فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۹۴-۱۸۷۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی همراه با تحولات رشدی، بیولوژیکی، روانشناختی و رفتاری همراه است. بروز مشکلات هیجانی و ناتوانی در کنترل هیجانات ممکن است نوجوان را نسبت به رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد آسیب پذیر نماید. افراد مستعد گرایش بیشتری به مصرف مواد دارند و با این مشغولیت ذهنی احتمال بیشتری وجود دارد که در دام اعتیاد بیفتند. توجه به اضطراب نوجوانان در مدرسه و نیازهای روانشناختی مانند ارتباط و دلبستگی، صمیمیت و استقلال باعث احساس شایستگی و خودکارآمدی درونی در نوجوانان می گردد. اما تاکنون بررسی این متغیرها در گرایش به مصرف مواد مخدر در یک مدل یکپارچه مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر اضطراب مدرسه وکنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دوم شهر نور در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 250 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های گرایش به مصرف مواد زرگر (1385)، نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000)، اضطراب مدرسه فیلیپس (1987) و مقیاس کنترل هیجانی راجر و نشوور (1987) را به صورت مجازی تکمیل کردند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو متغیر اضطراب مدرسه و کنترل هیجانی در رابطه نیازهای اساسی روانشناختی و گرایش به مصرف موارد مخدر نقش میانجی داشته و کلیه مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها معنی دار (0/05 >p) بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و استفاده و آگاهی از متغیرهای پژوهش می تواند در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد نقش تعیین کننده داشته باشد و لذا با ارتقای نیازهای اساسی روانشناختی و کنترل هیجانی و کاهش اضطراب مدرسه می توان از گرایش به مصرف مواد در نوجوانان جلوگیری کرد.
بازنمایی فرایند تاب آوری درمان زلزله زدگان دین مدار: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
181-200
حوزههای تخصصی:
بلایا رویدادهای غیرقابل پیش بینی، ناگهانی، در مقیاس بزرگ و فاجعه باری هستند که لازم است جوامع برای مقابله با آنها آماده شوند. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرایند تاب آوری در میان زلزله زدگان دین مدار سرپل ذهاب انجام شده است. رویکرد پژوهش «کیفی» و روش پژوهش از نوع «داده بنیاد» است. بدین منظور 27 تن از زلزله زدگان سرپل ذهاب به روش «نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق تحت مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و رمزگذاری، در قالب مقوله های اصلی دسته بندی شدند و از طریق فنون رمزگذاری اشتراوس و کوربین، رمزگذاری باز، رمزگذاری محوری و رمزگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده، ایمان به خدا و روز قیامت مقوله هسته ای در نظر گرفته شد. شرایط علّی عبارت بود از: توکل به خدا، اعتقاد به قضا و قدر الهی و اجرای عدالت. اتحاد و انسجام به منزله شرایط زمینه ای و انجام فعالیت های مذهبی به مثابه شرایط واسطه ای انتخاب شد. راهبردهای زلزله زدگان برای مقابله با زلزله و تبعات آن عبارت بود از: نوع دوستی و الگوگیری. در نهایت، پذیرش و نگاه به زندگی به مثابه وسیله و نه هدف پیامد این الگو معرفی شد. این مطالعه تصویری روشن از فرایندها، پاسخ ها و بهبودی بعد از بلایا ارائه می دهد. یافته های این پژوهش می تواند به ایجاد پاسخ های مؤثر و سریع در بازماندگان بلایا کمک کند.
