فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
69 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی دقت آماره های برازش شخص مبتنی بر مدل راش (Up ، Wp ، lp وlzp) در شناسایی سبک پاسخ-دهی تصدیق می باشد. دو حجم نمونه(2000 و 500 نفر) در چارچوب مدل امتیاز پاره ای راش شبیه سازی شد. دقت شناسایی آماره های برازش شخص در چهار موقعیت متفاوت شامل حجم نمونه، طول آزمون، درصد سؤال های متأثر از سبک های پاسخ-دهی و درصد پاسخ دهندگان با الگوهای پاسخ ناهمسان مقایسه شد.به منظور بررسی دقت آماره های برازش شخص، از فضای زیر منحنی راک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آماره Up و Wp ، در شناسایی سبک پاسخ دهی تصدیق کردن در داده-های چند ارزشی ، دقت بالایی دارد. تقریباً در تمامی موقعیت ها می تواند با دقت زیادی(بالاتر از 90/.)، الگوهای پاسخ همسان و ناهمسان را از یکدیگر متمایز کند. آماره های lp و lzp، در بیشتر موقعیت ها، دقت پایین تراز 50/. داشت و نتوانست سبک پاسخ-دهی تصدیق را شناسایی کند. پیشنهاد می شود، در شرایطی که احتمال سبک پاسخ دهی تصدیق وجود دارد، مانند موقعیت های استخدام، که داوطلبان سعی دارند خود را موجه جلوه دهند، از آماره های برازش شخص Up و Wp استفاده شود.
اثربخشی آموزش بازی های اجتماعی بر خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
73 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش بازی های اجتماعی بر خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش مورد مطالعه، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر 7 تا 9 سال قربانی خشونت خانگی در مراکز توانبخشی تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1401 بود که در این پژوهش 30 دانش آموز با شیوه نمونه گیری در دسترس، که واجد شرایط بودند به صورت تصادفی به دو گروه دریافت کننده درمان ( 15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) تقسیم شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودآگاهی هیجانی ریفی (2007) و مهارت های اجتماعی گرشام (1990) استفاده شد.گروه آزمایش 8 جلسه60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار واقع شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. بعد از پایان جلسات هر دو گروه توسط پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و یافته ها نشان داد که آموزش بازی های اجتماعی بر افزایش خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی در سطح معنی داری کمتر از یک هزارم( 0/001) P< موثر بود.
اثربخشی گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی در زنان مبتلا به سرطان پستان دارای اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
83 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
روش: در یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه، تعداد 36 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان دارای اضطراب مرگ از بیمارستان سیدالشهداء (ع) و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء اصفهان سال 1399-1400 که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر) و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی معنامحور 8 جلسه ای 90 دقیقه ای به صورت هفتگی قرار گرفت. داده ها، با استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970)، نگرش به مرگ وونگ و همکاران (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSS-23، داده ها تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که گروه درمانی معنامحور، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (01/0>P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی زنان با سرطان پستان تاثیر مثبتی داشته است که پیشنهاد می شود از معنادرمانی برای یاری به زنان با سرطان پستان دارای اضطراب مرگ استفاده شود.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده، خود شفقت ورزی و سرسختی روانی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی زنان یائسه: نقش میانجی گری نگرش به یائسگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یائسگی به عنوان یکی از مسائل مهم در بهداشت سلامت جنسی زنان است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده، خودشفقت ورزی و سرسختی روانی با عملکرد جنسی و کیفیت زندگی در زنان یائسه با میانجی گری نگرش به یائسگی بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی بر روی زنان یائسه شهر زنجان در سال 1401 بود. از بین آنها 293 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه ها روایی و پایایی آنان مورد بررسی و تایید شد. از تحلیل مسیر برای تحلیل مدل استفاده شد.
