فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۶۱ تا ۷٬۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر نقش ابعاد کارکرد خانواده در پیش بینی کنندگی رفتارهای پرخطر جنسی و تکانشگری دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر علی آباد کتول می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر علی آباد کتول 1399-1398 تشکیل دادند. برای تعیین حجم نمونه از بین دانش آموزان این مدارس که 3993 نفر بودند، براساس جدول مورگان 35 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پر خطر جنسی و پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده بود. داده های به دست آمده از طریق روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی شامل روش همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین ابعاد کارکرد خانواده از قبیل حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده) با رفتارهای پرخطر جنسی رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد بین ابعاد کارکرد خانواده از قبیل حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده با تکانش گری شناختی، تکانش گری حرکتی و عدم برنامه ریزی رابطه منفی معنادار وجود دارد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری زنان مطلقه تحت پوشش نهادهای کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: زنان پس از طلاق تاب آوری لازم برای مقابله با مشکلات و استرس های زندگی را ندارند که بر مقابله آنها با مشکلات و استرس های زندگی تأثیر می گذارد. ادبیات پژوهشی افزایش تاب آوری را بعد از رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی، که جزء روش های درمانی موج سوم هستند، نشان داده اند اما هنوز مشخص نیست کدام یک اثربخشی بیشتری دارد. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تاب آوری در زنان مطلقه بود. روش : این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر اقلید (160 نفر) در سال 1398 بود که تحت پوشش ادارات کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی شهرستان اقلید بودند که تعداد 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 8 نفر)، جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (بسته آموزشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اقتباس شده از هنرپروان و همکاران، 1396) و گروه دیگر مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی (بسته آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیکی اقتباس شده از هادیزاده و همکاران، 1396) را در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. شرکت کنندگان قبل، بعد و 2 ماه پس از اجرای مداخله های درمانی، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-22 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و اثرات ساده گروه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب افزایش تاب آوری زنان مطلقه می شوند (0/05 p< ) و بین دو درمان، برتری وجود نداشت (0/05 p> ) همچنین مقایسه زوجی بنفرونی حاکی از پایداری نتایج درمان در مرحله پیگیری می باشد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش و اثربخشی یکسان هر دو رویکرد، استفاده از هر دو درمان به کلینیک های مشاوره، متخصصین حوزه های خانواده و درمان های فردی، به منظور کمک به این زنان برای مقابله با موقعیت های دشوار زندگی، پیشنهاد می شود.
رهیافتی پدیدارشناسانه در زمینه ی عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت فردی و ملی دانش آموزان از دیدگاه معلمان
حوزههای تخصصی:
اهمیت شکل گیری هویت در افراد، متصدیان را وا می دارد که با دقت نظر اهمیت و ضرورت شکل گیری هویت در افراد و اعمال حساسیت های لازم را با اتخاذ روش های مناسب برای ایجاد آگاهی و حس تعلق به هویت ملی و فردی در دانش آموزان فراهم آورند و موجب بروز رفتارهای مناسب فردی و ملی و اجتماعی در این زمینه شوند. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تجارب معلمان در زمینه عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت فردی و ملی دانش آموزان بود. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان مدارس شهر سنندج بودند که 15نفر که به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزیده شده بودند مشارکت کردند. تجارب مشارکت کنندگان در چهار الگو ترسیم گردید. 1- عوامل درونی، 2- عوامل بیرونی، 3- وحدت و یکپارچگی ملی، 4- حراست و حفظ منافع ملی.
