فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۴۱ تا ۹٬۰۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
367 - 367
حوزههای تخصصی:
مولفان: هاروی رانتر، ایوان جورج، کریس ایوسون - مترجم: دکتر یاسر مدنی - انتشارات دانشگاه تهران
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه محور در ارتقاء کارکردهای اجرایی کودکان: مروری نظام دار بر پژوهش های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های رایانه ای به عنوان ابزاری برای توانبخشی و ارتقاء کارکردهای اجرایی در کودکان به عنوان یک رویکرد نوآورانه حائز اهمیت می باشد . با این وجود نتایج متناقضی درباره اثربخشی این نتایج وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر برسی نظامدار پژوهش های تجربی انجام شده می باشد. روش پژوهش: این پژوهش، یک مطالعه نظامند است که در آن تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی فروردین 1390 تا پایان اسفند 1397مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور یافتن مقالات جستجوی اینترنتی در پایگاه های داخلی SID , magiran و پایگاه های خارجی Google scholar , PubMed و با کلید واژه های فارسی و انگلیسی صورت گرفت. 145 مقاله چاپ شده به زبان فارسی و انگلیسی بازیابی شد که در نهایت به دلیل تعداد کم مقالات لاتین در این بازه زمانی صرفا به مرور مقالات فارسی که ۲۳ مقاله مرتبط شناخته شد و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: غالب پژوهش های داخلی بدون در نظر گرفتن تفاوت های زبانی و ترجمه و انطباق تکالیف به زبان فارسی صرفا از نسخه انگلیسی استفاده کرده اند، همچنین تمرکز بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی و عدم اجرای آزمون های پیگیری و مطالعات طولی از جمله عوامل مهمی است که کمتر مطالعه داخلی به آن پرداخته است. علاوه بر این تاثیر توانبخشی شناختی در فعالیت های روزمره و یادگیری کلامی دانش آموزان یا همان انتقال دور مورد غفلت قرار گرفته است. نتیجه گیری و بحث: در مجموع بازتوانی شناختی رایانه ای به عنوان یک درمان مکمل جهت بازتوانی شناختی مبتنی بر رایانه با ایجاد محیط جذاب آموزشی و فضاهای متنوع می تواند به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر مداخلات روانی آموزشی و آموزش مستقیم تاثیرات مثبتی بر کارکردهای اجرایی کودکان داشته باشد. به عبارت دیگر می توان گفت همراه ساختن تکالیف رایانه محور کارکردهای اجرایی همراه با آموزش جبرانی مستقیم و انفرادی می تواند اثربخشی بیشتری داشته باشد و خود این موضوع مستلزم طراحی و ساخت تکالیفی می باشد که در بخش محرکات زبانی از زبان فارسی استفاده شده باشد.
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
133-144
حوزههای تخصصی:
ذهن آگاهی شکلی از مراقبه است که ریشه در تعالیم وآئین مذهبی شرقی خصوصاً بودا دارد . به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود .درمان های مبتنی به ذهن آگاهی و پذیرش به عنوان درمان های موج سوم شناختی-رفتاری شناخته می شود .این درمان، حضور ذهن را به عنوان هدف درمان با تمرین هایی مانند توقف تفکر هوشیار و مشاهده غیر قضاوتی افکار خود فرد ادغام می کند. حضور ذهن تحت عنوان "توجه به طور ویژه، به هدف، در حال حاضر و بدون قضاوت" تعریف می شود.ذهن آگاهی از طریق توجه هدفمند و غیر قضاوتی و به شیوه ای خاص به لحظه و شرایط کنونی پدید می آید این تعریف سه مولفه ذهن آگاهی را در بر دارد.در تلاش برای بیان مولفه های ذهن آگاهی به سازه های ساده و قابل درک، مولفه های اساسی ذهن آگاهی شامل هدفمندی یا قصد،توجه و نگرش استخراج شده است. شناخت درمانی مبتنی به ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خود آیند مؤثر بوده است. همچنین نتایج حاکی است که این روش می تواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب موثر واقع شود.از این رو در مقاله حاضر ضمن بیان نحوه به وجود آمدن و تکامل این درمان به بیان اهداف اساسی ، تعریف مولفه های درمانی ، روش های متفاوت ارتباط با تجارب و بیان مبانی نظری که در شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) استفاده میشود، پرداخته شده است.