تاثیر بازخورد قیاسی- اجتماعی مثبت و منفی و کانون توجه بر عملکرد کمی و کیفی مهارت هدف گیری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، اختلالی عصبی رشدی است که بر ۳-۷ درصد از کودکان اثر می گذارد. هدف: هدف از انجام مطالعه حاضر تأثیر بازخورد قیاسی- اجتماعی مثبت و منفی و کانون توجه بر عملکرد کمی و کیفی مهارت هدف گیری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. روش: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با چهار گروه آزمایشی است. جامعه آماری دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال شهر اصفهان با دامنه سنی ۷-۱۰ سال در سال ۱۴۰۰ بودند که ۴۸ نفر راست دست به صورت تصادفی خوشه ای براساس نتایج مقیاس درجه بندی رفتار کودکان کانرز به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه ۱۲ نفری تقسیم شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه دست برتری ادینبرگ، آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ، مقیاس پرتاب از بالای شانه اندرسون (۱۹۹۹) و تکلیف هدف گیری پرتاب از بالای شانه لوسیانا و همکاران (۲۰۱۲) استفاده شد. جهت بررسی عملکرد گروه ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون بونفرونی استفاده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه های مورد مطالعه در پیشرفت کیفی و کمی مهارت هدف گیری با دست تفاوت معنی داری داشتند (۰/۰۵>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد گروه بازخورد قیاسی- اجتماعی مثبت- توجه بیرونی دارای عملکرد بهتر و معناداری نسبت به دیگر گروه ها داشت (۰/۰۵>P)، سایر گروه های مورد مطالعه اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد گروه بازخورد قیاسی- اجتماعی مثبت- توجه بیرونی عملکرد بهتری داشت لذا پیشنهاد می شود در آموزش و یادگیری مهارت های هدف گیری از این روش استفاده شود.
تحلیل تأثیر رهبری استبدادی بر خلاقیت کارکنان و عملکرد شغلی با تأکید بر نقش میانجی مبادله رهبر-عضو (مورد مطالعه: بانک سپه استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل تأثیر رهبری استبدادی بر خلاقیت کارکنان و عملکرد شغلی با تأکید بر نقش میانجی مبادله رهبر-عضو می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری کارکنان بانک سپه استان یزد (920نفر) بود. که با فرمول کوکران 271 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استانداری است . نتایج حاصل از آزمون فرضیات، نشان داد که رهبری استبدادی بر مبادله رهبر-عضو تأثیر متوسط، مستقیم و مثبت معنی دار و بر خلاقیت کارکنان و عملکرد شغلی تأثیر متوسط، مستقیم و غیرمستقیم، و مثبت معنی دار دارد، مبادله رهبر-عضو بر خلاقیت کارکنان تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار و بر عملکرد شغلی تأثیر ضعیف، مستقیم و غیرمستقیم و معنی دار و همچنین خلاقیت کارکنان بر عملکرد شغلی تأثیر ضعیف، مستقیم و معنی دار در نهایت مبادله رهبر-عضو می تواند نقش میانجی گری را ایفا کند. با وجود مدل طراحی شده می توان انتظار داشت که مدیران بانک شاید بتواند در کوتاه-مدت از طریق رهبری استبدادی به افزایش مبادله رهبر-عضو، خلاقیت و عملکرد شغلی کارکنانش بپردازد و حتی قادر هستند تا خلاقیت و عملکرد شغلی را با کمک نقش میانجی مبادله رهبر-عضو بیشتر افزایش دهند، اما اگر در بلندمدت بخواهند با چنین سبک رهبری استبدادی به روند کار بانکی ادامه دهند هرگز نخواهند توانست و ضربه مهلکی را بر پیکره بانک نیز خواهند زد.
Structural Modeling of Attachment Styles and Adaptive Problem-Solving Styles in Students with an Emphasis on the Mediating Role of Spiritual Well-Being(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to investigate the mediatory role of spiritual well-being in relationship attachment styles and adaptive problem-solving styles. Methods: The research method was the correlation of the type structural equation modeling. The population included all Undergraduate students Poldokhtar Higher Education Center who were studying in the academic year 2020-2021. 230 students participated in this study online and respond to Problem Solving Style (PSS), Adult Attachment Scale (AAS), and Spiritual Well-Being Scale (SWBS). Data analysis was performed using the Path analysis statistical method and by the SPSS-22, and AMOS-24 software. Results: The results showed that secure and avoidant attachment indirectly mediate the students' adaptive problem-solving styles by mediating spiritual well-being; ambivalent attachment does not, directly and indirectly, affect students' adaptive problem-solving styles. Secure and avoidant attachments directly affect spiritual well-being. Spiritual well-being also has a direct effect on adaptive problem-solving. Conclusion: Overall, the results of this study showed that spiritual well-being mediates the relationship between secure and avoidance attachment style with adaptive problem-solving styles. The findings of this study emphasize the role of the relationship between caregivers and the child in the formation of spiritual well-being and adaptive problem-solving styles.
