مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
رفتار درمانی شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است. روش: آزمودنیهای پژوهش دخترساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی - رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی - رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی - رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی - رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: درمان شناختی - رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
رفتار درمانی شناختی زوج ها- بخش اول: مقاله مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله روش های نوین شناختی - رفتاری زوج درمانی و مفهوم سازی مورد بر اساس مدل شناختی را مطرح می کند و سپس به بررسی و توضیح درباره جنبه هایی نظیر افکار خودآیند طرح واره های زیربنایی، انواع تحریف های شناختی و مهارت های برقراری ارتباط و نحوه حل مشکل می پردازد. سپس نحوه ارزیابی بالینی شامل مصاحبه مشترک اولیه و مصاحبه های انفرادی، پرسشنامه هایی که برای ارزیابی به کار می روند و ارائه پسخوراند به زوج توضیح داده می شود. قسمت دوم که در شماره آینده چاپ خواهد شد به نحوه درمان و انجام مداخلات خواهد پرداخت.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بیماران وسواسی- اجباری است. این بررسی از نوع آزمایشی بود. آزمودنی های پژوهش را 59 نفر بیمار وسواسی- اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلئوکزتین و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنی های چهار گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابی ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون ودو ماه بعد از پس آزمون ) به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی«تی» توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علائم وسواسی، رفتار درمانی شناختی مؤثرتر از فلئوکزتین در هر دو دوره کوتاه مدت (05/0=P) و بلند مدت (01/0=P) است. همچنین بین رفتار درمانی شناختی و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت و بلند مدت معنادار است (01/0)P. مواجههسازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت مؤثرتر از فلئوگزتین است (05/0=P) و بین مواجهه سازی وجلوگیری ازپاسخ و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت وبلند مدت معنادار است (01/0=P)، اما این تفاوت بین فلئوکزتین و گروه کنترل فقط در کوتاه مدت معنادار است (05/0=P). در کاهش علائم افسردگی بیماران وسواسی هم فلئوکزتین اثر درمانی بیش تری نسبت به رفتار درمانی شناختی در کوتاه مدت وبلند مدت (05/0)P و همچنین نسبت به مواجهه سازی و جلوگیری ازپاسخ درکوتاه مدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) دارد. همچنین بین فلئوکزتین و گروه کنترل، این تفاوت درکوتاهمدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) معنادار است. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در کاهش علائم وسواسی بیماران وسواسی- اجباری و فلئوکزتین هم در کاهش سطح افسردگی این بیماران اثر درمانی عمده دارند. همچنین رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در طولانیمدت بیش تر از فلئوکزتین اثرهای درمانی خود را حفظ می کند.
بررسی تاثیر آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اضطراب امتحان و همچنین تاثیر منفی آن بر روی عملکرد پیشرفت تحصیلی؛ تاکنون شیوه های مختلفی از مداخله های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان انجام گردید.مواد و روشها: پژوهش حاضر پس از گمارش تصادفی 11 نفر آزمودنی در گروه آزمایشی که در معرض آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و 11 نفر در گروه کنترل، به روش طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. برای بررسی میزان اضطراب امتحان آزمودنی ها از آزمون اضطراب امتحان اسپیلبرگر(STAI)استفاده شد.یافته ها: برای بررسی فرضیه پژوهشی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل، داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر در قالب یک طرح 2x2 از نظر آماری تحلیل شدند. مقایسه ها نشان داد که به دنبال اعمال روشهای مداخله ای؛ تفاوت معنی داری بین نمرات اضطراب امتحان دو گروه در سطح(p>0.001)ایجاد شده است، به این نحو که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنا داری را در میزان نمرات اضطراب امتحان نشان داده است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه همخوان با فرضیه پژوهشی این مطالعه نشان می دهد که جلسات گروهی آموزش فنون ذهن آگاهی کاهش قابل ملاحظه اضطراب امتحان را در دانش آموزان موجب می شود.
تاثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش اضطراب دختران نوجوان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است.
روش: آزمودنیهای پژوهش 62 دختر17-15 ساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی – رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی – رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: درمان شناختی – رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و روان درمانی معنوی- مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام بر کاهش اضطراب آشکار دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانیشناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی با تأکید بر آموزه های اسلام بر کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان پسر خوابگاهی انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کارآزمایی های بالینی بود. با اجرای آزمون اضطراب آشکار Cattels به منظور غربال گری، از بین دانشجویان خوابگاهی ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی (در سال تحصیلی 86-87) که دارای اضطراب بودند، تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی در سه گروه، به عنوان گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانیشناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی) و گروه شاهد قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در 12 جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی 2 ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان تفاوت معنی داری وجود نداشت و هر دو شیوه درمانی به طور معنی داری (01/0 < P) در کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان مؤثر بود.
نتیجه گیری: تأکید بر آموزه های اسلامی در قالب روان درمانی معنوی- مذهبی نیز همانند روش های شناختی رفتاری میتواند در کاهش اضطراب مفید واقع گردد.
