فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۲۱ تا ۷٬۳۴۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
103 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پناهگاه روانی شامل شبکه ای از روابط ابژه ای آسیب شناختی و منظومه ای از دفاع هاست که در خدمت محافظت از بیمار در برابر مجموعه ای از اضطراب ها عمل می کند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و فهم تظاهرات رفتاری و نشانه های متناظر با پناهگاه های روانی در افراد دارای اختلال شخصیت خوشه c بود. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی و مبتنی بر مطالعه موردی با رویکرد پدیدارشناختی - هرمنوتیکی بود. اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با سه دانشجوی مبتلا به اختلال شخصیت خوشه c جمع آوری شد. نمونه گیری به روش هدفمند بود و داده ها براساس تحلیل تفسیری پدیدارشناختی (IPA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مفاهیم شناسایی شده از مصاحبه ها در نُه مضمون خوشه بندی شد که شکل دهنده دو مضمون بالاتر پناهگاه های روانی است. بر مبنای الگوهای به دست آمده و تبیین ساختاری، شکل اختصاصی پناهگاه روانی برای هر یک از مشارکت کنندگان تشریح شد: پناهگاه روانی بر اساس شرم و تحقیر ناشی از ابژه مشاهده گر، پناهگاه روانی بر اساس شکایت و تظلم، و پناهگاه روانی بر اساس خشم و شکایت و کشمکش بر سر قدرت. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد در هر سه اختلال شخصیت خوشه c، سازمان آسیب شناختی با ماهیت و کیفیت مشابه اما با تظاهرات نشانه ای متمایز برای هر اختلال شخصیت در شکل پناهگاه روانی نمود یافته است. توجه روان درمان گران به ماهیت و کارکرد پناهگاه های روانی و نقش آن در ایجاد بن بست درمانی و وقفه تحولی می تواند دریچه ای باشد برای فهم بهتر موضع بیمار و خود درمانگر و غنای روان درمانی.
رابطه اعتیاد به اینترنت و استفاده آسیب زا از تلفن همراه با تعارضات زناشویی معلمان شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه اعتیاد به اینترنت و استفاده آسیب زا از تلفن همراه با تعارضات زناشویی معلمان شهر کرمانشاه است. پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی معلمان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 می باشند تشکیل می دهد. نمونه موردنظر در پژوهش حاضر مطابق با جدول مورگان 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس از معلمان ناحیه یک متوسطه اول انتخاب شدند و با کسب رضایت از آن دسته از معلمانی که حاضر به همکاری در پژوهش بودند به پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت کیمبرلی و یانگ، مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه جنارو و همکاران و تعارضات زناشویی پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که اعتیاد به اینترنت و استفاده آسیب زا از تلفن همراه توانایی پیش بینی تعارضات زناشویی رادارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که اعتیاد به اینترنت و استفاده آسیب زا از تلفن همراه از عوامل مؤثر و مرتبط با تعارض زناشویی هستند که این نکته می تواند در مراکز مشاوره خانواده موردتوجه قرار گیرد.
