فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۸۱ تا ۹٬۷۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی موقعیت شغلی و کار زنان در سازمان صدا و سیما ، درصدد شناسایی مهمترین چالش های حرفه ای زنان شاغل در این سازمان و تأثیر آنها بر بازنمایی زنان در این رسانه است. محقق با استفاده از روش پژوهش کیفی ، داده های تحقیق را در مصاحبه هایی با 30 نفر از زنان فعال در عرصه های مختلف رسانه ای، مانند مدیریت، کارگردانی، تهیه کنندگی و خبرنگاری، جمع آوری و به روش تحلیل تماتیک مورد بررسی قرار داده است که از این طریق ، چهار تم انگیزه ها، خانواده و مادری، چالش های سازمانی و جنسیتی شناسایی شده اند. محقق با تحلیل تم چالش ها ی سازمانی به این نتیجه رسیده که علی رغم تاکید سیاست های کلان سازمان صدا وسیما بر تکریم جایگاه زنان و نفی شئ انگاری زن در رسانه، زنان در محیط کار خود ، سیاست ها و خط مشی های اجرایی مشخصی در زمینه بسط فرصت ها و شرایط پیشرفت کار حرفه ای مشاهده نمی کنند. محقق مقاله در انتها پیشنهاد می کند که تدوین سیاست ها و خط مشی ها در این زمینه ، بر اساس الگوی سوم «زن مسلمان ایرانی» در دستور کار این سازمان قرار گیرد.
بررسی مقایسه ای مفهوم آزادی از منظر مکاتب فلسفی و دین اسلام
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای مفهوم آزادی از منظر مکاتب فلسفی و دین اسلام می باشد. اینکه آزادی چیست و چه اهمیتی دارد، امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است زیرا مشخص شدن مفهوم آزادی تعیین کننده مفاهیم بسیار مهمی چون آزادی سیاسی، آزادی علمی، تربیت و ... است. از سویی دیگر مشخص شدن این مفهوم باعث عدم سوء استفاده از این واژه توسط افراد مختلف می شود. از جمله سوء استفاده های از آزادی، یکی دانستن آن با آنارشیسم یا هرج و مرج طلبی است. یکی دیگر از شایع ترین سوء استفاده های از آزادی را سیاسیون هر کشور انجام می دهند تا تحت لوای نام آزادی، منافع نامشروع خود را به دست آورند. از این رو و با توجه به هدف پژوهش، روش تحقیق کیفی از نوع مقایسه ای است و در همین راستا نظر برخی متفکران مکاتب فلسفی ایده آلیسم، رئالیسم، ناتورالیسم، پراگماتیسم، اگزیستانسیالیسم، ماركسیسم، اومانیسم و لیبرالیسم به عنوان مکاتب شاخص فلسفی مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه نظر برخی متفکران اخیر دین اسلام و مذهب تشیع ارائه می گردد تا در نهایت به کمک این نظرات یک تعریف قابل قبول از این مفهوم تعیین گردد.
رابطه بین خودپنداره و مشارکت سیاسی زنان در شهر تهران در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
166-133
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به منظور ایجاد توسعه سیاسی، مشارکت همه آحاد جامعه در امور سیاسی ضروری است. بنابراین مشارکت زنان در همه فعالیت های اجتماعی مانند سیاست لازمه توسعه سیاسی است؛ به نحوی که می توان گفت اقلیت بودن زنان در امور سیاسی، موجبات ناتمامی دموکراسی را در جامعه فراهم می کند و شناخت عوامل مؤثر بر آن مانند خودپنداره از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودپنداره و مشارکت سیاسی زنان شهر تهران است. روش: روش تحقیق ازنظر مسیر توصیفی (پیمایش) و ازنظر هدف کاربردی بوده است. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در بین 389 نفر از زنان شهر تهران واقع در سن مشارکت سیاسی که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، جمع آوری شده است. یافته ها: بین مؤلفه های تصور از طبقه اجتماعی-اقتصادی، تصور از مذهب، عقیده و پندار نسبت به شخصیت، تصور از جنسیت خود، تصور نسبت به سن خود و ادراک نسبت به توانایی های خود با مشارکت سیاسی زنان رابطه وجود دارد که درمجموع خودپنداره زنان 7/41 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی آنها را تبیین می کند. بحث: بنابراین می توان گفت که آنچه متضمن مشارکت بالاتر است عملا در دل شاخصه های توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه متبلور می شود. پس می توان ادعا کرد که هرچقدر عرصه سیاست و جامعه دمکراتیک تر و فرهنگ مدارای جنسیتی در جامعه پذیرفته تر باشد، درک زنان از خود و توانایی های خود و به طورکلی خودپندارگی آنان از خود بیشتر می شود و این زمینه را برای حضور پررنگ تر زنان در هر حوزه در جامعه افزایش می دهد، همچنین مشارکت در فضاهای بسته اجتماعی به اشکالی نو جلوه گر می شود که راه را برای تغییر نهادی در سطح اجتماع محله و بسترهای خردتر با هدف آماده سازی جامعه در جهت اثرگذاری بیشتر زنان فراهم می کند. تمامی متغیرهای زمینه ای و مستقل تحقیق در چارچوب تحولات ساختاری زنان قابل فهم است و این جز به تحول کیفی از خودپنداری جمعی زنان از خود نبودهاست.
