فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۸۲۱ تا ۱۸٬۸۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در تمام فرهنگ ها است.افسردگی، ترکیبی از احساس غمگینی، تنهایی، تحریک پذیری، بی ارزشی و ناامیدی را به همراه دارد و محققان، به طور مکرر از ارتباط بین سرشت و منش با افسردگی حمایت کرده اند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ابعاد سرشت و منش در بیماران افسرده و افراد بهنجار بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی در سال 1391، تمام مبتلایان به افسردگی اساسی در دامنه ی سنی 30 24 سال مراجعه کننده به مراکز بالینی شهر اردبیل و جامعه ی بهنجار افراد غیر افسرده بودند. آزمودنی ها 70 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 61 نفر بهنجار بودند که پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی بک و سرشت و منش کلونینجر را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: افراد افسرده نسبت به گروه بهنجار، به طور معنی داری از نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بیشتر و همکاری، خودراهبری و پشتکار کمتری برخوردارند (001/0>P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 34 درصد از واریانس علایم افسردگی توسط ابعاد سرشت و منش پیش بینی می شود.
نتیجه گیری: بین سرشت و منش با افسردگی، رابطه ی معنی داری وجود دارد و ابعاد سرشت و منش از متغیرهای تاثیرگذار در شدت نشانه های افسردگی است.
سیگار، دروازه ورود به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
سیگارکشیدن و تداوم مصرف آن اغلب ناشی از باور های غلطی است که در جامعه رواج پیدا کرده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف سیگار بر گرایش افراد به مصرف مواد مخدر است. یکی از نظریاتی که درخصوص اعتیاد و گرایش به مصرف مواد مخدر وجود دارد، «فرضیه دروازه» است. براساس این فرضیه، استفاده از مواد مخدر با سوء مصرف یک ماده قانونی شروع می شود و در سیر گسترش و تکامل به «ماده مخدر سخت» می رسد. پژوهشگر با بررسی اسناد و مدارک دریافته است که وجود دوستان سیگاری، دسترسی آسان و بی حد و حصر به سیگار و آزاد بودن مصرف سیگار در اماکن عمومی به عنوان عوامل خاص گرایش به سیگار است و سایر علل، عوامل مشترک برای مصرف مواد مخدر و سیگار هستند. طبیعی است که با وجود عوامل خاص گرایش به مصرف سیگار، عوامل مشترک نیز ابتدا فرد را متمایل به مصرف سیگار می کند و معمولاً به موازات یا پس از آن با مصرف مواد اعتیادآور آشنا می شوند. این تحقیق نشان می دهد مصرف سیگار باعث ایجاد بیماری هایی می شود که بسیاری از افرادی که آلوده به مصرف مواد مخدر شده اند، علت مصرف مواد را درمان یا تسکین عوارض ناشی از این بیماری ها عنوان کرده اند. از طرفی مصرف سیگار باعث ایجاد تغییراتی در رفتار، خلق و خو و منش فرد مصرف کننده می شود و او را مستعد مصرف مواد مخدر می کند.
بررسی رابطة صلاحیت های حرفه ای با توانمندی روان شناختی دبیران دوره متوسطه شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه صلاحیت های حرفه ای و توانمندی روان شناختی دبیران مقطع متوسطه شهرستان شیروان صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری شامل کلیه دبیران مقطع متوسطه (پسرانه و دخترانه) شهرستان شیروان در سال تحصیلی 94 - 1393 می باشد که تعداد آنها برابر با 329 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 177 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه تعدیل شده صلاحیت های حرفه ای کریمی (1388) و پرسش نامه توانمندی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1997) استفاده شده است. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (صلاحیت های حرفه ای «928/0» و توانمندی روان شناختی «838/0») ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد) و آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف - اسمیرنف، t تست تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1) وضعیت صلاحیت های حرفه ای دبیران دوره متوسطه شهرستان شیروان بالاتر از حد متوسط و میانگین فرضی قرار دارد. 2) وضعیت توانمندی روان شناختی دبیران مقطع متوسطه شهرستان شیروان بالاتر از حد متوسط و میانگین فرضی قرار دارد. 3) بین شاخص کلی صلاحیت های حرفه ای و توانمندی روان شناختی دبیران دوره متوسطه شهرستان شیروان رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (833/0r=). 4) سه مؤلفه صلاحیت فکری، صلاحیت رفتاری و صلاحیت اخلاق حرفه ای سهم معناداری در پیش بینی توانمندی روان شناختی دبیران دارند.
