فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی ارتباط بین صنایع و دانشگاه های حوزه ی علوم انسانی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را دو گروه، اعضای هیأت علمی دانشگاه های حوزهی علوم انسانی و مدیران صنایع شهر تهران تشکیل دادند. که تعداد 233 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای از میان گروه اول و تعداد 87 نفر به روش نمونه گیری زنجیره ای (گلوله برفی) برای گروه دوم انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تعیین صحت روایی این ابزار از نظرات متخصصین و خبرگان در این زمینه (اساتید راهنما و مشاور) استفاده گردید. و برای اطمینان از پایایی پرسشنامه از فرمول ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، که نتایج بدست آمده برای گویه ها 87/0 گزارش شده است. برای تحلیل داه ها از دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. طبق یافته های تحقیق بین همه ی مؤلفه های تحقیق (ناتوانی در شبکه سازی، ضعف مدیریتی، ضعف دانشی و مهارتی، فقدان فرهنگ و باور مناسب، ضعف در بسترسازی و حمایت، بی میلی در برقراری ارتباط و فرایندها و ساختارهای انعطاف ناپذیر) رابطه معناداری وجود دارد. و بر اساس آزمون تعقیبی شفه بین هریک از دومولفه ها به جز دو مولفه فرایندها و ساختارهای انعطاف ناپذیر با فقدان فرهنگ و باور مناسب رابطه معناداری وجود دارد.بنابراین پیشنهاد می شود که ساختارها سنتی تعدیل شوند و به ساختارهای حمایتی توجه بیشتری شود و صنایع فرهنگ تحول گرا را مد نظر قرار بدهند.
خلاصه ای از دستورالعمل برنامه ها و فعالیتهای تابستانی وزارت آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
تبیین رابطه سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی دانشگاه با میانجی گری محبوبیت اجتماعی (مطالعه موردی: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت از شناسایی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری با میانجی گری محبوبیت اجتماعی اساتید دانشگاه لرستان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه لرستان می باشد که تعداد آنها بالغ بر 254 بود. به منظور انتخاب نمونه آماری، تعداد 148 نفر که از طریق جدول کرجسی و مورگان برآورد شده بود؛ با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب گردید. برای گردآوری داده های مورد نظر، از سه فرم پرسشنامه سرمایه اجتماعی، محبوبیت اجتماعی و کیفیت زندگی کاری که از روایی محتوی و پایایی قابل قبول برخوردار بودند؛ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل فرضیه اساسی تحقیق که عبارت بود از "متغیر محبوبیت اجتماعی در رابطه با سرمایه اجتماعی اعضای هیات علمی دانشگاه و کیفیت زندگی کاری آنان نقش تعدیل گر دارد"؛ آزمون معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و LISREL، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مبین آن بود که بین سرمایه اجتماعی اعضای هیات علمی دانشگاه و کیفیت زندگی آنان رابطه مثبت وجود دارد؛ این رابطه با تعدیل گری متغیر محبوبیت اجتماعی آنان افزایش می یابد. به عبارت دیگر محبوبیت اجتماعی، علاوه بر آنکه موجب افزایش کیفیت زندگی کاری اساتید می شود؛ رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی کاری آنان را نیز قوی تر می کند.
رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس: نقش میانجی امنیت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس با نقش میانجی امنیت روانی است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان (کارکنان اداری و معلمان) مدارس دولتی شهر تهران بودند که، 373 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه «امنیت روانی» ادمونسون (1999) و دو پرسش نامه محقق ساخته «رهبری امنیت مدار» که بر مبنای نتایج تحلیل اسناد و مصاحبه های پژوهش و «شادکامی» برمبنای آکسفورد (1990) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 812/0، 988/0 و 882/0 بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از هر دو نوع آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری امنیت مدار با امنیت روانی و شادکامی کارکنان رابطه وجود دارد. لذا الگوی تجربی به دست آمده از تحلیل داده ها تا حد زیادی منطبق با مدل مفهومی پژوهش بود. در صورت وجود رهبری امنیت مدار در سازمان ها و به ویژه سازمان های آموزشی و برقراری امنیت روانی می توانیم شاهد میزان بالاتری از شادکامی کارکنان باشیم.