پیش بینی افسردگی بر اساس حمایت اجتماعی و عوامل شناختی در کودکان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
202-183
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از اختلالات شایع دوران کودکی افسردگی است که پژوهشگران بر شناسایی عوامل مرتبط با آن در دوره کودکی تاکید کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی پذیری افسردگی بر اساس حمایت اجتماعی و عوامل شناختی در کودکان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان مراکز بهزیستی تهران به تعداد 1120 کودک 7 تا 12 سال در 79 مرکز در سال 1396 تشکیل داده که 545 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی کودکان کواکس (1992)، پرسشنامه سبک اسنادی کودکان پترسون و سلیگمن (1984)، پرسشنامه نگرش ناکارآمد-کودکان (دوالساندرو و بورتون، 2006)، پرسشنامه مثلت شناختی کودکان (کاسلو و همکاران، 1992) و پرسشنامه حمایت اجتماعی پروسیدانو و هلر (1983) بودند که با رعایت اصول اخلاقی پژوهش به اعضای نمونه ارائه شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده این بود که از بین عوامل شناختی، سبک های اسنادی، نگرش ناکارآمد و مثلث شناختی پیش بین های معناداری برای افسردگی کودکان بودند. همچنین مشخص شد که حمایت اجتماعی نیز پیش بین معناداری برای افسردگی کودکان می باشد. بحث: این یافته ها به معنای آن است که در تبیین ریشه های آسیب شناختی افسردگی در کودکان، به ویژه کودکانی که دارای ساختار منسجم خانوادگی نیستند، بایستی به نقش حمایت اجتماعی در کنار عوامل شناختی توجه ویژه ای داشت. .
زبانِ از یاد رفته (فرهنگواره تشبیهات در گویش یزدی)
منبع:
فرهنگ یزد سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
141 - 155
حوزههای تخصصی:
واژه ها و زیبایی های ادبی (از جمله تشبیه) که در زبان مردم نواحی مختلف ایران وجود دارد، کم کم جای خود را به واژه های زبان معیار می دهد و آن زیبایی های ادبی نیز برای نسل جدید، به تدریج نامفهوم می گردد تا جایی که ابهام آن باعث می شود تا زیبایی های ادبی آن نیز فراموش شود. در این مقاله تشبیهاتی که در زبان مردم ناحیه یزد وجود دارد بیان شده و هر جا نیاز به توضیحی داشته است آن توضیحات در ادامه ذکر تشبیهات آمده است.