اثربخشی آموزش موسیقی در توانایی هوشی کودکان پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با شناخت تأثیر آموزش موسیقی به روش اٌرف بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس، 30 کودک 5 ساله (16 پسر، 14 دختر) انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. به اعضای گروه مداخله به مدت 6 ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته، موسیق آموزش داده شد. سپس در هر دو گروه مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی (1967، اقتباس از رضویه، 1384) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش موسیقی به طورمعناداری بهره هوش کلامی و غیر کلامی کودکان را افزایش داد. در نهایت، تأثیر آموزش موسیقی بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان مورد بحث قرار گرفت.
پژوهش حاضر با شناخت تأثیر آموزش موسیقی به روش اٌرف بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس، 30 کودک 5 ساله (16 پسر، 14 دختر) انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. به اعضای گروه مداخله به مدت 6 ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته، موسیق آموزش داده شد. سپس در هر دو گروه مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی (1967، اقتباس از رضویه، 1384) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش موسیقی به طورمعناداری بهره هوش کلامی و غیر کلامی کودکان را افزایش داد. در نهایت، تأثیر آموزش موسیقی بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان مورد بحث قرار گرفت.
رابطة روان بنه های ناسازگار اولیه و ویژگی های شخصیتی با صفت اخلاقی تکبر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، تعیین رابطه میان روان بنه های ناسازگار اولیه، ویژگی های شخصیتی و تکبر است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعة آماری آن، همة دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین بودند که از این میان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب، و به پرسش نامة روان بنه های ناسازگار اولیه، پرسش نامة پنج عاملی شخصیتی و مقیاس اسلامی تکبر تواضع پاسخ دادند. داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که همة حوزه های روان بنه های ناسازگار اولیه و زیرمقیاس روان آزردگی، ارتباط مثبت با تکبر دارند و زیرمقیاس های برون گرایی، تجربه پذیری، موافق بودن و باوجدان بودن، رابطة منفی با تکبر دارند. همچنین نمرة کل روان بنه های ناسازگار اولیه، موافق بودن، محدودیت های مختل، روان آزردگی و برون گرایی، توانایی تبیین بخش معناداری از واریانس تکبر را دارند.
مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با بیش از دو فرزند(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، به مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با خانواده های دارای بیش از دو فرزند پرداخته است. حجم نمونة مورد پژوهش، 295 نفر از دانش آموزان اول تا سوم دبیرستان های شهرستان بهارستان استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و ابزار استفاده شده، پرسش نامة شخصیتی آیسنک و پرسش نامه رضایت از زندگی است. داده ها براساس آزمون مان ویتنی تحلیل شد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که میانگین رتبة روان آزردگی و روان گسستگی دانش آموزان خانواده های یک و دو فرزند به طور معناداری بیش از دانش آموزان خانواده های دارای بیش از دو فرزند است. همچنین، میان میانگین رتبة برون گرایی و رضایت از زندگی این دو گروه، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ درنتیجه، با افزایش جمعیت خانواده، احتمال سلامت شخصیت و رضایت از زندگی فرزندان، فزونی خواهد یافت.
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.
