فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شادمانی بر افزایش شادمانی بیماران مبتلا به دیابت است. لذا بدین منظور در قالب یک طرح نیمه تجربی تعداد 40 آزمودنی به روش تصادفی از بیماران مراجعه کننده به مرکز مشاوره دیابت شهرستان بهبهان که در پرسشنامه شادمانی آکسفورد نمره پایین تری به دست آوردند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس افراد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش شادمانی به روش فوردایس قرار گرفتند. در مورد هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. پیش آزمون و پس آزمون این پژوهش، پرسشنامه شادمانی آکسفورد بود. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمونt مستقل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که آموزش شادمانی بر افزایش شادمانی بیماران کمتر شادمان، مؤثر بوده است (01/0P<).
شناخت مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال های یادگیری با استفاده از تست نقاشی -خانه -درخت- آدم(KHTP)
رابطه «دینداری» و «ابعاد شخصیت» با «سلامت روان» معلمان شهرستان رودان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن رابطه دینداری و ابعاد شخصیت با سلامت روان معلمان شهرستان رودان به روش توصیفی _ همبستگی انجام گرفت. بدین منظور 274 نفر از معلمان، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی متناسب با حجم طبقات (برحسب جنس و مقطع تدریس) انتخاب شدند، و به پرسشنامه های دینداری خدایاری فرد و همکاران، شخصیت ""NEO-FFI"" مک کری و کاستا و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر ""GHQ-28"" پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش های آماری میانگین، درصد، فراوانی، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و گام به گام، آزمون ""t"" مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار ""SPSS"" انجام شد. نتایج نشان دادند که دینداری و ابعاد شخصیت با سلامت روان معلمان رابطه دارند. به طوری که روان رنجورخویی پایین، و دینداری و برون گرایی و توافق و وجدانی بودن بالا، با سلامت روان بالاتر معلمان رابطه مثبت داشتند. همچنین متغیرهایی از قبیل جنسیت، محل زندگی، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و مقطع تدریس معلمان نیز در بعضی از این روابط مؤثر بودند.
نقد و بررسی کتاب: روان شناسی رشد، با نگرش به منابع اسلامی (1 و 2)؛ مؤلف: دفتر همکاری حوزه و دانشگاه
اعتبار و روایی فهرست شادکامی آکسفورد در ایرانیها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
به منظور بررسی اعتبار و روایی فهرست شادکامی آکسفورد (OHI؛ آرگیل، 2001) نمونهای متشکل از 142 مرد و 227 زن ایرانی، 18 تا 53 سال (میانگین = 25)، فهرست شـادکامی آکسفورد (OHI)، پرسشنـامه شخصیتی آیزنک (EPQ، 1999) و فهرست افسردگی بک (BDI؛ بک و دیگران، 1979) را تکمیل کردند. بررسی همسانی درونی فهرست شادکامی آکسفورد نشان داد که تمام 29 گزاره این فهرست با نمره کل همبستگی بالایی داشتند. آلفای کرونباخ برای کل فهرست برابر با 91/0 بود. همبستگی پیرسون بین فهـرست شادکامی آکسفورد با فهرست افسردگی بک و زیر ـ مقیاسهای برونگردی و نوروزگرایی EPQ به ترتیب برابر با 48/0- ، 45/0 و 39/0- بود که روایی همگرا و واگرای فهرست شادکامی آکسفورد را تأیید کرد. نتایج تحلیل عاملی با استخراج 5 عامل رضایت از زندگی، حـرمت خود، بهزیستی فاعلی، رضایت خاطر و خلق مثبت توانستند با ارزش ویژه بزرگتر از 1 در مجموع 7/49% واریانس کل را تبیین کنند. میانگین نمرههای آزمودنیهای ایرانی در فهرست شـادکامی آکسفورد (07/42) با یافتههای پژوهش آرگیل (6/35 = M) متفاوت بود. یافتههای پژوهش نشان دادند که OHI برای اندازهگیری شادکامی در جامعه ایرانی از اعتبار و روایی مناسب برخوردار است.
"
کارکردهای اجرایی در افراد افسرده و غیر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وجود نقایص در کارکردهای اجرایی، بویژه توجه در بیماران افسرده به خوبی مشخص شده است در این راستا، هدف مطالعه حاضر بررسی کارکردهای اجرایی در افراد افسرده، با تأکید بر توجه انتخابی، انتقالی و پایدار، در مقایسه با همتایان سالم بود.
