فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۲۱ تا ۱۰٬۲۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ویژگی های روان سنجی نسخه ایرانی مقیاس اضطراب کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در شرایط همه گیری ویروس کرونا و تأثیر روان شناختی آن، ساخت ابزارهای مناسب برای سنجش جنبه های آسیب شناسی روانی آن ضروری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس پنج سؤالی اضطراب کرونا (شرمن لی) در نمونه ایرانی بود. مواد و روش ها: در این مطالعه ۳۹۹ نفر زن و مرد از جمعیت بزرگسال شهر کرمانشاه به روش نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی روایی هم گرا از پرسش نامه های ترس از کرونا و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و برای بررسی روایی واگرا از پرسش نامه پذیرش و عمل نسخه دوم استفاده شد. همچنین برای تعیین پایایی از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزار لیزرل نسخه ۸/۸ استفاده شد. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس ۹۱/۵ به دست آمد. مقیاس اضطراب کرونا همبستگی مثبت و معنی داری با مقیاس ترس از کرونا و زیرمؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان (به استثنای دشواری در انجام رفتار هدفمند) نشان داد، ولی با پذیرش و عمل همسبتگی منفی داشت. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد ساختار تک عاملی از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: اضطراب مرتبط با کرونا می تواند نامتناسب و غیرضروری باشد و باعث مشکلات روان شناختی زیادی شود. نسخه ایرانی اضطراب کرونا اعتبار و روایی مطلوبی را نشان داد و می توان از آن به عنوان یک ابزار غربالگری کوتاه و معتبر برای سنجش اضطراب کرونا استفاده کرد.
مقیاس سنجش نگرش نسبت به مواد مخدر در دانشجویان: ارزیابی روایی و پایایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
35-56
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ساخت مقیاس نگرش به مواد مخدر و بررسی روایی و پایایی آن در بین دانشجویان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی–پیمایشی و از نوع ابزار سازی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه شهید باهنرکرمان در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 400 نفر با روش نمونه گیری سهیمه ای انتخاب شدند. ساخت مقیاس در دو مرحله مقدماتی و نهایی انجام شد. پس از بررسی مقدماتی مقیاس بر روی 50 نفر و حذف آیتم هایی که دارای ضریب تمیز و دشواری نامناسب بودند، مقیاس نهایی نگرش به مواد مخدر و پرسش نامه شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد تکمیل شدند. ساختار عاملی مقیاس نگرش به مواد مخدر از طریق تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. همچنین، پایایی مقیاس از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-22 و آموس-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس حاضر دارای یک ساختار سه عاملی (شناختی، عاطفی و رفتاری) با برازش مطلوبی بود. پایایی با روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0/86 و برای عامل های شناختی، هیجانی و رفتاری به ترتیب 0/70، 0/73 و 0/69 بود که حاکی از همسانی درونی خوبی بود. همچنین، روایی همگرای مناسب مقیاس تاییدکننده روایی مقیاس بود. نتیجه گیری: مقیاس نگرش به مواد مخدر یک ابزار روا و پایا در بین دانشجویان است و می تواند به عنوان یک ابزار غربالگری در بررسی دانشجویان در معرض خطر اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
171-190
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر شهرستان لار انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به ۱۵ مرکز ترک اعتیاد شهر لار بود. از این میان، تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی پرسش نامه رضایت از زندگی، پرسش نامه عزت نفس، پرسش نامه حمایت اجتماعی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسش نامه خودکنترلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد مخدر دارای نقش میانجی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه های درمانی می توانند با هدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی، عزت نفس و خودکنترلی و کاهش احساس تنهایی موجب افزایش رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد شوند و زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در آن ها فراهم آورند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری، مهارت های خود مدیریتی و مهارت های تعاملی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری، مهارت های خود مدیریتی و مهارت های تعاملی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده شهر اصفهان در سال 1398 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در طی 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه انعطاف پذیری (دنیس و وندروال، 2010)، مهارت های خود مدیریتی (هاوثون و نک، 2008) و پرسشنامه مهارت های تعاملی (هالک،2010) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری بین میانگین نمرات انعطاف پذیری، مهارت های خود مدیریتی و مهارت های تعاملی زنان خیانت دیده در دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد.
