فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی فرهنگ سازمانی پارسونز با به اشتراک گذاری دانش در سازمان آموزش و پرورش منطقه ارژن شیراز است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در بخش کمی از دو پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی آجیل پارسونز (1382) و پرسشنامه رفتار اشتراک دانش راجا و چنامانی (2012) و در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0 و 94/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل مدیران، کارکنان و معلمان آموزش و پرورش منطقه ارژن شیراز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران از ۴۵۰ نفر جامعه تعداد ۲۰۷ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در بخش مصاحبه به صورت تعمدی (قضاوتی) و بعد از مصاحبه با ۱۰ نفر از مدیران و کارکنان و معلمان محقق به اشباع نظری رسید. نتایج گویای آن است که میانگین فرهنگ سازمانی در مجموع از میانگین مفروض کمی بالاتر و میانگین اشتراک دانش در مجموع از میانگین مفروض پایین تر است. علاوه براین، نتایج رگرسیون گویای تأثیر مؤلفه های انطباق و یگانگی از فرهنگ سازمانی بر متغیر اشتراک دانش است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده از مصاحبه ها موانع فرهنگی مؤثر بر اشتراک دانش شامل بی اعتمادی، عدم تعهد، عدم ارتباط، عدم حمایت مدیریت سازمان و عدم فرهنگ سازمانی پشتیبان است.
ارائه مدلی برای دستیابی به هدایت تحصیلی کارآمد دانش آموزان در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی برای دستیابی به هدایت تحصیلی کارآمد دانش آموزان در نظام آموزشی ایران است. رویکرد پژوهش آمیخته و با طرح اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش نظریه برخاسته از داده و در بخش کمّی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمّی تصادفی طبقه ای بود. نمونه آماری در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع نظری، تعداد 17 نفر و در بخش کمّی، بر اساس فرمول کوکران تعداد 242 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته با 39 سؤال بود.در بخش کیفی برای دستیابی به روایی از چک کردن به وسیله مشارکت کنندگان و برای تعیین پایایی از راهبرد تایید همکاران پژوهشی استفاده شد. در بخش کمّی به منظور بررسی روایی از نظرات خبرگان استفاده شد، نتیجه آزمون آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی بالای پرسشنامه بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل محتوایی استقرایی با بهره گیری از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بود. در بخش کمّی از نرم افزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و از نرم افزار LISREL برای تحلیل عاملی تائیدی، معادله های ساختاری و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد مدل کارآمد هدایت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب استعدادیابی، عوامل قانونی، خط مشی های کارآمدی، ساختاری و مدیریتی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، دانش مداری و خانوادگی- اجتماعی هستند. در تحلیل عاملی اکتشافی، همه ابعاد و مولفه ها دارای بار عاملی بالای51/0 بودند، لذا تاثیر همه ابعاد و مولفه ها بر کارآمدی هدایت تحصیلی دانش آموزان تایید شد. براساس نتایج تحلیل عاملی تائیدی، مدل نهایی پژوهش با شاخص های برازش و ضرایب استاندارد تایید شد. مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات خطاهای تخمین 037/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مناسب مدل است.
ارزیابی میزان دستیابی به مولفه های آموزش مادام العمر در برنامه درسی اجرا شده از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی میزان دستیابی به مولفه های آموزش مادام العمر در عناصر برنامه درسی اجرا شده ی دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاهشیراز بود. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری شامل همه دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی تعداد 344 دانشجو انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس برنامه درسی آموزش مادام العمر(محمدی و همکاران، 1395)، بود. و روایی آن با استفاده از روش تحلیل گویه و تحلیل عامل تاییدی انجام شد. پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی. آزمون تی تک نمونه ای، و از نرم افزارهای SPSS 21 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که از دیدگاه دانشجویان بین جهت گیری و ماهیت عناصر برنامه درسی در مورد گرایش به مادام العمر بودن ارزشیابی، تفاوت معناداری وجود دارد. بین میزان گرایش به مادام العمربودن عنصر هدف، محتوا و راهبرد یاددهی- یادگیری با برخی از عناصر، تفاوت معنادار وجود دارد. در مورد میزان گرایش به مادام العمر بودن برنامه درسی دوره های دکتری و کارشناسی ارشد تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین در مورد میزان گرایش به مادام العمر بودن برنامه های درسی، تفاوت معناداری وجود ندارد و در مورد میزان گرایش به مادام العمر بودن عناصر نه گانه برنامه درسی تفاوت معناداری وجود دارد.
