فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۶۱ تا ۷٬۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
روابط زناشویی رضایت بخش ابزاری کارآمد برای ایجاد پیامدهای مثبت ازجمله سلامت جسمی و روانی در زوجین و سایر اعضای خانواده و استحکام آن است. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی پایداری ازدواج (پیوند زناشویی) بر اساس سبک عشق ورزی و خودابرازی جنسی (احقاق جنسی) با میانجی گری هوش هیجانی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- زمینه یابی با مدل تحلیل مسیر و روش نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و تلفیقی ناحیه ای (جغرافیایی) بود. جامعه آماری پژوهش 753030 نفر از مردان و زنان متأهل مناطق 1 و 2 و 9 و 11 شهر مشهد در سال ۱۳۹۷ و نمونه پژوهش 384 نفر مرد و زن متأهل بودند که با دریافت فراخوان پیامکی، داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از شاخص بی ثباتی پیوند زناشویی (Edwards, Johnson, Booth, 1983)، مقیاس عشق (Sternberg,1997)، شاخص احقاق جنسی (Hulbert,1992) و سیاهه 90 سؤالی هوش هیجانی (Bar-On, 1998) استفاده شد. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و روش بوت استراپ، با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 استفاده شد. یافته ها نشان داد پایداری پیوند زناشویی بر اساس سبک عشق ورزی و احقاق جنسی با میانجی گری هوش هیجانی قابل پیش بینی است (P<0.05)؛ بنابراین در مشاوره زوج و خانواده رابطه بین پایداری پیوند زناشویی با متغیرهای مذکور قابل توجه است.
نقش واسطه ای اهداف آموزشی در رابطه بین احساس طردشدگی و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
143 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش واسطه ای اهداف آموزشی در رابطه بین احساس طردشدگی و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلیبود. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری تحقیق، کلیهدانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر اهواز( تقریبا 23000 نفر) بود که در سال تحصیلی 98-99 به تحصیل اشتغال داشتند که از بین آنها 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. دادهها با کمک پرسش نامه احساس طردشدگی (1993)، پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی (1395)، پرسش نامه اهداف آموزشی(1395) و عملکرد تحصیلی جمع آوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد که بعد از حذف رابطه غیرمعنادار مسیر خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی از مدل پیشنهادی، برازندگی مدل نهایی تحقیق اصلاح و تایید گردید. یافتههای روابط مستقیم مسیرهای بین متغیرها، نشان داد که احساس طردشدگی با عملکرد تحصیلی واهداف آموزشی رابطه منفی معنادار؛ و خودکارآمدی تحصیلی با اهداف آموزشی و به همین ترتیب اهداف آموزشی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معناداری دارد. یافته ها، همچنین نشان داد که اهداف آموزشی در ارتباط بین احساس طردشدگی و عملکرد تحصیلی نقش واسطه ای را بازی می کند. تحقیق حاضر پیشنهاد می دهد که جهت اصلاح عملکرد تحصیلی به صورت مطلوب، احساس طرد شدگی را در دانش آموزان درگیر به حداقل رساند. همچنین با ارتقاء خودکارآمدی تحصیلی می توان زمینه توسعه اهداف آموزشی را هموار نمود و با اهتمام جدی به اهداف آموزشی، می توان انتظار عملکرد تحصیلی بهتری را داشت.
نقش حجاب در کاهش ناهنجاری های اخلاقی با تأکید بر آیات و روایات
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه آموزه های دینی راهکارهای مختلفی در جهت کاهش ناهنجاری های اخلاقی به دست می دهد. در این راستا مقاله حاضر درصدد آن است که به بررسی نقش حجاب در کاهش ناهنجاری های اخلاقی بپردازد و با مصونیت بخشی در حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی در ترویج فرهنگ حجاب مؤثر واقع شود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر آیات و روایات، نمونه هایی از ناهنجاری های اخلاقی را که عدم رعایت حجاب می تواند بر «ایجاد» یا «تشدید» آن ها تأثیرگذار باشد، بیان نموده است. پس از بررسی های به دست آمده، یکی از مهم ترین دستاوردهای تحقیق حاضر این است که حجاب موجب کاهش برخی ناهنجاری های اخلاقی همچون قانون گریزی، بی حیایی، خشونت علیه زنان، حرص، بی غیرتی، جسارت بر ارتکاب گناه، بی عفتی، غفلت از خداوند، ضایع کردن حقوق دیگران در حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی می شود.