آموزش مهارت تفکر انتقادی بر کنترل خشم و افزایش عزت نفس دانشجویان دختر و پسر
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر کنترل خشم و عزت نفس دانشجویان دختر و پسر پرستار دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران در سال 1399 است. این پژوهش به روش آزمایشی با گروه کنترل و مداخله و طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام گردید. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دختر و پسر پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران می باشند که روی 100 نفر از کسانی که مایل به شرکت در گروه ها بودند آزمون های عزت نفس کوپر اسمیت و مقیاس صف- حالت بیان خشم (STAXI-2) اجرا گردید و از بین افرادی که نمره پایینی در این دو آزمون کسب کرده بودند. تعداد 30 نفر، به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و در دو گروه (آزمایش 15 نفر) و (کنترل 15 نفر) قرار داده شدند. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه 2 ساعتی (هر هفته یک جلسه) جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند، سپس از هر دو گروه (آزمایش و کنترل) پس آزمون گرفته شد و تفاوت میانگین های پیش آزمون و پس آزمون ازلحاظ آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ میانگین کنترل خشم آزمودنی های گروه آزمایشی (99/27=M،13/85=SD)، گروه گواه (118/4=M، 13/97=SD) و میانگین عزت نفس گروه آزمایشی (41/53= M،4/5=SD) و گروه گواه در پس آزمون (30/53=M، 4/45=SD) در پس آزمون به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد، آموزش مهارت تفکر انتقادی بر کنترل خشم و افزایش عزت نفس دانشجویان تأثیر معنادار در سطح (0/01>P) دارد.
ساخت و بررسی پایایی و روایی پرسشنامه تکوین هوش معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پرداختن به مقوله هوش معنوی و توجه به چگونگی شکل گیری آن بویژه در دانش آموزان دوره دوم متوسطه که به لحاظ سنی در مقطع حساسی قرار دارند، نتایج ارزشمندی در زمینه معنویت و کاربرد آن در تامین سلامت روانی دانش آموزان در پی دارد. پژوهش حاضر از توع مطالعات آمیخته اکتشافی است که به منظور طراحی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه تکوین هوش معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش ها: جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز به تعداد 35414 نفر بود. حجم نمونه بخش کمّی با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان تعیین و با روش تصادفی خوشه ای ،380 نفر انتخاب گردید. پس ازمصاحبه با 21 نفر از شرکت کنندگان بخش کیفی اشباع داده ها حاصل شد و بر اساس آن پرسشنامه طراحی گردید. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه به صورت کیفی از نظر شش صاحبنظر و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی وتحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم با روش حداکثر درست نمایی استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل نشان داد که تکوین هوش معنوی دانش آموزان با مولفه پیامدها بیشترین ضریب تأثیر(78/0) و با مولفه زمینه کمترین ضریب تأثیر(64/0) را دارد. نتایج تحلیل، نشانگر برازش مطلوب مدل طرح شده با داده های تجربی بود و روایی تکوین هوش معنوی دانش آموزان در سطح سوالات و مولفه ها تأیید شد. نتیجه گیری : در این مطالعه سه مولفه اصلی شکل گیری هوش معنوی دانش آموزان بدست آمد. طبق نتایج، پرسشنامه تکوین هوش معنوی دانش آموزان با روائی بالا، ابزاری است که برای کاربرد در پژوهشهای آموزشی و روانشناختی،دارای اعتبار است.
بررسی عملی بودن آزمون استعداد بارت برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی عملی بودن آزمون استعداد بارت (2015) برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم استان کردستان و آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت.روش: روش تحقیق کاربردی از نوع همبستگی بود. در اجرای این پژوهش گروهی با حجم 381 نفر از دانش آموزان پایه دهم و پازدهم شهرستان سقز و بوکان به روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای انتخاب و پرسشنامه استعداد بارت بر روی آن ها اجرا شد. ابزار پژوهش مجموعه 434 سؤالی استعداد بارت بود که آزمودنی می بایست در 135 دقیقه به سؤالات آزمون پاسخ میداد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش همبستگی و روش عملی و تجربی استفاده شد و نتایج با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که در روش اول آزمون استعداد بارت در برخی حیطه ها و رشته هابا نتایج کارنامه هدایت تحصیلی همبستگی مثبت و معنا داری دارد و در روش دوم برای هر رشته تحصیلی شغلی یک فرمول مشخص شد که از طریق جمع امتیازات هر فرمول در هر رشته میتوان اولویت رشته هر فرد را در هدایت تحصیلی شغلی مشخص کرد.نتیجه گیری: به طورکلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون استعداد بارتوانایی کابرد در هدایت تحصیلی را دارد.