معنای شغلی و بهزیستی ذهنی: نقش میانجیگری رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۳
145-169
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه معنای شغلی و بهزیستی ذهنی با میانجیگری رضایت شغلی بود . روش: این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی بود. در این پژوهش ۲۸۰ نفر از کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های معنای شغلی ( ورزسنیسکی، 1999)، بهزیستی ذهنی ( مول وی و همک اران، 1387) و رضایت شغلی ( ویسوکی و کروم، 1994) بود. داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد معنای شغلی امرارمعاش بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و منفی معنادار) ۰۵/0 ( p< و معنای شغلی مسیر پیشرفت بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و مثبت معنادار داشت) 0۰1/0 ( p< . ضمن اینکه معنای شغلی رسالت بر بهزیستی ذهنی از طریق رضایت شغلی تأثیر غیرمستقیم و مثبت معناداری داشت) 01/0 ( p< . نقش میانجیگری رضایت شغلی در رابطه معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت با بهزیستی ذهنی تأیید نشد. نتیجه گیری: به طورکلی یافته ها نشان داد که از میان معناهای مختلف شغلی، معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی و معنای شغلی رسالت از طریق رضایت شغلی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی ذهنی دارد.
اثربخشی برنامه ی درمان تلفیقی مثبت نگر بر بهزیستی روانشناختی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با روند شتابان سالمند شدن جهانی جمعیت، توجه به موضوع سلامتی و ارتباط آن با افزایش عمر ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه درمان تلفیقی مثبت نگر در بهزیستی روانشناختی سالمندان ایران است. روش: پژوهش حاضر پژوهشی کمی نگر و نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش تمامی افراد بالای 60 سال مراجع کننده به یکی از سراهای محله در شهر تهران بودند. حدود 40 نفر از این جامعه که واجد ملاک های ورود بودند، به صورت در دسترس در سرای محله واقع در خیابان شیخ هادی انتخاب شده و به طور مساوی و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل، گمارده شدند. در این پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف فرم کوتاه استفاده شد. افراد در گروه آزمایش در هشت جلسه 100 دقیقه ای، آموزش مبتنی بر یکپارچه نگری را دریافت نموده و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر یکپارچه نگری بر ارتقای بهزیستی روانشناختی در سالمندان تأثیر معناداری(001/0p <) داشته و میزان نمره بهزیستی روانشناختی در آنها را به طور معناداری افزایش می دهد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان تلفیقی مثبت نگر به سالمندان سبب افزایش بازدهی در جامعه و ارتقاء بهزیستی آنها می شود.
بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی، بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی بود. طرح پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. به شیوه غربالگری، 34 دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، از بین دانشجویان دانشگاه لرستان انتخاب شدند و در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی، در طول 8 جلسه، برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه اختلال اضطراب فراگیر و مقیاس صبر، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین میانیگن نمره اضطراب و مؤلفه های صبر در مرحله پس آزمون، در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنادار بوده است. با توجه به این نتایج، می توان از گروه درمانی معنوی، با رویکرد اسلامی برای کاهش علایم اضطراب و افزایش صبر در افراد با نشانگان بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده نمود.