یافته ها: نتایج اثر معنادار و مستقیم بین حمایت اجتماعی ادراک شده (p>0/05،β=0/19)، خودشفقت ورزی (p>0/05، β= 0/13)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/19 )، نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/13) با عملکرد جنسی، همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده (p >0/05، β= 0/23)، خودشفقت ورزی (p >0/05، β= 0/19)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/23) و نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/20) با کیفیت زندگی نشان داد. برای تحلیل نقش میانجی از روش غیر مستقیم استفاده شد.
نتیجه گیری: میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده، خود شفقت ورزی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید شد. ولی میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه سرسختی روانی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید نشد
اثر بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خودتنظیمی زمانی بر شاخص توده بدنی کودکان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش وزن و نگهداشت آن با توجه به نارسایی های درمان های کنونی یکی از مهم ترین اهداف درمانگران حوزه درمان بیماری مزمن چاقی کودکان بود. بنابراین پژوهشگران این پژوهش تصمیم گرفتند تا اثر بسته بازی درمانی شان بر پایه نظریه خودتنظیمی زمانی هال و فونگ را در این مورد به آزمون گذارند.روش: با اجرای یک طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش-آزمون، پس-آزمون و پیگیری در فواصل 2 ماهه بر نمونه ای در دسترس از جامعه مراجعه کنندگان به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان، شامل 45 زوج والد-کودک چاق گمارش شده به گونه تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه، همزمان با انجام مداخله رفتاری خانواده-محور بر هر دو گروه، اعضای گروه آزمایشی از آموزش بسته بازی درمانی نیز برخوردار شدند.یافته ها: با تحلیل داده های شاخص توده بدنی کودکان (سنجیده شده توسط تقسیم وزن اندازه گیری شده به کیلوگرم با ترازو به مربع قد اندازه گیری شده به متر با قامت سنج) به روش کوواریانس یک-طرفه، تفاوت معناداری میان دو گروه در هر دو مقطع پس-آزمون )98/0=ŋ2 و 001/0>P و 34/2188=(1و42)F) و پیگیری )96/0=ŋ2 و 001/0>P و 61/1036=(1و42)F) مشاهده شد که با توجه به اندازه اثر می شد گفت میزان اثربخشی درمان قابل توجه بود.نتیجه گیری: تفسیر نتایج حاکی از موثر بودن افزودن آموزش بسته بازی درمانی به شیوه رفتاری خانواده-محور در کاهش وزن و نگهداشت آن بود که با توجه به محدودیت های پژوهش بازآزمایی و کاربست آن به دیگر پژوهشگران علاقمند پیشنهاد شد.
پرسش نامه انگیزش ریاضی: ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج مطالعات مختلف از نقش حساس سازه انگیزش در تامین تجارب موفقیت آمیز یادگیرندگان در تمامی قلمروهای پیشرفت تحصیلی، حمایت کرده اند. بنابراین؛ این پژوهش با هدف مطالعه ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه انگیزش ریاضی در نوجوانان انجام شد. در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی، از جامعه آماری دختران متوسطه اول منطقه 4 آموزش و پرورش شهر تهران، تعداد 350 نوجوانان از طریق روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به پرسش نامه انگیزش ریاضی (فیوریلا و همکاران، 2021)، نسخه تجدیدنظرشده مقیاس ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویسچ، جاریکا و واگن، 2005) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی نسخه نوجوان (لوتانز، آولیو، آوی و نورمن، 2007)، پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه انگیزش ریاضی برای نوجوانان با ساختاری مشتمل بر چهار عامل ارزش درونی، خودتنظیمی، خودکارآمدی، ارزش سودمندی و اضطراب امتحان، از روایی عاملی خوبی برخوردار بود. علاوه بر این، نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد انگیزش ریاضی برای نوجوانان با ارزیابی های شناختی آنها از تجارب شکست در بافتار پاسخ به مطالبات درس ریاضی و همچنین با سرمایه روان شناختی یادگیرندگان در موقعیت های پیشرفت تحصیلی، از روایی ملاکی نسخه فارسی پرسش نامه مزبور، حمایت کرد. در مجموع، نتایج این پژوهش ضمن تاکید بر اتقان نظری بنان مفهومی زیربنایی پرسش نامه انگیزش ریاضی، از یک سوی، با تکرار ساختار عاملی این ابزار سنجش، از کارکرد فرابافتاری سازه های انگیزشی و از دیگر سوی، از ضرورت فهم بافتاری سازه های انگیزشی بر اساس مطالبه گری های اختصاصی دروس مختلف، حمایت کرد.