بررسی رابطه بین سواد رسانه ای با نوع سبک زندگی جوانان(موردمطالعه: جوانان 18-35 ساله شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین سوادرسانه ای با نوع سبک زندگی جوانان 18-35 ساله شهر همدان انجام پذیرفت. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، جوانان 18-35 ساله شهر همدان می باشند که از طریق نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه ها 379 نفر انتخاب گردیدند. در پژوهش حاضر، جهت جمع آوری داده های موردنیاز از دو پرسشنامه محقق ساخته)سنجش سوادرسانه ای و پرسشنامه سبک زندگی) استفاده شده است که برای تعیین روایی آن ها از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی آن ها از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است که مقدار آن ها به ترتیب در پرسشنامه های مذکور 93/0 و 89/0 محاسبه گردید. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل سؤال های موردنظر از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی نظیر؛ آزمون کالموگرف-اسمیرنوف، آزمون T تک گروهی، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج آزمون آماری T تک گروهی نشان داد که میزان سوادرسانه ای 26/3 صدم می باشد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سوادرسانه ای و مؤلفه های آن یعنی(میزان دسترسی به رسانه ها، میزان استفاده از رسانه ها، تفکرانتقادی در مورد رسانه ها و تولیدپیام های رسانه ای) با نوع سبک زندگی جوانان موردمطالعه(0001/0=p و 366/0-=r) رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد
برساخت معنایی نهاد خانواده و ترکیب بندی آن در فضای رسانه ای؛ تحلیل فرهنگی-اجتماعی برنامه های ماهواره ای فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رابطه با برنامه های ماهواره ای، آنچه که کمتر بدان پرداخته شده، تحلیل علمی اثرگذاری های ضمنی و تدریجی برنامه های مذکور بر فرهنگ و حیات اجتماعی مخاطبان بوده است. برای دریافت چنین تصویری باید پرسش هایی را در نظر داشت، از جمله این که در این سریال ها چه رمزگانی نهفته است؟ چه ایده ای بر آن ها مسلط است؟ از چه ترکیب بندی تشکیل شده اند؟ و راهبرد فرهنگی اتخاذ شده آن ها چیست؟ هدف اصلی از پژوهش حاضر پاسخ گویی به سوالات فوق در ارتباط با خانواده است. در این راستا برای تحلیل نظری موضوع از نظریات هژمونی گرامشی، نظریه کاشت و نظریه برجسته سازی استفاده گردید. در بخش میدانی مطالعه نیز از روش تحلیل محتوا برای واکاوی مضامین نهفته در یکی از سریال های پرمخاطب ترکی (عمر گل لاله) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد این مجموعه سریال با برجسته نمودن عناصری مانند روابط عاشقانه-جنسی، رابطه نامشروع، داشتن فرزند نامشروع، خیانت به همسر، طلاق و ازدواج های متنوع درصدد برساخت ترکیب بندی جدیدی از خانواده مغایر با معیارهای جامعه اسلامی ایرانی است. این سریال ضمن برجسته ساختنِ عناصرِ این ترکیب بندی جدید درصدد گسترش و ترویج آن از طریق استهزاء باورهای فرهنگی بینندگان و القای هم زمان ترکیب بندی مذکور به عنوان جایگزین مناسب به ایشان است. در نتیجه راهبرد فرهنگی اتخاذشده در این سریال، «اصالت زدایی از خانواده» بوده است.
مطالعۀ انسان شناختی نحوۀ بازنمایی دیگربودگی و تمایز اجتماعی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر دیگربودگی و تمایز اجتماعی در میان مردم سنندج و رابطه آن با گونه های زبانی حاضر در میدان - به عنوان جنبه ای نمادین از این تمایز - مطالعه شده است. پرسش های پژوهش بدین شرح هستند که: دوگانه سنندجی و غیرسنندجی در نزد مردم سنندج چه معنایی دارد؟ نحوه بازنمایی این دیگربودگی به لحاظ نمادین چگونه است؟ و زبان در این میان از چه جایگاهی برخوردار است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش ها از روش کیفی مردم نگاری استفاده شد. داده های میدانی پژوهش با فنون مشاهده مشارکتی، مصاحبه گروهی متمرکز، مصاحبه عمیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. همچنین با هدف تقویت بخش تحلیلی از داده های اسنادی نیز استفاده شد. برای تحلیل گونه های زبانی موجود از تکنیک تابلوهای بهینگی در زبان شناسی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گروه فرادست جامعه، یعنی کسانی که خود را سنندجی اصیل می دانند، برای حفظ تمایز- که تضمین کننده برتری آنها در میدان های مختلف و حفظ قدرت در دست آنهاست- از نمادهایی استفاده می کنند که یکی از این آن ها گونه زبانی است. آنها فرایند های بهینگی مانند تضعیف را ناشی از ضعف شناختی گروه های فرودست می دانند. گروه فرادست با مکانیسم های ارتباطی، رفتاری و حاشیه ای کردن، سعی می کنند گروه فرودست را به پذیرش برتری فرهنگی خود وادار کنند. مکانیسم گروه فرودست جهت رهایی از تبعیض و حاشیه ای شدن، تغییر الگوهای رفتاری و شبیه سازی گونه های زبانی است.