بررسی رابطه ابعاد خردمندی با سرزندگی تحصیلی و بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان دختر تیزهوش
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وضعیت تحصیلی و روان شناختی افراد تیزهوش در قابلیت ارزیابی زندگی نقش اساسی دارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه ابعاد خردمندی با سر زندگی تحصیلی و بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان دختر تیزهوش انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول مدارس تیزهوشان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 بود و نمونه پژوهش شامل 85 نفر بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار های پژوهش پرسشنامه ابعاد خردمندی آردلت (2003)، پرسشنامه سر زندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1955) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ابعاد خردمندی با سر زندگی تحصیلی (0/15= r ) و بهزیستی روان شناختی (0/50= r ) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و فرضیه های پژوهش تائید شد (0/01> p )؛ نتایج نشان داد خردمندی شناختی و تأملی پیش بینی کننده سر زندگی تحصیلی و خردمندی تأملی و عاطفی پیش بینی کننده بهزیستی روان شناختی بودند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش خردمندی به عنوان پیش بینی کننده ای قابل اعتماد برای سر زندگی تحصیلی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تیزهوش است و دانش آموزان خردمند از سر زندگی تحصیلی و بهزیستی روان شناختی بالاتری برخوردارند.
بررسی رابطه ی شبکه های اجتماعی با میزان طلاق و رضایت زناشویی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه شبکه های اجتماعی با میزان طلاق و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش تحقیق حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان متأهل 25-40 ساله دانشگاه پیام نور بود. براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در مجموع 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در این پژوهش شرکت نمودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ و پرسشنامه شبکه های اجتماعی محقق ساخته استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش بر اساس آمار توصیفی-استنباطی بوده است. براساس نتایج حاصله می توان گفت که پژوهش در سطح 0.95 معنادار می باشد. یعنی افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی باعث کاهش میزان رضایت زناشویی و افزایش طلاق بین زوجین می شود.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای آموزگاران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 78
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی و شناسایی و تعیین صلاحیت های حرفه ای آموزگاران به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از متخصصان و صاحب نظران و آموزگارن دوره ابتدایی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند،بعد از انجام مصاحبه و کد گذاری و دستیابی به زیر مؤلفه ها و مؤلفه ها، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران شامل 4 بعد دانشی، مهارتی، فردی و توانایی شناسایی شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه آموزگاران استان البرز (7000 نفر) بودند که از بین آنها تعداد 364 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته صلاحیت های حرفه ای آموزگاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، در سطح معناداری 01/0 بین میانگین رتبه ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران در هر دو وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معنی داری وجود دارد. در هر دو وضعیت، ابعاد صلاحیت حرفه ای آموزگاران به ترتیب عبارتند از :بعد دانشی، بعد مهارتی، بعد فردی، بعد توانایی. همچنین میانگین نمره این ابعاد بر حسب وضعیت موجود و مطلوب با هم تفاوت معنی داری دارد این تفاوت برای بعد دانشی، مهارتی و توانایی در سطح 99/0 (01/0˂p)، و برای بعد فردی در سطح 95/0 معنی دار است (05/0˂p). نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به صلاحیت حرفه ای آموزگاران و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
مقایسه اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی بر کارکردهای اجرایی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
502 - 520
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کاشمر تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 آزمودنی که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی 1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. برای آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برای گروه آزمایشی 1 ازبسته آموزشی کرمی و همکاران (1392) استفاده شد؛ و برای اجرای مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی در میان گروه آزمایشی 2 ازبسته آموزشی مداخلات چند بعدی مارتین (2008) استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین گرانت و برگ (1948) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی در مقایسه با گروه گواه موجب بهبود نمرات تعداد طبقات صحیح (34/94=F، 001/0=P)، خطای در جاماندگی (78/44=F، 001/0=P) و خطای کل (91/104=F، 001/0=P)، شده است؛ همچنین بین میزان اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی در تعداد طبقات صحیح، خطای در جاماندگی و خطای کل دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نیست (05/0P>). نتیجه گیری: راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی یک روش مؤثر در کارکردهای اجرایی دانش آموزان است. زمانی که یادگیرندگان در تکالیف درگیر می شوند و این درگیری منجر به حل مسئله و یادگیری می شود باعث می شود که سر زندگی بیشتری از خود نشان دهند و بعد از موفقیت در برابر چالش های تحصیلی موفق تر عمل کنند.