مقایسه اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی بر هوش هیجانی نوجوانان دارای قلدری سایبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که قلدری در فضای سایبری پیامدهای منفی بر کارکردهای تحصیلی نوجوانان داشته و بین هوش هیجانی و قلدر بودن رابطه معکوس وجود دارد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی بر هوش هیجانی نوجوانان دارای قلدری سایبری بود . مواد و روش ها: دختر دوره اول متوسطه شهر بوشهر در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۴۵ نفر از آنان در دو گروه آزمایش (هر گروه ۱۵ دانش آموز) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش همدلی (۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای) و آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی (۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه قلدری سایبری آنتیادو، کوکینوس و مارکوس (۲۰۱۶) و مقیاس تجدنظر شده هوش هیجانی شاته و همکاران (۱۹۹۸) به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر هوش هیجانی نوجوانان دارای قلدری سایبری اعمال کردند (۰۵/۰> P ). همچنین، آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی نسبت به آموزش همدلی در بهبود هوش هیجانی مؤثرتر بود (۰۵/۰> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی و آموزش همدلی می توانند به عنوان یک شیوه درمانی برای بهبود هوش هیجانی نوجوانان دارای قلدری سایبری در محیط های آموزشی و درمانی به کار برده شوند.
چالش های زندگی اجتماعی نوجوانان با هویت اجتماعی خود به عنوان عضوی از کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان تحت پوشش کمیته امداد تلاشی مضاعف برای مخفی کردن عضویت در این نهاد دارند و این به خاطر داغ ننگی است که به عضویت در این نهاد حمایتی در جامعه زده می شود. گویا تحت پوشش نهادهای حمایتی بودن، هویت اجتماعی فرد را تضییع می نماید. پژوهش حاضر به بررسی چالش های زندگی اجتماعی نوجوانان با هویت اجتماعی خود به عنوان عضوی از کمیته امداد در نوجوانان دانش آموز می پردازد. روش: این پژوهش با روش گراندد تئوری اجرا شد. بدین منظور تعداد 20 نفر از دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم تحت پوشش کمیته امداد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تئوریک تا اشباع داده ها و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری شده و در قالب مقوله های اصلی دسته بندی شدند و از طریق فنون کدگذاری کوربین و اشترواس به صورت کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: مجموعاً 50 و در نهایت 33 کد اولیه از مصاحبه ها به دست آمد و در مراحل بعدی تحلیل، پدیده اصلی بنام پنهان سازی هویت، زمینه ها، علل، راهبردها و پیامدها از مصاحبه ها استخراج شد. آسیب دیدن احترام، اجتناب از تمسخر و ممانعت از طرد از علل پنهان کاری است. زمینه بروز پنهان کاری قرار گرفتن در مقابل افراد طبقه بالادست است. محیط مدرسه جایی است که این دانش-آموزان برایشان حیاتی است که همکلاسی ها و معلمان متوجه نشوند. نتیجه گیری: مسائل پیش روی این شهروندان نشان می دهد که باید درجهت تغییر نگرش جامعه به فقرا به منزله افرادی بااعتبار اجتماعی اندیشید؛ چیزی درآموزه های دینی نیز یافت می شود.
تحلیل مدل ساختاری رابطه ی فرهنگ سازمانی و اشتیاق شغلی با نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
اشتیاق شغلی یکی از موضوعات مهم در حیطه کنترل شغلی و تعهد سازمانی است و عامل بسیار مؤثر در خودکنترلی فردی، رفتارهای نوآورانه و دگرگون سازی شغلی است. از سوی دیگر گزارش های تحقیقی حاکی از تحلیل اشتیاق شغلی و شیوع اخلاق مخرب و فرسودگی شغلی در سازمان های ایران است. این امر لزوم توجه بیش ازپیش به موضوع اشتیاق شغلی را نشان می دهد در این راستا محققان در این پژوهش درصدد طراحی مدلی متشکل از عوامل مؤثر بر اشتیاق شغلی و کشف روابط ساختاری میان آن عوامل با استفاده از روش معادلات ساختاری می باشند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی رابینز(1998)،اشتیاق شغلی سالانوا و شوفلی(2004) و اخلاق حرفه ای کادوزیر(2002) استفاده شد. برای تحلیل یافته ها از تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. بر این اساس 190 نفر از کارکنان غیر هیئت علمی(ستادی) از میان 392 نفر با استفاده از جدول نمونه کرجسی مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های بخش ساختاری مدل نشان می دهد که فرهنگ سازمانی مطلوب و قوی می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم عاملی مؤثر و قدرتمندی در بالا بردن اخلاق حرفه ای و اشتیاق شغلی کارکنان باشد.