تحلیلی مردم نگارانه بر نوع نگاه به اشتغال (مورد مطالعه دانشجویان دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
105 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی تفسیرگرایانه درصدد بررسی و شناخت نوع نگاه به اشتغال در میان دانشجویان دکتری مدیریت بازرگانی است. رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی است که از روش مردم نگاری برای تحقیق استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل اسناد، مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شده اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و شاخص اشباع نظری تعداد 18 نفر از دانشجویان دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان نمونه جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از تحلیل تماتیک استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که هشت گونه اشتغال برای این افراد قابل شناسایی است. از نظر دانشجویان، فعالیت های پژوهشی مشترک با اساتید، استخدام، شغل آزاد، کارآفرینی و شرکت های دانش بنیان، مشاوره، تدریس، حمایت های مالی نهادها و گونه ترکیبی، از انواع اشتغال های دانشجو دکتری مدیریت بازرگانی محسوب می شود. همچنین از دیگر نتایج پژوهش این است که برخی دانشجویان نسبت به موضوع اشتغال در حین تحصیل، نگرشی مثبت، برخی نگرش منفی و برخی نیز نگرش بی طرفانه دارند. از میان هشت گونه اشتغال شناسایی شده، عمدتاً نگرش نسبت به وضعیت اشتغال استخدامی و شغل آزاد منفی، وضعیت های ترکیبی با توجه به شرایط و تنوع آن دارای نگرش بی طرفانه و نگرش نسبت به 5 وضعیت دیگر اشتغال، مثبت و متناسب با شرایط دانشجویی تعریف می شود.
نقش میزان استفاده از وسایل دیجیتال در پیش بینی مشکلات خواب و تغذیهِ خردسالان با علائم اختلال طیف اُتیسم زیر سه سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دسترسی خردسالان به وسایل دیجیتال در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. افراد با اختلال طیف اُتیسم به دلیل علائق محدود و تکراری بیشتر از این وسایل استفاده می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین میزان استفاده از وسایل دیجیتال با مشکلات تغذیه و خواب خردسالان با علائم اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود. 45 خردسال بین 16 الی 36 ماه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از چک لیست سبک زندگی، چک لیست ویرایش شده اُتیسم در کودکان نوپا (M-CHAT)، مقیاس درجه بندی اُتیسم گیلیام (GARS-2) و پرسشنامه مشکلات غذا خوردن (FPI) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که میزان استفاده خردسالان از وسایل دیجیتال رابطه معنی داری با دیرخوابیدن (p <05، r=0/30)، علائق محدود غذایی (p <05، r=0/31)، رضایت مادر از غذاخوردن کودک (p <05، r=0/32) و نمره کل مشکلات تغذیه (p <05، r=0/31) در خردسالان دارد و به ترتیب 09/0، 11/0، 10/0 و 13/0 درصد از تغییرات مربوط به متغیرهای بالا را به طور معنی داری تبیین می کند. نتیجه گیری: استفاده بیشتر کودکان با علائم اختلال طیف اُتیسم از وسایل دیجیتال با تشدید مشکل دیر خوابیدن و تنوع غذایی محدود، نارضایتی مادر از رفتار تغذیه ای کودک و به طورکلی مشکلات تغذیه همراه است. ارائه مداخلات با هدف مدیریت استفاده خردسالان با علائم اختلال طیف اُتیسم از وسایل دیجیتال ضروری به نظر می رسد.
