مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
بهنجار
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی سطح تنش والدگری در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجهو مقایسه ی آن با مادران کودکان بهنجار انجام شده است. روش کار: مطالعه ی حاضر جزو پژوهش های علی مقایسه ای می باشد وجامعه ی آماری این پژوهش تمام مادران دارای پسر 5 تا 12 ساله ی مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه مراجعه کننده به درمانگاه های فوق تخصصی روان پزشکی کودک (ابن سینا و دکتر شیخ) و تمام مادران پسران 5 تا 12 ساله ی بهنجار مقطع پیش دبستانی و دبستان ناحیه ی 4 مشهد بودند. از بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه با روش نمونه گیری در دسترس، 50 نفر و از بین مادران کودکان بهنجار با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای80 نفر انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شاخص تنیدگی والدگری بودند. داده های به دست آمده با روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون تی گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که بین تنش والدگری (قلمرو والد) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<) و نیز بین تنش والدگری (قلمرو کودک) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). هم چنین بین تنش والدگری (قلمرو والد-کودک) در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). نتیجه گیری: مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مقایسه با مادران کودکان بهنجار دارای تنش والدگری بیشتری هستند که باید با ابزار شاخص تنش والدگری تشخیص داده شود.
"
بررسی و مقایسه ساختار انگیزش در کاربران 15 تا 28 ساله معتاد به اینترنت و بهنجار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه ساختار انگیزش در افراد معتاد به اینترنت با افراد بهنجار در گروه سنی 15- 28 ساله صورت گرفت. نمونه این پژوهش در بر گیرنده 70 آزمودنی است و شامل 35 نفر افراد عادی و 35 نفرکاربر افراطی و معتاد به اینترنت هستند که به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس، در کافی نت های سطح تهران انتخاب شده اند، با تحلیل یافته های حاصل از پرسشنامه ساختارانگیزش(PCI) و تست اعتیاد به اینترنت ((IAT، این نتایج بدست آمد، که بین افراد معتاد به اینترنت و افراد بهنجار تفاوت به لحاظ کنترل در سیر تحقق اهداف، میزان سر خوردگی در صورت عدم تحقق اهداف، میزان تعهد و وابستگی قلبی به اهداف و اهمیت اهداف فرد برای اهداف دیگر وی می باشد، ولی تفاوتی به لحاظ میزان اهمیت اهداف، سیر تحقق اهداف، میزان آگاهی به تعقیب اهداف، میزان شادی و خشنودی در صورت تحقق اهداف، طول زمان لازم تا تحقق اهداف و میزان آزادی در انتخاب اهداف دیده نشد.
نقش شخصیت مادر در تربیت دینی فرزند
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی بر «ویژگی های مادر در تربیت دینی» فرزند است. جهت دستیابی به این مهم سعی شده تا با تصویر شخصیت اسلامی مادر به عنوان موثرترین مربی، روند دینداری فرزند ترسیم شود. شخصیت بهنجار از نظر اسلام به شخصیتی اطلاق می شود که سه لایه وجودی او (بینش، گرایش، کنش) به عنوان انسان الهی در سمت و سوی الهی باشد. در واکاوی هر لایه مسائل مرتبط آن لایه با فرآیند تربیت دینی فرزند بیان شده است. از همین رو در بحث بینش و شناخت مادر نسبت به دین، خود (نفس)، موقعیت مادر و فرزند، خود فرزند به عنوان فردی منحصر به فرد و مسائل مرتبط با تربیت دینی اشاره شده که هر کدام به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و بعد در بحث عواطف و عمل، جهات و چگونگی اثرپذیری از این شخصیت بهنجار مورد تحلیل قرار گرفته است.
