مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
معلمان دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین هوش معنوی و رفتار شهروندی سازمانی است. جامعه آماری آن معلمان دوره متوسطه شهرستان زنجان در سال تحصیلی 89-88 به حجم 234 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو پرسشنامه خود گزارش دهی هوش معنوی گینک (SISRI-24) و رفتار شهروندی سازمانی پادساکوف و همکاران (1990) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی کل با رفتار شهروندی سازمانی کلی معلمان همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین مؤلفه های هوش معنوی (تفکر انتقادی وجودی، آگاهی متعالی، معناسازی شخصی و گسترش خودآگاهی) می توانند مؤلفه نوع دوستی و وظیفه شناسی معلمان را تبیین و مؤلفه های تفکر انتقادی وجودی، آگاهی متعالی و معنا سازی شخصی می توانند مؤلفه احترام و رفتار شهروندی سازمانی کلی معلمان را پیش بینی کنند. مؤلفه های پیش بین معنا سازی شخصی و آگاهی متعالی، مؤلفه بردباری و مؤلفه های پیش بین گسترش خودآگاهی و تفکر انتقادی وجودی می توانند آداب اجتماعی معلمان را تبیین نمایند.
رابطه بین مؤلفه های هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مؤلفه های هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی90- 89 به تعداد 4064 نفر بودند. حجم نمونه به وسیله فرمول تعیین حجم نمونه 305 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین گردید. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شرینگ (1994) و رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) بود. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به وسیله صاحبنظران تأیید گردید و برای تأیید پایایی، آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش هیجانی80/0 و برای پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی 79/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از راه آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی شفه) انجام گرفت. نتایج نشان دادند که از بین مؤلفه های هوش هیجانی، خودآگاهی، خودانگیزی، همدلی و مهارت های اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی دبیران رابطه مثبت داشتند. بین نظرات دبیران در مورد هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به جنس، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد جز اینکه دبیران با سابقه خدمت بیش از 20 سال هوش هیجانی خود را بیش تر برآورد کردند.
طبقه متوسط جدید و فرهنگ مردم سالاری در ایران بررسی موردی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مردم سالاری گر چه بیشتر برنوعی نظام سیاسی دلالت دارد که در آن مناصب و تصمیمات سیاسی به رأی و نظر عامه مردم متکی است، اما بیانگر نوعی از فرهنگ هم هست. از این نقطه نظر،نظام سیاسی مردم سالار با گونه های خاصی از ارزش ها و گرایش های سیاسی و اجتماعی تناظر و همنشینی دارد. بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران، به ویژه در چند دهه اخیر بر ارتباط مردم سالاری سیاسی با اندازه طبقه متوسط جدید شهری از یک سو و میزان ارزش ها و گرایش های مردم سالارانه در میان اعضای این طبقه تأکید کرده اند. اصولاً این انگاره رواج دارد که گرایش به فرهنگ مردم سالارانه در میان طبقه متوسط جدید شهری در سطح بالایی قرار دارد. سوال این است که آیا چنین وضعیتی در جامعه امروز ایران نیز قابل مشاهده است؟ در این مقاله میزان گرایش به فرهنگ مردم سالارانه در میان استادان دانشگاه و معلمان دوره متوسطه شهر همدان مورد پیمایش قرار گرفته است. دلایل انتخاب این جمعیت آماری این است که اولاً بنا بر مباحث و نظریه های مردم سالاری، این دو قشر، معرف بیشینه (ماکزیمم) گرایش به فرهنگ مردم سالارانه هستند؛ ثانیاً شهر همدان به عنوان یکی از شهرهای نسبتاً پر جمعیت و چند فرهنگی کشور، تا حدودی معرف میانگین وزن طبقه متوسط جدید شهری و گرایش های آن در ایران امروز است. به این ترتیب، این پیمایش می تواند بیشینه گرایش به فرهنگ مردم سالارانه را در میان طبقه متوسط جدید شهری ایران امروز نشان دهد. در این پیمایش، با انتخاب نمونه ای معرف و با استفاده از شاخص ه ای سنجش گر و پرسشنامه استاندارد و بومی شده، میزان گرایش این دو گروه به ارزش های مردم سالارانه سنجیده شده است. نتایج پیمایش نشان می دهد گرایش به ابعاد هنجاری مردم سالاری در میان این دو قشر در مجموع کمی بیش از حد متوسط (حدود 60 درصد) و گرایش به ابعاد رفتاری مردم سالاری بسیار کمتر از حد متوسط (حدود 22 درصد) است. به این ترتیب فقط حدود 39 درصد از این دو گروه به مجموع ارزش های مردم سالارانه (اعم از هنجاری و رفتاری) گرایش دارند. بنابراین، مقاله به این نتیجه رسیده که با توجه به موقعیت و جایگاه اجتماعی و سیاسی این دو قشر، گرایش به فرهنگ مردم سالارانه در میان طبقه متوسط جدید شهری ایران، به احتمال زیاد، کمتر از حد انتظار است
تحلیل رابطه معنویت در کار و کیفیت زندگی کاری معلمان دوره متوسطه (موردمطالعه: معلمان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل رابطه معنویت در کار و کیفیت زندگی کاری معلمان است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان دوره متوسطه شهر قم در سال تحصیلی 95 96 است که با کمک فرمول کوکران 366 نفر از معلمان دوره های اول و دوم متوسطه در نواحی چهارگانه قم با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد میلیمان و لیندن استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون از نوع گام به گام استفاده شد. نتایج تحقیق در نمونه حاضر نشان داد، بین تمام ابعاد معنویت در کار و کیفیت زندگی کاری معلمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ به طوری که سطح سازمانی معنویت در کار با میانگین 03/4، سطح گروهی با میانگین 85/3 و سطح فردی با میانگین 36/3، پیش بینی کننده کیفیت زندگی کاری معلمان می باشند. «r» محاسبه شده در سطح 05/0≥p مبین رابطه معنی دار و مثبت بین معنویت در کار و ابعاد آن با کیفیت زندگی کاری معلمان دوره متوسطه است.