مقایسه اثر بخشی طرحواره درمانی و رفتار درمانی شناختی روی خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن و کاهش وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه طرح واره درمانی و شناخت رفتار درمانی روی خودکارآمدیِ سبک زندگی مربوط به اضافه وزن و کاهش وزن صورت گرفت. بدین منظور طی یک طرح نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون و پس آزمون، از بین کلیه دانشجویان زن دانشگاه بوعلی سینای همدان با شاخص توده بدنی بین 25 تا 35، پس از انجام مصاحبه 30 نفر که ملاک های ورود به جلسات طرح واره درمانی و شناخت رفتار درمانی را داشتند به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی در سه گروه 10 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. گروه اول، طرح واره درمانی را طی 10 جلسه و هر جلسه 1 ساعت،گروه دوم مداخله شناختی رفتاری را طی 8 جلسه و هر جلسه 1 ساعت دریافت کردند و گروه سوم به عنوان گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو روش طرح واره درمانی و رفتار درمانی شناختی روی افزایش خودکارآمدیِ سبک زندگی مربوط به اضافه وزن و کاهش وزن در گروه آزمایشی تأثیر گذار بود؛ اما اثر طرح واره درمانی نسبت به شناخت رفتار درمانی روی خودکارآمدیِ سبک زندگی مربوط به وزن و کاهش وزن بیشتر بود. گروه گواه تغییر خاصی در مراحل ارزیابی نشان نداد. هر دو روش طرحواره درمانی و رفتار درمانی شناختی بر روی افزایش حس کنترل بر حوزه هایی از سبک زندگی که مربوط به وزن و کنترل وزن هستند، موثر هستند.
کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم برای افراد با اختلال بی خوابی مزمن بود. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، شش بیمار شامل 4 زن و 2 مرد وارد مطالعه شدند . بیماران به طور تصادفی در سه گروه رفتار درمانی شناختی ( CBT )، رفتار درمانی شناختی به همراه تکنیک های فراشناختی ( CBT+ ) و درمان با داروی زولپیدم 10 میلی گرمی قرار گرفتند. تمام بیماران، شش مرتبه با استفاده از ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از درصد بهبودی، شاخص معنی داری بالینی، اندازه ی اثر و بهبودی تشخیصی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که طی مراحل پس از درمان و پیگیری، بیماران که CBT+ دریافت کرده بودند دارای بازدهی خواب و کیفیت خواب بالاتری نسبت به بقیه بیماران بودند. بین دو گروهی که درمان CBT+ و CBT دریافت کرده بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد اما هر دو گروه بر زولپیدم 10 میلی گرمی، برتری داشتند. همچنین، بیمارانی که درمان زولپیدم 10 میلی گرمی دریافت کرده بودند، نتوانستند دستاوردهای درمانی را طی مراحل پیگیری حفظ کند. افزودن تکنیک های فراشناختی به CBT توانست کارآمدی آن را افزایش دهد. یافته های پژوهش حاضر را می توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره روش های افزایش کارآمدی رفتار درمانی شناختی برای اختلال بی خوابی مزمن در نظر گرفت.
مقایسه کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم بر شناخت ها و فراشناخت های ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن: طرح تک موردی چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
71 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی گرم بر شناخت و فراشناخت های ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن بود. روش شناسی: طرح پژوهش حاضر شامل طرح تک موردی با خطوط پایه ی چندگانه می باشد. پس از مصاحبه ی تشخیصی، شش بیمار مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند به طور تصادفی به سه گروه شامل رفتار درمانی شناختی، رفتار درمانی شناختی با تکنیک های فراشناختی و درمان دارویی تقسیم شدند. تمامی بیماران 6 مرتبه با استفاده از نسخه ی 10 ماده ای پرسش نامه باورها و نگرش های ناکارآمد درباره ی خواب و پرسش نامه ی فراشناخت ها، مورد سنجش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده از تفسیر فراز و فرود متغیرها در نمودار، اندازه ی اثر و بهبودی تشخیصی استفاده شد. یافته ها: افزودن تکنیک های فراشناختی به رفتار درمانی شناختی، می تواند کارآمدی آن را درمورد درمان اختلال بی خوابی مزمن افزایش دهد. اندازه ی اثر مداخله ها نشان می دهد که رفتار درمانی شناختی با تکنیک های فراشناختی دارای بیش ترین اثر بر فراشناخت های ناکارآمد بود. هر دو درمان روان شناختی توانستند باورها و نگرش های ناکارآمد درباره ی خواب را کاهش دهند. درمان دارویی به خصوص در مراحل پیگیری 1 و 3 ماهه نتوانست کارآمدی بالایی داشته باشد. نتیجه گیری: افزودن تکنیک های فراشناختی به استاندارد طلایی حوزه ی درمان اختلال بی خوابی، منجر به افزایش کارآمدی درمان شد. این نتایج حتی سه ماه پس از پایان درمان، تداوم داشت.