ارائه مدل توانمندسازی مدیران مدارس ابتدایی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
230 - 218
حوزههای تخصصی:
روش شناسی مورداستفاده در این مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری، شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96-95 بود که تعداد آن ها اعم از زن و مرد شامل 142 نفر بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب نفر اول و برای انتخاب سایر افراد از فن گلوله برفی استفاده شد و با توجه به روش اشباع، تعداد افراد مصاحبه شونده 20 نفر تعیین شد. مشارکت کنندگان 20 نفر از مدیران مجرب و باسابقه مدارس آموزش وپرورش استان لرستان بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. در تحلیل یافته ها ابتدا با مرور و بازنگری متن مصاحبه ها، مفاهیم و عبارات معنی دار استخراج شدند؛ در مرحله بعد از تجزیه وتحلیل و کدگذاری، یافته ها نشان داد که 2 مؤلفه (عوامل سازمانی و عوامل فردی) بیشترین تأثیر را بر توانمندسازی مدیران مدارس ابتدایی شهر خرم آباد دارد. بر این اساس، محقق بر اساس مبانی نظری تحقیق، پیشینه ی توانمندسازی و تجزیه وتحلیل حاصل از مصاحبه، الگوی توانمندسازی را ارائه نمود.
بررسی فرهنگ سازمانی پارسونز با به اشتراک گذاری دانش در سازمان آموزش و پرورش منطقه ارژن شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی فرهنگ سازمانی پارسونز با به اشتراک گذاری دانش در سازمان آموزش و پرورش منطقه ارژن شیراز است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در بخش کمی از دو پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی آجیل پارسونز (1382) و پرسشنامه رفتار اشتراک دانش راجا و چنامانی (2012) و در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0 و 94/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، کارکنان و معلمان آموزش و پرورش منطقه ارژن شیراز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران از ۴۵۰ نفر جامعه تعداد ۲۰۷ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در بخش مصاحبه به صورت تعمدی (قضاوتی) و بعد از مصاحبه با ۱۰ نفر از مدیران و کارکنان و معلمان محقق به اشباع نظری رسید. نتایج گویای آن است که میانگین فرهنگ سازمانی در مجموع از میانگین مفروض کمی بالاتر و میانگین اشتراک دانش در مجموع از میانگین مفروض پایین تر است. علاوه براین، نتایج رگرسیون گویای تأثیر مؤلفه های انطباق و یگانگی از فرهنگ سازمانی بر متغیر اشتراک دانش است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده از مصاحبه ها موانع فرهنگی مؤثر بر اشتراک دانش شامل بی اعتمادی، عدم تعهد، عدم ارتباط، عدم حمایت مدیریت سازمان و عدم فرهنگ سازمانی پشتیبان است.
