فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش های الکترونیکی می تواند نقشی اساسی در آینده نزدیک برای رشد و توسعه کشور داشته باش د. هدف از تحقیق حاضر، نگاهی به عوامل موثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس استان فارس است. جهت تحقق اهداف پژوهش از روش کیفی استفاده شده است از این رو با 23 نفر از اساتید دانشگاهی و نخبگان استان فارس در نیمه اول سال 1400 مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به همراه سوالات باز صورت پذیرفته است. تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد پس از انجام کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، مبین 93 (کد گذاری باز) عامل مؤثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس فارس بود. مفاهیم به دست آمده در مرحله کدگذاری محوری به 17 مفهوم و در مرحله کدگذاری انتخابی در 6 مفهوم: بینش، مدیریت، بافت و محیط، فضای مجازی، محتوا و اطلاعات و فناوری که در یافته ها به صورت الگوی توصیفی ارائه شده است، طبقه بندی شدند. برای سنجش پایایی در این پژوهش از روش «پایایی بازآزمون » استفاده شد که به میزان سازگاری طبقه بندی داده ها در طول زمان اشاره دارد. اهتمام به یافته های نهایی این پژوهش، راهبردهای اجرایی موفقیت آمیزی در آموزش مجازی مدیران مدارس ارائه می نماید که راه گشای وضعیت امروز مدیران است و تأثیر مثبت بر نقش علمی آنان دارد.
عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس با استفاده از الگوریتم ترکیبی بود. این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی، اکتشافی و با رویکردی توسعه ای، کاربردی انجام شده است، که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های باز و پیرانسه و در بخش کمی از تحلیل عاملی استفاده شد، به این طریق که با مطالعه ی پیشینه موضوع و مصاحبه های عمیق با خبرگان، ابعاد و مولفه های مورد نیاز برای طراحی نظام استعدادیابی مشخص شد. نمونه بخش کیفی این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب و به منظور اعتباریابی نظام داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی، مولفه ها تایید شد. براساس یافته های پژوهش ابعاد نظام استعدادیابی در سه بعد(ساختاری، محتوایی، زمینه ای،) تدوین شد. در نتیجه گیری کلی می توان گفت که ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس یک امر پیچیده، زمان بر و طولانی بوده و به دلیل عوامل متفاوت در آن بر پویایی آن نیز افزوده و موجب استفاده از رویکرد متدلوژی سیستمی باز شده است تاکنون کلیه طراحی و تدوین ها در این زمینه معطوف به فاکتورهای جسمانی بوده و به امر مدیریتی آن توجهی نشده است که شایسته است در پروسه ی بلند مدت استعدادیابی در صدر سایر موارد قرار گیرند.
سطح سازمان یادگیرنده، موانع ایجاد و نقش آن در نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی: کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سازمان یادگیرنده از موفق ترین سازمان ها برای هماهنگ شدن با تغییرات محیطی بوده و نوآوری و خلاقیت از ارکان اصلی توسعه و موفقیت هر سازمانی می باشد. بنابراین، شناسایی مولفه ها و موانع ایجاد سازمان یادگیرنده و رفع آنها نقش مهمی در پیشبرد اهداف سازمانی دارد. هدف این مطالعه بررسی سطح سازمان یادگیرنده، موانع ایجاد و نقش آن در نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود.
روش شناسی پژوهش: روش انجام این تحقیق توصیفی و همبستگی می باشد. با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه 169 نفر بدست آمد و پرسشنامه ها توسط 200 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شدند. برای جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه پنج قسمتی شامل مشخصات فردی، سازمان یادگیرنده سنگه، نوآوری شغلی جانسن، خلاقیت سازمانی دیک و متکالفه و موانع ایجاد سازمان یادگیرنده محقق ساخته در این مطالعه استفاده شد.
یافته ها: سطح یادگیرنده بودن دانشگاه زیاد و سطح نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان متوسط می باشد و سازمان یادگیرنده بر خلاقیت و نوآوری کارکنان تاثیر مثبت داشت.
بحث و نتیجه گیری: دانشگاه باید برای گسترش یادگیری تیمی و تفکر سیستمی تلاش نموده تا خلاقیت و نوآوری کارکنان افزایش یابد.
