مطالب مرتبط با کلیدواژه

متغیرهای میانجی


۱.

شناسایی متغیرهای میانجی در رابطه میان آموزش موسیقی و افزایش خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت آموزش موسیقی متغیرهای میانجی موسیقی درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۴
زمینه: تحقیقات نشان داده است که هنر موسیقی به عنوان یک زبان، مناطق خاص خود را در مغز دارد و احساس، عاطفه و ادراک انسان را بدون تکلم منتقل می کند، ولی همچنان درک آن نیازمند آموزش است تا بتواند موجب بهره مندی از توانایی های فکری - اجتماعی گردد. همچنین پژوهش های بسیاری موسیقی را به عنوان ابزاری قدرتمند برای تقویت و توسعه خلاقیت با سهل ترین و لذت بخش ترین روش اجرا و کمترین عوارض معرفی می کنند. بنابراین مسأله پژوهش این است که براساس پیشینه تحقیقات تا چه اندازه آموزش موسیقی سبب بروز خلاقیت ویا مؤلفه های وابسته به آن می گردد. هدف: هدف از این مقاله مرور پیشینه پژهش های مرتبط علل و عوامل اثربخشی آموزش موسیقی به منظور ایجاد و توسعه خلاقیت است. روش: با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، منطبق بر اصل پریزما از میان 45 مقاله مرتبط با موضوع خلاقیت و موسیقی، 23 فاکتور مهم به عنوان میانجی های میان خلاقیت و موسیقی شناسایی و نهایتاً معرفی و تحلیل شده است. تا تأثیرپذیری مستقیم از فرآیند آموزش موسیقی ، بسترها و زمینه های لازم برای توسعه خلاقیت شناسایی شود. یافته ها: رشد تفکر، رشد مغزی، بهبود روحیه و استرس، سازگاری و تأثیرپذیری، تخیل و رؤیا سازی، رشد فردی و اجتماعی، اعتماد به خود، واج شناسی، وفاق و همدلی، هوش، تقویت قوای شنیداری، مسئولیت پذیری، تقویت حافظه، پشتکار، رشد ذهنی، بداهه پردازی، حافظه کلامی، به خاطرسپاری کلمات، درک و شناخت مفهوم زبان، ایجاد تمرکز، تقویت احساسات و عواطف رمانتیک، سهولت در خواندن و نوشتن و شمارش و رابطه برای یادگیری، مهارت های حرکتی، شکیبایی و تعامل عواملی هستند که میتوانند تحت تأثیر آموزش موسیقی ارتقا یافته، بسترها و زمینه های بروز، توسعه و بسط خلاقیت افراد را فراهم آورند. نتیجه گیری: از طریق آموزش موسیقی می توان متغیرهای 23 گانه معرفی شده را در آموزش پذیران ارتقاء داد و در نتیجه ی رشد این مؤلفه ها خلاقیت آن ها بسط، توسعه و بروز می یابد.
۲.

رویکرد وجودی نگرِ آیات و روایات در رابطه مرگ اندیشی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب مرگ سلامت روان مرگ اندیشی پیش رو و پس رو رویکرد وجودی متغیرهای میانجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۲
مرگ اندیشی، در جریان اصلی روان شناسی و روان پزشکی، عموماً نشانه برخی اختلال های روانی، چون افسردگیِ عمده دانسته می شود. بسیاری از نظریه پردازانِ شاخص این دو رشته، نه تنها آن را نشانه بعضی اختلال ها می شمارند، هیچ قسمی از آن را نیز در فرایند درمان تجویز نمی کنند. از سوی دیگر، ائمه شیعه به شدت مرگ اندیش بوده اند و متون دینی پُر است از تجویز مرگ اندیشی به عنوان یکی از مؤلفه های قدرتمند تربیتی و سلامت روان. ضلع سوم، وجود روحیه خمود و رکود، و بی اعتنایی به پیشرفت و توسعه در میان افراد و جوامع مرگ اندیش است. این، در حالی است که این رکود و خمود اجتماعی، به هیچ وجه در میان بزرگان مرگ اندیشِ دینی یافت نمی شود و آنها نمونه های اعلای همت های بلند در تاریخ انسان هستند.بر این اساس، پرسش این مقاله آن است که با توجه به دو مسئله بالا، کدام تفسیر از مرگ اندیشی است که نه تنها رکودزا و خمودی آفرین نیست، بلکه به سلامت روان فردی و رشد اجتماعی منجر می شود؟ در جریان اصلی روان شناسی، رویکرد وجودی نگر، سنخی از مرگ اندیشی را از مهم ترین نشانه های سلامت روان و زمینه ساز آن می داند. به ادعای این مقاله، زبان آیات و روایات مرگ نیز نوعی زبان وجودی است که عموماً به جای تبیین مابعدالطبیعی مرگ، به تبیین وجودی نگر و نقش آن در زندگی انسان می پردازد. مقاله حاضر با استفاده از رویکرد وجودی نگر، به تبیین کلی روایات مرگ می پردازد و نشان می دهد که مرگ اندیشی از طریق برخی متغیرهای میانجی، زندگی را معنادار و اصیل می کند و این دو، از شاخصه های مهم سلامت روان هستند.