روش: مطالعه حاضر یک پژوهش تحلیلی از نوع مقطعی و علی مقایسه ای است و جامعه آماری آن کلیه افراد افسرده مراجعه کننده به یک کلینیک روان شناسی در شهر تهران بودند. پس از انجام غربالگری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و مصاحبه تشخیصی ساختار نیافته بر اساس متن بازنگری شده نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، تعداد 30 نفر از افراد مبتلا به افسردگی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد 30 نفر از افراد سالم از نظر جنس، سن، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات با گروه بیمار همتا شدند. سپس آزمون های رایانه ای استروپ، دسته بندی کارت های ویسکانسین و عملکرد مداوم، بر روی آزمودنی های هر دو گروه اجرا شد.
یافته ها: برای تحلیل داده ها از آزمون تی دو گروه مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که دو گروه از نظر توجه انتخابی و توجه انتقالی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند، اما بین دو گروه در توجه پایدار تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش تلویحات قابل توجهی در خصوص نقش افسردگی در تخریب کارکردهای اجرایی به خصوص در توجه پایدارِ و همچنین اهمیت به کارگیری درمان های افسردگی متمرکز بر نقایص کارکرد اجرایی این افراد، را در بر دارد.
تجربه افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان در نوجوانان دارای بیماری مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بیماری مزمن، نه تنها نوجوانان را در معرض خطر اختلالهایی مانند افسردگی قرار می دهد بلکه ممکن است به طردشدگی آنها از سوی همسالان نیز منجر شود. این پژوهش افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان را در نوجـوانان دارای بیماری مزمن با نوجوانان سالم مقایسه کرد. نمونـه ای متشکل از 33 نوجوان بیمار مزمن و 33 نوجوان سالم از دبیرستانهای شهر تهران به روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه طـردشدگی از سوی همسالان (طهماسیان، 1384) و فهرست افسردگی کودک (کوواکس، 1992) پاسخ دادند. نتایج، همبستگی مثبت و معنادار بین افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان (41/0=r، 001/0P<) را نشان دادند. میانگین نمره های افسردگی و طردشدگی از سوی همسالان در بیماران مزمن بالاتر از دانش آموزان سالم بود (001/0P<). افسردگی پسران و دختران دارای بیماری مزمن، با یکدیگر تفاوت نداشت. در حالی که پسران بیمار مزمن در مقایسه با دختران، طردشدگی بیشتری از سوی همسالان را گزارش کردند.
"
اثر بخشی نسبی آموزش های شناختی رفتاری عزت نفس بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع پژوهش های علی ـ مقایسه ای و نیمه تجربی است که با هدف بررسی اثربخشی نسبی آموزش های شناختی ـ رفتاری عزت نفس بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع دبیرستان انجام شد. بدین منظور 40 نفر از دانش آموزان را به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم کردیم. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزش های شناختی ـ رفتاری عزت نفس شرکت کردند، اما گروه گواه سیر طبیعی تحصیل خود را ادامه دادند. هر دو گروه در جریان پژوهش در
سه مرحله پیش آزمون (قبل از جلسه اول)، آزمون میانی (جلسه هفتم) و پس آزمون (جلسه پانزدهم) با استفاده از مقیاس های عزت نفس الیس پوپ و سازگاری اجتماعی کالیفرنیا مورد آزمون قرار گرفتند.
نتایج تحقیق نشان دهنده اثربخشی آموزش های شناختی ـ رفتاری بر سازگاری اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان بود. اما این آموزش ها با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی آزمودنی ها با سازگاری اجتماعی و عزت نفس آنها رابطه معناداری نداشت. به عبارت دیگر آموزش های عزت نفس با توجه به ویژگیهای فردی آزمودنی ها تاثیر متفاوتی نداشته است.
