فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
79 - 106
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی به روش داده بنیاد بود و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش-آموزان پایه ششم ابتدایی دارای اختلال یادگیری خاص در سال 1401 در شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و پس مصاحبه با 25 دانش آموز، عوامل مؤثر بر فرسودگی تحصیلی شناسایی گردید. تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، کد های باز حول 123 مفهوم، کد های محوری شامل 20 مفهوم و کد های انتخابی در 5 مفهوم تحت عناوین عوامل درون مدرسه ای، تجربه های تحصیلی دانش آموز، عوامل درون فردی، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی شناسایی و استخراج گردید. نوآوری پژوهش حاضر از این جهت قابل تبیین است که توجه به مشکلات تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص از اهمیت فراوانی برخوردار است و عوامل مؤثر بر فرسودگی تحصیلی دانش-آموزان با اختلال یادگیری خاص شناسایی شد. لذا می توان نتیجه گرفت برای هر گونه اقدامی ابتدا باید عوامل مؤثر بر فرسودگی تحصیلی آن ها را شناسایی و در صدد طراحی راهبرد هایی برای پیشگیری از آن اقدام کرد.
مدل ساختاری رابطه بین کمال گرایی و گرایش به عمل زیبایی با نقش میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
496 - 504
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری رابطه بین کمال گرایی و گرایش به عمل زیبایی با نقش میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم بود که جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم در سال 1402 بود و روش نمونه گیری در این پژوهش براساس فرمول کلاین ، 240 نفر محاسبه شد و روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود ونیزروش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. نتیجه حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که مدل ساختاری رابطه بین کمال گرایی و گرایش به عمل زیبایی با نقش میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم از برازش خوبی برخوردار است. 40 درصد از پراکندگی نمرات گرایش به عمل زیبایی از طریق کمال گرایی و حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی می شود. همچنین 24 درصد از پراکندگی نمرات حمایت اجتماعی ادراک شده از طریق کمال گرایی پیش بینی می شود. همچنین نتایج نشان داد که بین کمال گرایی با گرایش به عمل زیبایی در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم رابطه وجود دارد. بین حمایت اجتماعی ادراک شده با گرایش به عمل زیبایی در افراد مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر قم رابطه وجود دارد.
عوامل والدینی مؤثر بر تاب آوری در مهاجران افغانستانی: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
زمینه: تاب آوری قابلیتی ضروری است که در مواجهه با چالش های پدیده مهاجرت، به افراد کمک می کند سلامت روانی- اجتماعی خود را حفظ کنند. نفوذ خانواده و والدین در فرایند شکل گیری تاب آوری به عنوان یک مفهوم تحولی در حالی است که پژوهش ها مشخص نکرده اند کدام رفتارهای والدینی در مواجهه با استرسور مهاجرت به افراد کمک میکند تا بتوانند از عهده چالش های آن برآیند. هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل والدینی مؤثر بر تاب آوری در مهاجران افغانستانی می باشد. روش: در پژوهش حاضر از روش کیفی و طرح پدیدارشناسی تفسیری استفاده گردید. مشارکت کنندگان در این پژوهش 14 نفر از مهاجرین افغانستانی بودند که برای تحصیل به ایران مهاجرت کرده بودند و از مهاجرت آنها حداقل یک سال گذشته بود. نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون(CD-RIS) کسب کرده بودند و سابقه مصرف مواد یا داروهای روانپژشکی نداشتند. همچنین حداقل سن مشارکت کنندگان 20 سال بود. این افراد با روش نمونه گیری هدفمند و راهبرد گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. متن مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای دیکلمن تحلیل شدند. یافته ها: در فرایند کدگذاری تعداد 335 کد اولیه استخراج شد. در مرحله بعد، کدهای بدست آمده بر اساس شباهت معنایی در 18 مفهوم دسته بندی شدند. سپس مفاهیم بدست آمده تحت عنوان 6 مقوله اصلی دسته بندی گردیدند که عبارتند از: 1- پرورش جهت مندی غایت نگرانه 2- بسترسازی برای چالش پذیری 3- پایستگی در پیشبرد مسیر 4- گسترش منابع حمایتی 5- ارتقاء احساس کفایت 6- ساختار کارآمد خانواده دسته بندی شدند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر روش هایی است که والدین مهاجران تاب آور با در نظر گرفتن تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی، برای پرورش تاب آوری در فرزندانشان استفاده می کنند. عوامل والدینی اکتشاف شده به مهاجران در مواجهه با چالش های منحصربه فرد مهاجرت توان مقابله و بازگشت می دهد.
