فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ارائه الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش: روش پژوهش حاضر در کلان مطالعه از نظر اهداف کاربردی و مقطعی بود، در این مقاله تمرکز اصلی نتایج بر بخش کمی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران مدارس شهر تهران بودند و نمونه آماری تعداد 269 نفر از آنان که براساس جدول مورگان مشخص شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در ابتدا مصاحبه با خبرگان این حوزه و سپس تدوین پرسشنامه بود. یافته ها: براساس تجزیه و تحلیل داده ها الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی ارائه شد که دارای هشت بعد: 1) رهبری و خط مشی گذاری با اعتبار 87/0، 2) ساختار مدیریتی با اعتبار 88/0، 3) آموزش اثربخش با اعتبار 93/0، 4) طراحی آموزشی با اعتبار 89/0، 5) برنامه ریزی آموزشی با اعتبار 90/0، 6) مدیریت اجرایی با عاتبار 89/0، 7) الزامات اجرایی با اعتبار 91/0، 8) ارزشیابی و پایش با اعتبار 93/0 می باشد. نتیجه گیری: در مجموع الگوی آموزش اثربخش با 8 بعد، 36 مؤلفه و 154 شاخص بدست آمد، که این الگو می تواند مددکار مدیران سایر مناطق آموزش و پرورش باشد.
رابطه ساختاری شرم از تصویر بدن و اشکال خودانتقادی/ اطمینان بخشی به خود در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای ابعاد ترس از شفقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری میان اشکال مختلف خودانتقادی و شرم از تصویر بدنی دانش آموزان دختر با واسطه جنبه های مختلف ترس از شفقت بوده است . روش: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی نوجوانان دختری است که در نیمسال تحصیلی دوم 1400 -1399 در مقطع متوسطه دوم دبیرستان های شهر کازرون به تحصیل اشتغال داشتند. گردآوری داده ها، بنا به محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا، به صورت آنلاین و با استفاده از لینکی انجام گرفت که به گروه های مجازی کلاس ها ارسال شده بود. نمونه پژوهشی نیز شامل تمامی 581 دانش آموزانی است که به صورت داوطلبانه و با پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در این مطالعه شرکت نموده اند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به سه ابزار مقیاس شرم از تصویر بدن (BISS)، پرسشنامه ترس از شفقت (FCS) و پرسشنامه اشکال انتقادگری/خود-تازی و اطمینان بخشی به خود (FCSSS) تشکیل شده است. جهت آزمون مدل نیز از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل ضمن تایید اثرمستقیم اشکال خودانتقادی بر ترس از شفقت و شرم از تصویر بدنی، نقش واسطه گری دو جنبه ترس از شفقت، یعنی ترس از شفقت به خود و ترس از شفقت دیگران را در رابطه میان خودانتقادی و شرم از تصویر بدن مورد تایید قرار داده است . نتیجه گیری: یافته ها نویدبخش این موضوع است که می توان جهت پیشگیری از تجربه شرم از تصویر بدنی در نوجوانان دختر بر کاهش خودانتقادی و و به تبع آن کاهش ترس از شفقت تکیه نمود.
مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی مادران افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
243 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری، شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی بودند که از طریق عضویت در گروه های رسمی افراد مبتلا به ملال جنسیتی و با تشخیص قطعی از طریق مصاحبه تشخیصی روان شناس بالینی در شهر اصفهان در سال 1401 بودند. نمونه گیری به روش در دسترس مبتنی بر معیارهای ورود انجام و 45 تن از مادران انتخاب و به طور تصادفی و با استفاده از قرعه کشی در سه گروه (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) و هر گروه به تعداد 15 تن جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های سازگاری اجتماعی بل (1961) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) جمع آوری شد. آموزش تاب آوری (تدوین و اعتبارسنجی شده در مطالعه حاضر) و روان شناسی مثبت نگر مبتنی بر نظریه سلیگمن و همکاران (2006) هر یک طی 9 جلسه 95 دقیقه ای اجرا و گروه گواه آموزش را بعد از اتمام کار دریافت کردند. در راستای تحلیل استنباطی، داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا تاب آوری (94/9=F، 01/0> p ) مادران اثربخش بود. اما آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا سازگاری اجتماعی (80/3=F، 05/0> p ) مادران اثربخش نبود. همچنین بین دو گروه آموزش تاب آوری و آموزش مثبت نگر با گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p )، ولی بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0< p ). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری مادران افراد دارای ملال جنسیتی بود. می توان از این دو نوع آموزش برای کمک به ارتقاءتاب آوری مادران این افراد استفاده کرد
پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارتهای ارتباطی و توانایی حل مساله در زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
285 - 298
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله در زنان دارای تعارض زناشویی اجرا گردید. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان تنکابن در فاصله زمانی اردیبهشت تا آبان 1401 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس 180 نفر از زنانی که دارای تعارض زناشویی بودند و در پرسشنامه تعارض زناشویی نمره بیشتری کسب کردند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی (1375)، فرم کوتاه مقیاس بهزیستی ذهنی ریف (1985)، مقیاس نظم جویی هیجان گروس و جان (2003)، پرسشنامه مهارت های ارتباطی ماتسون (1983) و پرسشنامه توانایی حل مسأله هپنر (1988). تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه بین متغیرهای نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله با بهزیستی ذهنی در سطح 01/0 مثبت و معنادار است. جهت تعیین بهترین پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی از بین متغیرهای پیش بینی کننده نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله از مدل رگرسیون با روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیر مهارت های ارتباطی قادر به توجیه 9/53 درصد واریانس بهزیستی ذهنی شده است و با اضافه شدن متغیر نظم جویی هیجانی به متغیر مهارت های ارتباطی در مدل دوم باعث اضافه شدن 2درصد واریانس بهزیستی ذهنی شده است و متغیرهای مهارت های ارتباطی و نظم جویی هیجانی توانسته است حدود 3/55 درصد واریانس متغیر بهزیستی ذهنی را توجیه کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله در زنان دارای تعارض زناشویی قابل پیش بینی است.
مقایسه اثربخشی تلفیق تمرینات هوازی و رژیم غذایی با و بدون مصاحبه انگیزشی ذهن آگاهی بر ولع خوردن و کیفیت زندگی مردان غیر ورزشکار دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی تلفیق تمرینات هوازی و رژیم غذایی با و بدون مصاحبه انگیزشی ذهن آگاهی بر ولع خوردن و کیفیت زندگی مردان غیر ورزشکار دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه های تجربی و گواه می باشد بود. جامعه آماری تحقیق را مردان غیر ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های شهرستان شاهرود تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند بوده که بر اساس معیارهای ورود به تحقیق ۳۲ نفر انتخاب شدند که به صورت تصادفی ساده به ۳ گروه کنترل (۱۲ نفر)، تمرینات هوازی و رژیم غذایی کم کالری (۱۱) و تمرینات هوازی و رژیم غذایی کم کالری همراه با مصاحبه انگیزشی و ذهن آگاهی (۱۱) تقسیم شدند. ابزارهای تحقیق شامل، پرسشنامه ولع خوردن (FCQ) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بود. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تغییرات بین گروهی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و سطح معنی داری ۰۵/۰>P استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین های پس آزمون متغیرهای ولع خوردن و کیفیت زندگی در گروه های کنترل و تجربی تفاوت وجود دارد (۰۰۱/۰≥p). ولی بین دو گروه تجربی تفاوت معنی داری وجود ندارد (۰۰۱/۰≤p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که هردو گروه تجربی به یک اندازه بر متغیرهای کیفیت زندگی و ولع خوردن اثرگذار هستند. در این راستا جهت بالا رفتن اعتبار بیرونی تحقیق پیشنهاد می گردد که تحقیقات بیشتری صورت گیرد. تازه های تحقیق حسن عبدی: Google Scholar, Pubmed
ساخت و تحلیل عاملی مقیاس رضایت زناشویی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ساخت و تحلیل عاملی مقیاس «رضایت زناشویی اسلامی» است. با توجه به اینکه خانواده موضوعی فرهنگ محور است و از سوی دیگر، مقیاسی که بتوان با آن کنش و رضایت زوج را براساس آموزه های اسلامی به دست آورد وجود نداشت، این پژوهش انجام گرفت. با توجه به هدف، این پژوهش جزو پژوهش های بنیادی بوده و از لحاظ مطالعه، «توصیفی» از نوع همبستگی است و از روش های آماری مثل «تحلیل عاملی اکتشافی» و روش «همسانی درونی» بهره برده است. جامعه آماری تمام افراد متأهل ساکن در شهر قم بودند که به شیوه «در دسترس» انتخاب شدند. نتایج نشان داد: مقیاس «رضایت زناشویی اسلامی» دارای دو بخش «مهارتی» و «شخصیتی» بوده و از نُه عامل اشباع شده است: ارتباط جنسی، ارتباط کلامی و غیرکلامی منفی، ارتباط کلامی و غیرکلامی مثبت، رفت و آمد فامیلی، پایبندی مذهبی، و مدیریت امور مالی با آلفای 84/0، 85/0، 77/0، 66/0، 60/0 و 61/0 و آلفای کل برابر با 87/0 شش عامل بخش «مهارتی» بوده و در بخش «شخصیتی» پرسشنامه سه عامل روان آزرده خویی، بدبین (پارانویاگونه)، و همراه یا موافق با آلفای 91/0، 88/0، و 88/0 و آلفای کل این بخش برابر با 90/0 مشخص شد. همچنین نتایج از اعتبار و روایی بالای پرسشنامه با 50 گویه حکایت دارد.
