نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی باورهای سلامت در رابطه شیوه های والدگری و پریشانی روان شناختی فرزندان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را والدین دارای فرزند نوجوان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تبریز در سال 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی (21-DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995)، مقیاس بازخورد نسبت به بیماری(IAS) کلنر (1987) و پرسشنامه والدگری آلاباما (APQ) شلتون و همکاران (1996) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که شیوه والدگری مشارکت و باورهای سلامت اثر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی دارند (009/0=P) و نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار نیز اثر مستقیم معناداری بر باورهای سلامت دارند (009/0=P)، ولی اثر مستقیم مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی به بر باورهای سلامت معنادار نبود (05/0<P). شیوه های والدگری نظارت ضعیف (01/0=P) و انضباط ناپایدار (005/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی داشتند، اما مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی اثرغیرمستقیم معناداری نشان ندادند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که باورهای سلامت نقش میانجی معناداری در رابطه شیوه های والدگری نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار با پریشانی روان شناختی فرزندان نوجوان دارد.
فراتحلیل اثربخشی مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
53 - 62
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص انجام شد. جامعه آماری پژوهش، پایان نامه های کارشناسی ارشد، دکتری و تحقیقات چاپ شده در زمینه مداخلات در مجلات و کنفرانس های علمی تخصصی ایران شامل (Noormags, SID ,Magiran, irandoc, Civilica) بودند که در طی ده سال گذشته (1400- 1390) در زمینه مداخله های آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص که حجم نمونه مناسبی داشته و از نظر روایی و اعتبار ابزار اندازه گیری و روش نمونه گیری شرایط لازم را داشته اند. بدین جهت 6 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. جست و جو در پایگاه های علمی با استفاده از کلیدواژه های؛ سرعت خواندن، درک خواندن، صحت خواندن، سرعت ردیابی خواندن با محوریت مداخلات آموزشی انجام شده در زمینه اختلالات یادگیری، انجام شد. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. مراحل اجرای این فراتحلیل براساس مراحل فراتحلیل هویت و کرامر بود. نتایج این فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر مداخلات آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص دانش آموزان 51/0 بود. مهم ترین نکته این است که مداخلات توانبخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بیشتر مورد توجه پژوهشگران بود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرمسار در سال 1401 بود که تعداد 60 نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه دل زدگی زناشویی پاینز (1996، CBM) بود. مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد فراهیجان گاتمن (2011)، آموزشی روایت درمانی اوهانلون (1994) و ایماگوتراپی هندریکس (2015) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم و سوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری دل زدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد بین سه درمان تفاوت معنادار وجود دارد و ایماگوتراپی نسبت به فراهیجان و روایت درمانی به طور معناداری بر دل زدگی زناشویی زنان متأهل متعارض اثربخش تر بود (05/0<P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض به عنوان یک درمان حمایتی می تواند مورد بهره قرار گیرد.
اثربخشی آموزش گروهی هوش اخلاقی از طریق قصه خوانی بر مشکلات رفتاری و شایستگی اجتماعی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
191 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی هوش اخلاقی از طریق قصه خوانی بر مشکلات رفتاری و شایستگی اجتماعی کودکان انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر کوچصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 346 نفر بود که از بین آن ها نمونه ای به تعداد 48 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 24 نفری جایگذاری شدند. هر دو گروه پرسشنامه های مشکلات رفتاری (QBP) کوای و پترسون (1987) و شایستگی اجتماعی (SCQ) فلنر و همکاران (1990) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه (هر جلسه 50 دقیقه) تحت مداخله پروتکل آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه خوانی (MITP) فرانک و بوربا (2014) قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون مشکلات رفتاری و شایستگی اجتماعی کودکان در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. بنابراین برای کاهش مشکلات رفتاری و افزایش شایستگی اجتماعی در کودکان، استفاده از مداخله آموزش هوش اخلاقی به شیوه قصه خوانی مؤثر است.
