ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
۶۶۶۱.

مقایسه کنترل شده اثربخشی درمان حل مسأله خلاق و درمان شناختی رفتاری در افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی خلق و احساس نوجوانی درمان حل مسأله خلاق درمان شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۰۶
زمینه: هرچند مطالعات علت شناسی افسردگی نوجوانان بر دلایلی همچون تجربه وقایع منفی زندگی، مشکلات بین فردی ، کمبود مهارت های حل مسأله و کنار آمدن با چالش ها تأکید کرده اند، اما پیشینه درمان های بکاربسته در این حوزه به جای مجهز کردن آنان به مهارت های حل مسأله عمدتاً بر درمان های شناختی رفتاری با اصلاح باورهای ناکارآمد و منفی متمرکز بوده است. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان حل مسأله خلاق و درمان شناختی رفتاری در افسردگی و خلق و احساس نوجوانان بود. روش: با استفاده از یک کارآزمایه کنترل شده تصادفی ( RCT ) از بین نوجوانان دختر مدارس متوسطه اول شهر تهران با روش تصادفی چندمرحله ای دو مدرسه انتخاب شدند و توسط پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند و در مرحله بعد مجددا با پرسشنامه خلق و احساس (انگولد و همکاران، 2002) مورد ارزیابی قرار گرفتند و 96 نفر از آنها با افسردگی خفیف و متوسط شناسایی شدند و در سه گروه با شرایط مکانی و زمانی مشابه به صورت تصادفی گمارده شدند. نوجوانان گروه حل مسأله خلاق، در معرض تکنیک های حل مسأله خلاق با اقتباس از شکل گروهی پروتکل های آزبورن، 1956، 1975؛ اشتاین، 1975 و پارنز، 1979، در 12 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند، گروه دوم تکنیک های اصلاح شناختی رفتاری را با استفاده از شکل گروهی مونوز و میراندا (2000) در همان زمان مشابه دریافت کردند و گروه گواه هم دقیقاً در معرض همان مقدار زمان و جلسات با آزمایشگر اما بدون هیچگونه مداخله مرتبط با افسردگی قرار گرفتند. همه گروه ها مجددا پس از پایان مداخلات و همچنین بعد از دو ماه مورد ارزیابی قرارگرفتتد. نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها : نتایج بهبود معناداری از تعامل بین درمان و زمان (0/05 > 0/001 P= ) در نمره افسردگی و خلق و احساسات در هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشان داد. همچنین بین میانگین های افسردگی دو گروه آزمایشی درمان حل مسأله خلاق 7/37 با درمان شناختی رفتاری 10/78 تفاوت معناداری با برتری اولی مشاهده شد و این برتری را بعد از دوماه پیگیری هم حفظ کرد (0/05 > 0/001 P= ). نتیجه گیری: با ملاحظه علت شناسی افسردگی در نوجوانی درمان حل مسأله خلاق یک کارآمدی منطقی در این مطالعه نشان داد، تکرار در نمونه های بزرگتر قبل از اینکه در موقعیت های مشاوره و روانشناسی به کار برده شود مورد نیاز است.
۶۶۶۲.

اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودمتمایزسازی فرآیند خانواده محتوای خانواده طلاق توافقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۴۱۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری زوج های ارجاعی متقاضی طلاق توافقی در سال 1396، به مرکز مشاوره بهروان در قزوین بودند. 10 زوج (20 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در گروه های 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های فرآیند و محتوای خانواده سامانی (2008) بودند. برنامه خودمتمایزسازی امامی ریزی و برون (1395) در 10جلسه زوج درمانی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا و تغییرات فرآیند و محتوای خانواده در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودمتمایزسازی بر بهبود فرآیند خانواده (14/21= F ، 01/0 > P ) و محتوای خانواده (32/23= F ، 01/0 > P ) تاثیر معناداری داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است و 4 زوج از ادامه طلاق منصرف شدند (01/0-= t ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: برنامه آموزش خودمتمایزسازی توانمندی زوج ها از طریق ایجاد تعادل بین عقل و احساسات و تمایز خویشتن از خانواده اصلی، بر کارکردهای فرآیند و محتوای خانواده تاثیر می گذارد. بنابراین از این روش روانی- آموزشی کارآمد می توان برای بهبود فرآیند و محتوای خانواده زوج های متقاضی طلاق توافقی و پیشگیری از طلاق استفاده کرد. واژه های کلیدی: خودمتمایزسازی، فرآیند خانواده، محتوای خانواده، طلاق توافقی
۶۶۶۳.

