فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۲۱ تا ۶٬۵۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
51 - 63
حوزههای تخصصی:
تحول سریع پیوندهای عصبی در کودکیِ اولیه، این دوره از زندگی را تبدیل به یک دوره طلایی برای آموزش شناختی کرده است. مادر از کانال داربست والدینی می تواند سهم مهمی در این آموزش شناختی داشته باشد. با چنین نگاهی، هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی یک بسته آموزشی مبتنی بر داربست مادری برای ارتقای توجه اجرایی در کودکان پیش دبستانی بوده است. مطالعه در سه فاز انجام شد. در فاز اول، با مرور پژوهش های گذشته، مؤلفه های داربست والدینیِ مرتبط با کارکردهای اجرایی شناسایی شدند. در فاز دوم به روش تحلیل اَسنادی و با ادغام مؤلفه های داربست والدینی احصاء شده از قبل، بسته آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی ساخته شد. در فاز سوم، بسته آموزشی تدوین شده، اعتباریابی شد. در این گام، مطالعه به روش نیمه تجربی انجام شد و طرح پژوهش، تک گروهی بوده است. شرکت کنندگان شامل 16 مادر دارای فرزند 5/3 تا 5 ساله بودند که داوطلبانه همراه با کودکان خود در دوره شرکت کرده بودند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بوده اند از تکلیف استروپ روز و شب (گرشتات و همکاران، 1994)، تکلیف انتخاب منعطف آیتم (ژاک و زلازو، 2001) و تکلیف فراخنای ارقام (وکسلر، 2003). نتایج نشان داد این بسته آموزشی بر ارتقای ابعاد سه گانه کارکردهای اجرایی اثربخش بوده و این اثربخشی در طول زمان نیز حفظ شده است. بر اساس این مطالعه، مادر می تواند فهم دقیق تری از تحول شناختی فرزند خود به دست بیاورد و ضمن آگاهی از نقش خود در این تحول، با انجام بازی ها و فعالیت های مشمول در این بسته به رشد شناختی فرزند خود کمک کند.
بررسی ساختار عاملی و شاخص های روایی و پایایی پرسشنامه سبک شخصیت آسیب پذیر در نمونه ایرانی و تأثیر آن در افسردگی پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سبک شخصیت آسیب پذیر، یک مقیاس خودگزارشی برای شناسایی زنان در معرض خطر افسردگی پس از زایمان به دلیل آسیب پذیری شخصیتی است؛ بنابراین، هدف پژوهش بررسی ساختار عاملی و شاخص های روایی و پایایی پرسشنامه شخصیت آسیب پذیر و تأثیر آن بر افسردگی در پس از زایمان زنان ایرانی بود. روش پژوهش مقطعی توصیفی بود و جامعه آماری را کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان در شهر اصفهان تشکیل می داد که از بین آنها 300 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک شخصیت آسیب پذیر و افسردگی پس از زایمان پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه از ساختار دوعاملی برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ دو بعد آسیب پذیری و سازمان یافتگی به ترتیب برابر با 87/0 و 705/0 به دست آمد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که پس از کنترل متغیرهای جمعیت شناختی (سن و تحصیلات مادر، شغل پدر و درآمد خانواده)، شخصیت آسیب پذیر تأثیر معنی داری بر افسردگی پس از زایمان داشت (503/0= β، 001/0> p ). به نظر می رسد پرسشنامه شخصیت آسیب پذیر از شاخص های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می توان از این ابزار در پیش بینی افسردگی پس از زایمان در زنان و جلوگیری از عواقب منفی آن استفاده کرد.
پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس نگرش و التزام عملی به نماز در دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مفهوم رضایت از زندگی طی دو دهه گذشته توجه زیادی را به خود جلب کرده است. رضایت از زندگی به معنای داشتن نگرشی مطلوب نسبت به زندگی خود به عنوان یک کل است. هدف مطالعه حاضر پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس نگرش و التزام عملی به نماز در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تبریز بود.
تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی ارتقاء سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ترکیبی و بر مبنای طرح اکتشافی متوالی - مدل تدوین طبقه بندی بود. برای تدوین بسته آموزشی، از واحد کلمه/نماد و مضمون در تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که به طور هدفمند و بر اساس شاخص های خبرگی دوازده نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی تأثیر بسته آموزشی بر توانمندی های منش، ۳۴ دانشجو به روش نمونه گیری داوطلبانه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش گروه آزمایش در نه جلسه ی ۶۰ دقیقه ای صورت گرفت. داده های به دست آمده از آزمون توانمندی های منش پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها، ۵۴ عامل در سه مقوله قابلیت های ذهنی، فردی و اجتماعی شناسایی و طبقه بندی شدند و از طریق یک چارچوب شبکه ای به عنوان بسته آموزشی ارائه گردید. همچنین، آموزش بسته توانسته است در بهبود توانمندی های منش دانشجویان (خرد و دانش، تعالی، انسانیت، عدالت، خویشتن داری، شجاعت) به طور معناداری مؤثر واقع شود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش درمجموع اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء سبک زندگی بر توانمندی های منش دانشجویان را تأیید کرد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
187 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین بود. طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و و از نظر هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان 14-16 سال دختر از خانواده های طلاق ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس ملاک های مورد نظر 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، سیاهه سوگ هوگان و همکاران (2001) و سطوح خودانتقادی تامپسون وزوروف (2004) استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجانی و خود انتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین اثربخش است. در واقع درمان هیجان مدار باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی در نوجوانان می شود. بنابراین درمان هیجان مدار نقش مهمی در افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش خودانتقادی در نوجوانان دارد.
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، سازگاری هیجانی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان انجام پذیرفت. روش بررسی: در این پژوهش جامعه آماری دربرگیرنده 108 نفر از دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر مشهد که در سال تحصیلی 1399-1400در شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. با توجه به جامعه آماری و با توجه به محدودیت های ناشی از شیوع کرونا در این پژوهش از نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. حجم نمونه با توجه به معیارهای ورود و خروج، تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، در سه گروه آزمایش نوروفیدبک، آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه کنترل قرارگرفتند. ابتدا با استفاده از روش های آمارتوصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف و سپس برای بررسی مقایسه ای اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان(پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ)، با استفاده از روش های آمار استنباطی(تحلیل کواریانس چند متغیره گام به گام) فرضیه ها مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: طبق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری استفاده از تمرینات نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت معناداری باعث افزایش سازگاری هیجانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان می گردد . با این حال بین اثربخشی روش نوروفیدبک و روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاکتورهای سازگاری دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۴۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.
بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر پردازش اطلاعات هیجانی و تحریف های شناختی بین فردی در زنان با نشانه های بدنی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نشانه های بدنی سهم قابل توجهی از مراجعه کنندگان به مراکز درمانی را به خود اختصاص می دهد. ازآنجاکه مشاهدات بالینی این نشانه ها را با هیجان ها و تحریف های شناختی در روابط در ارتباط دانسته اند، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر پردازش اطلاعات هیجانی و تحریف های شناختی بین فردی در زنان با نشانه های بدنی شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و روش نمونه گیری داوطلبانه و قضاوتی بود. بدین منظور از بین جامعه آماری و بر اساس معیارهای ورود و خروج،۳۰ نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه نشانه جسمانی (PHQ-۱۵)، پرسشنامه نشانه های بدنی ملاک B (SSD-۱۲)، پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی (EIPT) (۱) و تحریف های شناختی بین فردی (ICDS) بود (۲). یس از اجرای پیش آزمون، افراد گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش های درمان هیجان مدار (EFT) قرار گرفتند. درنهایت پس از اجرای پس آزمون، داده ها با روش تحلیل کوواریانس از طریق SPSS ۲۳ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار موجب کاهش سطح پردازش منفی اطلاعات هیجانی و مؤلفه های آن، تحریف های شناختی بین فردی و مؤلفه های آن و علائم نشانه های بدنی در زنان با نشانه های بدنی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شده و این تغییرات ازنظر آماری معنادار هستند (۰۱/۰>P). نتیجه گیری: لذا می توان از این روش به عنوان یک روش مداخله ای و درمانی برای کاهش سطح پردازش اطلاعات هیجانی، تحریف های شناختی بین فردی و علائم نشانه های بدنی در زنان با نشانه های بدنی استفاده کرد.