عوامل سوء رفتار دانش آموزان در مدارس متوسطه: راهکارهایی برای مدیریت کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
99 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی علل و عوامل بروز سوء رفتار دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه شهر سنندج و ارائه راهکارهای مدیریتی آن بود. این پژوهش از نوع کیفی و از روش داده بنیاد استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش معلمان مدارس متوسطه اول بودند که به منظور احصای تجارب 15 نفر از معلمان باسابقه مدارس با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری مقوله انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از کدگذاری نظری و استفاده از نرم افزار maxqda نسخه 10 انجام گرفت. با نظرخواهی از مشارکت کنندگان به وسیله به کارگیری مصاحبه عمیق و تحلیل محتوای آن، و انجام مقایسه و تطبیق داده ها، 144 شاخص به دست آمد که با حذف موارد تکراری و ادغام شاخص های هم جنس و مشابه، درنهایت مقوله های مربوط به علل و عوامل بروز سوء رفتار در قالب 43 مقوله فرعی(کدگذاری باز) و 22 مقوله محوری و 5 مقوله فراگیر(کدگذاری گزینشی)، ترسیم شد. برای ارائه راهکارهای مدیریتی علاوه بر استفاده از نتایج پژوهش از نتایج تحقیقات پیشین نیز استفاده شد. از علل و عوامل به وجود آورنده سوء رفتار می توان به عوامل برون کلاسی مانند عوامل محیطی (خانواده، جامعه و رسانه) و عوامل مدرسه ای (فضای فیزیکی و روانی، ضعف ارتباطی مدیران، الگوسازی نامناسب) اشاره کرد. عوامل درون کلاسی نیز مانند عوامل مرتبط با معلم (سبک تدریس، رویکرد معلم، مدیریت کلاس، صلاحیت حرفه ای معلم) و عوامل مربوط به خود دانش آموز (ضعف علمی، کمبود انگیزه، اختلالات رفتاری) می باشد که متناسب با هرکدام راهکارهای مدیریتی ارائه می شود.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر تأمین مالی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
118 - 100
حوزههای تخصصی:
مدارس دارای مسئولیت های خطیری در آموزش و پرورش هستند. آن ها در پیشرفت و توسعه همه جانبه و ارتقای سرمایه انسانی کشور نقش حائز اهمیتی دارند. لذا رفع مشکلات مدارس به خصوص در زمینه تامین مالی ازجمله اهدافی است که باید مورد توجه مسئولین و محققین قرار گیرد. بنابراین هدف از این پژوهش اولویت بندی عوامل موثر بر تامین مالی مدارس در استان کردستان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش پژوهش، پیمایشی است. داده های مورد نیاز این پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده و ضریب آلفای کرونباخ برای آن 85/0 به دست آمده است. همچنین برای رسیدن به هدف این پژوهش، 30 متغیر مربوط به تامین مالی مدارس در نظر گرفته و به 3 مولفه تقسیم شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران و معاونین مدارس در سطح استان کردستان می باشد و روش نمونه گیری آن به شکل تصادفی بوده است و تعداد آن با استفاده از فرمول کوکران 100 آزمودنی تعیین گردیده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. و با استفاده از روش تحلیل عاملی پرسش های پژوهش مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که خصوصی سازی مدارس بیشترین تاثیر و مشارکت مالی اولیا کمترین تاثیر را بر تامین مالی مدارس می گذارند.
