نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۸۸۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۹۸-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجاء با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. پژوهش از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی بود که با استفاده روش های تحقیق کیفی به انجام رسید. در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات 20 نفر از متخصصان حوزه رفتار سازمانی در شرکت رجاء در سال 1399 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. در پژوهش حاضر برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAX QDA به روش گرند تئوری (داده بنیاد) با کدگذاری مقوله ها و تکنیک دلفی استفاده شد. تحلیل محتوایی مصاحبه های تخصصی انجام گردید و 19 شاخص شناسایی شد برای فازی سازی دیدگاه متخصصان از اعداد فازی مثلثی استفاده گردید. در غربالگری تکنیک دلفی فازی امتیازی کمتر از 7/0 کسب نگردید و در نتیجه هیچ کد محوری حذف نشد. در این پژوهش مقوله "نگرش شغلی" به عنوان مقوله محوری انتخاب شده است. به بیان بهتر سایر مقوله ها حول نگرش شغلی جمع شده اند. مصاحبه شوندگان در نقل قول های مختلف به مفاهیمی همچون «رفتار شهروندی»، «تعهد شغلی»، «رضایت شغلی»، «تعهد سازمانی»، «درگیری شغلی»، «توانمندی روان شناختی» و «حمایت مدیریتی» اشاره داشتند. براساس نتایج این مطالعه مقوله های شناسایی شده به عنوان متغیرهای مرتبط با شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجاء مورد توجه قرار گیرند.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر بی حسی هیجانی (کرختی) و ساده انگاری هیجانی در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مادران کودکان کم توان ذهنی دارای مشکلات هیجانی بسیاری هستند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر بی حسی هیجانی و ساده انگاری هیجانی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران دارای کودک کم توان ذهنی کمتر از پانزده سال، شهرستان اردبیل در بهار سال 1399 بود. با مراجعه به اداره بهزیستی شهر اردبیل از بین مراکز توانبخشی و مدارس استثنایی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله، 4 مرکز و مدرسه انتخاب شد و تعداد 40 نفر از خانواده های کودکان مبتلا به اختلال کم توان ذهنی را به روش نمونه گیری تصادفی ساده و همخوان با ملاک های ورودی پژوهش و متمایل به شرکت در درمان از مرکز بهزیستی شهرستان اردبیل انتخاب کرده و مادران خانواده به صورت گمارش تصادفی در دو گروه، آزمایش (20= n ) و کنترل (20= n ) قرار گرفتند. گروه آزمایش، 10 جلسه، طرحواره درمانی هیجانی گروهی را دریافت کرده اما گروه کنترل دریافتی نداشتند. اعضای دو گروه به مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (2002) قبل و پس از درمان پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر بی حسی هیجانی (01/0> P ) و ساده انگاری هیجانی (01/0> P ) معنی دار است. به عبارت دیگر این درمان باعث کاهش معنادار در نمرات متغیر های بی حسی هیجانی و ساده انگاری هیجانی در مادران کودکان کم توان ذهنی مورد مطالعه در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی می تواند به عنوان یک درمان موثر در اصلاح بسیاری از طرحواره های هیجانی مادران کودکان کم توان ذهنی مورد توجه قرار گیرد.
تبیین خوش بینی در دانشجویان بر اساس تجارب معنوی روزانه و عواطف مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تجارب معنوی روزانه، عواطف مثبت و منفی و جهت گیری زندگی دانشجویان به شیوه تحلیل مسیر بود. جامعه آماری را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تشکیل می دادند. تعداد 205 نفر (94 دختر و 111 پسر) از این دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های تجارب معنوی روزانه (DSES، آندروود و ترسی، 2002)، عواطف مثبت و منفی (PANAS، واتسون و همکاران، 1988) و جهت گیری زندگی(LOT، شی یر و همکاران، 1994) را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که احساس حضور خداوند به واسطه عواطف مثبت و منفی با جهت گیری زندگی رابطه غیرمستقیم و معناداری دارد(01/0>p). رابطه غیر مستقیم میان ارتباط با خداوند و احساس مسئولیت در قبال دیگران با جهت گیری زندگی به واسطه عواطف منفی نیز معنادار بود (01/0>p). مدل تحلیل مسیر از برازش مطلوبی برخوردار بود. به نظر می رسد تجارب معنوی روزانه به واسطه عواطف مثبت و منفی با جهت گیری زندگی دانشجویان رابطه دارند.