نقش واسطه ای ارزش های تحصیلی در رابطه بین خودراهبری یادگیری دانشجویان و ادراک آنان از کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این تحقیق، بررسی نقش واسطه ای ارزش های تحصیلی در رابطه بین خودراهبری یادگیری دانشجویان و ادراک آنان از کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی می باشد. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های گروه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس در سال تحصیلی 91- 92 است که شامل 4181 نفر می گردند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، از هر یک از رشته ها، یک کلاس کارشناسی به صورت تصادفی 400 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه خودراهبری یادگیری، پرسشنامه ارزش های تحصیلی و پرسشنامه ادراک دانشجویان از کیفیت عملکرد بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع گردید. با استفاده از روش های آمار استنباطی داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خودراهبری یادگیری دانشجویان پیش بینی کننده مثبت و معنی دار ارزش های تحصیلی آنان و هم چنین پیش بینی کننده مثبت و معنی دار ادراک دانشجویان از کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی می باشد. ارزش های تحصیلی دانشجویان نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار ادراک دانشجویان از کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی می باشد و در نهایت ارزش های تحصیلی در رابطه بین خودراهبری یادگیری دانشجویان و ادراک آنان از کیفیت عملکرد اعضای هیأت علمی نقش واسطه ای دارد.
بررسی میزان شیوع اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دانش آموزان دبستانی از دید معلمان و والدین: مطالعه ی مروری سیستماتیک و فراتحلیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه-بیش فعالی شایع ترین اختلال روان پزشکی تشخیص داده شده در کلینیک های سرپایی روان پزشکی در کودکان دبستانی است. بسیاری از محققان از اطلاعات معلمان و والدین جهت تشخیص کودکان مبتلا استفاده نموده اند. هدف از این مطالعه، بررسی فراتحلیلی این اختلال در دانش آموزان دبستانی از دید معلمان و والدین می باشد.
روش کار: با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Magiran، SID، GoogleScholar و غیره، تعداد 16 مقاله جمع آوری شد و وزن هر مطالعه با توجه به تعداد نمونه و میزان شیوع از توزیع دوجمله ای محاسبه شده است. داده ها با استفاده از روش فراتحلیلی مدل اثرات تصادفی و با نرم افزار R و Stata نسخه ی 2/11تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه 16 مقاله که بین سال های 1375 تا 1390 انجام گرفته بودند، وارد تحلیل شدند. تعداد کل نمونه 14891 دانش آموز 12-7 ساله مقطع دبستان بود. میزان شیوع نقص توجه-بیش فعالی بر اساس توافق نظر والدین و معلمان در کل 8 درصد به دست آمد. میزان شیوع نقص توجه-بیش فعالی از دید والدین در کل 20 درصد و از دید معلمان نیز در کل20 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که شیوع اختلال نقص توجه-بیش فعالی در حد متوسط است لذا لزوم اهمیت سلامت روانی دانش آموزان به عنوان آینده سازان کشور و ضرورت شناسایی، درمان و پی گیری گروه های در معرض خطر توسط نهادهای مسئول و مرتبط آشکار می گردد.
رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری بوده است. روش انجام پژوهش از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 220 نفر از مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری در سال تحصیلی 93-1392، در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 136 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه 15 سؤالی محقق ساخته فن آوری اطلاعات با پایایی 0/91 و پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر که پایایی آن در ابعاد شایستگی 0/88، مؤثر بودن 0/89، معنی دار بودن 0/86، خودسامان دهی 0/88 و اعتماد 0/84 به دست آمد، بود. توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد که بین فن آوری اطلاعات با توانمندسازی روان شناختی، احساس معنی دار بودن، احساس مؤثر بودن، احساس سامان دهی و احساس اعتماد مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری رابطه معنی داری وجود دارد. اما، بین فن آوری اطلاعات با احساس شایستگی مدیران رابطه معنی داری به دست نیامد.