کارآفرینی اجتماعی، رهیافتی نو در سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع و تغییرات سریع محیطی و افزایش عدم اطمینان، موجب شده تا اهمیت سرمایه هایی نظیر سرمایه انسانی که بتواند به خلق ثروت منجر شود افزایش یابد. کارآفرینی اجتماعی در سازمان های امروزی می تواند با راهبردهای مالی بهینه، مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، بیکاری پنهان، بی عدالتی در دسترسی به خدمات و محرومیت های اجتماعی را از میان ببرد. پژوهش حاضر با هدف کارآفرینی اجتماعی رهیافتی نو درموآم فرایند سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت. روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،12 نفراز اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری گلوله برفی و در قسمت کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تعداد 190 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم دانشکده ها انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تی تک نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 44 کد باز،12 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی به دست آمد و نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی شامل آمایش سرزمین، تربیت نیروی کار، تطابق با نیازهای جامعه، ثروت آفرینی و مهارت پروری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بالاتر از حد متوسط(مطلوب) است
شناسایی و اعتباریابی مدل سرمایه فرهنگی از دیدگاه مدیران آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی مؤلفه های سرمایه فرهنگی از منظر مدیران آموزش و پرورش بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی/ اکتشافی(کیفی- کمی) و نوع پژوهش کاربردی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش در بخش کیفی صاحب نظران و مدیران شاغل در آموزش و پرورش شهر خرم آباد در سال 1398بودند که از بین آنان 13 نفر با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی 86 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابتدا با رویکرد اکتشافی و مطالعه ادبیات موجود و بر اساس دیدگاه خبرگان، از بین مؤلفه های متعدد و متنوع سرمایه فرهنگی، مؤلفه های مرتبط با مدیران آموزش و پرورش استخراج شدند. در گام دوم با به کارگیری تکنیک دلفی، بر اساس مؤلفه ها و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه محقق ساخته طراحی و تدوین گردید. برای اعتبار پرسشنامه از دیدگاه استادان استفاده و پایایی نیز با آزمون کرونباخ 89/0 حاصل شد. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه فرهنگی در نزد مدیران آموزش و پرورش در قالب 4 بعد «فردی»، «اجتماعی»، «سازمانی» و «فناوری» و 19 مؤلفه است. در نهایت مدل پیشنهادی سرمایه فرهنگی بر اساس معیار نیکویی برازش (GOF) برابر با 81/0 به دست آمد که از 35/0 بیشتر و در نتیجه مدل از برازش مناسبی برخوردار بود.
ارائه مدل علی روابط شفافیت سازمانی و وفاداری سازمانی با تاکید بر نقش واسطه ای اعتماد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل علی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش را630 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان تشکیل می دهند که برای این منظور با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده 187 نفر از آنان انتخاب و به پرسشنامه های خودگزارشی وفاداری سازمانی، بعد نگرشی الن ومایر(1990)؛ بعد رفتاری زایتامل(1996)، شفافیت و اعتماد سازمانی راولینز(2008) پاسخ دادند. <br /> نتایج: نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که رابطه ی شفافیت سازمانی و وفاداری سازمانی، تحت تاثیر ابعاد اعتماد سازمانی است. ابعاد (پاسخگویی، تسهیم اطلاعات و مشارکت) شفافیت سازمانی بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی دارای اثرغیرمستقیم و مثبت و بعد (اختفا و پنهان کاری) شفافیت سازمانی بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی دارای اثر غیرمستقیم و منفی می باشد. این بدین معنی است که ابعاد شفافیت سازمانی (پاسخگویی، تسهیم اطلاعات، مشارکت، اختفاء و پنهانکاری ) بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی دارای اثر مستقیم نیستند، در حالی که اثر غیرمستقیم چهار بعد شفافیت سازمانی بر ابعاد نگرشی و رفتاری وفاداری سازمانی از نظر آماری معنی دار می باشد که این امر بیانگر نقش واسطه ای اعتماد سازمانی در میان شفافیت و وفاداری سازمانی است. ضمنا میزان واریانس تبیین شده بعد نگرشی وفاداری سازمانی در مدل برازش شده پژوهش حاضر برابر با 21/0 و برای بعد رفتاری برابر 23/0 می باشد.
طراحی مدل استقرار نظام مدیریت استعداد در مدارس با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
212 - 229
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت استعداد در مدارس انجام پذیرفته است. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی انجام پذیرفته که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان آموزش و پرورش و مدیران مدارس مقطع متوسطه شهرستان خرم آباد هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند اعضای نمونه آن انتخاب شده اند. در این پژوهش داده های کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و Matlab برای آماده سازی داده ها جهت انجام مدلسازی با استفاده از رویکرد ISMبکار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که وجود نظام کارآمد مدیریت استعداد در مدارس مستلزم تدوین چشم انداز و نگرش مبتنی بر استعداد پروری است. از این رو سازمان آموزش و پرورش باید حین استخدام، خزانه های استعدادی تشکیل دهد که از طریق آن بتواند افراد با استعداد را بر اساس نوع تخصص مورد نیاز به راحتی شناسایی و به استخدام مدارس درآورد. باید توجه داشت که افراد باید با توجه به نوع استعدادشان در تخصص های مرتبط قرار گیرند. بر اساس مدل پژوهش مدارس باید این افراد را با فعالیت های اساسی خود درگیر کنند و آن ها را در فرآیند برنامه ریزی و تصمیم گیری خود دخالت داده و از طرف دیگر برای آن ها برنامه ریزی مسیر شغلی مناسب را انجام دهد تا فرصت رشد و تعالی سازمانی و فردی به صورت تواٌمان برای مدارس و افراد با استعداد بوجود آید.