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد داری علائم اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 و 11شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفراز افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های درمان، به تفکیک درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت را طی ۸ جلسه دریافت کردند. داده ها با پرسشنامه های باور هراس (گرینبرگ، ۱۹۸۹) حساسیت اضطرابی (تیلور وکاکس، ۱۹۹۸) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان در مرحله پس آزمون و پیگیری بر کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی تأثیر معنی داری داشته اند. اما درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی در هر دو مرحله اثربخشی و ثبات بیشتری داشته است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، روانشناسان و درمانگران می توانند در مداخله های روانشناختی خود از هر دو درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و نیز درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت برای کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مهارت های شادکامی با رویکرد اسلامی و شادکامی فوردایس بر شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مهارت های شادکامی بارویکرد اسلامی و بسته فوردایس بر شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران انجام گرفت. روش پژوهش شامل دو بخش طراحی بسته و بخش کمی بود. در بخش اول، بسته آموزشی شادکامی با رویکرد اسلامی طراحی و روایی سنجی شد و در بخش کمی که از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه مقایسه و دوره پیگیری 2 ماهه بود، اثربخشی بسته ها بررسی و مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش شامل مادران متأهل 20 تا 40 ساله شهر تهران بود. با روش نمونه گیری دردسترس 30 نفر براساس ملاک های ورود، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه مقایسه قرار گرفتند. مادران گروه آزمایش در 9 جلسه90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شادکامی با رویکرد اسلامی و مادران گروه مقایسه در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شادکامی فوردایس به صورت مجازی قرار گرفتند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های شادکامی فوردایس، رضایت از زندگی و پرسشنامه خشم استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری انجام شد. یافته ها نشان داد بسته آموزش مهارت های شادکامی اسلامی (اقتباس شده از الگوی استخراجی فیاض و اخوت از مبانی اسلامی) در مقایسه با برنامه آموزش شادکامی فوردایس بر میزان شادکامی، رضایت از زندگی و کنترل خشم مادران اثربخش تر و کارآمدتر است.
اثربخشی برنامه مداخله مثبت گرا مبتنی بر مؤلفه های تاب آوری و بخشش درخودمختاری هیجانی و پردازش عاطفی دانش آموزان قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه مداخله مثبت گرا مبتنی بر مؤلفه های تاب آوری و بخشش در خودمختاری هیجانی و پردازش عاطفی دانش آموزان قربانی انجام گرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر و دختر دارای رفتار قربانی در مدارس متوسطه دوم در شهرستان بستان آباد در سال تحصیلی 1402-1403 بود که تعداد 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از مقیاس های قلدری، خودمختاری هیجانی و پردازش عاطفی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برنامه مداخله در هشت جلسه 45 دقیقه ای و به صورت گروهی و با تفکیک جنسیت برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد برنامه مداخله مثبت گرا مبتنی بر مؤلفه های تاب آوری و بخشش به طور معنی داری باعث افزایش در خودمختاری هیجانی و بهبود روند پردازش عاطفی دانش آموزان قربانی شده است و در دوره پیگیری نیز ادامه دارد؛ بنابراین، می توان از نتایج این پژوهش در راستای ارتقای مهارت های حرفه ای معلمان، مشاوران مدارس و روانشناسان تربیتی برای مواجهه صحیح با مشکلات دانش آموزان و در بهبود پیوند و ارتباط با نوجوانان استفاده کرد.