پریشانی رابطه زناشویی : نقش پیش بین فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی در پیش بینی پریشانی رابطه زناشویی در افراد متأهل شهر رشت انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه متأهلین شهر رشت در تابستان 1398 تشکیل دادند که تعداد 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از سنجه خودگزارش دهی وضعیت زناشویی تاکسون ویزمن و همکاران (MTSRM) (2009)، مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (MES) (2009) و فرم کوتاه مقیاس سه صفت تاریک شخصیت جانسون و وبستر (SDTPM) (2010) استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار23spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فراهیجان مثبت با پریشانی رابطه زناشویی، رابطه منفی و ماکیاول گرایی با پریشانی رابطه زناشویی رابطه مثبت و معنی دار دارد (01/0>P). همچنین مجموع فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی 8/60 درصد واریانس پریشانی رابطه زناشویی را تبیین می کنند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم آگاهی زوجین نسبت به ویژگی های شخصیتی و هیجانی خود می توانند عامل خطری برای پریشانی زناشویی باشد، بنابراین با برگزاری کارگاه های آموزشی برای زوجین می توان از شدت پریشانی زناشویی کاست.
اثربخشی زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر بر خودکارآمدی جنسی و خودپنداره جنسی در افراد مبتلابه زودانزالی اکتسابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر بر خودکارآمدی جنسی و خودپنداره جنسی در افراد مبتلابه زودانزالی اکتسابی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد متأهل 25 تا 45 ساله که برای درمان زودانزالی به کلینیک های روان شناسی و مشاوره شهر کرمانشاه در سال 99 مراجعه کرده بودند را تشکیل می داد. نمونه پژوهش شامل 30 مرد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و در انتظار درمان (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. داده ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی جنسی (SSES) (وزیری و لطفی کاشانی، 1392)، خودپنداره جنسی (MSSCQ) (اسنل، فیشر و والترز، 1995)، ابزار تشخیصی زودانزالی (PEDT) (سیموندز و همکاران، 2007) و زمان سنج جمع آوری شدند. زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر برای گروه آزمایش در 9 جلسه اجرا شد، اما برای گروه درانتظار درمان هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد زوج درمانگری رفتاری یکپارچه نگر بر خودکارآمدی جنسی، خودپنداره جنسی، زودانزالی و زمان نهفتگی انزال درون واژنی (IELT) مؤثر بود (001/0>P)؛ و نمرات متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه درانتظار درمان افزایش و نمره زودانزالی کاهش یافته بود (001/0>P)، همچنین اثر درمانی تا زمان پیگیری حفظ شد. از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی برای ارتقای خودکارآمدی جنسی و خودپنداره جنسی و در نتیجه، بهبود زمان نهفتگی انزال درون واژنی (IELT) و زودانزالی مردان استفاده کرد.
رابطه ی آمادگی بی حوصلگی با میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهرستان سمنان: نقش واسطه ای درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه با آمادگی بی حوصلگی و میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر سمنان بود. مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 3952 دانش آموز متوسطه در سال تحصیلی 98-97 در شهرستان سمنان و نمونه پژهش شامل400 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های درگیری تحصیلی فردریکز؛ بلومنفلد و پریس (2004) (SES)، عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) (EPT) و آمادگی بی حوصلگی فارمر و ساندبرگ (1986) (BSBS) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های هم بستگی پیرسون و مدل یابی روابط ساختاری استفاده گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که درگیری تحصیلی به طور معناداری ارتباط بین آمادگی بی حوصلگی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه را میانجی گری می کند. بر این اساس، می توان بیان کرد که عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهرستان سمنان به میزان (597/0) (01/0p<) توسط درگیری تحصیلی و (118/0- به طور مستقیم (05/0p<) و 102/0- به طور غیر مستقیم (05/0p<)) به وسیله ی آمادگی بی حوصلگی قابل پیش بینی خواهد بود. از این رو، لازم است روان شناسان و متخصصان فعال در حوزه ی آموزش و پرورش تدابیری را جهت افزایش درگیری تحصیلی و کاهش آمادگی بی حوصلگی در دانش آموزان اتخاذ نمایند.