مواد روانگردان نوظهور: مرور سیستماتیک کانابینوییدهای سنتزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
187-210
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، ظهور کانابینوییدهای سنتزی، تبلیغات فریبنده، و فروش در فضای مجازی موجب گرایش جوانان به مصرف آن ها شده است. دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل شیوع مصرف این ترکیبات را چالش مهم جهان در خصوص سلامت عمومی اعلام نموده است. هدف تحقیق حاضر مرور سیستماتیکِ کانابینوییدهای سنتزی بود. روش : این مطالعه توصیفی-کتابخانه ای از نوع مروری سیستماتیک بود که در بازه زمانی 1980 تا 2019 با استفاده از همه مقالات چاپ شده در پایگاه داده های الکترونیک شامل Cochrane Database Systematic ، Google Scholar ، Embase ، Medline ، Scopus ، Reviews ، و Proquest و همچنین منابع داخلی نظیر Iranmedex ، Irandoc ، و SID صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که کانابینویید های سنتزی تاثیرات مشابه و قوی تری نسبت به تی اچ سی موجود در محصولات شاهدانه دارند و تعداد معدودی از آن ها کاربرد پزشکی یافته اند. کانابینوییدهای سنتزی اعتیادآورتر و مضرتر از محصولات شاهدانه هستند وگزارش های متعددی از مرگ ناشی از مصرف بیش از حد کانابینوییدهای سنتزی در افراد مصرف کننده منتشر شده است. کشورهای پیشرفته ای نظیر ایالات متحده آمریکا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ژاپن، چین، روسیه، ترکیه و غیره کانابینوییدهای سنتزی و محصولات حاوی آن ها را در قوانین داخلی خود غیرقانونی یا تحت کنترل قرار داده اند. نتیجه گیری : کانابینوییدهای سنتزی و محصولات حاوی آن ها اعتیادآور و تهدیدی برای سلامت و امنیت عمومی هستند. خلاء قانونی در کشور و ممنوع شدن آن ها در کشورهای مختلف، تولید صنعتی و فروش ارزان آن ها در فضای مجازی، می تواند احتمال جایگزینی کانابینوییدهای سنتزی با محصولات شاهدانه را افزایش دهد. بنابراین، نیاز مبرم به بررسی و وضع قوانین مقابله ای با کانابینوییدهای سنتزی در کشور وجود دارد.
نقش تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان با میانجی گری شوخ طبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی عامل اصلی کاهش کارایی و از دست رفتن نیروی انسانی است و پیامدهای منفی بر ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی در معلمان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه پژوهش تعداد 213 نفر از معلمان مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم شهر مشهد در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های فرسودگی شغلی، تعهد سازمانی و مقیاس شوخ طبعی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، شوخ طبعی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد. علاوه بر این، مسیر تعهد سازمانی به فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی، معنی دار بود. براساس یافته های پژوهش، شوخ طبعی نقش میانجی بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان دارد؛ بنابراین، افزایش شوخ طبعی و ارتقای تعهد سازمانی در معلمان به منظور پیشگیری از فرسودگی شغلی پیشنهاد می شود.
رابطه نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی: نقش واسطهگری انگیزش درونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه گسترده ای از پژوهش ها بر اهمیت نقش درگیری تحصیلی به عنوان یک سازه جدید در یادگیری تأکید کرده اند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای انگیزش درونی در رابطه میان نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه کاشان در سال 1398 بودند که از میان آنان 331 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های درگیری تحصیلی ریو و تسنگ، نیازهای بنیادین روان شناختی گانیه و انگیزش تحصیلی هارتر بودند. داده های جمع آوری شده با روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین نیازهای روان شناختی، درگیری تحصیلی و انگیزش درونی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0> p ). همچنین نتایج نشان داد که مدل مطرح شده از برازش خوبی برخوردار است. نتایج تحلیل مسیر حاکی از این بود که نیازهای بنیادین روان شناختی بر درگیری تحصیلی تأثیر معناداری دارد و انگیزش درونی این رابطه را میانجی گری می کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ارضای نیازهای روان شناختی می تواند با تقویت انگیزش درونی منجر به افزایش درگیری تحصیلی در دانشجویان شود؛ بنابراین ضروری است اقدامات لازم در جهت برنامه ریزی و بازنگری در شیوه های آموزشی در راستای بهبود ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی مورد توجه قرار گیرد.
التماس کافی نیست: استفاده از تکنیک های روان شناختی به منظور افزایش رعایت دستورالعمل های بهداشتی ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۵۷)
225-238
حوزههای تخصصی:
گسترش ویروس کرونا لزوم رعایت هرچه بیشتر دستورالعمل های بهداشتی از جمله فاصله گذاری فیزیکی و استفاده از ماسک را برجسته کرده است. در این راستا، علاوه بر اطلاع رسانی مسائل بهداشتی به مردم، استفاده از تکنیک های روان شناختی نیز می تواند در متقاعد کردن افراد در رعایت دستورالعمل های بهداشتی مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر، مرور عواملی روان شناختی است که می توانند بر رعایت دستورالعمل های بهداشتی تأثیرگذار باشند. بدین منظور، ابتدا در پایگاه های مگیران، جهاد دانشگاهی و گوگل اسکالر به جستجوی کلیدواژه های مرتبط (مثل کووید-19 فاصله گذاری و ماسک زدن) پرداخته شد. پس از شناسایی و غربالگری نتایج جستجو، مطالعاتی که معیارهای مدنظر را برآورده می کردند، انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایجْ 15 عامل روان شناختی را آشکار ساخت که می توانند بر میزان رعایت دستورالعمل های بهداشتی مؤثر باشند. در پایان، راهکارهایی عملی و اجرایی برای استفاده از این عوامل در سیاست گذاری های مربوطه ارائه شده است.