مقایسه ی سرشت و منش بیماران افسرده و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در تمام فرهنگ ها است.افسردگی، ترکیبی از احساس غمگینی، تنهایی، تحریک پذیری، بی ارزشی و ناامیدی را به همراه دارد و محققان، به طور مکرر از ارتباط بین سرشت و منش با افسردگی حمایت کرده اند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ابعاد سرشت و منش در بیماران افسرده و افراد بهنجار بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی در سال 1391، تمام مبتلایان به افسردگی اساسی در دامنه ی سنی 30 24 سال مراجعه کننده به مراکز بالینی شهر اردبیل و جامعه ی بهنجار افراد غیر افسرده بودند. آزمودنی ها 70 فرد مبتلا به افسردگی اساسی و 61 نفر بهنجار بودند که پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی بک و سرشت و منش کلونینجر را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: افراد افسرده نسبت به گروه بهنجار، به طور معنی داری از نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بیشتر و همکاری، خودراهبری و پشتکار کمتری برخوردارند (001/0>P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 34 درصد از واریانس علایم افسردگی توسط ابعاد سرشت و منش پیش بینی می شود.
نتیجه گیری: بین سرشت و منش با افسردگی، رابطه ی معنی داری وجود دارد و ابعاد سرشت و منش از متغیرهای تاثیرگذار در شدت نشانه های افسردگی است.
مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت وسواسی و بهنجار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توانایی بازشناسی هیجان، برای درک رفتار شخص مقابل ضروری است و بازشناسی هیجان می تواند از چهره، صدا و حرکات بدن انجام پذیرد. هدف : هدف پژوهش، مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و وسواسی و عادی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی در سال تحصیلی ۱۳۹۵ تشکیل دادند. ۴۰۰ دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ی بالینی میلون ۳ را کامل کردند. سپس براساس ملاک های ورود ۳۰ نفر برای هر گروه انتخاب شدند. آزمون های بازشناسی هیجان چهره ای، صوتی، تنی و نظریه ذهن بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه شخصیت ضداجتماعی و شخصیت وسواسی در امتیازدهی برانگیختگی هیجان صوتی خشم (۰/۰۲۸= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در امتیازدهی شدت هیجان خنثی ( ۰/۰۴۹= p ) تفاوت معنادار وجود داشت. در بازشناسی هیجان تن بین گروه شخصیت ضداجتماعی و عادی در دو حالت هیجان شادی (۰/۰۰۴= p )، (۰/۰۰۱= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در یک حالت هیجان شادی ( ۰/۰۱۶= p ) تفاوت معنادار وجود داشت ( ۰/۰۵ < p ). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، افراد با ویژگی های شخصیت ضداجتماعی در بازشناسی هیجان تن عملکردی بهتری دارند و می توان پیش زمینه ای نظری برای شیوه های جدید درمانی را مطرح کرد. البته تحقیقات بیشتری در بازشناسی هیجان به روش های مختلف (صوت، حرکات بدن) در نمونه های بالینی ضرورت دارد.
شیوه های مواجهه با تعارض در بین والدین دانش آموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال یازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۶
141-160
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای انواع تدابیر والدین دانش آموزان دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روان شناختی درمواجهه با تعارضات بود. این مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه دارای رفتار بهنجار و نابهنجار روان شناختی دبیرستان های شهر تهران و والدین آن ها تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه شامل 538 (278 دختر و 260 پسر) دانش آموز دارای رفتار بهنجار و 112 (72 دختر و 40 پسر) دانش آموز دارای رفتار نابهنجار از این جامعه بود که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظرشده تدابیر تعارض و فهرست تجدیدنظرشده علائم روان شناختی بودند. یافته های پژوهش نشان داد که در هنگام بروز تعارض های خانوادگی، والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) بیشتر از تدابیر سازنده مبتنی بر استدلال استفاده می کنند. هم چنین والدین نوجوانان بهنجار (نسبت به والدین نوجوانان نابهنجار) هنگام بروز تعارض های خانوادگی، از تدابیر غیرسازنده مبتنی بر پرخاشگری کلامی و خشونت بدنی کمتر استفاده می کنند؛ بنابراین، به نظر می رسد که احتمالاً رفتار فرزندان آن دسته از والدینی که تدابیر مناسبتری در زمان بروز مشکلات اتخاذ می کنند، سالم تر و بهنجارتر باشد.