نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۸۸۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
11 - 20
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی پرخاشگری در نوجوانان بر اساس کیفیت روابط بین فردی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1402 از مناطق شمال، شمال غرب، غرب و جنوب غربی تهران بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و نمونه ای به تعداد 220 نفر برای پژوهش در نظر گرفته شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، 1992)، سیاهه کیفیت روابط (QRI، پیرس و همکاران، 1991) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین پرخاشگری با حمایت اجتماعی، عمق روابط (والدین و دوستان) رابطه منفی معنادار و بین پرخاشگری با تعارض بین فردی (والدین و دوستان) و تنظیم شناختی هیجان سازش نیافته، همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (۰1/۰p<). متغیرهای پیش بین در مجموع 30 درصد از تغییرات پرخاشگری را تبیین کردند. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که کیفیت روابط بین فردی و تنظیم شناختی هیجان نقش کلیدی در پرخاشگری نوجوانان دارند.
نقش واسطه ای فرسودگی والدینی در رابطه بین پریشانی روانی و بدرفتاری با فرزندان در پاندمی کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
245 - 254
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای فرسودگی والدینی در رابطه بین پریشانی روانی و بدرفتاری با فرزندان در پاندمی کووید-۱۹ انجام شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه مادران دانش آموزان دوره متوسطه شهر اردکان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. ۲۴۸ نفر با روش دردسترس انتخاب و به پرسشنامه های استاندارد کودک آزاری (CAQ) حسینخانی و همکاران، (۱۳۹۲)، پریشانی روانی (DTQ) کسلر و همکاران (۲۰۰۲) و فرسودگی والدینی (PBQ) بریاندا و همکاران (2018) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین پریشانی روانی و فرسودگی والدینی با بدرفتاری با فرزندان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰>P). همچنین نتایج نشان داد فرسودگی والدینی بر بدرفتاری با فرزندان و پریشانی روانی بر فرسودگی والدینی اثر مستقیم و معنی داری دارد (۰۵/۰>P). همچنین پریشانی روانشناختی از طریق فرسودگی والدینی اثر غیر مستقیم معنی داری بر بدرفتاری با فرزندان داشت (۰۵/۰>P). بنابراین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و پریشانی روانشناختی به واسطه فرسودگی والدینی با بدرفتاری با فرزندان در پاندمی کووید-۱۹ارتباط دارد و می توان از این یافته ها در برنامه های آموزشی و مداخلات مرتبط با خانواده ها در شرایط همه گیری استفاده نمود.
اثربخشی مشاوره راه حل محور گروهی بر درگیری، اهمال کاری و هدف گرایی تحصیلی در دانشجویان مشروطی دارای فرسودگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره راه حل محور بر درگیری، اهمال کاری و هدف گرایی تحصیلی در دانشجویان مشروطی دارای فرسودگی تحصیلی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان مشروطی دانشگاه آزاد انار در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل داد. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر دانشجوی مشروطی که دارای فرسودگی تحصیلی بودند با استفاده نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (2007)، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و همکاران (2013، AES)، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولمون و راثبلوم (1994، APS) و پرسشنامه هدف گرایی تحصیلی بوفارد و همکاران (1998، (AGOS بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هر هفته یک جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بر اساس محتوای جلسات درمانی رویکرد راه حل محور شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون درگیری، اهمال کاری و هدف گرایی تحصیلی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح (001/0>P) وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان اظهار داشت که مداخله راه حل محور می تواند رویکرد مناسبی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی دارای فرسودگی تحصیلی باشد.
