نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۸۸۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۰۶-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رژیم درمانی همراه با ورزش و اثر تلفیقی آن با گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کنترل تکانه افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد چاق مبتلا به پرخوری مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینا شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 51 نفر (هر گروه 17 نفر) بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تکانشگری (BIQ) بارت (1995) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد اما هر دو گروه آزمایش پژوهش مداخله رژیم درمانی همراه با ورزش را در طول 12 جلسه دریافت کردند و یکی از گروه های آزمایش 10 جلسه تقریبا 2 ساعته درمان متمرکز بر هیجان را نیز دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در تلفیق با گروه درمانی متمرکز بر هیجان در کنترل تکانه (دو مولفه شناختی و عدم برنامه ریزی) معنادار است (05/0>P). ولی تفاوت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گروه رژیم درمانی همراه با ورزش در مولفه های کنترل تکانه معنادار نبود (05/0<P). نتایج نشان داد که گروه درمانی متمرکز بر هیجان، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با رژیم درمانی همراه با ورزش برای درمان کنترل تکانه در افراد مبتلا به چاقی با اختلال پرخوری است.
اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۲۲-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکرد هیجان مدار بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل که از نیمه اول خرداد تا پایان مرداد ماه سال 1401 به مراکز سلامت و بهداشت شهر کرج مراجعه کرده بودند؛ که 35 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه (60-70دقیقه ای) تحت آموزش رویکرد هیجان مدار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه آموزش و مداخله ای دریافت نکردند. از مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، 2006) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد رویکرد هیجان مدار در افزایش تحمل پریشانی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (001/0p<). همچنین رویکرد هیجان مدار در افزایش و بهبود تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (001/0p<). با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که اثربخشی رویکرد هیجان مدار در افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم شناختی هیجان (افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته) مؤثر بوده است.
مقایسه اثربخشی دارو درمانی و درمان ترکیبی رفتار درمانی شناختی با دارو درمانی بر زودانزالی (PE) و زمان نهفتگی انزال درون واژینال (IELT) در مبتلایانِ اختلال زودانزالی اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
137 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دارودرمانی و درمان ترکیبی cbt با دارودرمانی بر زودانزالی و زمان نهفتگی انزال درون واژینال در مبتلایانِ اختلال زودانزالی اولیه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیریِ شش و دوازده ماهه بود. جامعه آماری را تمامی افراد متأهل که برای درمان زودانزالی اولیه به کلینیک های روان شناسی و مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1400 مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 60 مرد بود که به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سِه گروه آزمایش و یک گروه در انتظار درمان (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ابزار تشخیصی زودانزالی (PEDT، سیموندز و همکاران، 2007) و زمان سنج جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد، به ترتیب، میانگین نمرات PE و IELT، در گروه دارودرمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری شش ماهه کاهش بیشتر و افزایش بیشتری نسبت به گروه CBT با دارودرمانی داشته است؛ اما در مرحله پیگیری دوازده ماهه، به ترتیب، کاهش نمرات میانگین PE و افزایش نمرات میانگین IELT، در گروه CBT با دارودرمانی نسبت به دارودرمانی بیشتر بود. هم چنین اثر درمانی در گروه دارودرمانی تا زمان پیگیری شش ماهه حفظ شد (01/0>P)، اما اثر درمانی در گروه CBT با دارودرمانی تا زمان پیگیری دوازده ماهه پایدار باقی ماند (01/0>P). از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی برای بهبود و درمان PE و IELT استفاده کرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه ی مبتلایان به دیابت بهبود یافته کرونای مرکز روشنگران شهر تهران در سال 1401 بود. تعداد 30 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی(DASS) (لاویباند و لاویباند، 1995) و آزمون حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (DCWMT، 1980) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چنر متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر عملکرد شناختی و روانشناختی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0> P). براساس یافته های این پژوهش، می توان از ظرفیت درمان شناختی- رفتاری برای درمان و بهبود عملکرد شناختی و روانشناختی در دیابت بهبود یافته کرونا استفاده کرد.