بررسی تاثیر مداخله بازی درمانی مبتنی بر نظریه شناختی رفتاری(CBPT) برآلکسیتایمیا و فرسودگی تحصیلی درکودکان با اختلال ناتوانی یادگیری خاص (شدید)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی آلکسیتایمیا فرسودگی تحصیلی ناتوانی یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۸۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر آلکسیتایمیا و کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری خاص(شدید) بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر کرمانشاه تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه آلکسیتایمیا تورنتو- FTAS-20(1392) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی- SBI(2005) و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات- CLDQ (1390) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل کوواریانس چند متغیره بود. یافته ها نشان داد که برنامه بازی درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش آلکسیتایمیا و فرسودگی تحصیلی در سطح (001/0 p<) در این کودکان شده است. در نتیجه یافته ها نشان داد که بازی درمانی می تواند به عنوان روشی مناسب در کاهش مشکلات الکسیتایمیا و زیر مولفه های آن و فرسودگی تحصیلی کودکان به کار رود.
۶۶۶۴.

شیوع اختلالات روانی در دانش آموزان مقطع ابتدایی استان گلستان در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شیوع اختلالات روانی دانش آموزان مقطع ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۲۶
زمینه و هدف: خطر ابتلاء به اختلال روانی در هر زمان و مکان برای انسان وجود دارد، از این رو شناخت این اختلالات و میزان شیوع و بروز آنها بسیار لازم به نظر می رسد و پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع اختلالات روانی در دانش آموزان مقطع ابتدایی استان گلستان انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی مقطعی است و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان گلستان در سال تحصیلی 1393-1392 بود. همچنین حجم نمونه 843 دانش آموز از جامعه مذکور بوده است که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان بر اساس چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (اسپیرافکین و همکاران، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آزمون مجذور کا انجام شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد شایع ترین اختلال در دانش آموزان مورد مطالعه، اختلال خلقی خفیف (29 درصد) است و اختلال افسردگی شدید (0/3 درصد) کمترین میزان شیوع را دارد. همچنین در میزان شیوع اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (از سه ریخت غلبه بر نارسایی توجه، غلبه بر فزون کنشی، و ترکیبی)، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال رفتار هنجاری، ترس مرضی خاص، افکار وسواسی، تیک حرکتی، تیک صوتی، درخودماندگی، اضطراب جدایی، بی اختیاری ادرار و دفع بین دو جنس (پسر و دختر) تفاوت معنادار وجود دارد (0/01 p<)، اما در میزان شیوع اختلال اضطراب فراگیر، اعمال وسواسی، تنیدگی پس از سانحه، اسکیزوفرنی، افسردگی شدید، اختلال خلقی خفیف، آسپرگر، و اختلال ترس مرضی اجتماعی بین کودکان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشده است (0/05 p>). نتیجه گیری: اختلالات روانی، از جمله اختلال خلقی خفیف در دانش آموزان ابتدایی استان گلستان شیوع بالایی دارد و عوامل محیطی مانند وجود اقوام مختلف، شرایط اقتصادی و اجتماعی و جو عاطفی خانواده در بروز اختلالات روانی کودکان این منطقه نقش مهمی دارند.
۶۶۶۵.

تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش زندگی خانوادگی استرس والدگری مادران کودکان کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۳۸
هدف: با توجه به اهمیت استرس های والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در سایر نقش های آنان، هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش زندگی خانوادگی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته و شاخص استرس های والدگری (آبیدین، 1990) استفاده و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزارSPSS-20 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش زندگی خانوادگی باعث کاهش مولفه های استرس والدگری شامل احساس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، سلامت و انزوای اجتماعی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد شد (05/0˂P). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر کاهش مولفه های استرس والدگری بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش آموزش زندگی خانوادگی در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود ویژگی های خانوادگی استفاده نمایند.
۶۶۶۶.

تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان متمرکز بر شفقت سبک های دلبستگی تعارض زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۳۱۸
درمان متمرکز بر شفقت با تنظیم سیستم های هیجانی به افزایش امنیت هیجانی زوجین کمک می کند که در نهایت می تواند باعث بهبود سبک های دلبستگی زوجین شود. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی چند خط پایه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان بودند. بر این اساس، سه زوج که دارای تعارض زناشویی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، مداخله (8 جلسه 90 دقیقه ای) و پیگیری انجام شد و زوجین به مقیاس سبک های دلبستگی (کولینز ورید، 1990) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میزان بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای سبک های دلبستگی ایمن (93/33-32/36)، اجتنابی (37-36/40) و اضطرابی (98/25-47/26)، درصد است؛ بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان متمرکز بر شفقت می تواند به عنوان یک درمان مؤثر جهت بهبود سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی مورداستفاده قرار گیرد.
۶۶۶۷.

هم سنجی تأثیر آموزش گروهی رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل تبادلی روی سرمایه روان شناختی زوجین درگیر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل ارتباط متقابل تعارض زناشویی نظریه انتخاب سرمایه روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۹۵
تعارض زناشویی سرمایه روان شناختی را کاهش می دهد و روی سلامت بدنی و روانی همسران تأثیرات ناگواری می گذارد. پژوهش های قبلی نشانگر خودکارآمدی نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل در کاهش تعارض زناشویی همسران بوده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل بر سرمایه های روان شناختی زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل با بیش از یک گروه آزمایش انجام شد. بدین منظور از زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران با تجربه حداقل یک سال زندگی مشترک با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج (60 زن و شوهر) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی 1، آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. داده ها قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (Luthans, Youssef, & Avolio,  2007) گردآوری شد. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های خودکارآمدی (01/0> P ، 15/10 =  (53 و 2)F) و امیدواری (01/0> P ، 18/14 =  (53 و 2)F) و خوش بینی (01/0> P ، 72/9 =  (53 و 2)F) سرمایه روان شناختی را در سطح 01/0 و مؤلفه تاب آوری (05/0> P ، 78/4 =  (53 و 2)F) آن را در سطح معناداری 05/0 تحت تأثیر قرار داده است. ولی تفاوت اثر متغیر مستقل بر هیچ یک از مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود. یافته ها نشان داد که تفاوت اثربخشی هر دو متغیر مستقل بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود؛ بنابراین به کارگیری هر دو روش جهت افزایش سرمایه روان شناختی زوجین متعارض به مشاورین و روان درمانگران توصیه می شود.
۶۶۶۸.

رابطه ی بین نیازهای بنیادین روان شناختی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در مهارت های زندگی در دوره ی نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیازهای روان شناختی خودکارآمدی مهارت های زندگی تاب آوری نوجوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۶۱
تاب آوری به عنوان توانایی و مهارتی است که فرد را قادر می سازد خود را با مشکلات و چالش ها سازگار کند و این عامل کمک کننده ی فرآیند تحول مثبت نوجوانی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین نیازهای بنیادین روان شناختی با تاب آوری از طریق نقش میانجی گری خودکارآمدی در مهارت های زندگی در دوره ی نوجوانی هست. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی و در قالب مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه های ششم ابتدایی، متوسطه ی اول و دوم بوشهر در سال 1401- 1400 بودند که از بین جامعه تعداد 503 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های خودکارآمدی موریس (SEQ-C)، پرسش نامه ی تاب آوری دی کارولی جان ساگون 2014، پرسشنامه ی نیازهای بنیادین روان شناختی (BSNQ)؛ گاردیا، دسی و رایان، (2000) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها در مدل نشان داد، مسیرهای نیازهای بنیادین روان شناختی به خودکارآمدی در مهارت های زندگی و خودکارآمدی به تاب آوری در دوره نوجوانی معنادار بودند. همچنین، مسیر نیازهای بنیادین روان شناختی به صورت غیرمستقیم از طریق خودکارآمدی در مهارت های زندگی با تاب آوری معنادار است. با توجه به یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که هر چه به اواخر نوجوانی نزدیک می شویم تأثیر نیازهای بنیادین روان شناختی بیشتر می شود و خودکارآمدی نقش واسطه ای خود را در دوره ی نوجوانی به خوبی اجرا می کند.
۶۶۶۹.