تجربه زیسته دانش آموزان دختر تیزهوش شهر کرمان از دوران قاعدگی شان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
159 - 198
حوزههای تخصصی:
اولین سیکل قاعدگی دختران، معمولاً تجربه ای ناخوشایند به شمار می رود زیرا با عصبی شدن، خجالت زدگی نسبت به تغییرات بدن و تغییرات روانی و خلق وخو همراه است. به نظر می رسد که آگاهی از تغییرات این دوران می تواند بر نگرش و عملکرد مثبت و منفی در مورد آن تأثیرگذار بوده و موجب سلامت جسمی و روانی دختران شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی به توصیف تجربه زیسته دانش آموزان دختر تیزهوش از دوران قاعدگی شان می پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 15 نفر از دانش آموزان دختر تیزهوش سال دهم شهر کرمان با نمونه گیری هدفمند جمع آوری و با استفاده از شیوه کدگذاری باز تحلیل شد. از تحلیل داده ها مضامین اصلی و فرعی استخراج شد. این مضامین عبارتند از: تجربه قبل از قاعدگی (معمّای آگاهی و احساسات متناقض)، تجربه اولین قاعدگی (پیش بینی ناپدیری، شوک شادی و ترس، درخواست اطلاعات، پشتیبانی خانواده و ابزارهای حیاتی) و تجارب قاعدگی های بعدی (رشد مراقبت شدگی و مراقبت کنندگی، مختل شدن زندگی فردی و اجتماعی و برخوردهای چندگانه فرا فردی با قاعدگی). در نتیجه، تجربه زیسته دختران نشان می دهد که افزایش آگاهی دانش آموزان از قاعدگی باعث می شود ، مشکلات روحی -جسمی این دوره را درک و توانایی بیشتری برای غلبه برآنها داشته باشند. پیشنهاد می شود با برگزاری جلسات آموزش خانواده توسط متخصصین حوزه زنان برای دانش آموزان دختر و برای والدین آنها به خصوص مادران، ساخت برنامه های مفید پزشکی به وسیله صداوسیما، بهبود بخشیدن محتوای کتب درسی با شرایط وقوع زمان قاعدگی و... دختران را از اهمیت سلامتی شان آگاه ساخت.
Providing a model for educating professional citizens through knowledge-oriented era of Iran's education system(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: This study aimed to provide a model in order to educate professional citizens through knowledge-oriented era of Iran's education system. Methodology: The statistical population of the research consisted of all female and male principals and deputies of governmental elementary schools within cities of Tehran province (N = 11382). The sample size estimated to be 362 people based on the Cochran formula. The data collection tool was a researcher-made questionnaire based on a 5-point scale. Findings: Data analysis was performed by Cronbach's alpha test, Average Extracted Variance (AVE), Square root of AVE, Kolmogorov-Smirnov, Exploratory Factor Analysis, Confirmatory Factor Analysis and Friedman ranking test. Reviewing the research literature for understanding the complexity and extent of theoretical and practical domain of the research in training professional citizenship, and also reviewing the models, theories, and the study components, a global model of educating professional citizens was developed including the components of philosophy, goals, Perceptual framework, procedure of implementation, and system of evaluation and engineering. A survey was conducted through 30 experts of this field in order to determine the degree of quality of the proposed model for presenting the final model through an evaluation questionnaire including the philosophy and objectives of the model, the theoretical foundations, dimensions, components, indices, and mechanisms for educating a professional citizen in the knowledge-oriented era of Iran’s education system. In addition, this questionnaire was confirmed with a scale of 4.64 out of 5. Conclusion: Using this model, the country's education and training system can provide knowledgeable, committed, skilled, and professional citizens for society, knowledge economy and knowledge management in response to the third millennium generation.