تاثیر مقابله درمانگری بر زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
169 - 183
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاربرد روش های مقابله با استرس در بیماران مولتیپل اسکلروزیس می تواند منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در سطح زیست نشانگرهای ایمنی شناختی گردد. ازاین رو هدف پژوهش، بررسی تأثیر مقابله درمانگری بر زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود . روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن حمایت از بیماران ام. اس. استان تهران در سال 97 بوده، تعداد 30 بیمار مبتلا به ام. اس. واجد شرایط و داوطلب، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشده جلسه درمان مقابله درمانگری و گروه کنترل به همان تعداد جلسات مراقبتهای معمول دریافت کردند. جهت سنجش فرضیه ها از کیت های انسانی برای اندازه گیری زیست نشانگرهای ایمنی شناختی و جمع آوری نمونه های خونی در 3 نوبت و مداخله روانشناختی مقابله درمانگری، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری مؤلفه های اینترلوکین 6، اینترلوکین 10، تومور نکروزینگ فاکتور آلفا، اینترفرون گاما، لنفوسیت و گلبول های سفید تفاوت معناداری دارد (05/0>P) و نمرات پس آزمون در مرحله ی پیگیری مقیاس ها نسبتاً ثابت مانده و اثر مداخله ای مقابله درمانگری همچنان ماندگار است . نتیجه گیری: مقابله درمانگری سبب بهبود زیست نشانگرهای ایمنی شناختی در مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس می گردد. در کاهش میزان اثربخشیاین رویکرد مداخله ای، زمان از پس آزمون به پیگیری اثر نداشته است
شناسایی چالش های فراروی جانشین پروری در آموزش و پرورش با رویکرد تئوری زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
29 - 44
حوزههای تخصصی:
جانشین پروری می تواند ابزاری قدرتمند برای تقویت و بهسازی استعدادها، کارآمدی نیروها، پویایی و تغییر سازمان به مسیرهای مثبت باشد. تعداد کمی از سازمان ها قادرند از برنامه جانشین پروری بهره ببرند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های جانشین پروری در آموزش و پرورش، به شیوه کیفی و با استفاده از رویکرد اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معلمان آموزش و پرورش منطقه باینگان استان کرمانشاه در سال 1398 بود که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری در مجموع 23 تن به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. داده ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته و بررسی عمیق پیشینه و مبانی نظری جمع آوری و به شیوه کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. راهبرد کثرت گرایی،کنترل از سوی اعضا، تماس طولانی با محیط و مرور صاحبنظران برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها مورد استفاده قرار گرفت. همچنین پایایی بازآزمون برای مصاحبه ها 90/75 و پایایی بین دو کدگذار 64/71 به دست آمد. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی حاکی از 16مقوله اصلی بود که در قالب مدل مفهومی شامل شرایط علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامدها پدیده جانشین پروری را تبیین و روابط بین آنها را نمایان می کند.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری و تنظیم هیجانی دختران دارای شکست عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
55 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری و تنظیم هیجانیدختران دارای شکست عاطفی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل شامل کلیه دختران نوجوان دوره دوم متوسطه دارای تجربه شکست عاطفی در شهرستان ازنا (استان لرستان) بود. در این پژوهش تعداد 30 دختر نوجوان دارای تجربه شکست عاطفی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 دختر در گروه آزمایش و 15 دختر در گروه گواه). گروه آزمایش آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور (بوردیک، 2014) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ضربه عشق (راس، 1999)، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23 SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری (001/0p<) و تنظیم هیجانی (001/0p<)دختران دارای شکست عاطفی تأثیر معنادار دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با بهره گیری از فنونی همانند فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی دختران دارای شکست عاطفی مورد استفاده قرار گیرد.