تحلیل رابطه هوش معنوی و تعهد حرفه ای معلمان دوره متوسطه شهر قم
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹)
33 - 52
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه هوش معنوی و تعهد حرفه ای معلمان دوره متوسطه شهر قم در س ال تح صیلی 96-1395 انجام شده است. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان دوره متوسطه شهر قم در سال 96-1395 می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 364 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هوش معنوی اسمیت و پرسشنامه تعهد سازمانی مایر و آلن می باشد. نتایج تحلیل داده ها که از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن محاسبه شده، حاکی از آن است که بین هوش معنوی و تعهد حرفه ای معلمان، همبستگی بالایی وجود دارد؛ به طوری که در بین ابعاد ده گانه هوش معنوی، به ترتیب توجه به ارزش های معنوی، شناخت و باور به ربوبیت خداوند، روحیه خدمت گزاری، ارتباط معنی بخش به کار و زندگی، داشتن اهداف متعالی، وجدان کاری، داشتن خودآگاهی عمیق، توانایی همسوسازی اهداف فردی و سازمانی، استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی و تفکر سیستمی دارای بیشترین همبستگی با تعهد حرفه ای معلمان هستند. همچنین با توجه به رابطه معنادار بین هوش معنوی و تعهد حرفه ای معلمان، لازم است راهکارهای عملی برای به کارگیری هرچه بیشتر هوش معنوی را دریابند.
ساختار عاملی تأییدی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه چند بُعدی اشتیاق دانشجویان (SES)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه چندبعدی اشتیاق دانشجویان بوده است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان 18 تا 30 ساله دانشگاه رازی در نیم سال اول سال تحصیلی 1395-96 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 230 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه چندبعدی اشتیاق دانشجویان، خودکارآمدی، مقیاس خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی و مقیاس اهمال کاری تحصیلی (برای بررسی روایی همزمان) پاسخ دادند. پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه از شش عامل اشباع شده و از شاخص های برازش مناسبی برخوردار است. بین اشتیاق دانشجویان با خودکارآمدی هیجانی، اجتماعی، تحصیلی و خودتنظیمی تحصیلی رابطه مثبت و معنا داری به دست آمد. همچنین، بین اشتیاق دانشجویان و اهمال کاری تحصیلی رابطه منفی برقرار است. در تحلیل عاملی تأییدی 48 گویه تأیید شد. نسخه فارسی پرسشنامه چندبعدی اشتیاق دانشجویان در جامعه دانشجویان، خصوصیات روان سنجیِ قابل قبولی دارد و می توان آن را به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی به کار گرفت. پژوهش حاضر شواهد نویدبخشی را درباره قابلیت کاربرد نسخه فارسی پرسشنامه چندبعدی اشتیاق دانشجویان در جمعیت دانشجویی فراهم کرده است.
نقش ادراک از رهبری اخلاقی مدیران در انگیزش و رضایت شغلی معلمان مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
58 - 78
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک از سبک رهبری اخلاقی مدیران با انگیزش و رضایت شغلی معلمان دوره متوسطه شهر نهاوند صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دبیران زن ومرد دوره متوسطه اول و دوم شهرستان نهاوند به تعداد 366 می شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 188 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل: مقیاس های سبک رهبری اخلاقی کالشووِن و همکاران (2011)، انگیزش شغلی خودتعیین گری بلیس (1994) و رضایت شغلی مینه سوتا (وِیس و همکاران، 1967) می شدند. نتایج نشان داد که بین همه ابعاد رهبری اخلاقی با انگیزش و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p>0.05). همچنین معلوم شد که از بین مؤلفه های رهبری اخلاقی، ابعاد: «تسهیم قدرت»، «انصاف» و «راست گفتاری» به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی انگیزش شغلی دارند و ابعاد: «جهت گیری مردمی»، «انصاف» و «شفاف سازی تقش» نیز به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی رضایت مندی شغلی معلمان دارند. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود اصول، روش ها و قواعد رهبری اخلاقی و فواید آن به مدیران و رهبران آموزشی آموزشگاه های دولتی و غیرانتفاعی آموزش داده شود و برای رعایت چنین روش هایی از سوی مدیران و رهبران آموزشی، شیوه های تشویقی درنظر گرفته شود.