اثربخشی درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشوئی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۱۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خانواده درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشوئی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه آزماشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های شهر ساری در سال 1400 بود. انتخاب نمونه از مراکز خدمات روانشناختی شهر ساری به روش هدفمند بود. حجم نمونه 28 نفر تعیین شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش طلاق عاطفی گاتمن (1995، GED)، دلزدگی زناشوئی کایزر (1993، MDS) و تمایزیافتگی عاطفی اسکورون (1988، DSI) بود. از هر دو گروه پیش از شروع مداخله پیش آزمون گرفته شد. گروه آزمایشی در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان راه حل محور را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در سطح معناداری 05/0 تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت، اما این تفاوت در طلاق عاطفی تایید نشد. بدین معنا که خانواده درمانی راه حل محور موجب کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق شده است. بنابراین خانواده درمانی راه حل محور روشی موثر برای کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارزشمندی بدن در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۲۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارزشمندی بدن در زنان مبتلا به چاقی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترلبا دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را کلیه زنان با شاخص توده بدنی 30 و بیشتر مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر ساری در سال 1401 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 45 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره جایگذاری شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (CSWS، ۲۰۰۳) بود. گروه های آزمایش هر کدام طی 8 جلسه 90 دقیقه هفته ای یک بار مداخله های درمان شناختی- رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. روش تحلیل این پژوهش، روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بود. نتایج نشان داد هر دو مداخله درمان شناختی رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری باعث افزایش ارزشمندی بدن شد (05/0>p) و این نتیجه تا مرحله پیگیری ماندگار بود. همچنین نتایج نشان داد که بین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارزشمندی بدن در زنان مبتلا به چاقی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). یافته ها نشان داد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی- رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نقشی کلیدی در افزایش ارزشمندی بدن زنان مبتلا به چاقی دارد.
مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
19 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آنها بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 325 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (RSPWB) ریف (1989)، نیازهای روانشناختی (BSNQ) گاردیا و همکاران (2000)، ذهن آگاهی (MAAS) براون و ریان (2003)، اعتیاد به اینترنت (IAT) یانگ (1998) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد مسیر مستقیم نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی به استفاده آسیب زا از اینترنت و بهزیستی روانشناختی اثر معنادار داشت (05/0p<). همچنین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با میانجی گری استفاده آسیب زا از اینترنت بر بهزیستی روانشناختی اثر معنادار غیر مستقیم داشت (05/0p<). شاخص های برازش نشان داد مدل پیش فرض از برازش مناسب برخوردار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش واسطه ای در ارتباط بین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی نوجوانان دارد.
نقش میانجی باورهای سلامت در رابطه شیوه های والدگری و پریشانی روان شناختی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی باورهای سلامت در رابطه شیوه های والدگری و پریشانی روان شناختی فرزندان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را والدین دارای فرزند نوجوان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تبریز در سال 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی (21-DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995)، مقیاس بازخورد نسبت به بیماری(IAS) کلنر (1987) و پرسشنامه والدگری آلاباما (APQ) شلتون و همکاران (1996) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که شیوه والدگری مشارکت و باورهای سلامت اثر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی دارند (009/0=P) و نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار نیز اثر مستقیم معناداری بر باورهای سلامت دارند (009/0=P)، ولی اثر مستقیم مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی به بر باورهای سلامت معنادار نبود (05/0<P). شیوه های والدگری نظارت ضعیف (01/0=P) و انضباط ناپایدار (005/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی داشتند، اما مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی اثرغیرمستقیم معناداری نشان ندادند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که باورهای سلامت نقش میانجی معناداری در رابطه شیوه های والدگری نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار با پریشانی روان شناختی فرزندان نوجوان دارد.
اثربخشی آموزش شفقت درمانی بر انگیزه تحصیلی و پریشانی روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
201 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شفقت درمانی بر انگیزه تحصیلی و پریشانی روانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان نطنز در سال تحصیلی 1402-1401 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. گروه آزمایش، مداخله آموزشی شفقت درمانی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی (AMQ) والرند و همکاران (1992) و پرسشنامه استرس نوجوان (ASQ) بیرن و همکاران (2007) بود. داده های گردآوری شده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون انگیزه تحصیلی و پریشانی روانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. یافته ها بیانگر این مطلب است که شفقت درمانی می تواند باعث افزایش انگیزش تحصیلی و کاهش پریشانی روانی در دانش آموزان پسر شود.