گزارش بررسی موردی تاثیر هنر درمانی بر سلامت و بازتوانی اختلال خواندن یک دانش آموز ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر هنر درمانی بر سلامت روان و بازتوانی اختلال خواندن دانش آموز ششم ابتدایی انجام شد و یک موردپژوهی کیفی بوده که مشارکت کننده این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شد. یک دانش آموز 12 ساله دارای اختلال خواندن و تنش هایی در خانواده برای ارتقای سلامت روان و بازتوانی اختلال خواندن وی از مجموعه ای از فنون و روش های هنر درمانی (نقاشی و قصه گویی) و 12 گام درمان اختلالات خواندن دکتر مصطفی تبریزی و تمرین های پیشنهاد شده در این کتاب استفاده شد؛ لازم به ذکر است برای اطلاع از سلامت روان دانش آموز از پرسشنامه ی CSI-4 در دو مرحله و برای اطمینان بیشتر از هوشبهر وی از آزمون آدمک گودیناف نیز به کار برده شد. نتایج و یافته های حاصل طی برگزاری چندین جلسه ی درمان نشان دادند که هنردرمانی سبب تسریع روند درمان شده است. از موثرترین شیوه ها برای درمان اختلال خواندن و بهبود سلامت روان می باشد.
Model of Hope in Breast Cancer Patients after Surgery(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۱ - Serial Number ۱۵, Winter ۲۰۲۳
55 - 68
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study determined the fit of hope model based on spiritual health, body image, family support, and health locus of control mediated by social comparison in patients with postoperative breast cancer. Method: The sample of the study included 400 women selected using the purposive sampling method from patients with breast cancer who after surgery referred to Imam Khomeini Hospital in Tehran in the spring and summer of 2021. Data collection tools included Gibbons and Buunk's Social Comparison Orientation Scale (1993), Khodapnahi et al.'s Social Support Questionnaire (2009), Schneider Hope Scale (1991), Paloutzian and Ellison's Spiritual Well-Being Scale (1982), Cash, Winstead, and Janda's Body Image Questionnaire (1985), and Wallston et al.'s multidimensional Health Locus of control scales (1978). Results: The hope model based on spiritual health, body image, family support, and health locus of control mediated by social comparison in postoperative breast cancer patients had a good fit. Also, spiritual health (r = 0.48), body image (r = 0.46), family support (r = 0.37), and health locus of control (r = 0.23) had a direct correlation and indirect effect on the variable of hope mediated by social comparisons. Conclusion: In order to increase the hope as the inner force needed to fight breast cancer, we can improve the quality of spiritual health, positive body image, family support, source of health control, and social comparison.
