فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۰۲۱ تا ۷٬۰۴۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
خواب یکی از مهم ترین فرایندهای فیزیولوژیک در انسان به حساب می آید و مطالعات بسیار زیادی درباره این فرایند پیچیده و حیاتی صورت گرفته است. هر نوع اختلال در خواب اعم از زمان خواب یا الگوی خواب و یا مدت زمان آن، به مشکلات مهمی در سلامت جسمی و روحی انسان منجر می گردد.
سرطان، کرونا و چشم انداز درمانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
207-218
حوزههای تخصصی:
همه گیری کوید-19 تاثیراتی جهانی بر بیماران مزمن، سیستم سلامت و آینده درمان ها گذاشته است. در بین بیماران مزمن، افراد مبتلا به سرطان به دلیل بدخیمی و درمان های مهارکننده به عنوان گروهی آسیب پذیر نسبت به کرونا شناخته می شوند. مقاله پیش رو به صورت توصیفی تحلیلی در پایگاه های الکترونیکی فارسی و انگلیسی و با جستجوی واژگان کلیدی کوید-19، سرطان، درمان های دیجیتال، خدمات سلامت الکترونیک، تشخیص، غربالگری و درمان در سال های 2019 و 2020 (1399) بر ادراک مبتلایان به سرطان از دوران همه گیری، وضعیت آزمایش های تشخیصی، غربالگری، درمانی و آینده نظام سلامت متمرکز است. نگاه مبتلایان به سرطان نسبت به همه گیری در طیفی از احساس اضطراب و افسردگی تا دورانی آرام همراه با احساس کنترل و خودکارآمدی بیشتر نسبت به غیربیماران متغیر بود. همچنین، آمار منتشر شده از انجمن های مختلف سرطان همگی نشانگر آنند که نرخ مراجعه برای غربالگری و ادامه درمان نسبت به قبل از شروع همه گیری کاهش قابل توجهی داشته و این خود می تواند بسترساز پیش روی بیماری و مرگ ناشی از سرطان در دهه های آینده باشد. با این حال، تعویق تمام آزمایش های غربالگری خطرناک نیست. از طرفی، به دلیل آنکه درمان مبتلایان به سرطان نسبت به زمان حساس است، نظام سلامت باید رویکردهایی دیجیتال و فوری با حضور حداقلی بیماران در نظر بگیرد تا بدون فوت وقت، وضعیت آنان مدیریت شود. خدمات سلامت الکترونیک، پس از ظهور کوید-19 رشد چشم گیری کرده، ارائه خدمات را برای بیماران و متخصصین تسهیل نموده و اقبال عمومی هم نسبت به آن مثبت گزارش شده است.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید صورت گرفت. روش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 45-20 ساله شهر رشت در نیمه اول سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از طریق غربالگری شناسایی و وارد مطالعه شدند (15 نفر درمان پذیرش و تعهد؛ 15 نفر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و 15 نفر گروه کنترل). هر یک از گروه های آزمایشی 8 جلسه آموزش 90 دقیقه ای مداخله درمانی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس وسواس خرید (فابر و اوگوین، 1992)، مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بامیستر و بونی، 2004) و پرسشنامه انعطاف پذیری عاطفی (تقی زاده و محبی پور، 1396) بود. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی ال ماتریکس تجزیه و تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش هر دو درمان تأثیر معناداری بر بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید داشت (01/0 P< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که میزان تأثیر گذاری درمان پذیرش و تعهد بر متغیر انعطاف پذیری عاطفی (همه مولفه های) (024/0 P< ) و خودکنترلی (025/0 P< ) بیشتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بود. نتایج به دست آمده بر اهمیت به کارگیری هر دو روش درمانی به منظور بهبود خودکنترلی و انعطاف پذیری عاطفی در زنان دارای وسواس خرید از سوی رواندرمانگران تأکید دارد.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
119-128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر آستارا در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. تعداد نمونه پژوهش 40 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آموزش شفقت به خود (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس وضوح تصور از خود (کامپبل و همکاران، 1996) و مقیاس سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش هشت جلسه 70 دقیقه ای آموزش شفقت به خود اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شفقت به خود تأثیر معناداری بر بهبود وضوح تصور از خود درونی (01/0> , P 76/8 F= ) و کاهش خودانتقادی مقایسه ای (01/0> P 83/6 F= ) و خودانتقادی درونی (01/0> , P 83/6 F= ) در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی داشت. براساس این نتایج می توان بیان کرد این روش آموزشی/ درمانی می تواند از سوی روانشناسان مدارس به منظور بهبود کاهش سطوح خودانتقادی و بهبود وضوح تصور از خود در دانش آموزان دارای معلولیت جسمانی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش واسطه ای سبک های عشق ورزی در رابطه احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی با رغبت به ازدواج در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
107-116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های عشق ورزی در رابطه احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی با رغبت به ازدواج در دانشجویان دختر انجام گرفت . این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و از لحاظ روش از نوع توصیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه های شهر سنندج در سال تحصیلی 98-97 بود که از میان آنها 360 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی سهمیه ای وارد پژوهش شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه رغبت به ازدواج ( MDQ )، پرسش نامه احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان فرم کوتاه (SEL) و مقیاس نگرش به عشق (LAS) بود. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مسیر غیرمستقیم احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی به رغبت به ازدواج از طریق سبک عشق ورزی رمانتیک، دوستانه و فداکارانه معنادار است (05/0> P ). یافته های این پژوهش بر اهمیت نقش میانجی گری سبک های عشق ورزی در رابطه احساس تنهایی با رغبت به ازدواج تأکید دارد.