عوامل موثر بر ایجاد انگیزه و خلاقیت در معلمان جهت استفاده از روش های آموزشی نوین در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
25 - 34
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روش های ایجاد انگیزه و خلاقیت در معلمان برای استفاده از تکنیک های آموزشی نوین در مدارس مقطع متوسطه شهرستان خلخال انجام شد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و روایی سنجه های پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کلیه متغیرها بالاتر از 70/0 به دست آمد. جامعه آماری این تحقیق دبیران مقطع دبیرستان آموزش و پرورش شهرستان خلخال به تعداد 315 نفر هستند. که از بین آنها تعداد 175 نفر با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار استفاده شد. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که بین متغیرهای مستقل انگیزه و خلاقیت معلمان با متغیر وابسته میزان استفاده از تکنیک های آموزشی نوین رابطه معنی داری وجود دارد. واژگان کلیدی: انگیزه، خلاقیت، تکنیک های نوین آموزشی
اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص بر تاب آوری در زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرآیند طلاق بر آسیب پذیری فرد در برابر مشکلات جسمانی و روان شناختی می افزاید و به گونه ای منفی بر سلامت هیجانی، اجتماعی، جنسی و شغلی او اثر می گذارد که در همین راستا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص (MEST) بر تاب آوری در زنان مطلقه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری، زنان مطلقه ی شهرستان نایین بودند، 30 زن تحت پوشش کمیته ی امداد امام (ره) و بهزیستی شهرستان نایین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (Conner, 2003 & Davidson) بود. بسته ی آموزشی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص برای یک دوره ی آموزش 11 هفته ای با جلسات 90 دقیقه ای برای حداکثر 15 نفر شرکت کننده تهیه و تنظیم شد که شامل تلفیقی از مهارت های زندگی، تکنیک های درمان مثبت نگر، بهزیستی روان شناختی و آموزش بازیابی خاطرات سرگذشتی (یادآوری خاص) به منظور تغییر باورهای بنیادین و افکار خودآیند منفی و ایجاد تغییرات شناختی همراه با تمرین و تکالیف خانگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد، متغیر تاب آوری در طی مراحل پس آزمون و پیگیری تغییر کرده است که نسبت به مرحله ی پیش آزمون معنادار به شمار می رود (P<0/05). همچنین متغیر مبتنی بر تلفیق مدیریت زندگی با آموزش یادآوری خاص بر مؤلفه ی تاب آوری در زنان مطلقه دارای تأثیر معنی داری بوده است (P<0/05). بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان استنباط کرد که روش مداخله ی مدیریت زندگی تلفیق شده با آموزش یادآوری خاص با ایجاد سبک زندگی جدید و تغییر در نظام شناختی- رفتاری می تواند نگرش ها و الگوهای رفتاری و اجتماعی آزمودنی ها را نسبت به زندگی گذشته تغییر داده و در نهایت با افزایش تاب آوری، بینشی مثبت و امیدوارانه را نسبت به شرایط حال و آینده ایجاد و تأمین سلامت و بهزیستی روان شناختی را تحقق بخشد.
خودکشی در فرهنگ ایرانی : یک مطالعه ی مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۲۱۶-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یکی از اولویت های اصلی در روانشناسی، مفهوم سازی شیوه های اثرگذاری فرهنگ بر آسیب شناسی روانی است. این پژوهش با هدف بررسی خودکشی در جامعه ی ایرانی انجام گرفته و یک مطالعه ی مروری نظام مند است. نتایج این مطالعه براساس مقالات چاپ شده در فاصله ی زمانی 1382تا 1395، طی جست و جو در بانک های اطلاعاتی ایرانی و خارجی از جمله SID،Noormags ، Springer، Google scholar و Science Direct و با استفاده از کلید واژه های خودکشی در ایران، شیوه و علل خودکشی میان خرده فرهنگ های ایرانی استخراج گردیدند. در نهایت 25 مقاله مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که برخلاف آمارهای جهانی، اقدام به خودکشی در مردان ایرانی بیشتر است. هم چنین میزان شیوع، روش ها و علل خودکشی در خرده فرهنگ های ایرانی متفاوت است. به طور کلی می توان گفت که مطالعات محدودی در خصوص فرهنگ و آسیب شناسی روانی در کشور ما صورت گرفته است. با توجه به این که درک بافت فرهنگی برای ارزیابی، تشخیص و مدیریت بالینی موثر اختلالات ضروری است، امید است مقاله ی حاضر بتواند نقش فرهنگ در آسیب شناسی روانی را برجسته ساخته و زمینه ای برای مطالعات جامع فراهم سازد.
ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم در کاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم درکاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران صورت گرفته است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معتادین در حال بهبودی استان تهران در سال 1399 تشکیل می دادند که از میان آن ها 58 نفر به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب و به دو گروه آزمایش (30نفر) و گروه گواه (28نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) (آندروز و همکاران، 1993) بود. گروه مداخله، روان درمانی را در طی 10جلسه به شیوه هفتگی 60 دقیقه ای درکنار برگزاری جلسات دوازده قدم دریافت کردند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که بین نمرات مکانیسم دفاعی انکار گروه آزمایش و گروه گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون نمرات بهتری را نسبت به گروه گواه کسب کردند. بر اساس یافته های این پژوهش، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم به عنوان گزینه مناسبی جهت کاهش مکانیسم دفاعی انکار معتادان در حال بهبودی باشد.