Identify main components for performance assessment of schools in favorable situation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the main components of school performance evaluation in desirable condition. Methodology: The present study was a descriptive cross-sectional study. The statistical population of the study consisted of 1980 high school principals who were selected based on Cochran's formula of 322 students using cluster-cluster sampling method. Educational management (including 15 university professors, 20 administrators and 15 school administrators) selected through purposive sampling, semi-structured interviews were conducted, primary components identified and then identified by the researcher to determine the final components. It had 172 items and its face validity and content validation by Tidopa experts for it was 75/0 using Cronbach's alpha, was used. Data were analyzed using exploratory factor analysis and structural equations. Findings: The findings indicated that the following components could be considered for evaluating the performance of 12 components and 172 sub-components: 1- Management and leadership 2- Administrative and financial affairs 3- Teaching processes- Learning and planning 4-Axis programs 5-Information technology and intelligence 6-Physical space and equipment 7-Empower teachers and staff 8-Supplemental, extracurricular activities 9-Organizational climate and organizational culture10-Interaction with school environment and Gaining Experiences11- Physical Education, Health and Well-being 12- Staff Involvement, Parents and Students in School Affairs Conclusion: School management has a very important role in school performance. Therefore, school management and leadership as the main pillar of schools should play a scientific role and with respect to good human relations which will play an important role in enhancing school performance. Keywords: Evaluation, Performance, Schools, Desire.
چگونگی اقتباس از متون عرفانی (تحلیل روایی رمان کیمیاگر)
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
92 - 118
حوزههای تخصصی:
قرآن کتاب شناخت و هدایت است و در آن قصه هایی برای نیل به این مقصود بیان شده اند. این قصه ها را می توان از جنبه های روایی بررسی کرد. گرماس یکی از روایت شناسانی است که با ارائه الگوی کنشگران، تحلیل و شناخت روایت را آسان تر کرده است. گرماس نشان داد که همه عناصر قصه قابل تجزیه و تحلیل و دارای نقش مؤثرند. این کنشگرها ممکن است اشیاء، مفاهیم یا اشخاص باشند. مدل گرماس بسیار انعطاف پذیر است و ظرفیت بالایی برای تجزیه وتحلیل قصه دارد. در این مقاله کوشش شده است با روش تحلیلی و توصیفی بر مبنای الگوی کنشگران گرماس، سه قصه از قصص قرآن کریم (قصه حضرت نوح(ع)، حضرت صالح(ع) و اصحاب کهف) مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤالات پاسخ داده شود که آیا الگوی کنشگران با قصه های قرآن کریم منطبق است یا خیر؟ کنشگر الهی چه نقشی در این قصه ها بر عهده دارد و ایفا می کند؟ با بررسی های انجام شده متوجه می شویم که خداوند عزوجل به عنوان کنشگر نقش پررنگی دارد و یاری رسان کسانی است که هدفشان ایمان به خداوند است. از سوی دیگر کسانی مانند مشرکان و کافران که در تقابل با کنشگر الهی به کنش می پردازند، همیشه دچار شکست و سیاه بختی می شوند. الگوی گرماس در سه داستان حضرت نوح(ع)، حضرت صالح(ع) و اصحاب کهف منطبق است.
رابطه تصورات قالبی و تبعیض ادراک شده با عدالت سازمانی در میان پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر تصورات قالبی و تبعیض ادراک شده توسط پرستاران بر سه بُعد عدالت سازمانی (عدالت توزیعی، رویه ای و مراوده ای) است. مسئله تحقیق از آن سو حائز اهمیت است که آثار زیان بار این ادراکات منفی ممکن است به افت چشمگیر عملکرد کارکنان در بخش حساس سلامت منجر شود. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و به لحاظ بازه زمانی اجرا مقطعی می باشد. جامعه آماری موردمطالعه شامل ۲۸۷ نفر از پرستاران بیمارستان شریعتی در شهر اصفهان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران ۱۶۴ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های موردنیاز توسط پرسشنامه گردآوری شد و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار SmartPLS تحلیل گردید. یافته های حاصل از آزمون فرضیات حاکی از تأیید تأثیر تصورات قالبی و تبعیض بر عدالت توزیعی و عدالت مراوده ای و عدم تأیید تأثیر تصورات قالبی و تبعیض بر عدالت رویه ای می باشد. مطالعه پیش رو با تدوین یک مدل علّی فرایندی، نظریه تحقیق و ادبیات موضوع را در راستای درک عمیق تر پدیده تصورات قالبی در حوزه پژوهش های جامعه شناسی معاصر، توسعه می دهد.