ارائه الگوی مناسب صلاحیت های کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف ارائه الگوی مناسب صلاحیت های کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی اجرا شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی متوالی و نوع مطالعه در بعد کیفی " داده بنیاد " با رویکرد اشتراوسی و در بعد کمی، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی مدیران مدارس ابتدایی نواحی چهارگانه کرج در سال تحصیلی (1400-1399) است؛ که تعداد آن ها 450 نفر بوده اند. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از متخصصان و صاحب نظران و مدیران مدارس که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مؤلفه های صلاحیت کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی شامل 4 مؤلفه خلاقیت، ریسک پذیری، تصمیم گیری و مدیریت تحولی شناسایی شدند. سپس با توجه به زیرمولفه های به دست آمده پرسشنامه صلاحیت کارآفرینی طراحی شد. برای تعیین حجم نمونه در بخش کمی، از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد و پرسشنامه در اختیار 207 نفر از مدیران که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، قرار گرفت. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحب نظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 40 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد؛ که پایایی کل پرسشنامه (0/80) محاسبه گردید. نتایج نشان داد که شناسایی برنامه های کارآفرینی از دیدگاه مدیران مدارس بسیار مهم و قابل توجه است؛ چراکه برنامه های کارآفرینی می تواند مانعی قوی جهت رکود علمی باشد و انگیزش لازم جهت فراگیری مدیران فراهم نموده و به تغییرات بسیار مثبت در محیط مدارس منجر شود.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های عصب - روان شناختیِ (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از اهداف مهم دوره پیش دبستانی تسهیل در یادگیری مفاهیم پایه خواندن، نوشتن و ریاضی است. این مفاهیم مستلزم یادگیری مهارت های پیش نیاز از جمله مهارت های عصب - روان شناختی است. پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های عصب - روان شناختی (فرم معلم) کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد. روش: روش پژوهش در بخش کیفی، به روش تحلیل مضمون و جامعه آماری شامل تمامی منابع، کتاب ها، نظریه ها و مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط با مهارت های عصب - روان شناختی بود و نمونه به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. در بخش کمّی، به روش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی کودکان مقطع پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند و حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 374 کودک تعیین شد که به دلیل محدودیت های کرونایی، پرسشنامه به صورت برخط طراحی و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای برای 410 کودک توسط معلمان پیش دبستانی تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی از طریق تحلیل مؤلفه های اصلی بر روی داده ها و چرخش عامل ها به روش متعامد از نوع واریماکس و تحلیل عامل تأییدی جهت تأیید عامل ها و برازش مدل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج، تأییدکننده روایی صوری و محتوایی، تشخیصی، روایی سازه و هنجار مناسب بود. اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 92/0، ضریب تصنیف 843/0 و بهترین نقطه برش بالینی آزمون 86/2 به دست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به دست آمده در مرتبه یکم، هجده عامل و در مرتبه دوم پنج عامل با ارزش ویژه بزرگ تر از یک استخراج شد که به ترتیب 58/83 و 59/85 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کنند. همچنین بارهای عاملی در همه سؤالات در تحلیل عاملی تأییدی بالاتر از 4/0 و معنا دار به دست آمده است (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پرسشنامه محقق ساخته از روایی، اعتبار و هنجار مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری معتبر برای سنجش مهارت های عصب - روان شناختی در کودکان پیش دبستانی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه مؤلفه های عصب- روان شناختی حافظه فعال دیداری فضایی و بازداری پاسخ با عملکرد باور کاذب کودکان 7تا 12 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
139 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کنش های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه فعال با سطح رشد باور کاذب دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر بیرجند می باشد که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 180 نفر بود. که به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری داده ها در این پژوهش شامل فرم 38 سؤالی نظریه ذهن(استرمن و همکاران،1994)؛ تکلیف پیچیده استروپ(استروپ،1935) و آزمون حافظه فعال (وکسلر،2003) بود. داده ها با روش همبستگی برای فرضیات پژوهشی و رگرسیون خطی برای سؤال پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند برای بررسی توان پیش بینی توانش های نظریه ذهن از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس تئوری ذهن از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روابط مثبت و معنی داری بین کنش های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه فعال با سطح رشد نظریه ذهن وجود دارد(01/0≥p). همچنین بازداری پاسخ و حافظه فعال توانایی پیش بینی سطح رشد تئوری ذهن را دارند. نتایج نشان داد که از میان کنش های اجرایی، متغیر حافظه فعال سهم بیشتری در پیش بینی توانش های نظریه ذهن دارد. نتیجه گیری: به طور کلی کنش های اجرایی به خصوص حافظه فعال و بازداری پاسخ نقش تعیین کننده ای در پیش بینی و تحول توانمندی های ذهنی انسان من جمله توانش های نظریه ذهن دارند. بنابراین توجه به ظرفیت و کارآیی حافظه فعال یادگیرندگان بر کارآمدی فرآیند آموزش و طراحی مواد آموزشی که هدف نهایی همه آنها ایجاد، گسترش یا تسهیل عملکردهای شناختی است، اثرات مثبت می گذارد.
تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
172-186
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه سلامت انسان ها بیش از پیش یکی از مهم ترین نگرانی های قرن 21 شناخته می شود. این در حالی است که توجه محققان به ابعاد مختلف سلامت انسان ها جلب شده است و تنها سلامت جسمانی مد نظر نیست. در این زمینه، نماز یکی از فرائضی به شمار می رود که می تواند نقش مهمی در سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و معنوی انسان ها داشته باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت انجام گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری است. بر اساس منابع کتابخانه ای آثار و پرتوهای نماز بر ابعاد سلامت بر مبنای اسناد موجود تفسیر و نتایج با یافته های مربوط به پژوهش های صورت گرفته، توصیف شد. داده های لازم از طریق اسناد بایگانی شده افزون بر قرآن و نهج البلاغه؛ کتاب های تخصصی دیگر، مقالات و منابع دست اول اسلامی، روایی و فقهی به دست آمد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر مبنای نتایج این تحقیق مشخص شد که نماز رابطه مستحکم و مثبتی با ابعاد چهارگانه سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی دارد که تحقیقات میدانی نیز این تأثیر را تأیید می کند و در موارد اندکی رابطه بین نماز و سلامت ضعیف گزارش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، نماز در افزایش رضایتمندی و سلامت نقش مهمی ایفا می کند و می توان توجه به این مسئله مهم را با توسعه برنامه های تربیتی مناسب در نظام ساختاری و محتوایی کتب درسی و رشته های مختلف در سطح آموزش عالی بیش از پیش گسترش داد. همچنین با پدیدآوردن توان و ظرفیت مقابله با مشکلات و سختی ها، تقویت نظام ارزشی مطلوب، برنامه های فرهنگی و کارگاه های مناسب تا حد امکان از ابتلا به بیماری های مختلف جلوگیری کرد.
تأثیر آموزش راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
90-102
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بامعنابودن موجب شادی می شود و به اشخاص اجازه می دهد رویدادها را تفسیر کنند و درباره نحوه زندگی و خواسته های انسان در زندگی برای خویش ارزش هایی تدارک ببینند. ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را ارائه نموده است، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر شهر قم صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است که به صورت مشاوره گروهی و در هشت جلسه برگزار شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دین پژوهان دختر شهر قم در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 و نمونه پژوهش 60 دین پژوه دختر با دامنه سنی 18 تا 25 در مقطع کارشناسی بود که به صورت داوطلبانه در مشاوره گروهی ثبت نام نمودند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه شادمانی آکسفورد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین نمرات شادمانی گروه آزمایش قبل از مداخله 40/31 + 51/94 و بعد از مشاوره گروهی 87/14 + 13/130 تغییر کرد. بنابراین میانگین گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیشتر بود. درنتیجه راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان مؤثر بوده است (001/0P<). نتیجه گیری: ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را به بهترین شیوه تبیین نموده است پیشنهاد می شود در آموزش های مؤسسات آموزشی از مفاهیم این آیات برای ایجاد شادمانی در دانش آموزان، دانشجویان و دین پژوهان استفاده شود.
پیش بینی پایداری ازدواج بر اساس سبک عشق ورزی و خودابرازی جنسی با میانجی گری هوش هیجانی: یک پژوهش زمینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط زناشویی رضایت بخش ابزاری کارآمد برای ایجاد پیامدهای مثبت ازجمله سلامت جسمی و روانی در زوجین و سایر اعضای خانواده و استحکام آن است. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی پایداری ازدواج (پیوند زناشویی) بر اساس سبک عشق ورزی و خودابرازی جنسی (احقاق جنسی) با میانجی گری هوش هیجانی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- زمینه یابی با مدل تحلیل مسیر و روش نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و تلفیقی ناحیه ای (جغرافیایی) بود. جامعه آماری پژوهش 753030 نفر از مردان و زنان متأهل مناطق 1 و 2 و 9 و 11 شهر مشهد در سال ۱۳۹۷ و نمونه پژوهش 384 نفر مرد و زن متأهل بودند که با دریافت فراخوان پیامکی، داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از شاخص بی ثباتی پیوند زناشویی (Edwards, Johnson, Booth, 1983)، مقیاس عشق (Sternberg,1997)، شاخص احقاق جنسی (Hulbert,1992) و سیاهه 90 سؤالی هوش هیجانی (Bar-On, 1998) استفاده شد. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و روش بوت استراپ، با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 استفاده شد. یافته ها نشان داد پایداری پیوند زناشویی بر اساس سبک عشق ورزی و احقاق جنسی با میانجی گری هوش هیجانی قابل پیش بینی است (P<0.05)؛ بنابراین در مشاوره زوج و خانواده رابطه بین پایداری پیوند زناشویی با متغیرهای مذکور قابل توجه است.