Effectiveness of Cyberbullying/Victimization prevention package on Self-esteem and cognitive flexibility of adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to assess the impact of a cyberbullying and victimization prevention program on the self-esteem and cognitive flexibility of adolescents in Osku City Iran. The research followed an experimental design with a pre-test and post-test approach. The study included all female junior high school students in Osku City during the academic year 2023-2024, selected through convenience sampling. Thirty students who had experienced cyberbullying and victimization were randomly assigned into two groups: an experimental group (15 students) and a control group (15 students). Data collection tools included a questionnaire on self-esteem, cognitive flexibility, and experiences of cyberbullying and victimization. The experimental group attended 10 sessions, each lasting 75 minutes, to receive training through the prevention program. Both groups took a pre-test before the sessions and a post-test after the training. The data were analyzed using inferential statistics and covariance analysis, which indicated that the cyberbullying and victimization prevention program effectively improved students' self-esteem and cognitive flexibility. With all research hypotheses confirmed, the strategies and skills taught to address cyberbullying and victimization contribute to enhancing the self-esteem and cognitive flexibility of students. It is recommended that educational administrators, particularly school counselors, organize workshops on cyberbullying and victimization prevention to improve the self-esteem and cognitive flexibility of adolescents.
اثربخشی آموزش نیک زیستی روانشناختی براساس مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیک زیستی ترکیبی از احساس خوب و عملکرد مؤثر است که در معنای گسترده تر آن یعنی بالندگی، از پیگیری موفقیت آمیز پنج مولفه پرما شامل احساسات مثبت، مجذوبیت و اشتغال، روابط، معنا و دستاورد به دست می آید. با توجه به اینکه اضطراب و استرس ازجمله مشکلات هیجانی در نوجوانی هستند که می تواند باعث کاهش نیک زیستی روانی و رضایت از زندگی شود، هدف از انجام این پژوهش آموزش مدل پرما به دختران 14 تا 16 ساله با علائم اضطراب بود. بدین منظور، نمونه گیری غیر تصادفی از نوع دردسترس و هدفمند از دانش آموزان دختر پایه نهم و دهم (دوره اول و دوم متوسطه) شهر تهران انجام گرفت. پژوهش از نوع شبه آزمایشی یک گروه با طرح پیش آزمون - پس آزمون و آزمون پی گیری بود. پرسش نامه خودسنجی آخنباخ برای تعیین نمونه ها با علائم اضطرابی و پرسش نامه پرما در ابتدا و انتهای دوره آموزشی و پیگیری پس از گذشت سه ماه اجرا شد. دوره آموزشی در 6 جلسه هفتگی یک و نیم ساعته برگزار شد. یافته ها نشان داد نمره کل پرما و مؤلفه های هیجان مثبت، مجذوبیت، روابط مثبت و معنا پس از دوره آموزشی افزایش معنادار و نمره علائم اضطراب، کاهش معنادار داشت. در پیگیری سه ماهه نیز تغییرات در هجان مثبت و روابط مثبت ماندگار و مؤلفه مجذوبیت افزایش معنادار یافت. با وجود بهبود در مؤلفه دستاورد، تغییرات به سطح معناداری نرسید. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت، آموزش مدل پرما باعث افزایش نیک زیستی و کاهش علائم اضطراب در نوجوانان دختر 14 تا 16 ساله می شود و این تغییرات در طول زمان ماندگار است.
تدوین مدل یابی معادلات ساختاری الگوهای ارتباطی والدین با سلامت روان در نوجوانان با میانجی گری نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1669 - 1688
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطابق با پژوهش های گزارش شده الگوهای ارتباطی والدین با نوجوانان در سلامت روان آن ها مؤثر است؛ همچنین بی ثباتی ها، تغییرات هیجانی و سطوح پایین ذهن آگاهی نیز با مشکلات مرتبط با سلامت روان، اضطراب، افسردگی و سلامت هیجانی در نوجوانان مرتبط است؛ در فرهنگ تربیتی غالب ایران، الگوهای بومی و منطبق با شرایط محلی برای تبیین روابط درون خانوادگی وجود ندارد؛ بنابراین نیاز به ایجاد یک الگوی بومی و مناسب احساس می شود.
