فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۰۴-۱۹۹۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرش ها نه فقط در حوزه تحصیلی بلکه در تمام زندگی دانش آموزان و فعالیت های آنان نقش اساسی دارند و از عوامل اصلی درک رفتارهای فردی، اجتماعی و پذیرش خود هستند. مطالعات پیشین نشان داده است که زیباشناسی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود نگرش دانش آموزان در مدارس مورد توجه قرار گیرد، اما در مورد اثربخشی آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری پژوهش (40 نفر) از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخله آموزش زیبایی شناسی بر اساس نظریه تجارب یادگیری (محقق ساخته) به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای برای اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه نگرش تحصیلی (سکر، 2011) بود. تحلیل داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: داده های حاصل از تحلیل کوواریانس در این پژوهش نشان داد که آموزش بسته آموزشی زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی دانش آموزان دختر معنادار بود (0/01 P<). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که آموزش زیبایی شناسی باعث شد دانش آموزان، نگرش تحصیلی مثبتی در یادگیری از خود نشان دهند. به عبارت دیگر، توجه به عواطف و احساسات دانش آموزان می تواند نگرش تحصیلی آنان را بهبود دهد
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس شهر قائمشهر مشغول به تحصیل بودند؛ 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی-رفتاری و مواجه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها نشان داد که هر دو مداخله ی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<)؛ و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری است (01/0<P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی برای بهبود تنظیم شناختی هیجان توسط درمانگران حوزه کودک و نوجوان بود.
اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و انسجام درونی زنان مبتلابه سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و انسجام درونی زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران در سال 1402 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد نارسایی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه استاندارد انسجام درونی (کیمیایی و همکاران، 1392) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسشنامه نارسایی هیجانی 81/. و پرسش نامه انسجام درونی بالای 0.7 به دست آمده آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش "نارسایی هیجانی" زنان مبتلابه سرطان سینه شد. همچنین نتایج نشان داد طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود انسجام درونی در زنان مبتلابه سرطان سینه شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نارسایی هیجانی و افزایش انسجام درونی بیماران مبتلابه سرطان سینه مؤثر می باشد.
Comparing the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Cognitive Behavioral Therapy on Psychosocial Adjustment to Illness and Expanded Disability of MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۴ - Serial Number ۱۸, Autumn ۲۰۲۳
45 - 58
حوزههای تخصصی:
Objective: Multiple sclerosis (MS) is a chronic and progressive nervous system disease. The present study aimed to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and cognitive behavioral therapy (CBT) on the psychosocial adjustment to illness and expanded disability of multiple sclerosis patients.
Method: This research was a pretest-posttest controlled quasi-experimental study with a three-month and six-month follow-up. The research population was comprised of all MS patients in Tehran in 2021. Using the purposeful sampling method, 60 people were selected and randomly assigned to ACT and CBT experimental groups and the control group. Drogits' (1986) Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) and expanded disability status scale (EDSS) were used to collect data. The ACT group received eight 120-minute sessions, the CBT group received eight one-hour sessions, and no intervention was provided for the control group. Covariance analysis and post hoc tests were used to analyze the data.
Results: The results demonstrated that ACT had a higher effect than CBT in enhancing psychosocial adjustment to illness (P=0.024) and reducing expanded disability (P=0.024), which has been constant in the follow-up stages.