سالمندی و ناخشنودی در روابط خانوادگی (مطالعه ای پدیدارشناسانه در بین سالمندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
79 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت، سنخ ها و تجربه زیسته سالمندان در زمینه ناخشنودی در روابط خانوادگی، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به مطالعه ناخشنودی های سالمندان تهرانی در این روابط پرداخته است. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند با استراتژی دردسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 30 نفر از مردان و زنان سالمند شهر تهران بود که با آنها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد و داده ها با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) تحلیل شدند. یافته ها حاکی است که سالمندان ضمن درک غفلت گونه از ناخشنودی، تجارب چندگانه ای از ناخشنودی و انواع آن داشتند که مهمترین آنها، سوء رفتار کلامی، سوء رفتار جسمی، سوء رفتار احساسی/عاطفی، بی اعتباری و نامراقبتی توسط اعضای خانواده بود. ناخشنودی را براساس نوع آن که سالمندان در روابط خانوادگی تجربه کرده اند، می توان به 5 سنخ تقسیم کرد: عاطفی، کلامی، مراقبتی، اقتصادی و مالی، و جسمی. در مقابل، سالمندان استراتژی های متفاوتی را برای مواجهه با این ناخشنودی ها در پیش گرفته اند که رایج ترین آنها، سکوت و تساهل، و طرد انتخابی است. یافته ها دلالت بر آن دارند که سالمندان، اگرچه ناخشنودی های مضاعف و چندگانه ای را تجربه می کنند، اما شکل این تجربه فراگیر نبوده و از الگوی متفاوتی در بین سالمندان برحسب مرد و زن، بی /کم سواد و باسواد، و شاغل و غیرشاغل تبعیت می کند.
هویت ملی و هویت قومی در زیست جهان دانشجویان بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
217-241
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف کاوش کیفی هویت ملی و قومی در زیست جهان دانشجویان بلوچ در دانشگاه های دولتی و براساس نظریهزمینه ای انجام شده است. مشارکت کنندگان تحقیق، یازده نفر دانشجوی بلوچ مقطع کارشناسی ارشد و چهار نفر دانشجوی دکتری دانشگاه های دولتی بوده اند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق به دست آمده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری درخصوص مقولات مختلف مصاحبه ادامه یافتند. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتیجه تحلیل داده ها، دستیابی به پنج مقوله محوری و یک مقوله هسته بوده است. مقولات محوری عبارت اند از: چند لایه گی و تکثر منابع هویت بخشی، نوسان هویتی، رفت و برگشت بین هویت ملی و قومی، برجستگی مؤلفه های فرهنگی و فرسایش مؤلفه های سیاسی هویت ملی، بازنمایی هویت بلوچی در اندیشه دیگری و دیگری سازی؛ گجر و برساخت مرز هویتی. مقوله هسته نیز عبارت است از دیگرسازی هویتی سیال. همچنین یافته ها نشان دادند که بستر و منابعی مانند موقعیت مذهبی، موقعیت جغرافیایی و قومی در کنار شرایطی از قبیل احساس تبعیض سیاسی، تبعیض قومیتی، کلیشه سازی رسانه ای، وضعیت اجتماعی، سیاسی، تصورهای قالبی منفی پیوند چند جانبه ای با مقوله هسته پژوهش دارند.