ارائه مدل پارادایمی دو سوتوانی سازمانی در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمی دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران به روش کیفی انجام شد . مشارکت کنندگان پژوهش متخصصان و کارشناسان نظام آموزشی ومدیریت آموزشی در کشور بوده است . بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند ونمونه گیری نظری (به منظور رسیدن به اشباع نظری ) و با تکنیک مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با 17 نفر از متخصصان حوزه آموزش وپرورش و مدیریت آموزشی در کشور مصاحبه انجام شد . یافته های پژوهش بیانگر این بود که توسعه محیط رقابتی و تطور مفهوم بالندگی به عنوان عوامل علی مطرح هستند که بر دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران تأثیر گذاشته و به عبارت دیگر ضرورت دوسوتوانی را توجیه می کنند . وجود رهبران به عنوان استراتژیست تغییر ، فقدان انگیزش در حوزه ی نوآوری ، فقدان دسترسی مستقل به منابع و ساختار غیرقابل انعطاف جزء عوامل زمینه ای شناخته شد . همچنین عواملی مانند جهانی شدن و بینش سازمانی بر راهبردهای تحقق دوسوتوانی که شامل افزایش پهنای باند فردی وسازمانی ، توسعه فراموشی سازمانی و توسعه بازاریابی وجذب مخاطب بوده ، تأثیرگذارند . در صورت تحقق دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزشی می توان شاهد پیامدهایی چون بقای سازمانی ، ارتقای سطح رضایت و توسعه ی پایدار بود .
مطالعه پدیدار شناسانه تجارب دشوار مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی کیفی به مطالعه پدیدار شناسانه تجارب دشوار مدیران مدارس ابتدایی در شهر ارومیه پرداخته است. روش مورد استفاده به شکل پدیدار شناسی توصیفی انجام شد. با نمونه گیری هدفمند بیست نفر داوطلب انتخاب شدند، که با انجام مصاحبه داده ها در نفر هفدهم به اشباع رسیدند. محقق برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره برد، در نتیجه 88 مورد از تجارب دشوار مدیران مدارس ابتدایی شناسایی و در حوزه های دانش آموزی، اولیاء دانش آموزان، همکاران آموزشی، مدیریت مدرسه، ادارات و مناطق آموزشی، بالا دستی و تصمیم گیرندگان طبقه بندی شدند. در جهت پاسخگویی به اهداف پژوهش از تحلیل سلسله مراتبی، آزمون فریدمن، آزمون تی استفاده شد. نتایج حاصل شده نشان داد حوزه دانش آموزی با ضریب 318/0 بیشترین اولویت و حوزه بالا دستی با ضریب 078/0کمترین اولویت را دارند. همچنین شاخص "وابسته بودن بسیاری از طرح ها به افراد خاص و مسکوت ماندن آنها پس از تغییر سمت صاحب ایده "جزو تجاربی با بیشترین اولویت و شاخص" تعدد بخشنامه ها و طرح ها برای اجرا در سطح مدارس" جزو تجارب دارای کمترین اولویت بودند. در این تحقیق وضعیت تمامی شاخص ها به غیر از چند شاخص مانند عدم انگیزه و بی تفاوتی معلمان به فرآیند آموزش و پرورش از مطلوب بیشتری برخوردار بودند. در پایان نتایج و یافته های این پژوهش بر ضرورت توجه به تجارب دشوار مدیران مدارس و کوشش در جهت رفع چالش های مدیران مدارس، همچنین اهمیت مستند سازی و بهره گیری از تجارب مدیران مدارس را مورد تاکید قرار دادند.