Conclusion: In general, both ACT and CBT interventions significantly improved the psychosocial adjustment to illness and reduced the expanded disability of MS patients. However, it is suggested that professionals use ACT intervention for more effectiveness.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس ارزش های فرهنگی ازدواج در بین زنان متاهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات مهم که می تواند به دوام یا فروپاشی خانواده کمک می کند ارزش های افراد است. در واقع ارزش هایی که افراد دارند به زندگی آنان جهت می دهد و آنان را مسیر زندگی خانواده یاری می دهد. روش پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی روایی و همسانی درونی ارزش های ازدواج در بین زنان متاهل شهر اصفهان انجام شد. بنابراین پژوهش از نوع زمینه یابی و ابزارسازی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متاهل بین 20 تا 30 ساله شهر اصفهان تشکیل دادند. نمونه آماری 300 زن متاهل 20 تا 30 سال بودند که به شکل در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزش های ازدواج و مقیاس میل به طلاق (Dehgani, Yousefi 2019) بود. داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همسانی درونی ابعاد این مقیاس و هماهنگی درونی سؤالات مناسب بود. توزیع فراوانی ابعاد به توزیع نرمال نزدیک بود به جز ابعاد ارزش های خانواده خود و آرامش که کجی مثبت داشتند سایر ابعاد توزیع نرمال داشتند. شواهد بررسی روایی همگرا نشان داد کلیه ارزش ها با میل به طلاق رابطه مبت و معنادار داشتند به جز ارزش های مذهبی، فرزندآوری و آرامش. که موید روایی واگرا برای سه ارزش مورد اشاره و موید روایی همگرا برای سایر ارزش هاست. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به روش واریماکس نشان داد که این مقیاس از 15 عامل برخوردار است. نتیجه گیری :با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مقیاس ارزش های ازدواج از ویژگی های مطلوب روان سنجی برخوردار است و می توان از آن در حوزه های آموزشی و پژوهشی استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری کرونر قلبی با اپیدمی و شیوع بسیار بالا چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای درحال توسعه همراه بوده و به عنوان یکی از اساسی ترین علل مرگ ومیر در افراد به شمار می آید. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به بیماری قلبی بستری در بیمارستان شهید صیاد شیرازی شهر گرگان در سال 1401 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استرس درک شده کوهن و همکاران (1983)، ادراک از بیماری برادبنت و همکاران (2006) و شدت خستگی کراپ و همکاران (2001) بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از مهارت های شناختی مورد نیاز و کنترل فکر، منجر به کاهش استرس درک شده، ادراک از بیماری و شدت خستگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی می شود.
رابطه عزت نفس با تعارضات زناشویی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه عزت نفس با تعارضات زناشویی در دانشجویان است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی شهر بیرجند شامل 4000 نفر است. تعداد اعضای نمونه بر اساس جدول مورگان 351 نفر مشخص شد. پس از ریزش نمونه ها تعداد کل نمونه 320 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های تعارضات زناشویی کانزاس (1985)، پرسشنامه و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین تعارضات زناشویی و عزت نفس رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که عزت نفس توان پیش بینی تعارضات زناشویی را دارد.
بررسی اثربخشی مداخله اصلاح سوگیری توجه بر سبک دلبستگی اضطرابی، همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی در پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۲۶-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرسنل بیمارستان ها به واسطه حضور عوامل مرتبط با محیط کاری از قبیل ارتباط با بیماران، شرایط سخت کاری و با توجه به تشدید سطح استرس به خصوص در دوره پاندمی کووید-19، سطوح بالاتری از آسیب پذیری را دارند و بیشتر در معرض مشکلات سلامت روان قرار می گیرند. از سویی افراد با سبک های دلبستگی اضطرابی، همدلی کم، انعطاف پذیری شناختی وخودافشایی هیجانی پایین، این دوره را با سختی بیشتری پشت سر می گذراند. بنابراین تمرکز بر این مؤلفه ها در پرسنل درمانی بیمارستان ها اهمیت زیادی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله سوگیری توجه بر سبک دلبستگی اضطرابی، همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی در پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش تمامی پرسنل درمانی بیمارستان 505 ارتش تهران از شهریور 1400 تا اسفند 1400 بودند که از این میان 36 نفر به صورت در دسترس شدند. گروه نمونه انتخابی پرسشنامه های تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنن و همکاران، 1998)، واکنش های بین فردی (دیویس، 1983)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 18 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، 5 جلسه مداخله اصلاح سوگیری توجه را با استفاده از ابزار دات پروب به صورت دو جلسه در هفته دریافت کرده و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات مداخله ای و دوماه بعد از آن، هر دو گروه آزمایش و گواه، مجدد پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و با استفاده از نرم افزار SPSS26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، مداخله اصلاح سوگیری توجه باعث افزایش معنادار همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی مثبت (0/01 P<) و کاهش معنادار سبک دلبستگی اضطرابی و خودافشایی هیجانی منفی (0/01P<) پرسنل درمانی بیمارستان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شد. همچنین این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: مداخله اصلاح سوگیری توجه به عنوان یک مداخله مؤثر توانست سبک دلبستگی اضطرابی و خودافشایی هیجانی منفی را در پرسنل درمانی بیمارستان کاهش داده و همچنین همدلی، انعطاف پذیری شناختی و خودافشایی هیجانی مثبت را در آنان افزایش دهد.