اثربخشی توانمندسازی روانی-اجتماعی بر خودکنترلی در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانمندسازی روانی-اجتماعی بر خودکنترلی در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد انجام گرفت. روش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر هنرستان های (دو هنرستان) شهر چالوس در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه ابتدا پرسشنامه ی آمادگی به اعتیاد بر روی تمامی دانش آموزان دو هنرستان اجرا شد. سپس از بین دانش آموزانی که در پرسشنامه ی آمادگی به اعتیاد زرگر نمره ی بالایی کسب کرده بودند، 40 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه ی یک و نیم ساعته برنامه ی توانمندسازی روانی-اجتماعی ارائه شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی آمادگی به اعتیاد زرگر (1385) و پرسشنامه ی تجدید نظرشده ی خودکنترلی گراسمیک، تایتل، براسیک و امکلو (1993) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که توانمندسازی روانی-اجتماعی بر خودکنترلی در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد اثربخش بود و توانمندسازی روانی-اجتماعی باعث افزایش معنادار خودکنترلی در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد گروه کنترل شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که توانمندسازی روانی-اجتماعی نقش مهمی در افزایش خودکنترلی دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد دارد.
رابطه خودکارآمدی، امید به زندگی و سلامت عمومی با میزان فعالیت بدنی مصرف کنندگان مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۲۴-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه خودکارآمدی، امید به زندگی و سلامت عمومی با میزان فعالیت بدنی مصرف کنندگان مواد مخدر انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مردان مصرف کننده مواد مخدر حاضر در کمپ های ترک اعتیاد شهرستان رفسنجان تشکیل دادندکه با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 160 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982)، امید به زندگی اشنایدر (1991)، سلامت عمومی گلدبرگ (1988) و میزان فعالیت بدنی بک (1982) بود. داده ها نیز با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: یافته های همبستگی نشان داد رابطه بین فعالیت های بدنی با خودکارامدی عمومی، امید به زندگی و سلامت عمومی مردان مصرف کننده مواد مخدر معنادار است. نتایج پیش بینی فعالیت های بدنی نیز به روش گام به گام نشان داد خودکارامدی و سلامت عمومی به ترتیب پیش بینی کنندگان مثبت و منفی فعالیت های بدنی مردان مصرف کننده مواد مخدر هستند و به ترتیب 12 و 15 درصد از واریانس فعالیت های بدنی مردان مصرف کننده مواد مخدر را تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد قضاوت فرد از توانایی های خود برای انجام اقدامات مثبت و تفکر و احساس فرد نسبت به زندگی خود می تواند نقش مثبت در انجام فعالیت های بدنی مردان مصرف کننده مواد مخدر داشته باشد.
اثر مداخلۀ مبتنی بر ذهن آگاهی در بافت آموزشی بر اهما ل کاری و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون تأثیر برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر نوجوان تهران بود. در یک پژوهش تجربی از نوع طرح پیش آزمون _ پس آزمون_ پیگیری با گروه گواه، 60 دانش آموز دختر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و سپس در غربال گری ثانویه با استفاده از فرم مصاحبه بالینی 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون مقیاس های اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی را تکمیل کردند و سپس در طول فرایند مداخله گروه آزمایش برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه گواه برنامه آموزشی مهارت های مطالعه را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. پس از پایان مداخله، هر دو گروه بار دیگر در مراحل پس آزمون و پیگیری یک ماهه به هر دو مقیاس پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی علاوه بر اینکه در قیاس با گروه گواه به طور کلی کاهش در اهمال کاری تحصیلی و بهبود در سرزندگی تحصیلی بیشتری نشان دادند، در طی زمان نیز این اثرگذاری برای گروه آزمایش حفظ شد که پایداری اثر مداخله را نشان می دهد. به طور کلی، نتایج این پژوهش از تأثیرگذاری برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات تحصیلی حمایت می کند و استفاده از این برنامه را توسط درمانگران و مشاوران تحصیلی در بافت آموزشی مستند ساخت.