اثربخشی آموزش مفاهیم طرحواره درمانی بر اجتناب شناختی و تحمل ابهام نوجوانان دارای علائم اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مفاهیم طرحواره درمانی بر اجتناب شناختی و تحمل ابهام در نوجوانان با علائم اختلال وسواسی-جبری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد دارای اختلال وسواسی- جبری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر سنندج در سال 1402 بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مقیاس استاندارد وسواس فکری عملی (Y-BOCS-BDD) ییل براون (1989)، اجتناب شناختی (CAQ) سکستون و دوگاس (2004) و تحمل ابهام (IUS) فریستون و همکاران (1994) بود. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 4 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش مفاهیم طرحواره درمانی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجتناب شناختی (001/0P<) و پیش آزمون پیگیری (001/0P<) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تحمل ابهام (001/0P<) و پیش آزمون پیگیری (001/0P<) معنادار بود؛ که نشان دهنده اثربخشی مداخله پژوهش در این متغیر ها است؛ بنابراین با استفاده از آموزش طرحواره درمانی می توان می توان به کاهش اجتناب شناختی و افزایش تحمل ابهام در نوجوانان با علائم اختلال وسواسی-جبری کمک شایانی کرد.
مدل ساختاری خود-خاموشی در زنان بر اساس پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با خود-خاموشی در زنان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان شهر ری در سال 1403 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 300 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس خود خاموشی (STSS، جک و دیل، 1992)، مقیاس پریشانی روان شناختی (K10، کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ، ثنایی، 1379) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که تعارض زناشویی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی خود-خاموشی بود (۰01/۰p‹). همچنین پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی از طریق دشواری در تنظیم هیجان توانستند خود-خاموشی زنان را به صورت غیرمستقیم پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با توجه به نقش مهم دشواری در تنظیم هیجان می توانند تبیین کننده خود-خاموشی در زنان باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش مشکلات زناشویی ضروری است.
اثربخشی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق بر بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه شهر اراک در سال 1402-1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی (SWBQ، 2003) و نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (RRS، 1991) بود. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزش گروهی سازش یافتگی زنان بعد از رویداد طلاق روش مداخله ای مناسبی بر بهبود بهزیستی ذهنی و نشخوار فکری زنان مطلقه است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرمسار در سال 1401 بود که تعداد 60 نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه دل زدگی زناشویی پاینز (1996، CBM) بود. مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد فراهیجان گاتمن (2011)، آموزشی روایت درمانی اوهانلون (1994) و ایماگوتراپی هندریکس (2015) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم و سوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری دل زدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد بین سه درمان تفاوت معنادار وجود دارد و ایماگوتراپی نسبت به فراهیجان و روایت درمانی به طور معناداری بر دل زدگی زناشویی زنان متأهل متعارض اثربخش تر بود (05/0<P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض به عنوان یک درمان حمایتی می تواند مورد بهره قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان انجام شد. روش پژوهشی مورد منفرد (A-B-A) همراه با خط پایه چندگانه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان 14 تا 19 سال بستری در بخش روان پزشکی بیمارستان بقیه الله اعظم شهر تهران در سال 1401-1400 بودند. از جامعه آماری 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودنهان سازی (SCS, 1990) و سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS, 2009) استفاده شد. پس از طی خط پایه چندگانه برای هر نوجوان، برنامه مداخله ای به صورت انفرادی در 8 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد. داده ها به روش تحلیل پایا و به کمک رسم نمودار تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از دریافت آموزش نمرات شرکت کنندگان در خودنهان سازی و خودجرحی برای هر شرکت کننده کاهش یافته است. بر اساس نتایج، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خودنهان سازی و خودجرحی نوجوانان بستری در بیمارستان اثربخش است.
