مطالب مرتبط با کلیدواژه

اصلاح سبک زندگی


۱.

مقایسه تأثیر گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی در مدیریت وزن و ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص توده بدنی گروه درمانگری شناختی گروه درمانگری اصلاح سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۴ تعداد دانلود : ۸۲۵
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی گروه­ درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص توده بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروه­درمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه ­درمانگری شناختی). آزمودنی­های دو گروه قبل از مداخله و پایان ماه­های چهارم و هفتم به گویه­های پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. داده­های جمع­آوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرم­افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی می­انجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0<P). نتیجه­گیری: نتیجه­گیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنش­ور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنش­وری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخص­های اضافه وزن منجر می­شوند.
۲.

اثر بخشی اصلاح سبک زندگی بر بهبود گونه شناسی یکپارچگی و آسیب شناسی زنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاح سبک زندگی بهبود گونه شناسی یکپارچگی آسیب شناسی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه: زنان به عنوان بخش اعظم جامعه نقش مهمی در اصلاح سبک زندگی دارند پژوهش حاضر با هدف تبیین اثر بخشی ، اصلاح سبک زندگی  بر بهبود گونه شناسی یکپارچگی و آسیب شناسی زنان در بین زنان شهرستان رستم انجام گرفت. روش: روش پژوهش در زمره طرح پژوهشی از نوع تمام آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان ساکن در شهر رستم در سال 1399 بود و نمونه آماری تعداد 60  نفر از زنان شهرستان رستم را در قالب دو گروه 30 نفره گواه و آزمایش شامل  شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش گونه شناسی یکپارچگی و اسیب شناسی زنان از پرسشنامه فرایند و محتوای سامانی  استفاده شد؛  آلفای کرونباخ همه پرسشنامه ها مورد تایید می باشد. یافته ها: یافته ها نشان دادند اصلاح سبک زندگی  بر بهبود گونه های خانواده ،اثر بخشی معناداری دارد (فرضیه اول)  بنابراین می توان گفت که اصلاح سبک زندگی  بر بهبود افزایش یکپارچگی خانواده اثر معناداری دارد و برنامه اصلاح سبک زندگی  موجب افزایش یکپارچگی خانواده گردیده است (تایید فرضیه دوم) و اصلاح سبک زندگی  بر بهبود آسیب شناسی زنان اثر معناداری دارد (فرضیه سوم). نتیجه گیری: پس نتیجه می گیریم که بین گروه ها حداقل در یکی از ابعاد تفاوت معناداری وجود دارد.
۳.

بررسی تاثیر اصلاح سبک زندگی بر بهبود گونه شناسی یکپارچگی و آسیب شناسی خانواده در بین زوج های شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاح سبک زندگی گونه شناسی خانواده یکپارچگی آسیب شناسی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۰
خانواده بنیادی ترین ساختار اجتماعی است که تاثیرات آن محدود به اعضای آن نمانده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. در نتیجه بررسی عوامل آسیب زا برای این نهاد و ارایه راهکارهایی جهت به حداقل رساندن آنها دارای اهمیت است. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی اصلاح سبک زندگی بر بهبود گونه شناسی خانواده یکپارچه و آسیب شناسی خانواده در بین زوج های شهرستان رستم انجام شد. تحقیق حاضر از نوع طرح های کاربردی و تمام آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زوج های شهرستان رستم در سال 1399 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 زوج از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب و با استفاده از شیوه تصادفی سازی ساده در 2 گروه آزمایش (15=n)، و گروه کنترل (15=n) گماشته شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مدل فرایند و محتوای سامانی (2005) جمع آوری شدند. نتایج نشان دهنده اثربخشی اصلاح سبک زندگی زندگی بر بهبودگونه شناسی یکپارچه خانواده و همچنین کاهش آسیب های خانواده بود. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که با اصلاح سبک زندگی به شکل معناداری شاهد ارتقای گونه های خانواده از ناسالم و مشکل دار به سمت خانواده سالم و یکپارچه هستیم. افزون بر این، اصلاح سبک زندگی می تواند به شکل معناداری در کاهش موارد آسیب شناختی خانواده موثر باشد.
۴.

بررسی تجربه زیسته دانشجویان دارای افسردگی و با سابقه خودآسیبرسانی از اثربخشی درمان ترکیبی هیجانمدار و اصلاح سبک زندگی بر تفکر ارجاعی و خشم بالینی (یک مطالعه کیفی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افسردگی خودآسیب رسانی درمان هیجان مدار اصلاح سبک زندگی تفکر ارجاعی خشم بالینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته دانشجویان دارای افسردگی و افکار و رفتار خود آسیب رسان با قصد خودکشی از درمان ترکیبی هیجان مدار و اصلاح سبک زندگی با تمرکز بر تفکر ارجاعی و خشم بالینی انجام شده است. طرح پژوهش، کیفی و مطالعه چند موردی به روش پدیدارشناسی تفسیری و جامعه پژوهش شامل دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه ( 1403-1402) بود. نمونه شامل 4 دانشجو با تشخیص افسردگی و دارای افکار و رفتار خود آسیبرسان با قصد خودکشی، نمرات بالا در تفکر ارجاعی و خشم بالینی بودهاند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های (افسردگی Beck, 1996)، تفکر ارجاعی (Ehring,2010)، خشم بالینی ((Snell et. al,1995 و مصاحبه نیمهساختاریافته بود. پس از اجرای 12 جلسه درمان ترکیبی هیجان مدار و اصلاح سبک زندگی، مصاحبهها با روش دیکلمن و همکاران (1989) تحلیل شد. مضامین حاکی از کاهش تفکر ارجاعی و خشم بالینی بوده است. همچنین دو مضمون اصلی (تجارب درمانبخش و عوامل بازدارنده) و هشت زیر مضمون استخراج شد. مضامین تجارب درمانبخش برای تفکر ارجاعی، ادراک کنترل بر روی رفتار در مقابل افکار منفی و تمرکز بر زمان حال و مضمون بازدارنده شامل عوامل محیطی و به طور خاص دوستان و خانواده بود.همچنین مضامین تجارب درمانبخش برای خشم بالینی، شامل پذیرش شرم و غم، عدم اجتناب رفتاری و درک جدیدی از ناکامیها و رویدادهای ناخوشایند و مضامین بازدارنده نیز، دشوار بودن انتقال یادگیری به بیرون از جلسات درمان و انتظارات دیگران برای بهبودی سریع بود.