مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزش خودمراقبتی


۱.

تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی نارسایی قلبی آموزش خودمراقبتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۹
هدف: نارسایی‌قلبی یکی از شایع ترین اختلالات قلبی- عروقی بوده و به عنوان یک اختلال مزمن، پیشرونده و ناتوان کننده مطرح می‌باشد. کیفیت‌زندگی در بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی پائین است. یکی از روش‌های ارتقا‌دهنده کیفیت‌زندگی، آموزش خودمراقبتی می‌باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 126 بیمار مبتلا به نارسایی‌قلبی از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب و با روش بلوک‌های تبدیل شده تصادفی به طور مساوی در دوگروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گرد آوری داده‌ها شامل فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلب و "پرسشنامه اروپایی رفتار مراقبت از خود بیماران نارسایی‌قلبی" بود. بیماران گروه مداخله در شش گروه ده نفری جهت آموزش قرار گرفته و در 4 تا ۶ جلسه آموزش دیدند و در نهایت بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت. طول مدت جلسات 30 تا ۴۵ دقیقه بود. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تی‌زوجی و مستقل، کای اسکوئر ،کلموگروف- اسمیرنوف، لیون و آنالیز کوواریانس استفاده شد. یافته‌ها: میانگین کیفیت‌زندگی، (۰٫۲۱۴=p) و خودمراقبتی (۰٫۷۹۵=p) بین گروه مداخله و کنترل قبل از انجام مداخله تفاوت معنادار نداشت، ولی بعد از مداخله تفاوت دو گروه در این ۲ متغیر معنادار شد (۰٫۰۰۱>p). میانگین ابعاد اقتصادی-اجتماعی، روانی، جسمی- فعالیت و سلامت عمومی کیفیت‌زندگی بین دو گروه بعد از انجام مداخله تفاوت معنادار داشت (۰٫۰۰۱>p). کیفیت‌زندگی (۰٫۱۵۴=p) و رفتارهای مراقبت از خود (۰٫۴۳۱=p) در گروه کنترل قبل و بعد از مداخله تفاوت معنادار نداشته، ولی در گروه مداخله این متغیرها بعد از مداخله نسبت به قبل از آن تفاوت معناداری یافته بود (۰٫۰۰۱>p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که آموزش خودمراقبتی بر کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی مؤثر می‌باشد و توصیه می‌شود به عنوان یکی از روش‌های اثربخش و غیر دارویی، جهت ارتقاء کیفیت‌زندگی این بیماران به‌کار برده شود.
۲.

تأثیر آموزش خودمراقبتی بر نگرش های ناکارآمد زنان داوطلب مربیگری تربیت جنسی کودکان

کلیدواژه‌ها: آموزش خودمراقبتی نگرش های ناکارآمد تربیت جنسی زنان داوطلب مربیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۶۰
آشنایی با فرایند آموزش خودمراقبتی و تربیت جنسی به کودکان، می تواند به داوطلبان مربیگری تربیت جنسی استرس وارد کرده و برای آن ها نگرش های نادرستی را ایجاد نماید. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودمراقبتی بر نگرش های ناکارآمد زنان داوطلب مربیگری تربیت جنسی کودکان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان داوطلب شرکت در دوره تربیت مربی مهارت های خودمراقبتی جنسی و تربیت جنسی انجمن حمایت از حقوق کودکان در سال 1397 بود که با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از این افراد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه نگرش های ناکارآمد (ویسمن و همکاران ، 1987) استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش خودمراقبتی بر نگرش های ناکارآمد زنان داوطلب مربیگری تربیت جنسی کودکان تأثیر دارد ( f=97/81 ، 05/0 p ≤ ). با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که آموزش خودمراقبتی می تواند به بهره گیری از مفاهیمی همچون آموزش تکنیک توقف نگرانی ها و اصول تفکر مثبت و خوش بینانه و پرورش شخصیت سالم و افزایش خودآگاهی ، نگرش های ناکارآمد زنان داوطلب را کاهش داده و درنتیجه آن ها می توانند کارآیی بالاتری را در جهت آموزش تربیت جنسی کودکان نشان دهند.
۳.

مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی آموزش خودمراقبتی نظم جویی فرایندی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۰
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 4 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین مراجعه کننده به مرکز درمانی دمانس شهر کرمان بود که در منزل یا مؤسسات از بیماران دمانس در سال 1400 مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 45 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 30 نفر در دو گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه آزمایش آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان مداخلات را طی 8 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF، سازمان بهداشت جهانی، 1996) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت میانگین های هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه معنی دار گزارش شد (05/0>P). در مقایسه اثربخشی دو گروه آزمایشی نسبت به یکدیگر نیز تفاوت میانگین ها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار گزارش شد و نشان داده شد آموزش خودمراقبتی نسبت به نظم جویی فرایندی هیجان در بهبود کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس موثرتر بود (05/0P<). نتیجه گیری می شود آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان در افزایش کیفیت زندگی مراقبان موثر است.
۴.

اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر وضعیت سلامتی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وضعیت سلامتی آموزش خودمراقبتی مدیریت استرس دیابت نوع 2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۸
استرس و عدم تبعیت درمانی و خودمراقبتی ضعیف در دیابت می تواند وضعیت سلامتی افراد مبتلا را بدتر کند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر وضعیت سلامتی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گرفته است. این پژوهش، یک ک ارآزم ایی ب الینی تص ادفی چهار گروه ی دو س ر کور است. نمونه پژوهش، شامل 60 فرد مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به صورت هدفمند از انجمن دیابت و مطب های خصوصی پزشکان متخصص داخلی در کرمان انتخاب شدند. این افراد، پس از همتاسازی به لحاظ سن و جنسیت، به روش تصادفی در 4 گروه 15 نفره (گروه 1: مدیریت استرس مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری، گروه 2: آموزش خودمراقبتی، گروه 3: مدیریت استرس مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری + آموزش خودمراقبتی، و گروه کنترل: بدون هیچ مداخله ای) جایگزین شدند و گروه های آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه از اعضای هر 4 گروه، با پرسشنامه وضعیت سلامت سازمان بهداشت جهانی، انجام یافت. یافته ها: طبق نتایج تحلیل SPANOVA، میانگین نمرات وضعیت سلامتی در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با مرحله پیش آزمون، افزایش یافته بود و افزایش رخ داده تا مرحله پیگیری پایدار مانده بود. از یافته های این پژوهش چنین نتیجه گیری شد که برای ارتقا وضعیت سلامتی، و پایداری نتایج به دست آمده، همراهی و ترکیب مداخلات پزشکی و روان شناختی، ضرورت دارد.