بررسی تأثیر روش های تدریس بر شناسایی و بهبود اختلالات یادگیری دانش آموزان درمراکز ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
388 - 371
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضرتوصیفی و پیمایشی است. در پژوهش حاضر روش تدریس معلمان براساس Hiberman & Bowmhans (2005) و ارزیابی اختلال یادگیری دانش آموزان براساس شاخص های Manis et al (2000) تعریف گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر معلمان مراکز اختلال یادگیری شهر ارومیه به تعداد 200 نفر می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه محقق ساخته می باشد که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. برای تعیین روایی ابزار جمع آوری اطلاعات از روایی نمادی استفاده گردید. برای آزمون پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. مقدار این آماره ها برای سؤالات روش تدریس معلمان و شناسایی دانش آموزان دارای اختلال در یادگیری 922/0 و 946/0 هست. برای طبقه بندی، تلخیص و توصیف داده های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های کلموگروف- اسمیرنف، هبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که روش تدریس معلمان و ابعاد آن در شناسایی و بهبود دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مراکز ناتوانی یادگیری شهر ارومیه مؤثر است.
شناسایی مؤلفه های آموزش کارآفرینی زنان بر اساس استانداردهای سازمان بین المللی کار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی مؤلفه ها و ویژگی های خاص آموزش کارآفرینی زنان بر اساس استانداردهای سازمان بین المللی کار در ایران بود. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش کیفی- تحلیل محتوا بود. جامعه آماری پژوهش، اساتید دانشگاهی، مدیران و کارشناسان خبره آموزشی با تجربیات کافی و موفق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بودند که تعداد 20 نفر از این جامعه آماری برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. نمونه گیری در این پژوهش با روش گلوله برفی انجام شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. از این رو، انجام مصاحبه با خبرگان پس از انجام 20 مصاحبه متوقف گردید. گردآوری داده های کیفی از طریق مصاحبه های عمیق با سوالات باز انجام گرفت. در بخش کیفی برای تعیین روایی، براساس هشت راهبرد کرسول (2007) و برای بررسی پایایی، از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار ( وال، 2007) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری با رویکرد باز و محوری صورت گرفت و به این منظور از نرم افزار MAXQDA 2018 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: آموزش کارآفرینی زنان بر اساس استانداردهای سازمان بین المللی کار شامل مؤلفه های "پیش نیازهای آموزش کارآفرینی زنان"، "الگوهای آموزش کارآفرینی زنان"، "ویژگی های آموزش کارآفرینی زنان"، "ویژگی های فردی زنان برای آموزش کارآفرینی"، "مولفه های فرهنگی" و "مولفه های قانونی" است.