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و سلامت عمومی مراقبین بیماران مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری های مزمن، یکی از بزرگ ترین چالش های سیستم بهداشتی سراسر جهان محسوب می شود که هزینه های مالی، روانی و جسمی زیادی را به همراه دارد. با توجه به تداوم این بیماری ها و افزایش تمایل بیماران به مراقبت های غیربیمارستانی، فرآیند مراقبت گری احتمالا بر کیفیت زندگی و سلامت عمومی اعضای خانواده خصوصاً مراقب اصلی تاثیر می گذارد. لذا این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی، سلامت عمومی و راهبردهای مقابله ای مراقبین بیماران مزمن انجام شد. روش: این پژوهش به صورت یک مطالعه نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل) طراحی و اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مراقبین افراد مبتلا به بیماری سرطانی در بیمارستان شهدای تجریش و مراقبین بیماران مبتلا به بیماران ام اس ثبت شده در انجمن ام اس تهران تشکیل می دادند. یک نمونه کل ۴۵ نفری به صورت داوطلب انتخاب و در دو گروه مداخله آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. کلیه آزمودنی ها در دو وهله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های سلامت عمومی، مقیاس راهبردهای مقابله ای و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که هر سه مداخله رفتاردرمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانست نسبت به گروه کنترل تاثیر معنی داری در میانگین متغیرهای وابسته تحقیق ایجاد نماید. همچنین مداخله رفتاردرمانی شناختی نسبت به دو روش دیگر، تغییرات بارزتری در نمره سلامت عمومی، کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای مراقبین داشت. نتیجه گیری: اثربخشی هر سه مداخله رفتاردرمانی شناختی، واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سلامت عمومی، راهبردهای مقابله ای و کیفیت زندگی مراقبین بیماران، مورد تایید است. مداخله رفتاردرمانی شناختی، نسبت به دو روش مداخله دیگر ارجحیت داشته و واقعیت درمانی کمترین میزان اثر را نشان داد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی و درد مزمن زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بسیاری از افراد مبتلا به ام اس نارضایتی خود را از برنامه های مدیریت درد گزارش می کنند و نیاز مبرمی به شناسایی مداخلات روان شناختی مؤثری که تجربه درد را کاهش می دهند وجود دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی و درد مزمن زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. مواد و روش کار: روش پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام بیماران زن مبتلا به بیماری ام اس بود که در انجمن ام اس شهر تهران عضویت دارند. از این میان 45 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه اول و دوم آزمایش به ترتیب 10 جلسه درمان شناختی-رفتاری و 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند. گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه چندبعدی خستگی استمس (1996) و مقیاس رتبه بندی عددی درد ون کورف (1992) صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد دو مداخله درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش خستگی مزمن در زنان مبتلا به بیماری ام اس شدند (05/0>p)؛ در خصوص متغیر درد مزمن این اثر معنادار نبود (05/0<p). علاوه بر این، میان اثربخشی این دو مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند به گسترش گزینه های درمانی موجود برای مبتلایان به ام اس در کاهش خستگی و درد مزمن کمک شایانی نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
390 - 403
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید -19 شهر اندیمشک انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 80 نفر از بهبودیافتگان ویروس کووید-19 که تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهر اندیمشک بودند که به روش هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) بطور تصادفی گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در هفته یک بار تحت مداخلات رفتار درمانی شناختی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران استفاده شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میانگین نمرات حمایت اجتماعی در درمان شناختی رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنادار داشته است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده نتیجه گیری می شود که درمان شناختی رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر حمایت اجتماعی بهبودیافتگان کووید 19 شهر اندیمشک موثر بوده است و بین اثربخشی این سه رویکرد درمانی تفاوت وجود دارد.
مقایسه اثربخشی دارو درمانی و درمان ترکیبی رفتار درمانی شناختی با دارو درمانی بر زودانزالی (PE) و زمان نهفتگی انزال درون واژینال (IELT) در مبتلایانِ اختلال زودانزالی اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
137 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دارودرمانی و درمان ترکیبی cbt با دارودرمانی بر زودانزالی و زمان نهفتگی انزال درون واژینال در مبتلایانِ اختلال زودانزالی اولیه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیریِ شش و دوازده ماهه بود. جامعه آماری را تمامی افراد متأهل که برای درمان زودانزالی اولیه به کلینیک های روان شناسی و مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1400 مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 60 مرد بود که به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سِه گروه آزمایش و یک گروه در انتظار درمان (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ابزار تشخیصی زودانزالی (PEDT، سیموندز و همکاران، 2007) و زمان سنج جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد، به ترتیب، میانگین نمرات PE و IELT، در گروه دارودرمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری شش ماهه کاهش بیشتر و افزایش بیشتری نسبت به گروه CBT با دارودرمانی داشته است؛ اما در مرحله پیگیری دوازده ماهه، به ترتیب، کاهش نمرات میانگین PE و افزایش نمرات میانگین IELT، در گروه CBT با دارودرمانی نسبت به دارودرمانی بیشتر بود. هم چنین اثر درمانی در گروه دارودرمانی تا زمان پیگیری شش ماهه حفظ شد (01/0>P)، اما اثر درمانی در گروه CBT با دارودرمانی تا زمان پیگیری دوازده ماهه پایدار باقی ماند (01/0>P). از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی برای بهبود و درمان PE و IELT استفاده کرد.