The Effectiveness of Family Empowerment on Psychological Disturbance and Emotional Expression in Adolescents with Substance Dependent Parents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۲ - Serial Number ۱۶, Spring ۲۰۲۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to determine the effectiveness of family empowerment with socio-emotional learning on psychological trauma and emotional expression in adolescents with parents with substance abuse. The method of the present study was a quasi-experimental with a pre-test-post-test design and a control and follow-up group. 30 of them were purposefully selected and randomly assigned to experimental and control groups. Research data were collected using the Depression, Anxiety and Stress Scale (DASS-21) by Lovibond & Lovibond (1995) and the King & Emmons (EEQ) Emotional Expression Questionnaire (1990) and analyzed by repeated measures analysis of variance. Were analyzed. The results of the present study showed that family empowerment on emotional expression and depression, anxiety and stress of adolescents with dependent parents was effective (P <0.01) and this effectiveness is stable in quarterly follow-up (P <0.01). According to the results of the present study, it can be concluded that family empowerment learning program is one of the effective treatments for psychological trauma and emotional expression of adolescents
Structural Model of Medication Adherence based on Health Anxiety, Positive Meta-Emotion, and Pain Self-Efficacy Mediated by Health Locus of Control in Cancer Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۲ - Serial Number ۱۶, Spring ۲۰۲۳
67 - 80
حوزههای تخصصی:
Objective: Cancer is one of the most essential health issues in the world and Iran which is usually associated with significant clinical and psychological discomfort in the optimal use of coping strategies. Therefore، the purpose of the present study was to analyze a structural model of medication adherence based on health anxiety, positive meta-emotion, and pain self-efficacy mediated by health locus of control in men with cancer. Method: The research was descriptive-correlational using structural equation modelling to test the relationships between the variables. The statistical population was men with gastrointestinal cancer in Golestan province referred to Shafi Hyrkan Cancer Patients Support Center. According to, 227 people were selected through targeted sampling. The research instruments included the Salkowski and Warwick Health Anxiety Inventory, Beer and Moneta Positive Metacognitions and Positive Meta-Emotions Questionnaire, Nicholas Pain Self-Efficacy questionnaire, Morisky, Ang, and Wood's Medication Adherence Questionnaire, and Wallston's Health Control Source Inventory. Data analysis was performed in LISREL software version 8.71. Findings: The results showed that health anxiety, internal health locus of control, and positive meta-emotion had a positive effect (P <0.005) and pain self-efficacy had a negative and significant effect on medication adherence (P <0.001). The source of internal health locus of control mediated the effect of pain self-efficacy and positive meta-emotion mediated the medication adherence positively and significantly (P <0.005). Conclusion: Health anxiety, positive meta-emotion, and pain self-efficacy are correlated with medication adherence and affect medication adherence mediated by health locus of control.
اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج یکی از مهم ترین تصمیم گیری ها در زندگی هر فرد، و رضایت مندی از ازدواج یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی و سلامت روانی است. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر افزایش خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ایلام بود؛ براین اساس ۱۲ زوج متقاضی دریافت مشاوره، با روش نمونه گیری داوطلب – هدفمند تعیین و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل (۶ زوج، ۱۲ نفر) و آزمایش (۶ زوج، ۱۲ نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان به دو سنجه خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. جلسات مشاوره به صورت زوجی اجرا شد و هر زوج در ۶ جلسه )جمعاً ۳۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته( تحت مداخله درمانی مبتنی بر زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور موجب بهبود خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی هیجانی زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل از مرحله پیش آزمون به مرحله پس آزمون تا مرحله پیگیری شده است؛ بنابراین، باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت، زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور روش مناسبی برای بهبود زوجین دچار مشکل در خودتنظیمی زناشویی و تحمل پریشانی زوجین بوده است.
پیش بینی افکار پارانویا در دو بعد برداشت اجتماعی و هذیان های گزند و آسیب در نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده و جو عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
49 - 57
حوزههای تخصصی:
پارانویا باوری است بی اساس و تهدید آمیز مبنی بر اینکه دیگران قصد آسیب رساندن به فرد را دارند که به شکلی از پیوستار در محیط بالینی و غیربالینی پراکنده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری ادراک شده و جو عاطفی خانواده با افکار پارانویا در دو بعد برداشت اجتماعی و هذیان های گزند و آسیب در نوجوانان است. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره دوم دبیرستان های شهر آذرشهر می باشد که از میان آنها تعداد 321 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل پرسشنامه های سبکهای فرزند پروری بوری (1991)، جو عاطفی خانواده هیل برن (1964) و افکار پارانوییدی گرین و همکاران (2008) می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss، نسخه 26 استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد بین جو عاطفی خانواده با افکار پارانویا در دو بعد برداشت اجتماعی و هذیان های گزند و آسیب و نیز بین سبک فرزند پروری مقتدر با هذیان های گزند و آسیب رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین براساس نتایج تحلیل رگرسیون متغیرهای پیش بینی توانستند 5 درصد از تغییرات در افکار برداشت اجتماعی و 8 درصد از تغییرات در هذیان های گزند و آسیب را پیش بینی کنند.