رشد پس از سانحه در زنان بهبودیافته از کوید19:یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۰۸-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی پدیده رشد پس از سانحه در زنان بهبودیافته از بیماری کووید-19 بود. روش تحقیق در این مطالعه روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود بدین منظور 14 زن بهبودیافته از بیماری کووید-19 بالای 18 سال از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های به دست آمده، داده های ثبت شده با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از کدگذاری اولیه با شکل گیری واحدهای معنایی همراه بود که با توجه به اشتراکات و سیر منطقی موجود در 18 زیرمضمون دسته بندی شدند و در نهایت تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شکل گیری 7 مضمون اصلی شامل: 1- مغتنم شماری زندگی، 2- تغییر در فلسفه ی زندگی، 3- افزایش توانمندی فردی، 4- بهبود روابط بین فردی، 5- رشد معنوی، 6- اهداف و اولویت های جدید و 7- راهبردهای مقابله ای سازگارانه شد. نتایج به دست آمده تأکید بر لزوم بررسی و پرداختن به پدیده ی رشد پس از سانحه توسط مشاوران و روانشناسان، جهت ارتقا و تسهیل این پدیده در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 و همچنین تدوین جلسات مشاوره ای، مراقبتی و روان شناختی برای بهبود سلامت روان و تسهیل پدیده ی رشد پس از سانحه در این افراد دارد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۹۶-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی منطقه 1 شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از میان آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود که در سه مرحله قبل، بعد و 2 ماه پس از جلسات اجرا شد. مداخلات درمانی برای گرو ه های آزمایش به مدت 8 جلسه برگزار شد، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو روش مداخله بر بهبود تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آن مؤثر بوده و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون t نشان داد بین میزان اثربخشی دو روش بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دارای رفتارهای خودآسیب رسان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما اثربخشی ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی بیشتر است (0001/0=P).
اثربخشی یادگیری مشارکتی بر انگیزه تحصیلی، اهمال کاری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان دوره اول متوسطه شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۹۷-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی یادگیری مشارکتی بر انگیزه تحصیلی، اهمال کاری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان دوره اول متوسطه شهر بابل بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بوده و جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر اول متوسطه مدرسه پوراصغر شهر بابل در سال تحصیلی 00-1399 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 60 نفر (30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر درگروه گواه) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش به منظور جمع آوری داده ها مربوط به هر یک از متغیرها، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (A.T.M) (1970)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی (A.P.Q) (سواری، 2011)، مقیاس سرزندگی تحصیلی (A.V.Q) (دهقانی زاده و چاری، 1391) و در جهت برگزاری جلسات یادگیری مشارکتی از روش جیگساو استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد مداخله برنامه ی «یادگیری مشارکتی» در افزایش انگیزه تحصیلی (001/0=p ، 05/54= (58 / 1)F)، کاهش اهمال کاری تحصیلی (001/0=p ، 41/35= (38 / 1)F) و افزایش سرزندگی تحصیلی (001/0=p ، 88/41= (38 / 1)F) تأثیرگذار بوده است. براساس نتایج حاصل می توان بیان نمود که مدارس با به کارگیری فرایند یادگیری مشارکتی می توانند زمینه لازم جهت افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را فراهم نموده و همچنین اهمال کاری تحصیلی آنان را کاهش دهند.
مقایسه باورهای غیرمنطقی و اختلال اضطراب بیماری در زنان مبتلا و غیر مبتلابه بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای غیرمنطقی و اختلال اضطراب بیماری (خود بیمارانگاری) در زنان مبتلا و غیر مبتلابه بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمیک انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران زن مبتلابه لوپوس اریتماتوز سیستمیک شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 50 زن مبتلابه بیمار لوپوس و 50 زن غیر مبتلا انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (IBT) و پرسشنامه خود بیمارانگاری ایوانز (EHQ) بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار 22SPSS_ استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین زنان مبتلا و غیر مبتلابه لوپوس اریتماتوز و در چگونگی باورهای غیرمنطقی و علائم اختلال اضطراب بیماری و برخورداری از تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P). بنابراین می توان گفت که اختلال اضطراب بیماری و برخورداری از باورهای غیرمنطقی، به عنوان یک ریسک فاکتور در تشدید بیماری لوپوس اریتماتوز سیستمیک در زنان مبتلا است.
بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روانسنجی مقیاس فرم کوتاه صفت آمیختگی فکر–شکل در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۲۴-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس آمیختگی فکر–شکل در دانشجویان بود. در این مطالعه همبستگی 204 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و فرم کوتاه مقیاس آمیختگی فکر- شکل (TSF) (کوئیلو و همکاران، ۲۰۱۳)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI) (لیتلتون و همکاران، 2005) و پرسشنامه شکل بدن C8 (BSQ-8C) (ولش و همکاران، 2012) را تکمیل نمودند. برای تعیین روایی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. برای تعیین پایایی از سه روش آلفای کرونباخ، ضریب گاتمن و تنصیف اسپیرمن- بروان استفاده شد. نتایج نشان داد که مقیاس از ساختاری چهار عاملی برخوردار است که 77/62 درصد واریانس را تبیین میکند. تحلیل عاملی تأییدی نیز این ساختار را تأیید کرد (07/0=RMSEA). روایی همگرا با پرسشنامه شکل بدن C8 0.68 و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی 40/0 و همچنین پایایی به روش آلفای کرونباخ، ضریب گاتمن و تنصیف اسپیرمن- بروان برای این مقیاس به ترتیب برابر با 91/0، 94/0 و 94/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که نسخه فارسی فرم کوتاه مقیاس آمیختگی فکر-شکل برای مطالعه در جامعه دانشجویان از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر پژوهش های روانشناختی و مطالعات بالینی استفاده کرد.
نقش سبک های دلبستگی، انسجام خانواده و تبعیض جنسیتی ادراک شده در پیش بینی سخت-رویی روان شناختی در زنان دارای ازدواج با فاصله سنی معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
133-144
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های دلبستگی، انسجام خانواده و تبعیض جنسیتی ادراک شده در پیش بینی سخت رویی روان شناختی در زنان دارای ازدواج با فاصله سنی معکوس بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان دارای ازدواج با فاصله سنی معکوس مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده وابسته به بهزیستی منطقه 10 شهر تهران بودند. از بین آن ها تعداد 60 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سخت رویی روان شناختی (کوباسا، 1979)، سبک های دلبستگی (کولینز رید، 1990)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی (کلونوف و لندرین، 1995) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد سخت رویی روان شناختی با سبک دلبستگی نزدیکی (ایمن) و انسجام خانواده رابطه مثبت و معنادار و با سبک های وابستگی (اجتنابی) و اضطرابی (دوسوگرا) و تبعیض جنسیتی ادراک شده رابطه منفی و معنادار دارد (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی نزدیکی (21/0)، وابستگی (26/0-)، اضطرابی (41/0-)، انسجام خانواده (44/0) و تبعیض جنسیتی ادراک شده (36/0-) سخت رویی روان شناختی را پیش بینی می کنند. با توجه به نقش سبک های دلبستگی، انسجام خانواده و تبعیض جنسیتی ادراک شده در پیش بینی سخت رویی روان شناختی در زنان دارای ازدواج با فاصله سنی معکوس، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای این مفاهیم به زوجین در مشاوره های پیش از ازدواج ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی موقعیت انگیزشی فعال و غیرفعال ایجاد شده توسط همسال بر ریسک پذیری و حساسیت به پاداش نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیرپذیری تشویق آشکار و ناآشکار ایجاد شده توسط همسال مجازی بر حساسیت به پاداش و ریسک پذیری نوجوانان است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان دختر و پسر 13 تا 17ساله ا ی که در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستانی در شهر ساری مشغول به تحصیل بودند، بود . از جامعه مورد مطالعه 150 دختر و 150 پسر به شیوه هدفمند انتخاب و آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز و همکاران، 2002) را به تنهایی به اتمام رساندند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه ذیل قرار گرفتند و برای بار دوم این آزمون را به اتمام رساندند؛ ولی این بار با حضور مجازی یک همسال ناآشنا آزمون را انجام دادند. سه گروه مورد نظر شامل 1)موقعیت انگیزشی آشکار 2)موقعیت انگیزشی ناآشکار 3)گروه کنترل بودند. آزمودنی هایی که در دو گروه انگیزشی آشکار و تاآشکار بودند، همچنان که آزمون خطرپذیری بادکنکی را به انجام می رساندند در معرض موقعیت انگیزشی قرار گرفتند ولی گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت . تحلیل داده ها به روش کوواریانس نشان داد همسالانی که در گروه انگیزشی ناآشکار بودند نسبت به گروه انگیزشی آشکار و کنترل، ریسک پذیری و حساسیت به پاداش بیشتری نشان دادند (05/0 p < ) . همچنین یافته ها نشان دادند تفاوت جنسیتی بین دو گروه ناآشکار و آشکار که تحت تأثیر جنسیت مورد بررسی قرار گرفته بود مشاهده نشد (05/0 < p ) . بنابراین به مشاوران مدارس پیشنهاد می شود که ریسک پذیری در دختران را دست کم نگیرند و مداخلات آموزشی با تمرکز بر تأثیر تشویق ناآشکار در برنامه نوجوانان گنجانده شود.