سیستم مغزی/ رفتاری، کمال گرایی و علائم افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن رابطة سیستم مغزی- رفتاری و کمال گرایی با علائم افسردگی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. مطالعة حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونة مورد بررسی شامل 360 دانشجوی پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از جامعة 8000 نفری دانشجویان این دانشگاه در سال 91 برگزیده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فلت و هویت و سیاهة افسردگی بک بود. اطلاعات حاضر از اجرای پرسشنامه ها به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل همبستگی متغیر ها بیان کنندة همبستگی مثبت معنادار علائم افسردگی با کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی جامعه مدار و بازداری رفتاری بود و همبستگی منفی معنادار بین علائم افسردگی و فعال سازی رفتاری بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که از بین متغیر های مورد مطالعه، متغیر های کمال گرایی جامعه مدار و سیستم فعال ساز رفتاری بیش ترین سهم را در پیش بینی علائم افسردگی داشتند. بنابراین، می توان بیان کرد که رابطة بین علائم افسردگی با کمال گرایی و سیستم مغزی/ رفتاری جالب توجه است.
روش های ارزیابی و درمان کودکان و نوجوانان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: این پژوهش با هدف شناسایی طرح مشکلات و روش های ارزیابی و درمان کودکان و نوجوانان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی انجام شد. خطری که در زمینه تشخیص این اختلال وجود دارد این که گاهی اوقات دامنه وسیعی از رفتارهایی که به علل متعددی ایجاد می شوند، به اشتباه به عنوان اختلال کم توجهی- بیش فعالی تشخیص داده شوند.
نتیجه گیری: متخصصان مدرسه و بالینی باید در تشخیص، دقیق باشند و زمینه خانوادگی و سایر ملاک های تشخیصی را به دقت در نظر بگیرند. ارزیابی بالینی این اختلال باید جامع و چندبعدی باشد و پس از ارزیابی جامع و تشخیص دقیق، مداخله های درمانی آغاز شود. در فرآیند درمان کودکان و نوجوان دارای اختلال کم توجهی- بیش فعالی انواع مختلفی از مداخله های دارویی و روان شناختی مورد توجه قرار گرفته که شامل درمان دارویی، مداخله های رفتاری، شناختی- رفتاری، آموزش والدین، آموزش مهارت های اجتماعی، آموزش آرمیدگی و درمان های چند الگویی است. برنامه درمانی جامع، برنامه ای است که والدین، معلمان، روان شناسان مدرسه، پزشکان و متخصصان بالینی در اجرای آن با هم مشارکت و همکاری موثر داشته باشند
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی: مطالعه ی تک موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان متمرکز بر هیجان، یک مداخله ی کوتاه مدت است که می تواند مجموعه ای از تخریب های ناشی از اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) را که ناشی از سوء استفاده ی جنسی است، مورد هدف قرار دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی بود.
روش کار: بررسی حاضر به روش طرح آزمایش تک موردی و از نوع خط پایه ی چندگانه انجام شد. به این منظور سه آزمودنی (سه دختر) به شیوه ی نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر هیجان، 12 جلسه ی هفتگی در سال 91-1390 در مرکز مشاوره ی دانشگاه تبریز به کار گرفته شد و مرحله ی پی گیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. آزمودنی ها در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مراحل پی گیری سه ماهه پرسش نامه های مقیاس استرس پس از آسیب، عزت نفس روزنبرگ، افسردگی بک، اضطراب بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسش نامه ی استرس پس از آسیب و سلامت عمومی (GHQ-28) را برای ورود به پژوهش کامل کردند. برای تحلیل داده ها از روش معنی داری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد.
یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان، موجب کاهش معنادار نشانگان PTSD، افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری و نیز افزایش معنی دار عزت نفس در آزمودنی ها شده است. به علاوه این نتایج در پی گیری سه ماهه در تمامی موارد توانسته روند بهبودی پایداری را داشته باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان متمرکز بر هیجان، در تعدیل نشانگان بالینی قربانیان جنسی روابط عاطفی موثر است و باعث بهبودی عزت نفس آن ها می گردد.