رابطه توانمندی های منش والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین توانمندی های منش والدین با مهارت اجتماعی فرزندان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه 300 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از این تعداد 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و آزمون مختصر توانمندی های منش (BST) پترسون و سلیگمن (2004) بودند. جهت تحلیل داده ها از معادلات ساختاری به روش حد اقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم فضیلت های والدین به تنظیم هیجان خود (001/0=p) و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان( 001/0= p) به طور مثبت معنی دار است، مسیر تنظیم هیجانی به مهارت اجتماعی در والدین (001/0= p) به طور مثبت معنی دار است. یافته ها نشان داد که مسیر غیرمستقیم توانمندی های منش والدین به مهارت اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی ( 002/0= p) نیز معنی دار بوده است. شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوب بودند. با توجه به نتایج توانمندی های منش والدین با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی می تواند تبیین کننده مهارت اجتماعی فرزندان باشد.
اثربخشی آموزش گروهی شفقت به خود بر کاهش خودآسیبی عمدی و بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
151 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی شفقت به خود بر کاهش خودآسیبی عمدی و بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت استان تهران در سال 1402 بود. در این پژوهش 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت مداخله گروهی برنامه درمانی شفقت درمانی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودآسیبی (SHI؛ سانسون و همکاران، 1998) و مقیاس عملکرد اجتماعی و انطباقی کودک و نوجوان (CASAF؛ پرایس و همکاران، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون و بین پیش آزمون و پیگیری گروه مداخله تفاوت معناداری در متغیر خودآسیبی مشاهد شد (05/0>P)، اما در متغیر کاراکرد اجتماعی تفاوت معناداری مشاهده بین مراحل نشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی شفقت به خود نقش موثری بر کاهش رفتارهای خودآسیبی دارد؛ اما برای بهبود کارکرد اجتماعی از اثربخشی لازم برخودار نبود.
نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای در پیش بینی آشفتگی روان شناختی بر اساس ترومای دوران کودکی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای در پیش بینی آشفتگی روان شناختی بر اساس ترومای دوران کودکی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها 250 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پذیرش و عمل-نسخه دوم باند و همکاران (2011، AAQ-II)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995، DASS)، پرسشنامه ترومای کودکی- فرم کوتاه برنستاین و فینک (1998،CTQ-SF ) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که بین ترومای دوران کودکی و اجتناب تجربه ای با آشفتگی روان شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰۱/0>P). همچنین مشخص گردید اجتناب تجربه ای در ارتباط بین ترومای دوران کودکی و آشفتگی روان شناختی دارای نقش واسطه ای است (۰۱/0>P). بنابراین پیشنهاد می شود در اجرای برنامه های پیشگیری و درمانی به بررسی و ارزیابی سابقه ترومای دوران کودکی و اجتناب تجربه ای پرداخته شود.
تدوین پروتکل درمان تلفیقی طرحواره و شفقت به خود و امکان سنجی آن بر دلزدگی زناشویی زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی پروتکل تدوین شده درمان تلفیق طرحواره و شفقت به خود بر دلزدگی زناشویی زنان مبتلابه اختلال شخصیت مرزی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل ب دوره پیگیری ۲ ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با اختلال شخصیت مرزی ساکن شهر تهران در سال ۱۴۰۰بودندکه از میان آن ها ۳۴ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. پروتکل درمانی تلفیقی طرحواره و شفقت به خود برای گروه آزمایشی طی ۱۵ جلسه، هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اختلال شخصیت مرزی (BPI) لیشنرینگ (۱۹۹۹) و دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری دلزدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P). با توجه به مؤثر بودن شیوه درمانی در بهبود دلزدگی زناشویی زنان با اختلال شخصیت مرزی، از این بسته های درمانی می توان به عنوان مداخله روان شناختی مؤثر در مراکز سلامت جهت برای کاهش مشکلات زنان با اختلال شخصیت مرزی استفاده کرد.
اثربخشی طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت های طرحواره بر نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
135 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت ها بر نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی مراجعه کنندگان (زن و مرد) مبتلا به اختلال وسواسی - جبری مقاوم به درمان ساکن شهر تهران بود که از سال 1401-1400 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند که از بین آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (16 زن و 14 مرد) به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه (15 نفر آزمایش، 15 نفر کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس نشخوار فکری (RRS، نولن هوکسما و مارو، 1991)، مقیاس کمالگرایی چندبعدی (FMPS، فراست، 1990) و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی - اجباری (OCI-R، فوآ و همکاران، 2002) بود. پروتکل طرحواره درمانی طی 12جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک جلسه، بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نشخوار فکری و کمالگرایی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت های طرحواره بر فرایند نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان موثر بوده است.
اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری و سرسختی روانشناختی بر رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت (مورد مطالعه: کارکنان شرکت گاز البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
211 - 222
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری و سرسختی روانشناختی بر رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت کارکنان شرکت گاز البرز در سال 1401 انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شرکت گاز البرز تشکیل می دهدکه از بین 187 نفری که به روش نمونه گیری تصادفی ساده بررسی شدند، تعداد بیست نفر که نمرات پایین تر از حد متوسط را در متغیرهای تحقیق کسب کرده بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در تحقیق آزمایشی شرکت کردند. در این تحقیق نمونه های انتخاب شده در دوازده ساعت دوره آموزشی در زمینه تقویت تاب آوری و سرسختی روان شناختی شرکت داده شدند و مجدداً سطح هر چهار متغیر وابسته و مستقل در آنان مورد سنجش قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سرسختی کوباسا، تاب آوری کانر و دیویدسون، ارزیابی مسیر پیشرفت شغلی دلانگ و رضایت شغلی اسپکتور(JSS) بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از از نرم افزار های SPSS 24 و PLS 2 تحلیل شدند. پس از اطمینان از نرمال بودن داده های تحقیق از آزمون تی جفت شده استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از قیاس میانگین نمرات قبل و بعد از مداخله در هر چهار متغیر حاکی از آن است که تفاوت معنی داری در رضایت شغلی، سرسختی روانشناختی، تاب آوری و انگیزه پیشرفت گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله وجود دارد، که نشان از تأثیر مداخله آموزشی دارد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه مراکز مشاوره وابسته به اداره بهزیستی شهر تنکابن در سال1402 بود. تعداد ۳0 نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 1۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزماش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO-QOL-BREF، 1989) و پرسشنامه عزت نفس (RSE) روزنبرگ (١٩٦٥) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت. براساس یافته های این پژوهش، آموزش شناختی رفتاری می تواند راهکار موثری برای ارتقای عزت نفس و بهبود کیفیت زندگی در زنان مطلقه باشد.
رابطه مدت زمان استفاده از صفحات نمایش الکترونیکی و مشکلات روانشناختی - رفتاری در نوجوانان: یک مطالعه مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود مزایای فناوری های دیجیتال، نگرانی های زیادی در مورد میزان استفاده از آنها، به ویژه برای نوجوانان وجود دارد. نکته مهم این است که صرف نظر از محتوا، مدت زمانی که نوجوانان، در معرض صفحات نمایش قرار دارند، می تواند مشکلات و اختلالات روانشناختی- رفتاری بسیاری را به همراه داشته باشد. از آنجایی که ادبیات پژوهشی غنی در مورد این مفهوم در کشور، وجود نداشت، بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیرات اسکرین تایم بر ابعاد مختلف سلامت روان نوجوانان و مشکلات و اختلالات ایجاد شده یا تشدید شده توسط آن است. روش مطالعه، مروری نظام مند بود و منابع و پژوهش های مرتبط از سال 2000 تا 2023 با استفاده از پایگاه های مختلف گوگل اسکالر، سیج، وایلی، اشپرینگر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، تیلور و فرانسیس استخراج گردید (102 منبع). آن دسته از منابع که منطبق با ملاک های پژوهش و کلیدواژه های اصلی پژوهش بودند (رابطه اسکرین تایم و مشکلات روانشناختی و رفتاری در نوجوانان را مورد بررسی قرار داده بودند)، وارد مطالعه شده (49 منبع) و منابع نامرتبط (53 منبع)کنار گذاشته شدند. مطالعات، به طور انتقادی برای داده های مربوط به نحوه تأثیر صفحات نمایش الکترونیکی بر روی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف نشان می دهند که میزان استفاده از صفحات نمایش، یک پیش بینی کننده قوی برای بروز یا تشدید مشکلات و اختلالات روانشناختی – رفتاری در نوجوانان (از جمله اختلالات خلقی، افکار خودکشی، وسواس، تعاملات اجتماعی مختل، نقص توجه و تمرکز، مشکلات تحصیلی و یادگیری) هستند. نتایج این مطالعه، برای مدیران مدارس، مسئولان سلامت و بهداشت و هم چنین سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.