بررسی نقش میانجی فرایند های خودشناختی در رابطه بین سرکوبگری (خودفریبی و دگر فریبی) با میل به طلاق در زنان و مردان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
147 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: میل به طلاق زمینه ساز از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است. تردیدی نیست این مساله علل متفاوتی دارد که بر روی زوجین و کسانی که با آنان در ارتباطند اثرات نامطلوبی به جا می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی فرایندهای خودشناختی دررابطه بین سرکوبگری (خودفریبی و دگر فریبی) با میل به طلاق در زنان و مردان متقاضی طلاق انجام گرفت.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متقاضی طلاق مراجعه کننده به سازمان بهزیستی شهرستان بندرعباس بودند. حجم نمونه با نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 380 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه خودشناسی انسجامی(2008)، بهشیاری(2003)، خودمهارگری (2004)، مقیاس شفقت خود- فرم کوتاه (2011)، سرکوبگری (1990) و پرسش نامه میل به طلاق(1996) استفاده شد. و برای تجزیه و تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری به کار گرفته شد و از نرم افزار آماری Amos استفاده شد
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سرکوبگری و میل به طلاق رابطه معنی داری وجود دارد. از بین فرایندهای خودنظم بخشی تنها رابطه میل به طلاق با شفقت مورد تایید قرار گرفت و در ادامه نتایج نشان دادندکه رابطه بین سرکوبگری با خودمهارگری، خودشناسی انسجامی و شفقت نیز از لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفت. در نهایت شاخص های برازندگی نشان دادندکه در کل نمونه، مدل، با داده ها برازش قابل قبولی دارد.
نتیجه گیری: بابررسی فرایندهای خودشناختی به عنوان پیش بینی کننده طلاق و نقش این عوامل،می توان خود کارآمدی مدیریت طلاق را افزایش داد.
اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری بر سوگیری توجه در دانش آموزان نوجوان دارای نشانه های اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
57 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری بر سوگیری توجه در دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول دارای نشانه های اضطراب اجتماعی بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر دارای اضطراب اجتماعی دوره متوسطه اول شهر خرم آباد در سال تحصیلی 99-1398 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کننده های دو گروه، پرسشنامه سوگیری توجه را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری به مدت 11 جلسه 70 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری به طور معناداری بر سوگیری توجه نوجوانان دارای نشا نه های اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است. پیشنهاد می شود، مشاوران و روان درمانگران از این روش درمانی برای بهبود نشانه های اضطراب اجتماعی نوجوانان استفاده کنند.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع فیبرومیالژیا در زنان و اختالالات روانشناختی همبود مانند اختلالات اضطرابی و خواب منجر به خلل در درمان جسمانی و کاهش کارکرد زندگی سالم بیماران می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب، خواب و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تعداد 34 نفر از مراجعه کنندگان مبتلا به فیبرومیالژیا بیمارستان بوعلی شهر تهران در سال 1397 از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل (لیست انتظار) منتسب شدند. از طریق 8 جلسه، آموزش گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه آزمایش انجام شد. همزمان گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه های اضطراب بک، درد مک گیل و اختلال خواب کولین اسپایت پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علائم اضطراب، خواب و شدت درد در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیر معناداری دارد (001/0>p-value). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و انعطاف پذیری روانشناختی، می تواند از آسیب های روانشناختی بیماران بکاهد و منجر به کاهش شدت درد، اختلال خواب و اضطراب گردد.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو دانش آموزان در دوران آموزش مجازی ناشی از شیوع کرونا ویروس (کووید-19)
حوزههای تخصصی:
همه گیری بیماری کرونا و اجرای قرنطینه، اثرات مختلفی بر جنبه های تحصیلی دانش آموزان گذاشته است؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو دانش آموزان در دوران آموزش مجازی ناشی از شیوع کرونا ویروس (کووید-19) بود. طرح پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. به این منظور تعداد 150 نفر از این دانش آموزان با استفاده از فرمول پلنت از تاپاچنیک و همکاران (2007) و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APQ) سواری (1390)، سیاهه سبک های هویت (RISI) برزونسکی و همکاران (2013) و سیاهه شخصیت هگزاکو (HEXACO-PI) اشتون و لی (2009) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 65/8 درصد واریانس اهمال کاری تحصیلی به وسیله سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو تبیین می شودد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سبک های هویت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو نقش مهمی در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دارند.