شناسایی عوامل توسعه دهنده فرهنگ کارامدی جمعی معلمان شهر تهران از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
335 - 358
حوزههای تخصصی:
معلمان، آینده سازان و مهم ترین نیروی محرک توسعه هر کشور هستند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر رشد و توسعه فرهنگ کارامدی جمعی معلمان در مدارس شهر تهران بود. این مطالعه با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناختی انجام شد. برای شناسایی عوامل توسعه دهنده کارامدی جمعی معلمان از سه نظریه پرداز بین المللی و بیست و یک کارشناس داخلی که در حوزه تعلیم و تربیت صاحب نظر بودند، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت که بطور هدفمند انتخاب شده بودند. داده های لازم براساس اشباع نظری جمع آوری گردید؛ چرا که بعد از 24 مصاحبه به اشباع نظری رسیدیم. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار NVivo 10 استفاده گردید. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که 8 عامل بیشترین نقش را در رشد و توسعه فرهنگ کارامدی جمعی معلمان در مدارس ایفا می نمایند. این عوامل عبارتند از: «کیفیت زندگی معلمان» دارای بیشترین امتیاز و در جایگاه اول، «توانمندسازی معلمان» در جایگاه دوم، «ویژگی های انگیزشی» در جایگاه سوم، «ساختار توانمندساز» در جایگاه چهارم، «ویژگی های شخصیتی» در جایگاه پنجم، «نظارت و راهنمایی» در جایگاه ششم، «برنامه ریزی هدفمند» در جایگاه هفتم و «سیاستگذاری های آموزشی» در جایگاه هشتم قرار گرفتند. در نهایت بر اساس عوامل هشت گانه مدلی ارائه گردید که می تواند منشور راهنمای برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزشی کشور قرار گیرد. از طرفی، فرهنگ کارامدی جمعی معلمان در مدارس زمانی رشد و توسعه پیدا می کند که عوامل مطروحه و راهکارهای ارائه شده مورد توجه قرار گیرند.
تاثیر راهبردهای فراشناختی بر انگیزه پیشرفت و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
173 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر" بررسی تاثیر راهبردهای فراشناختی بر انگیزه پیشرفت و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی" است. روش تحقیق این پژوهش، شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دهد؛ که به روش خوشه ای تصادفی تک مرحله ای از بین 4 مدرسه دخترانه 2 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب گردید و دانش اموزان پایه ششم آن در 2 گروه 30 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارگرآوری داده ها نیز، پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی هرمنس (1993) و فرسودگی تحصیلی برسو (1997) و آموزش راهبردهای فراشناختی به دانش اموزان است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها متناسب با فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس یکراهه نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی ، بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار است و موجب کاهش فرسودگی تحصیلی گروه آزمایش می گردد. در حالی که تفاوت معناداری بین دو گروه کنترل و آزمایش از لحاظ انگیزش پیشرفت تحصیلی مشاهده نشد.
بررسی و مقایسه همبستگی شاخه های مختلف تحصیلی با مهارت های اینترنتی و مؤلفه های حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده این پژوهش، با هدف بررسی و مقایسه همبستگی بین شاخه های تحصیلی با مهارت های اینترنتی و مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان مدارس مازندران انجام شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس متوسطه دوم تشکیل داده که از بین آنها 384 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش ترکیبی خوشه ای، طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون تستی چهارگزینه ای حاوی 10 سؤال برای سنجش مهارت های اینترنتی که ضریب دشواری آن برابر با 46/0 و پرسش نامه ای شامل 20 سؤال برای سنجش مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان با ضریب پایایی 85/0 استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد، بین مهارت های اینترنتی با مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان در شاخه ی کار- دانش و شاخه ی فنی و حرفه ای رابطه معناداری وجود دارد. اما بین مهارت های اینترنتی با مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان در شاخه ی نظری در هیج یک از متغیرها رابطه معنادار وجود ندارد. بدین معنی که، مهارت های اینترنتی و مهارت های حرفه ای معلمان در شاخه ی کار- دانش و شاخه ی فنی و حرفه ای به ترتیب از بیشترین، و معلمان شاخه ی علوم نظری از کمترین مهارت اینترنتی و مهارت های حرفه ای در بین شاخه های تحصیلی برخوردار است.