The Effect of a Spirituality Therapy Training Program on Quality of Life and Spiritual Intelligence among Students with Visual Impairments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۳ - Serial Number ۱۷, Summer ۲۰۲۳
45 - 56
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the effect of a spirituality therapy training program on quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments. The methodology was of an experimental type with a pretest-posttest design and a control group. The statistical population included visually impaired students, studying at Shoorideh Shirazi School for the Blind in the academic year 2019-2020, among them 32 visually impaired students were purposefully selected, randomly divided into two experimental (16 subjects) and control (16 subjects) groups. The instruments used in the study were the Quality of Life Questionnaire (1992) and the King Spiritual Intelligence Scale (2008), both filled out by the students in both groups as a pretest before the program. The spirituality therapy training program, consisting of 12 sessions, was presented to the experimental group for two months in the form of two 65-minute sessions per week. It is worth mentioning that the control group did not receive any training from the researcher and that they only received the same daily school educational program that was offered to the experimental group as well. Upon completion of the training program, the Quality of Life Questionnaire and the King Spiritual Intelligence Scale were completed by the students as a posttest. SPSS software was used to analyze data. And mean and standard deviation were used in the descriptive statistics section. In addition, a univariate analysis of covariance was used in the inferential statistics section. The results obtained from this study showed that spirituality therapy training improved quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments. Therefore, it can be concluded that the spirituality therapy training program can help enhance quality of life and spiritual intelligence among students with visual impairments.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 نوجوان بزهکار 16 تا 20 سال کانون اصلاح و تربیت شهر نکا بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان، مقیاس کنترل عواطف و مقیاس سرزندگی ذهنی نوجوانان بود. برنامه روان درمانی مثبت نگر به صورت هفتگی طی 8 جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 3 ماه بعد از آن پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند برنامه روان درمان گری مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده است و این تأثیر تا مرحله پیگیری ادامه داشت. درمجموع، نتایج حاکی از آن است که برنامه روان درمانگری مثبت نگر در افزایش خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار اثربخش است و این برنامه را می توان در جهت ارتقای کاهش رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان استفاده کرد.
امکان سنجی تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر مدل پذیرش و کاربرد یادگیری مجازی بر خودتنظیمی یادگیری آنلاین، درگیری در یادگیری آنلاین، اشتیاق تحصیلی و رضایت از یادگیری آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر بخشی بسته آموزشی مبتنی بر مدل پذیرش و کاربرد یادگیری مجازی بر خودتنظیمی یادگیری آنلاین، درگیری در یادگیری آنلاین، اشتیاق تحصیلی و رضایت از یادگیری آنلاین صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ورودی سال 1398 دانشگان فرهنگیان استان خوزستان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. از جامعه آماری مذکور تعداد 60 نفر (30 نفر گروه آزمایشی و 30 نفر گروه گواه) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 0 (هفته ای 2 بار) آموزش هایی مبتنی بر مدل پذیرش یادگیری مجازی دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس خودتنظیمی یادگیری آنلاین برنارد و همکاران (OSLQ،2009)، مقیاس درگیری یادگیری آنلاین دیگسون (OSES،2015)، مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریک (AES، 2016) و مقیاس رضایت از یادگیری آنلاین (شیخ طاهری و دهناد،1399) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار آماری SPSS 22 صورت گرفت. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین متغیرهای خودتنظیمی یادگیری آنلاین، درگیری در یادگیری آنلاین، اشتیاق تحصیلی و افزایش رضایت از یادگیری آنلاین در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری (001/0P<) وجود دارد. از این رو نتایج به دست آمده نشانگر قابلیت علمی مناسب مداخله آموزشی مبتنی بر مدل پذیرش یادگیری مجازی بر بهبود متغیرهای پژوهش بود.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی بر عاطفه مثبت و اسناد خصمانه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی بر عاطفه مثبت و اسناد خصمانه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در سال 1401- 1400به کلینیک های روان شناسی (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگذاری شدند. گروه مداخله آموزش مهارت های مبتنی شفقت ورزی را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران (ACQ) (1997) و اسناد خصمانه آرنتز و همکاران (HDQ) (2003) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر اصلی گروه برای عاطفه مثبت (771/ ، 05/0> P، 2/94F=) و برای اسناد خصمانه (315/ ، 05/0> P، 9/12F=) معنادار است. در متغیر عاطفه مثبت اثر اصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (327/ ، 05/0> P، 5/13F=) و در متغیر اسناد خصمانه (185/ ، 05/0> P، 37/6F=) معنادار گزارش شده است. که 89 درصد از عاطفه مثبت و اسناد خصمانه را گزارش کرد. نتیجه گیری می شود آموزش مهارت های مبتنی بر شفقت ورزی بر بهبود عاطفه مثبت و کاهش اسناد خصمانه اثربخش است. و این مداخله تا حد زیادی توانست عاطفه مثبت را افزایش و اسناد خصمانه کاهش دهند و از این رو می توانند در درمان آسیب های روانشناختی ناشی از روابط فرازناشویی مفید باشد.
مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد- فرزندی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی مشکلات روان شناختی کودکان و نوجوانان، همواره یکی از دغدغه های اصلی روانشناسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد و کودک انجام شد. روش پژوهش: در مطالعه ای مقطعی در قالب طرحی همبستگی، کلیه مادران دانش آموزان با مشکلات رفتاری شهرستان کرج با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده که از لیست اسامی دانش آموزان با تشخیص مشکلات رفتاری انتخاب شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه، داده های پژوهش به کمک سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL) - نسخه والدین آخنباخ و رسکولار (2001)، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شیور (1987) و پرسشنامه رابطه والد و کودک پیانتا (2015) استفاده شد. برای بررسی پیش فرض های آزمون های آماری و آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به بررسی مسیرهای مشخص شده پژوهش مطابق با مدل مفهومی پرداخته شده است. نسخه 3/3 نرم افزار اسمارت پی ال اس برای تدوین مدل تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری و نسخه SPSS نسخه 26 برای آمار توصیفی استفاده شده است. همچنین ازتحلیل مسیر برای تعیین ضرایب مستقیم و غیر مستقیم استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از روش بوت استرپ و آزمون سوبل هر دو نشان می دهند، اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی بر مشکلات رفتاری کودکان به واسطه رابطه کودک والد برابر 142/0- شده است و مقدار آماره سوبل در سطح اطمینان 95% معنادار شده است (001/0>P، 56/3=Sobel). در نتیجه سبک های دلبستگی بر مشکلات رفتاری کودکان با توجه به نقش میانجی رابطه کودک والد تاثیر معناداری دارد. مقدار منفی بتا (142/0-) نشان از منفی و عکس بودن این اثر می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد و کودک در ایجاد مشکلات رفتاری کودکان موثر می باشند که ضمن در برداشتن تلویحات بالینی می تواند در برنامه پیشگیری مورد کاربست قرار گیرد.
نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی نوآورانه معلمان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی نوآورانه معلمان مقطع ابتدایی شهر کرج انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ نوع داده ها، کمی؛ همچنین به لحاظ ماهیت پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی در شهر کرج بود. 242 نفر بر اساس محاسبه حجم نمونه در معادلات ساختاری و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2010)، عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) و خودکارآمدی ریگز و کنایت (1994) بود. در بخش کمی به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و سازه و همین طور به منظور محاسبه پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ (7/0<α) و ترکیبی(7/0<α) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دوبخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی (همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) از طریق نرم افزارهای Spss-V23 و LISREL-V8.8 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد بین سرمایه روانشناختی ( 63/0) و خودکارآمدی (57/0) بر عملکرد شغلی نوآورانه رابطه وجود دارد؛ همچنین خودکارآمدی در رابطه سرمایه های روانشناختی بر خودکارآمدی (74/0) نقش میانجی ایفا می کند. نتیجه گیری: نتایج بیان گر روا (5/0<AVE) و پایا بودن پرسشنامه های پژوهش بود؛ در نهایت یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است.
