فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
134 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در محیط های آموزشی هوشمند به منظور افزایش کیفیت و نوآوری های آموزشی است. روش پژوهش حاضر کیفی و راهبرد آن فراترکیب می باشد. جامعه مورد بررسی پژوهش های علمی معتبر از سال 2018 تا 2023 در حوزه ی آموزش بودند. در ابتدا با استفاده از واژه های کلیدی «کاربردهای اینترنت اشیاء»، «کاربردهای هوش مصنوعی»، «اینترنت اشیاء در آموزش»، «هوش مصنوعی در آموزش»، «آموزش هوشمند»، «فناوری در آموزش» و براساس معیار ورود، 1025 پژوهش علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج درنهایت 56 مقاله به مرحله ی تحلیل نهایی وارد شد. برای تجزیه و تحلیل کیفی اسناد از الگوی هفت مرحله ی فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. به منظور افزایش اعتبار نتایج از ضریب کاپای کوهن استفاده گردید که میزان توافق میان دو کدگذار 846/0 بدست آمد. درنهایت 15مولفه شناسایی شد که در بُعد مربوط به اینترنت اشیاء با 8 مولفه شامل؛ 1- مدیریت کتابخانه، 2- نظارت بر حضور و غیاب، 3- مدیریت رزرو فضا، 4- مدیریت انرژی ساختمان محیط های آموزشی 5- امنیت و ایمنی، 6- رصد سلامتی و رضایت فراگیران، 7- آموزش و کلاس درس هوشمند و 8- اتوماسیون و در بُعد مربوط به هوش مصنوعی با 7 مولفه شامل؛ 1-پیش بینی، 2-سیستم های تدریس هوشمند، 3-سنجش و ارزیابی، 4-سیستم های تطبیق و شخصی سازی، 5-ربات معلم و چت بات، 6- تجسم ها و 7- بلاکچین بود. بنابراین با توجه به شناسایی کاربردها، این دو فناوری هم در بُعد آموزش و یادگیری و هم در بُعد بهبود زیرساخت های موسسات آموزشی نقش مهمی دارند.
اثربخشی آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروز تجربه زندگی رضایت بخش نیاز اساسی جوامع انسانی است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی به دو شیوه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش شناختی - رفتاری بر رضایت از زندگی مادران بود.مواد و روش ها: این پژوهش به روش نیمه تجربی با پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده. 63 نفر از مادران دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در دوره اول دبیرستان با توجه به هدف مطالعه به عنوان اعضاء نمونه آماری انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه تجربی و یک گروه شاهد قرار داده شد. یک گروه از مادران روابط والد- فرزندی را به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دوم به شیوه درمان شناختی رفتاری با استفاده از بسته آموزشی مربوط طی 10 جلسه در طول 10 هفته آموزش دیدند. گروه کنترل تا انتهای فرآیند مطالعه در هیچ مداخله ای آموزشی شرکت داده نشد. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس رضایت از زندگی دینر SWLS که یک آزمون استاندارد هست. استفاده شد، با استفاده از تحلیل کوواریانس داده های به دست آمده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو شیوه مداخله آموزشی، روش مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری در افزایش رضایت از زندگی مادران مؤثر است ( ). هم چنین، اثربخشی دو شیوه مداخله آموزشی برافزایش رضایت از زندگی مادران تقریباً یکسان بود و تفاوت معنی داری مشاهده نشد ( ).نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت، آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران اثربخش است.
اثر تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به DCD در هماهنگی حرکات، کندی و عدم دقت در عملکرد مهارت های حرکتی مشکل دارند و به طور کلی در مقایسه با کودکان با رشد معمولی، عملکرد ضعیف تری در تکالیفی دارند که به یکپارچگی بینایی حرکتی نیاز دارند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون - پس آزمون اجرا گردید، 40 دانش آموز 7 تا 10 ساله دارای اختلال هماهنگی رشدی با توجه به معیارهای ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تحریک tDCS و تحریک ساختگی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، به اجرای آزمون یکپارچگی حرکتی پرداختند. مرحله مداخله در 5 روز متوالی انجام گرفت که در هر روز، تحریک الکتریکی مغز از قشر حرکتی (آند C3 و کاتدFp2 ) و تحریک ساختگی انجام می گرفت. در آخرین جلسه، پس آزمون اجرا گردید. یک روز و 42 روز بعد از مرحله پس آزمون، به ترتیب مرحله پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای قشر حرکتی، باعث بهبود معنی دار یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی گردید. دیگر نتایج، حاکی از ماندگاری یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در آزمون های پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت بود. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر بر اثربخشی تمرینات tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان اختلال هماهنگی رشدی تأکید دارد.