نقش میانجی گری گرایش های معنوی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان با سازگاری زوجی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
89-102
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دهه های اخیر پژوهشگران به رضایتمندی و سازگاری زندگی زناشویی که یکی از مسائل اصلی زندگی خانوادگی محسوب می شود به طور گسترده ای توجه کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری گرایش های معنوی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان با سازگاری زوجی انجام شده است.
نقش تصویر بدنی و مقایسه اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش تصویر بدنی و مقایسه اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند بود. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زنان سالمند آسایشگاه کهریزک شهر تهران بودند که سن آن ها شصت سال به بالا بود. حجم نمونه براساس فرمول تاباکینگ (2007)، 200 نفر و این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد سیاهه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون، آکسوم و پوری (2005)، مقیاس جهت گیری مقایسه اجتماعی گیبونز و بانک (1999) و سلامت جنسی معنوی پور، پیرخائفی، روحانی و دیباجی (1388) بود. جهت تحلیل از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر تصویر بدنی و مقایسه اجتماعی قادر به پیش بینی سلامت جنسی زنان سالمند هستند، با توجه به مقدار Beta متغیر تصویر بدنی سهم بیشتری (409/0) نسبت به سهم مقایسه اجتماعی (307/0) در پیش بینی سلامت جنسی زنان سالمند داشت نتیجه گیری : نتایج به دست آمده در این مطالعه مبنی بر نقش پیش بینی کننده تصویر بدنی و مقایسه اجتماعی در سلامت جنسی سالمندان، لزوم توجه به جنبه های مختلف سلامت جنسی در سالمندان به را می رساند.
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق-پذیری شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق پذیری شغلی کارکنان انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تهران تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت داوطلبانه و از میان کارکنان داوطلب برای مشاوره مسیر شغلی انجام شد و سپس افراد انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و گروه سازه گرا) و یک گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی مسیر شغلی (محقق ساخته) و انطباق پذیری شغلی (ساویکاس و پورفلی، 2012) به دست آمد و جهت بررسی داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (گرایش مرکزی و پراکندگی) و از روش های آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر بهزیستی شغلی کارکنان موثر بوده است اما نظریه سازه گرایی مسیر شغلی تاثیر معناداری بر بهزیستی شغلی کارکنان نداشته است امّا هر دو مداخله مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان تاثیرگذار بودند. می توان نتیجه گرفت که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر انطباق پذیری و بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی بر انطباق پذیری مسیر شغلی تاثیرگذار بوده و می توان از این دو رویکرد جهت ارتقای سلامت و بهزیستی و نیز انطباق پذیری هر چه بهتر کارکنان استفاده کرد.