شناسایی راهبردهای به اشتراک گذاری تجارب مدیریتی در مدارس ابتدایی به شیوه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به اینکه الگویی بومی برای به اشتراک گذاری تجارب مدیریتی برای مدیران مدارس دوره ابتدایی در دسترس نیست و این در حالی است که این دسته از مدیران بطور جدی برای ارتقای سطح تجارب مدیریتی خود به چنین الگویی نیازمندند. از این رو، هدف تحقیق حاضر شناسایی راهبردهای به اشتراک گذاری تجارب مدیریت در مدارس ابتدایی بوده است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کیفی-پدیدارشناسی بوده است. محیط پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی بالای 25 سال سابقه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع نمونه گیری تا 29 نفر ادامه یافت. برای حمع آوری داده های مورد نیاز از مصاحبه عمیق استفاده شد. تحلیل داده ها به شیوه کُدگذاری، باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفته است.یافته ها: بطور کلی یافته های تحقیق نشان داد،253 کُد باز،10 کُد انتخابی(امنیت شغلی، اعتماد سازمانی، انگیزه شغلی، مدیریت دانش، بازنگری در ارزشیابی، تعهد سازمانی، درگیری شغلی، جوّ سازمانی باز، همکاری های گروهی، یادگیری سازمانی) و 29 کُد محوری(یادگیری مدلهای مدیریتی، یادگیری فرانیدها، یادگیری روشهای نوین، همکاری برای بهبود، همکاری برای جستجوی منابع، همکاری برای یکپارچه سازی، انگیزه رشد و پیشرفت مدرسه، انگیزه فردی، انگیزه اجتماعی، ارزشیابی مشارکت مدیران، ارزشیابی رهبری یادگیری، ارزشیابی فرایند مدرسه داری، ذخیره سازی دانش، سازماندهی دانش، تسهیم دانش، اعتماد به سازمان، اعتماد به همکاران، اعتماد به شغل، تعهد هنجاری، تعهد عاطفی، تعهد مستمر، ارتباط آزادانه با یکدیگر، غیر رسمی بودن، تفویض اختیار، کمال طلبی، الهام گرفتن از محیط، ایجاد ثبات شغلی، اعتبار سازی شغلی، آرامش شغلی) در رابطه با راهبردهای به اشتراک گذاری تجربیات مدیران مدارس استخراج گردید.بحث و نتیجه گیری: مدیریت مدارس ابتدایی مهمترین دوره آموزشی برای کودکان است و لذا نیازمند برطرف سازی نقاط ضعف آنها از سویی و و رشد، پیشرفت و ارتقای آنها از سویی دیگر است.اشتراک گذاری تجربیات مدیران مدارس ابتدایی از راهبردهای مهمی است که موجب بهبود کیفیت مدارس ابتدایی از جوانب محتلف می شود.
تحلیل الزامات حفظ و ارتقاء بهره وری تربیتی، آموزشی و پژوهشی دانشجو معلمان در وضعیت کرونایی با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تحلیل ادراکات و تجارب زیسته ی مشترک از الزامات حفظ و ارتقاء بهره-وری تربیتی، آموزشی و پژوهشی دانشجو معلمان در وضعیت کرونایی با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، شامل اساتید، مدیران گروه و معاونان آموزشی، فرهنگی و پژوهشی و همچنین دانشجو معلمان مستعد بوده است. در پژوهش حاضر، افراد نمونه به صورت هدفمند تا کفایت نمونه نظری به تعداد 27 نفر (15 نفر استاد و 12 نفر دانشجو معلم) انتخاب شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد که روایی و اطمینان پذیری آن مورد تأیید بوده است. در فرایند انجام مصاحبه ها درمجموع 201 کد اولیه (مفاهیم پایه)، 4 فرا مضمون و 17 مضمون سازمان دهنده استخراج و تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد بهره وری دانشجو معلمان با الزامات فلسفی، آموزش و یادگیری ترکیبی، بستر فناوری و عوامل مؤثر بر بهره وری در دانشگاه اعم از خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت قابل تحقق هست. درنتیجه، با این الزامات فلسفی؛ درک عدم قطعیت ها، جهت گیری های فلسفی، بنیان های فلسفی آموزش مجازی و فلسفه یادگیری معکوس می توان در شرایط کرونایی به بهره وری تربیتی، آموزشی و پژوهشی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان فائق آمد.بحث و نتیجه گیری: با کاربرد الزامات حفظ و ارتقای بهره وری در دانشجومعلمان در شرایط بحرانی جامعه می توان شاهد آموزش و یادگیری کارا و اثربخش و در نهایت بهره ور در دانشگاه فرهنگیان گردید.