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای الگوهای ارتباطی والدین با سلامت روان در نوجوانان با میانجی گری نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 14 تا 17 ساله مشغول به تحصیل در پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 بود. تعداد 314 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2004)، پرسشنامه سلامت روانی (گلدبرگ، 1979)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (بیر و همکاران، 2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و مدل یابی ساختاری در نرم افزارهای Amos نسخه 24 Spss نسخه 26 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در مسیر مستقیم بین الگوهای ارتباطی والدین و سلامت روان (05/0 >P) رابطه معناداری وجود دارد، همچنین در مسیر غیرمستقیم میان الگوهای ارتباطی والدین و نظم جویی شناختی هیجان (05/0 >P) و الگوهای ارتباطی والدین و ذهن آگاهی (05/0 >P) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما رابطه بین نظم جویی شناختی هیجان و سلامت روان (05/0 >P) و ذهن آگاهی و سلامت روان (05/0>P) رابطه منفی و معنادار برقرار است.
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه می توان استنباط کرد که روابط مناسب در جامعه بر اساس روابط مناسب در خانواده شکل می گیرد و هر اندازه روابط درون خانواده مناسب تر باشد، خانواده و در پی آن جامعه از ثبات و استحکامی بیشتر برخوردار است. با توجه به اهمیت دو متغیر نظم جویی شناختی هیجان و ذهن آگاهی در الگوهای ارتباطی والدین و نقش تأثیرگذار آن بر سلامت روان نوجوانان، آموزش ها و کارگاه هایی که موجب ارتقای سلامت روان می شوند، برای برگزاری در مدارس تدوین گردند.
مطالعه مقایسه ای حافظه کاری در فرزندان افراد مبتلابه آلزایمر و فرزندان افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مطالعات مختلف نشان داده اند، فرزندان والدینی که به آلزایمر دچار هستند در مقایسه با جمعیت های عمومی احتمالاً با نرخ بالاتری به این اختلال مبتلا خواهند شد. باتوجه به اینکه نیاز فزاینده به نشانه های تشخیصی برای کمک به پیش بینی معتبر آلزایمر احساس می شود و ازطرف دیگر قبل از شروع علائم بالینی، تغییرات آسیب شناختی عصبی در مناطق مغزی به ویژه نواحی گیجگاهی ظهور می یابند و ارتباط عملکردی این ساختارها با کارکردهای شناختی حافظه دیداری فضایی، بازشناسی شکل و یادگیری جدید را تحت تأثیر قرار می دهند، ما را بر آن داشت تا به بررسی این سه عملکرد در فرزندان افراد مبتلا به آلزایمر دیررس و فرزندان افراد عادی، با استفاده از یک مجموعه آزمون کامپیوتری کنتب بپردازیم. مواد و روش ها طرح پژوهش حاضر، مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، افراد با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بودند. نمونه پژوهش شامل ۵۵ نفر بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. در این مطالعه ۳۱ نفر از فرزندان افراد مبتلابه آلزایمر(سن: 61/7±03/43؛ ۱۵مرد و ۱۶ زن) و ۲۴ نفر فرزندان افراد نرمال بالای ۶۵ سال(سن: 82/6±67/40؛ ۱۲مرد و ۱۲ زن) که از فرزندان افراد مراجعه کننده به کلینیک مغز و اعصاب و افراد در دسترس در ۲ گروه قرار گرفتند. با استفاده از سه آزمون از مجموعه خودکار ارزیابی عصب روان شناختی کمبریج شامل حافظه کاری فضایی، حافظه بازشناسی شکل و یادگیری پیوسته جفتی ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون آماری تی مستقل و معادل غیرپارامتریک آن (من ویتنی یو) بین دو گروه مقایسه شدند. یافته ها نتایج این مطالعه نشان داد در عملکرد حافظه کاری فضایی در 2 مورد از 3 مورد، یعنی خطاهای بین شرایط (فرزندان نرمال: 12/21±14/21؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر 22/69±34/58) و خطای کل (فرزندان نرمال:9/3±12/96؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 22/22±37/03) بین گروه ها اختلاف معنی دار