رابطه بین هوش هیجانی و خودکنترلی معلمان مدارس متوسطه شهرستان دماوند
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر «بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خودکنترلی معلمان متوسطه شهرستان دماوند» بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس متوسطه دولتی مشغول به خدمت در سال تحصیلی 90-89 تشکیل می دادند که 332 نفر بوده و به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول مورگان 150 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش مذکور 2 پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی بار-آن و خودکنترلی رزنبام بود که ضریب آلفای کرونباخ در هوش هیجانی 93/0 و خودکنترلی 72/0بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی شامل (جدول، نمودار هیستوگرام، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، رابطه معنی داری بین هیچ یک از مؤلفه های هوش هیجانی با خودکنترلی دیده نمی شود؛ هرچند رابطه معنی داری بین تک تک مؤلفه های هوش هیجانی با خودکنترلی دیده نشد اما همبستگی چندگانه بین مؤلفه های هوش هیجانی و خودکنترلی 41/0 می باشد و آزمون F نشان می دهد این همبستگی معنی دار است. همچنین مقدار ضریب تبیین اصلاح شده برابر 089/0می باشد و نشان می دهد که تنها9/8 درصد از تغییرات خودکنترلی به مؤلفه های هوش هیجانی مربوط است و بقیه ناشی از عوامل دیگری است که مورد بررسی قرار نگرفته اند؛ میزان خودکنترلی در جامعه مورد مطالعه بالاتر از متوسط نظری است و همچنین نتایج نشان داد وضعیت مؤلفه های خوش بینی، عزت نفس و کنترل تکانش کمتر از میانگین است، مؤلفه واقع گرایی در حد میانگین و سایر مؤلفه ها بالاتر از میانگین بودند.
نگاهی قرآنی به کارکرد نظارتی خانواده
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای مهم و مؤثر خانواده در فرایند تربیت فرزندان، کارکرد نظارتی آن است. اجرایی کردن و کاربست این کارکرد، نیازمند راهکارهای مختلفی است. این نوشتار درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع تفسیری و تربیتی به بررسی راهکارهایی که قرآن برای نظارت در خانواده بیان کرده است، بپردازد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که نظارت بر اعضای خانواده می تواند به دو طریق بیرونی و درونی صورت گیرد. در نظارت بیرونی انگیزه افراد از انجام صحیح امور، نوعی ترس از مجازات یا علاقه مندی به پاداش و تشویق است، اما در نظارت درونی حالتی در درون افراد، آن ها را به انجام صحیح امور وادار می کند. با توجه به نگاه قرآن به مسئله نظارت خانواده، اگر هر دو نوع نظارت از سوی والدین در خانواده انجام گیرد؛ خانواده در کارکرد نظارتی خود، موفق بوده است.
هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسش نامه هوش هیجانی صفت در دانشجویان دانشگاه های منتخب تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه هوش هیجانی صفت کلی در جمعیت دانشجویان دانشگاه های منتخب تهران انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع هنجاریابی است. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه های منتخب تهران تشکیل می دادند که 551 دانشجو به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی وارد مطالعه شدند. نسخه فارسی هوش هیجانی صفت کلی را به همراه پرسش نامه هوش هیجانی شات و پرسش نامه 5عاملی نئو تکمیل کردند. تجزیه داده ها با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS از طریق تی مستقل، آلفا کرونباخ، همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. یافته ها: آلفای کرونباخ برای هوش هیجانی صفت 0/95 و برای عوامل بین 0/70 تا 0/90 به دست آمد و در روش دو نیمه کردن آزمون، آلفای کرونباخ نیمه اول آزمون 0/92 و برای نیمه دوم 0/89 محاسبه شد. روایی هم گرا / افتراقی این پرسش نامه نیز با کمک پرسش نامه هوش هیجانی شات و پرسش نامه 5عاملی نئو نشان داد این پرسش نامه با اکثر خرده مقیاس های پرسش نامه هوش هیجانی شات همبستگی مثبت و با خرده مقیاس روان رنجوری پرسش نامه 5عاملی همبستگی منفی دارد. همچنین در این پژوهش تفاوت های جنسیتی بین نمرات زنان و مردان وجود داشت. به این صورت که زنان در نمره کلی و عوامل به ورزی و هیجانی بودن نمره بالاتری داشتند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه هوش هیجانی صفت از 4 عامل به ورزی، کنترل خود، هیجانی بودن و جامعه پذیری تشکیل شده است. نتیجه گیری: درمجموع یافته ها نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه هوش هیجانی صفت برای سنجش این سازه در جمعیت بزرگسال ایرانی از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است