اثربخشی تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب شناختی ، جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب شناختی، جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی زنان ورزشکار بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان ورزشکار رشته آمادگی جسمانی شهر قم بودند که در سال 1401 مشغول فعالیت بودند. که از میان آنها 50 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سنجش اضطراب (SAS) اسمیت (1990) و انعطاف پذیری روانشناختی(CFI) دنای و ونادروال (2010) استفاده شد. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب شناختی و جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی بود (001/0 P<). بنابراین می توان نتیجه گرفت تمرینات ذهن آگاهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب شناختی، جسمانی و انعطاف پذیری روانشناختی زنان ورزشکار موثر بود.
اثربخشی آموزش گروهی فراشناخت ولز بر باورهای غیر منطقی و خلاقیت شناختی در دانش آموزان با ناتوانی درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
169 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی فراشناخت ولز بر باورهای غیرمنطقی و خلاقیت شناختی در بین دانش آموزان با ناتوانی درماندگی آموخته شده انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 581 نفر بود که تعداد 40 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه (آزمایش و گواه) وارد مطالعه شدند. هر دو گروه پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی (IBQ) جونز (1968) و خلاقیت شناختی (CCQ) عابدی (1372) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هر جلسه 60 دقیقه) تحت آموزش گروهی فراشناخت (MTP) ولز (2002) قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در باورهای غیرمنطقی و خلاقیت شناختی دانش آموزان با درماندگی آموخته شده وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی فراشناخت ولز در کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش خلاقیت شناختی دانش آموزان مؤثر بوده است.
نقش واسطه ای تحمل ابهام دررابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها ازطریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های حافظه کاری (WMQ، 1392)، نیاز به شناخت (NCS، 1996)، نیاز به خاتمه (NFCS، 2008) و تحمل ابهام (MSTAT، 1993) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل معادلات ساختاری بود که با استفاده از آن روابط علی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار (001/0>P)، اثر مستقیم تحمل ابهام بر حافظه کاری(001/0>P) معنادار، اما اثر مستقیم ترجیح قطعیت (08/0>P) و ترجیح ساختار(1/0>P) بر حافظه کاری معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم بود (001/0>P). بنابراین مداخلات مبتنی بر بهبود نیاز به شناخت، نیاز به خاتمه و تحمل ابهام می تواند به افزایش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان کمک کند.
پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری براساس انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری براساس انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی محدوده سنی 6 تا 18 سال (حدود 900 نفر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قزوین در سال 1400-1399 بودند. که از بین آنها به صورت تصادفی خوشه ای 246 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (WSQ، 1984)، مقیاس هوش معنوی کینگ (SISRI، 2008) و صفات شخصیتی کاستا و مک کری (1970، NEO) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که انعطاف پذیری و تفکر وجودی توان پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی را دارد و درمجموع 9/19 واریانس متغیر پذیرش مسئولیت پذیری را تبیین می کند (05/0>p). نتیجه گیری می شود که انعطاف پذیری و تفکر وجودی انتقادی در پیش بینی پذیرش مسئولیت پذیری نقش اساسی دارد.
مقایسه نیمرخ نشانگان روانشناختی پرستاران شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا و رابطه آن با بهزیستی سازمانی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف بررسی تفاوت بین علائم روانشناختی پرستاران شاغل در بخش های کووید-۱۹ و سایر بخش ها و ارتباط بین این علائم روان شناختی و بهزیستی سازمانی در میان شرکت کنندگان در این گروه ها انجام شد. روش پژوهش کمی و به صورت علی-مقایسه ای (پس رویدادی) و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان آیت الله روحانی شهر بابل بین آبان و اسفند سال 1399 بود که تعداد 70 نفر از پرستاران شاغل در بخش کرونا و 70 نفر شاغل در بخش های غیر کرونا به صورت در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه های فهرست علائم بالینی تجدیدنظر شده (SCL-90، دروگاتیس و همکاران، 1973) و مقیاس بهزیستی سازمانی (ows، ژنگ و همکاران، ۲۰۱۵) برای جمع آوری داده ها و به منظور تجزیه وتحلیل آماری در مرحله اول از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تک متغیره و در مرحله دوم از روش همبستگی پیرسون، استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا و پرستاران شاغل در بخش غیر کرونا، از لحاظ متغیر پرخاشگری (088/0=Ƞ2،05/0p< ،057/9= F). و پارانویا (049/0=Ƞ2،05/0p< ،839/4= F) تفاوت وجود دارد. همچنین بین پرستاران شاغل در بخش کرونا، رابطه بین حساسیت بین فردی (348/0-=r)، افسردگی (546/0-=r)، اضطراب (353/0-=r)، پرخاشگری (351/0-=r)، فوبیا (334/0-=r)، پارانویا (303/0-=r) و روانپریشی (397/0-=r) با بهزیستی سازمانی، معکوس و معنی دار است. در نتیجه نمره ی پرخاشگری و پارانویا به صورت معناداری در پرستاران شاغل در بخش های کرونا بیشتر از پرستاران شاغل در سایر بخش ها بود و بین نشانگان روانشناختی و بهزیستی سازمانی در میان پرستاران شاغل در بخش های کرونا رابطه وجود دارد.