کنش تأملی والدینی: معرفی روی آورد مبتنی بر ذهنی سازی در والدگری (قسمت اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
101 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه:گرچه عدم تبعیت در میان همه شاخه های پزشکی شایع است،اختلالات روانپریشی با چالش بییشتری در برابر این مساله مواجه است که خطر آن را افزایش می دهد.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. روش:جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای بستری در مراکز توانبخشی شهر تهران تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه،نمونه ای به حجم 40 بیمار انتخاب و در گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) جایگزین شدند.در ابتدای پژوهش دو گروه از نظر متغیرهای سن و تحصیلات یکسان سازی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه تحت آموزش برنامۀ بازگشت به اجتماع ،دو جلسه در هفته،قرار گرفت.آزمودنیهای گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامۀ تبعیت از درمان موریسکی پاسخ دادند. یافته ها:جهت تحلیل داده ها به دلیل نرمال نبودن داده ها و عدم رعایت مفروضه شیب رگرسیون،از آزمون u- مان ویتنی استفاده شدو یافته ها نشان دادند که بیماران گروه بازگشت به اجتماع در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای برنامه تفاوت معنی دار نشان دادند (10.500:U)،اما پس از دو ماه پیگیری، در نمره تبعیت از درمان( 70.500:U)،دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری:علی رغم محدودیتهای موجود، با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر بهبود تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا ،اجرای این برنامه به منظور توانمند سازی بیماران در مدیریت بیماری و کاهش عود پیشنهاد می شود.
نقش امید در محیط کار با سلامت روان شناختی کارکنان بانک رفاه استان بوشهر
حوزههای تخصصی:
سلامت روان شناختی یکی از متغیرهای مهم و اساسی در حوزه روان شناسی و علوم تربیتی است که عوامل مختلفی در رابطه با آن موردمطالعه قرارگرفته اند. هدف این پژوهش بررسی نقش امید در محیط کار با سلامت روان شناختی کارکنان بانک رفاه استان بوشهر بود. روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان شعب بانک رفاه استان بوشهر در سال 1398 بودند که با استفاده از فرمول کوکران، 107 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس 12 سؤالی امید اسنایدر و همکاران (۱۹۹۱) و پرسشنامه 28 سؤالی سلامت روان شناختی گلدبرگ (1972) بودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی و نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. نتایج نشان داد بین امید با سلامت روان شناختی رابطه منفی و معنادار وجود داشت (001/0 > P). همچنین امید 2/34 درصد (01/0>P) از واریانس سلامت روان شناختی کارکنان را تبیین نمود. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت با افزایش امید در کارکنان می توان سلامت روان شناختی آن ها را ارتقا داد.
مؤلفه ها و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
883-891
حوزههای تخصصی:
زمینه : پژوهش های پیشین به بررسی کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات در جمعیت هلال احمر پرداخته اند. اما مؤلفه ها و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر مغفول مانده است. هدف : مؤلفه ها و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر است. روش : از نوع رویکرد پژوهش کیفی و تحلیلتم بود. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی تمام وقت در حوزه های کیفیت آموزش همگانی بود. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئت علمی تمام وقت در حوزه های کیفیت آموزش همگانی هستند. 11 نفر از اعضای هیئت علمی به روش نمونه گیری نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار در این پژوهش مصاحبه بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. یافته ها : مؤلفه های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر شامل «کیفیت منابع آموزشی، منابع فیزیکی، منابع انسانی، طراحی برنامه، به روزرسانی اطلاعات، تعهدکاری و انگیزش» و شاخص های ارتقاء کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر شامل «کیفیت مربیان، تسهیلات آموزشی، توجه به نیازهای فراگیران، انجام مانور های امدادی، تجهیزات فیزیکی و منابع مالی» هستند. نتیجه گیری: برای ارتقای کیفیت آموزش همگانی امداد و نجات جمعیت هلال احمر می توان از «کیفیت منابع آموزشی، منابع فیزیکی، منابع انسانی، طراحی برنامه، به روزرسانی اطلاعات، تعهدکاری و انگیزش، کیفیت مربیان، تسهیلات آموزشی، توجه به نیازهای فراگیران، انجام مانور های امدادی، تجهیزات فیزیکی و منابع مالی» استفاده کرد.
