فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش تأثیر آموزش هدف گذاری بر خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان نوجوان پسر شهر اصفهان بوده است.
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه شهر اصفهان بودند که از میان دانش آموزان متوسطه شهر اصفهان در سال 97 مراجعه کننده به موسسه سلامت اندیشان مهر، به طور تصادفی ساده انتخاب شده و تعداد 40 نفر از دانش آموزان با خودتنظیمی پایین و انگیزش تحصیلی پایین انتخاب شدند که از طریق پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران که در سال ۱۹۹۵ طراحی و توسط کدیور در سال ۱۳۸۰ در ایران هنجاریابی شده است و نیز مقیاس انگیزش تحصیلی AMS (2009) شناسایی شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایابی شدند. نوع پژوهش نیمه آزمایشی است. پس از انجام پیش آزمون گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش هدف گذاری دریافت کرد ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای بررسی تفاوت میانگین ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزارSPSS ویراست21تحلیل شد
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هدف گذاری بر خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان نوجوان پسر شهر اصفهان تأثیر معنی داری داشته و باعث افزایش خودتنظیمی و افزایش انگیزش تحصیلی گردیده است.
نقش واسطه گری انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین نقش واسطه گری انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر کاشان بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان به تعداد 1531 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 200 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های انگیزش تحصیلی والراند (1982)، هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (2003) استفاده گردید که روایی آن ها توسط استاد راهنما و صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد هویت تحصیلی با انگیزش تحصیلی و ابعاد بهزیستی هیجانی دانش آموزان رابطه دارد. انگیزش تحصیلی با بهزیستی هیجانی دانش آموزان رابطه دارد. نتایج تحقیق نشان داد که انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان نقش واسطه دارد.
ارائه مدل ساختاری از تحلیل رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با انگیزه پیشرفت با تأکید بر نقش میانجی سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
151 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل ساختاری از تحلیل رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با انگیزه پیشرفت با تأکید بر نقش میانجی سازگاری تحصیلی دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه اول قزوین بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان مدارس دخترانه دوره متوسطه قزوین به تعداد 2613 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 270 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1990)، انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و سازگاری تحصیلی سینها و سینگ (1993) استفاده گردید که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده دارای رابطه مستقیم و غیرمستقیم با انگیزه پیشرفت دانش آموزان داشته و سازگاری تحصیلی دراین ارتباط نقش میانجی داشته است.
تحلیل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس توسعه حرفه ای و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
72 - 51
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی، عاطفی و روحی است که به دنبال افزایش گرایش های منفی شغلی و از بین رفتن احساس و علاقه فرد به وجود می آید که در دهه اخیر موضوع فرسودگی شغلی و آثار آن در سازمان به یکى از مباحث اصلى رفتار سازمانى تبدیل شده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس توسعه حرفه ای و مدیریت مشارکتی در مدرسه در نواحی آموزش و پرورش تبریز انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی علّی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. حجم جامعه آماری 126 نفر از معلمان با سابقه کمتر از 10 سال در سال تحصیلی 1398-1397بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 100 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش حاضر با استفاده از سه پرسشنامه شامل توسعه حرفه ای(ایالت کنتاکی آمریکا)، فرسودگی شغلی (مزلچ) و مدیریت مشارکتی (شاقلی) گردآوری شده اند. روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی و مورد تایید قرار گرفته اند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری – تحلیل مسیر با نرم افزار PLS نشان داد که: روابط ساختاری توسعه حرفه ای با فرسودگی شغلی و نیز توسعه حرفه ای با مدیریت مشارکتی در معلمان معنادار می باشد.
مفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بازمفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی بود. در این مطالعه از روش تحلیل مفهوم با تاکید بر درک و تفسیر استفاده شد. بر این اساس ابتدا با شیوه ای تحلیلی به بررسی و نقد مفاهیم موجود پرداخته و در نهایت مفهوم مورد نظر ارایه شد. نویسنده معتقد است که آنچه که ما به عنوان رویکرد ها و نظام های آموزشی موفق مدنظر داریم، با همان جزییات و خصوصیات و در آن بستر فرهنگی موفق بوده است. بنابراین اگر بخواهیم برخی از ویژگی-های آنان را متناسب با فرهنگ و فلسفه حاکم بر جامعه، فیلتر کنیم و از صافی عبور دهیم، خروجی آن دیگر نمی تواند تناسبی با آن رویکرد اولیه داشته باشد. مفهوم پردازی مدنظر نویسنده به این صورت است که باید با مطالعه نظام های آموزشی و رویکردهای تربیتی موفق، رویکرد و نظام آموزشی جدید، متناسب با بستر مورد نظر و برخاسته از دانش وطنی که ساخته و پرداخته اندیشمندان داخلی است، ایجاد کنیم. درواقع این نگاه نسبت به تفکر جهان-بومی گرایی، به دنبال آن است تا نظام های آموزشی برتر و روند جهانی سازی را مطالعه و دنبال نماید و از دانش منعکس در آن ها بهره مند شده و متناسب با فرهنگ جامعه و امکانات موجود، رویکرد نوینی را اتخاذ و ایجاد نماید که هم در مسیر روند جهانی قرار گیرد و هم متناسب با شرایط بومی و حفظ ارزش های فرهنگی باشد.