مکانیزم های دفاعی در خانواده های افراد مبتلا به سومصرف موادمخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف از انجام این پژوهش، بررسی مکانیزم ها و سبک های دفاعی در خانواده افراد مبتلا به مصرف و سوء مصرف مواد بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی بود. نمونه این پژوهش متشکل از 280 نفر(هرگروه 70 نفر) از خانواده افراد سومصرف کنندگان مواد مخدر، الکل، دارو و سیگار بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزم های دفاعی پرسش نامه سبک های دفاعی آندروز(1993) بود. یافته ها: بیشترین میانگین و درصد استفاده از مکانیزم های رشد نایافته در همراهان بیماران مبتلا به مصرف مواد مخدر و الکل بوده و کمترین میانگین و درصد در همراهان بیماران مبتلا به مصرف مواد آرام بخش بوده است. در میان مکانیزم های رشد نایافته بیشترین درصد استفاده را انکار در همراهان سوء مصرف الکل و کمترین درصد استفاده را مکانیزم گذار به عمل در همراهان مصرف مواد مخدر داشته است. نتیجه گیری: مکانیزم های دفاعی شناخت ما را از خود تغییر می دهد، از این رو مکانیزم های دفاعی ناپخته، مانعی برای درک واقعیت در افراد می شوند و امکان دفاع منطقی و موثر را از فرد سلب می کنند و ظرفیت بینشی و خوداکتشافی فرد را کاهش می دهند.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی پایه های دوم تا ششم ابتدایی مدارس عادی شهرستان خرامه در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بودند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله آموزش مهارت های خودآموزی (مایکنبام و گودمن، 1971) را در 15 جلسه دریافت کردند در حالی که گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات دست خط از سیاهه محقق ساخته مشکلات دست خط(کشاورزی، 1394) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های خودآموزی بر بهبود مشکلات دست خط و خرده مؤلفه های آن(خطاهای دست خط و خطاهای وضعیت بدن هنگام نوشتن) تأثیر معنی دار داشته است (01/0>p). بنابر این اجرای مداخله آموزش مهارت های خودآموزی در بهبود مشکلات دست خط دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی مؤثر است.
مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد: مطالعه ی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مانیای حاد، بخش خطرآفرینی از اختلال دوقطبی است و نیاز به درمان مناسب روانی-اجتماعی و دارویی دارد تا از خطرات جدی برای بیماران جلوگیری گردد. در درمان مانیای حاد دوقطبی از داروهای تثبیت کننده ی خلق مانند والپروات و آنتی سایکوتیک های آتیپیک نظیر کوئیتیاپین به صورت ترکیبی یا به تنهایی استفاده می شود. اثر کوئیتیاپین در ترکیب با والپروات سدیم در مطالعات مختلف مشخص گردیده اما با توجه به احتمال تداخلات دارویی در مصرف همزمان، لازم است اثر درمان تکی این دارو نیز مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی مروری مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد است.
مرور مطالعات: با جستجو در پایگاه های علمی مختلف انگلیسی و فارسی تا تاریخ فوریه ی 2015 چهار مقاله در این خصوص یافت شد. بنا بر نتایج این مطالعات، تفاوت معنی داری در اثربخشی کوئیتیاپین به صورت تک دارویی و والپروات سدیم در درمان مانیای حاد دیده نشده و هر دو این داروها موثر واقع شدند، هر چند در برخی مطالعات، اثربخشی کوئیتیاپین از والپروات سدیم سریع تر ظاهر گردید.
نتیجه گیری: درمان تک دارویی با کوئیتیاپین می تواند به میزان والپروات سدیم در بهبود علایم مانیای حاد موثر باشد و بنا بر برخی مطالعات اثر آن بر بهبودی بیمار، سریع تر است.
الگوی معادلات ساختاری از روابط بین هوش عاطفی، مثلث شناختی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی هوش عاطفی و سلامت روانی دانشجویان با واسطه گری مثلث شناختی (نگرش منفی به خود، دنیا و آینده) بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که با استفاده روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند و سه پرسشنامه ی هوش عاطفی پترایدز و فارنهام، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر، و مثلث شناختی بکهام و همکاران را در محل کلاس های عادی خود تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هوش عاطفی قدرت پیش بینی سلامت روانی را به طور مستقیم و معنادار دارد. رابطه ی مثلث شناختی و سلامت روانی نیز به صورت منفی و معنی دار بود علاوه بر این، هوش عاطفی توانست از طریق واسطه گری مثلت شناختی، به نحو غیرمستقیم نیز سلامت روانی را پیش بینی نماید. استفاده از آزمون بوت استروپ نشان داد که نقش واسطه ای مثلث شناختی در رابطه ی بین هوش عاطفی و سلامت روانی معنادار است.