ارائه مدلی جهت ارتقاء انگیزش در موسسات آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
370 - 344
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارائه مدلی جهت ارتقاء انگیزش اساتید دانشگاه بوده که با روش آمیخته با رویکرد متوالی انجام شد. در مرحله کیفی، نمونه آماری متشکل از 25 نفر از خبرگان علمی و اجرایی دانشگاهی بوده که با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. در مرحله کمی روش تحقیق توصیفی و جامعه آماری شامل تمامی اساتید دانشگاههای فرهنگیان کل کشور برابر با 784 نفر بوده که بر اساس نمونه گیری خوشه ای تعداد 278 نفر انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی ، آزمون کایزرمایر و بارتلت ، مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون t استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی مصاحبه ساختارمند و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد ابعاد ماهیت کار، میل به کسب موفقیت ، رشد حرفه ای و قدر و منزلت اجتماعی در حدود 87/82 درصد و عوامل اقتصادی ، فرهنگی ، محیطی ، مدیریتی و قانونی 96/78 واریانس انگیزش اساتید را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد تمامی بارهای عاملی ابعاد و مولفه ها و عوامل بالای 70/0و مقادیر شاخص های برازش مدل بالاتر از 80/0 بوده که بیانگر برازش خوب مدل می باشد.
مطالعه کیفی آموزش بهداشت روانی مطلوب در مدارس دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
433 - 406
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های بهداشت روان جهت آموزش در دوره متوسطه اول می باشد. لذا در این تحقیق تلاش شده است پاسخی برای این سوال بیابد که مولفه های بهداشت روان مطلوب آموزش در دوره اول متوسطه کدامند؟ روش پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی- اکتشافی و از نظر نوع داده، کیفی و بود. جامعه پژوهش، شامل مدیران مدارس، متخصصان برنامه ریزی درسی و متخصصان بهداشت روان استان همدان بود. حجم نمونه با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند 30 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. با توجه به سوالات پژوهش از روش تجزیه و تحلیل کیفی مبتنی بر شناسایی مولفه ها استفاده شد. بدین صورت که برای شناسایی مولفه های بهداشت روان در آموزش بهداشت روانی در دوره متوسطه اول از فرآیند دلفی فازی و اجماع نظر خبرگان حول مولفه ها استفاده شد. از میان 40 مولفه شناسایی شده، تعداد 31 مولفه در چهار بعد سلامت جسم یو رفتاری، اضطراب و روحیات فردی، کنش ورزی اجتماعی و افسردگی و ناامیدی بر بهداشت روان دانش آموزان متوسطه اول موثر تشخیص داده شدند.تدوین برنامه درسی بر مبنای 31 عامل موثر شناسایی شده می تواند بهداشت روان دانش آموزان متوسطه دوم را تا حد بالایی بهبود بخشد.
تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
197 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان در سال 96-1395 می باشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی افراد مطلع و خبرگان در حوزه توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه-ای بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع نظری، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، 5 مؤلفه اصلی و 17 مؤلفه فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و درنهایت به عنوان الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردید و در ادامه اعتبار الگو با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد قبول قرار گرفت. نتایج نشان می دهد توانمندسازی می تواند به عنوان عاملی مهم و مؤثر در ارزشیابی نیروی انسانی و مدیران کارآمد به عنوان معیاری ارزشمند لحاظ گردد.
تلفیق فناوری و برنامه ی درسی در دوران پسا کرونایی از واجبات نظام آموزش و پرورش ایران
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش ها و مشکلات ایجاد شده درآموزش های مجازی به دلیل شیوع ویروس کرونا، درپژوهش حاضر ضرورت تلفیق فناوری و برنامه ی درسی مورد مطالعه قرار گرفته است. و با مطالعه مقالات مرتبط در این زمینه سعی شده است تا با ارائه ی پیشنهاد راهکاری برای برون رفت از چالش ها و مشکلات ایجاد شده در موقعیت های مشابه وضعیت کنونی، ارائه گردد.