Investigating the association between burnout components and self-concept components among educational supervisors
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the relationship between burnout and self-concept among educational supervisors. The sample of the present study consisted of 92 educational supervisors in Zahedan city who were selected using simple random sampling and participated in the study. Burnout and self-concept scales were used to collect data. Pearson correlation coefficient test was used to analyze the data. The results showed that emotional exhaustion had a negative and significant relationship with health and gender appropriateness, self-confidence, self-acceptance, beliefs and guilt, but emotional exhaustion had a positive and significant relationship with feelings of shame and guilt. However, emotional exhaustion had no significant relationship with abilities, self-worth, present, future and past, beliefs and guilt, sociability and emotionality. The results showed that depersonalization had a negative and significant relationship with physical health and gender appropriateness, self-acceptance, beliefs and guilt, but a positive and significant relationship was observed between depersonalization and feelings of shame and guilt. Depersonalization was not related to abilities, self-confidence, self-worth, present, future and past, self-esteem, and emotionality. The results showed that there was a positive and significant relationship between personal functioning and self-esteem. However, personal functioning had no significant relationship with the other subscales of self-concept.
پیش بینی مطلوبیت اجتماعی براساس نقش سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیت انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی مطلوبیت اجتماعی براساس نقش سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیت انیاگرام بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مراجعین زن و مرد مراکز مشاوره شهر کرمان در سال 1401 بود که از بین آن ها 200 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه تیپ های نه گانه انیاگرام (1993،RHETI ) مقیاس مطلوبیت اجتماعی کراون و مارلو (1960، MCSDS) و پرسش نامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر (1995، CISS) بود. داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین تیپ های شخصیتی صلح جو، موفقیت طلب، چالش گر، یاری رسان، اصلاح طلب، جستجوگر و مشتاق با مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت (01/0>P) و بین تیپ های شخصیتی وفادار-شکاک و فردگرا با مطلوبیت اجتماعی رابطه منفی (01/0>P) بود. همچنین نتایج نشان داد تیپ های شخصیتی و سبک مقابله مسئله مدار می توانند 35 درصد از واریانس مطلوبیت اجتماعی را پیش بینی کنند (001/0>P). در مجموع می توان گفت سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیتی پیش بینی کننده مطلوبیت اجتماعی در افراد می باشند و با توجه به آن ها می توان مطلوبیت اجتماعی را تبیین کرد.
نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در رابطه بین سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج با جهت گیری ازدواج در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۴۶-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی در رابطه جهت گیری ازدواج، سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج در دانشجویان مجرد بود. این مطالعه توصیفی- همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مجرد دانشگاه های آزاد اسلامی استان اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که باتوجه به تعداد متغیرهای پژوهش به روش در دسترس تعداد 500 نفر به عنوان نمونه (303 دختر و 197 پسر) به پرسشنامه های جهت گیری ازدواج (MOQ، گوانجی، 1399)، سرمایه روانشناختی (PCQ، لوتانز، 2007)، نگرش به روابط قبل از ازدواج (PRAQ، کردلو، 1380) و مطلوبیت اجتماعی (SDSA، کراون و مارلو، 1964) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد سرمایه های روانشناختی با جهت گیری ازدواج رابطه مثبت و معنادار داشت (001/0>P)؛ همچنین اثر مستقیم مطلوبیت اجتماعی بر جهت گیری ازدواج مثبت و معنادار بود (001/0>P). علاوه براین، اثرغیرمستقیم سرمایه های روانشناختی بر جهت گیری ازدواج با نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی معنادار بود (001/0>P). اما بین متغیر نگرش به روابط قبل از ازدواج با جهت گیری ازدواج اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری مشاهده نشد (001/0<P). باتوجه به نتایج می توان گفت مطلوبیت اجتماعی در رابطه بین سرمایه روانشناختی و جهت گیری ازدواج نقش میانجی دارد و این رابطه میان نگرش به رابطه و جهت گیری وجود ندارد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی، پردازش هیجانی و ضریب سختی در نوجوانان دارای زمینه خود جرحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