برنامه ی درسی مبتنی بر مغز در دوره ی پیش دبستانی بررسی وضعیت موجود و راهکارهایی برای وضعیت مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
302 - 309
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین وضعیت موجود برنامه درسی پیش دبستانی با تاکید بر محتوای کتابهای راهنمای کار مربیان از لحاظ پرداختن به ابعاد رشدی و اصول برنامه درسی مبتنی بر مغز بود. از روش تحلیل محتوا جهت مشخص شدن ابعاد مختلف رشدی و فعالیت های یادگیری و نیز اصول برنامه درسی مبتنی بر مغز استفاده شد و سپس میزان توجه به هر یک از ابعاد و اصول در محتوای این کتاب ها به روش تحلیل محتوای مقوله ای استخراج گردید. جامعه و نمونه ی آماری این پژوهش 12 جلد کتاب کار مربی دوره ی پیش دبستانی بود. برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته های حاصل نشان داد در کتاب های راهنما به بعد جسمانی و کلامی بیشتر از دیگر ابعاد و اهداف توجه شده است و اصول برنامه درسی مبتنی بر مغز نیز توزیع یکسان و بهنجاری ندارد. وضعیت کنونی پرداختن به برنامه درسی مبتنی بر مغز در این کتاب ها مناسب نیست و پیشنهاد می شود محتوای کتابهای راهنمای مربی در این دوره مورد بازنگری قرار گیرد و به اصول درگیری فیزیولوژیکی، تجربه های تعاملی چندگانه و منحصر به فرد بودن مغز یا تفاوت های فردی در امر یادگیری نیز توجه بیشتری شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به موکوپلی ساکارید نوع یک (سندرم هورلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به موکوپلی ساکارید نوع یک (سندرم هولر) بود. روش این پژوهش به شیوه تک آزمودنی با کنترل خط پایه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به موکوپلی ساکارید در سال 1398-1397 بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه ی خوش بینی (LOT)، پرسشنامه ی فرم کوتاه بهزیستی روان شناختی (PWB) و برنامه آموزشی تنظیم هیجان آلن، مک هاگ و بارلو، (2009) بود که طی 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته و در 3 مرحله (خط پایه، برنامه آموزشی 8 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) انجام شد. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده فرمول درصد بهبودی و روش ترسیم دیداری تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که آموزش تنظیم هیجان بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به موکوپلی ساکارید نوع یک (سندرم هولر) مؤثر بوده است. و این تأثیر در مرحله پیگیری 6 هفته ای پایدار مانده بود. بنابراین با به کارگیری آموزش تنظیم هیجان می توان توانمندی مادران دارای کودک موکوپلی ساکارید را بهبود بخشید.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۲۷-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی بر شفقت طبق پروتکل پل گیلبرت و راسل کولتس (ترجمه اثباتی، 1397) در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شفقت درمانی توانست باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد گردد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از روش شفقت درمانی باعث افزایش توانمندی های مرتبط با تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی شوند.
اضطراب کووید-19 در کارکنان مراکز توانبخشی شهر سقز: نقش پیش بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سازگاری اجتماعی و سلامت روان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان مراکز توان بخشی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تمام شماری 103 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت مخدوش بودن بعضی از پرسشنامه درنهایت 100 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (۱۹62) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزارSPSS نسخه ۲3 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که 60 نفر (60 درصد) از کارکنان مرد و 40 نفر (40 درصد) از کارکنان زن بودند. میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان مرد 3/14± 35/32 و میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان زن 2/50 ± 31/03بود. همبستگی مثبت معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان با اضطراب کرونا وجود داشت. 28/1 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و درمجموع 44/6 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و سلامت روان تبیین شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت بالا بردن سازگاری و سلامت روان افراد تدابیری اتخاذ شود که اضطراب کاهش یافته و کارکنان با سازگاری و سلامت روان بیشتری فعالیت خود را انجام دهند.
جایگاه مفاهیم سلامت روانی در کتاب های درسی تفکر و سبک زندگی دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه مفاهیم و مؤلفه های سلامت روانی در کتاب های تفکر و سبک زندگی پایه های هفتم و هشتم دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1410-1400 با روش تحلیل محتوای کمی انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه تحلیل محتوا می باشد، که روایی آن توسط متخصصان این حوزه تأییدشده. به منظور تعیین پایایی ابزار تحقیق از روش بازآزمایی استفاده شد و مقدار ضریب همبستگی 87/0 حاصل گردید. یافته های حاصل از تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و روش آماری غیر پارامتریک نشان داد که بین فصل های کتاب های تفکر و سبک زندگی هر دوپایه از نظر پرداختن به مؤلفه سلامت جسمی و رفتاری و روحیات فردی تفاوت معنادار وجود ندارد و تنها مؤلفه کنش ورزی اجتماعی به طور یکسان توزیع نشده است و بین میزان توجه به مفاهیم سلامت روانی تفاوت معناداری وجود ندارد و تقریباً توزیع مفاهیم سلامت روانی در این دو کتاب یکنواخت می باشد.