دارالمعلمین مستعجله
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر ابعاد هوش عاطفی بر رهبری هوشمند در سازمان های عصر دانش (مورد مطالعه دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر مؤلفه های هوش عاطفی بر رهبری هوشمند انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدرسان و اعضای هیات علمی پردیس های دانشگاه فرهنگیان(1100نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه انتخابی بر اساس یک قاعده به منظور انجام تحلیل عامل تاییدی، 330 نفر با بهره گیری از روش طبقه ای متناسب تعیین شد. داده های مربوط به رهبری هوشمند به وسیله پرسشنامه محقق ساخته و داده های مربوط به هوش عاطفی به وسیله پرسشنامه ی هوش عاطفی «گولمن» جمع آوری شد. ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه های رهبری هوشمند برابر 89/0 و برای ابعاد هوش عاطفی برابر 825/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی مناسب ابزار گردآوری داده ها دارد و روایی صوریی و محتوایی آن ها با بهره گیری از نظر متخصصان و صاحب نظران تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSSو LISREL صورت پذیرفت. یافته های تحقیق نشان می دهند که «آگاهی در خصوص موقعیت» با ضریب تشخیص 892/0 مهم ترین بٌعد رهبری هوشمند را تشکیل می دهد. هم چنین نتایج نشان داده است که «مهارت اجتماعی» و «خوداگاهی» با ضریب تشخیص 43/0 و 33/0 به ترتیب به عنوان مهم ترین ابعاد هوش عاطفی که بر رهبری هوشمند تأثیر مهمی دارند، محسوب می شوند.
تأثیر سبکهای تصمیم گیری مدیران بر راهبردهای جانشین پروری در دانشگاه علامه طباطبائی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبکهای تصمیمگیری مدیران بر راهبردهای مدیریت جانشین پروری در<br /> دانشگاه علامه طباطبائی می باشد. این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات به<br /> صورت توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران )عالی، میانی و اجرایی(<br /> 96 به تعداد 176 نفر مشغول کار بودند که برای انتخاب - دانشگاه علامه طباطبائی که در سال تحصیلی 97<br /> حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و براساس جدول مورگان 118 نفر انتخاب شدند. بهمنظور<br /> جمعآوری نظرات کارکنان و مدیران از دو پرسشنامه: جانشین پروری کیم ) 2006 ( که در این تحقیق پایایی آن<br /> 0 بود؛ همچنین بهمنظور / 0/88 و پرسشنامه تصمیم گیری عمومی بروس و اسکات که پایایی آن در این تحقیق 91<br /> تجزیه و تحلیل دادهها، برای آزمون فرضیهها از آمار استنباطی آزمون تحلیل مسیر و رگرسیون استفاده شد.<br /> نتایج تحلیل یافته ها نشان داد سبکهای تصمیم گیری بر راهبردهای جانشین پروری تاثیرگذار است. نتایج<br /> نشان داد که سبک تصمیم گیری عقلانی رابطه مثبت و معناداری با راهبردهای جانشین پروری دارد، همچنین<br /> سبک تصمیم گیری شهودی و و ابستگی با راهبردهای جانشین پروری رابطه غیر معناداری دارند و در آخر<br /> نیز سبک های آنی و اجتنابی رابطه معکوس و معناداری دارند
واکاوی عملکرد حرفه ای راهبران آموزشی- تربیتی از منظر مدیر آموزگاران و معلمان مدارس ابتداییِ چند پایه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش، با هدف توصیف و واکاوی عملکرد حرفه ای راهبران آموزشی- تربیتی از منظر مدیرآموزگاران و معلمان مدارس چند پایه ابتدایی روستایی انجام شد. روش شناسی : با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی، و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی، از میان کل مدیرآموزگاران و معلمان کلاس های چند پایه دوره ابتدایی در مناطق آموزش و پرورش نظرکهریزی، چاراویماق و هشترود، تعداد 18 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند، به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شیوه تحلیل ارتباطی و به صورت دستی انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، حضور طولانی مدت در بستر پژوهش و مثلث سازی محقق انجام شد. یافته ها : دو خوشه عملکرد مثبت و عملکرد منفی به ترتیب با طبقات اصلی "کارکرد تسهیل گری"، "محدودیت های ارتباطی"، و "برآورده نکردن انتظارات نقش"، به همراه طبقات فرعی و تم های مربوط به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عملکرد منفی راهبران چشمگیرتر از عملکرد مثبت آنان می باشد؛ لذا می توان گفت علی رغم تغییر عنوان معلم راهنما به طرح راهبران آموزشی- تربیتی، این طرح در عمل با کاستی هایی مواجه است. مطالعه دستاوردهای پژوهش می تواند چراغ راهنمای اقدامات و اصلاحات مقتضی در حوزه نظارت و راهنمایی آموزشیِ مدارس ابتدایی چند پایه باشد.