چند فرهنگی گرایی در نظریه و عمل رهبری آموزشی: یک مطالعه سیستماتیک
حوزههای تخصصی:
این بررسی رابطه پیچیده بین چندفرهنگی و رهبری آموزشی را با خلاصه کردن تحقیقات موجود از جوامع مختلف بررسی می کند. این مطالعه با تجزیه و تحلیل تفاسیر، کاربردها، رهیافت های مختلف چندفرهنگی، رویکردهای رهبری، تعاملات هویتی و تأثیرات جهانی، پیچیدگی ها و ظرفیت ترویج تنوع در محیط های آموزشی را روشن می کند. یافته ها اهمیت تعیین و تبیین استراتژی های رهبری مبتنی بر بافت بر مبنای نیازها و تجربیات متنوع دانش آموزان و ذینفعان را نشان می دهد. همچنین این مطالعه بر اهمیت درک چند فرهنگی گرایی در پرداختن به نابرابری های سیستمی و پیشبرد عدالت اجتماعی تأکید می کند. همانطور که نهادهای قانون گذار آموزش و پرورش چالش های جهانی شدن و تأثیرات فراملی را بررسی می کنند، رهبران آموزشی باید بتوانند روندهای جهانی را با پاسخگویی به زمینه های محلی متعادل کنند. با پرورش شیوه های رهبری چند فرهنگی، رهبران آموزشی می توانند محیط های یادگیری فراگیر را ایجاد کنند که در آن به تنوع ارزش داده می شود و کل جامعه مدرسه را توانمند می سازد. این بررسی بر نیاز مداوم به تحقیق و گفتگو برای پیشبرد سیستم های آموزشی عادلانه و اجتماعی در سطح ملی و فراملی تأکید می کند.
Analysis of Teachers' Perception of The Concept of Teaching To Transgress In Secondary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
108 - 134
حوزههای تخصصی:
Subsequently, teachers' perceptions of the concept of "Teaching to Transgress" in secondary schools were analyzed. The qualitative research approach and in particular the Phenomenographical strategy was used. The research field was secondary school teachers (government, normal, gifted, exemplary and non-selective) in Sanandaj city. Therefore, teachers of several secondary schools in the city were included as research participants. The sampling was done purposively. Finally, to achieve maximum diversity and to reach the category of theoretical data saturation with 16 teachers, the charter of semi-structured interviews and sending written questions to the teachers and their responses in the form of texts were continued. The method of data analysis was also carried out using the three-stage method of thematic analysis (open, central and selective). The results of the study show that the components of transgression teaching in secondary schools are as follows engaging class, progressive teaching, teaching full of amazement, transformational education, valuing desire, enthusiasm in learning, changing the name and position of teachers, developing Students' sense of agency and creation with peers is learning. Also, the challenges teaching to Transgress included the violation of school arrangements, the academic decline of teachers and the school, and the deprivation of school management support. Finally, the consequences teaching to Transgress for schools include improving the status of knowledge based on new perspectives, revolution in educational culture, creating a diverse educational context, strengthening the relationship of teachers with marginalized and oppressed communities, the emergence of independent thinking and analysis, and evolution in evaluation and valuation.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارتباط مراقبتی معلمان مدارس ابتدایی (مروری نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بهبود روابط دانش آموزان با معلم، پیامدهای مهم، مثبت و طولانی مدتی برای آنها دارد. لذا، این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارتباط مراقبتی معلمان مدارس ابتدایی صورت گرفت.روش شناسی پژوهش: شیوه ی به کار رفته در این مطالعه، مرور نظام مند، با تکیه بر روش پتی کرو و رابرتز (2006) در بررسی های نظام مند در علوم اجتماعی است. برای شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارتباط مراقبتی معلمان مدارس ابتدایی، ابتدا سؤالات پژوهش تنظیم و اصطلاحات جستجو در زبان فارسی و انگلیسی مشخص و پایگاه های مناسب برای دریافت منابع مربوط (شامل اریک، اسکوپوس، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر) مشخص شدند. برای انتخاب و تعیین مقالات مناسب، معیارهایی تعیین تا بر اساس آنها کیفیت علمی مطالعات مربوط مورد سنجش قرار گرفته و پاسخ سؤالات تحقیق استخراج گردید. جستجوی نظام مند با توجه به کلمات کلیدی به 148 تحقیق رسید که در نهایت 13 تحقیق منطبق با معیارها جهت تحلیل عمیق تعیین گردید.یافته ها: با استخراج ابعاد ارتباط مراقبتی در مجموع 29 مؤلفه استخراج گردید که مؤلفه های وجود رابطه دوطرفه بین معلم-دانش آموز و نه روابط بالا-پایینی؛ مدیریت مؤثر کلاسی؛ شناخت توانایی ها، نیازها و ترجیحات دانش آموزان؛ میزان توانایی تحصیلی و پیشرفت دانش آموزان؛ پاسخگویی به نیازهای فرهنگی، تحصیلی و شخصی دانش آموزان؛ خوش خلقی و مهربانی در رفتار با دانش آموزان؛ برون گرایی و تمایل دانش آموزان به حمایت عاطفی یا تحصیلی؛ و نگرش و دیدگاه معلم-دانش آموز به یکدیگر، دارای بیشترین تکرار در بین منابع مورد بررسی بودند.بحث و نتیجه گیری: شناسایی و استخراج عناصر تشکیل دهنده یک رابطه مؤثر و مثبت برای تأکید و تمرکز بر تقویت مؤلفه های این رابطه ضروری است.