پیش بینی وابستگی به نیکوتین بر اساس افسردگی، اضطراب و تنیدگی؛ بررسی اثر تعدیلی ابعاد شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۹ شماره ۹۲
935-944
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به پیش بینی افسردگی، اضطراب ، تنیدگی و بررسی ابعاد شخصیت در افراد وابسته به مواد پرداخته اند. اما پیش بینی وابستگی به نیکوتین بر اساس افسردگی، اضطراب و تنیدگی؛ بررسی اثر تعدیلی ابعاد شخصیت مغفول مانده است. هدف: تبیین وابستگی به نیکوتین بر اساس نقش اضطراب، افسردگی و تنیدگی، و ارزیابی اثر تعدیلی ابعاد شخصیت بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان پسر دانشگاه تهران در سال 1398 بود که از میان آنان، ۲۰۰ نفر به صورت در دسترس به عنوان انتخاب شده و در دو گروه سیگاری و غیرسیگاری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای سنجش، عبارت بودند از: مقیاس نشانگان وابستگی به نیکوتین ( NDSS )(شیفمن و همکارا، 2004)، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی ( DASS-21 )(لاویبوند، 1995) و پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر TCI-56) )(کلونینجر، 1987). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل رگرسیون لجستیک بررسی شدند. یافته ها: اثر میانجی ابعاد شخصیت معنادار بود (0/001 p< ). تفاوت تنیدگی بین دو گروه، با مؤلفه های شخصیتی خودهدایت مندی، پشتکار و آسیب گریزی تعدیل می شود، و تفاوت افسردگی، با خودهدایت مندی و پاداش وابستگی؛ و تفاوت اضطراب با خودهدایت مندی نیز معنادار بود (0/01 p< ). نتیجه گیری: کسانی که دارای ابعاد شخصیتی خودهدایت مندی پایین، پشتکار و آسیب گریزی بالا هستند، بیش از دیگران به مصرف سیگار گرایش و وابستگی پیدا می کنند.
نقش میانجیگرانه انگیزش پیشرفت دررابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و عملکرد فرانقش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگرانه انگیزش پیشرفت در رابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و فرانقش بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه شهرکرد بود که از بین آن ها 157 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های انگیزش پیشرفت ( هرمنس، 1970)، وظیفه شناسی (کاستا و مک کرا، 1992)، عملکرد نقش (پاترسون، 1963) وعملکرد فرانقش (لی و آلن، 2002) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که و ظیفه شناسی و انگیزش پیشرفت با عملکرد نقش و فرانقش دارای رابطه مثبت ومعنادار (p<0/01) هستند. علاوه براین، مدل ارائه شده دارای برازش کامل بود و نتایج مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که وظیفه شناسی برانگیزش پیشرفت و انگیزش پیشرفت برعملکرد نقش و فرانقش تاثیر مثبت و معنادار دارد (p<0/01). با توجه به یافته های پژوهش، انگیزش پیشرفت به عنوان میانجیگر کامل توانست رابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و فرانقش را میانجیگری کند. بنابراین، می توان چنین نتیجه گیری نمود که، وظیفه شناسی از طریق انگیزش پیشرفت سبب افزایش عملکرد نقش و فرانقش می گردد.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد انگیزش، یکی از بزرگ ترین دغدغه های مدیران کنونی است. از این رو، هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی (رضایت از ارزشیابی عملکرد، رضایت از درآمد، عدالت سازمانی و خودپایی) بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع طرح همبستگی است. نمونه این پژوهش شامل 225 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های رضایت از ارزشیابی عملکرد (مایر و اسمیت، 2000)، رضایت از درآمد (اسمیت و همکاران، 1969)، عدالت سازمانی (کالکوئیت، 2001)، خودپایی (لنوکس و وولف، 1984) و انگیزش شغلی (رابینسون، 2004) جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. یافته ها نشان دهنده برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. برازش بهتر الگو پس از حذف یک مسیر غیرمعنی دار حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی مسیرهای مستقیم به جز مسیر مستقیم رضایت از درآمد به انگیزش شغلی، معنی دار بودند.
نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
143-170
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) در دانش آموزان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 4779 نفر بود. نمونه ای به حجم 399 نفر از دانش آموزان با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان، پرسش نامه خطر پذیری جوانان ایرانی و مقیاس آشفتگی روان شناختی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی تاثیرات مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) داشتند. همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی از طریق آشفتگی روان شناختی تاثیرات غیر مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر داشتند. نتیجه گیری : به طور کلی، یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی می توانند با افزایش آشفتگی روان شناختی موجب بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان، به ویژه مصرف مواد مخدر و الکل که در این گروه شایعتر است، گردند.
تأثیر توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی روی رفتارهای پرخطر و بهبود خویشتن داری جنسی نوجوانان دختر واجد سرپرست ناکارآمد بهزیستی استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
دوران نوجوانی به دلیل نمویافتگی جنسی یکی از حساس ترین دوران زندگی است؛ که نیازمند آموزش و توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی روی رفتارهای پرخطر و بهبود خویشتن داری جنسی نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد بهزیستی استان آذربایجان شرقی صورت گرفت. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش همه نوجوانان دختر 12-18 سال واجد سرپرست ناکارآمد اداره بهزیستی شهرستان تبریز در سال 1397 بودند که شمار آن ها 82 نفر بود که از میان مراکز نگه داری کودکان و نوجوانان دو مرکز گزینش و سپس 30 دختر نوجوان به شیوه هدفمند گزینش و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند، به این صورت که نخست پرسشنامه ها میان نوجوانان دختر توزیع شده و آزمودنی های گروه آزمایش، تحت آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی، به مدت هشت جلسه قرارگرفته و در برابر، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خویشتن داری جنسی (جعفری، 1386)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر (گولون و مور، 2000) و پرسشنامه سیستم کنترل رفتار پرخطر جوانان (زاده محمدی و احمدآبادی، 2008) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. برآمدهای پژوهش نشان داد که آموزش توانمندسازی مبتنی بر سلامت جنسی بر رفتارهای پرخطر و مؤلفه های آن ( F=25/774 ) و خویشتن داری جنسی ( F=5/08 ) نوجوانان تأثیر معنادار داشت (05/0> P ). بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سلامت جنسی در نوجوانان واجد سرپرست ناکارآمد به دلیل مشکلات روان شناختی که در مراکز بهزیستی دارند، می تواند نقش برجسته ای در زمینه کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش خویشتن داری در برابر مشکلات جنسی داشته باشد.
Predicting Psychological Wellbeing from Mindfulness and Resiliency among Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Mental health is one of the aspects of health. Students of each community are considered the upcoming generation of the community. The aim of this research was to predicting psychological wellbeing from mindfulness and resiliency among adolescents.Research method was descriptive in the form of correlation and research population consisted of all students in Kohgiluyeh province. Using randomized cluster sampling method, a total of 366 students were selected. Participants completed the Baer et al Five Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ), Connor–Davidson Resilience Scale (CD-RISC), and Ryff Psychological Wellbeing Scale (PWB). Research data were analyzed using descriptive and inferential statistics indices including Pearson correlation coefficient, and multiple linear regression .Finding showed that there was no significant difference between girls and boys in Mindfulness, resiliency and psychological wellbeing variables. Total score of Mindfulness and psychological wellbeing showed positive significant correlation. Resiliency and psychological wellbeing had a positive significant correlation. Mindfulness Dimensions predicted 69% and resiliency predicted 64% of variance of psychological wellbeing. With regard to these findings, we can conclude that mindfulness and resiliency are the factors contributing to the prediction of psychological wellbeing in students. Based on the results of this study, psychologists and school counselors can have psychological well-being to improve their psychological well-being on the basis of their resiliency and mindfulness to provide educational and therapeutic interventions .</strong>