پیش بینی اضطراب کرونا براساس آشفتگی هیجانی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) و سلامت معنوی در پرستاران و بهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
161-170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی اضطراب کرونا براساس آشفتگی هیجانی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) و سلامت معنوی در پرستاران و بهیاران انجام شد. روش پژوهش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران و بهیاران بیمارستان امام زمان (عج) اسلامشهر در فصل سه ماه آخر سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و براساس جدول نمونه گیری مورگان تعداد 118 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها مقیاس اضطراب بیماری کرونا ( CDAS ) (علیپور و همکاران، 1398)، پرسشنامه جامع سنجش سلامت معنوی( CSHQ ) (امیری و همکاران، 1393) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی ( DASS-21 ) (لاویبوند و لاویبوند، 1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه صورت گرفت. یافته ها نشان داد بین آشفتگی هیجانی با اضطراب کرونا در پرستاران و بهیاران همبستگی مثبت و بین سلامت معنوی و مولفه های آنها با اضطراب کرونا همبستگی منفی و معناداری وجود داشت (01/0 p< ). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 4/34 درصد از اضطراب کرونا در پرستاران و بهیاران توسط آشفتگی هیجانی و سلامت معنوی تبیین شد (01/0 p< ). این نتایج نشانگر اهمیت توجه به وضعیت روانشناختی و سلامت معنوی در پرستاران و بهیاران در این شرایط بحرانی است.
مروری نظام مند و تحلیلی بر نظریه ها، مولفه ها و مدل های کارکردهای اجرایی مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
211-226
حوزههای تخصصی:
امروز پرداختن به مطالعات در حوزه کارکردهای اجرایی که از اصلی ترین کنترل گرها و هماهنگ کننده های رفتار انسان است ، که مورد توجه گسترده ای قرار گرفته شده است. در این مطالعه تلاش شد تا با مرور نظام مند مطالعات انجام شده داخلی و خارجی، نظریه ها، مدل ها و مولفه های تشکیل دهنده کارکردهای اجرایی مغز، شناسایی شده و دسته بندی گردد. برای گردآوری داده ها و پس از جستجوی کلیدواژه های تخصصی پژوهش شامل؛ نظریه های کارکردهای اجرایی مغز ، مولفه های کارکردهای اجرایی مغز ، مدل های کارکردهای اجرایی مغز، در پایگاه های بین المللی؛ Science Direct ، Springer ، Wiley Online Library ، ERIC ، Sage Journals ، Emerald و پایگاه های ملی؛ Ensani SID ، Magiran ، Noormags در بازه زمانی (2000 - 2020) و (1379-1399)، 54 مقاله بازیابی گردید. یافته های پژوهش به شناسایی و دسته بندی پنجگانه ای از نظریات 15 مدل کارکردهای اجرایی مغز، و 30 مولفه تشکیل دهنده کارکردهای اجرایی مغز منجر گردید. نتایج بدست آمده بر اهمیت بی بدیل کارکردهای اجرایی به عنوان مهمترین مهارت های ضروری برای کسب و ارتقای سلامت روانی و جسمانی، موفقیت تحصیلی و شغلی، موفقیت در زندگی، رشد اجتماعی و شناختی افراد که نارسایی در آن می تواند زمینه ساز بروز طیف گسترده ای از مشکلات رفتاری و احساسی گردد، اذعان می نماید .
مقایسه اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی بر تحمل پریشانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس مازندران در بین سال های 98-1397 بود. 45 زن به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارش شدند. سپس آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی 8 جلسه به ترتیب درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تن آرامی را دریافت کردند. مقیاس تحمل پریشانی ( سیمونز و گاهر، 2005 ) به عنوان ابزار پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر سه گروه اجرا شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد هر دو رویکرد درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (09/6= F و 05/0> p ) و تن آرامی (03/16= F و 05/0> p ) موجب بهبود تحمل پریشانی در زنان مبتلا به ام اس شده است. نتایج آزمون LSD نشان داد اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به تن آرامی بر تحمل پریشانی بیشتر است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره بیماران مبتلا به ام اس، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کارآمد و نویدبخش به نظر می رسد.