اثر صفات سه گانه تاریک شخصیت بر پرخاشگری مربیان و ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی صفات سه گانه تاریک شخصیت و پرخاشگری پرداخته اند، اما پژوهشی که به پیش بینی پرخاشگری در زمینه ورزش براساس صفات سه گانه تاریک شخصیت مربیان و ورزشکاران پرداخته باشد مغفول مانده است . هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط صفات سه گانه تاریک شخصت با پرخاشگری مربی و ورزشکار بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود، جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی مربیان و ورزشکاران شهر تهران در سال 1399 بود که از میان آنان، 80 نفر (40 ورزشکار و 40 مربی) به صورت در دسترس انتخاب شدند و مقیاس سه گانه تاریک شخصت (جانسون و وبستر، 2010) و پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش ورود همزمان به وسیله نرم افزارآماری SPSS نسخۀ 25 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که صفات سه گانه تاریک شخصت (خودشیفتگی، ماکیاولیستی و سایکوپاتی) به طور معناداری با پرخاشگری همبسته هستند (0/01 ≥ p ) و این صفات به صورت مثبت تغییرات پرخاشگری را هم در مربی و هم در ورزشکار تبیین می کنند (0/05 ≥ p ). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش، اشاره دارد به اینکه شخصت و جنبه های تاریک آن نقش بسزایی در پرخاشگری مربیان و ورزشکاران دارد؛ بنابراین، به روانشناسان پیشنهاد می شود که به این صفات در پرخاشگری ورزشی مربیان و ورزشکاران توجه کنند.
اثربخشی حساسیت زدایی حرکت چشم بازپردازش در کاهش اضطراب بیماران کرونایی بستری شده در آی سی یو
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حساسیت زدایی حرکت چشم باز پردازش ( EMDR ) یکی از روش های مؤثر در کمک به کسانی است که از مشکلات ناشی از تجربه های آسیب زا، اضطراب، خاطرات ناخوشایند، اختلال استرس پس از ضربه، سوگ و انواع دیگری از مشکلات هیجانی رنج می برند؛ این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی حساسیت زدایی حرکت چشم باز پردازش در کاهش اضطراب بیماران کرونایی بستری شده در آی سی یو انجام شد. روش پژوهش : پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران کرونایی بستری شده در آی سی یو بیمارستان امام خمینی تهران بود که 6 نفر به روش داوطلبانه هدفمند انتخاب شدند. این افراد در جلسات حساسیت زدایی حرکت چشم باز پردازش شاپیرو (2014) به صورت فردی، شش جلسه چهل وپنج دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و در هر مرحله با استفاده از سیاهه اضطراب اشپیل برگر (1983) ارزیابی شدند. یافته ها : داده ها به روش ترسیم دیداری ، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند ؛ نتایج نشان داد که حساسیت زدایی حرکت چشم باز پرداش توانسته است بر کاهش علائم اضطراب در بیماران کرونایی بستری شده تأثیر معناداری داشته باشد. نتیجه گیری : روش درمانی حساسیت زدایی حرکات چشم باز پردازش می تواند یکی از درمان های مؤثر در کاهش علائم اضطرابی در مواجه با بیماری کرونا باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
337 - 360
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر شهر تهران بودند که پس از غربالگری با مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011) به شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل کوین و مورل (2009) و گروه آزمایشی روان شناسی مثبت گرا بر اساس پروتکل سلیگمن (2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: بین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری (38/5=F، 029/0=P) و رابطه مادر-کودک (95/7=F، 009/0=P) و آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری (59/5=F، 027/0=P) و رابطه مادر-کودک (07/6=F، 021/0=P) مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش هر دو رویکرد بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثرند؛ بنابراین به مشاوران و درمانگران توصیه می شود از یافته های مطالعه حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت کمک به افزایش تاب آوری و ارتقا کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده نمایند.
اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان و شادکامی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
521 - 540
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان و شادکامی در زنان متأهل شهر کرج انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را زنان مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر کرج در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها، 30 نفر بر اساس روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش (15 زن) و یک گروه گواه (15 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی فن ورسیویک و همکاران (2014) به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل سلامت روان گلدبرگ (1972) و شادکامی آرگیل و لو (1990) بودند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر سلامت روان (47/15=F، 001/0 =P) و شادکامی (12/12=F، 001/0 =P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین نتایج پژوهش اثربخشی کاربست درمان تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی را بر افزایش سلامت روان و شادکامی در زنان متأهل را تائید کرد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی پذیرش وتعهد برکاهش اضطراب و ناامیدی زنان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
617 - 635
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی پذیرش و تعهد برکاهش اضطراب و ناامیدی در زنان پس از طلاق بوده است. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه گواه می بابودشد. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه شهر تهران بود که بر اساس ارزیابی اولیه از طریق پرسشنامه اضطراب بک (1990) و ناامیدی بک (1974) غربالگری و 30 زن با نمره بالا انتخاب و در سه گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی کاربندی شدند. گروه آزمایش طرحواره درمانی بر اساس پروتکل یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل هیز (2006) هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت. داده های جمع آوری شده از سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق واریانس اندازه های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر نمره اضطراب (88/6=F، 021/0 =P) و ناامیدی (00/8=F، 001322/0 =P) و مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نمره اضطراب (00/7=F، 022/0 =P) و ناامیدی (20/7=F، 020/0 =P) در زنان پس از طلاق موثر بوده و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار گزارش شد (05/0=P)؛ همچنین آزمون تعقیبی نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری دارد. نتیجه گیری: بنابراین توجه به طرحواره درمانی و پذیرش / تعهد در محیط های مشاوره و روان درمانی برای کاهش اضطراب و ناامیدی در زنان مطلقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر می باشد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مراجعه کنندگان به کلینیک های روان درمانی سطح شهر مشهد بودند که به وسیله ی مصاحبه ی بالینی و پرسشنامه ی اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) تشخیص این اختلال را گرفته بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 30 نفر از افراد انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. متغیرهای پژوهش در مرحله پیش آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ) بود. پس از اتمام جلسات مداخله که طبق برنامه درمانی الگوی کابات زین و همکاران (1992) تنظیم شد متغیرهای پژوهش در مرحله پس آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. نتایج آنکووا نشان داد که با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای کیفیت خواب (965/5= F و 035/0=p) و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا (789/6= F و 035/0=p) متفاوت است و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر مؤثر می باشد.
بررسی رابطه ی عدم تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره پاندمیک کرونا: نقش میانجی استرس ادراک شده
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی عدم تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره پاندمیک کرونا: نقش میانجی استرس ادراک شده بود. ازنظر هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. طرح پژوهش توصیفی بوده و از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افرادی بودند که در خلال بیماری کرونا دچار اضطراب مرگ ناشی از کرونا شده بودند. تعداد 150 نفر از اعضا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های تحمل ابهام مک لین (1993)، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که عدم تحمل ابهام و استرس ادراک شده به صورت مستقیم و مثبت قادر به تبیین اضطراب مرگ است و اثر غیرمستقیم عدم تحمل ابهام بر اضطراب مرگ به واسطه استرس ادراک شده نیز مثبت و معنادار است.
