برای رویارویی با بیماری در ایجاد احساس شرم درونی نقش تعیین کننده ای دارد. حساسیت به طرد به عنوان سبکی که در آن دیگران به عنوان منبع تهدید تلقی می گردند، با بیش برآورد کردن قدرت و جایگاه اجتماعی دیگران در جهت تهدید، آسیب زدن و طرد کردن به احساس شرم بیرونی دامن می زند.
نقش ارزیابی های شناختی و باورهای معرفت شناختی در پیش بینی درگیری تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درگیری تحصیلی سازه ای چندبعدی است که عوامل شناختی از جمله ارزیابی های شناختی و باورهای معرفت شناختی در آن نقش دارند. هدف: هدف پژوهش حاضر نقش ارزیابی های شناختی و باورهای معرفت شناختی در پیش بینی درگیری تحصیلی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز تبریز در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بودند که از جامعه مورد مطالعه به روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد ۴۰۰ نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های درگیری تحصیلی، ارزیابی شناختی و باورهای معرفت شناختی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های ارزیابی شناختی خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و باورهای معرفت شناختی قطعی بودن دانش با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سویی بین سریع بودن یادگیری و ذاتی بودن باورهای معرفت شناختی با درگیری تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای ارزیابی شناختی و باورهای معرفت شناختی قادرند تغییرات متغیر درگیری تحصیلی را در دانشجویان پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بنابراین توجه به ارزیابی شناختی و باورهای معرفت شناختی نقش مهمی در درگیری تحصیلی دارند. *این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی بوده و تحت حمایت مالی معاونت پژوهشی این دانشگاه قرار گرفته است.
اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر فرایندهای ارزیابی شناختی، راهبردهای حل تعارض و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
409-431
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی بازآموزی اسنادی بر ارزیابی های شناختی، راهبردهای حل تعارض و سازگاری زناشویی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 200 زن متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره زندگی بهتر در شهر تهران در سال 1397 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 30 زن انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شد. ابزار پژوهش مقیاس ارزیابی استرس پیکاک و لانگ 1990، پرسشنامه سبک حل تعارض کاردک (1994) و مقیاس سازگاری زناشویی واکر و تامپسون (1983) و نیز برنامه بازآموزی اسنادی استینهارت و دالبیر 2008 بود که به شیوه گروهی در 10 جلسه دو ساعته هفته ای یکبار در مورد گروه آزمایش اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بازآموزی اسنادی در افزایش ارزیابی چالشی (994/4 =F، 014/0 =P)، ارزیابی از منابع (065/6 =F، 001/0 =P)، راهبرد حل مثبت تعارض (764/4 =F، 002/0 =P)، سازگاری زناشویی (861/5 =F، 001/0 =P)، کاهش ارزیابی تهدید (536/7 =F، 001/0 =P)، مشغولیت تعارض (865/4 =F، 002/0 =P)، کناره گیری از تعارض (492/6 =F، 001/0 =P) و متابعت (764/4 =F، 03/0 =P) زنان مؤثر بوده و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجا که برنامه بازآموزی اسنادی از طریق تقویت راهبردهای تفکر مثبت، راهبردهای انطباقی مدیریت تجارب متعارض بین فردی و غنی سازی مهارت های رابطه بین فردی می تواند در بهبود نشانگرهای چندگانه کیفیت روابط زناشویی مؤثر واقع شود؛ پیشنهاد می شود که متخصصان بالینی از این شیوه برای حل تعارض افراد متأهل و افزایش سازگاری زناشویی آن ها استفاده کنند.