وجود دارد (0/01>P). در عملکرد حافظه بازشناسی شکل در دو آیتم میانگین تأخیر (فرزندان نرمال: 364/03±1917/17؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 445/15±2186/94) و درصد پاسخ صحیح (فرزندان نرمال: 4/44±96/3؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 8/93±84/39) بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت و در مورد میانگین تأخیر برای پاسخ درست و میانگین تأخیر برای پاسخ نادرست اختلاف معنی دار وجود نداشت (0/05>P). در عملکرد یادگیری پیوسته جفتی در هر 3 مورد موردبررسی یعنی نمره حافظه (فرزندان نرمال: 1/59±23/08؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 4/32±17/65)، میانگین خطا برای موفقیت (فرزندان نرمال: 0/36±0/54؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 1/83±2/31) و خطای کل (فرزندان نرمال:2/87±4/54؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 1/83±17/10) بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت (0/01>P). نتیجه گیری نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد عملکرد یادگیری جدید و حافظه کاری فضایی و بازشناسی شکل بین فرزندان افراد دارای آلزایمر و بدون آلزایمر دارای تفاوت است. بررسی عملکرد یادگیری جدید و SWM می تواند به عنوان نشانه هایی برای تشخیص اختلال شناختی خفیف در فرزندان افراد دچار آلزایمر و سیر حرکت این افراد به سمت AD باشد، درحالی که بررسی عملکرد بازشناسی شکل نمی تواند سرنخی برای تشخیص باشد. ۸۷۱,۱
تاثیر مهارت های روانشناسی تربیتی معلم در مهندسی رفتار دانش آموزان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
103 - 106
حوزههای تخصصی:
امروزه معلمان برای داشتن یک کلاس اثربخش نیازمند داشتن مهارت هایی هستند از جمله مهارت ها می توان به مهارت های روانشناسی تربیتی اشاره کرد که با توجه به الگوها و متدهای روانشناسی می توانند رفتارهای دانش آموزان را کنترل ، هدایت و رهبری کنند از این رو با استعاره "مهندسی رفتار" آشنا می شویم که اشاره به الگوبرداری و الگو پذیری دانش آموزان دارد و نقش معلم به عنوان اسوه و الگوی اخلاقی دانش آموز بسیار مهم استمعلمان با داشتن مهارت های چون برقراری ارتباط موثر، مدیریت کلاس، تشویق و تحسین های به موقع ، مدیریت رفتار کلاسی ، حل تعارضات در کلاس درس، قدرت تشخیص، تنظیم انگیزه ، ارتباط موثر با والدین، ایجاد محیط یادگیری پویا ، توانایی تدریس اثربخش و تسلط بر محتوای تدریس می تواند بر رفتار دانش آموز خود تاثیرگذار باشد
الگوی برنامه درسی پیش دبستانی با رویکرد توانمندسازی در مقابل آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1053 - 1084
حوزههای تخصصی:
زمینه: آسیب های اجتماعی همواره برای جوامع، معضلات بسیاری را به همراه داشته است. صاحب نظران معتقدند که آینده جامعه و کودکان و نوجوانان و میزان تأثیرپذیری آن ها از آسیب های اجتماعی به نحوه عملکرد نهادهای اجتماعی کننده مانند آموزش و پرورش بستگی دارد. با توجه کمبود الگوی برنامه درسی پیشگیری از آسیب های اجتماعی در دوره پیش دبستانی، این مطالعه در پی شناسایی الگوی برنامه درسی دوره پیش دبستانی با رویکرد توانمندسازی در مقابل آسیب های اجتماعی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی برنامه درسی پیش دبستانی با رویکرد توانمندسازی در مقابل آسیب های اجتماعی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش روایت پژوهی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی مربیان با تجربه دوره پیش دبستانی (با سابقه کاری بیش از 15 سال) در شهر کرمان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اشباع نظری یافته ها، 9 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مصاحبه ها در فاصله زمانی اردیبهشت تا مردادماه سال 1400 انجام شد. تحلیل داده ها در این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع متعارف انجام شد.