نقش میانجی قربانی شدن سایبری در رابطه بین خودافشایی هیجانی و احساس تنهایی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی قربانی شدن سایبری در رابطه بین خودافشایی هیجانی و احساس تنهایی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اصفهان در سال 1403 تشکیل دادند. پرسشنامه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به 200 دانش آموز منتخب ارائه شد. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری سایبری (CBS؛ مینه سینی و همکاران، 2011)، مقیاس خودافشایی هیجانی (ESDS؛ اسنل و همکاران، 1998) و نسخه سوم مقیاس احساس تنهایی (UCLA-LS3؛ راسل، 1996) استفاده شد. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم خودافشایی هیجانی و قربانی شدن سایبری بر احساس تنهایی معنادار بود؛ همچنین اثر مستقیم خودافشایی هیجانی بر قربانی شدن سایبری معنادار بود (05/0>P)؛ نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که قربانی شدن سایبری بین خودافشایی هیجانی و احساس تنهایی نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که خودافشایی هیجانی به صورت مستقیم و به واسطه قربانی شدن سایبری بر احساس تنهایی نوجوانان اثر دارد.
نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری، کلیه زوجین 50-20 سال ساکن استان تهران در سال 1401 بودند. از این میان 208 زوج به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (EMS، فاورز و اولسون، 1993)، سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (AASQ، 1987) و اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT، 1998) پاسخ گفتند. داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی زنان رابطه معناداری یافت نشد (۰۵/0P>). بعلاوه سبک دلبستگی ایمن زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه مثبت و معنادار (0۵/0P<) و سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه منفی و معنادار داشت (01/0P<). نتایج نشان داد دلبستگی در مجموع 11 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند. همچنین سبک دلبستگی زنان (ایمن و ناایمن) در رابطه اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی آنان نقش تعدیل کنندگی نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت سبک دلبستگی زنان نقش مهمی در رضایت زناشویی آنان دارد اما اعتیاد همسرانشان به اینترنت بر میزان رضایت زناشویی آنان تاثیری ندارد.
پیشبینی اضطراب فراگیر بر اساس سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
245 - 254
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب فراگیر بر اساس سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر شیراز در سال 1402 بود. حجم نمونه آماری 384 نفر برآورد گردید و این افراد با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر-ویرایش چهارم (IV-GADQ، نیومن و همکاران، 2002)، پرسشنامه فرزندپروری آلاباما (APQ، شلتون و همکاران، 1996) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده مک مستر (FAD، اپشتاین و همکاران، 1983) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مولفه های حل مساله (001/0=p)، ارتباطات (001/0=p)، واکنش های عاطفی (003/0=p) و سبک فرزندپروری اقتدار منطقی (001/0=p)، به صورت منفی و معنادار و سبک های فرزندپروری استبدادی (001/0=p) و آزاد گذار (008/0=p)، به صورت مثبت و معنادار قادر به پیش بینی اضطراب فراگیر نوجوانان می باشند. دیگر نتایج حاکی از آن بود که سبک های فرزندپروری و عملکرد خانواده در مجموع 33 درصد از واریانس نمرات اضطراب فراگیر را تبیین می کند. بنابراین عملکرد خانواده و نحوه ی ارتباط والدین با فرزندان می تواند در بروز اختلالات اضطرابی در نوجوانان نقش داشته باشد.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر تکانشگری و روابط والد -فرزندی نوجوانان پسر دارای قلدری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر تکانشگری و روابط والد -فرزندی نوجوانان پسر دارای قلدری سایبری صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تهران (مناطق 1 و 2) در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 39 نفر به روش نمونه گیری هدفمند بعد از غربالگری انتخاب و در گروه آزمایش (19 نفر) و کنترل (20نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه ی 75 دقیقه ای تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفتند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه تجربه قلدری – قربانی سایبری آنتیادو و همکاران (2016، CBVEQ)، مقیاس رابطه والد- کودک فاین و همکاران (1983، PCRS) و مقیاس پرسشنامه تکانشگری بارات پاتون و همکاران (1995،BIS-11) بود. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تکانشگری و روابط والد -فرزندی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. در نتیجه آموزش خودکنترلی هیجانی می تواند به عنوان روش درمانی مؤثر در جهت کاهش تکانشگری و بهبود روابط والد -فرزندی نوجوانان پسر دارای قلدری سایبری مورد استفاده قرار گیرد.