پیش بینی مطلوبیت اجتماعی براساس نقش سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیت انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی مطلوبیت اجتماعی براساس نقش سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیت انیاگرام بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مراجعین زن و مرد مراکز مشاوره شهر کرمان در سال 1401 بود که از بین آن ها 200 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه تیپ های نه گانه انیاگرام (1993،RHETI ) مقیاس مطلوبیت اجتماعی کراون و مارلو (1960، MCSDS) و پرسش نامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر (1995، CISS) بود. داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین تیپ های شخصیتی صلح جو، موفقیت طلب، چالش گر، یاری رسان، اصلاح طلب، جستجوگر و مشتاق با مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت (01/0>P) و بین تیپ های شخصیتی وفادار-شکاک و فردگرا با مطلوبیت اجتماعی رابطه منفی (01/0>P) بود. همچنین نتایج نشان داد تیپ های شخصیتی و سبک مقابله مسئله مدار می توانند 35 درصد از واریانس مطلوبیت اجتماعی را پیش بینی کنند (001/0>P). در مجموع می توان گفت سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیتی پیش بینی کننده مطلوبیت اجتماعی در افراد می باشند و با توجه به آن ها می توان مطلوبیت اجتماعی را تبیین کرد.
مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران 10 تا 12ساله مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر یزد در سال تحصیلی 1402 بود که 45 نفر به صورت هدفمند و بر اساس پرسشنامه اضطراب آشکار و مصاحبه بالینی انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 16 جلسه بصورت دو بار در هفته تحت مداخله فراتشخیصی یکپارچه و مداخله شناختی رفتاری قرار گرفتند. شرکت کنندگان پژوهش قبل و بعد مداخله و همچنین در دوره ی پیگیری توسط پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ، کولیج، 2002) ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که نمرات کارکردهای اجرایی در هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است 05/0>P تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). بطور کلی هر دو مداخله برای بهبود کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی مناسب است.
مقایسه والدین دارای کودک مبتلا به سرطان و سالم از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی-والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۳۸-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان والدین کودکان مبتلا به سرطان و والدین کودکان سالم انجام شد. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. از میان والدینی که به بیمارستان محک شهر تهران در سال های 1400 و 1401مراجعه کردند، 146 والد دارای کودک مبتلا به سرطان و 146 والد دارای کودک سالم به صورت نمونه گیری در دسترس از شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (MIS، والکر و تامپسون ، 1983)، مقیاس خودکارآمدی والدینی (PSAM، دومکا و دیگران، 1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گرانفسکی و کرایچ، 2006) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین تمامی متغیرها (به غیر از کم اهمیت شماری) در دو گروه مشاهده شد. بررسی نتایج نشان داد که میانگین صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و نمره کل راهبردهای انطباقی در گروه سالم بیشتر از گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بود (05/0>p) و میانگین کل راهبردهای غیرانطباقی در گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بیشتر از گروه سالم بود (05/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که شرایط بیماری کودکان سرطانی می تواند بر جنبه هایی از روابط زناشویی و برخی از متغیرهای روان شناختی والدین از جمله خودکارآمدی آنها تأثیر منفی گذاشته و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان آن ها با شرایط دشوار تا حدی متفاوت از کودکان عادی است.