مقایسه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و ارزشمندی زندگی در افراد با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشمندی زندگی سبک زندگی سالم کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۸۱
بررسی ابعاد سلامت جسمی و روانی افراد در مواجهه با بحران هایی همچون کرونا اهمیت زیادی دارد و به برنامه ریزی بهتر برای کاهش پیامدهای منفی کمک می کند. این تحقیق با هدف بررسی مقایسه ایی سبک زندگی ارتقادهنده سلامتی و ارزشمندی زندگی افراد با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19 انجام شد. روش پژوهش از نوع پس رویدادی (علی - مقایسه ایی) بود. تعداد 272 نفر بزرگسال (124 نفر با سابقه ابتلا به کووید-19 و 148 نفر سالم) به روش نمونه گیری دردسترس و با ارسال لینک به آنها به پرسشنامه سبک زندگی و شاخص ارزشمندی زندگی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین دو گروه در مؤلفه های سبک زندگی ارتقادهنده سلامتی تفاوت معناداری وجود دارد و گروه افراد با سابقه ابتلا به کووید-19 در تمامی مؤلفه های این متغیر نمره پایین تری از گروه بدون سابقه ابتلا کسب کردند؛ ولی در متغیر ارزشمندی زندگی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. سبک زندگی ارتقادهنده سلامتی در پاندمی کرونا می تواند در ابتلا به کووید-19 نقش داشته باشد. آموزش مهارت های بهبود و ارتقای سبک زندگی کمک ارزنده ایی برای کاهش پیامدهای آسیب رسان این ویروس در ابعاد جسمانی و روانشناختی افراد جامعه خواهد بود.
۶۶۷۰.

الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوگیری توجه حساسیت به پاداش کنترل بازداری عود اختلال مصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۴۹۹
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد (مت آمفتامین) در حال ترک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل در سال 1398 بود. 172 نفر از افراد مصرف کننده مت آمفتامین با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های پیش بینی عود و حساسیت به پاداش و همچنین آزمون های دات پروب و برو/نرو را پاسخ دادند. همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استروپ روش های مورد استفاده برای تحلیل داده ها بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پژوهش ارتباطلات مثبت و یا منفی معناداری وجود داشت. نتایج برازش مدل فرضی پژوهش را تایید کرد. نتایج نشان داد سوگیری توجه و حساسیت به پاداش تاثیرات مستقیم معناداری و همچنین تاثیرات غیر مستقیم معناداری از طریق کنترل بازداری بر عود داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کنترل بازداری با تعدیل سوگیری توجه و حساسیت به پاداش موجب کاهش عود در افراد مصرف کننده مواد می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود که متخصصان حوزه اعتیاد از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های درمانی خود استفاده نمایند.
۶۶۷۱.

شناسایی پدیده تاخیر در ازدواج دختران: نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج تاخیر در ازدواج نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۴۰۲
هدف: پژوهش حاضر باهدف، شناسایی پدیده ی تأخیر ازدواج در دختران انجام شد. روش: روش انجام پژوهش، کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. جامعه پژوهش را دختران مجرد بالای 30 سال تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت نظری انجام شد. تعداد شرکت کنندگان 23 نفر بود و ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روند تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش ساختارگرای چارمز (2006)، انجام شد. در انتهای مراحل کدگذاری، مدل نهایی پژوهش ارائه شد. یافته ها: نتایج، نشان داد که علل تأخیر در ازدواج عبارت بودند از: داشتن خانواده ضد ازدواج، شخصیت فردیت طلب و زندگی در جامعه ی مشوق تجرد. چگونگی شکل گیری این عوامل حاوی سه فرآیند بود؛ برداشت های غلط مرتبط به ازدواج، ویژگی های تسهیلگر تجرد و مواجهه با افراد تضعیف کننده ی زوجیت طلبی. تأخیر در ازدواج منجر به ایجاد آثاری شده است که عبارت اند از تجارب هیجانی منفی، کسب موفقیت در ابعاد مختلف و نارضایتی از وضعیت موجود. درنهایت دختران مجرد به شیوه های انطباقی درونی و بیرونی با این تأخیر کنار آمده بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان چنین استنباط کرد که پدیده ی تأخیر در ازدواج تحت علل و فرآیندهای خاصی رخ می دهد و با خود تبعات آزاردهنده ای را به دنبال دارد؛ بنابراین تغییراتی در سازماندهی الگوهای اجتماعی و خانوادگی و شخصیتی افراد را می طلبد. این مطالعه می تواند مورداستفاده مشاوران و روانشناسان جهت تدوین و طراحی محتوای متناسب با ارزش های جامعه و مشکلات در این حوزه قرار بگیرد.
۶۶۷۲.