بررسی نقش میانجی نشخوار فکری در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و افسردگی در اختلالات روان پزشکی سرپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳(پیاپی ۶۰)
111-120
حوزههای تخصصی:
نشخوار فکری بهعنوان یک راهبرد شناختی ناسازگار در اختلالات مختلف همچون افسردگی تأثیرگذار است. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی نشخوار فکری در رابطه دلبستگی ناایمن اضطرابی و اجتنابی با افسردگی است. در پژوهش 120 نفر افراد مبتلا به اختلالات افسردگی، وسواس-اجبار و اضطرابی از بیمارستان مهر بهصورت هدفمند انتخاب شدند. افراد به مقیاس نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه افسردگی بک ( ﺑﻚ و همکاران، 1961 ) و پرسشنامه تجربیات در روابط نزدیک (برنن و همکاران، 1998) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که نشخوار فکری به طور معناداری در رابطه دلبستگی ناایمن اضطرابی و افسردگی نقش میانجی را ایفا میکند. در این پژوهش رابطه بین نشخوار فکری و دلبستگی اجتنابی تأیید نشد. بر اساس نتایج پژوهش سبک دلبستگی اضطرابی میتواند با تاثیر بر میزان نشخوار فکری در شکلگیری افسردگی نقش داشته باشد.
تحلیل رابطه احساس خودکارآمدی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، فرسودگی تحصیلی به عنوان یکی از چالش های اساسی تحصیلی شناخته شده است که تاثیرات منفی بر عملکرد تحصیلی دارد. بنابراین مطالعه پیرامون فرسودگی تحصیلی از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا هدف از پژوهش حاضر، تحلیل رابطه احساس خودکارآمدی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود. روش ها: جامعه آماری در این پژوهش توصیفی- همبستگی را کلیه دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل دادند. آزمودنی های پژوهش شامل 267 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس خودکارآمدی شرر و همکاران و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که میزان فرسودگی تحصیلی دانشجویان، بیشتر از حد متوسط است. همچنین میانگین خودکارآمدی کل دانشجویان، بالاتر از حد متوسط بدست آمد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که ارتباط منفی معناداری بین احساس خودکارآمدی و فرسودگی تحصیلی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 30 درصد از فرسودگی تحصیلی به وسیله متغیر احساس خودکارآمدی تبیین می شود. به عبارتی دانشجویان با خودکارآمدی بالاتر، فرسودگی تحصیلی پایین تری را تجربه می کنند . نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهایی برای نظام آموزش عالی به همراه داشته باشد. بدین صورت که برنامه های مدیریتی مناسب به منظور جلوگیری از فرسودگی تحصیلی دانشجویان طراحی و اجرا شود.
تدوین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس ارتباط با مدرسه، جو عاطفی خانواده، انگیزش، خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
225-256
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تدوین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس ارتباط با مدرسه، جو عاطفی خانواده، انگیزش، خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانش آموزان بود. از نظر روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه های اول و دوم مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال 1398-1397 بودند. که از میان آنها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به تعداد 375 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد که شامل مقیاس های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده وحسینی چاری (2013)، ارتباط با مدرسه پناغی و همکاران (1390)، جو عاطفی خانواده رضویه وسامانی (1379)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (۱۹۹۷)، مقیاس درگیری تحصیلی ریو (2013) و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. نتایج به دست آمده نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد تاثیر مستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 207/0 تایید شد. همچنین درگیری تحصیلی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 356/0 و خودکارآمدی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 202/0 است. یافته ها نشان داد که اثرغیرمستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی تایید می شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 206/0 است، اثر غیرمستقیم جوعاطفی خانواده بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی نیز تایید می شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 055/0 است، همچنین اثر غیرمستقیم انگیزش تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تایید می شود که شدت اثر غیرمستقیم برابر با 084/0 است (05/0 > p ).
رابطه ی بین نیازهای بنیادین روان شناختی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در مهارت های زندگی در دوره ی نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر می سازد خود را با مشکلات و چالش ها سازگار کند و این عامل کمک کننده ی فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین نیازهای بنیادین روان شناختی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در مهارت های زندگی در دوره ی نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی و در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه های ششم ابتدایی، متوسطه ی اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 503 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های خودکارآمدی موریس (SEQ-C)، پرسش نامه ی تاب آوری دی کارولی جان ساگون 2014، پرسشنامه ی نیازهای بنیادین روان شناختی (BSNQ)؛ گاردیا، دسی و رایان، (2000) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها در مدل نشان داد، مسیرهای نیازهای بنیادین روان شناختی به خودکارآمدی در مهارت های زندگی و خودکارآمدی به تاب آوری در دوره نوجوانی معنادار بودند. همچنین، مسیر نیازهای بنیادین روان شناختی به صورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی در مهارت های زندگی با تاب آوری معنادار است. با توجه به یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک می شویم تأثیر نیازهای بنیادین روان شناختی بیشتر می شود و خودکارآمدی نقش واسطه ای خود را در دوره ی نوجوانی به خوبی اجرا می کند.