مطالعه تاثیر شخصیت و ویژگی های موقعیتی بر نگرش به اشتراک گذاری دانش در کتابداران کتابخانه های عمومی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
17 - 37
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی (خودکارآمدی و عزت نفس) و ویژگی های موقعیتی (ارزیابی شناختی: تهدید در مقابل چالش) بر نگرش به اشتراک گذاری دانش در کتابداران کتابخانه های عمومی خراسان رضوی می پردازد. پژوهش حاضر کاربردی بوده که با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های 4 گانه مورد استفاده و پایایی ابزار پژوهش مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش 310 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی تحت پوشش نهاد کتابخانه ها است که بر اساس فرمول کوکران، پرسشنامه بین 172 کتابدار توزیع و در نهایت 141 پرسشنامه پاسخ داده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که کتابداران با خودکارآمدی بالا و عزت نفس بالا، نگرش مثبت تری به مدیریت دانش و همکاری در سازمان دارند. هم چنین کتابدارانی که در موقعیت ها، ارزیابی چالش دارند؛ نگرش مثبت تری به مدیریت دانش و همکاری در سازمان دارند. بالعکس کتابدارانی که در موقعیت ها، ارزیابی تهدید دارند؛ نگرش مثبت کمتری به مدیریت دانش و همکاری در سازمان دارند. هم چنین بین خودکارآمدی و عزت نفس کتابداران کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی ارتباط معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاثیر دو دسته ویژگی های شخصیتی شامل عزت نفس و خودکارآمدی و همچنین ویژگی های موقعیتی شامل ارزیابی شناختی تهدید و چالش در مواجهه با موقعیت ها را بر نگرش کتابداران به مدیریت دانش تایید نموده و نشان می دهند که این عوامل می تواند پیش بینی کننده نگرش کتابداران به مدیریت دانش و همکاری در اشتراک دانش باشند. اصالت: این پژوهش ارتباط ویژگی های شخصیتی و مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است.
مقایسه اثربخشی دارودرمانی و توانبخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال ADHD شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه بیش فعالی اختلال عصبی- تحولی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دارودرمانی و توانبخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی شهر اهواز اجرا گردید. روش: نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر (دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و یک گروه ۱۵ نفره کنترل) از دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های آزمون فراخنای ارقام مستقیم استفاده شد. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که توانبخشی شناختی تأثیر متفاوتی به نسبت دارودرمانی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی دارد. به عبارتی دیگر تأثیر توانبخشی شناختی بر حافظه فعال دارای تأثیرات بیشتری نسبت به درمان دارویی است که این تأثیرگذاری در مرحله پیگیری ۱/۵ ماهه تداوم داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان کودکان دارای نقص توجه- بیش فعالی به وسیله توانبخشی شناختی دارای تأثیرات بیشتر و بهتری برای درمان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی است.
عوامل بازدارنده هیجان های پیشرفت در دانشجویان تحصیلات تکمیلی (بر اساس نقش کنترل تحصیلی ادراک شده، ارزیابی شناختی استرس تحصیلی، هزینه- سود ادراک شده، و حمایت اجتماعی ادراک شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی برخی عوامل فردی و اجتماعی بازدارنده ی هیجان های پیشرفت دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام شد. جامعه پژوهش تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه 400 تن (224 دختر و 176 پسر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین 14 دانشکده موجود، 7 دانشکده با نام های ادبیات و علوم انسانی، اقتصاد- مدیریت و علوم اجتماعی، علوم تربیتی و روان شناسی، حقوق و علوم سیاسی، مهندسی مکانیک، مهندسی برق و کامپیوتر، و مهندسی مواد و عمران انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های کنترل تحصیلی ادراک شده پری، لادکیج، پکران و پلتییر (2001)، ارزیابی شناختی استرس تحصیلی پی کاک و لانگ (1990)، انتظار-ارزش- هزینه- سود رشید و دلفان (1398)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، دهلم، زیمت و فارلی (1988) و هیجان های پیشرفت پکران (2005) سود برده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشانگر نقش معنادار کنترل تحصیلی ادراک شده، ارزیابی شناختی (به غیر از مؤلفه تهدید)، هزینه- سود ادراک شده، و حمایت اجتماعی ادراک شده (به غیر از مؤلفه حمایت دوستان) در پیش بینی هیجان های پیشرفت منفی دانشجویان بود. بر پایه یافته ها پیشنهاد می شود کادر آموزشی دانشگاه ها در کنار آموزش، با شناخت و دستکاری ارزیابی های شناختی معیوب دانشجویان و تبدیل آنها به ارزیابی های کارآمد، طراحی محیط های یادگیری و اجتماعی (به ویژه خانواده) حمایت کننده همراه با برقراری تعامل مثبت، آشناسازی دانشجویان با سود تحصیل همانند آموزش کارآفرینی، در سازگاری هیجانی بهتر دانشجویان و نیز کاهش هیجانهای منفی آنها نقش موثری داشته باشند.