419 - 442
حوزههای تخصصی:
یکی از شایع ترین مشکلاتی که امروزه در میان نوجوانان رواج یافته، رفتار خود جرحی است، که به میزان زیادی در همه فرهنگ ها یافت می شود. هدف این پژوهش اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی، پردازش هیجانی و ضریب سختی در نوجوانان دارای زمینه خودجرحی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 1400-1399 بوشهر بود که دارای سابقه خودجرحی بودند. و حجم نمونه شامل ۴۰ نفر که بطور تصادفی ۲۰ نفر در گروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه گواه جایگیری و انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار خودجرحی (Sansone, et al.)، نیمرخ واکنش به سختی (Stoltz)، پرسشنامه امید میلر (Miller) و پرسشنامه پردازش هیجانی (Baker, Thomas, Thomas, et al. ) بود. نتایج نشان داد که مداخله موجب افزایش ضریب سختی، امید به زندگی و کاهش پردازش ناسازگارانه هیجانی در نوجوانان شده است (05/0p<). هم چنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که رفتاردرمانی دیالکتیکی در پردازش هیجانی روش مؤثری می باشد (001/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از این مداخله در بهبود ضریب سختی، امید به زندگی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی در کنار دیگر مداخلات درمانی استفاده نمود.
واکاوی پیامدهای قراردادهای روان شناختی در سازمان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
87 - 117
حوزههای تخصصی:
قرارداد های روان شناختی در ذهن افراد شکل گرفته و رضایت یا عدم رضایت افراد از آنها در رفتار و نگرش شان تبلور یافته و منجربه بروز رفتار و اقداماتی می شود که برای سازمان ارزش آفرین اند، بنابراین تبیین پیامدهای این رفتارها در سازمان اهمیت بیشتری می یابد. دراین مقاله پیامدهای قراردادهای روان شناختی در سازمان های نظامی واکاوی شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر، کیفی از نوع تحلیل مضمون و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس است. 20 نفر از فرماندهان و مدیران در سازمان های نظامی اعم از ارتش، سپاه، فراجا و وزارت دفاع به-مثابه مطلعین کلیدی انتخاب شدند و درطول مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، نقطه نظرات و تجارب خود راجع به پیامدهای قراردادهای روان شناختی در سازمان های نظامی را به طورکامل بیان کردند. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و جهت تعیین اعتبار یافته ها از معیارهای قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان و مطابقت با عینیت داشتن و ممیزی کردن از سوی داور استفاده شد. یافته های این پژوهش در قالب 2 مضمون فراگیر دسته بندی شد که حاصل استخراج و مفهوم بندی اطلاعات در 204 مضمون پایه و 19 مضمون سازمان دهنده است. مضامین سازمان دهنده عبارتنداز تقویت:«روحیه و معنویت نیروها»، «روابط کار»، «رشدوتعالی نیروها»، «رعایت اصول اخلاقی و حرفه ای در نیروها»، «تعهد و وفاداری»، «رضایتمندی»، «بهبودفضای کاری»، «اصلاح عملکردسازمانی»، «رعایت اصول اخلاقی و حرفه ای فرماندهان»، «تربیت و آموزش سازمانی»، «ایجاد تعهدسازمانی»، «تحقق اهداف»، «رشد و تعالی سازمانی»،«اعتبارسازمانی» و نقض:«سوء عملکرد نیروها»،«نارضایتی شغلی»،«کاهش رشد و نبوغ»، «عدم تحقق اهداف» و «ایجاد فضای کاری منفی».در مجموع یافته ها بیانگر اینست که تقویت قراردادها بر روحیه و معنویت و رضایتمندی نیروها اثرگذار بوده و سبب رشد و تحقق اهداف سازمان می شود، در حالیکه نقض این قراردادها نارضایتی نیروها را به-دنبال داشته و سبب شکست سازمان در رسیدن به اهدافش می شود.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روان شناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی مراجعه کننده و تحت درمان در مرکز درمان ناباروری مام شهر تهران در سال 1402 بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. همه آنها قبل از اجرای مداخله پرسشنامه شناخت مثبت خودکار اینگرام و همکاران (1988، APAC) و رضامندی همسران افروز (1390، AMSS) را تکمیل کردند. پس از آن گروه آزمایش مداخله برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی را در 8 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار دریافت کردند. داده های پژوهش به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد در متغیرهای مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). بر این اساس می توان گفت استفاده از برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی می تواند در افزایش مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور موثر باشد.