نقش ادراک از ادغام اثربخش فناوری آموزشی در فرایند تدریس در پذیرش فناوری در یادگیری: نقش واسطه ای باورها و نگرش دانشجو نسبت به فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای باورها و نگرش دانشجویان نسبت به کاربرد فناوری های آموزشی در رابطه بین ادراک دانشجو از اثربخشی ادغام فناوری آموزشی در فرایند آموزشی اساتید با پذیرش و کاربرد فناوری های آموزشی برای یادگیری توسط دانشجویان انجام گرفت.روش شناسی: روش پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه های آزاد و پیام نور شهر شهربابک بودند که یک نمونه 201 نفری از دانشجویان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه TAM و مقیاس ادراک اثربخشی ادغامICT در آموزش جمع آوری شد و داده ها با روش تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مسیر زنجیره ای سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش و نیت رفتاری کاربرد فناوری آموزشی برای یادگیری نقش واسطه ای مثبت در رابطه بین ادراک دانشجو از اثربخشی ادغام فناوری آموزشی در فرایند آموزش و کاربرد واقعی فناوری آموزشی برای یادگیری دارند. همچنین مسیر زنجیره ای سودمندی ادراک شده و نیت رفتاری کاربرد فناوری آموزشی برای یادگیری بیش ترین نقش را در رابطه بین ادراک دانشجو از اثربخشی ادغام فناوری آموزشی در فرایند آموزش و بکارگیری واقعی فناوری آموزشی برای یادگیری داشت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد سودمندی ادراک شده کاربرد فناوری آموزشی برای یادگیری نسبت به سهولت ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد و نیت رفتاری کاربرد فناوری آموزشی بهتر می توانند اثر ادراک دانشجو از اثربخشی ادغام فناوری آموزشی در فرایند آموزش را بر کاربرد واقعی فناوری آموزشی برای یادگیری تبیین کند.
تاثیراستدلال اخلاقی بر سبک های عمومی تصمیم گیری مدیران با میانجیگری اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تاثیر استدلال اخلاقی در پیش بینی میزان سبک عمومی تصمیم گیری مدیران؛ با میانجیگری اخلاق حرفه ای است. این پژوهش با روش توصیفی- همبستگی و با روش مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی مدیران مدارس شهر ارومیه تشکیل می دادند که از بین آن ها 196 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اخلاق حرفه ای کادوزیر (2000)، پرسشنامه استدلال اخلاقی معنوی-پور(1390) و پرسشنامه سبک های عمومی تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) بود. داده های حاصل با استفاده از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار های Spss ویرایش 26 و Smart-PLS تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که استدلال اخلاقی به طور مستقیم بر سبک عمومی تصمیم گیری تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین اثر مستقیم اخلاق حرفه ای بر روی سبک عمومی تصمیم گیری و استدلال اخلاقی بر اخلاق حرفه ای از لحاظ آماری معنادار بود. به علاوه اخلاق حرفه ای توانست به عنوان نقش میانجی در رابطه بین استدلال اخلاقی و سبک عمومی تصمیم گیری وارد مدل شود. در نهایت نیز مدل ساختاری پژوهش بعد از اصلاح، برازش مطلوب را با داده های تجربی پژوهش داشت.