نقش واسطه ای بدتنظیمی راهبردهای ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
54 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی دو راهبرد ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر است. تعداد 507 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران در سال ۱۳۹۸ در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ)، زیر مقیاس ارزیابی مجدد از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد میان باورهای فراشناختی در مورد نگرانی با نشانه های اختلال اضطراب فراگیر رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین میان باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی و همین طور میان ذهن آگاهی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، رابطه منفی معنادار برقرار می باشد. لیکن رابطه راهبرد ارزیابی مجدد با باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، معنادار نشد و تنها ذهن آگاهی بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشت. بنابراین توجه به باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی می تواند به شناخت بهتر نشانه های اضطرابی و درمان کارآمدتر اختلال اضطراب فراگیر منجر شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله ای و سلامت روان سالمندان ساکن در سرای سالمندان مهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
174 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثر بخشی آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله ای و سلامت روان سالمندان ساکن در سرای سالمندان مهر تبریز انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سالمندان ساکن در سرای سالمندان مهر تبریز بود، 50 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 7 هفته تحت آموزش تاب آوری قرار گرفت و در این مدت بر گروه گواه مداخله ای انجام نگرفت. پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1990)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1979) به عنوان ابزارهای ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها به روش کوواریانس چند متغیره، نشان داد که آموزش تاب آوری بر افزایش کیفیت زندگی، تعدیل راهبردهای مقابله ای و ارتقاء سلامت روان سالمندان سرای مهر تبریز تاثیرگذار بود. در کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله ای و سلامت روان دو گروه تفاوت معنی داری دارند(05/0> P). بنابراین یافته های این پژوهش، تلویحات عملی در موقعیت های بالینی را دارد که مورد بحث واقع شده است. کلید واژه ها: تاب آوری؛ کیفیت زندگی؛ راهبردهای مقابله ای؛ سلامت روان.
مقایسه وضعیت غرقگی در کشتی گیران آماتور و نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از روانشناسی مثبت به منظور عملکرد مطلوب و رسیدن به اوج اجرا در حوزه ورزش همواره شایان توجه بوده است. با وجود این، درک دقیقی از برخی تجارب ذهنی آن، همچون غرقگی دردسترس نیست. هدف این مطالعه، مقایسه وضعیت غرقگی کشتی گیران آماتور و نخبه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر را 56 ورزشکار کشتی گیر حاضر در ششمین دوره کشتی فرنگی و آزاد جام باشگاههای جهان (2020) و 56 کشتی گیر آماتور از شهرهای مختلف ایران تشکیل داد. به منظور سنجش میزان تجربه غرقگی ورزشکاران از پرسشنامه مقیاس حالتی غرقگی استفاده شد. نتایج نشان دادند نمره کلی غرقگی کشتی گیران نخبه به طور معنی داری بالاتر از کشتی گیران آماتور بود. همچنین، نتایج آزمون t مستقل نشان دادند در بین ابعاد 9 گانه غرقگی، بعد تعادل چالش مهارت، اقدام عمل آگاهی، اهداف روشن، بازخورد نامبهم، تمرکز بر تکلیف، احساس کنترل و از دست دادن خودآگاهی در کشتی گیران حرفه ای به طور معنی داری از کشتی گیران آماتور بیشتر بود. درخصوص بعد انتقال زمان و تجربه خودانگیختگی نیز بین کشتی گیران حرفه ای و آماتور تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تمرکز تحقیقاتی بیشتر بر وضعیت غرقگی ورزشکاران به عنوان مؤلفه ای از فاکتورهای روانشناختی که انتظار می رود با سطح مهارت در ارتباط باشد، مربیان و روانشناسان ورزشی را برای رساندن ورزشکاران به اوج اجرا و عملکرد مطلوب کمک می کند.
اثربخشی مداخله شناختی -رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب بستگان قربانیان بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
63 - 76
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب بستگان قربانیان بیماری کووید-19 انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع روش آمیخته (کمی، کیفی) بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان و زنان بالای 18 سال در شهر شیراز بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس استفاده شد افرادی که بیش از 4 ماه ازتجربه سوگ آنان گذشته و با اجرای پرسشنامه تجربه سوگ، نمره بالای 68 را کسب نمودند به عنوان نمونه انتخاب شدند پس از انجام مصاحبه و تحلیل کیفی به منظور مقایسه گروه آزمایش و کنترل از پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب وجودی گود استفاده شد. نتایج آماره یومان ویتنی و ویل کاکسون نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب بستگان قربانیان بیماری کووید-19 اثربخشی معناداری داشته است بر اساس نتایج به دست آمده درمان شناختی رفتاری بر تجربه سوگ، افسردگی و اضطراب وجودی در بستگان قربانی کرونا مؤثر است. این روش میتواند به صورت فردی و گروهی برای مشکلات مورد استفاده قرار گیرد و باعث ارتقاء سلامت روانی و واکنش های مؤثر و سازگارانه افراد در برابر رویدادهای آسیب زای زندگی شود.
اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان قربانی خشونت خانگی که در سال 99-1398 عضو خانه های امن شیراز بود که به روش هدفمند 30 نفر انتخاب و به روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه بدتنظیمی هیجان گارنفسکی و همکاران (CERQ، 2001)، اجتناب تجربه ای باوند و همکاران (AAQ-II، 2011) و پرسشنامه شرم درونی شده کوک (ISS، 1987) بود. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر هافمن و همکاران (2014) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 2 بار دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss-26 انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین نمره پس آزمون و پیگیری احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در گروه گواه و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). 44% احساس شرم درونی شده، 75% اجتناب تجربه ای و 36% بدتنظیمی هیجانی به وسیله درمان ذهن آگاهی مثبت نگر تبیین می شود. درنتیجه به نظر می رسد درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان مؤثر است.
مقایسه اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی پارس و پریسا بر کنترل بازداری دانش آموزان دارای نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی پریسا و پارس بر کنترل بازداری دانش آموز دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پی گیری 45 روزه بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه 11 نفری همتا (دو آزمایشی، یکی کنترل) جایگزین شدند. در هر گروه آزمایشی یکی از برنامه های توانبخشی شناختی پریسا و یا پارس در 14 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها برای متغیر کنترل بازداری، توسط آزمون های استروپ و برو- نرو در سه مرحله جمع آوری شدند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره، تک متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی داده ها نشان داد که هر دو برنامه در بهبود کنترل بازداری و اکثر مولفه های آن اثربخش بودند. نتایج آزمون پی گیری نشان داد که در بیشتر متغیرها، اثربخشی برنامه های توانبخشی ثبات داشت. لذا با توجه به نتایج پیشنهاد می شود از دو برنامه با توجه به امکانات رایانه و اینترنت در بهبود کنترل بازداری استفاده شود.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های سبک تعامل معلم- دانش آموز در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
229 - 252
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های سبک تعاملی معلم- دانش آموز در دوره ابتدایی انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل زنان معلم دوره ی ابتدایی شهرستان طبس در سال تحصیلی 99-1398 بود . در این پژوهش تعداد 30 معلم زن دوره ی ابتدایی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. معلمان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه90 دقیقه ای در طول 5 هفته تحت آموزش تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند ولی معلمان گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسش نامه سبک تعامل معلم با دانش آموز لارداسمی و کنی (QTI) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) وبا استفاده از نرم افزار آماری SPSS-18 تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های رهبری (05/0>p)، کمک کننده/دوستانه (01/0>p)، درک کردن (05/0>p)، ناراضی بودن (05/0>p) و تنبیه کردن (01/0>p) تأثیر معنی داری داشته است و بر مؤلفه های سخت گیری، نامطمئن بودن و مسئولیت پذیری/آزادی فراگیر تأثیر معنی داری ایجاد نکرده است. نتایج نشان می دهد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل به معلمان، موجب بهبود سبک تعامل آن ها با دانش آموزان از طریق اثربخشی بر رهبری، رفتار کمک کننده و دوستانه، درک کردن دانش آموزان، کاهش نارضایتی از وضعیت کلاس و تنبیه کردن، می شود. لذا توصیه می شود که در مدارس به آموزش مفاهیم و راهبردهای این نظریه به معلمان پرداخته شود.
رابطه علّی راهبردهای مقابله ای و اضطراب کرونا با نقش میانجی گری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
149 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان راهبردهای مقابله ای و اضطراب کرونا بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر (450 نفر) در سال تحصیلی 400-1399 بود. 210 دانشجو به صورت آنلاین در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1398)، راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1985) و تاب آوری کونور- دیویدسون (2003) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد راهبرد مقابله ای هیجان مدار دارای اثر مستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابله ای مسأله مدار بر اضطراب کرونا اثر مستقیم نداشت (05/0<p). راهبرد مقابله ای مسأله مدار دارای اثر مستقیم بر تاب آوری بود (01/0>p)؛ اما راهبرد مقابله ای هیجان مدار بر تاب آوری اثر مستقیم نداشتند. همچنین تاب آوری دارای اثر غیرمستقیم بر اضطراب کرونا بود (01/0>p). نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط راهبردهای مقابله ای مسأله مدار با میانجی گری تاب آوری می تواند از میزان اضطراب کرونا بکاهد. با توجه به یافته های پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابله ای، می تواند اثر مهمی در اضطراب کرونا دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد می شود مداخلات درمانی مبتی بر تاب آوری و مقابله، در درمان اضطراب کرونا مورد توجه قرار گیرد.
نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
231 - 250
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی معلمان متأهل شهر کرمانشاه در بازه زمانی سال1400-1399 بوده که از میان آن ها 300 معلم متأهل به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی (کاستا و مک کری ، 1985)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، حل تعارض و صمیمیت جنسی از خرده مقیاس پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1998)، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج مدل نهایی نشان داد ویژگی های شخصیتی و سازگاری زناشویی به طور مستقیم و نقش واسطه ای مدیریت تعارض، تنظیم هیجان و صمیمیت جنسی به طور غیر مستقیم در سطح معنی داری 05/0 همبسته هستند. یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی با مدیریت تعارض، دشواری تنظیم هیجان، صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی و دشواری تنظیم هیجان به سازگاری زناشویی، مدیریت تعارض به سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی به سازگاری زناشویی نیز رابطه مستقیم دارند. همچنین نتایج دیگر نشان داد که اثر غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی بر سازگاری زناشویی از طریق دشواری تنظیم هیجان، مدریت تعارض و صمیمت جنسی از لحاظ آماری معنی دار بود. پبا توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در مشاوره پیش از ازدواج و درمان مشکلات زناشویی بر آموزش مولفه های اثرگذار بر سازگاری زناشویی، ویژگی های شخصیتی و متغیر-های میانجی به عنوان پیشگیری و درمان تاکید شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجانی و دوز مصرف در معتادان با درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مدل طرحواره درمانی بر نقش طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای تنظیم هیجان و دوز مصرف تأکید زیادی دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجانی و دوز مصرف در بیماران با درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی و با پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه مورد مطالعه شامل 44 نفر از بیماران تحت درمان با متادون که در سال های 99-1398 به کلینک های ترک اعتیاد منطقه 10 تهران مراجعه کرده بودند، شامل می شود. تعیین نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد و در نهایت 22 نفر برای گروه آزمایش و 22 نفر برای گروه کنترل گمارش تصادفی شدند. جلسات درمانی شامل 12 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو هفته بود. از پرسشنامه های مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه و مقیاس دشواری تنظیم هیجان برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین سه متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجانی و دوز مصرف متادون در گروه تحت درمان با پروتکل طرحواره درمانی با گروه کنترل وجود دارد. نتیجه : طرحواره درمانی به دلیل تأکید بر باورها و راهبردهای فرد در ارتباط با هیجان های شخصی خود می تواند به عنوان یک روش مداخله ای تأثیرگذار برای طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجان و دوز مصرفی متادون مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می گردد که مشاوران و روان درمانگران، کارگاه های طرحواره درمانی که منجر به بهبود مسائل روان شناختی مرتبط با آن می شود، برگزار نمایند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
134 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان ترک افیونی صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد وابسته به شبکه بهداشت و درمان شهرستان سرپل ذهاب در نیمه اول سال 1396 بود، به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی بر اساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه پنجم، از افرادی که داوطلب دریافت خدمات درمانی و واجد معیارهای ورود بودند، به صورت تصادفی (12 نفر گروه آزمایش اول، 12 نفر گروه آزمایش دوم و 12 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. از مصاحبه بالینی ساخت یافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5)، مصاحبه بالینی ساخت یافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5-PD) و مقیاس پیش بینی از بازگشت برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در 8 جلسه 2 ساعته و روش درمان شناختی- رفتاری در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه های آزمایشی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در مقایسه با گروه کنترل این تفاوت معنادار است. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت از روش های درمانی تاثیرگذار بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی است.
اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت رابطه مادر-کودک مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
137 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجمن اتیسم ایران در شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از پرسشنامه ارزیابی رابطه مادر– کودک (رابرت راس، 1961) برای گردآوری داده ها و از تحلیل واریانس آمیخته چند متغیری با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه ارتقائی مادران در 7 جلسه دوساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که نمرات مولفه های طرد و بیش حمایتگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش اما در پذیرش به طور معنادار افزایش یافته است(P<0.01) در مرحله پیگیری نیز ماندگاری اثر دیده شد. با توجه به موثر بودن برنامه ارتقائی مادران (مدیریت استرس- هیجان) در بهبود رابطه مادر- کودک مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم، از این بسته می توان به عنوان یک مداخله روانشناختی استفاده کرد.