طراحی مدلی برای انگیزش پیشرفت دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر اساس نقش ارزیابی شناختی، حمایت اجتماعی ادراک شده و هیجان های پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
151 - 132
این پژوهش با هدف طراحی و برازش مدل علّی از روابط بین ارزیابی های شناختی، حمایت اجتماعی ادراک شده، هیجان های پیشرفت و انگیزش پیشرفت در دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی با طرح همبستگی در قالب مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز (حدود 3400 نفر) در سال تحصیلی 99-1398 بود. حجم نمونه شامل 400 تن (224 دختر و 176 پسر) بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های ارزیابی های شناختی پی کاک و لانگ (1990)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، دهلم، زیمت و فارلی (1988)، هیجان های پیشرفت پکران، گوئتز و پری (2005) و انگیزه تحصیلی رشید، ذاکری، سلحشوری و کردنوقابی (1391) سود برده شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشانگر برازش مدل پیشنهادی پژوهش بود. هم چنین ارزیابی های شناختی به واسطه هیجان های منفی و مثبت، و حمایت اجتماعی ادراک شده به واسطه هیجان های مثبت بر انگیزش پیشرفت تأثیر معنادار داشت، اما حمایت اجتماعی ادراک شده به واسطه هیجان های منفی، تأثیر معناداری بر انگیزش پیشرفت نداشت. بر پایه یافته ها، پیشنهاد می شود والدین و مدرسان، ارزیابی شناختی سازش یافته و مدیریت هیجان ها را جهت مواجهه مطلوب با موقعیت های استرس زای تحصیلی به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی، از آموزش ابتدایی به فراگیران آموزش دهند؛ هم چنین خانواده ، دوستان، اساتید و دانشگاه ها با تامین حمایت های عاطفی، اطلاعاتی و مالی و نیز تأمین و ارتقا تجهیزات علمی به واسطه ایجاد هیجان های مثبت در دانشجویان تحصیلات تکمیلی، انگیزش پیشرفت بیشتری را در آنان موجب شوند.
تأثیر آزمایشی ارزیابی شناختی و سرکوب گری هیجانی بر کارکردهای اجرایی و حافظه هیجانی بر اساس ابعاد زیستی حساسیت پردازش حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
67-83
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر راهبردهای تنظیم هیجان ارزیابی شناختی و سرکوب گری هیجانی بر کارکردهای اجرایی و نیز حافظه هیجانی بر اساس ابعاد حساسیت پردازش حسی بود. بدین منظور 500 نفر از دانشجویان انتخاب گردیدند و درنهایت تعداد 45 نفر از آنان بر اساس نمرات حساسیت پردازش حسی انتخابشدند شرکت کنندگان در کارکردهای اجرایی و حافظه هیجانی تحت شرایط مشاهده معمولی، ارزیابی شناختی و سرکوب گری هیجانی موردمطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره، کوواریانس تک متغیره، آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. بین سه گروه آزمودنی تفاوت معناداری در ابعاد کارکردهای اجرایی و حافظه هیجانی وجود دارد. گروه با حساسیت پردازش حسی بالا (HSP) در شرایط ارزیابی شناختی در بیشتر مؤلفههای کارکردهای اجرایی و نیز حافظه هیجانی نمرات بالاتری را کسب کردند. سرکوب گری منجر شد تا گروه حساسیت پردازش حسی بالا (HSP) نمرات پایینتری را در کارکردهای اجرایی و حافظه هیجانی به دست آوردند. ارزیابی شناختی می تواند در تعامل با حساسیت پردازش حسی بوده و منجر به افزایش عملکرد در کارکردهای اجرایی و حافظه هیجانی گردد.