اثربخشی برنامه آموزشی دلسوزی به خود بر کنترل خلق افسرده، خشم و اضگراب در دختران مبتلاء به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی دلسوزی به خود بر کنترل خلق افسرده، خشم و اضطراب در دختران مبتلاء به چاقی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش 40 نفر از دانش آموزان دختر چاق پایه دهم و یازدهم بودند که از بین دانش آموزان شهرستان اهر در سال 1397 به روش دردسترس انتخاب و در دو گروه (آموزش دلسوزی به خود 20 نفر و گروه کنترل 20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقه ای آموزش دلسوزی به خود دریافت کرد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران، 1997) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. یافته ها نشان داد برنامه آموزشی دلسوزی به خود تأثیر معناداری بر بهبود خلق افسرده (014/0 P< )، خشم (009/0 P< ) و اضطراب (001/0 P< ) در دختران مبتلاء به چاقی داشت. این نتایج بیان می کند که این آموزش از قابلیت عملی خوبی برای بهبود خلق افسرده، خشم و اضطراب برخوردار بوده و می تواند به عنوان یک گزینه آموزشی/ درمانی از سوی روانشناسان مورد استفاده قرار گیرد.
نقش بهره برداری از هیجان، ارزیابی هیجان و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان در علائم فزون کنشی/ نارسایی توجه بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات اخیر تکانش گری هیجانی و نارسایی در نظم جویی هیجان را به عنوان مؤلفه های اساسی در اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی مطرح می کنند. هدف مطالعه ی حاضر، مشخص کردن نقش بهره برداری از هیجان، ارزیابی هیجان و راهبردهای شناختی نظم جویی هیجان در پیش بینی علائم ADHD بزرگسالان بود. به این منظور، 293 نفر (141 پسر و 152 دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند و توسط پرسش نامه ی نظم جویی شناختی هیجان ( CERQ )، چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بزرگسالان بارکلی ( BAARS-IV ) و پرسش نامه ی هوش هیجانی ( FEIS-41 ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که پس از زدودن اثر متغیرهای بهره برداری از هیجان و ارزیابی هیجان، پنج راهبرد شناختی نظم جویی هیجان ملامت خود، فاجعه سازی، ملامت دیگری، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت به طور معناداری در پیش بینی علائم ADHD بزرگسال نقش داشتند. نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان می بایست در مفهوم سازی و تشخیص ADHD بزرگسال لحاظ شوند.
اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر علایم بالینی سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سندرم روده تحریک پذیر اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با درد شکمی، یبوست، اسهال یا ترکیبی از علایم همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش پژوهش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصصین گوارش شهر ارومیه، در بازه ی زمانی اردیبهشت تا خرداد ماه 1398 بود. از بین آن ها 30 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه شدت و فراوانی علایم روده ( صولتی دهکردی و همکاران، 1390) در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات علایم سندرم روده تحریک پذیر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون کاهش معناداری یافت ( 58/477 F = , 001/0 ≤ P ). بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری نمود که هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری می تواند در بهبود بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر باشد.
بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی با میانجی گری خصومت مرضی و عاطفه ی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
123-132
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی با میانجی گری خصومت مرضی و عاطفه ی منفی است. این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر است که نمونه آماری 359 نفر (230 نفر زن و 129 نفر مرد)، که به صورت در دسترس از بین افراد دامنه سنی 18 تا 50 سال شهرستان مشهد انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1990)، اختلالات شخصیت بگبی و فارولدن (2007) و پرسشنامه شخصیت براساس DSM-5 گروگر و همکاران (2012) بود. تایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که مدل مورد نظر برازش مناسبی دارد. ضرایب مسیر گاما ( g )شامل طرحواره های رهاشدگی، نگرانی، خودتنبیهی و بی اعتمادی به متغیر عاطفه منفی معنادار شدند (05/0 P < ). همچنین ضرایب مسیر گاما شامل طرحواره های نگرانی، نقص، ایثار، برتری و خویشتن داری به متغیر خصومت مرضی معنادار است. نهایتا ضرایب مسیر بتا ( β ) عاطفه منفی به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و خصومت به شخصیت ضد اجتماعی معنادار شدند. همچنین ضریب مسیر خصومت مرضی به شخصیت مرضی معنادار بودند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری عاطفه منفی و خصومت مرضی، قادر به پیش بینی اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی است.