تحلیل جامعه شناختی مسئله قصور پزشکی در شهر تهران (مطالعه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
243-269
حوزههای تخصصی:
قصور پزشکی از مسائل اجتماعی در حوزه جامعه شناسی پزشکی و کژ کارکرد پزشکی نوین است که سلامت بیماران را تهدید می کند و پیامدهای منفی برای بیماران، پزشکان و جامعه دارد. هدف مطالعه تحلیل جامعه شناختی این مسئله در شهر تهران با استفاده از روش ترکیبی است که در آن داده های کمّی نقش تکمیلی برای داده های کیفی دارند. بخش کیفی شامل دو روش است: 1) مشاهده بدون مشارکت در 15 جلسه رسیدگی به شکایات قصور پزشکی در شورای حل اختلاف شهر تهران. 2) مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 پزشک و 15 بیمار دارای پرونده قصور پزشکی. در بخش کمّی 370 پرونده قصور پزشکی به شیوه تمام شماری مطالعه و برای توصیف داده های کمّی از نرم افزار SPSS نسخه 24 و برای تحلیل داده های کیفی از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شده است. در نهایت داده های کمّی و کیفی در تفسیر و نتیجه گیری داده ها با هم تلفیق شده اند. یافته ها نشان داده که محورهای تضاد بین پزشک و بیمار در طرح شکایت قصور پزشکی، شامل تضاد بر سر منافع مالی، دانش تخصصی، و قدرت سازمانی است و بیماران و پزشکان دیدگاه ها و تفسیرهای متفاوتی از نتیجه اقدام پزشکی دارند. طبق یافته های کمّی بیش از نیمی از بیماران، مقدار هزینه پرداخت شده در ازای خدمات دریافت شده را غیرمنصفانه می دانستند و نیز هدف حدود نیمی از بیماران از طرح شکایت قصور پزشکی، دریافت خسارت از پزشک بوده است. در مجموع این مطالعه نشان داد که قصور پزشکی به مثابه مسئله ای اجتماعی در حوزه سلامت، نتیجه تضاد مضاعف بین بیمار و پزشک بر محورهای منفعت و دانش و قدرت است.
خودزندگینامه ها در جامعه شناسی: سنخ شناسی اجتماعی خودزندگینامه های حوزویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
11 - 50
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تلاش شده است تا با بررسی خودزندگینامه های حوزوی منتشرشده به زبان فارسی در سال های پس از ورود صنعت چاپ به ایران تا سال 1395 شمسی، آورده ها و وانهاده های این متون استخراج شده و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی، نقاط کانونی تمرکز و حاضران و غایبان این برساخت های مدون از زندگی حوزویان مشخص شود. در نهایت با استفاده از این داده ها، سنخ شناسی جامعه شناختی از این خودزندگینامه ها ارائه شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اساتید و پدران و اجداد پدری، حاضران مشترک در غالب این خودزندگینامه ها هستند. امور ماورایی و خداوند، در خودزندگینامه های متقدم به لحاظ زمانی، به صورت مستقیم در این خودزندگینامه ها حضور پررنگی دارند، سپس حضوری غیرمستقیم می یابند و در دهه های اخیر، از روایت کنار گذاشته می شوند. این خودزندگینامه ها از منظر حضور زنان به عنوان شخصیت های حاضر در این برساخته ها، به دو دسته ی «زن گویا» و «زن محذوف» تقسیم می شوند. همین دوگانه را در مورد اشاره یا عدم اشاره به متغیرهای اقتصادی زندگی در این خودزندگینامه ها می توان مشاهده کرد و این متون را به دو دسته ی «اقتصاد محذوف» و «اقتصادگویا» تبدیل کرده اند. در جمعبندی نهایی، با اتکاء به یافته های فوق، خودزندگینامه های حوزوی به دو سنخ کلی «خودزندگینامه های عزلتی» و «خودزندگینامه های اجتماعی» تقسیم شده اند. خویشتن ِ خودزندگینامه ای ارائه شده در خودزندگینامه های عزلتی، در دایره ی محدود آموزش، عبادت و خانواده ای مردانه محدود می ماند و خویشتن ِ هویدا در خودزندگینامه های اجتماعی، در پیوند با وقایع اجتماعی و شبکه ای گسترده تر از کنشگران و وقایع تصویر می شود. خویشتن ِ حوزوی که تنها «حوزوی» نیست بلکه وجودی اجتماعی است که حوزوی «نیز» هست.