Challenges of transformational leaders: a narrative approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present research was conducted with the aim of expressing the challenges of transformational leaders in schools.Method: The approach of the current research is qualitative and the strategy used is narrative research.The researched population was all school principals of Kermanshah city.Sampling was purposeful and 13 people were studied until reaching theoretical saturation. Data collection was semi-structured interview and document review. Validation in the present research was examined and confirmed based on the process of verifiability, transferability, believability and reliability.Findings: The analysis showed that the challenges of transformational leaders in schools include different aspects. The participants reflected the challenges in the form of challenges of different definitions and perceptions, the need for capabilities and competences, and finally structural challenges, and these results were drawn in three graphs. Challenges related to the definition and characteristics include the following: common goals, planning, creating a professional work team, creating change and transformation and inspiring employees. In the challenges related to the necessary competencies of transformational leaders, we also found five main categories including: scientific support, emotional support, clear and two-way communication, organizational foresight, creating a creative and dynamic environment.In the structural challenges faced by transformational leaders, we also found four categories including: organizational issues, individual issues, socio-cultural issues and lack of resources and facilities.
تبیین بازدارنده های روابط میان فردی در مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
116 - 142
حوزههای تخصصی:
مهارت های ارتباطی از دیر باز ب ه عن وان جزی ی مهم از خدمات شناخته ش ده است و ضعف مهارت های ارتب اطی، شانس دس تیابی ب ه موفقی ت را ک اهش داده و احتم ال مواجه ه ب ا نارضایتی را افزایش می دهد.مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب و دیدگاههای مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در مورد مهارت ارتباط میان فردی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکت کنندگان، 10 نفر از مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان که دارای تجربه کافی در مورد موضوع مطالعه بودند به روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن حداکثر تنوع، دعوت به شرکت در مطالعه شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا زمان رسیدن به اشباع نظری گردآوری و به طور همزمان به روش دستی تحلیل شد. اعتبار داده ها با روش لینکلن و گوبا حاصل شد. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکت کنندگان، عوامل بازدارنده ارتباط میان فردی شامل ویژگی های فردی، کیفیت زندگی کاری، ساختارهای سازمانی، رفتارهای انحرافی و نابهنجار سازمانی، ضعف ابزارها و مهارت های ارتباطی بودند. که در 21 طبقه فرعی و6 زیر طبقه جای گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد از نظر مدیران و کارکنان آموزشی عوامل بازدارنده از عوامل مهم در ارتباط میان فردی محسوب می شود. و توجه به آنها، به ایجاد ارتباط میان فردی موثر، و بهتر شدن تعاملات میان کارکنان، ارتقائ رضایت و بهبود کیفیت کار منجر خواهد شد. کلید واژه ها: ارتباط میان فردی، بازدارنده ها، مدیران و کارکنان آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان.
اعتباریابی الگوی مدرسه کانون تربیتی محله با پرسشنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه، جایگاه مدرسه به عنوان یک نهاد تربیت رسمی، نسبت به گذشته دستخوش تغییر شده است. مدرسه امروز، فضایی باز و موجودی اجتماعی است که با جامعه و نهادهای مرتبط، ارتباطی دوسویه دارد .این مقاله از بخش کمی پایان نامه با عنوان ارائه واعتبارسنجی الگوی مدرسه کانون تربیتی محله استخراج شده است. مقاله مربوط به بخش کیفی(ارائه الگوی مدرسه کانون تربیتی محله) قبلا معرفی و ارائه گردیده است. روش شناسی پژوهش: این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی از روش نظریه زمینه ای استفاده گردید. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. بدین ترتیب، ابتدا با 24 نفر از کارشناسان وصاحبنظران خبره حوزه مدیریت آموزشی مصاحبه صورت گرفت و سپس، تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در نتیجه، الگوی مدرسه کانون تربیتی محله در شش مقوله شرایط علی، پدیده محوری (مدرسه کانون تربیتی محله)، شرایط واسطه ای، شرایط مداخله گر، راهبردهاو پیامدها، تدوین و ارائه گردید. در مرحله کمی، جهت اعتبار سنجی الگوی ارائه شده، از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله، پرسشنامه محقق ساخته بود که با روش نمونه گیری تعمدی-قضاوتی تعداد 41 نفر از مدیران ،معلمان ومعاونین مدارس(خبره در کار اجرایی وآموزشی) در مناطق مختلف شهر تهران و همچنین اساتید دانشگاه ها ،انتخاب و پرسشنامه را تکمیل نمودند.برای بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق از تکنیک تحلیل مسیر مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش، حاکی از آن است که شرایط علی بر عوامل اصلی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، عوامل اصلی و عوامل مداخله گر، به طور مثبت و معناداری بر راهبردها اثر گذار می باشند؛ اما، عوامل زمینه ای، هیچ اثر معناداری بر راهبردها ندارد. اما نتایج تأثیر مثبت و معنادار راهبردها بر پیامدها را تأیید کرد.بحث و نتیجه گیری: برای رسیدن به مدرسه به عنوان کانون تربیتی محله ،اهمیت دادن به جایگاه مدارس و لزوم مشارکت اولیا و نهادهای محلی در فرآیند تربیت، تلاش در جهت تغییر نگرش جامعه نسبت به نقش تربیتی مدارس از طریق رسانه، ضروری می باشد.
بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان (مورد مطالعه: معلمان شهر گله دار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای کسب موفقیت در هر سازمانی توجه به عملکرد شغلی امری بدیهی است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی معلمان موثر است که این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان شهر گله دار انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس شهر گله دار به تعداد 560 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 234 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیده است. ابزار سنجش پژوهش حاضر چهار پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش شرون لاوسون (2003)، کار تیمی لنچیونی (2004)، عملکرد شغلی پاترسون (2008) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) بوده که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 94/0، 82/0، 80/0 و 92/0 به دست آمد و روایی محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) انجام گرفت که از طریق نرم افزارهایSPSS 24 و Lisrel 8.8 اجرا شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای مدیریت دانش و عملکرد شغلی (46/0=β)، کار تیمی و عملکرد شغلی (91/0=β)، مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی (41/0=β)، کار تیمی و سرمایه اجتماعی (36/0=β)، عملکرد شغلی و سرمایه اجتماعی (71/0=β) رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. سرمایه اجتماعی اثر غیر مستقیم بر رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی (33/0=β) و کار تیمی با عملکرد شغلی (25/0=β) دارد. بنابراین اثر میانجی سرمایه اجتماعی در این پژوهش مورد تایید قرار می گیرد.نتیجه گیری: طبق یافته ها، سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش و کار تیمی بر عملکرد شغلی معلمان رابطه مثبت داشتند؛ بنابراین از طریق توجه به سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش و کار تیمی می توان زمینه های بهبود در عملکرد شغلی معلمان را فراهم آورد.
طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب بود. پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (مطالعه موردی کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه آماری شامل مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان، دانشجویان دوره دکتری و معلمان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان بودند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از «رویکرد هدفمند» و با «روش انتخاب صاحبنظران کلیدی»، و معیار اشباع یافته ها « اشباع نظری » استفاده گردید؛ اشباع نظری نقطه ای در تحقیقات کیفی است که نشان دهنده کفایت داده های گردآوری شده جهت تحلیل و ارائه گزارش نهایی است.ابزار پژوهش، فرم مصاحبه باز پاسخ بود؛ داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت؛ تعیین اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری و اعتماد پذیری انجام شد.