مروری نظری بر مفهوم فانتزی از منظر رویکردهای روانکاوانه،: از فروید تا امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فانتزی ناهوشیار یکی از مفاهیم محوری در حوزه نظریه و کاربرد رشته روانکاوی است. اهمیت این مفهوم چه به لحاظ بالینی و چه نظری موجب شده است تا همه مکاتب روان کاوی تعریف خاص خود را از فانتزی ناهوشیار ارائه دهند. با توجه به تکثر نظری در باب این مفهوم، مواجهه با تعداد زیاد تعاریف چندان هم تعجب آور نیست: از تعریف کلاسیکی که آن را فعالیتی خیال ورزانه و معرف جنبه روانی سائق می داند تا تعاریف دیگری که آن را «تجربه نه-من»، آن چنان که در رابطه تحلیلی بین بیمار و درمان گر مشاهده می کنیم، می نامند. هدف از پژوهش حاضر مروری نظری بر مفهوم فانتزی در راستای شفاف سازی هر چه بیش تر آن و همچنین بررسی نقش فانتزی در اتاق درمان و تکنیک های درمانی می باشد. امید است با شفاف سازی هر چه بیش تر این مفهوم محوری فهم و درمان بهتر اختلالات روانی تسهیل گردد.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف روان شناختی درزمینه میزان اثرگذاری آن ها بر متغیرهای روان شناختی موردعلاقه بسیاری از محققان می باشد؛ در این راستا پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گردید. مواد و روش ها: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متأهل مبتلا به دیابت نوع 2 و عضو انجمن دیابت شهر اهواز در سال 1400 بودند. 60 نفر از این بیماران بر اساس ملاک های ورود و خروج، غربال گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی، به صورت گمارش تصادفی در 3 گروه 20 نفره گمارده شدند. ابزارهای تحقیق شامل مقیاس فعالیت های خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) و مقیاس اجتناب شناختی-رفتاری (اتنبرگ و دابسون، 2004) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری(MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه و امید درمانی بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت مؤثر بوده اند (05/0>P)؛ به علاوه، نتایج نشان داد که بین اثربخشی دو نوع مداخله در بیماران مبتلابه دیابت تفاوت معنا داری وجود ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو رویکرد به یک اندازه بر فعالیت های خودمراقبتی و اجتناب شناختی-رفتاری در بیماران مبتلا به دیابت اثرگذار است. تازه های تحقیق کبری کاظمیان مقدم: Google Scholar, Pubmed
پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای برون گرایی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
ﻣﻘﺪﻣﻪ: این تحقیق با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای برون گرایی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی در زنان متأهل صورت پذیرفت.روش: در پژوهش حاضر از روش توصیفی-همبستگی از نوع رگرسیون استفاده شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 840 زن متأهل ساکن در استان لرستان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های رضایت زناشویی انریچ، NEO-FFI، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی به عنوان پرسشنامه های استاندارد گردآوری شدند. با کمک نرم افزار SPSS داده های جمع آوری شده، بررسی و تجزیه و تحلیل شدند.ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ضریب تعیین به دست آمده از آزمون رگرسیون خطی چندگانه برابر با 0.378 بود که نشان می دهد مدل 37.8 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را توضیح می دهد. با توجه به ضرایب استاندارد، برون گرایی، همدلی و بخشش پیش بینی کننده های معنادار رضایت زناشویی بودند. از یافته ها می توان استنباط کرد که برون گرایی، همدلی و بخشش تأثیر مثبت و مطلوبی بر رضایت زناشویی دارند، به طوری که یک واحد افزایش در برون گرایی، همدلی و بخشش به ترتیب منجر به افزایش 0.121، 0.255 و 0.421 واحد در رضایت زناشویی می شود. مهم ترین متغیر تأثیرگذار بر رضایت زناشویی بخشش بود و پس از آن همدلی و سپس برون گرایی تأثیرگذار بودند.ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: برای تقویت رضایت زوجین، به ویژه زنان پیشنهاد می شود، برنامه های آموزشی ترتیب داده شود که افزایش آگاهی در مورد ویژگی شخصیتی برون گرایی و تقویت ویژگی های مثبت مانند همدلی و بخشش را در اولویت قرار دهد.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و شیوه والدگری در مادران نوجوانان با نشانه های اضطرابی و مادران نوجوانان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و شیوه والدگری در دو گروه مادران نوجوانان با نشانه های اضطرابی و عادی میباشد. نمونه گیری در دو مرحله و تصادفی خوشه ای بود.مرحله اول، شامل 363 نفر از دانش آموزان هفتم، هشتم و نهم مدارس4 ناحیه شیراز سال 97-98 بودند.مقیاس سنجش نشانگان اضطراب، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه داس 21 سؤالی بود.با توجه به نمرات به دست آمده 100 نفر از نمونه انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند (50نفر مادران نوجوانان با نشانگان اضطرابی و 50نفر مادران عادی).مادران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج،پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه سبکهای فرزندپروی دیانا بامریندرا تکمیل کردند. تجزیه تحلیل باآزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تعقیبی توکی انجام شد. یافته ها نشان دادند که بین میانگین مادران اضطرابی و میانگین مادران عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛درتنظیم شناختی هیجان، تفاوت در راهبردهای سازش یافته و غیرسازش یافته وجود دارد. میانگین راهبردهای سازش یافته در مادران عادی بالاتر از اضطرابی بود و میانگین راهبردهای سازش نایافته در گروه اضطرابی بالاتر بود.درحساسیت اضطرابی کلیه زیر مقیاسها تفاوت معنادار بود،که میانگین تمام زیرمقیاس های حساسیت اضطرابی درگروه اضطرابی بالاتر از گروه عادی بود.در سبک های والدگری تفاوت معنادار دو گروه در شیوه والدگری سهل گیر و مستبد بدست آمد.گروه اضطرابی در هر دو زیرمقیاس میانگین بالاتری از گروه عادی داشت.نتایج پژوهش نشان داد که شیوه های فرزند پروری والدین، راهبردهای شناختی که برای تنظیم هیجاناتشان و نوع واکنششان به حساسیت نسبت به اضطراب از عوامل تاثیرگذار بر سلامت نوجوانان است.
اثربخشی آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی بر سازگاری و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی بر سازگاری و رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1۴00 بودند که 32 زوج از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (1۶ زوج) و گواه (1۶ زوج) جایگزین شدند. از دو ابزار پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. در گروه آزمایش به مدت ده جلسه نود دقیقه ای شیوه های حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی آموزش داده شد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی، سازگاری زناشویی و ابعاد آن و همچنین رضایت زناشویی و ابعاد آن را افزایش داده است. با توجه به نتایج می توان از این شیوه برای کمک به حفظ بنیان خانواده و بهبود روابط زوجین استفاده کرد.
رابطه بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و هم جوشی شناختی در زنان متاهل نقش واسطه ای گسلش عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
267 - 276
حوزههای تخصصی:
دلزدگی زناشویی یکی از متغیرهای مهم در روابط زناشویی است که زندگی زناشویی را با چالش جدی مواجه کرده و در صورت تداوم می-تواند منجر به طلاق شود. دلزدگی زناشویی می تواند تحت تأثیر روابط عاطفی و انتظارات زناشویی زوجین باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای گسلش عاطفی بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی در زنان متاهل بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان متاهل دارای اختلاف زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1400-1399 بودند که نمونه ای به حجم 295 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران (1388)، مقیاس خود متمایزسازی اسکورون (2000) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز (2014) بود. نتایج نشان داد مدل تدوین شده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی بر دلزدگی زناشویی، اثر مستقیم دارند. همچنین، گسلش عاطفی نیز بر دلزدگی زناشویی اثر مستقیم داشت. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی اثر معناداری دارند. بر اساس نتایج همجوشی شناختی و انتظارات زناشویی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی موثر هستند. از این رو، با تدوین برنامه هایی جهت کاهش انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی و گسلش عاطفی در افراد، می توان انتظار کاهش دلزدگی زناشویی را در آنان داشت.
تدوین و ارزیابی اثر بخشی برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی ، تفکر خلاق و مهارت حل مساله در دانشجویان دانشگاه های مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
47 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تدوین و ارزیابی اثر بخشی برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی ، تفکر خلاق و مهارت حل مساله در دانشجویان دانشگاه هاست. براساس پژوهش کاربردی - آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون های سنجش خلاقیت عابدی(CT) ، نشاط معنوی افروز (SHS ) و مهارت حل مساله باسادر ( CPS ) ، اطلاعات لازم در مولفه های تفکر خلاق ( سیالی، بسط، انعطاف پذیری، و ابتکار) نشاط معنوی ( احساس و رفتار، و باور ) و مهارت حل مساله جمع آوری شد. نمونه مورد مطالعه، متشکل از 72 نفر از دانشجویان ، در مقطع کارشناسی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از دانشکده های مختلف علوم انسانی دانشگاه های مشهد انتخاب شدند. پس از 10 جلسه برگزاری جلسات مربوط به تکنیک های آموزش خلاق تریز ، اسکمپر و بارش فکری با موضوعات درسی در گروه های آزمایشی و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس ( نسخه 22 نرم افزار SPSS ) ، نتایج نشان داد که برنامه آموزش خلاق بر نشاط معنوی، مهارت های تفکر خلاق و مهارت حل مسئله دانشجویان ، تأثیر مثبت داشته است، به طوری که میزان اثر آن با توجه به مجذور ضریب ایتا 2/53% بوده است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد ، مهارت سیالی در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل نبوده است. همچنین نتایج نشان داد در بین دانشجویان دختر و پسر از نظر تاثیر برنامه آموزش خلاق تفاوتی وجود ندارد.
اثربخشی درمان حمایتی بر سرمایه روانشناختی و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
268 - 285
حوزههای تخصصی:
هدف: زندگی با بیماری ام.اس اثرات منفی و مثبت بسیاری بر سلامت جسم و ذهن بیماران دارد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان حمایتی بر سرمایه روانشناختی و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به ام. اس بود. روش: پژوهش شبه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه گواه) می باشد، شرکت کنندگان پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به ام اس بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به تصادف در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه سرمایه روانی (2007)و رشد پس ازسانحه(1996) بود که توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در 10 جلسه 50 دقیقه ای پروتکل درمان حمایتی وینستون، روزنتال و پینکسر(2004) شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان دادکه درمان حمایتی بر سرمایه روانشناختی (0۰۱/۰ P≤, 50/16F=) و رشد پس از سانحه (0۰۱/۰ P≤, 40/14F=) موثر بوده و این اثربخشی در طول زمان پایدار بوده است. نتیجه گیری: استفاده از روش درمان حمایتی مداخله مناسبی برای افزایش سرمایه روانشناختی و رشد پس از سانحه در بیماران ام.اس می باشد و می تواند برای بهبود وضعیت روانشناختی و مقابله بهتر با بیماری استفاده شود.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
550 - 562
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین بدخیمی در زنان می باشد و علیرغم پیشرفت های پزشکی و توسعه درمان ها، این بیماری همچنان تأثیرات روانشناختی و جسمانی بر ابعاد زندگی بسیاری از افراد مبتلا همچون نگرش به مرگ و تحمل پریشانی ایجاد کند که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در این پژوهش هدف اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه می باشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دارای تشخیص سرطان پستان، در مراکز درمانی سرطان دولتی واقع در اصفهان بود. نمونه شامل 36 نفر از بیماران با سرطان پستان بیمارستان سیدالشهداء (ع) اصفهان و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر)و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت درمان طرحواره هیجانی قرار گرفت. داده ها در این پژوهش، توسط پرسشنامه نیمرخ نگرش به مرگ نسخه تجدید نظر شده (وونگ، رکر و گسر، 1994) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر،2005)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از آزمون های متناسب آماری و نرم افزار SPSS-26 انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (05/0>P).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی می تواند تاثیر بسزایی بر ویژگی های روانشناختی بیماران با سرطان پستان از جمله نگرش به مرگ و تحمل پریشانی می گذارد که پیشنهاد می شود از این نوع درمان برای یاری به بیماران با سرطان پستان استفاده شود.
تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس تاب آوری و تنظیم هیجان در زنان: نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
71 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازدواج یکی از مهم ترین عوامل بهداشت روانی در اجتماع است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس تاب آوری و تنظیم هیجان در زنان و نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر کاربردی، توصیفی و همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحکیم بنیاد خانواده با رویکرد سبک زندگی اسلامی شهر تهران در سال 1400 تشکیل داد. حجم نمونه نهایی با محاسبه بیش برآورد به دلیل پیش بینی ریزش آزمودنی 401 نفر بود که با توجه به گستردگی جامعه مورد مطالعه از روش غیرتصادفی و دردسترس استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1990)، تنظیم هیجان گارنفسکی (2001) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. سپس داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل مسیر توسط نرم افزار AMOS-18 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تاب آوری به صورت غیرمستقیم و از طریق طرح واره های محدودیت های مختل 0/04، دیگرجهت مندی 0/03 و گوش به زنگی و بازداری 0/03 به صورت غیرمستقیم توانست رضایت زناشویی را پیش بینی کند. همچنین تنظیم هیجان سازش یافته 0/35 و سازش نیافته 0/37- هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم و از طریق طرح واره های محدودیت های مختل 0/34-، دیگرجهت مندی 0/53 و گوش به زنگی و بازداری 0/65 توانستند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند (001/0>p). نتیجه گیری: بنابراین متغیرهای تاب آوری، تنظیم هیجان و طرح واره های ناسازگار اولیه می توانند نقش مهمی در رضایت زناشویی داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامه های پیشگیری از طلاق باید مدنظر قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مدل علی گرایش به طلاق عاطفی و طرح واره درمانی بر نشاط زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مدل علی گرایش به طلاق عاطفی و طرح واره درمانی بر نشاط زناشویی بود. روش: تحقیق با طرح نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین (خانوارهای عادی زنان و مردان) شهر کرمانشاه در سال 1399 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند تعداد 30 نفر زوج به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (2008) و نشاط زناشویی تگریان (1387) بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق مدل تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرح واره درمانی و برنامه ی آموزشی مستخرج از مدل بر نشاط زناشویی زوجین مؤثر (05/0>P) است. نتایج مقایسه بین دو برنامه نشان داد که برنامه آموزشی مستخرج از مدل با گروه کنترل در سطح (01/0>P)، برنامه آموزشی مستخرج از مدل با برنامه طرح واره درمانی در سطح (01/0> P ) و بین برنامه آموزشی طرح واره درمانی با گروه کنترل در سطح (01/0>P) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان از برنامه آموزشی مبتنی بر مدل علی گرایش به طلاق در مراکز مشاوره و روان شناسی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در بین زوجین شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل می دهد که از این بین تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شد. پیش آزمون و پس آزمون بعد از مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) و برای تحلیل فرضیه ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر روی متغیر تحمل ابهام اثربخشی داشتند (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در متغیر وابسته تفاوت وجود داشت که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از طرحواره درمانی بود. نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل ابهام و بهبود وضعیت زنان مطلقه تاثیر دارد.