یافته ها: در این پژوهش، 8 مؤلفه منطق و چرایی، اهداف آموزشی، راهبردهای یاددهی-یادگیری، مواد و منابع، شایستگی های آموزگار، خانواده و ارزشیابی فراگیر استخراج شد. ابعاد الگوی برنامه درسی پیش دبستانی با رویکرد توانمندسازی در مقابل آسیب های اجتماعی را می توان در 48 طبقه از جمله زندگی بهتر و آینده درخشان، ایجاد و افزایش اعتماد به نفس، تقویت مهارت های اجتماعی، مربی مسلط بر راهبردهای یاددهی و یادگیری، با روش های ارزشیابی، مشاهده و ثبت گزارش توسط مربی و نیز والدین آشنا با تربیت جنسی دسته بندی نمود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، پیشنهادهای کاربردی جهت بهبود برنامه های درسی و توانمندسازی کودکان پیش دبستانی در مقابل آسیب های اجتماعی در بر دارد. ازاین رو به نظر می رسد لازم است که برنامه ریزان آموزشی و درسی، به ویژه مربیان و والدین به مؤلفه های 8 گانه به دست آمده در مطالعه حاضر در جهت کسب توانمندسازی مقابله با آسیب های اجتماعی در کودکان دوره پیش دبستانی استفاده کنند
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شفقت به خود بر عزت نفس و تجربه شرم در زنان مبتلا به پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۶۰-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شفقت به خود بر عزت نفس و تجربه شرم در زنان مبتلا به پرخوری بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری۲ ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری شهر تهران در سال 1400 بودند. ابتدا 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل شدت پرخوری گومالی و همکاران(1982BES,)، عزت نفس روزنبرگ (1989RSEs,)، شرم درونی کوک (1998Cook,) و شرم بیرونی گاس (1994Goss,) بود. از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد بین میانگین عزت نفس و تجربه شرم در هر دو گروه هیجان مدار و شفقت به خود در مرحله پس آزمون و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P)، یعنی این دو مداخله به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل باعث افزایش عزت نفس و کاهش تجربه شرم شده اند. همچنین نتایج آزمون بنفرونی برای مقایسه اثربخشی دو مداخله هیجان مدار و شفقت به خود نشان داد تفاوت معنی داری بین این دو مداخله در افزایش عزت نفس و کاهش تجربه شرم نمونه مورد مطالعه مشاهده نشد(05/0<P). بنابراین می توان گفت باوجود اثربخشی هر دو مداخله بر افزایش عزت نفس و کاهش شرم زنان مبتلا به پرخوری؛ ارجحیت یک مداخله بر دیگری از نظر آماری معنی دار نمی باشد.
بررسی اثربخشی تصویرسازی ارتباطی بر بهبود تأثیر دلزدگی زناشویی، تعارضات زناشویی، نارضایتی جنسی و رفتارهای فرا زناشویی در زنان متاهل متقاضی طلاق در تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
95 - 112
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی یکی از مهمترین و پایدارترین روابط بین فردی است که زن و شوهر باهدف رسیدن به تعلق خاطر و آرامش ازدواج می کنند؛ دربرخی از موارد زوجین تعلق خاطر و آرامش مورد انتظار خود را از ازدواج به دست نمی آورند و دچار مشکلات می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تصویرسازی ارتباطی بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین تأثیر، دلزدگی زناشویی، تعارضات زناشویی، نارضایتی جنسی و رفتارهای فرا زناشویی در زنان متاهل متقاضی طلاق در تهران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی بود و جامعه آماری پژوهش را زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده تهران در منطقه دو در سال 1402 تشکیل دادند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی تعارضات زناشویی(براتی و ثنایی، 1375)، مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، 1966)، پرسش نامه رضایت جنسی (لارسون، 1988) و پرسشنامه نگرش به رفتارهای فرا زناشویی (ویتلی، 2006) بود. بررسی نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون شاپیرو- ویلک، آزمون تحلیل کواریانس در بخش آزمون استنباطی و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. تمامی آنالیزها توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 در سطح معناداری05/0 انجام شد. نتایج نشان داد، بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری، دلزدگی زناشویی، تعارضات زناشویی، نارضایتی جنسی و رفتارهای فرا زناشویی تفاوت معنی داری وجود داشت(P<0.05) درمان مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی در بهبود دلزدگی زناشویی، تعارضات زناشویی، نارضایتی جنسی و رفتارهای فرا زناشویی در زنان متاهل متقاضی طلاق در تهران مؤثر هستند.
اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری: یک پژوهش تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: علائم وسواس گون، تحمل پریشانی پایین و احساس گناه بالا از جمله موارد شایع در بین جمعیت بالینی مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری می باشد. این موارد باعث مزمن شدن این اختلال شده و سیر درمان را سخت تر و طولانی تر می کنند، و این مسئله اهمیت یافتن درمان مناسب برای اختلال وسواس-جبری را جدی تر می کند، زیرا مزمن شدن اختلال باعث آسیب بسیار جدی به روابط، عملکرد، شغل و زندگی شخص می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه تک موردی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر اهواز بود. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر به شیوه هدفمند بود. نمونه این پژوهش شامل چهار بیمار مبتلا به اختلال وسواسی-جبری بود. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM5-TR و مقیاس های علائم وسواس فکری-عملی ییل-برون (گودمن و همکاران، 1989)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و احساس گناه (کوگلز و جونز، 1992) بود. همچنین محتوای درمانی پژوهش حاضر بر اساس پروتکل طرحواره درمانی مبنی بر ذهنیت (فرل و همکاران، 2014) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نمودار دیداری، درصد داده های ناهمپوش، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه شرکت کنندگان در مراحل مداخله و پیگیری مؤثر واقع شده و دارای اثربخشی است. مقدار شاخص تغییر پایا نیز برای تمامی آن ها معنادار بود (05/0 >p). درصد بهبودی در مرحله پیگیری نیز در محدوده موفقیت درمان قرار داشته که این مسئله ثبات اثربخشی این درمان را نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به سیر مختل کننده و مزمن بودن وسواس ضرورت یک درمان اثربخش و پایدار در مورد این بیماران حائز اهمیت است. همچنین با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری، استفاده از مداخلات و فنون خاص مداخله مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای به عنوان یک روش اصلی و مکمل در کنار سایر فنون و مفاهیم اصلی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و نشانگان آن ها به درمان گران پیشنهاد می شود.
مقایسه تنهایی اجتماعی، تعارض زناشویی و باور به دنیای عادلانه در مادران با و بدون کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وجود فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در خانواده عملکرد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تنهایی اجتماعی، تعارض زناشویی و باور به دنیای عادلانه در مادران با و بدون کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام گرفت.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل مادران با و بدون کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در سال 1401 بود و نمونه پژوهش 400 نفر (200 نفر برای گروه با اختلال نقص توجه بیش فعالی و 200 نفر گروه عادی) بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند و به مقیاس تنهایی اجتماعی دی توماسو، برانن و بست (2004)، پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1379) و پرسشنامه باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس (2005) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و با نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مادران با و بدون کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی از لحاظ تنهایی اجتماعی، تعارض زناشویی و باور به دنیای عادلانه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 >P).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر اهمیت توجه به تنهایی اجتماعی، تعارض زناشویی و باور به دنیای عادلانه در مادران با کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تأکید می کند و تلویحات کاربردی مهمی جهت مداخله های آموزشی دارد.
پیش بینی انسجام خانوادگی براساس تمایز یافتگی و مرزهای زوجینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمایز یافتگی و مرزهای اسلامی زوجینی در پیش بینی انسجام خانوادگی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متاهل شهر قم در سال 1401 بود که از بین آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 300 زن و مرد متاهل انتخاب و پرسشنامه های انسجام خانوادگی (السون و همکاران، 1985)، تمایزیافتگی (دریک، 2011) و مرزهای زوجینی (هوشیاری، 1399) را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش های آماری تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد مرزهای اسلامی زوجینی و تمایزیافتگی به طور همزمان 49/0 از تغییرات «انسجام خانوادگی» را تبیین می کنند. با بهره گیری از نتایج پژوهش می توان گفت؛ تبیین اهمیت و آموزش تمایز یافتگی و مهارت تنظیم مرزهای زوجینی بر اساس منابع اسلامی به زوجین موجب کاهش تعارضات زناشویی و افزایش انسجام خانوادگی می گردد.