اولویت بندی نیازهای آموزشی مهارت های مدیریتی مدیران مدارس تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
236 - 250
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد و حجم نمونه به تعداد 95 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از 112 نفر جامعه آماری مدیران انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود و داده ها پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار SPSSویرایش 16 تجزیه وتحلیل و از آمار توصیفی و آزمون آماری ANOVA و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیران در هر یک از مهارت های فنی، انسانی و ادراکی نیاز به آموزش دارند. اولویت اول در نیاز آموزشی مهارت های فنی و پایین ترین اولویت مهارت انسانی بود. بین میانگین نیاز به مهارت های فنی، انسانی و ادراکی در رشته تحصیلی مختلف مدیران، تفاوت معنی داری وجود دارد. در میانگین نیاز به مهارت های فنی، انسانی و ادراکی در مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس، در مقاطع تحصیلی ابتدائی و متوسطه اول و سوابق خدمت مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد.
آگاهی و نگرش معلمان نسبت به مفاهیم و احکام سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
57 - 31
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. مطالعه در بخش کیفی، توسط مصاحبه نیمه ساختار یافته با 100 نفر از خبرگان جامعه علمی و متخصصان آموزش و پرورش که از سوابق اجرایی برخوردار بودند، انجام شد و در بخش کمّی نیز، جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس و معلمان استان کردستان به تعداد 24125 نفر بود که 1000 نفر از آنان جهت پاسخگویی به پرسشنامه های محقق ساخته، انتخاب شدند برای گردآوری داده های تحقیق در بخش کیفی از دو ابزار فیش و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و در بخش کمی از دو پرسشنامه محقق ساخته " آگاهی سنجی " و " نگرش سنجی " که مبتنی بر معیارهای استخراج شده از مرحله کیفی و با مطالعه مبانی نظری سند و مصاحبه با خبرگان آموزش و پرورش در خصوص احصای مفاهیم کلیدی و احکام سند تحول می باشد استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی پژوهش از تحلیل محتوا و بخش کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد که در کل میزان آگاهی معلمان استان کردستان نسبت به تمامی مفاهیم و احکام سند تحول بنیادین به طور میانگین، پایین است که نمره آگاهی آنان نسبت به مفاهیم کمی بیشتر از آگاهی آنان نسبت به احکام بوده است اما میزان نگرش معلمان نسبت به مفاهیم و احکام سند تحول مثبت است و در مقایسه با نمرات کسب شده از پرسشنامه سنجش آگاهی، نتایج حاصله در بخش نگرش نشان دهنده دیدگاه مطلوب اکثریت آنان نسبت به احکام و مفاهیم سند می باشد.
پیوند نظریه و عمل در مدیریت آموزشی: کاوشی در تعامل مدیران مدارس با اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
44 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی زمینه های همکاری و تعامل آموزشی بین مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران و با استفاده از روش کیفی داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دست اندرکاران و صاحبنطران دانشگاهی و آموزش و پرورش می باشد که در ارتباط با موضوع تعامل آموزشی بین مدارس و دانشگاه ها، به نوعی دارای سابقه اجرایی و یا علمی هستند. از میان جامعه آماری، 26 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. برای بررسی روایی و پایایی پژوهش، از تأیید مصاحبه شوندگان برای کنترل روایی پژوهش بهره گرفته شده است و در ارتباط با پایایی نیز، توافق یا همخوانی بین دو کدگذار در کدگذاری چهار مصاحبه، محاسبه گردیده است. ضریب توافق به دست آمده، 85/0 بوده که حاکی از توافق و همخوانی بالا و نیز ضریب پایایی مناسب می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران می توانند در سه زمینه کلی پشتیبانی از دانش آموزان، آماده سازی دانش آموزان برای دانشگاه، و حمایت و پشتیبانی از معلمان و کارکنان مدرسه و 31 زمینه جزئی با یکدیگر همکاری و تعامل آموزشی داشته باشند.