استلزام های برنامه درسی موسیقی برای نظام آموزش وپرورش همگانی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی استلزام های برنامه درسی موسیقی در نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران با اتکا به اسناد فرادست آموزش وپرورش و مبانی دینی و فلسفی، جامعه شناختی و روان شناختی است. روش پژوهش به اقتضاء مطالعه، چندگانه است. از روش های تحلیل سند برای واکاوی اسناد بالادستی، مطالعه تطبیقی کشورهای پیشرو در آموزش وپرورش، مصاحبه پدیدارشناسانه با متخصصان موضوعی و تحلیل محتوای آثار مراجع تقلید و مجتهدین در این پژوهش استفاده شده است. تحلیل داده ها به روش تحلیل سند کیفی آلسیده، الگوی تطبیقی بردی و کدگذاری های باز و محوری انجام شد. برای اعتباربخشی به یافته ها از ضریب توافق در کدگذاری، توصیف غنی، کفایت ارجاعی، وارسی دوباره توسط مصاحبه شوندگان و اعتباریابی اجماعی استفاده شد. یافته های پژوهش در قالب امکان ورود به عرصه برنامه درسی موسیقی؛ استلزام هایی را در ابعاد دینی و فلسفی، روان شناختی و زیستی، جامعه شناختی و سیاسی و مدیریت و اجرای برنامه درسی حاصل کرد. توجه به این استلزام ها، چارچوب و پیش زمینه ای را برای طراحی برنامه درسی موسیقی در عرصه آموزش وپرورش عمومی کشور ایران فراهم می آورد که در سایه ارزش های دینی و ملی، برنامه درسی موسیقی را از عرصه ای مغفول خارج می سازد.
طراحی مقیاس امکان سنجی برنامه های آموزشی و روان درمانی: راهنمایی برای پژوهشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
17 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: اثربخشی مداخلات و برنامه های آموزشی و درمانی در قالب مطالعات مداخله ای، نیازمند ارزیابی اولیه برنامه و امکان پذیر بودن اجرای آن است که در قالب مطالعه امکان سنجی فراهم می شود. هدف این مطالعه ارائه یک بررسی دقیق از مطالعه امکان سنجی و مؤلفه های آن و همچنین طراحی یک چک لیست برای ارزیابی امکان سنجی برنامه ها و پروتکل های روان شناختی است. روش: ابتدا با توجه به مؤلفه های امکان سنجی، یک چک لیست در قالب 54 سؤال تهیه شد. پس از تدوین چک لیست، جهت بررسی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی، 12 متخصص با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به میزان تناسب و ضرورت هر سؤال نمره دادند. یافته ها: میزان تناسب سؤالات از 83/. تا 1 به دست آمد، نتایج S-CVI/UA و S-CVI/Ave و آلفای کرونباخ نشان داد چک لیست حاضر از شاخص روایی محتوایی و پایایی بالایی برخوردار است. نتیجه گیری: مطالعات امکان سنجی برای اجرای موفقیت آمیز مداخلات آزمایشی کنترل شده تصادفی به عنوان یکی از مطالعات مهم برای حمایت از اثربخشی مداخله، حیاتی است و شواهد محکمی برای قابل قبول بودن یک مداخله و امکان اجرای آن در بلندمدت فراهم می کنند.