مقایسه نشخوار خشم و تعارض بین فردی در محیط کار بین کارکنان با و بدون نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
245 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مقایسه نشخوار خشم و تعارض بین فردی در محیط کار بین کارکنان با و بدون نشانگان افسردگی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای و از نظر هدف نیز کاربردی بود. جامعه مورد نظر کلیه کارکنان دانشگاه اراک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک و دانشگاه پیام نور اراک در سال 1400 بود که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس 112 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 56 نفری با و بدون نشانگان افسردگی جایگزاری شدند. داده ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیره و با نرم افزار آماری spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین مولفه های پس فکرهای خشم، افکار انتقام، خاطره های خشم و تعارض با همکار بین دو گروه با و بدون نشانگان افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که گروه با نشانگان افسردگی تمامی این مؤلفه ها نمرات بالاتری را نسبت به گروه بدون نشانگان افسردگی کسب کرده بودند. بین دو مؤلفه شناختن علت ها و تعارض با سرپرست تفاوت معناداری بین این دو گروه مشاهده نشد (05/0p<). می-توان گفت که با شناسایی عوامل تاثیرگذار بر افسردگی در محیط کار (مانند خشم و تعارضات موجود در محیط کار) می شود از افسردگی در کارکنان جلوگیری کرد.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی در جانبازان ورزشکار خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی در جانبازان ورزشکار خراسان رضوی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان ورزشکار سازمان دهی شده استان خراسان رضوی (800=N) تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 224 پرسشنامه به شکل نمونه گیری در دسترس جمع آوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایشات تکلیفی و نفسانی ساخته تراسی و همکاران (2021) که مشتمل بر 12 سؤال بوده استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، ضریب امگا مک دونالد، ضریب تتا، ضریب تنصیف براون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزارهای آماری SPSS، lisrel و Stata استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه (941/0=θ، 919/0=Ω، 914/0=α) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با مؤلفه ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخ ص-های نسبت X2 به df برابر با 75/2 و (RMSEA) که برابر با 078/0 می باشد، بنابراین مدل از برازش لازم برخوردار است. همچنین شاخص های 99/0=NFI، 99/0=CFI، 97/0=GFI، 95/0=AGFI و 99/0=IFI برازش مدل را تأیید کردند. در خصوص روابط مؤلفه ها با مفهوم گرایشات انگیزشی نتایج نشان داد که هر دو مؤلفه تکلیفی و نفسانی توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم مورد نظر باشند.
نقش میانجی تنظیم هیجان ناسازگار در رابطه بین صفات تاریک شخصیت با پرخاشگری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان ناسازگار در رابطه صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 1402-1403 تشکیل دادند که از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 390 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صفات پنج گانه تاریک شخصیت (DPQ) یوسفی و همکاران (1400)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)گارنفسکی و کرایچ (2006) و پرسشنامه پرخاشگری سایبری (CYBA) آلوارزگارسیا و همکاران (2016) بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد از بین صفات پنج گانه تاریک، اثر مستقیم ماکیاولیسم، خودشیفتگی و کینه توزی بر پرخاشگری سایبری (01/0>P) معنادار بود. هم چنین، نتایج گویای آن بود که اثر غیرمستقیم ماکیاولیسم، خودشیفتگی و کینه توزی (01/0>P) به واسطه ی تنظیم هیجان ناسازگار بر پرخاشگری سایبری معنادار بود. علاوه بر این، شاخص های برازش نشان داد مدل نهایی از برازش مناسبی برخوردار است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان ناسازگار می تواند در تأثیر صفات تاریک شخصیت بر پرخاشگری سایبری نقش داشته باشد.