بررسی رابطه تعارض نوجوان و والد با میزان استفاده از اینترنت در دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعارض نوجوان و والد با میزان استفاده از اینترنت در دختران نوجوان دانش آموز مقطع متوسطه اول است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع اول متوسطه ناحیه 2 استان البرز در سال تحصیلی1400-1399 تشکیل دادند. طبق جدول مورگان جامعه این تحقیق 750 نفر و حجم نمونه 256 نفر محاسبه گردید. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. به دلیل شرایط خاص جامعه و شیوع ویروس کرونا و محدودیت تردد و ارتباطات اجتماعی، از روش اجرای اینترنتی استفاده شد. لازم به توضیح است که 27 پرسشنامه به عنوان داده پرت تشخیص داده شد و کنار گذاشته شدند و از تعداد 256 پرسشنامه، درنهایت 229 پرسشنامه به عنوان نمونه ی نهایی در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مقیاس تاکتیک های تعارض با پدر و مادر موری ای اشتراوس و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ بود. یافته های این تحقیق نشان داد، بین تعارض والد و نوجوان با میزان استفاده از اینترنت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد متغیر پرخاشگری کلامی-روانی مادر و پرخاشگری فیزیکی پدر قادر به پیش بینی میزان استفاده از اینترنت می باشند. می توان نتیجه گیری کرد که میزان پرخاشگری والدین در محیط خانواده می تواند زمینه وابستگی و اعتیاد به اینترنت را در نوجوانان فراهم و سبب معضلات اجتماعی گردد.
نیازهای آموزشی کارکنان برای پیشگیری و کنترل مصرف مواد مخدر و روان گردان در زندان: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۶۰-۳۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان زندان در حوزه مواد مخدر و روان گردان بود. روش: پژوهش از نوع کاربردی-اکتشافی با رویکرد مطالعه موردی بود. نمونه آماری در چهار زندان تهران شامل خبرگان و روسای زندان ها (11 نفر) و معاونین و کارشناسان (52 نفر) به تفکیک حوزه شغلی بود که همگی به صورت هدفمند و گلوله برفی تا اشباع نظری انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و چهار جلسه گروه کانونی انجام شد. یافته ها: 26 نیاز آموزشی برای کارکنان در ابعاد نگرشی، دانشی و مهارتی و 4 نیاز آموزشی برای مدیران به دست آمد. از جمله نیازهای کارکنان عبارت بود از آشنایی با مواد روان گردان و عوارض آن، روش های کشف و جاسازی، مهارت های چهره زنی پیشگیری از اعتیاد، خودکنترلی، رفتار با زندانیان، روان درمانی و درک مضرات مصرف مواد. نیازهای مدیران عبارت بود از آشنایی با قوانین، درمان اعتیاد، مهارت پیشگیری و درک اعتیاد به عنوان بیماری. نتیجه گیری: مدیران و کارکنان در نیاز «روش های پیشگیری از اعتیاد» با یکدیگر مشترک بودند و ضروری است هرگونه برنامه ریزی و طراحی دوره آموزشی کارکنان با لحاظ کردن نیازهای دانشی، نگرشی و مهارتی شناسایی شده انجام گیرد.
تأثیر آموزش سواد هیجانی بر درگیری تحصیلی و نظریه ذهن دختران 9 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش سواد هیجانی بر درگیری تحصیلی و نظریه ذهن دختران 9-12 سال انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر 9 تا 12 سال شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که از بین آن ها 24 نفر از به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (12 نفر) و آزمایش (12 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش سواد هیجانی به مدت 60 دقیقه دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی درگیری تحصیلی زرنگ (2012) و آزمون نظریه ی ذهن استیرنمن (1999) استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون یومان ویتنی در نرم افزار spss نشان داد آموزش سواد هیجانی موجب ارتقاء سطح نظریه ی ذهن و درگیری تحصیلی دانش آموزان می شود. لذا می توان از آموزش سواد هیجانی در مدارس و مراکز مشاوره در جهت افزایش نظریه ی ذهن و درگیری تحصیلی دانش آموزان بهره برد.