راهکارهای شناختی – رفتاری قرآن در مواجهه با اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
49 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب به عنوان یک اختلال و مشکل بالینی محسوب می شود که برای درمان آن از روش های دارویی، شناختی و شناختی – رفتاری استفاده می شود.روش شناسی: روش این پژوهش توصیفی-استنباطی است.یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نصوص و ظواهر آیات الهی، آموزه هایی استنباط شده است که می توان از آنها راهکارهای کاربردی شناختی – رفتاری را در درمان اضطراب ارائه کرد.بحث و نتیجه گیری: درک محضر الهی، توجه به اسامی آرام بخش خداوند، توجه به امدادها ی غیبی و جنود الهی در آسمان ها و زمین، باور قلبی به تأثیرخداوند در سکونت وآرامش، باور به اراده حکیمانه الهی، توجه به مالکیت مطلق عالمانه و حکیمانه حق تعالی بر تمام اسباب و واسطه ها، نیک گمانی نسبت به خداوند، توجه به استعدادهای بالقوه خدادادی و توانمندی های فردی نیک اندیشی نسبت به آینده بهره مندی بهینه از شب شناخت عامل اضطراب زا آرامش بخشی خانه و اهل خانه و بهره مندی بهینه از خواب، آموزه های قرآنی است که از آن ها راهکارهای کاربردی برای رفع اضطراب ارائه شده است. پیشنهاد این پژوهش، انجام پژوهش های آزمایشی برای راستی آزمایی راهکارهای ارائه شده است.
شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های عصبی تحت تأثیر روابط افراد است و اگر روابط خوبی بین افرد باشد، روابط مطلوبی نیز بین اعصاب شکل خواهد گرفت. به منظور بهبود عملکرد سازمان ها هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب بوده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش آمیخته است. جامعه آماری در بخش اول کلیه متون مربوط به رهبری مبتنی بر علم اعصاب است و در بخش دوم جامعه آماری خبرگان در حوزه مطالعاتی رهبری مبتنی بر اعصاب می باشند که تعداد 15 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با توجه به ماهیت موضوع جهت تأیید مؤلفه ها از نظرات آنان استفاده شد. سپس جهت تعیین مؤلفه های رهبری از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. بر اساس نظر خبرگان، 15 مؤلفه خلق چالش های جدید و تشویق به آن، همدلی، ایجاد فضایی برای تجربیات مثبت، رفتار اخلاقی در تصمیم گیری، امیدبخشی، آزادی عمل، اعتماد متقابل، ارتباطات سازنده و صمیمی، شفافیت، حمایت گری، شور و شوق، ارائه بازخورد عملکرد، طراحی سیستم پاداش دهی، قدردانی و عدالت شناسایی شدند. رهبری مبتنی بر علوم اعصاب با تحریک مؤلفه های رفتاری منجر به ترشح مثبت هورمون در مغز کارکنان می شود و در این شرایط شاهد بروز رفتارهایی مانند خلاقیت، مشارکت، تعهد و تعلق سازمانی و ارتقای هویت سازمانی و... هستیم و در نتیجه نفوذ رهبر در قلب و رفتار کارکنان افزایش می یابد.
رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط کاری چالش برانگیز امروزی، پیشرفت برای کارکنان بسیار مهم است و آن ها باید یاد بگیرند که هم خود را ارتقاء دهند و هم سلامت و بهزیستی جسمی و روانی خود را حفظ نمایند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی یزد (250 نفر) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 156 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی در این پژوهش، پرسش نامه های استاندارد شامل پرسش نامه بهزیستی روانشناختی از مطالعه ریف و سینگر (2003)؛ پرسش نامه کامیابی در محیط کار از مطالعه ایمران و همکاران (2020)؛ پرسش نامه تعارض کار- خانواده از مطالعه گرزیواسز و مارکس (2000)؛ پرسش نامه غنی سازی کار – خانواده و پرسش نامه حمایت خانواده از مطالعه ننح (2017)؛ و پرسش نامه مدیریت مرز کار- خانواده از مطالعه کرینتر (2006) بود که روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات تعدادی از خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که حمایت خانواده بر غنی سازی کار- خانواده تأثیر مثبت و معنی دار دارد (330/6 t=، 410/0=β). همچنین، تعارض کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر منفی و معنی دار دارد (026/2 t=، 164/0- =β). همچنین، غنی سازی کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر مثبت و معنی دار دارد (349/8 t=، 522/0=β) و غنی سازی کار- خانواده در تأثیر حمایت خانواده بر کامیابی در محیط کار نقش میانجی دارد (284/4 t=، 214/0=β)، کامیابی در محیط کار نیز در تأثیر تعارض کار- خانواده و غنی سازی کار- خانواده بر بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارد (969/1 t=، 083/0- =β) و (942/4 t=، 264/0=β) و در نهایت، مدیریت مرز کار - خانواده در روابط بین حمایت خانواده با تعارض کار - خانواده و غنی سازی کار - خانواده، نقش تعدیل گر ندارد (267/1 t=، 080/0=β) و (028/0 t=، 002/0- =β). لذا، با توجه به یافته های پژوهش به مدیران پیشنهاد می شود، در هنگام توسعه برنامه ها برای ایجاد یک محیط کار کامیاب، یک رویکرد متعادل تر که هم به تجربیات مثبت در خانواده و هم به تجارب مثبت در محیط کار توجه نموده؛ در نظر بگیرند و با توجه به مدل اجتماعی درهم تنیدگی کامیابی، کارکنانی در محل کار به کامیابی می رسند که به تعاملات اجتماعی که بین خانواده و محیط کار صورت می گیرد، توجه نمایند و کارکنان به واسطه ی تجربه سرزندگی به دست آمده، بر اضطراب و افسردگی خود غلبه کرده و بهبود بهزیستی روان شناختی آن ها کمک می شود.
روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با نشانه های اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
21 - 29
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی روابط ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در میان کودکان دبستانی پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 533 نفر از کودکان 11 9 ساله تشکیل می داد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانش آموزان مدارس ابتدایی ش هرستان تبریز انتخاب شده بودند. کودکان با تکمیل پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ-K-P) و والدین آن ها نیز با پر کردن فرم والد پرسشنامه فهرست رفتاری کودکان (CBCL)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تعدادی از (نه همه) راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با این مشکلات رابطه دارند. برخی از راهبردها مرتبط با یک یا دو اختلال بودند، اما ملامت کردن دیگران و برنامه ریزی مجدد مثبت به عنوان راهبرد مشترک تنظیم شناختی هیجان در هر سه اختلال بود. راهبردهای دارای اثر منفی و مثبت در مورد هر یک از این اختلالات و همچنین تلویحات آسیب شناختی و درمانی این یافته ها درمورد اختلالات برونی سازی کودکان، و نقش آن ها در تبیین اختلالات نقص توجه-بیش فعالی، سلوک و نافرمانی مقابله ای در مقاله بحث شده است.
اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ میانسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
103 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ میانسالان شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون– پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل650 زن بازنشسته سازمان بهزیستی شهر اصفهان در رده سنی 40 تا 60 سال در سال۱۳۹۹ بودند که تعداد ۳۰ نفر شامل دو گروه 1۵ نفره جهت گروه های آزمایش و گواه به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بحران هویت میانسالی رجائی و همکاران (1387) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) استفاده شد. ابتدا پرسشنامه های بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ با شرایط یکسان بر روی گروه ها انجام شد. سپس یک دوره آموزش 8 جلسه ای مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر اساس رویکرد شفقت درمانی گیلبرت (2009) بر روی گروه آزمایش انجام گرفت در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام جلسات آموزش پس آزمون بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ از دو گروه به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داده که مداخله مبتنی بر شفقت در گروه آزمایش کاهش معناداری در بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ به وجود آورده است. می توان نتیجه گیری کرد مداخله مبتنی بر شفقت به خود باعث کاهش بحران هویت در میانسالان و رسیدن افراد به یک هویت موفق و کاهش اضطراب مرگ می گردد.
اثربخشی کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی بر سوگیری تفسیری و فراهیجانات زنان مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
534 - 553
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی سوگیری تفسیری و فراهیجانات مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمان بود. روش پژوهش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمانی شهرستان سلماس بود که در سال 1400 جهت دریافت خدمات روانشناختی به مراکز بهداشت ارجاع داده شده بودند. حجم نمونه شامل 50 نفر (25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی براساس مدل استارک (1996) اجرا شد در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی ادینبرگ کوکس و همکاران (1996)، آزمون سناریوهای مبهم برای افسردگی برنا و همکاران (2011) و مقیاس فراهیجان توسط میتمانسگروبر، بک، هوفر و شولبر (2009) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که که کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی بر سوگیری تفسیری (60/258=F، 001/0>P) و فراهیجان مثبت (70/120=F، 001/0>P) و فراهیجان منفی (79/56=F، 001/0>P) در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود سوگیری تفسیری و فراهیجانات مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمان از این مداخله استفاده نمایند.
اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود دانش آموزان قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
143 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود دانش آموزان قربانی قلدری بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی دوره اوّل متوسطه شهر تبریز در سال 98-1397 بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، خوشه ای تک مرحله ای، و روش غربالگری30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند؛ به طوری که هر گروه را 15 نفر تشکیل دادند. ابزارهای مورد استفاده فرم ایرانی مقیاس قربانی قلدری، آزمون تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر و پرسشنامه ی ابراز وجود(ASA) بود. گروه آزمایشی، طی 10 جلسه تحت آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفت؛ در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که نمرات پس آزمون تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری دارند (0/001< p). بدین ترتیب می توان گفت که آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی میزان تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود دانش آموزان قربانی قلدری را افزایش می دهد.
تدوین مدل علّی آسیب پذیری نوجوانان به اعتیاد براساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجی گری سرکوب گری عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۳۵۲-۳۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علّی آسیب پذیری نوجوانان به اعتیاد بر اساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجی گری سرکوب گری عاطفی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر مشهد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 228 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، حساسیت پردازش حسی، سیستم های مغزی رفتاری، و سازگاری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد حساسیت پردازش حسی و سیستم بازداری رفتاری اثر مثبت و معنادار و سیستم فعال ساز رفتاری اثر منفی و معنادار بر آسیب پذیری به اعتیاد داشتند و سرکوب گری عاطفی در رابطه حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری نقش واسطه ای داشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، در زمینه آسیب پذیری به اعتیاد، پیشنهاد می شود در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح آسیب پذیری به اعتیاد نوجوانان به پیشایندهای حساسیت پردازشی و سیستم های مغزی و پیامدهای منفی احتمالی آن ها توجه بیشتری شود.
اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در افراد سوگ دیده در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در افراد سوگ دیده در دوره کرونا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه افرادی بود که در سال 1400 حداقل یکی از اعضای خانواده خود را بر اثر بیماری کووید-19 در شهر تهران از دست داده اند. که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی پرسشنامه رشد پس از سانحه کالهون و تدسچی (1996، PTGI)، پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2002، k-10)، و پروتکل واقعیت درمانی گلاسر (2010) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. درنتیجه، واقعیت درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای سوگ دیدگان دوره کرونا مورد توجه قرار داده شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و تاب آوری در دانش آموزان پسر با اعتیاد به تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و تاب آوری در دانش آموزان پسر با اعتیاد به تلفن همراه انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر بروجرد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول دو ماه تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند (سواری، 1392)، مقیاس بازبینی شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS؛ رینولدز و ریچموند، 1978) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC؛ کونور و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که نمره اضطراب در گروه مداخله از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است (05/0>P)، اما در مقابل نمره تاب آوری از پیش آزمون تا پیگیری افزایش یافته است (05/0>P). در واقع می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری در نوجوانان شده است.
The Effectiveness of Yoga on Reducing Women's Anxiety
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the effect of Yoga on women's anxiety. This research was quasi-experimental. The statistical population of the research included women who visited Yoga clubs in Rasht city in 2021. For this purpose, 30 women who had a high score according to the Beck Anxiety Questionnaire (BAI) were selected as a purposive sampling and divided into two experimental (15 people) and control (15 people) groups. Then, Yoga exercises were performed for 8 ninety-minute sessions for the participants of the experimental group, and the control group did not receive any exercises during this period. Then the said questionnaire was again implemented on both groups. The data were analyzed using covariance analysis and SPSS27 software. The results showed that Yoga exercise was effective in reducing women's anxiety (p < 0.05). Therefore, it can be concluded that counselors, psychologists and psychiatrists can use Yoga exercises to reduce women's anxiety.
Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on Suicidal Ideation, Emotional Self-regulation and Psychological Flexibility of Adolescents with Suicidal Ideation Referring to Social Emergency
حوزههای تخصصی:
This study aimed to examine the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) on suicidal ideation, emotional self-regulation, and psychological flexibility in adolescents with suicidal ideation who were referred to a social emergency center. The research method was a quasi-experimental pretest-posttest design with a control group. The population of the study included all adolescents with suicidal ideation who visited the counseling center of the social emergency in Astaneh-ye Ashrafiyeh city in 2021. Thirty participants (15 in the control group and 15 in the experimental group) were selected from this population by purposive sampling and randomly assigned to two groups. The experimental group received eight 90-minute sessions of group ACT, while the control group was put on a waiting list. Data were collected using the Acceptance and Action Questionnaire (AAQ-2), the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ), and the Beck Scale for Suicide Ideation (BSSI). Data were analyzed using the analysis of covariance (ANCOVA) test. The results showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in the posttest mean scores of the reappraisal component of emotion regulation and suicidal ideation. However, there was no significant difference in the flexibility and suppression components of emotion regulation. Based on the results of this study, it is recommended that psychologists and psychotherapists working in social emergency centers or with adolescents use the results of this study to improve emotion regulation and reduce suicidal ideation in their adolescent clients
نقش میانجی هیجان خواهی و تکانشگری در ارتباط بین اعتیاد به اینترنت با دلزدگی زناشویی و نگرش به خیانت زناشویی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت سبب ارتباطات بیش از اندازه و بدون مرز افراد در فضای مجازی شده که در نهایت مشکلاتی مانند دلزدگی و خیانت زناشویی را ایجاد می کند. هدف: نقش میانجی هیجان خواهی و تکانشگری بین اعتیاد به اینترنت با دلزدگی زناشویی و نگرش به خیانت زناشویی روش: توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه کارمندان متاهل شرکت توسعه فناوری اطلاعات گردشگری شهر تهران در سال 1401 بودند که 106 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت (1998)، دلزدگی زناشویی (1996)، نگرش به خیانت زناشویی (2006)، هیجان خواهی (1978) و تکانشگری (1995) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و SmartPLS نسخه 3 انجام شد. یافته ها: اثر مستقیم اعتیاد به اینترنت بر دلزدگی، هیجان خواهی، تکانشگری و نگرش به خیانت مثبت و معنادار بود (05/0P<). اثر مستقیم هیجان خواهی و تکانشگری بر دلزدگی و نگرش به خیانت معنادار بود (05/0P<). نتایج آزمون بوت استرپ نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم اعتیاد به اینترنت بر دلزدگی و نگرش به خیانت با واسطه نقش هیجان خواهی و تکانشگری معنادار بود (05/0P<). نتیجه گیری: استفاده از اینترنت به تدریج باعث وابستگی و تغییر شکل روابط بین زوجین می شود و با ایجاد تعارضات، منجر به تکانشگری بین آن ها و جستجوی راهی برای رفع هیجان ها در فضای مجازی و در نهایت منجر به دلزدگی و زمینه سازی خیانت خواهد شد. شناخت تاثیرات مخرب اعتیاد به اینترنت یاری گر زوجین در ارتقاء سطح رضایت از زندگی است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری نظم جویی هیجانی در بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۱۶۸-۲۱۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که دشواری در نظم جویی هیجانی و فشارهای عصبی حاکم بر بیماران مبتلا به سرطان سینه، باعث می شود که روند بهبود این بیماری در آن ها دچار تعویق شود. بر اساس مطالعات انجام شده، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند برای این اختلال، اثرگذار باشد، اما در زمینه کاربرد آموزش این درمان بر روی اختلال دشواری نظم جویی هیجانی در جامعه مورد پژوهش، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری نظم جویی هیجانی در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی زنان 30 تا 50 ساله مبتلا به سرطان سینه بود که در ادامه روند درمان خود، طی چهار ماه نخست سال 1401 به کلینیک سرطان سینه واقع در درمانگاه مطهری شهر شیراز، مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دوگروه 25 نفره آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، با توجه به بسته آموزشی هیز و استروساهل (2010) طی 8 جلسه گروهی 90 دقیقه ای به صورت هفتگی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه دشواری تنطیم هیجانی (گرتز و رومر، 2004) گردآوری شد. داده های این پژوهش با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نمایانگر این است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بین گروه آزمایش و گواه از نظر دشواری در نظم جویی هیجانی، تفاوت معنی داری ایجاد کرده است (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده ، این نتیجه حاصل می شود که مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در درمان و بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده و آن ها بعد از شرکت در برنامه آموزشی این رویکرد درمانی، توانسته اند بر هیجان های خویش، کنترل داشته باشند.
اثربخشی توانمندسازی خانواده مبتنی بر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۰۰-۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد که جهت ترک اعتیاد در پاییز سال 1400 به مراکز ترک اعتیاد دارویی شهر تبریز مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. تعداد 30 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان راه حل محور کوتاه مدت دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جو عاطفی خانواده و مقیاس گرایش به اعتیاد در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه گردآوری و با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که توانمندسازی خانواده بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد اثربخش بود و این اثربخشی در پیگیری سه ماهه پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت جزو درمان های اثربخش بر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد است.