نقش میانجی یادگیری خودراهبر در رابطه توانمندی منش و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۲۰۴-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی یادگیری خودراهبر در رابطه توانمندی منش و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان خدابنده در سال تحصیلی 1401 -1402 بود که به روش نمونه گیری دردسترس 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (AVQ) دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، مقیاس آمادگی برای خودراهبری در یادگیری (SDLRS) فیشر و همکاران (2001) و پرسشنامه توانمندی های منش (CSQ) پترسون و سیگلمن (2004) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر معناداری اثرمستقیم توانمندی های منش بر یادگیری خودراهبر (004/0=P) و اثر مستقیم یادگیر خودراهبر بر سرزندگی تحصیلی (004/0=P) بود. اما اثر مستقیم توانمندی های منش بر سرزندگی تحصیلی معنادار نبود (05/0<P). همچنین نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم توانمندی های منش بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری یادگیری خودراهبر بود (004/0=P). این نتایج نشان می دهد که توانمندی منش می تواند به طور غیر مستقیم از طریق یادگیری خودراهبر بر سرزندگی تحصیلی اثر بگذارد و به طور مستقیم نقشی روی آن ندارد.
اثربخشی رویکرد روان پویشی فشرده و کوتاه مدت بر ترس از صمیمیت و تنظیم هیجان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاه مدت بر ترس از صمیمیت و تنظیم هیجان نوجوانان انجام شد. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله شهر رشت در سال 1402 بود که از این بین تعداد 34 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای در برنامه روان درمانی روانپویشی فشرده و کوتاه مدت (دوانلو، 1996) شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) گراتز و رومر (2004) و پرسشنامه ترس از صمیمیت (FIS) دسکاتنر و تلن (1991) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که رویکرد روان پویشی فشرده و کوتاه مدت باعث کاهش معنادار نمرات ترس از صمیمیت و مشکل در تنظیم هیجان نوجوانان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، در مراحل پس آزمون (01/0P<) و پیگیری (05/0P<) شده است. می توان نتیجه گرفت که رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاه مدت می تواند بر ترس از صمیمیت و تنظیم هیجان نوجوانان مؤثر باشد.
پیامدهای طلاق عاطفی از دیدگاه مردان: مطالعه ای پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی و اثرات آن بر خانواده موضوعی است که مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی به بررسی دیدگاه مردان از این پدیده پرداخته شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان مراجعه کننده به کلینیک آلفا در شهر زنجان و رشد در تهران در سال 1400 بود. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون (تماتیک) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. پیامدهای طلاق عاطفی از دیدگاه مردان چهار مضمون پیامدهای ارتباطی والد-فرزندی، پیامدهای ارتباطی خویشاوندی، تأثیر بر عملکرد فرزندان و پیامدهای شغلی را شامل گردید. بدین لحاظ، این پدیده می تواند در ابعاد مختلفی روابط اعضای خانواده و عملکرد آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین توجه به نتایج این پژوهش در راستای فهم بیشتر طلاق عاطفی و طراحی مداخلاتی برای حل آن دارای اهمیت است.
مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
193 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه امکان سنجی آموزش چند حسی و توانمندسازی شناختی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 45 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفره گمارده شدند (2گروه آزمایش و گروه گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (WISC-IV، 2003)، جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (KMDT، 1988)، آزمون مهارت های دیداری - حرکتی بندر گشتالت (BVMGT، 1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (PMRT،1936) بود. داده ها با روش اماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح (05/0> p) وجود داشت. علاوه بر این، بین میزان اثر بخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت ( 05/0P> ). بنابراین هر دو مداخله جهت بهبود سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی مفید واقع می گردد.