طراحی مدل اهداف برنامه درسی مبتنی بر عدالت آموزشی در آموزش عالی ایران: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش عالی یکی از مهم ترین مکان هایی هست که در ترویج عدالت و آموزش آن نقش مهمی ایفا می کند.اگرچه استراتژی های خاصی برای برقراری عدالت آموزشی به وسیله متخصصان به کار گرفته شده است،اما وجود بی عدالتی های آموزشی،بیانگر آن است که بسیاری از این استراتژی ها،ناموفق بوده اندو نیاز به تغییر نگرش و استراتژی های جدید آموزشی در اجزای برنامه درسی توسط متخصصان،کاملا مشهود است.لذا هدف این پژوهش طراحی اهداف برنامه درسی مبتنی بر عدالت آموزشی در آموزش عالی می باشد. روش ها: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد روش اصلی گردآوری اطلاعات،مصاحبه نیمه ساختار یافته بود.محیط پژوهش شامل 13نفر ازمتخصصان حوزه برنامه درسی و تعلیم و تربیت بوده که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شدند.برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد.نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله،کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با کمک نرم افزار MAXQDA12به مفاهیم مجزا تفکیک شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عدم نگرش عادلانه مسوولین در تدوین اهداف و محتوای برنامه درسی آموزش عالی،همچنین بی توجهی به متخصصین حوزه برنامه درسی، متاثرنبودن آموزش عالی از نیازهای آینده جامعه و فقدان نیازسنجی در گستره ملّی،از جمله مواردی هستند که مانع توسعه عدالت آموزشی در آموزش عالی می شوند. نتیجه گیری: برای رسیدن به عدالت آموزشی در آموزش عالی بهتر است هنگام تصمیم گیری برای تدوین اهداف و بازنگری سرفصلها به علائق و استعدادهای داوطلبین توجه شود،برنامه های درسی با بازار کار،صنعت و تجارت مرتبط شود و آموزش متناسب با نیازهای دانشجویان و جامعه باشد ،توجه ویژه به تخصص اساتید و نظرخواهی از همه اساتید برای تدوین برنامه درسی،صورت گیرد.
پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری با توجه به ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تصمیم گیری الگویی ناسازگارانه برای به تعویق انداختن، هنگام روبه رو شدن با تعارضات و انتخاب هاست. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری دانشجویان بود. روش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. شرکت کنندگان ۴۴۰ نفر از دانشجویان بودند که با رضایت آگاهانه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تصمیم گیری، ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی را تکمیل نمودند. مراحل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ انجام شد و داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی متعارف و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل همبستگی متعارف نشان داد که بین متغیرهای اهمال کاری تصمیم گیری با ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیون، ۳۲ درصد از واریانس متغیر اهمال کاری تصمیم گیری به کمک متغیرهای پیش بین (ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی) قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به نقش اهمال کاری در تصمیم گیری در اتلاف وقت، عملکرد ضعیف و افزایش استرس و تأثیر ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر اهمال کاری تصمیم گیری لازم است توجه بیشتری به این موضوع گردد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی و زایمان به روش سزارین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
309 - 325
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین مقایسه ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در دو گروه از زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی و زایمان به روش سزارین بود. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه علی-مقایسهای بود که جهت رسیدن به این هدف از جامعه زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی 30 زن و از میان زنان باردار متقاضی به روش سزارین نیز 30 زن به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سنجش صفات پنج گانه شخصیتی نئو کاستا و مک کری (1992)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986) پاسخ دادند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و مدل های آماری تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون یک راهه ANNOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد در هر سه متغیر ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در دو گروه تفاوت وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی در مؤلفه های اشتیاق به تجارب تازه و وجدانیبودن نمره ی بیشتری کسب کردند و زنان باردار متقاضی زایمان به روش سزارین نمره ی رواننژندی و برونگرایی بیشتری کسب کردند. همچنین حمایت اجتماعی و تاب آوری در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی بیشتر از زنان باردار متقاضی زایمان به روش سزارین است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و تفکر انتقادی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
381 - 402
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و تفکر انتقادی دختران و پسران نوجوان بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری بود و جامعه آماری را 985 دختر و پسر نوجوان دوره دوم متوسطه شهر سیرجان تشکیل دادند که با توجه به شرایط پیش آمده کرونا و بر اساس در دسترس 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش بسته مهارت زندگی نیک پور (1383) به مدت 10 جلسه قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه به پرسشنامه های سازگاری اجتماعی سینگ و سینها (1393) و و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (1990) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی (54/7=F، 001/0=p) و تفکر انتقاد (84/6=F، 002/0=P) موثر بوده و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گیری می شود که آموزش مهارت های زندگی به مثابه مهارت های زیربنایی سلامت روان رویکردی موثر در سازگاری اجتماعی دختر و پسر نوجوان است.