بررسی کیفی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده درکنارآمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خانواده های گسسته و درهم تنیده در کنار آمدن با قرنطینه در دوره شیوع کووید-19 انجام شد. به منظور انجام این پژوهش کیفی، از بین دانشجویان دانشگاه تبریز 11 خانواده گسسته و 5 خانواده درهم تنیده به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از مقیاس انطباق پذیری و همبستگی خانواده (FACES-III) استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه-ساختارمند با سوالات باز بود و داده ها با روش اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های حاصل از تجربیات خانواده ها در هفت مضمون اصلی «چتر اطلاعاتی»، «راهبردهای حمایتی»، «عوامل افزایش استرس»، «عوامل کاهش استرس»، «عوامل تعارضات خانواده»، «راهبردهای حل تعارضات خانواده» و «عوامل ایجاد کم توجهی نسبت به نکات پیشگیری» و چندین زیر مضمون خلاصه گردید. به طور کلی نتایج نشان می-دهد، مسئولیت پذیری و تعهد اعضای خانواده نسبت به مدیریت شرایط در مواقع بحرانی مثل شیوع ویروس کووید-19 و قرنطینه خانگی از ساختار خانواده تاثیر می پذیرد. مشارکت اعضا در خانواده های گسسته، کمتر وجود دارد و هر چند خانواده های درهم تنیده، آسیب های ویزه خود را برای اعضا دارند؛ که نداشتن استقلال فردی یکی از این موارد است، اما در مدیریت این بحران عملکرد بهتری نسبت به خانواده های گسسته نشان دادند، که می توان نتیجه گرفت، همدلی و مشارکت یکی ازموارد ضروری برای عبور موثر از این شرایط است.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری زنان مطلقه تحت پوشش نهادهای کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: زنان پس از طلاق تاب آوری لازم برای مقابله با مشکلات و استرس های زندگی را ندارند که بر مقابله آنها با مشکلات و استرس های زندگی تأثیر می گذارد. ادبیات پژوهشی افزایش تاب آوری را بعد از رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی، که جزء روش های درمانی موج سوم هستند، نشان داده اند اما هنوز مشخص نیست کدام یک اثربخشی بیشتری دارد. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری در زنان مطلقه بود. روش : این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر اقلید (160 نفر) در سال 1398 بود که تحت پوشش ادارات کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی شهرستان اقلید بودند که تعداد 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 8 نفر)، جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (بسته آموزشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اقتباس شده از هنرپروان و همکاران، 1396) و گروه دیگر مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی (بسته آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیکی اقتباس شده از هادیزاده و همکاران، 1396) را در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. شرکت کنندگان قبل، بعد و 2 ماه پس از اجرای مداخله های درمانی، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-22 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و اثرات ساده گروه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب افزایش تاب آوری زنان مطلقه می شوند (0/05 p< ) و بین دو درمان، برتری وجود نداشت (0/05 p> ) همچنین مقایسه زوجی بنفرونی حاکی از پایداری نتایج درمان در مرحله پیگیری می باشد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش و اثربخشی یکسان هر دو رویکرد، استفاده از هر دو درمان به کلینیک های مشاوره، متخصصین حوزه های خانواده و درمان های فردی، به منظور کمک به این زنان برای مقابله با موقعیت های دشوار زندگی، پیشنهاد می شود.
اثرات روش های بخش بندی و افزونگی بر بارشناختی و یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثرات روش های بخش بندی و افزونگی بر بارشناختی و یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چندرسانه ای انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از نوع آزمایشی حقیقی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زبان آموزان 14تا16 ساله آموزشگاه های زبان شهر دامغان می باشد. موضوع محتوی آموزشی در خصوص تبیین فعالیت آتشفشانها بود که در قالب نرم افزار پاورپوینت در حداکثر 10 اسلاید (بر اساس نوع گروه) به 90 آزمودنی که به صورت تصادفی در شش گروه (هر گروه 15نفر) بخش بندی بالا/ ارائه شنیداری، بخش بندی بالا/ ارائه دیداری، بخش بندی بالا/ افزونه، بخش بندی پایین/ ارائه شنیداری، بخش بندی پایین/ ارائه دیداری، بخش بندی پایین/ افزونه منتسب شده بودند، ارائه شد. پژوهش به صورت کاملاً آزمایشی (یک طرح عاملی کاملاً تصادفی 2×3) بود. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون محقق ساخته یادگیری واژگان، درک مطلب، سنجش دانش پیشین و مقیاس سنجش بار شناختی پاس (1992) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد اثرمتقابل روش بخش بندی و روش افزونگی بر بار شناختی و یادگیری معنی دار بود. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد گروه بخش بندی بالا- افزونه به طور معنی داری بارشناختی پایین تر و یادگیری واژگان و درک مطلب بالاتری را در مقایسه با سایر گروه ها گزارش کردند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که روش های بخش بندی و افزونگی بر کاهش بارشناختی و ارتقاء یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چندرسانه ای اثربخش می باشد.
اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیز هوش
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه دوئیک به بررسی باورهای ذهنی که افراد در مورد هوش خود دارند، می پردازد. باور های ذهنی که دانش آموزان تیزهوش راجع به هوش خود دارند، می تواند در هوش خلاقانه، تحلیلی و عملی و همچنین جهت گیری هدف آن ها تأثیرگذار باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه ی انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر جهت گیری هدف و هوش موفق دانش آموزان تیزهوش بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان تیزهوش دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. نمونه پژوهش تعداد ۳۰ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری آزمون هوش ریون، پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گیرکور و پرسشنامه هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو بود. همچنین جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و نرم افزار spss نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه انگیزشی تغییر ذهنیت دوئیک بر هر چهار مؤلفه جهت گیری هدف یعنی تسلط گرایشی (۰/۰۰۱= P )، تسلط اجتنابی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد گرایشی (۰/۰۰۱= P )، عملکرد اجتنابی (۰/۰۰۱= P ) و همچنین هوش تحلیلی (۰/۰۰۳= P )، عملی (۰/۰۰۷= P ) و خلاق (۰/۰۴۶= P ) دانش آموزان تیزهوش تأثیرگذار بوده است. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل شده پیشنهاد می گردد برای افزایش سطح انگیزش شایستگی دانش آموزان تیزهوش از آموزش هوش افزایشی مبتنی بر نظریه دوئیک استفاده شود.
مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب انجام شده است. زمینه: تنظیم هیجان یک سازه فراتشخیصی مهم و یکی از ابعاد اصلی و زیربنایی مشترک در اختلالات هیجانی است. مدل های تنظیم هیجان به دو طبقه کلی مدل های درون فردی و بین فردی تقسیم می شوند. مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه گیری این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و 517 نفر از افراد با استفاده از پرسش نامه های راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ)، تنظیم هیجان بین فردی (IERQ)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و پرسش نامه SCL-25 مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش معناداری دارند. در بین دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی، مدل تنظیم هیجان درون فردی تأثیر معنادار و قوی تری در پیش بینی نشانگان افسردگی و اضطرابی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: هر دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش داشته و به عنوان یک سازه فراتشیخصی می توانند در پیش بینی و درمان اختلالات هیجانی اثربخشی معناداری داشته باشند.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شرم درونی شده و ترس از شکست دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
133-142
حوزههای تخصصی:
هم زمانی بلوغ با دوره انتقال به دبیرستان چالشی مهم برای دانش آموزان ششم ابتدایی در ایران است که می تواند به پیدایش احساسات منفی مانند شرم و ترس از شکست در دختران منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی شده و ترس از شکست دختران پایه ششم بود. پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر بابل استان مازندران در سال تحصیلی 98-1397 بود که 30 نفر از آن ها بر اساس شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس شرم درونی شده (فرگوسن و همکاران، 2000) و پرسشنامه ترس از ارزیابی شکست عملکرد (کانروی، 2002) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایشی 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان پذیرش و تعهد به صورت هفتگی دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش شرم درونی (001/0> p ؛ 94/36= F ) و ترس از شکست (001/0> p ؛ 50/34= F ) مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر جهت کاهش ترس از شکست و شرم درونی شده دانش آموزان دختر استفاده شود.