Evaluation of the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Resilience pain self-efficacy Motivational interview group therapy Multiple sclerosis disorder

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۱۴
Multiple sclerosis affects the quality of life of patients due to its association with numerous neurological problems; it may lead to job loss and reduced participation in social activities and, in general, have a negative impact on their professional and social life. In the present study, the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis was investigated. The present study is quasi-experimental in which 24 patients were selected from the population of patients with multiple sclerosis in Borujen city in Chaharmahal and Bakhtiari province, using the available sampling method. Research tools included pain self-efficacy and resilience questionnaires. Data analysis was performed by repeated variance analysis using SPSS-22 software. The results showed that motivational interview group therapy had a significant effect on increasing pain self-efficacy (Partial ŋ2= 0.24, p = 0.002, F = 6.92). Also, motivational interview group therapy had a significant effect on increasing resilience (Partial ŋ2 = 0.58, p = 0.001, F = 30.06). The present study showed that motivational interview group therapy improves pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis. Accordingly, in the process of motivational interview group therapy, patients learn to become aware of the mental process by teaching behavioral, cognitive and metacognitive strategies, and in this way, they improve the resilience and pain self-efficacy.
۶۶۷۳.

پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا: نقش میانجیگری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درد ذهنی سرمایه روان شناختی حمایت اجتماعی سوگ کرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا با نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی توسط اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لاتنز و همکاران (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین سرمایه روان شناختی (38/0 = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 p <)؛ در حالی که بین سرمایه روان شناختی (27/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p <). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آنبا درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p<). همچنین ضرایب مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی (15/0- =ß، 01/0 p<) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار است. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- =ß، 01/0 p<).
۶۶۷۴.

مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب زیسته سوگوار ویروس کرونا همسران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۵۶
زمینه: با شیوع ویروس کرونا آسیب های بسیاری از جمله اضطراب، افسردگی، دوری از خویشاوندان و افزایش حس تنهایی ایجاد می شود. با این حال تا کنون پژوهشی به طور جامع تبیین نکرده است که همسران سوگوار از بیماری کرونا با چه مسائلی روبرو هستند و چه چالش هایی را خواهند داشت. هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته همسران سوگوار در دوره همه گیری ویروس کرونا بود. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. نمونه مورد مطالعه 8 نفر از همسران سوگوار شهر تهران بودند که در بازه زمانی فروردین تا شهریور ماه 1399 همسر خود را از دست داده اند. روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به کار گرفته شد. از افراد مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 4 مضمون اصلی شامل: 1) نگرانی ها (نگرانی های مربوط به ادامه زندگی، نگرانی های مربوط به فرزندان، نگرانی های مالی)؛ 2) واکنش های شخصی (واکنش های عاطفی، واکنش های رفتاری)؛ 3) تغییرات روابط اجتماعی (ارتباط با اقوام، ارتباط با همکاران)؛ 4) تغییر دیدگاه (نسبت به دنیا، نسبت به اطرافیان)، شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت زندگی همسران سوگوار به شدت تحت تأثیر این بیماری و فوت همسر قرار گرفته و لازم است به تناسب شرایط شان، برای آنان سیستم های حمایتی فراهم شود.
۶۶۷۵.