اثربخشی برنامه حرکتی منتخب بر کارکرد اجرایی و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه حرکتی منتخب بر کارکرد اجرایی و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر 7-9 سال مدارس عادی منطقه 22 شهر تهران در سال 1401 بود که تشخیص اختلال هماهنگی رشدی دریافت کرده بودند. که از این میان 28 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل مجموعه آزمون ارزیابی حرکت کودکان ویرایش دوم (MABC-2) هندرسون (2007)، پرسشنامه عصب روانشناختی (CPRS-L) کانرز (2004) و آزمون عصب روانشناختی (Nepsy) کورکمن و همکاران (1998) بود. در نهایت از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در کارکردهای عصبی شناختی توجه، چالاکی (قرار دادن پین ها و رسم ماز)، هدف گیری (پرتاب کیسه شن و دریافت و پرتاب) و تعادل (راه رفتن پاشنه پنجه، تعادل ایستا و لی لی) وجود داشت (05/0p<). در آزمون زمان واکنش و خرده آزمون چالاکی دستی (نخ کشی) تغییر معناداری مشاهده نشد (05/0p>). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت برنامه تمرین های بدنی شاخص های عصب روانشناختی و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی را بهبود ببخشد.
طراحی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق و امکان سنجی آن بر بهبود دشواری در تنطیم هیجان زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۱۲-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق و امکان سنجی آن بر بهبود دشواری در تنطیم هیجان زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه شهرستان سنندج در سال 1401-1400 بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 نفر انتخاب شده و به صورت گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004، DERS) بود. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در دشواری در تنظیم هیجان زنان مطلقه وجود دارد (01/0p=) و نتایج حاکی از ماندگاری بسته آموزشی در دوره پیگیری بود (01/0p=). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزشی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق روش مداخله ای مناسبی برای بهبود دشواری در تنظیم هیجان زنان مطلقه است.
پیش بینی تاب آوری در پرستاران براساس اضطراب کرونا و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری پرستاران بر اساس اضطراب کرونا و انعطاف پذیری شناختی بود. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و ازلحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های استان کرمانشاه در سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC، 2003)، مقیاس اضطراب کرونا علی پور و همکاران (CDAS، 1398) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندوروال (CFI، 2010) بود. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به کمک آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد بین متغیرهای اضطراب کرونا با تاب آوری (584/0=r، 01/۰P‹) و انعطاف پذیری شناختی با تاب آوری (221/0-=r، 01/ 0‹ P) همبستگی معنادار وجود دارد و خرده مقیاس های نشانه های جسمی اضطراب کرونا (168/0-=B و 003/0=P)، ادراک کنترل (498/0=B و 001/0=P) و ادراک گزینه های مختلف (194/0=B و 001/0=P) توان پیش بینی 5/40 درصد از تغییرات تاب آوری را داشتند؛ بنابراین با ارتقای انعطاف پذیری شناختی و کاهش اضطراب کرونا، می توان در جهت ارتقای تاب آوری قدم برداشت.