Relationship between Depression, Anxiety, Stress and Job Burnout with Teachers' Working Memory
حوزههای تخصصی:
Job burnout results in decreased productivity and the depletion of human resources, leading to detrimental impacts on individuals, families, and society. This study aimed to explore the relationships among five key variables: stress, depression, anxiety, job burnout, and teachers' working memory. The study population comprised teachers from Zabul city during the 2022-2024 academic years. A sample of 120 teachers was selected using cluster random sampling for descriptive and correlational analyses. Working memory was assessed using the Working Memory Questionnaire (Daneman & Carpenter, 1980). Stress, anxiety, and depression were measured using the Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21). Job burnout was evaluated with the Maslach and Jackson's 1980 Burnout Inventory (MBI). The study utilized descriptive statistics and Pearson's correlation coefficient, as well as step-by-step regression analysis, to examine the relationships among stress, depression, anxiety, job burnout, and working memory. The findings indicated a strong correlation among these variables. Regression analysis showed that burnout was the most significant predictor of teachers' working memory compared to the other three variables.
Predicting Workplace Violence through Empathy and Self-Esteem in Working Women
حوزههای تخصصی:
This study aimed to examine the relationship between empathy and self-esteem with workplace violence against female employees in language institutes in Mashhad. The present study was descriptive-correlational, and sampling was conducted using the convenience method. The final sample included 138 employees who completed online questionnaires, including the Jolliffe and Farrington Empathy Questionnaire (2006), the Eysenck Self-Esteem Questionnaire, and the Workplace Violence against Women Questionnaire (Salehipour, 2021). Data were analyzed using Pearson correlation tests and multiple regression analysis. The results indicated that empathy (β=.332, p<0.001) and self-esteem (β=.170, p=0.037) are significant predictors of workplace violence against women. Empathy showed a stronger effect than self-esteem, highlighting the importance of developing emotional skills in the workplace. The findings of this study can contribute to the design of educational programs and organizational interventions to reduce workplace violence.Workplace violence is a prevalent and complex phenomenon that can have detrimental effects on the psychological, physical, and social well-being of employees. This phenomenon is defined as any behavior or action occurring in the workplace that aims to harm others, exert control over them, or create stress. The importance of examining this issue lies not only in its direct impacts on individuals but also in its broader implications for productivity, job satisfaction, and interpersonal relationships in the workplace (Lim et al., 2022). Workplace violence manifests in various forms, each presenting unique challenges and requiring effective management by organizations.
Meta-analysis of the effective factors of bullying in the workplace
حوزههای تخصصی:
One of the important challenges of organizational behavior is bullying in the workplace. The aim of the present study is to describe, analyze, and combine the analyses presented in the field of variables related to bullying in the workplace, and the meta-analysis method was used. The statistical population of this study included all scientific research articles and thesis available on the IranDoc website in Iran from 2011 to 2014. Among the studies conducted, 16 studies were selected for review based on the inclusion criteria. The data from these 16 studies were statistically analyzed based on the Pearson r correlation coefficient and the t-statistic for the Hedges' g fixed and random effects model. All statistical analyses were performed using CMA2 software. The findings showed that the average overall and combined effect size for the fixed effects model was 0.07 g=0.05, which was significant (P<0.05) and for the random effects model was 0.10 g=0.05, which was not significant (P<0.05). Therefore, the average effect size of the factors cannot be interpreted. Among the 48 factors identified, the discriminant effect size of 45 factors was significant. The factors that have the greatest impact on workplace bullying (P<0.05) include authoritative leadership (g=-1.28), demand balance (g=-1.01), fairness (g=1.01), excessive self-interest (g=1.44), contextual factors (g=1.56), jealousy (g=1.35), moral climate (g=-1.96), and moral leadership (g=-1.13).