اثربخشی روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور بر تاب آوری دختران با خودآسیب زنی بدون قصد خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور بر تاب آوری در دختران نوجوان دچار خودآسیب زنی بدون قصد خودکشی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دچار خودآسیب زنی بدون قصد خودکشی در دوره متوسطه مدارس شهرستان بناب در سال تحصیلی 99-98 بود. به این منظور پس از اجرای پرسشنامه خودآسیب زنی عمدی گراتز (DSHI)، (2001) و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC)، (2003)، 30 نفر از دانش آموزان دارای سابقه رفتارهای خودآسیب زنی با تاب آوری پایین، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه روایت درمانی با اقتباس از برنامه وایت و اپستون (1990) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخله و نیز یک ماه بعد از آن، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. با توجه به ماهیت پژوهش، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری یک راهه (آنکوا) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور، بر افزایش تاب آوری تاثیر معنادار و مثبت داشت (01/0> p). با توجه به یافته پژوهش حاضر، می توان گفت روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور، روش مداخله ای مناسبی برای افزایش تاب آوری در دختران با خودآسیب زنی بدون قصد خودکشی است.
ارزیابی مدل افکار خودکشی در سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی با نقش میانجیگری خود شفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی مدل افکار خودکشی سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی بانقش میانجیگری خود شفقتی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی کارکنان وظیفه یگان های ارتش جمهوری اسلامی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 320 نفر از آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های ﻣﻘﯿ ﺎس افکار ﺧﻮدﮐﺸﯽ BSSI (بک، 1979)، معنای زندگی MLQ (استیگر و اویشی، 2006)، تنظیم هیجان ERQ (گراس و جان، 2003) و حمایت اجتماعی SSQ (زیمت، 1988)، خود شفقتی SCS (نف، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج بیانگر تایید مدل فرضی پژوهش است. بنابراین معنای زندگی، مولفه ارزیابی مجدد، حمایت اجتماعی به صورت منفی افکار خودکشی را در سربازان پش بینی کردند ( 05/0p< ).. همچنین، علاوه بر آن خودشفقتی نقش میانجیگری در این پیش بینی داشت (05/0p< ). نتایج این پژوهش نشان داد که سربازان برخوردار از معنای زندگی، تنظیم هیجان کارآمد، حمایت اجتماعی و خودشفقتی گرایش کمتری به خودکشی دارند.
عناصر دینی و روان شناختی کارآمد در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا، بیماری همه گیر، نگران کننده و خطرناکی است که تمامی جوامع را درگیر کرده است. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عناصر دینی و روان شناختی سودمند در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بود. در این پژوهش، به بررسی و تبیین عناصر روان شناختی و معنوی مؤثر در پیش گیری و بهبود بیماری کرونا، پرداخته شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های روان شناختی و اسلامی می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی می تواند در پیش گیری، بهبود و تسهیل فرایند درمان کرونا مؤثر باشد. مهم ترین عوامل روان شناختی و معنوی تأثیرگذار در پیش گیری و تسهیل فرایند درمان کرونا عبارت اند از:1. برنامه های ورزشی متناسب با شرایط زیستی؛ 2. حمایت اجتماعی؛ 3. افزایش صمیمیت و همدلی؛ ۴. ایجاد امیدواری و مثبت اندیشی؛ ۵. تقویت تاب آوری و افزایش آستانه تحمّل؛ ۶. تقویت باورهای معرفتی و شناختی؛ 7. افزایش ارتباط معنوی خداسو.
