فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۷۲۱ تا ۲۴٬۷۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه رابطه نمرات افسردگی مادران و هوش هیجانی دختران نوجوان شنوا و ناشنوای شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی انجام شد. 30 دانش آموز دختر و مادرانشان از مدرسه شنوایان و 30 دانش آموز دختر و مادرانشان از مدرسه ناشنوایان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای از مقطع سوم راهنمایی ناحیه 3 آموزش و پرورش با رعایت سطح تحصیلات دیپلم و وضعیت اقتصادی در حد متوسط برای والدین انتخاب شدند. اطلاعات به کمک پرسش نامه افسردگی Beck برای مادران و پرسش نامه هوش هیجانی برای دانش آموزان جمع آوری گردید و آن گاه داده ها با آزمون های t و ضریب همبستگی Pearson مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آزمون میانگین دو گروه مستقل نشان داد که جز عامل خوش بینی، بین بقیه عوامل هوش هیجانی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین میانگین نمرات افسردگی مادران تفاوت معنی داری وجود دارد. در آخر نیز نتایج همبستگی Pearson نشان داد که میانگین نمرات افسردگی مادران دو گروه با میانگین نمرات هوش هیجانی فرزندانشان رابطه معکوس دارد.
نتیجه گیری: نتایج میتواند حاکی از آن باشد که ناشنوایی فرزند با میانگین نمرات افسردگی مادر مرتبط بوده، از طرف دیگر میانگین نمرات افسردگی مادر با هوش هیجانی فرزند رابطه دارد. میانگین نمرات افسردگی بیشتر مادر به دلیل برقراری رابطه عاطفی منفی با هوش هیجانی پایین و میانگین نمرات افسردگی پایین به دلیل برقراری رابطه عاطفی مناسب با هوش هیجانی بالای نوجوان شنوا رابطه دارد.
شبیه سازی در آموزش پرستاری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شبیه سازی، نسخهای از بعضی وسایل حقیقی یا موقعیتهای کاری است که تلاش دارد، بعضی جنبههای رفتاری سیستمی فیزیکی یا انتزاعی را به وسیله رفتار سیستم دیگری نمایش دهد . هدف اصلی از کاربرد شبیهسازی در مراقبتهای بهداشتی، آمادهسازی دانشجویان برای مواجهه با موقعیت های بالینی است که امنیت بیمار را افزایش، خطاها را کاهش و قضاوتهای بالینی پرستاران را بهبود میدهد. این روش از پیچیدگی زیاد یادگیری که در دنیای واقعی وجود دارد میکاهد. در این روش دانشجویان فرصت تسلط بر مهارتهایی را بهدست میآورند که در دنیای واقعی امکان کسب آن کمتر است. شبیهسازها به گونهای برنامهریزی میشوند که بتوانند در مقابل اقدامات ناصحیح دانشجویان واکنش نشان داده و با بازخورد مناسب، نسبت به تصحیح اقدامات کمک نمایند.
نتیجهگیری: شبیهسازی منجر به تغییر نگرش در یادگیرنده، آمادگی یادگیرنده برای یادگیری نقشهای جدید، کمک به یادگیرندگان برای درک نقش حرفهای، نمایش نقشهای تاثیرگذار بر یادگیرندگان، افزایش انگیزه و علاقه در یادگیرنده و ایجاد فرآیندهای تفکر انتقادی در یادگیرندگان می شود .