مقایسه اثربخشی آموزش تربیت مخچه و برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر نظریه ذهن کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۱۶-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تربیت مخچه و برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر نظریه ذهن کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 1 ماه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 5 تا 6 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر گنبدکاووس در سال 1401-1400 بود. حجم نمونه شامل 45 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی اول، آموزش تربیت مخچه و برای گروه آزمایشی دوم، آموزش کارکردهای اجرایی اجرا شد درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس پرسشنامه علائم مرضی کودکان (4-CSI، گادو و اسپرافکین، 1994) و پرسشنامه ی نظریه ذهن (TOM، موریس و همکاران، 1999) بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین هر دو گروه آزمایش از گروه گواه به صورت معناداری بیشتر است (05/0p<). نتایج نشان داد که آموزش تربیت مخچه و برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی، مداخلات کارآمدی برای بهبود نظریه ذهن کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای است.
اثربخشی قصه درمانی آنلاین بر تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی کودکان با اختلال خواندن در طی شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
199 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی قصه درمانی آنلاین بر تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی کودکان با اختلال خواندن در طی شیوع کووید-19 بود. روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال خواندن مراکز درمانی منطقه 2 شهر تهران در سال 1401 بود. از بین جامعه هدف 20 پسر 8-12 سال مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی راه احیا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و در گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 نفر) به شیوه تصادفی جایدهی شدند. در ابتدا هر دو گروه توسط چک لیست تنظیم هیجان شیلدزو همکاران (ERC، 1997) و مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا ثورب و همکاران(SAS، 1989) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جلسات قصه درمانی آنلاین در 10 جلسه 90 دقیقه ای طی 5 هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود دارد. نتایج نشان داد که قصه درمانی آنلاین موجب بهبود تنظیم هیجان و سازگاری اجتماعی کودکان با اختلال خواندن در طی شیوع کووید-19 شده است.
تجربه زیسته زوجین از عوامل تداوم بخش تعارض های زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تداوم بخش تعارض های زناشویی براساس تجربه زیسته زوجین اجرا شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل تمامی زوجین متعارضی بودند که در بازه زمانی مرداد تا آبان 1399 به مراکز مشاوره شهرستان بجنورد مراجعه نمودند. 22 نفر از آنها که دارای تعارض زناشویی بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد شرکت کنندگان، از ابتدا قابل پیش بینی نبوده و محقق از طریق بررسی مرتب داده ها و پرسیدن سوال ها، در نهایت به حد اشباع رسید. همچنین برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین (۱۹۹۶) و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده طی مراحل تحلیل اطلاعات، بر پایه داده های حاصل از سوالات تحقیقی که در قالب مصاحبه مطرح شده بود؛ استخراج گردید. تحلیل موضوعی درباره عوامل تداوم بخش تعارض زناشویی، در 3 مولفه اصلی و 12 مولفه فرعی طبقه بندی شدند که مولفه های اصلی عبارتند از: عامل بین نسلی، عوامل بین فردی و عوامل درون فردی. نتیجه گیری: عوامل درون فردی، بین فردی و بین نسلی عوامل اصلی ایجاد تعارض های زوج های متعارض می باشد. در نهایت، پژوهش کیفی انجام شده منجر به شناخت دقیق تر و عمیق تر مشکلات زناشویی زوجین می شود و از این طریق می توان راهکار های مشاوره ای مناسبی را برای ارتقای زندگی زناشویی ارائه داد.
مدل خود خاموشی و گرایش به طلاق با نقش واسطه ای تعارض زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۷۸-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای تعارض زناشویی در رابطه بین خود خاموشی با گرایش به طلاق در زنان متأهل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه خانم های متأهل شهر مشهد در سال 1400 بودند که از بین آن ها به صورت در دسترس 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گرایش به طلاق (DTS، روزبلت و همکاران، 1986)، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ، ثنایی، 1379) و مقیاس خود خاموشی (STSS، جک و دیل، 1992) بودند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که خود خاموشی به صورت غیر مستقیم از طریق تعارض زناشویی توانست گرایش به طلاق را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که خود خاموشی و تعارض زناشویی نقش کلیدی در گرایش به طلاق زنان دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای کیفیت زندگی زناشویی ضروری است.