بررسی رابطه بین جو سازمانی با روحیه کارآفرینی (مورد شرکت “ایران خودرو دیزل”)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین جوّ سازمانی با روحیه کارآفرینی در کارکنان شرکت “ایران خودرو دیزل”می¬باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه مورد پژوهش، کلیه کارکنان ستادی شرکت “ایران خودرو دیزل” هستند که با روش نمونه¬گیری تصادفی ساده، 196 نفر از آنان انتخاب شده¬اند. ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه محقق¬ساخته (پرسشنامه روحیه کارآفرینی) که بر اساس مبانی نظری و تجربی طراحی و مولفه های روحیه کارآفرینی اندازه گیری شد و برای اندازه¬گیری جوّ سازمانی از پرسشنامه استاندارد جوّ سازمانی برگرفته از نظرات و تحقیقات هالپین و کرافت است، استفاده شده است. داده¬های حاصل از ابزار پژوهش، به دو شیوه توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون شفه) تحلیل آماری شده¬اند. نتایج بدست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین جوّ سازمانی و روحیه کارآفرینی در بین کارکنان شرکت “ایران خودرو دیزل” رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه به¬صورت مثبت و مستقیم است. هم¬چنین بین مؤلفه¬های جوّ سازمانی و مؤلفه¬های روحیه کارآفرینی در شرکت “ایران خودرو دیزل” به¬صورت مثبت و مستقیم رابطه معناداری وجود دارد. در خصوص تاثیر مدرک تحصیلی و سابقه کار کارکنان در افزایش روحیه کارآفرینی آنان نتایج بیانگر آن است افراد دارای مدرک تحصیلی لیسانس در مقایسه با افراد دارای مدرک تحصیلی فوق¬دیپلم از روحیه کارآفرینی بالاتری برخوردارند. سابقه کار کارکنان در افزایش روحیه کارآفرینی آنان تاثیر ندارد. به¬عبارت دیگر افرادی که دارای تجربیات بیشتری بودند، لزوماً دارای روحیه کارآفرینی بالایی نبودند.
تاثیر فیلم های کمدی در کاهش افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: این بررسی به منظور تاثیر فیلم توام با طنز در کاهش افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک بستری در بخشهای توانبخشی درازمدت انجام گرفته است.
مواد و روش تحقیق : 50 نفر از بیماران اسکیزوفرنیک بلوک های 5 و 6 بیمارستان روانپزشکی رازی به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به دو گروه 25 نفری مرکب از گروه تجربی و گروه گواه تقسیم شدند. در ابتدا میزان افسردگی آنها از طریق آزمون افسردگی بک اندازه گیری شد. سپس یک روز در میان، روزی 30 دقیقه به مدت دو هفته برای گروه تجربی بخشهایی از فیلم های کمدی صامت چارلی چاپلین و روآن اتکینسون (مستربین) به نمایش گذاشته شد. برای گروه گواه نیز به همان نسبت بخشهایی از یک فیلم مستند در مورد پیدایش کره زمین پخش شد. در پایان هفته دوم، میزان افسردگی هر دو گروه به وسیله آزمون بک مجددا اندازه گیری شد.
یافته ها: جهت بررسی معنی دار بودن تفاوت میان افسردگی گروه تجربی پیش از مداخله و پس از آن و نیز بررسی گروه گواه، به همین ترتیب از آزمون رتبه علامت دار ویل کاکسون برای نمونه های زوجی استفاده شد. برای توصیف داده ها، جدول فراوانی و ترسیم نمودارها نیز نرم افزار SPSS و Excel مورد استفاده قرار گرفت. طبق این بررسی میان نمره های افسردگی گروه تجربی پیش از مداخله و پس از آن تا میزان 95% اطمینان، تفاوت معنی دار وجود دارد. ولی میان نمره های افسردگی گروه گواه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: فیلم های کمدی سبب کاهش معنی دار از نظر آماری در افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک با اقامت طولانی در بیمارستان روانی می شوند.
"
بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در بروز علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی است. روش: نمونه آماری این پژوهش را دانش آموزان سال دوم دبیرستان 18 کلاس (403 نفر) تشکیل می دادند که از میان دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران، به شیوه خوشه ای مرحله ای، انتخاب شده بودند. تمام آزمودنی ها به نسخه فارسی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن و شکل کوتاه پرسشنامه طرحواره ها یا باورهای ناسازگار مرکزی یانگ (1998)، پرسشنامه علایم اختلال خوردن و پرسشنامه پیوند والدینی پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از تحلیل ساختار کوواریانس یا مدل معادله ساختاری، مدل علی احتمالی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که باورهای اختلال خوردن به عنوان متغیر میانجی و باورهای ناسازگار مرکزی به عنوان متغیر تعدیل کننده در پیوند والدینی با علایم اختلال خوردن نقش واسطه ای ایفا می کنند. نتیجه گیری: بر اساس این شواهد می توان چنین استنباط کرد که پیوند والدینی، باورهای ناسازگار اولیه و باورهای اختلال خوردن می توانند زمینه ایجاد علایم اختلالات خوردن را فراهم آورند، اگرچه نقش هر یک در ایجاد آسیب شناسی این اختلال متفاوت است.
خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شده است. روش پژوهش حاضر در چارچوب طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد اجرا شد. آزمودنی یک نوجوان پسر 13 ساله، دانش آموز کلاس هشتم و تنها فرزند خانواده بود و پدر مبتلا به سوءمصرف مواد بود، بنابراین مداخله خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در 13 جلسه و هر هفته در یک جلسه برای آزمودنی و خانواده اش برگزار شد. به منظور ارزیابی مشکلات رفتاری، علاوه بر مصاحبه بالینی از نوجوان و گزارش های معلمان و معاونین آموزشگاه، از آزمون خود گزارش دهی (YSR) مبتنی بر نظام سنجش آخنباخ (ASEBA) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از نمودار خط پایه، درمان و پیگیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد درمانی مورد نظر توانسته است تغییرات معنادار و قابل توجهی در مشکلات درونی سازی و برونی سازی آزمودنی ایجاد کرده و نمودار خط پایه نشان داد که مشکلات درونی سازی و برونی سازی بعد از فرآیند درمان در آزمودنی کاهش یافته است. اثربخشی مداخله نشان داد طرح-های درمانی مبتنی بر خانواده در بهبود مشکلات رفتاری نوجوانان در معرض خطر تأثیر داشته و رویکرد خانواده درمانی مبتنی بر فنون شناختی رفتاری به عنوان یک طرح درمانی کارآمد می تواند برای کمک به خانواده های مبتلا به سوءمصرف مواد دارای نوجوان به کار گرفته شود.
تأثیر مسیحیت بر تعلیم و تربیت در غرب
حوزههای تخصصی:
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به مثابه یک پژوهش همبستگی، با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی و تایید استواری ساختار عاملی، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا در نمونه ای از دانشجویان ایرانی اجرا شد.
روش: نسخه فارسی پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا و پرسشنامه پنج عامل بزرگ در 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) اجرا شد.
ابزار: به منظور بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا به ترتیب از تحلیل عاملی تاییدی، روایی همگرا و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته ها: همسو با یافته های قبلی، ضرایب آلفای کرونباخ و ضرایب همبستگی حاصل از آزمون- بازآزمون زیر مقیاس ها نشان دادند که این پرسشنامه از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده این است که الگوی سه عاملی این پرسشنامه برازندگی قابل قبولی با داده ها دارد، اما برازندگی الگوی چهارعاملی با داده ها بهتر است. ضرایب همبستگی بین زیرمقیاس های پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا و صفات شخصیتی نشان داد که این پرسشنامه از روایی همگرا برخوردار است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، با تاکید بر ساختار عاملی ثابت و کارآیی بالقوه پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا به منزله یک ابزار معتبر برای اندازه گیری مقابله با موقعیت های استرس زا نشان می دهد که این پرسشنامه از توان زیادی برخوردار است.
میزان اثربخشی آموزش های ضمن خدمت فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) معلمان دوره متوسطه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش های ضمن خدمت فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) معلمان دوره متوسطه شهر اصفهان است. بدین منظور سه بعد اصلی «ارتقای فراگیری دولت الکترونیک، ارتقای استفاده از اینترنت و ارتقای آشنایی با رایانه» مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه معلمان متوسطه شهر اصفهان (4491 نفر) است. از این افراد 300 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. داده ها از طریق اجرای پرسشنامه محقق ساخته، با 30 سؤال بسته پاسخ و اعتبار 96/0 فراهم گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج آماری پژوهش نشان داد که آموزش های ضمن خدمت فناوری اطلاعات و ارتباطات برای معلمان متوسطه در سه بعد اصلی استفاده شده کمتر از سطح متوسط (05/0 P≤) بوده است، اما اثربخشی (میزان استفاده) در این سه بعد در سطح (01/0 P≤) یکسان نبوده است. همچنین یافته ها نشان داد آموزش های ضمن خدمت فناوری اطلاعات و ارتباطات در این سه بعد برای معلمان مرد بیشتر از معلمان زن و برای معلمان کارشناسی ارشد بیشتر از معلمان با مدارک پایین تر اثربخش بوده است.