مقایسه سبک های اسناد، نگرش های ناکارآمد و طرحواره های ناسازگار اولیه بین افراد سالم و افراد مبتلا به افسردگی اساسی با عود مکرر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۲۶۰-۲۵۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های اسنادی، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرش های ناکارآمد بین افراد سالم و افراد مبتلا به افسردگی اساسی با عود مکرر بود. این مطالعه از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر تهران بوده است. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع غیرتصادفی و هدفمند بود که برای هر گروه 50 نفر در نظرگرفته شد. برای سنجش متغیرهای مدنظر از پرسشنامه افسردگی گلدبرگ(1972)، مقیاس سبک های اسنادی (1984)، طرحواره های یانگ (1998) و پرسشنامه نگرش های ناکارآمد(1978) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری یک راهه تجزیه و تحلیل شد. افراد افسرده با عود مکرر در قیاس با افراد سالم در سطح نگرش ناکارآمد و در همه طرحواره ها به طرز معناداری نمرات بالاتری کسب کردند. همچنین در سبک اسناد، افراد سالم به طرز معناداری بیشتر از اسنادهای پایدار و درونی بر وقایع مثبت و افراد افسرده با عود مکرر به طرز معناداری از اسنادهای پایدار، درونی و کلی برای وقایع منفی استفاده می کنند. بنابراین به هدف پیشگیری از عود در افسردگی، پیشنهاد می شود به کارگیری مداخلاتی که ساختارهای آسیب زای یادشده را هدف قرار می دهند، در اولویت قرار گیرد.
تدوین و آزمون الگویی از اثر انسانیت زدایی سازمانی بر برخی پیامدهای سازمانی با میانجی گری عدم تأمین نیاز های روان شناختی بنیادین سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمودن الگویی از پیامدهای انسانیت زدایی سازمانی(خشنودی شغلی، تعهدعاطفی، خستگی عاطفی، نشانه های روان تنی) با میانجی گری عدم تامین نیاز های روانشناختی بنیادین سازمانی انجام گرفت.
روش: نمونه ی پژوهش شامل200 نفر از کارکنان شرکت ملی خدمات انفورماتیک استان تهران (تابستان 1402) که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه های انسانیت زدایی سازمانی(کیسنز و همکاران، 2017)، عدم تامین نیاز های روانشناختی بنیادین سازمانی(گیلِت و همکاران، 2012)، خستگی عاطفی(ماسلش و جکسون، 1981)، نشانه های روان تنی(اسپکتور و جکس، 1998)، تعهد عاطفی(الن و میر، 1993) و خشنودی شغلی(آیزنبرگر و همکاران، 1997) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: برازش نسبتاً خوبی بین الگوی پیشنهادی و داده ها مشاهده شد. انسانیت زدایی سازمانی بر عدم تأمین نیاز های روانشناختی سازمانی با ضریب بتای (66/0) تاثیر مثبت و معنادار دارد. ضریب بتای (35/0-) نشان می دهد که انسانیت زدایی سازمانی بر خشنودی شغلی اثر منفی معنادار دارد و بر تعهد عاطفی با ضریب بتای (01/0) اثر ضعیف و غیر معنادار و بر خستگی عاطفی با ضریب بتای (37/0) اثر مثبت و معنادار دارد. و در نهایت با ضریب بتای (15/0) انسانیت زدایی سازمانی بر مشکلات روان تنی اثر مثبت و معنادار دارد.
نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، انسانیت زدایی سازمانی بصورت مستقیم و از طریق عدم تأمین نیاز های روانشناختی بنیادین سازمانی بر خستگی عاطفی، نشانه های روان تنی و خشنودی شغلی اثر داشت.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آینده سازان هر جامعه ای دانشجویان آن جامعه هستند که لازمه این مهم داشتن بهزیستی روان شناختی در بین آنها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال 1402 تشکیل می دادند که از میان آنها 367 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- نسخه کوتاه؛ سیاهه ذهن آگاهی بائر، مقیاس تحمل ابهام؛ سیاهه انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه تنظیم هیجان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده گردید. یافته ها: در پژوهش حاضر شاخص های نکویی برازش از برازش مطلوب الگو با داده های گردآوری شده حمایت کردند (945/1=χ2/df، 903/0=CFI، 931/0=GFI، ۰۵۹/۰=RMSE). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان پیش بینی می شود. لذا، پیشنهاد می شود دوره های آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان به صورت کارگاه برای دانشجویان برگزار کنند تا زمینه بهبود تحمل ابهام، انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی فراهم گردد.