واکاوی تجارب زیسته معلمان عشایری از جابجایی دانش آموزان کوچ رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : جامعه عشایری به عنوان یکی از اقشار مهم و تأثیرگذار در ساختار اجتماعی ایران، با سبک زندگی خاص و تحرک پذیری بالا، همواره با چالش هایی در زمینه ی دسترسی پایدار به آموزش مواجه بوده است. جابجایی های مکرر ناشی از کوچ، وضعیت آموزشی دانش آموزان این جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد و بر فرآیند یاددهی–یادگیری اثرات عمیقی بر جای می گذارد. شناخت عمیق تر از تجربیات معلمان فعال در این مناطق، می تواند راهگشای ارائه ی سیاست های آموزشی متناسب باشد.
هدف پژوهش : هدف این پژوهش، واکاوی تجارب زیسته ی معلمان مدارس عشایری در زمینه ی تأثیرات جابجایی های دانش آموزان بر کیفیت آموزش است؛ با تمرکز بر ادراک، برداشت ها و چالش های معلمان در مواجهه با این پدیده.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : قلمرو مکانی این پژوهش شهرستان کرمانشاه است که دارای جمعیت قابل توجهی از خانوارهای عشایری می باشد. این منطقه با تنوع فرهنگی، پراکندگی جغرافیایی، و ویژگی های خاص زیست محیطی، بستری مناسب برای بررسی ابعاد مختلف آموزش در بستر کوچ نشینی فراهم ساخته است.
روش شناسی : پژوهش با رویکرد کیفی و روش شناسی پدیدارشناسی طراحی شده و نمونه گیری به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام گرفته است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۸ نفر از معلمان عشایری گردآوری و با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شده اند. برای اطمینان از اعتبار یافته ها، روش هایی نظیر غوطه وری در داده ها، بازبینی مشارکت کنندگان و تأیید خبرگان به کار گرفته شد.
یافته ها : نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تجارب معلمان در سه مقوله ی اصلی شامل «نقاط ضعف »، «نقاط قوت » و «چالش ها» طبقه بندی می شود. مهم ترین چالش ها شامل گسست آموزشی ناشی از جابجایی، افت تحصیلی، ضعف در پیوستگی محتوای درسی، و عدم ثبات روانی دانش آموزان بود. با این حال، معلمان از ظرفیت هایی نظیر انسجام فرهنگی، فرصت های یادگیری تجربی و تقویت هویت بومی نیز نام بردند.
نتیجه گیری : جابجایی مکرر دانش آموزان به عنوان مؤلفه ای ساختاری در زیست عشایری، پیامدهای گسترده ای بر نظام آموزشی این جوامع دارد. برای کاهش پیامدهای منفی آن، بازنگری در سیاست های آموزشی، طراحی راهبردهای محتوایی متناسب با زندگی کوچ نشینی، تقویت زیرساخت های حمایتی، و توجه به عدالت فضایی در آموزش ضروری است. یافته های این پژوهش می تواند زمینه ساز تدوین راهکارهای کلان برای ارتقاء کیفیت آموزشی و دستیابی به توسعه پایدار در مناطق عشایری کشور باشد.