ارتباط بین هوش هیجانی و جهت گیری ورزشی مردان ورزشکار برتر رشته های برخوردی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی شک توانمندی ها و شایستگی های اجتماعی و هیجانی از عامل های تعیین کننده و تأثیرگذار بر کیفیت روابط اجتماعی و موفقیت در حوزه های گوناگون زندگی و حرفه ای به شمار می روند. هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و جهت گیری ورزشی مردان برتر رشته های برخوردی بود. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری آن را کلیه ورزشکاران مرد برتر رشته های برخوردی (هندبال، کونگ فو، کاراته، فوتسال، و بسکتبال) استان کردستان تشکیل می دادند. که به صورت تمام شمار تعداد 100 نفر در این پژوهش شرکت کردند. روش های آماری شامل آزمون های فریدمن، همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که خود تنظیمی و تمایل به پیروزی به ترتیب انتخاب غالب ورزشکاران در بین مؤلفه های هوش هیجانی و جهت گیری ورزشی است. بین هوش هیجانی و جهت گیری ورزشی، رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت، همچنین هوش هیجانی، قابلیت پیش بینی جهت گیری ورزشی را دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، هوش هیجانی از جمله مهم-ترین عوامل تعیین کننده جهت گیری ورزشی به شمار می رود و نشان می دهد که افزایش قابلیت جهت گیری در محیط های ورزشی، تابع توان بالای ورزشکاران در داشتن هوش هیجانی است
بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در طول چرخه های مختلف زندگی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی در چرخه ی زندگی خانواده در زنان و مردان متأهل در شهرستان دزفول بود. نمونه ی مورد مطالعه 251 فرد متأهل که از چهار چرخه ی زندگی شامل زوج های جوان، خانواده های با فرزند خردسال، خانواده های دارای فرزند نوجوان و خانواده در میانه ی زندگی (جدا شدن فرزندان از خانواده) انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی و شادکامی زناشویی را تکمیل کنند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون پیگیری توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین گروه های چهار مرحله ی زندگی در شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نمرات زوج های دارای فرزند خردسال و زوج های با فرزند نوجوان دارای تفاوت معنیی داری هستند. همچنین بین زنان و مردان متأهل از نظر بهزیستی روان شناختی در چهارچرخه ی زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت.
پیش بینی تعهد زناشویی براساس تمایزیافتگی خود، همبستگی و انطباق پذیری خانواده، و صمیمیت زناشویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود، همبستگی و انطباق پذیری خانواده و صمیمیت زناشویی در معلمان زن متأهل شهر همدان، انجام گرفت. در پژوهشی با روش توصیفی از نوع همبستگی، نمونه ای به حجم 346 نفر از میان تمامی معلمان زن متأهل شهر همدان به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در مطالعه، فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه ی استاندارد تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، پرسش نامه ی تمایزیافتگی خود (اسکورون و اسمیت، 2003)، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده (السون و همکاران، 1985) و مقیاس صمیمیت (والکر و تامپسون، 1983) را تکمیل نمودند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین، صمیمیت زناشویی بیش ترین نقش را در پیش بینی تعهد زناشویی دارد و پس از آن، همبستگی خانواده و تمایزیافتگی خود قرار دارند و این سه متغیر در مجموع حدود 62 درصد واریانس تعهد زناشویی را پیش بینی می کنند. یافته های پژوهش نشان از اهمیت تجارب تحولی اولیه ی افراد در خانواده و کیفیت رابطه ی مادر و کودک و همبستگی اعضای یک خانواده بر روابط بین فردی زوجین دارند.