آیا تهدید کرونا سلامت روانی ایرانیان را تهدید کرده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
71 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به منظور بررسی وضعیت سلامت روان ایرانیان در ایام تهدید پاندمی کرونا پرسشنامه آنلاین سلامت روان (GHQ) در گوگل ساخته شد. روش: باتوجه به ایام قرنطینه ازطریق فضای مجازی مثل تلگرام و واتس آپ و پست الکترونیک فراخوان شرکت در پژوهش داده شد. 500 پاسخ دهنده شامل361 زن (2/72%) زن و 139 (8/27%) مرد بودند و 217 نفر (4/43%) مجرد، 267 نفر (4/53%) متأهل و 16 نفر (2/3%) سایر را تشکیل می دادند. نتایج: نتایج نشان داد که میانگین سلامت روان، علائم جسمانی، علائم اضطرابی، کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی به ترتیب 21.60، 5.42 ،5.86، 7.02 ،3.28 است و براساس نقطه برش 40 درصد جامعه مشکوک به اختلال روانی هستند که از مطالعات قبلی کم تر است. همچنین نتایج نشان داد که سلامت روان در زنان و مردان، در متأهل و مجرد، در شاغل و بیکار و در سنین مختلف به صورت معنی داری متفاوت است. بحث: به نظر می رسد جدی نگرفتن کرونا و هم زمانی آن با ایام نوروز و دید و بازدید، بر میزان سلامت روان اثر منفی به جز مؤلفه اختلال در کارکرد اجتماعی داشته است.
رابطه صفات تاریک شخصیت و ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
41 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت از زندگی، سازه ای است که در سال های اخیر به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با سلامت و بهزیستی انسان، به ویژه در کارکنان نظامی بیش ازپیش مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه صفات تاریک شخصیت و ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان شهر اهواز انجام شده است. روش: روش پژوهش، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان یگان ویژه دادگستری خوزستان (301 نفر) و نمونه پژوهش 104 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ابرازگری هیجانی (کینگ و آمونز، 1990)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) و صفات تاریک شخصیت (جنیسون و وبستر، 2010) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های صفات تاریک شخصیت با رضایت از زندگی، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (001/0 p <). همچنین بین ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان رابطه معنی داری وجود دارد (001/0 p <). افزون براین نتایج نشان داد متغیرهای ابرازگری و صفات تاریک 31 درصد از تغییرات رضایت از زندگی را تبیین می کنند. بحث: یافته های این پژوهش می تواند برای برنامه ریزان در بهبود وضعیت نظامیان، کاربرد فراوانی داشته باشد.
هوش معنوی و تأثیر آن بر عملکرد کارکنان پلیس (مطالعه موردی فرماندهی انتظامی شهرستان بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
63 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «هوش معنوی» یکی از مفاهیمی است که در پرتو توجه برخی از روان شناسان به حوزه معنویت مطرح شده و توسعه پیدا کرده است. از زمانی که مدیران به ضرورت القای حس هدف مندی و معنی داری در کارکنان پی بردند و برخی از مطالعات نشان داد که در اثر تقویت این هوش، می توان کیفیت انجام وظایف شغلی را بالا برد و سازمان ها را در راه رسیدن به اهدافشان یاری نمود، هوش معنوی در حوزه سازمانی نیز وارد شد. باتوجه به اهمیت و ضرورت این موضوع برای سازمان های نظامی و انتظامی، هدف اصلی این پژوهش، تبیین تأثیر هوش معنوی بر عملکرد کارکنان پلیس است. روش: تحقیق حاضر ازلحاظ روش، توصیفی و مبتنی بر پیمایش و گردآوری داده های میدانی است. جامعه آماری آن، 350 نفر از کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان بروجرد بودند که 182 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه معتبر سهرابی و ناصری (1392) بوده است. داده ها به نرم افزار spss نسخه 20 وارد شدند و تجزیه وتحلیل در دو بخش توصیفی و استنباطی ارائه شده است. نتایج: مؤلفه های «آگاهی متعالی»، «تجارب معنوی»، «صفات معنویِ بخشش و شکیبایی»، اجزای سازنده هوش معنوی هستند که براساس یافته های این تحقیق، رابطه معنی داری با عملکرد کارکنان پلیس دارند. از بین مؤلفه های مذکور، صفات معنوی «بخشش و شکیبایی»، بیشترین تأثیر را بر عملکرد کارکنان پلیس دارند و به ترتیب «تجارب معنوی» و «آگاهی متعالی» در رده های بعدی قرار دارند. بحث: باتوجه به یافته های تحقیق، می توان پذیرفت که هوش معنوی، در ارتقای عملکرد پلیس مؤثر است و کارکنان پلیس، هرقدر هوش معنوی بالاتری داشته باشند، عملکرد خدمتی آنان بالاتر