رابطه بین سلامت روان و هوش هیجانی کارکنان بانک مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی سلامت روان و هوش هیجانی کارکنان بانک مسکن شهر تهران و همچنین بررسی رابطه سلامت روان کارکنان با جنسیت و وضعیت تأهل و سنوات خدمت و میزان تحصیلات و نوع شغل افراد میباشد. بدین منظور 384 نفر از کارکنان بانک مسکن شهر تهران که در بخش های مختلف بانک مشغول خدمت بودند، براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و بوسیله ابزارهای پرسشنامه که شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه هوش هیجانی بار- اون (EQI) بود، مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از جمع آوری نتایج و نمره گذاری این پرسشنامه ها به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند فراوانی و درصد جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش و یافتن نتایج استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن بود که میزان شیوع مشکلات روانشناختی در میان کارکنان بانک مسکن 9/10 درصد است که این میزان در کارمندان زن بیشتر از کارمندان مرد بود. بیشترین میزان شیوع مربوط به کارمندان تحویلدار و کمترین آن مربوط به کارمندان با سمت های مدیریتی بود. همچنین مشخص شد که در کارمندان دارای تحصیلات پایین، میزان شیوع مشکلات روانشناختی بالاتر است. میزان شیوع در کارمندان متأهل و دارای سنوات خدمت بیشتر، بیش از کارمندان مجرد و دارای سنوات خدمت کمتر، بود. همچنین مشخص شد که 8/12 درصد کارکنان دارای هوش هیجانی خیلی پایین، 8/21 درصد دارای هوش هیجانی پایین، 5/38 درصد دارای هوش هیجانی متوسط، 6/17 درصد دارای هوش هیجانی بالا و 2/9 درصد دارای هوش هیجانی خیلی بالا میباشند. بطور کلی می توان نتایج این پژوهش را بصورت زیر خلاصه کرد: جنسیت و میزان تحصیلات و وضعیت تأهل و نوع کار و سنوات خدمات در کارکنان بانک مسکن متغیرهای مهم و اثرگذار بر سلامت روان آنان میباشد. همچنین تعداد کارکنان بانک مسکن که دارای هوش هیجانی متوسط میباشند بیش از سایرین میباشد؛ به عبارت دیگر اکثر کارکنان دارای هوش هیجانی متوسط می باشند.
نقش الگوهای ارتباطی خانواده در همدلی و خویشتنداری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی ابعاد گفت وشنود و همنوایی الگوهای ارتباطی خانواده بر همدلی و خویشتنداری فرزندان به عنوان شاخص های هوش هیجانی می باشد.
گروه نمونه پژوهش را 348 دانش آموز دختر و پسر پایه های سوم تا پنجم ابتدایی تشکیل می دهند. مقیاس همدلی (ایزنبرگ و همکاران، 1991)، نسخه ب ابزار الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994) و مقیاس خویشتنداری (کندال و ویلکاکس، 1979) مورد استفاده قرار گرفتند.
این مقیاس ها به ترتیب توسط کودک، مادر و آموزگار تکمیل شدند. نتایج تحلیل عاملی، همبستگی گویه با نمره کل و آلفای کرونباخ، روایی و پایایی مطلوبی برای مقیاس های مذکور گزارش کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که گفت وشنود خانواده پیش بینی کننده مثبت و همنوایی، پیش بینی کننده منفی هر دو بعد همدلی و خویشتنداری می باشند. در مقیاس همدلی، دختران نسبت به پسران و پایه های چهارم و پنجم نسبت به پایه سوم نمرات بالاتری داشتند. در حالی که در مقیاس خویشتنداری جنسیت و پایه کلاسی نقش معناداری نداشتند.
پروتکل مشاوره ی گروهی آدلری
حوزههای تخصصی:
مروری بر مقالات: آموزش هوش هیجانی....
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر بر رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای مخاطره آمیز را بهعنوان رفتار هایی که با بعضی از نتایج نامطلوب همبسته هستند تعریف می کنند و نوجوانی دوره مهمی برای شروع رفتارهای مخاطره آمیز است. نوجوانان به موقعیتهای مخاطرهای تمایل دارند و در ایران آسیب های اجتماعی عمده و درحال گسترشی وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی تر ت یب اولویت عوامل موثر بر رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان وکمکبه دقت تصمیم گیریهای مربوط به کاهش رفتارهای مخاطره آمیز و همچن ی ن بررسی نقش جنس ی ت در تاثیر عوامل مذکور انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع همبستگی با استفاده از روشهای نمونهگیری خوشهای و هدفمند روی 316 دانش آموز شهر زاهدان در سال 84-1383 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای پژوهشگرساخته رفتارهای مخاطره آمیز، عملکرد خانواده، ساخت خانواده، خویشتنداری و سبکدلبستگی بود. دادهها پس از جمعآوری با نرمافزار SPSS 15.5 و با آزمون های همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شد.
یافتهها: ترتیب ورود متغیرها به الگوی پیشبینی رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان «کنترل در مقابل آزادی»، «خویشتنداری»، «کنترل به شیوه متقاعدسازی» و «حل اختلاف اعضای خانواده به شیوه متقاعدسازی» بود. ترتیب ورود متغیرها به الگوی پیشبینی رفتارهای مخاطره آمیز در دختران و پسران متفاوت بود.