شناسایی عوامل موثر برارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس از دیدگاه متخصصان و بررسی وضعیت موجود مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای از دیدگاه معلمان است. روش این پژوهش رویکرد ترکیبی(کیفی- کمی) از نوع راهبرد اکتشافی متوالی هست به این صورت که روش مرحله کیفی تحلیل محتوای عرفی بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در این مرحله ۱۴ مصاحبه شونده که شامل کارآفرین ها، مدرسان مباحث کارآفرینی در مدارس، مدرسان آشنا به کارآفرینی در دانشگاه، مدیران و مسئولان مدارس فنی و حرفه ای و کاردانش شهر تبریز، به صورت هدفمند انتخاب و برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شدکه در نتیجه مرحله کیفی 5 عامل آموزشی، پرورشی، نگرشی، مالی و ساختاری به عنوان عوامل موثر بر فرهنگ کارآفرینی شناسایی شدند. روایی یافته های حاصل از این مرحله با روش تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار تضمین شد. در مرحله کمی پژوهش که روش آن توصیفی پیمایشی بود از بین ۱۱۵۲ نفر از معلمان نواحی آموزش و پرورش شهر تبریز ۲۸۸ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از پرسشنامه ای که از نتیجه تحلیل یافته های مرحله کیفی تنظیم گردیده بود مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تعیین روایی صوری و سازه پرسشنامه در بخش کمی از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی تاییدی و پایاییآن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت عوامل آموزشی، پرورشی، نگرشی و اعتقادی در حد مطلوبی قرار دارند و عامل مالی در حد متوسط و عامل ساختاری در حد مطلوبی نیست و نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل آموزشی از میان عوامل موثر فرهنگ کارآفرینی در بالاترین رتبه و عوامل پرورشی، نگرشی و اعتقادی، مالی و ساختاری در رتبه های بعدی قرار دارند.
بررسی نقش انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی در وضعیت عملکرد مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
178 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین رابطه انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی با وضعیت عملکرد مدیران مدارس شهرستان گیلانغرب بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی وجامعه آماری این پژوهش همه مدیران مدارس شهرستان گیلانغرب بودند(135=N)، که در نهایت 100 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه دوره تحصیلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه های استاندارد تک مولفه ای 20 سوالی انعطاف پذیری گاردنر(1999)، پرسشنامه عملکرد سازمانی 42 سوالی هرسی و گلداسمیت (۲۰۰۳) و پرسشنامه سواد اطلاعاتی 20سوالی محقق ساخته که پایایی هریک از آن ها با آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب 88/0، 93/0 و90/0و در حد مطلوب گزارش شده است. همچنین روایی همگرا و روایی واگرای پرسش نامه از طریق نرم افزار اسمارت پی. ال. اس مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده از این پرسشنامه ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد متغیرهای برون زای انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی می توانند تغییرات متغیر عملکرد مدیران را پیش بینی کنند، همچنین سایر نتایج نشان داد که مؤلفه احساس نیاز به اطلاعات و کاربرد صحیح و مؤثر اطلاعات بر عملکرد مدیران تأثیر مثبت ومعناداری دارد به عبارتی هراندازه مؤلفه های ( احساس نیاز به اطلاعات و کاربرد صحیح و مؤثر اطلاعات) افزایش یابد میزان عملکرد مدیران نیز افزایش می یابد.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری سازمانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
182 - 194
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف « بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی و رابطه آن با یادگیری سازمانی معلمان مقطع دوم متوسطه کرمانشاه» اانجام شد. روش تحقیق در رسته تحقیقات پیمایشی وتوصیفی قرارداد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع دوم متوسطه استان کرمانشاه به تعداد 800 نفر بودند. نمونه آماری دراین تحقیق با استفاده از جدول جرسی و مورگان با احتساب واریانس پیشینه معادل ۲۶۰ نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه های استاندارد رابینز جهت سنجش فرهنگ سازمانی و پرسشنامه مارکورات جهت سنجش سازمان یادگیرنده (یادگیری سازمانی) بود. با توجه به استاندارد بودن، روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تائید است. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تک تک مؤلفه های هوش سازمانی (خطر پذیری ، توجه به ره آورد ، خلاقیت و نوآوری، توجه به اعضای سازمان ، تاثیر نتایج تصمیمات بر کارکنان، توجه به تیم و سنجش پایداری با یادگیری رابطه معنی داری وجود دارد.
تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در راستای بسط امنیت اجتماعی:یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای جهت ارتقاء انتظام و امنیت اجتماعی کاربران رسانه بود. بر اساس طرح کیفی و با استفاده از روش مطالعه موردی، مفاهیم و عناصر لازم برای تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از طریق نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری با متخصصان و اساتید گروه علوم ارتباطات و رسانه و علوم اجتماعی در پنج دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، شیراز، امام حسین (ع)، سوره و پژوهشگاه امام صادق (ع) انجام گرفت. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون، تحلیل و یافته ها در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتبار یابی داده های کیفی از روش همسوسازی نتایج حاصل از شبکه مضامین و تحلیل اسناد استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در ابعادی مانند محتوا، منطق، اهداف، روش ها و محیط یادگیری، به عنوان مضامین سازمان دهنده می باشند. این مضامین دارای ابعاد و سطوح مختلف و دارای مضامین پایه متنوعی هستند که در تدوین برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای بایستی مد نظر قرار گیرند.
بررسی الزامات تمرکز زدایی در آموزش و پرورش شهرستان اهواز: چشم انداز، رهبری و نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه الزامات و شرایط تمرکز زدایی در آموزش و پرورش شهرستان اهواز در حوزه چشم انداز، رهبری و نیروی انسانی بود. برای این مطالعه از روش تحقیق آمیخته متوالی تبیینی استفاده شد. با توجه به ماهیت موضوع و شیوه انجام پژوهش، در بخش کمی از روش تحقیق توصیفی و در بخش کیفی از تحلیل محتوای استدلالی–استنتاجی استفاده شده است. به منظور انجام مطالعه توصیفی، تعداد 115 نفر از مدیران چهار ناحیه آموزش و پرورش شهرستان اهواز به صورت طبقه ای نسبتی از بین 230 مدیر این نواحی انتخاب شدند. در مطالعه کیفی نمونه گیری به شیوه هدفمند و از الگوی نمونه گیری زنجیره ای (شبکه ای) به منظور مشورت با اهل فن تا رسیدن به مواردی که بهترین اطلاعات را در اختیار پژوهشگر قرار دهند و اشباع نظری حاصل شود، استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته ای بود که شرایط لازم برای تمرکززدایی بر مبنای سه مؤلفه ی (چشم انداز، نیروی انسانی، رهبری) را مورد بررسی قرار می داد و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرانباخ 93/0 محاسبه شده بود، بهره گرفته شد. مصاحبه ها نیز با پیشروی بر اساس نظریه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش و پرورش شهرستان اهواز از آمادگی لازم برای پیاده سازی سیاست های کاهش تمرکز بر اساس مؤلفه های تحقیق، برخوردار نیست. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که عوامل زیادی بر شکل گیری این وضعیت تأثیر دارند که به عنوان نمونه می توان به کلی و مبهم بودن چشم انداز تمرکز زایی، توجیه نشدن ضرورت و اهمیت آن برای مجریان، نامناسب بودن سیستم گزینش و انتصاب مدیران، پایین بودن کیفیت برنامه های توانمندسازی مدیران اشاره کرد. سایر نتایج به تفصیل در این مقاله بحث شده است.
بررسی عقلانیت سیاست گذاری آموزشی: مطالعه موردی طرح انتخاب مدیران مدارس با رأی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
82 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بصورت کیفی انجام شده است و روش جمع آوری داده ها میدانی مصاحبه ای غیر ساختارمند است، برای اینکه اطلاعات بدست آمده از یک مصاحبه غیر ساختارمند بر خلاف مصاحبه ساختارمند که احتمال مناسکی شدن در آن بیشتر است؛کاملاً خودانگیخته است و انطباق بیشتری با واقعیت دارد.قصد بر آن است که جامعه مورد نمونه، مناسب اهداف تحقیق باشد.بنابراین از نمونه گیری قضاوتی و در دسترس که از طرح های نمونه گیری غیر تصادفی هدفمندتر است، استفاده شده است.روش تحلیل داده ها نیز به دلیل ماهیت پژوهش تجزیه و تحلیل کیفی خواهد بود.پژوهش حاضر با تکیه بر تئوری عقلانیت چهارگانه اسنلن(عقلانیت اقتصادی، سیاسی، حقوقی و حرفه ای) به عنوان سازه نظری، به طور موردی به مطالعه طرح انتخاب مدیران با رأی دبیران پرداخته است..یافته های پژوهش نشان می دهد که بجز عقلانیت قانونی که در حد متوسط بوده بقیه عقلانیت ها بسیار بالا بوده و این طرح، طرح بسیار خوبی بوده که نیاز هست دوباره اجرا شود و اشکالات آن برطرف گردد.