آموزش مهارت تفکر انتقادی بر کنترل خشم و افزایش عزت نفس دانشجویان دختر و پسر
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر کنترل خشم و عزت نفس دانشجویان دختر و پسر پرستار دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران در سال 1399 است. این پژوهش به روش آزمایشی با گروه کنترل و مداخله و طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام گردید. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دختر و پسر پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران می باشند که روی 100 نفر از کسانی که مایل به شرکت در گروه ها بودند آزمون های عزت نفس کوپر اسمیت و مقیاس صف- حالت بیان خشم (STAXI-2) اجرا گردید و از بین افرادی که نمره پایینی در این دو آزمون کسب کرده بودند. تعداد 30 نفر، به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و در دو گروه (آزمایش 15 نفر) و (کنترل 15 نفر) قرار داده شدند. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه 2 ساعتی (هر هفته یک جلسه) جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند، سپس از هر دو گروه (آزمایش و کنترل) پس آزمون گرفته شد و تفاوت میانگین های پیش آزمون و پس آزمون ازلحاظ آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ میانگین کنترل خشم آزمودنی های گروه آزمایشی (99/27=M،13/85=SD)، گروه گواه (118/4=M، 13/97=SD) و میانگین عزت نفس گروه آزمایشی (41/53= M،4/5=SD) و گروه گواه در پس آزمون (30/53=M، 4/45=SD) در پس آزمون به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد، آموزش مهارت تفکر انتقادی بر کنترل خشم و افزایش عزت نفس دانشجویان تأثیر معنادار در سطح (0/01>P) دارد.
نقش پاداش های نقدی و غیر نقدی بر انگیزش کارکنان با میانجیگری تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان ها با مشکلات متعددی در زمینه جذب و نگهداشت نیروهای مستعد روبرو هستند و نیاز به شیوه های بهتر برای جذب، توسعه، ارزیابی انگیزش، نگهداشت یا نقل و انتقال آن ها دارند. پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی تأثیر پاداش های نقدی و غیرنقدی بر انگیزش کارکنان با نقش میانجی تعهد سازمانی بانک رفاه استان زنجان انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر روش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان بانک رفاه با جمعیتی بالغ بر 163 نفر می باشد. حجم نمونه آماری بالغ بر 136 کارمند در شعب این بانک بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای غیراحتمالی و هدفمند مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه استاندارد انگیزه مکللند ( ۱۹۵۰) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر ( ۱۹۹۱) و پرسشنامه محقق ساخته پاداش های نقدی با آلفای کرونباخ ۷۱۵/۰ و ضریب پایایی 809/0و پاداش های غیر نقدی با آلفای کرونباخ ۸۱۳/۰ و ضریب پایایی 861/0بود که روایی صوری آن به تأیید صاحبنظران رسید. یافته ها: برای تجزیه و تحیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار PLS استفاده شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که پاداش های نقدی (حقوق و مزایا، عدالت در پرداخت ها، تجهیزات محیط کار) و پاداش های غیرنقدی (امنیت، مشارکت، رفتار سرپرست، خلاقیت، ارتقا، امکانات آموزشی) بر انگیزش (انگیزش پیشرفت، انگیزش تعلق، انگیزش قدرت) تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین تعهد سازمانی کارکنان نقش میانجی را در تاثیر پاداش بر انگیزش کارکنان ایفا می کند.
مدل ساختاری رابطه ادراک جوّ مدرسه و رفتارهای برونی سازی شده با نقش واسطه شایستگی اجتماعی- هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ساختاری ادراک جوّ مدرسه و رفتارهای برونی سازی شده با نقش واسطه شایستگی اجتماعی هیجانی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. 380 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های جوّ مدرسه دلاویر (DSCS، بیر و همکاران، 2011)، فرم خودسنجی نوجوان (YSR، آخنباخ و رسکورلا، 1991) و مقیاس شایستگی اجتماعی هیجانی (SECQ، زو و ایی، 2012) را تکمیل کردند. بعد از حذف پرسشنامه های مخدوش و داده های پرت، 374 پرسشنامه با روش الگویابی معادله های ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد ادراک جوّ مدرسه و شایستگی اجتماعی هیجانی به صورت مستقیم رفتارهای برونی سازی شده را پیش بینی کردند. علاوه براین، ادراک جوّ مدرسه بر رفتارهای برونی سازی شده دانش آموزان به واسطه شایستگی اجتماعی هیجانی اثر غیرمستقیم دارد. این پژوهش شامل تلویحاتی برای متولیان عرصه تعلیم وتربیت است تا با تکیه بر نتایج، برای تعدیل و کاهش رفتارهای برونی سازی شده دانش آموزان اقدامات لازم و بهینه ای انجام دهند.