نقش واسطه ای حرمت خود: رابطه بین ابعاد کمال گرایی با افسردگی و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی: نقش میانجی اشتیاق شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سازمانی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک سلاح قدرتمند برای بسیاری از سازمان ها به منظور ایجاد مزیت رقابتی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی و کارآفرینی سازمانی با توجه به نقش میانجی اشتیاق شغلی پرداخته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. کلیه کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران به تعداد 1100 نفر جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند که 285 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد اشتیاق شغلی سلانوا و شوفیلی (2002)، کارآفرینی سازمانی مارگاریت هیل (2003) و هوش هیجانی افزلور و ماینورس (2003) بود. برای بررسی روایی پرسشنامه ها از ضرایب روایی همگرا و واگرا استفاده شد .پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و الگویابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی رابطه وجود دارد. بین کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی نیز رابطه معنی دار بود. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه غیر مستقیم کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق شغلی با هوش هیجانی از رابطه مستقیم آن بیشتر است. لذا می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به رابطه هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و با در نظر گرفتن تأیید نقش واسطه ای اشتیاق شغلی، مدیران می توانند با توجه هرچه بیشتر به اشتیاق شغلی کارکنان شرایط لازم را برای کارآفرینی سازمانی فراهم سازند.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با استرس ثانویه و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
45 - 62
حوزههای تخصصی:
اختلال استرس پس از ضربه، یکی از مشکلات حاد و مزمن اختلالات روانی جانبازان جنگ تحمیلی به شمار می رود که علاوه بر ایجاد چالش در زندگی آن ها، می تواند بر سلامت روانی همسران آن ها نیز تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه، بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با استرس ثانویه و سلامت روانی در همسران جانبازان اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی صدر تهران بود. نمونه آماری پژوهش، 192 نفر از همسران جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی صدر تهران در سال 1399 تشکیل دادند که به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از بین این جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، پرسشنامه استرس ثانویه (موتا، ژوسف، رز، سوزی و لیدرمن، 1997) و پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) بود. برای آزمون فرضیه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده، قادر به پیش بینی استرس ثانویه و سلامت روانی در افراد مورد مطالعه بوده و به تنهایی توانسته است 3/33 درصد از تغییرات استرس ثانویه و 8/ 35 درصد از تغییرات استرس ثانویه و سلامت روانی را پیش بینی کند. لذا می توان گفت، حمایت اجتماعی ادراک شده، پیش بینی کننده معنی داری برای استرس ثانویه و سلامت روانی همسران جانبازان اعصاب و روان بوده و ارائه خدمات حمایت روانی به این گروه آسیب پذیر می تواند نقش بسزایی در تأمین سلامت روانی آن ها داشته باشد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس سواد سلامت روان (MHLS) در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
311 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی مقیاس سواد سلامت روان (MHLS) اکونور و کیسی (2015) و بررسی ویژگی های روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 99-98 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سواد سلامت روان (2015)، مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه ای روان شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای تمامی خرده مقیاس ها بیشتر از 5/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب مقیاس می باشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از 62/0درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 75/0 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب مقیاس داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویه ها بیشتر از 15/0 است و تمام مسیرها از گویه ها به متغیر پنهان در سطح. 5/0 معنادار بودند و مقیاس از روایی سازه مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مقیاس دارای ساختار عاملی شامل6 خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این مقیاس با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه ای روان شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات مقیاس سواد سلامت روان با این پرسشنامه ها بود. نتایج نشانگر آن است که مقیاس سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.
رابطه هویت اخلاقی و بهزیستی هیجانی: نقش واسطه گری خودفریبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
350 - 372
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری خودفریبی در ارتباط بین هویت اخلاقی و بهزیستی هیجانی بود. روش: شرکت کنندگان پژوهش 320 نفر از دانش جویان (170 زن و 150 مرد) دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های خودفریبی سیرونت و همکاران (2019)، هویت اخلاقی آکینو و رید (2002) و مقیاس بهزیستی هیجانی کی یز و مگیارموئه (2003) را تکمیل کردند. روایی و پایایی مقیاس های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش با داده های جمع-آوری شده برازش مطلوبی دارد. هم چنین، نتایج نشان دهنده رابطه منفی و معنی دار ابعاد هویت اخلاقی و خودفریبی، رابطه منفی و معنی دار خودفریبی و بهزیستی هیجانی، رابطه مثبت و معنی دار درونی سازی و بهزیستی هیجانی بود. بین نمادسازی و بهزیستی هیجانی رابطه معنی داری به لحاظ آماری وجود نداشت. نقش واسطه گری خودفریبی نیز تایید گردید. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر بیانگر اهمیت توجه به تاثیرپذیری خودفریبی از هویت اخلاقی و اثرگذاری بر بهزیستی هیجانی دانش جویان است. نتایج بر مبنای شواهد پژوهشی و نظری مورد بحث قرار گرفته است.