اثربخشی آموزش شناخت اجتماعی و تعامل (SCIT) مبتنی بر نقاشی، بر همدلی کودکان دارای مشکلات هیجانی- رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای مشکلات هیجانی- رفتاری دارای نواقصی در توانایی های شناخت اجتماعی از جمله همدلی هستند. آموزش تعامل و شناخت اجتماعی یکی از مداخلات موثر در زمینه مشکلات شناخت اجتماعی است. هدف این پژوهش اثربخشی این مداخله با کمک نقاشی، بر همدلی کودکان دارای مشکلات هیجانی- رفتاری بوده است. طرح پژوهش حاضر کاربردی از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کودکان دارای مشکلات هیجانی- رفتاری مراجعه کننده به مراکز درمانی بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 دانش آموز پسر 10 تا 12 سال انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه به شکل تصادفی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه نقاط قوت و مشکلات SDQ و پرسش نامه همدلی کودکان و نوجوانان EmQue-CA در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه آموزش تعامل و شناخت اجتماعی مبتنی بر نقاشی دریافت کردند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS- 24 و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری بررسی شد. نتایج نشان داد که آموزش تعامل و شناخت اجتماعی به شکل معناداری همدلی شناختی و عاطفی و رفتارهای جامعه پسند را افزایش داده و همچنین مشکلات هیجانی، مشکلات ارتباط با همسالان و مشکلات کلی گروه آزمایش را کاهش داده است. یافته های این پژوهش موید نقش مهارت های شناخت اجتماعی در بروز مشکلات هیجانی-رفتاری کودکان است. چنانچه، با آموزش تعامل و شناخت اجتماعی مبتنی بر نقاشی، شاهد افزایش همدلی از یک سو و کاهش مشکلات هیجانی و مشکلات کلی این کودکان از سوی دیگر خواهیم بود
مقایسه روابط ابژه و نیازهای روان شناختی در افراد با نشانگان شدید و خفیف پس از شکست عاطفی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
72 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه روابط ابژه و نیازهای روان شناختی در افراد با نشانگان شدید و خفیف پس از شکست عاطفی بود. در یک طرح علی- مقایسه ای 200 نفر (120 زن و 80 مرد) از افراد دارای شکست عاطفی با روش نمونه گیری داوطلبانه از طریق شبکه های مجازی در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه های نشانگان ضربه عشق (LTSI)، روابط موضوعی(BORI) و ارضا و ناکامی نیازهای روان شناختی(BPNSFS) پاسخ دادند. شرکت کنندگان براساس نقطه برش مقیاس نشانگان ضربه عشق، به دو گروه نشانگان شدید (100=n) و خفیف (100=n) تقسیم شدند. تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین دو گروه با نشانگان شدید و خفیف در ابعاد روابط ابژه و نیازهای روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوریکه افراد با نشانگان شدید در تمام ابعاد روابط ابژه نمره بالاتری داشتند که حاکی از آسیب بیشتر هر یک از مولفه ها در این گروه بود (0.001>P). همچنین افراد با نشانگان شدید ارضای کمتر و ناکامی بیشتری را در نیازهای روان شناختی خود تجربه کرده بودند (0.001>P). طبق یافته های پژوهش اصلاح الگوهای ارتباطی گذشته و جبران نیازهای روان شناختی علاوه بر بهبود نشانگان پس از شکست، می تواند مانع از تکرار این عوامل در روابط آینده شود.