طراحی مدل راهبردهای روان شناختی خانواده-محور و ارزیابی اثربخشی آن بر نشاط معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نشاط معنوی که از تجمیعی از ویژگی های معنویت و نشاط است نقش تربیتی مؤثری در سلامت روان فرد و جامعه خواهد گذاشت. هدف از این پژوهش طراحی مدل راهبردهای روان شناختی خانواده – محور و ارزیابی اثربخشی آن بر نشاط معنوی دانش آموزان بود. روش پژوهش: پژوهش بر حسب نوع داده ها آمیخته از نوع اکتشافی متوالی در دو بخش کیفی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون از نوع فراترکیب بر اساس مدل پریزما و از نظر کمّی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی 1) سندکاوی با مرور سیستماتیک مبانی نظری و پیشینه تجربی 2) مشارکت کنندگان شامل الف) اساتید دانشگاه؛ ب) کارشناسان دفتر انجمن اولیاء و مربیان و در بخش کمّی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه و والدین آنها در شهر تهران بود. حجم نمونه در بخش کیفی از روش اصل اشباع نظری 18 نفر و در بخش کمی طبق فرمول کوکران 90 نفر دانش آموز و الدین آنها محاسبه شد. شیوه نمونه گیری در بخش کیفی روش غیر احتمالی به صورت هدفمند از نوع زنجیره ای و در بخش کمی از نوع هدفمند بود. ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مرور سیستماتیک مبانی نظری و پیشینه تجربی و مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید و کارشناسان انجام پذیرفت و در بخش کمّی از پرسشنامه نشاط معنوی افروز و همکاران (1398) استفاده شد. شیوه تحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس روش تحلیل مضمون استفاده شد و در بخش کمّی آزمون تحلیل واریانس مختلط، آزمون تعقیبی بونفرنی و آزمون t همبسته استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: 1)راهبردهای روان شناختی خانواده – محور شامل 10 راهبرد: راهبرد بازی سازی شناختی، آموزش آرمیدگی، راهبرد خودآگاهی، راهبرد ارتباطی، راهبرد حل مسأله، راهبرد مدیریت استرس، راهبرد مقابله ای و راهبرد حل تعارض، راهبرد کنترل خشم، راهبرد تفکر نقاد و راهبرد مدیریت زمان. 2) بر حسب راهبردهای احصاء شده، مبانی نظری و تحلیل مصاحبه ها، مدل مفهومی راهبردهای روان شناختی خانواده – محور طراحی شد و بر اساس مدل مفهومی، مبانی نظری و بر حسب نظر متخصصان این حوزه با تلفیق رویکرد شناختی – رفتاری و برنامه مهارت های زندگی برنامه عملیاتی مدل راهبردهای روان شناختی خانواده – محور تدوین و تنظیم شد. 3) اعتبار بخشی آن بر اساس نظر 30 نفر از متخصصین این حوزه بر حسب شاخص های لینکولن و گوبا بررسی و مورد تائید قرار گرفت و حاکی از روا و اعتبار بخشی برنامه بود. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که برنامه مداخله راهبردهای روان شناختی خانواده – محور موجب افزایش نشاط معنوی دانش آموزان و والدین آنها گردید و این نتایج در پیگیری سه ماهه نیز پایدار بود و بیانگر آن است که برنامه مداخله روان شناختی از پایایی و اعتبار لازم برخوردار است.
تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجیگری حرمت خود وخودتنظیمی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی یکی از متغیرهای مهم در کسب موفقیت شغلی و مقبولیت اجتماعی در هر جامعه ای محسوب می شود، به نحوی که گاهی عملکرد تحصیلی را معادل موفقیت تحصیلی می دانند. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن اگاهی با میانجی گری حرمت خود و خودتنظیمی در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی 1398 -1399 بود که 517 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده مورد نیاز برای این پژوهش از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2001)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (2004)، پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر(1397) و پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی داراست (01/0P<) و اثر غیر مستقیم فراشناخت، مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود معنی داراست (20/0 P=) و نقش واسطه ای خود را به خوبی نشان داد، در حالی که اگرچه خ ودتنظیمی ب ر عملکرد تحصیلی ت اثیر مستقیم می گذارد، اما به عنوان متغیر میانجی به صورت غیر مستقیم نمی تواند بر عملکرد تحصیلی اثر بگذارد. نتیجه گیری: می توان گفت که مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود و خودتنظیمی نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند، که به نظر می رسد نقش حرمت خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو جهت افزایش عملکرد تحصیلی لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.