اثربخشی مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد انعطاف پذیری روانشناختی سوءمصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۶۹
زمینه: امروزه اعتیاد یک تهدید بسیار مهم برای سلامت نظام خانواده به حساب می آید. درمان های شناختی رفتاری با تأکید بر ذهن آگاهی و توجه بر انعطاف پذیری شناختی در بازتوانی مادران وابسته به سوءمصرف مواد مؤثر می باشند. دراین راستا سؤال پژوهش حاضر این بودآیا مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد، مؤثر است؟ هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه ی شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش مادران وابسته به سوءمصرف مواد بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر شیراز در طول بهار سال 1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 مادر وابسته به سوءمصرف مواد انتخاب شد و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. از پرسشنامه پذیرش و عمل باند و همکاران (2007) به عنوان پیش آزمون - پس آزمون و از پروتکل ۱۲ جلسه ای فلکسمن و همکاران (2011) برای جلسات مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد در این پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روانشناختی مادران وابسته به سوءمصرف مواد مؤثر بوده و بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشته است (0/01 >p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش مشاوره شناختی رفتاری مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد، انعطاف پذیری روانشناختی را در مادران وابسته به سوءمصرف افزایش می دهد.
۶۶۷۶.

ارائه مدل پارادایمی از عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی (مطالعه نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیانت زناشویی عوامل زمینه ساز مردان زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۳۵۳
زمینه: ازدواج یک رسم معمول و عرف برای تشکیل رابطه ای در تعهد انحصار عاطفی و جنسی بین زوج است. در حالی که امروزه در موارد بسیاری، شاهد آسیب دیدن سلامت خانواده و جامعه، با شکسته شدن این تعهد و رخ دادن خیانت زناشویی هستیم. لذا شناسایی عمیق عوامل سبب ساز این پدیده، جهت پیشگیری، امری ضروری است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینه ساز گرایش افراد به خیانت زناشویی، به منظور پیشگیری از بروز این آسیب در خانواده ها است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی مردان و زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که مرتکب خیانت زناشویی شده و در سال های 96 تا 99 به مراکز مشاوره استادروزبه، راه نو، پرند و مهرآیین مراجعه نموده بودند. مشارکت کنندگان، 11 مرد و 10 زن دارای معیارهای ورود بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها به روش سه مرحله ای اشتراوس و کربین (1990) انجام شد. یافته ها: از تجزیه تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری باز، دو دسته مقوله اصلی شامل: شرایط علی (فردی - شخصیتی، فردی - خانوادگی، زوجی - رابطه ای)؛ شرایط بافتاری (جامعه، شغلی، فضای مجازی) و یک دسته مقوله فرعی شامل: شرایط مداخله گر (دوستان، پول، قدرت و کشف ویژگی های مثبت خود) و ازکدگذاری محوری: مقوله (نیازها) و از کدگذاری گزینشی، سه طبقه اصلی (عوامل مستعدکننده، نگهدارنده و پاسخ دهنده) حاصل شد. نتیجه گیری: زنان و مردان خیانت کار، تحت تأثیر مقولات اصلی و فرعی ذکرشده، حول محور نیازها، به خیانت زناشویی گرایش پیدا می کردند و با راهبردهایی کارآمد، باعث پیامدهایی مفید مثل حفظ آشیانه و با راهبردهایی ناکارآمد باعث پیامدهایی مضر مثل طلاق می شدند.
۶۶۷۷.

پیش بینی سلامت روانی براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان ذهن آگاهی مردان زنان کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۶۹
زمینه و هدف: شیوع جهانی COVID-19 بر سلامت روان اثر گذاشته و پیامدهای روان شناختی بسیاری به ویژه برای ورزشکاران به همراه داشته است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش پیش بینی سلامت روان براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19 می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق را ورزشکاران نخبه استان گیلان در سال 1400 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و براساس معیارهای ورود و خروج با مراجعه به باشگاه های ورزشی و ادارات تربیت بدنی 95 نفر تعیین شد. ابزارهای تحقیق را ذهن آگاهی براون و رایان MMAS)) در سال 2007 و پرسشنامه SCL-90-Rدراگوتیس و همکارانش در سال 1999 تشکیل داد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و شاخص های پراکندگی و همچنین آمار توصیفی و آزمون های آماری همبستگی مانند پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام استفاده شد. از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مقیاس ذهن آگاهی و سلامت روان در ورزشکاران مرد و زن استان گیلان روانی با توجه به سن ارتباط وجود دارد (001/0≥ P). همچنین متغیر ذهن آگاهی پیش بینی کننده سلامت روان با توجه به جنسیت در ورزشکاران استان گیلان می باشد (001/0≥ P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند پیش بینی کننده سلامت روان در مردان و زنان ورزشکار باشد.
۶۶۷۸.