مرور نظام مند ابعاد روانشناختی آسایش حرارتی مرتبط با مکان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
30 - 68
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: دانش بیشتر در زمینه ابعاد موثر بر آسایش حرارتی در فضای باز، می تواند به طراحان شهری در اثرگذاری جهت تقویت تجربه مکان های شهری کمک کند. درک چرایی پاسخ های انسانی به محرّک حرارتی نیازمند شناخت دقیق تر عوامل و فرآیند های مؤثر بر آسایش حرارتی است. در این زمینه، علاوه بر تاثیر عوامل عینی، لازم است نسبت به فرایند های ذهنی شناخت صورت گیرد. در دو دهه اخیر پژوهش های متعددی مبتنی بر چارچوب سازگاری حرارتی به ابعاد روانشناختی آسایش حرارتی در فضای باز پرداخته اند. تنوع عوامل روانشناختی مؤثر و گستردگی اطلاعات پژوهش های نمونه موردی نیازمند مرور جامع در جهت استنباط نظری و تبدیل آنها به مفهوم سازی هایی ساختار یافته تر است. از طرفی، مرور پژوهش ها در زمینه ابعاد روانشناختی تجربه حرارتی در فضای باز نشان دهنده ارتباط ضعیف با نظریه های پایه روانشناسی محیطی در زمینه مربوطه است.
هدف: هدف این مطالعه مرور جامع یافته های پژوهشی در زمینه ابعاد روانشناختی مؤثر بر آسایش حرارتی متأثر از تجربه مکان های شهری و ایجاد پیوند میان شواهد در حوزه تأثیرات روانشناختی آسایش حرارتی در فضای باز و مفاهیم نظری روانشناسی محیطی بوده است.
روش: چارچوب مفهومی پیشنهادی ساختاری متشکل از پارامتر های تجربه حرارتی لحظه ای و عوامل موثر بر آن ارائه می دهد و هدایت کننده و سازمان دهنده این مطالعه مروری است. جستجوی مقالات بر اساس کلمات کلیدی مستخرج از مبانی نظری انجام شد. و نهایتاً 28 مقاله به صورت تفصیلی مرور گردید و یافته های پژوهشی استخراج شده در قالب بخش بندی موضوعی مدل مفهومی شامل تجربه بلند مدت، تجربه کوتاه مدت، محیط های ترمیم کننده و تعامل فرد- محیط حرارتی تقسیم بندی شد.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهشی در قالب جداول، به تفکیک زیر بخش های مفهومی، در تطبیق با مفاهیم نظری قرار گرفته و بر اساس مقایسه با مفاهیم نظری مرتبط مورد بحث قرار گرفتند.
مرور پژوهش ها نشان دهنده تأثیر عوامل شناختی حاصل از تجربه بلند مدت (پیوند میان شرایط حرارتی و مشخصات فضایی-مکانی در حافظه، ترجیحات و نگرش ها در ارتباط با تجربه حرارتی در فضا های شهری، و حسّ مکان، به عنوان نگرش فرد معطوف به مکان)، تجربه کوتاه مدت (تأثیر محیط حرارتی تجربه شده در کوتاه مدت و مدت زمان حضور در معرض محیط باز، تأثیرپذیری های احساسی کوتاه مدت و خستگی ذهنی)، محیط های ترمیم کننده (ویژگی های ترمیم کننده فیزیکی و عملکردی و محبوبیت مکان نزد فرد) و تعامل موقعیتی فرد-محیط حرارتی (تناسب با نیاز ها/اهداف و انتظارات و امکان کنترل) بر آسایش حرارتی در فضای باز است. همچنین، حاصل پژوهش نشان می دهد مفاهیم نظری روانشناسی محیطی در حوزه شناختی می توانند به انسجام بخشی مفاهیم، توضیح مشاهدات و هدایت مطالعات پژوهشی پیش رو در زمینه تأثیرات روانشناختی بر آسایش حرارتی کمک کنند.