نتیجهگیری: کنترل بهشیوه متقاعدسازی توسط والدین و تقویت خویشتنداری از مهمترین اقداماتی است که برای کاهش رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان پیشنهاد میشود.
اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع، پیامدهای جسمانی و روانی- اجتماعی بسیاری برای بیماران دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری با تاکید بر نگرش های ناکارآمد ویژه صرع بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو صورت گرفت.
روش: بیست نفر بیمار مبتلا به تشنج مزمن و پاسخ ضعیف به دارو، به تصادف در دو گروه آزمایش (ده نفر) و گواه (ده نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی- رفتاری طی هشت جلسه هفتگی با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش تکنیکهای رفتاری برای گروه آزمایش به کار گرفته شد. مقیاس کیفیت زندگی در صرع به عنوانِ پیش آزمون، پس آزمون و در مرحله پیگیری برای هر دو گروه به کار برده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل ها نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است.
نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری با تمرکز بر نگرش های ناکارآمد ویژه بیماری صرع، به عنوان یکدرمان مکمل در زمینه بهبود کیفیت زندگی این بیماران، دارای کارایی قابل ملاحظه ای می باشد.
علایم و ویژگی های افکار مزاحم ناخواسته در جمعیت بالینی و غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً بسیاری از روان شناسان بالینی و اجتماعی، با مطالعه های تجربی و عینی، به اثبات نقش «محتوا و مضمون» انواع افکار در تجارب ذهنی خودآگاه و ارتباط این دو و نیز نقش شیوه تفکر و تجزیه وتحلیل و برداشت فرد از محیط پیرامون در رفتار و هیجان پرداخته اند. در فرآیند خودآگاه ذهن افراد سالم، افکار منفی و ناخواسته گاهی با شدت معینی به وقوع می پیوندند و باعث ایجاد خلق منفی می شوند، ولی این افکار مزاحم که گاهی ناخوشایند هم هستند، معمولاً به ندرت اتفاق می افتند، قابل کنترل اند و می توانند به عنوان یک فکر جانشین مثبت در ذهن افراد سالم ظاهر شوند. وقوع این افکار در جامعه عادی متداول است. شباهت محتوا و مضمون افکار خودآگاه در جامعه بالینی و غیربالینی یکی از موضوع های مطرح در ادبیات اختلال های روان پزشکی (نقش افکار مزاحم و ناخواسته در افسردگی، بی خوابی، اضطراب فراگیر، وسواس، اختلال خورد و خوراک، روان پریشی ها و اختلالات جنسی) است. با توجه به موضوع های مطرح شده در ارتباط با نقش شناخت به عنوان یک عامل ویروسی و بیماری زا در اختلال های روان پزشکی، هدف مقاله تحلیلی حاضر، مرور مطالعه های اخیر درباره نقش افکار و فرآیند خودآگاه ذهن در جمعیت بالینی و غیربالینی است. بررسی روند مذکور ما را به شناسایی محتوا و مضمون افکار مزاحم و ناخواسته و ساز وکار شکل گیری آنها در جامعه بالینی رهنمون می سازد.
بررسی میزان بی انضباطی های دانش آموزان در شرایط اعمال منابع مختلف اقتدار معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
خواب طبیعی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطة تسلط ربع های مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکردآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة تسلط سبک تفکر ربع های مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکرد آنها می باشد. نمونة مورد مطالعه شامل 103 نفر از مدیران و 412 نفر از دبیران مقطع متوسطة شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 می باشندکه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. در این پژوهش، از پرسشنامة 60 سؤالی سنجش تسلط مغزی هرمن (حوریزاد، 1385: 264) جهت سنجش تسلط سبک تفکر ربع های مغزی مدیران و از پرسشنامة 35 سؤالی سنجش اثربخشی مدل پارسونز (فرخ نژاد، 1376) جهت سنجش اثربخشی عملکرد مدیران استفاده شد. بر اساس یافته های به دست آمده متغیرهای پیش بین تسلط ربع مغزی A ، C و D )01/0 P< ( قادر به پیش بینی متغیر ملاک (اثربخشی عملکرد مدیران) بودند. همچنین، نتایج نشان دادند تسلط ربع مغزی B قادر به پیش بینی اثربخشی عملکرد مدیران نمی باشد.