نقش واسطه ای التزام عملی به نماز در رابطه بین روابط والد فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
همزمان پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای التزام عملی به نماز در رابطه بین روابط والد- فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف انجام شد. طرح پژوهش توصیفی همبستگی بود که در آن از روش مدل یابی تحلیل مسیر بهره گرفته شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 324 نفر از بین دانش آموزان دختر 18-16 ساله دبیرستا ن های دخترانه شهرری در سال تحصیلی 97-1396 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزیابی رابطه والد- فرزند، سنجش نگرش نسبت به روابط دختر و پسر و سنجش نگرش و التزام عملی به نماز را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد، اثر مستقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر بر التزام عملی به نماز معنادار است. افزون بر آن اثر مستقیم التزام عملی به نماز بر ارتباط با جنس مخالف نیز معنادار است. همچنین اثر مستقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر بر ارتباط با جنس مخالف معنادار نیست. در حالی که اثر غیر مسقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر با واسطه التزام عملی به نماز بر ارتباط با جنس مخالف معنادار است. بنابراین التزام عملی به نماز در رابطه روابط والد فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف نقش واسطه ای دارد.
تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
165 - 182
حوزههای تخصصی:
مقدمه : همه انسان ها برای دست یابی به زندگی بهتر به آموختن مهارت های ارتباطی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی و خشم نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران می باشد.
روش : روش پژوهش کاربردی، شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران بود. تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 8 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برای گروه آزمایش آموزش مهارت های ارتباطی در 9 جلسه ی نود دقیقه ای برگزار گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) و خشم اسپیلبرگر (1999) بود. پس از تحلیل داده ها و نمرات، برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی (F<0.05) و خشم نوجوانان (02/0) با توجه به سطح معناداری(05/0) تأثیر گذار بوده است.
نتیجه گیری : فقدان مهارت های ارتباطی باعث افزایش اضطراب اجتماعی و خشم بین نوجوانان بدسرپرست و بی سرپرست می گردد و مشکلات اجتماعی زیادی به بار می آورد، توصیه می شود؛ مهارت های ارتباطی در مراکز نگهداری شبانه روزی و نیمه متمرکز کودکان و نوجوانان دارای آسیب های اجتماعی استفاده شود تا آن ها مهمترین اصل زیستن، یعنی باور داشتن خودشان را بیاموزند.
اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری بر مؤلفه های بهزیستی اجتماعی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
113 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری بر بهبود بهزیستی اجتماعی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. این پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل 160 زوج دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به 4 کلینیک مشاوره و روانشناسی در سال 1397 در شهر تهران بودند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 32 زوج دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به 4 کلینیک مشاوره و روانشناسی در سال 1397 بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (16 زوج برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها از مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کییز (1998) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی شناختی رفتاری بر مؤلفه های همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی، زوجین دارای تعارض زناشویی مؤثر است (001/0P<). با توجه به این نتایج می توان گفت زوج درمانی شناختی-رفتاری با تمرکز بر شناخت های منفی و اصلاح آنها منجر به تغییرات هیجانی و رفتاری می شود که این امر بر بهبود بهزیستی اجتماعی آنها نیز مؤثر است.
تبیین مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
131 - 146
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش تبیین مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه بوده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان در حال تحصیل دوره دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399بوده است. ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. در بخش آمار توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار، کمینه و بیشینه نمرات و در بخش آمار استنباطی از ضریب پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و سبک های دلبستگی با واسطه گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه از برازش و معنی داری مطلوبی برخوردار است(05/0> P). تمام مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم در این پژوهش که به پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر منتهی می شوند معنی دار بوده اند(05/0> P). در این بین فقط سبک دلبستگی دوسوگرا نتوانست به صورت معنی دار گرایش به رفتار پرخطر را تبیین نماید(05/0< P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنتاج کرد که دانش آموزان متوسطه دوم اعم از پسر و دختر، با داشتن انعطاف پذیری بالا، برخورداری از سبک دلبستگی ایمن و فاصله داشتن با سبک دلبستگی اجتنابی می توانند از میزان هیجان خواهی خود بکاهند و در نهایت از این راه از انجام رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.