تبیین نقش سرگروه های معلمان درکیفیت اجرای برنامه های آموزشی دوره ابتدایی: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش سرگروه های معلمان در فرایند اجرای برنامه های آموزشی مدارس دوره ابتدایی بوده است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با روش تحلیل مضمون بود. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری هدفمند 13 نفر از سرگروه های معلمان شمال استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 99-98 انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختارمندی تا اشباع کامل داده ها صورت گرفت. جهت اطمینان و اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خود بازبینی و دریافت بازخورد از پاسخ دهندگان استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، فرایند 3 مرحله ای ترکیبی متشکل از روش کینگ و هاروکس (2010)، براون وکلارک (2006) و آتراید- استرلینگ (2001) مورد استفاده قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که در شبکه مضامین، مفهوم استراتژیست آموزش مضمون فراگیری است که جایگاه سرگروه های معلمان را با 5 مضمون سازمان دهنده(مدیریت دانش معلمی، همیاران کانونی، تدریس پژوهی، حرفه پروری و برنامه سازی) و 30 مضمون پایه تشریح می کند.
شناخت مولفه های مشارکت والدین در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناخت مولفه های مشارکت والدین در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی از نظر خبرگان حوزه برنامه ریزی درسی سازمان تالیف کتب درسی آموزش وپرورش و استادان حوزه برنامه درسی است. برای اجرای این پژوهش با توجه به موضوع و ماهیت آن ازروش دلفی استفاده گردید. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع گلوله برفی و حجم آن با توجه به قانون اشباع بوده، که در نفرچهاردهم به اشباع رسید . برای جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی از پرسشنامه بدون ساختار و در بخش کمی از پرسشنامه ساختارمند استفاده شد. برای تعیین اعتبار آن در بخش کیفی از توصیه ها و آموزش های لازم به اعضای گروه دلفی قبل از پاسخگویی استفاده شد و دربخش کمی از آلفای کرانباخ استفاده گردید. برای روایی پرسشنامه از استادان به عنوان داور جهت تعیین روایی سوالات استفاده گردیدکه بعداز تایید داوران در بین اعضای گروه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی پرسشنامه از روش رتبه بندی و چارک سوم به عنوان ملاک توافق و در بخش کمی از ضریب هماهنگی کندال برای تعیین توافق بین نظرات خبرگان استفاده گردید با توجه به نتایج آماری یافته ها در رابطه با شیوه های مشارکت والدین در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی عبارت است از: کمک به کاهش اضطراب و فشارهای روحی ، مساعدت مالی برایاجرای برنامه ها، مشارکت ازطریق ایجاد فرصت ها ی یاددهی و یادگیری، مشارکت والدین به عنوان معلم و جانشین آن، مشارکت در اجرای روش های عملی، تسهیل فرایند یاددهی ویادگیری، حمایت عاطفی و اجتماعی در اجرای پروژه های درسی، مساعدت دراجرای روش های آموزش با توجه به شناخت امکانات محلی و طبیعی و تسهیل فرایند پروژه های درس پژوهی است ،با توجه به یافته ها می توان گفت صاحب نظران مولفه های مشارکت در اجرا، مساعدت مالی در اجرای برنامه ها و مشارکت در ایجاد فرصت های یاددهی و یادگیری با توافق بیشتر تایید و انتخاب کرده اند.