آسیب شناسی توسعه مدیریت دانش در دانشگاههای استان کرمان بر اساس مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که عصر دانش است، سازمان هایی می توانند به حیات خود ادامه دهند که به دانش و مدیریت اثربخش آن، به عنوان یک منبع سازمانی، توجه نمایند. چرا که مدیریت صحیح دانش باعث کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها و در نهایت کسب موفقیت بیشتر و نهایتا تعالی سازمانی خواهد شد .ازاین رو، این پژوهش درصدد آسیب شناسی مدیریت دانش در مراکز آموزش عالی است تا مهم ترین آسیب های مدیریت دانش در این مراکز شناخته شده و از این طریق بتوان مدیریت دانش را در بهترین شکل ممکن مستقر نمود .جامعه آماری این پژوهش کلیه متخصصان حوزه ی مدیریت آموزش عالی، اساتید و کارشناسان ستادی در دانشگاههای استان کرمان می-باشند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 32 نفر نمونه پژوهش را تشکیل دادند. داده های پژوهش نیز از طریق مصاحبه های باز و نیمه ساخت یافته در بین گروه نمونه به دست آمدند. آسیب شناسی مدیریت دانش در این پژوهش با بهره مندی از مدل تاپسیس مورد بررسی قرار گرفت و رتبه بندی آسیب های مدیریت دانش در چهارچوب مدل سه شاخگی شامل ابعاد رفتاری، محیطی و ساختاری مشخص شد. بر این اساس در شاخه عوامل رفتاری به ترتیب "انگیزه و کار تیمی پایین و عدم رضایت شغلی کارکنان" و "کم توجهی به حفظ کرامت انسانی و نبود شایسته سالاری"، در شاخه عوامل محیطی "کم بها دادن به نظرات افراد در ایجاد تغییرات و منزوی کردن متخصصین و افراد علمی" و "عدم اطلاع و آشنایی عمومی با مدیریت دانش و عدم حرکت جامعه در مسیر دانشی" و در شاخه عوامل ساختاری "نامشخص بودن مأموریت و استراتژی ها در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی" و "عدم توجه به برنامه ریزی لازم در زمینه پیاده سازی، ضعف در زمینه نظم و انضباط سازمانی، سلسه مراتب اداری پیچیده و تصمیم گیری مشارکتی" مهم ترین آسیب های پیاده سازی مدیریت دانش هستند.
Empowering Women in University Leadership: The Impact of Academic Counseling and Psychological Services in Iran and Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
81 - 107
حوزههای تخصصی:
This article presents a theory using an interpretive approach to explore the role of counseling and psychological services in empowering women in management and leadership positions at universities. The study systematically examines this role through data collected from 22 participants, including students, staff, professors, and female university managers, from Kurdistan University in Sanandaj and Salah al-Din University in Erbil. Participants were purposefully selected, and data was gathered via semi-structured interviews. Analysis involved a novel method and continuous comparative analysis through three-stage theoretical coding. This process identified 300 open codes, 35 central codes, and seven selective codes: mental ability, economic ability, political ability, social ability, group ability, physical ability, and academic ability. The findings revealed that empowerment is a process rather than a product. For counseling and psychological service programs to be effective, all individuals involved in the empowerment process must have a clear understanding of its requirements and methods. Ultimately, the success of these efforts is likely determined by the women themselves. While empowerment is crucial within universities, creating a positive organizational atmosphere and a supportive culture that fosters spontaneous empowerment among female students, employees, and managers is equally important. Moreover, establishing empowerment initiatives strengthens the move towards university independence and reinforces the perception of higher education institutions as unique entities with distinct cultures. The study also highlights the importance of context and situational factors in implementing empowerment, emphasizing the need to avoid applying models that do not align with cultural contexts. Finally, university administrators must be personally committed to empowering women in management and leadership roles before any efforts can be successful.
The Relationship Between Active Work Behaviors, Transformational Leadership Style, and work Engagement: The Mediating Role of Innovation Culture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
52 - 67
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study aimed to investigate the relationship between active work behaviors, transformational leadership style, and work engagement of vocational school teachers with the mediating role of innovation culture using Structural Equation Modeling(SEM). Methods & Materials: This research is applied and correlational. The study population consisted of teachers of vocational school in Urmia city during the academic year 2021-2022, totaling 309 individuals. A sample of 200 teachers was selected using stratified random sampling and Cochran's formula. The data were collected using the Zopiatis et al. work engagement questionnaire (2014), Tornau and Ferse's active work behaviors scale (2013), Bass and Avolio's transformational leadership style scale (1995) and Dobni's innovation culture scale (2008). The validity and reliability of the instruments were confirmed. Structural equation modeling (SEM) was used to analyze the data using SPSS and AMOS24 software. Results: In this study, a model of relevant variables affecting work engagement was examined. The findings showed that innovation culture and active job behaviors have a direct, positive, and significant effect on work engagement. The direct effect of active job behaviors, transformational leadership style on innovation culture is positive and significant. Moreover, the mediating roles of innovation culture on work engagement were confirmed. Active job behaviors, transformational leadership style, affect work engagement through the mediating variable of positive and meaningful innovation culture. Conclusions:The findings highlighted the importance and role of active job behaviors and transformational leadership style in increasing work engagement of vocational school’s teachers through innovation culture