مسئله زنان و نسبت آن با ترقی ایران در مشروطه دوم؛ تحلیلی بر نشریه نامه بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
169 - 188
حوزههای تخصصی:
مطالبه گری زنان در عصر مشروطه حاصل افزایش آگاهی آنان در پرتوی تحولات فکری این جنبش و حضور پررنگ اجتماعیشان در حمایت از مشروطه خواهی در اشکال متفاوت بود. در چنین فضایی انتشار مطبوعات زنان نشانگر افق دید کنشگر مونث ایرانی به وضعیت نابسامان وطن و استضعاف زنان است. به بیان دیگر در پرتوی تحولات اجتماعی سیاسی فراخ، زنان بر خلاف گذشته تاریخی خود به سخن آمدند و پس از قرون متمادی سکوت از احوالات خود، علل و زمینه های بروز وضعیت عمومی هم نوعانشان و نیز راه های برون رفت از آن به مثابه تحول ملت و مملکت سخن گفتند. بنابراین مطبوعات زنان این دوره سرشار از اطلاعات درباره مناسبات زنان با خود و نیز جامعه است. پژوهش حاضر به مطالعه همه شماره-های نشریه نامه بانوان با روش تحلیل محتوی کیفی پرداخته است. نتایج نشان می دهد اعتراض به تبعیض جنسیتی از جمله از طریق زیر سوال بردن کلیشه های رایج که زن را موجودی مفلوک، نادان و ضعیف می دانست از مهمترین محورهای نامه بانوان است. نشریه ضمن پذیرش و ترویج نقش های جنسیتی زنان (مادری و همسری) به طرح ضرورت علم آموزی و حفظ حقوق زنان پرداخته، با دفاع از اهمیت ورود آنان به حوزه عمومی، ترقی ایران را مستلزم تحول وضعیت نسوان می-داند.
بررسی رابطه سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر تغییر در سبک زندگی را راهی برای باز اندیشی در ارزش ها و نگرش های افراد بدانیم، می توانیم تفاوتهای افراد در زمینه نگرش نسبت به طلاق توافقی را که نوعی باز تعریف در طلاق سنتی است بهتر درک کنیم. هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی و نگرش به طلاق توافقی در بین شهروندان شهر رشت است. روش تحقیق پیمایشی بوده که در فرایند آن ۴۰۰ نفر از شهروندان ۱۸ ساله و بالاتر در شهر رشت با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق اعتبار سازه ای و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دادند که بین ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و مصرف رسانه ای) با گرایش به طلاق توافقی همبستگی معنی داری وجود دارد؛ یعنی هر چه مصرف فرهنگی بالاتر، اِعمال مدیریت بدن و مصرف رسانه ای بیشتر باشد افراد گرایش بیشتری به طلاق توافقی دارند. با کنترل متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، جنس و تأهل، شدت این رابطه تعدیل می شود، به نحوی که بین متأهلین و افراد ۴۴ ساله و بالاتر شدت رابطه بین متغیرهای سبک زندگی و گرایش به طلاق توافقی بالاتر است.
روشی نوین برای محاسبه اعتماد در شبکه های اجتماعی موبایلی با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
31 - 62
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی موبایلی موجب تسهیل ارتباطات از طریق موبایل می شوند. کاربران این شبکه ها از موبایل به منظور دسترسی، اشتراک و توزیع اطلاعات استفاده می کنند. با افزایش روزافزون کاربران در شبکه های اجتماعی، حجم زیادی ازاطلاعات به اشتراک گذاشته شده که مشکلاتی از جمله انتشار مطالب نادرست و شایعات دروغ را در پی دارد. قوی ترین عامل برای سنجش صحت اطلاعات، استفاده از اعتبار هر کاربر به عنوان منبع توزیع اطلاعات می باشد. اعتبار هر کاربر به عنوان منبع پخش اطلاعات می تواند بر اساس اعتماد دیگر کاربران به آن کاربر محاسبه شود. با توجه به ذهنی و ادراکی بودن مفهوم اعتماد، نگاشت اعتماد به یک مدل محاسباتی یکی از مساله های مهم در سیستم های محاسباتی شبکه های اجتماعی است. علاوه بر این ممکن است در شبکه های اجتماعی، اجتماعات گوناگونی وجود داشته باشد. در نتیجه، همه کاربران به صورت مستقیم به یکدیگر متصل نخواهند بود که منجر به پیچیده تر شدن فرآیند محاسبه اعتماد می شود. در این مقاله با استفاده از ویژگی های کاربران در شبکه های اجتماعی، روشی جهت دسته بندی فازی کاربران پیشنهاد شده است و اعتماد بین کاربران واقع در یک دسته با استفاده از یک مدل محاسباتی، محاسبه می شود. هم چنین با استفاده از فرآیندهای ترکیب، انتقال و اجتماع اعتمادها، اعتماد بین کاربرانی که به صورت مستقیم به یکدیگر متصل نیستند نیز بدست می آید. با بررسی نتایج، مشاهده می شود که روش پیشنهادی افراد قابل اعتماد را با دقت بالایی تشخیص می دهد.