تدوین مدل مسئولیت پذیری شخصی بر اساس الگوی ارتباطی خانواده در نوجوانان با نقش واسطه ای سبک های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های هویتی در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده با مسئولیت پذیری شخصی در نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع دوره متوسطه دوم شهر تهران از مدرسه نمونه دولتی پسرانه علامه شعرانی منطقه 2 و نمونه دولتی دخترانه نیکان منطقه 2 در سال 1401 بودند که از بین آن ها به صورت در دسترس 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس مسئولیت پذیری شخصی (PRSA، مرگلر و شیلد، 2016)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (FCP، کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002) و پرسشنامه سبک هویت (ISI، برزونسکی، 1992) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی به صورت غیر مستقیم از طریق سبک های هویتی توانستند مسئولیت پذیری شخصی در نوجوانان را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی ارتباطی خانواده و سبک های هویتی نقش کلیدی در مسئولیت پذیری شخصی نوجوانان دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای مسئولیت پذیری ضروری است.
روابط ساختاری سازه تاریک شخصیت، بازداری هیجانی با روابط فرا زناشویی با میانجی گری نگرش به تعهد زناشویی در بین زنان و مردان دارای روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۳۲-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری سازه تاریک شخصیت، بازداری هیجانی با روابط فرا زناشویی با میانجی گری نگرش به تعهد زناشویی دربین زنان و مردان دارای روابط فرازناشویی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی _همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهرستان میاندوآب در سال 1400 بودند.که از این بین تعداد 280 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پرسش نامه های مثلث تاریک شخصیت (SD-3، جنسون و وبستر،2010) مهار هیجانی (ECQ، راجر و نشوور 1987) خیانت زناشویی (MIQ، مرامی و خادمی، 1392) استاندارد تعهد زناشویی (DCI، آدامز و جونز ،1997)را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بین صفات تاریک شخصیت با نگرش به خیانت در سطح 01/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین بین کنترل هیجانی و تعهد زناشویی با نگرش به خیانت در سطح 01/0 رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد سازه تاریک شخصیت و بازداری هیجانی با میانجی گری نگرش به تعهد زناشویی با روابط فرازناشویی رابطه دارد. یافته های این پژوهش در کنار حمایت از مدل فرضی برای روابط فرازناشویی، الگوی مناسبی برای سبب شناسی آن ارائه می دهد و در نهایت مدل از برازش خوبی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی در درس علوم بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی در درس علوم بر هیجان های تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری به مدت یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 75 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه آموزش گروهی کاوشگری، مفهوم آموزی و گواه جایگذاری شدند. داده ها بااستفاده از پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و همکاران (2005، AEQ) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر اصلی گروه برای گروه کاوشگری و آموزش مفهوم آموزی در هیجان های تحصیلی مثبت و منفی معنادار گزارش شد (05/0>P)؛ همچنین اثر اصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در متغیرهای هیجان های تحصیلی مثبت و منفی در گروه کاوشگری و آموزش مفهوم آموزی نیز معنادار گزارش شد. اندازه اثر نیز نشان از تأثیر 88 درصدی و 2/84 درصدی به ترتیب مداخله کاوشگری و آموزش مفهوم آموزی بر هیجان های تحصیلی بود. نتیجه گیری می شود آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی بر هیجان های تحصیلی تأثیرگذار بودند و بین اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی بر هیجان های تحصیلی تفاوتی وجود ندارد.
اثربخشی مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری (دوماهه) انجام شد. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400-1401 بود که از این تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شکوفایی (HFQ) سلیمانی و همکاران (2015) بود. برنامه آموزش توانمندسازی شکوفایی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش توانمندسازی شکوفایی آنلاین در مرحله پس آزمون بین دو گروه در متغیرهای هیجانات مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت تفاوت معناداری (01/0>p) ایجاد کرد و این تفاوت در مرحله پیگیری ماندگار بود. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت مداخله توانمندسازی شکوفایی آنلاین بر متغیرهای پژوهش تأثیر مثبت داشته است.