بررسی رابطه ترومای کودکی و احساس خشم با میزان افسردگی در افراد بالای 18 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
74 - 81
حوزههای تخصصی:
بسیاری معتقدند افسردگی از مهمترین چالش های روانشناختی قرن 21 است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ترومای کودکی و احساس خشم با میزان افسردگی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی در زمره پژوهش های همبستگی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد بالای 18 سال شهر تهران بود که بر همین اساس با استفاده از روش داوطلبانه و پرسشنامه الکترونیکی 745 نفر از این افراد نمونه گیری شدند. جهت اندازه گیری متغیر ها از ابزار پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک، ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و فرم کوتاه خشم (نواکو،1986) استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد بین بین سوءاستفاده جنسی با (341/0)=β، سوءاستفاده عاطفی (084/0=β) و غفلت عاطفی (020/0=β)با افسردگی رابطه معنی داری دارد و همچنین از بین مولفه های خشم احساس خشم با (122/0)=β؛ تفکر خشم (461/0=β) و رفتار خشم (131/0=β)با افسردگی، رابطه معناداری داشت. در نتیجه ی توان به دیدگاه روانکاوی مبنی بر نقش پر اهمیت وقوع تروما در دوران کودکی و همچنین خشم درونی شده در ابتلا به اختلال افسردگی اشاره کرد.
الگوی ساختاری موفقیت تحصیلی بر اساس اعتماد به نفس و سرمایه های روانشناختی با میانجی گری راهبرد های مقابله ای (اجتنابی, مسئله مدار و هیجان مدار)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه الگوی ساختاری به منظور پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای در دانش آموزان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی, همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس شهر مشهددر سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ی و حجم نمونه شامل 405 دانش آموز بوده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اعتماد به نفس لوزنبرگ, پرسشنامه راهبردهای مقابله با فشار روانی(اندلر و پارکر) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای spss24 و ایموس جهت بررسی روابط میان متغیرهای مکنون استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی و سبک مقابله ای مسئله مدار با موفقیت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وهمچنین بین سبک مقابله ای اجتنابی با موفقیت رابطه منفی معناداری وجود دارد. اما بین سبک هیجان مدار با موفقیت تحصیلی رابطه معناداری یافت نشد. همچنین اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی با میانجی راهبرد مقابله ای مسئله مدار موفقیت تحصیلی را در دانش آموزان پیش بینی می کند.
اثربخشی طرحواره درمانی و سینما درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و مزاج اجتناب از آسیب در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی: مطالعه تک موردی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات اختلال شخصیت اجتنابی را اختلالی نسبتاً شایع در بین اختلالات شخصیت گزارش می کند که همبودی زیادی با سایر اختلالات محور یک و دو دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی و سینما درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار و بعد مزاج اجتناب از آسیب در مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی انجام شد. روش: روش این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. از میان مراجعه کنندگان ۱۸ الی ۳۵ سال به کلینیک روانشناختی آرمانا در شهر تهران، در سال ۱۴۰۰، ۴ نفر به روش نمونه گیری هدفمند با تشخیص روانپزشک و مقیاس مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته برای اختلالات شخصیت انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره یانگ و پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر بود. برنامه درمانی طی ۳۴ جلسه هفتگی ۶۰ دقیقه ای اجرا و مرحله پیگیری به مدت سه ماه بعد از پایان درمان انجام شد. برای تحلیل داده ها از ترسیم نمودار و شاخص های معناداری بالینی استفاده شد. یافته ها: نمرات آزمودنی ها در طرحواره ها، در پایان درمان نسبت به خط پایه سیر نزولی و درصد بهبودی اندک (۴۹-۲۵ درصد)، همچنین در متغیر مزاج اجتناب از آسیب، نمرات نسبت به خط پایه سیر نزولی و درصد بهبودی کمتر از ۲۵ درصد بود. نمرات شاخص های معناداری بالینی (۱/۹۶≤RCI) در هر دو متغیر حاکی از نقش مؤثر روش درمانی بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر طرحواره درمانی و سینما درمانی در درمان طرحواره های ناسازگار مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی مؤثر بود؛ بنابراین، پیشنهاد می شود این برنامه درمانی در بهبود طرحواره های ناسازگار مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی استفاده شود.