می رود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر همدلی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: همدلی و انعطاف پذیری شناختی زﻧﺎن دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز به دلیل شرایط خاص و استرس های ویژه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با هدف ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر همدلی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای همسر جانباز اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓت. روش: پژوﻫﺶ از ﻧﻮع نیمه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﺑﺎ پیش آزمون پس آزمون ﺑﺎ ﮔﺮوه گواه ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ، زﻧﺎن دارای ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز 25 ﺗﺎ 40 درﺻﺪ ﺷﻬﺮ تهران در ﺳﺎل 1396 ﺑﻮد. ﻧﻤﻮﻧه ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ 24 زن ﻫﻤﺴﺮ ﺟﺎﻧﺒﺎز ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ روش نمونه گیری دردﺳﺘﺮس انتخاب شدند و در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ (12 ﻧﻔﺮ) و ﮔﺮوه گواه (12ﻧﻔﺮ) به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. سپس ﺑﻪ پرسشنامه صفات همدلی باتسون (1983) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (2010) ﭘﺎﺳﺦ دادﻧﺪ. ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ، ﺑﻪ ﻣﺪت 8 ﺟﻠﺴﻪ و ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﯾﮏ ﺟﻠﺴﻪ، ﺗﺤﺖ آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گر
اثربخشی آموزش تفکر علمی بر مهارت حل مسئله در کودکان پیش دبستانی: طراحی و کاربست ابزار جدید حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
351 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر طراحی و کاربرد ابزار حل مسئله در بررسی اثربخشی آموزش تفکر علمی کودکان پیش دبستانی بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری این پژوهش، کودکان مراکز پیش دبستانی در سال تحصیلی 1397-1396 واقع در شهر تهران را شامل می شد. 8 کودک پیش دبستانی (4 دختر و 4 پسر) به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد ابزار طراحی شده برای مهارت حل مسئله از روایی محتوایی مناسبی (بین 0/8 تا 1) برخوردار است و اعتبار ابزار نیز با استفاده از روش باز آزمایی (0/724) به دست آمد. همچنین، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نتایج نشان داد برنامه آموزش تفکر علمی بر ارتقاء مهارت حل مسئله کودکان پیش دبستانی تأثیر معنی دار دارد (p<0/05) .آموزش تفکر علمی، این امکان را برای کودکان پیش دبستانی فراهم می کند تا تلاش کنند با استفاده از منطق، روابط بین حوادث را جستجو کنند و به تفکر خلاقانه و علمی مبادرت ورزند.
بررسی اثربخشی روش درمانی روان نمایشگری بر بهبود تحول اخلاقی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتقاد بر این است که قضاوت اخلاقی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه دارای نقص است، این کودکان در ظرفیت قضاوت اخلاقی دارای کمبود هستند و این نقص، تعامل را با دیگران دشوار می سازد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش درمانی روان نمایشگری بر تحول اخلاقی کودکان دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری آن کودکان ۷ تا ۱۲ سال مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه که جهت درمان به کلینیک های درمانی شهر شیراز در سال ۱۳۹۸ مراجعه کرده بودند. تعداد ۳۰ نفر از این کودکان که توسط روان پزشک بیماری آنان مورد تأیید قرار گرفته بود، به عنوان آزمودنی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند. سپس آزمودنی ها آزمون قضاوت اخلاقی ﺳﯿﻨﻬﺎ و ورﻣﺎ را تکمیل کردند و نمرات آن ها به عنوان پیش آزمون انتخاب شد. گروه آزمایش در ۸ جلسه آموزش گروهی به صورت هفته ای ۱/۵ ساعت تحت مداخله ی روان نمایشگری قرار گرفتند. افراد گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. بعد از ۲ ماه هر دو گروه، پیگیری شدند. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس یک طرفه، با نرم افزار SPSS ۲۲ ارزیابی شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که روش درمانی روان نمایشگری بر بهبود تحول اخلاقی در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه موثر است (۰/۰۰۵>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها از درمان روان نمایشگری می توان به عنوان مداخله ای موثر بر بهبود تحول اخلاقی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بهره برد.
Ethical principles of Ellis theory and its comparison with the view of Islamic ethics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study is to compare and critique the moral principles of Albert Ellis's theory (REBT) in the light of Islamic ethics. The method of the present study is analytical-descriptive and the sampling Method in this study is goal-oriented. Necessary information was collected in a library manner by studying sources and books. The method of analysis has been content analysis. The results showed that Ellis's ethical principles are: ethical non-realism, pleasure-seeking, individualism, sensuality and no standard for good and bad behavior. However, all these are not acceptable from the point of view of Islam, as Islam believes the standard for the right and wrong is clear and distinct; pleasure is not the only standard of right and wrong behavior, pleasures are not merely worldly, and the ultimate goal of life and creation is to reach the nearness of God. All human behaviors are ethical if done with the intention and purpose of the nearness of God.
تبیین کیفی تربیت نسل منتظر با رویکرد مهدوی
حوزههای تخصصی:
رویکرد حاکم تربیتی مبتنی بر رویکردی غیرکاربردی است که عموماً ناشی از غربی است، در این رویکرد تأثیرگذاری واقعی تربیت اخلاقی، اهمیّت چندانی ندارد و تنها درجهت تلقین بکار می رود،اما در رویکرد مهدوی، اصل بر تحوّل واقعی در راستای ظهور است و تحقق ارزشها، را تسهیل مینماید. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر تبیین کیفی تربیت نسل منتظر بود که برای این منظور از رویکرد کیفی( تحلیل محتوا) استفاده شد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته(وظایف تربیتی) و منابع و اسناد(مولفه های تربیتی) گردآوری گردید. نتایج نشان داده است که مهمترین جلوه های تربیتی در حیطه های اخلاقی ؛اراده و اختیار، خداشناسی و تکوین هویت، جسمی ؛ پاکیزگی جسمی و روانشناختی، هنری – زیباشناختی؛ زیبایی طبیعت، کرامت انسان، عدالت ورزی، ارج گزاری به هنر و تقویت اوقات فراغت، علمی؛علم آموزش وتوسعه آن، اندیشه ورزی، هدایت معلم و مشارکت خانواده را در برگفته ، اجتماعی؛احسان و احترام به دیگران و رعایت آداب معاشرت و اقتصادی؛ توسعه شغل و کار اشاره داشتند و اما وظایف جسمی و روانشناختی(خودشناسی، مهارتهای زندگی و فراهم سازی رشد همه جانبه)، اخلاقی(اصلاح رفتار، تقویت عزت نفس حرفه ای، انسان گرایی، برابری انسان ها)، اجتماعی – سیاسی(ارتباط مستمر با خانواده، مسئولیت اجتماعی، تقویت پیوند خانه و مدرسه، تداوم اجتماعی)،علمی(بهبود مدیریت کلاس و فضای آموزشی، افزایش آگاهی خانواده، آموزش خانواده، بهبود عملکرد آموزشی، نظارت آموزشی، نقش فعال کارگزاران تربیتی در تصمیم گیری، مشارکت آموزشی) اقتصادی (افزایش بهره وری منابع انسانی) هنری(جنبه های زیباشناسی) دینی(آموزه های مهدوی) از جمله مهمتروین وظایف تربیت مهدوی است.
مقایسه تاب آوری و راهبردهای مقابله با تنیدگی بین داوطلبان شرکت در جنگ ضد داعش و سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت بین تاب آوری و راهبردهای مقابله با تنیدگی بین داوطلبان شرکت در جنگ ضد داعش و سربازان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی داوطلبان و سربازان کُرد در هر سه استان حلپچه، سلیمانی و اربیل اقلیم کردستان عراق بودند که در جنگ ضد داعش شرکت کرده بودند. نمونه این پژوهش باروش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و سیاهه راهبردهای مقابله با تنیدگی اندلر و پارکر داده ها جمع آوری شدند و با روش های آماری آزمون تحلیل واریانس چند متغییره تحلیل شدند. یافته های این پژوهش نشان داد از نظر تابآوری تفاوت بین داوطلبان و سربازان وجود نداشت، اما در مقیاس راهبردهای مقابله با تنیدگی در داوطلبان و سربازان تفاوت معنادار یافت شد. از لحاظ سبک مسئله مدار و سبک اجتنابی تفاوت معنا دار بود. بنابراین نتیجه میشود از نظر مقابله ای هیجان مدار تفاوت وجود ندارد. یافته هاى اصلی این پژوهش مؤید آن است که برگزاری دوره های آموزشی ویژه جهت بالابردن تاب آوری و کمک به داوطلبان و سربازان برای کاهش تنیدگی جنگ توصیه می گردد.