طراحی مدل گردشگری پزشکی در دوران کوئید ۱۹ با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: گردشگری گردشگری پزشکی داده بنیاد رویکرد ترکیبی کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۲۳۸
زمینه و هدف: گردشگری پزشکی، شکل جدیدی از توریسم است که تا قبل از پاندمی کوئید ۱۹ به طور فزاینده ای رشد پیدا کرده بود. گردشگری پزشکی ب ه منظور بهبود سلامتی افراد و در مک انی خ ارج از محل سکونت آن ها انجام می شود. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل گردشگری پزشکی در دوران کوئید ۱۹ با استفاده از رویکرد ترکیبی است. مواد و روش ها: در این تحقیق پژوهشگر از رویکرد ترکیبی استفاده کرده است. برای این منظور، در مطالعه اول، برای شناخت مؤلفه های بازاریابی گردشگری پزشکی از رویکرد داده بنیاد و در مطالعه دوم، به آزمون مدل با استفاده از روش کمی پرداخته شده است. ابزار جمع آوری داده های مورد نیاز در مطالعه اول، پروتکل و مصاحبه عمیق، با بیست مدیر مرکز گردشگری و در مرحله بعد، داده های مورد نیاز بین 384 بیمار مرکز گردشگر توزیع و نتایج توسط نرم افزار ایموس تحلیل شده است. یافته ها: محقق با انجام پانزده مصاحبه به اشباع نظری و در نهایت 100 کد باز استخراج و بر اساس ادبیات نظری اقدام به کدگذاری محوری و انتخابی کرده و نتایج را در قالب شش بعد اصلی و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است. نتیجه گیری: محقق تحقیق خود را در قالب یک مدل شامل شش بعد: رضایت از برند مرکز گردشگری، اعتماد به برند درمانی مرکز گردشگری پزشکی، تنوع خدمات درمانی، بازاریابی گردشگری پزشکی، بسته درمانی مناسب، وفاداری به برند مرکز درمانی؛ و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است. نتایج تحقیق نشان داده است که کم هزینه ترین اقدام جهت بهبود وضعیت صنعت توریسم پزشکی، برنامه ریزی و ضرورت بخشی به ارائه خدمات حرفه ای در خور نیاز بیماران خارجی و همراهان آنها توسط افراد متخصص این حوزه باشد.
۶۶۷۹.

گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان پسر: نقش پیش بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای پرخطر راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان تحریف شناختی بین فردی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۳۱۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین فردی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان پسر انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد 150 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس به روش اینترنتی، از طریق شبکه های مجازی (تلگرام، واتساپ و شاد) در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه های خطرپذیری (زاده محمدی و همکاران، 1390)، تنظیم شناختی هیجان (حسنی، 1389) و تحریف شناختی بین فردی (همام سی و همکاران، 2004) پاسخ دادند؛ داده های پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین فردی با گرایش به رفتار پرخطر رابطه مثبت و معنادار دارد (01/0>P). راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین فردی 50% واریانس گرایش به رفتار پرخطر را تبیین می کنند. بنابراین از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که نقص شناختی و هیجانی می تواند نقش مهمی در رفتارهای پرخطر داشته باشد.
۶۶۸۰.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی تنظیم هیجان زنان درمان هیجان مدار طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۲۹۷
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی می باشد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها کمی بود، طرح پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش یک گروه گواه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایش هیجان مدار، 15 نفر گروه آزمایش طرحواره درمانی و 15 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. ابتدا هر سه گروه با پرسشنامهٔ تنظیم هیجان گراس همکاران (2003) مورد سنجش قرار گرفتند سپس گروه آزمایش 1، 10 جلسه درمان هیجان مدار مبتنی بر هیجان مدار سوزان جانسون (2019) و گروه ازمایش 2، 10 جلسه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت یانگ، گلوسکو ویشار (۲۰۰۳) دریافت کردند پس از اتمام دوره ها مجدد از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، که در مجموع هر دو روش درمان هیجان مدار و طراحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است، همچنین از روند مقایسه دو روش می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی می توان نتیجه گرفت که در درمان اختلال شخصیت مرزی، درمان هیجان مدار به عنوان درمانی مؤثر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان