فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۹۸-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین پریشانی روانشناختی و انزوای اجتماعی با بهزیستی روانشناختی بهبودیافتگان کووید-19 بود. این پژوهش، از نوع توصیفی- همبستگی و بر مبنای تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی بهبودیافتگان بیماری کووید-19 در زمستان1400 بود که تعداد270 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پریشانی روانشناختی (K-10)، انزوای اجتماعی (SIQ)، بهزیستی روانشناختی (RSPWB)، تاب آوری (CD-RISC) بود. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد مسیرمستقیم پریشانی روانشناختی به تاب آوری روانشناختی و بهزیستی روانشناختی اثر معنادار داشت (05/0>P). همچنین مسیرمستقیم انزوای اجتماعی به تاب آوری روانشناختی معنادار بود (05/0>P). پریشانی روانشناختی با میانجیگری تاب آوری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی اثر معنادار غیرمستقیم داشت (05/0>P). انزوای اجتماعی با میانجیگری تاب آوری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی اثر معنادار غیرمستقیم داشت (05/0>P )، که این حاکی از برازش مطلوب بود. نتایج نشان داد که انزوای اجتماعی و پریشانی روانشناختی به واسطه کاهش تاب آوری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی در بین بهبودیافتگان کووید-19 نقش دارد.
ادراک از سبک های والدگری و مؤلفه های شکوفایی در پیش بزرگسالی: نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
263 - 273
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین ادراک سبک های والدگری و مؤلفه های شکوفایی در دانشجویان پیش بزرگسال انجام شد. نمونه ای به حجم ۴۸۷ دانشجوی 29-18 ساله با روش داوطلبانه به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های ادارک از سبک های والدگری (گرولنیک و همکاران، 1997)، راهبردهای مدیریت زندگی (گلدهاف و همکاران، 2015)، و تحول مثبت جوانی (آرنولد و همکاران، 2012) به صورت بر خط پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند و نتایج نشان داد ادراک از سبک های والدگری و راهبردهای مدیریت زندگی بر مؤلفه های شکوفایی در پیش بزرگسالی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر غیر مستقیم ادراک از سبک های والدگری با واسطه راهبردهای مدیریت زندگی بر شکوفایی معنادار است. نتایج همچنین نشان داد مدل ادراک از سبک والدگری مادر 40 درصد و مدل ادراک از سبک والدگری پدر 45 درصد واریانس شکوفایی را تبیین می کنند. بطورکلی می توان گفت که ادراک از سبک های والدگری والدین می تواند به همراه متغیر فردی راهبردهای مدیریت زندگی بر شکوفایی دوران پیش بزرگسالی تاثیر داشته باشد.
مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علا ئم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت . روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از پرستاران بیمارستان های شهرستان تبریز در سال 1401 بودند که به روش تصادفی در سه گروه فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت و گروه گواه اختصاص یافتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سایبرکندریا مک الروی و شولین استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، آزمون تعقیبی توکی و بنفرونی از طریق نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: اثر عامل زمان بر میزان ابعاد متغیر سایبرکندریا معنادار به دست آمد، به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است. همچنین اثر تعامل زمان و گروه نیز بیانگر این است که بین سه گروه (گروه فراشناخت درمانی، گروه شفقت درمانی و گروه کنترل) از لحاظ نمرات اجبار، پریشانی، افراط و اطمینان جویی تفاوت معنادار وجود داشت. به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا در پس آزمون و مرحله پیگیری گروه های مداخله پایین تر از گروه های کنترل بود . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم بیماری سایبرکندریا، به نظر می رسد اعمال مداخله های فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش و درمان علائم بیماری سایبرکندریا در پرستاران می شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ثمر و کلینیک زنان و زایمان و درمان ناباروری دکتر کارگر شهر شیراز در فصل زمستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 36 زن نابارور با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. زنان نابارور حاضر در گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و آمونز، ۱۹۹۰) و پرسشنامه عملکرد جنسی (SFQ) (کراسکیان موجمباری و کیب اله، 1393) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 82/39=F) و عملکرد جنسی (0001>P؛ 49/0=Eta؛ 88/31=F) زنان نابارور تأثیر معنادار دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از شناسایی هیجان ها، آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر زوج درمانی طرحواره محور بر رضایت زناشویی و بد تنظیمی هیجانی زوجین ناهمساز: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
505 - 519
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تاثیر درمان طرحواره محور بر رضایت زناشویی و دشواری در تنظیم هیجانی، زوجین ناهمساز بود. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های از نوع مورد منفرد با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری در برگیرنده، کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به کلینیک مشاوره و روان درمانی پارسای شهر بندرترکمن در سه ماهه دوم سال 1400 بود که از میان آن ها و با به کارگیری نمونه گیری هدفمند 3زوج (زن و شوهر) انتخاب شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات دموگرافیک (فرم محقق ساخته)، پرسشنامه رضایت زناشویی (MSS) اُلسون و همکاران(1987) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی (DERS) گراتز و رومر (2004) انجام شد. آزمودنی ها در یک گروه هر کدام 12 جلسه و هر هفته دو جلسه و به مدت 90 دقیقه برنامه های درمانی تعیین شده را دریافت کردند. یافته ها: یافته های پژوهش طی تحلیل دیداری نمودار داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری نشان داد، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه مداخله در افزایش نمرات کل رضایت زناشویی و کاهش نمرات مؤلفه های بدتنظیمی هیجانی بجز مؤلفه ی دشواری رفتار هدفمند در روش طرح واره درمانی معنادار(05/0p<) بوده است. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش بیانگر آن است که طرحواره درمانی بر افزایش رضایت زناشویی و نیزکاهش بدتنظیمی هیجانی زوجین متعارض و ناهمساز مؤثر بوده و از آن می توان در مراکز درمانی جهت ارتقای کارکرد خانوادگی و زناشویی استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر می باشد. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانه های سلامت مناطق 1، 2، 3 و 5 شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بود. نمونه شامل 30 زن دارای اختلال اضطراب فراگیر بودند که با آزمون اضطراب فراگیر و دارا بودن ملاک های ورودی به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای؛ ""مقیاس تحمل پریشانی"، "پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان" و "مقیاس اضطراب فراگیر"، استفاده شد. گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد و یک دوره پیگیری بعد از سه ماه انجام گرفت. داده های جمع آوری شده در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد به صورت معنادار تحمل پریشانی را بالا برده، راهبردهای انطباقی تنطیم شناختی هیجان را به صورت معنادار افزایش و راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی را به صورت معنادارکاهش داده است و اختلاف معنا داری در هر دو متغیر بین پیش آزمون و پس آزمون و همچنین بین پیش آزمون و دوره پیگیری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر تاثیر می گذارد و تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان را در آنها بهبود می بخشد. توصیه می شود درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر به کار گرفته شود.
بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بهبهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از این میان 580 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ، تومینین-سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (ABQ، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391)، مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS ، فلنر و همکاران، 1990) و مقیاس تحول مثبت نوجوانی (PYDS ، گلدوف و همکاران، 2014) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیرهای مستقیم شایستگی اجتماعی به تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی مثبت و معنی دار بودند (05/0p<). یافته های روابط غیرمستقیم حاکی از این بود که شایستگی اجتماعی به طور غیر مستقیم از طریق تحول مثبت نوجوانی بر بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثر معنی دار دارد (05/0p<). بر این اساس تحول مثبت نوجوانی نقش میانجی بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی، و نیز بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دارد. بنابراین تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی ، و بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی نقش کلیدی دارد پس می توان اذغان داشت که شایستگی اجتماعی با تحت تأثیر قرار دادن تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار می دهد.
نقش میانجی ذهنیت های طرحواره ای در رابطه ناملایمات کودکی و تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهنیت های طرحواره ای در رابطه ناملایمات کودکی و تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افرادی بود که به دلیل تعارضات زناشویی به مراکز مشاوره روانشناختی شهر تهران در نیمه ی دوم (شش ماه دوم) سال 1401 مراجعه کرده بودند. تعداد 310 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل نسخه تجدید نظر شده چک لیست 90 نشانه ای (SCL-90) دراگوتیس و همکاران (1995)، پرسشنامه ی ذهنیت های طرحواره ای (SMI) یانگ و همکاران (2007)، پرسشنامه تجدید نظر شده تعارضات زناشویی (MCQ-R) ثنایی (1387) و پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ) برنستاین و همکاران (2003) بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که خرده مقیاس های ناملایمات دوران کودکی اثر مستقیم معناداری بر تعارض های زناشویی ندارند (05/0<P)، اما به غیر از سواستفاده جنسی، چهار خرده مقیاس دیگر (سواستفاده هیجانی، سواستفاده جسمی، غفلت جسمی و غفلت عاطفی) به واسطه ذهنیت های طرحواره ای اثر غیرمستقیم معناداری بر تعارض زناشویی دارند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که ذهنیت های طرحواره ای با توجه به نقش ناملایمات دوران کودکی می توانند تبیین کننده تعارضات زناشویی افراد با نشانه های آسیب شناسی روانی باشد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روانشناختی زنان نابارور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک وضعیت شایع در زنان در سن باروری است که اغلب با مشکلات روان شناختی همراه است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر مداخله های طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور انجام شد. روش: این مطالعه در چارچوب یک طرح شبه آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. از بین زنان مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر ساری در سال 1401 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل، هر گروه 15 نفر گمارش شدند. مداخله های طرحواره درمانی در 12 جلسه و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی ارائه شدند. پرسش نامه های نگرانی (مایر و همکاران،1990) و بهزیستی روان شناسی ریف(1989) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شدند. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و بونفرنی در فضای نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معناداری بین گروه های درمان مبتنی بر طرحواره و ذهن آگاهی با گروه کنترل وجود داشت. هر دو مداخله تأثیرات معناداری بر کاهش نگرانی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور داشتند (001/0P<). همچنین، بین اثربخشی گروه های آزمایش بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثرات همسان طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی زنان نابارور در ایران بود. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله ها به عنوان گزینه های مؤثر درمانی جهت بهبود کارکردهای روان شناسی زنان نابارور در کنار درمان های پزشکی آن ها استفاده کنند.
تأثیر میدازولام بر بروز بی قراری در بیماران تحت درمان با شوک الکتریکی: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف الکتروشوک درمانی یکی از روش های درمانی برای بیماران اعصاب و روان است. میدازولام یک داروی بنزودیازپین با اثر نسبتاً کوتاه و یک داروی پیش بیهوشی است که دارای اثرات آرام بخشی، ضدتشنجی و شل کننده عضلانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر داروی میدازولام بر بروز بی قراری و آژیتاسیون بیماران تحت الکتروشوک درمانی در بیمارستان 5 آذر گرگان در سال 1401 طراحی شد. مواد و روش ها این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 80 بیمار (18 تا 75 سال) با تشخیص بیماری های روانپزشکی و دارای اندیکاسیون الکتروشوک درمانی انجام شد. بیماران به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس از طریق بلوک بندی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. در گروه کنترل به بیماران میزان 2 میلی گرم بر کیلوگرم نسدونال، 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم آتروپین و 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم ساکسینیل کولین تزریق شد. در گروه آزمایش به بیماران علاوه بر این دارو ها، میزان 0/2 میلی گرم بر کیلوگرم میدازولام تزریق شد. در مدت 4 جلسه درمان، پرسش نامه ریچموند جهت ارزیابی بی قراری، بلافاصله و یک ساعت بعد از الکتروشوک درمانی تکمیل شد. داده ها در نرم افزار spss نسخه 18 با آزمون های تی مستقل، یو من ویتنی و مجذور کای در سطح معنا داری 0/05 تحلیل شدند. یافته ها در این مطالعه 42 بیمار در گروه آزمایش و 38 بیمار نیز در گروه کنترل بودند. میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول در گروه مداخله به طور معنا داری کمتر بود. بلافاصله بعد از الکتروشوک درمانی، 68 درصد گروه آزمایش و 44 درصد گروه کنترل در وضعیت بیدار و آرام بودند. بیماران دریافت کننده میدازولام ازنظر شدت بی قراری ریچموند 1 ساعت بعد از الکتروشوک درمانی وضعیت بهتری داشتند (0/04=P). نتیجه گیری تجویز میدازولام توانسته است میزان بی قراری را در بیماران دریافت کننده میدازولام بهبود ببخشد و میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول را در بلندمدت کنترل کند.
اثربخشی درمان گروهی ماتریکس بر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود در افراد وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی ماتریکس بر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود در افراد وابسته به مت آمفتامین انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین شهر میاندواب در سال 1399 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش طی 14 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) درمان گروهی ماتریکس را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (ERQ) گراس و جان (2003)، راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس و فولکمن (1985) و مقیاس پیش بینی بازگشت (PRC) رایت (1993) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و عود تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). بنابراین درمان گروهی ماتریکس روشی کارآمد برای افزایش تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای مقابله ای و کاهش عود در افراد وابسته به مت آمفتامین بوده است.
ویژگی های روان سنجی مقیاس کمال گرایی ظاهر فیزیکی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 39
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی ظاهر فیزیکی به معنای میل به داشتن ظاهر فیزیکی کامل و بی عیب و نقص است. هدف مطالعه ی حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس کمال گرایی ظاهر فیزیکی (PAPS) در نمونه ای از زنان بزرگسال ایرانی بود. نمونه ای شامل 324 نفر از زنان بزرگسال با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس های کمال گرایی ظاهر فیزیکی(PAPS)، کمال گرایی چندبعدی تهران (TMPS) و اضطراب ظاهر اجتماعی (SAAS) را تکمیل کردند. از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، همبستگی پیرسون و همسانی درونی برای بررسی روایی و پایایی استفاده شد. نتایج هردو تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی مؤید ساختار دو عاملی مقیاس بودند. هر دو خرده مقیاس نگرانی درباره ی نقص و امید برای کمال، همبستگی مثبت و معناداری با کمال گرایی چندبعدی تهران و اضطراب ظاهر اجتماعی داشتند. ضرایب آلفای کرونباخ نیز برای خرده مقیاس ها 0/90 و 0/90 و برای نمره کل 0/90 بود. یافته های حاصل نشان داد که مقیاس کمال گرایی ظاهر فیزیکی از روایی و اعتبار مطلوبی در جامعه زنان بزرگسال ایرانی برخوردار است.
رابطه ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
35 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری از ارتباط میان صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه ی پیشرفت آنها بود. پژوهش به روش، توصیفی و به واسطه شناسایی روابط میان متغیرها در قالب مدل علی، در طرح پژوهش همبستگی انجام پذیرفت. برای این منظور از میان جامعه N=250)( دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه نظری شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 96-95 نمونه ای با حجم 224 نفر برگزیده شده و به سه ابزار خودگزارشی متشکل از مقیاس خودراهبری یادگیری ویلیامسون(2007) و پرسشنامه ی انگیزه پیشرفت(ACMT) و پرسشنامه تعدیل شده صلاحیتهای حرفه ای معلمان( کریمی،1388) پاسخ دادند.برای تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شد و به منظور آزمون برازش مدل های مفروض و برآورد ضرایب اثر مستقیم، غیر مستقیم و کل، از تکنیک تحلیل مسیر با روش بیشینه احتمال استفاده شد. یافته های پژوهش معناداری اثر مستقیم ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان بر خودراهبری یادگیری دانش آموزان و اثر مستقیم ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان بر انگیزه پیشرفترا نشان داده و به واسطه رابطه غیر مستقیم آنها نیز تائید کننده نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در میان آنها است. یافته های پژوهش همچنین برازش مناسبی از الگوی پیشنهادی را ارائه کرده و بر اساس آن ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان توانست با واسطه گری انگیزه پیشرفت، 41 درصد از واریانس خودراهبری یادگیری دانش آموزان را پیش بینی نماید.
طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
151 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی دانش آموزان پایه یازدهم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نظر پاردایم زیربنایی کمی و کیفی، از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 1400-1401بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان دخترانه فرزانگان شهرستان زاهدان بودند که ابتدا از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش مولفه های هوش موفق قرار گرفتند. سپس داده های مربوط به پس آزمون جمع آوری شد. ابزار پژوهش پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه از نظر سرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری (1./. p>) وجود دارد. بنابرین معلمان می توانند در سیستم آموزشی خود نظریه هوش موفق استرنبرگ را به عنوان یک روش آموزشی موثر در جهت افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند.
بررسی نقش میانجی ناامیدی در رابطه بین آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی با خودجرحی غیرخودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
179 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی و خود انتقادی با خودجرحی در دانش آموزان با میانجیگری ناامیدی بود. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول شهرستان اردبیل در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 635 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گزارش خودجرحی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (2003)، مقیاس ناامیدی کودکان (1986)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مقیاس تکانشگری بارت (1950) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوراف (2004) بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار لیزرل ورژن 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد شده مسیر اثر مستقیم متغیرهای آلکسی تایمیا، تکانشگری و خود انتقادی بر خود جرحی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار است. همچنین اثرات غیرمستقیم تکانشگری و خودانتقادی بر خودجرحی به واسطه ی ناامیدی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار بود.نتیجه گیری: نظر به اینکه در آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی و ناامیدی از عوامل موثر در خودجرحی بدون قصد خودکشی می باشند، لذا یافته های این پژوهش می تواند در پیشگیری از رفتار خودجرحی و طرح ریزی برنامه های آموزشی و طراحی مداخلات درمانی مورد استفاده قرار گیرد ت
اثربخشی آموزش درمان شناختی _ رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش درمان شناختی _ رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوجین متقاضی طلاق در سه ماهه اول سال 1400 بود که به مشاوره قبل طلاق ارجاع داده می شوند را تشکیل داد. نمونه پژوهش از میان مراجعان به مرکز مشاوره دادگستری شهر فیروزآباد انتخاب شد. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود و به منظور اجرای پژوهش 30 نفر در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت هدفمند یا مبتنی بر هدف قرار گرفت. سپس در پایان مداخله، پس آزمون از گروه آزمایش و گروه کنترل با استفاده از دلزدگی زناشویی پاینز (1996) سنجش صورت گرفت و داده ها جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گروه آزمایش پس از دریافت مداخله کاهش دلزدگی زناشویی را تأیید کرده بودند. یعنی درمان شناختی رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد تاثیر معنی داری دارد.
طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداراه ورزش و جوانان و تأثیر آن بر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
11 - 29
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداره ورزش و جوانان و تاثیر آن بر سرمایه روان شناختی انجام شد. روش این پژوهش بصورت آمیخته (ترکیبی) کیفی و کمی بود. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی در بخش کیفی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان در بخش کمی به تعداد 901 نفر در سال 1399 بود. با توجه به آمیخته بودن روش تحقیق در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه مدیریت اینرسی که پرسشنامه ای محقق ساخته بوده و دارای 5 مؤلفه و 33 شاخص در طیف پنج درجه ای لیکرت بود و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران استفاده شد. داده ها از طریق معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مدیریت اینرس در ایثارگران وزارت ورزش و جوانان دارای 5 مؤلفه بود. همچنین نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش کامل برخوردار بود. نتایج نشان داد اینرسی تجربه، اینرسی عملی، اینرسی بینشی، اینرسی روانشناختی و اینرسی یادگیری، بترتیب مهم ترین مؤلفه های مربوط به مدیریت اینرسی بود. همچنین نتایج حاکی از تاثیر معنادار تمام ابعاد اینرسی بر سرمایه روان شناختی بود. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود که برای طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در وزارت ورزش و جوانان می توان از نظرات خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان استفاده کرد.
ارزیابی کارآمدی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر مهارت های عصب روان شناختی در دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی کارآمدی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر مؤلفه های مهارت های عصب روان شناختی در دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی انجام شد. روش پژوهش از نوع کمّی با استفاده از روش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال های یادگیری خاص در مقطع تحصیلی سوم و چهارم دبستان در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان آن ها 30 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و درنهایت به صورت تصادفی دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) تقسیم شدند. شرکت کنندگان آزمون مهارت های عصب روان شناختی کانرز (۲۰۰۴) را برای پیش آزمون تکمیل کردند. درنهایت در پایه سوم 20 انیمیشن آموزشی و 59 تمرین و در پایه چهارم 15 انیمیشن آموزشی و 64 تمرین تدوین شد. روایی محتوای بسته آموزشی توسط ۱۰ نفر از متخصصان این حوزه بررسی و تأیید شد. گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه و هر جلسه بین 45 تا60 دقیقه به صورت حضوری مورد آموزش بسته آموزشی موردنظر قرار گرفتند. در حالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS 24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر مشکل های توجه، عملکرد حسی حرکتی، عملکرد زبان، حافظه و یادگیری، کارکرد های اجرایی و پردازش شناختی، دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی تأثیر داشته است (001/0>p). براین اساس بسته آموزشی تدوین شده برای مهارت های عصبی روان شناختی از محتوای لازم برخوردار بوده و توانسته در کاهش مهارت های عصبی روان شناختی دانش آموزان پیشرفت تحصیلی پایین در درس ریاضی مؤثر باشد.
تأثیر آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای با نیازهای ویژه ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
90 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی شهر چابهار می باشد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون (با گروه آزمایش و کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مهارت های حرفه ای (متوسطه اول) شهر چابهار تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس کودکان استثنایی شهر چابهار مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی با 20 گویه و آزمون یادگیری کلاسی محقق ساخته بودند. برای تحلیل اطلاعات آماری از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که در سطح معناداری 28/0 آموزش موضوع-محور یکپارچه توانسته است بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشته باشد. این امر در زمینه تأثیرگذاری آموزش موضوع-محور یکپارچه بر یادگیری به میزان معناداری 22/0 تأثیر داشته است و در این میان میزان تأثیرگذاری بر شاخص یادگیری با توجه به میزان معناداری بهتر، بیشتر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی تأثیر دارد.
طراحی پروتکل مشاوره توان بخشی مبتنی بر روان درمانی پویشی کوتاه مدت بر اساس تجارب افراد دارای آلبینیسم: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
79 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی پروتکل مشاوره توان بخشی مبتنی بر روان درمانی پویشی کوتاه مدت بر اساس تجارب افراد دارای آلبینیسم بود. نوع پژوهش حاضر ترکیبی، از نوع کاربردی و در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش افراد دارای آلبینیسم در سال 1399 بودند. تعداد 13 نفر از افراد دارای آلبینیسم به شکل هدفمند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. به منظور سنجش روایی محتوایی پروتکل تدوین شده از ضریب روایی لاوشه استفاده شد. تعداد 3 مضمون اصلی و 29 مضمون فرعی از مصاحبه ها حاصل شد. سپس با بررسی و مطالعه متون مرتبط با درمان های پویشی، پروتکل مشاوره توان بخشی مبتنی بر روان درمانی پویشی کوتاه مدت در 3 فاز تدوین شد و جهت بررسی روایی محتوایی در اختیار 9 نفر از روان درمانگران پویشی کوتاه مدت گرفت. باتوجه به تأیید این پروتکل آموزشی توسط متخصصان، می توان از پروتکل تهیه شده به عنوان یک مداخله توان بخشی برای افراد دارای آلبینیسم استفاده کرد.