پیش بینی آشفتگی های هیجانی براساس سبک های دفاعی و راهبردهای مقابله در رویارویی با اپیدمی کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات مخرب شیوع بیماری های عفونی واگیردار مانند کووید-19 و بحران اجتماعی ناشی از آن بر سلامت جسم و روان، پژوهش پیش رو با هدف پیش بینی آشفتگی های هیجانی براساس سبک های دفاعی و راهبردهای مقابله ای در رویارویی با اپیدمی کووید-19 به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن مشتمل بر کلیه افراد 15 تا 50 ساله ساکن استان اردبیل در نیمه ی دوم سال 1399 بود که از بین این جامعه، با استفاده از جدول مورگان 403 نفر به شیوه هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه سبک های مقابله ای در رویارویی با اپیدمی کووید-19، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مولفه های آشفتگی هیجانی (افسردگی، اضطراب و استرس) با سبک دفاعی رشدیافته و راهبردهای مقابله کارآمد کووید-19، رابطه منفی و با سبک دفاعی رشدنایافته و راهبردهای مقابله ناکارآمد کووید-19 رابطه مثبت دارد اما بین مولفه های آشفتگی هیجانی و سبک دفاعی روان آزرده رابطه معناداری یافت نشد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که 30 درصد واریانس افسردگی، 24 درصد واریانس اضطراب و 27 درصد واریانس استرس به متغیرهای پیش بین تبیین می شود. بنابراین یافته های این پژوهش نشان داد که سبک های دفاعی و راهبردهای مقابله از عوامل موثر در بروز آشفتگی هیجانی هنگام رویارویی با اپیدمی کووید- 19 است که استفاده از این نتایج می تواند با کاهش آسیب پذیری در مقابل کووید-19، به بهبود کیفیت زندگی مردم و سلامت جامعه کمک نماید.
آسیب های درون فردی و بین فردی روابط دختران نوجوان با جنس مخالف (تحلیل کیفی)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه درک عمیق تجربه ی دختران نوجوانی است که با جنس مخالف بودند یا کسانی که تجربه این روابط را قبلاً داشتند. روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود که از طریق مصاحبه ی عمیق در نهایت با 10 نفر از مشارکت کنندگان که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بود، انجام گرفت. افراد مورد مطالعه در این پژوهش را دختران 19-15 ساله ای شهر دستگرد برخوار که حداقل 6 ماه با جنس مخالف در ارتباط بودند،تشکیل می داد. اطلاعات به روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با تجزیه و تحلیل داده ها تعداد 199 عبارت معنادار در مورد آسیب ها بدست آمد که تمامی مفاهیم با توجه با ماهیت آنان در طبقه بندی جداگانه ای قرار گرفتند. طبقه بندی ها بر اساس مصاحبه های انجام شده در زمینه آسیب ها شامل پنج شاخه اصلی تحصیلی، روانشناختی، خانوادگی، جسمانی، اجتماعی و در نهایت به دو گروه اصلی آسیب ها درون فردی و بین فردی دسته بندی شد. در مجموع برای آسیب ها 30 تم بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب ها ی ارتباط با جنس مخالف در دختران بیشتر بر پایه امور روانشناختی و درون روانی استوار است و کمتر بر پایه امور بین فردی و اجتماعی.