مقایسه گرایش به اعتیاد و سازگاری در دانش آموزان دختر و پسر
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه گرایش به اعتیاد با سازگاری دانش آموزان دختر و پسر 17-12 ساله شهرستان رباط کریم انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای بود. آزمودنی های این پژوهش را 21 پسر و 29 دختر دانش آموز تشکیل می دادند که تحت پوشش موسسه خیریه ی حضرت فاطمه الزهرا در واحد رباط کریم مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. گروه نمونه پرسشنامه افراد در معرض اعتیاد دهکردیان و سنجش سازگاری بل را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه دختران و پسران از نظر متغیرهای ناسازگاری و خطر ابتلا به اعتیاد تفاوت معناداری به دست آمد. به طوری که میانگین ناسازگاری در پسران بالاتر از دختران و خطر ابتلا به اعتیاد در گروه پسران بیشتر از دختران بود. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق دارای تلویحات کاربردی در سیاست گذاری های پیشگیری از اعتیاد است.
تأثیر واسطه ای نشخوار خشم بر رابطه بین ابعاد خشم و مهار خشم با سلامت و بیماری جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه تأثیر واسطه ای نشخوار خشم بر رابطه بین ابعاد خشم و مهار خشم شامل خشم صفت، خشم حالت، خشم درونی، خشم بیرونی، مهار خشم درونی و مهار خشم بیرونی با سلامت جسمی در نمونه ای از جمعیت عمومی بود. ششصد و هشتاد و هفت زن و مرد ایرانی (332 مرد، 355 زن) با اجرای مقیاس خشم چند بعدی تهران (TMAS)، مقیاس نشخوار خشم (ARS) و مقیاس سلامت جسمی (PHI) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که سطوح بالاتر خشم با سطوح پایین تر سلامت جسمی و سطوح بالاتر بیماری جسمی مرتبط بود؛ و سطوح بالاتر مهار خشم با سطوح بالاتر سلامت جسمی و سطوح پایین تر بیماری جسمی رابطه دارد. تحلیل نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد خشم و مهار خشم به واسطه نشخوار خشم در دو جهت متضاد بر شاخص های سلامت جسمی تأثیر می گذارند. افزایش خشم از طریق نشخوار خشم با کاهش سلامت جسمی و افزایش بیماری جسمی رابطه داشت و افزایش مهار خشم از طریق نشخوار خشم با افزایش سلامت جسمی و کاهش بیماری جسمی مرتبط بود. بر اساس یافته های این پژوهش، تأثیر واسطه ای نشخوار خشم در رابطه بین ابعاد خشم صفت، خشم حالت و مهار خشم درونی و بیرونی با سلامت جسمی کامل و برای ابعاد خشم درونی و خشم بیرونی با سلامت جسمی جزیی بود.
بررسی وضعیت مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه علوم پزشکی تبریز و ارائه راهکارهای مناسب بهبود
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت مدیریت کیفیت فراگیر و ارائه راه کارهای مناسب بهبود در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام یافته است. روش تحقیق حاضر توصیفی(پیمایشی) و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران گروه های آموزشی در معاونت آموزشی-پژوهشی، معاونت درمان، دانشکده ها و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی به تعداد 300 نفر می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 169 نفر به دست آمد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق بهره گیری از نظرات استاد راهنما و استاد مشاور و پایایی آن از طریق اجرای مقدماتی آن در بین 30 نفر و با استفاده از فرمول آلفای کرانباخ محاسبه گردید که مقدار آن 96/0 به دست آمد. هم چنین از تکنیک تحلیل عاملی جهت دسته بندی سؤالات استفاده گردید و ملاحظه شد که مقدار 91/0=KMO بدست آمده بزرگتراز 5/0 است پس تعداد نمونه ها برای اجرای تحلیل عاملی بسیار مناسب بوده است از آمار توصیفی برای پاسخگویی به سؤالات و از آزمون تی تست، تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA)و ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد وضعیت مؤلفه های مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه علوم پزشکی درحد متوسط قرار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون ها نشان داد بین مدیران آموزشی به لحاظ جنسیت، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مرتبه علمی و سمت آنها رابطه معنی دار وجود ندارد، ولی نسبت به محل اشتغال مدیران آنان معنی دار می باشد بطوریکه TQM[1] در EDC[2] بیشترین مقدار را کسب کرده است.