بررسی اثربخشی و رضایت مراجعان از روان درمانی تک جلسه ای: یک مطالعه مروری دامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان درمانی تک جلسه ای (SST) مختصرترین نوع درمان کوتاه مدت و دیدگاه متفاوتی به درمان است که از پژوهش های اولیه و اجرای آن در سطح بین المللی، بیش از سی سال می گذرد. هدف از این مطالعه بررسی شواهدی پیرامون اثربخشی و رضایت مراجعان از روان درمانی تک جلسه ای بود که به روش مرور دامنه ای انجام گرفت. به این منظور جستجو از طریق پایگاه های معتبر علمی بین المللیPubMed ,ScienceDirect ,Google Scholar و PsycINFO انجام شد. کلمات کلیدی جستجو شده شامل “Single Session Therapy” “Single Session Counseling”, “Single Session Psychotherapy”, “One Session Therapy”, “One-off Consultation”, “Single Session Intervention”, و “Walk-in Therapy” بود. در مرحله اول جستجو، 585 عنوان مقاله یافت شد و ملاک ورود پژوهش هایی بودند که از ابتدا هم مراجع و هم مشاور، قصد برگزاری مشاوره تنها در یک جلسه را داشتند و پژوهش هایی که روش های خاصی را برای درمان اختلالات انجام داده بود و تحقیقات مرتبط با بیماری های پزشکی از فرایند جستجو حذف گردید. پس از بررسی عناوین، چکیده ها و حذف مقالات نامرتبط، تکراری یا غیرقابل دسترس، صرفاً مقالاتی که به تعیین اثربخشی و رضایت مراجعان از شیوه درمان تک جلسه ای پرداخته بودند با استفاده از پروتکل پریزما برای مرور دامنه ای انتخاب و مورد ارزیابی بیشتر قرار گرفت و در نتیجه آن، 21 پژوهش برای بررسی دقیق تر انتخاب شد. از آن جایی که روان درمانی تک جلسه ای موضوع نسبتاً جدیدی به حساب می آید، برای جستجوی مقالات هیچ محدودیتی در سال انتشار یا جامعه هدف در نظر گرفته نشد و این یافته ها دربرگیرنده ی تمامی مطالعات انجام شده از این پایگاه های اطلاعاتی تا مرداد 1402 می باشد. نتایج این مطالعات نشان داد که روان درمانی تک جلسه ای برای طیف گسترده ای از مسائل و مشکلات، اثربخش بوده و اکثریت مراجعان شرکت کننده در این یک جلسه، تجربه مثبت و رضایت بخشی از آن داشته اند و همان یک جلسه را برای بهبود مسائلشان کافی دانسته اند. نتایج این مطالعه می تواند برای درمانگرانی که با روش روان درمانی تک جلسه ای آشنا نبوده و به میزان اثربخش بودن آن آگاهی ندارند و نیز مراجعانی که به دلیل طولانی بودن فرایند روان درمانی از انجام آن خودداری می کنند، مفید بوده و میزان اقبال آنان را به مشاوره افزایش دهد.
اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر تمایز یافتگی خود و بدکارکردی جنسی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
223 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر تمایزیافتگی خود و بدکارکردی جنسی زنان متأهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری، زنان متاهل شهر تهران در سال 1402 بودند که از این جامعه بر مبنای ملاک های ورود و خروج، به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 40 زن انتخاب و در گروه آزمایش و گواه هر گروه 20 زن به صورت تصادفی جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و اسمیت، 2003) و شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI، روزن و همکاران، 2000) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین تمایزیافتگی خود و بدکارکردهای جنسی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود داشت. در واقع زوج درمانی شخصیتی- سیستمی باعث افزایش تمایزیافتگی خود و عکلکرد جنسی در زنان متأهل می شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان پسر دارای رفتارهای مخاطره آمیز دامنه سنی بین 14 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی شهر کرج در سال 1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004DERS, ) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمون و گاهر (2008DTS, ) استفاده شد و آموزش ذهن آگاهی در طی 10 جلسه و هفته ای یک بار به مدت 60 دقیقه اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (۰۰۰۱/0>P) وجود داشت. در نتیجه آموزش ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش دشواری تنظیم هیجانی و بهبود تحمل پریشانی در نوجوانان دارای مشکلات رفتاری مورد استفاده قرار گیرد.
امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بعد از انتخاب یک مدرسه به صورت در دسترس و تکمیل فرم خود سنجی نوجوان (YSR، آخنباخ، 1991) و مقیاس ذهنیت رشد اخلاقی (MGM، هان و همکاران، 2020)، تعداد 30 دانش آموز که با نشانگان مشکلات رفتاری برونی سازی شده و ذهنیت ثابت اخلاقی طبقه بندی شده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر رویکرد ذهنیت رشد دوئک قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی (SSRS، گرشام و الیوت، 1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری بر مؤلفه های خودکنترلی، همدلی و همکاری گروه آزمایش داشته است (05/0p<) اما در مؤلفه ابراز وجود بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک می تواند بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان نوجوان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده مؤثر باشد.