اعتباریابی مدل مدارس یادگیرنده ویاددهنده درآموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در هزاره سوم تنها سازمانهایی دوام می آورند که بتوانند یاددهی و یادگیری را در کلیه فعالیت های خود متمرکز کرده و به سازمان یاد دهنده و یادگیرنده تبدیل شوند.هدف از انجام این پژوهش، اعتباریابی مدل مدارس یادگیرنده و یاددهنده در آموزش و پرورش بود.
روش شناسی : روش پژوهش از نوع آمیخته بود. در بخش کیفی، 12 نفر از اعضاء هیأت علمی و خبرگان آشنا به تعلیم و تربیت با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از مجموع 460 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان خراسان شمالی، براساس فرمول کوکران 210 نفر به عنوان نمونه تحقیق با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات در بخش کیفی به روش داده بنیاد و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی به روش میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 98/0 تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از فرآیند کدگذاری راهبرد نظریه داده بنیاد و برای داده های کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزار 21SPSS و 20 AMOS استفاده شد.
یافته ها : یافته های پژوهش منجر به شناسایی و تأیید 9 مقوله اصلی منابع انسانی، توانمندسازی، محیط یادگیری، ساختار، فرهنگی، سیاست گذاری، فناوری اطلاعات، پشتیبانی، اجتماع یادگیرنده و 25 مؤلفه فرعی در مدارس یادگیرنده و نیز 9 مقوله اصلی رهبری، زیرساخت، برنامه ریزی درسی، مدیریت دانش، نگرش و ارزش ها، بهداشتی روانی، مشارکت، نوآوری و اهداف و مأموریت و 36 مؤلفه فرعی تأثیرگذار در مدارس یاددهنده گردید و هم چنین نتایج نشان داد که الگوی استخراج شده، از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد.
نتیجه گیری : ارائه مدل کاربردی مناسب برای مدارس ضروری است تا ضمن توجه به تمامی عوامل مؤثر در یاد دهندگی و یادگیرندگی ، بتوانند به مدرسه یادگیرنده ،یاددهنده تبدیل شوند.
طراحی و ارائه الگوی مناسب برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مناسب برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی استان زنجان انجام شده است. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش ترکیبی با طرح اکتشافی- مدل توسعه ابزار بود. منابع گردآوری داده ها در بخش کیفی پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر، یادداشت برداری، اسناد عمومی و خصوصی بوده که به داده های متنی تبدیل شده و پس از آن کدگذاری متن با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا صورت گرفت. براساس نتایج بخش کیفی، ابزار اندازه گیری براساس مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسشنامه 107سؤالی طراحی گردیده و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید و در نهایت ضریب پایایی به دست آمده (93/0) بود. برای برآورد اعتبار الگوی ارائه شده از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی کلیه کارشناسان، راهبران آموزشی و مدیران مدارس ابتدایی استان زنجان(1079 نفر) بودند. علاوه براین، از تعداد120سند به دست آمده از متون علمی یادداشت برداری و استفاده شد. برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها : در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی با توجه به (حجم نمونه 283 نفر) به روش نمونه گیری خوشه ای از شهرها و مناطق مختلف استان داده ها جمع آوری گردید. نتایج بخش کیفی نشان دادکه الگوی ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی دارای 8 عامل، 26ملاک و 107نشانگر است. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم نشان داد که عوامل 8 گانه (برنامه ریزی، آموزش و یادگیری، فعالیت های پرورشی و فوق برنامه، تربیت بدنی و سلامت، مشارکت، برقرای روابط انسانی، نظارت و راهنمایی، مدیریت امور اداری و اجرایی) دارای بار عاملی مناسب جهت پیش بینی الگوی ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی است.
ارائه الگوی رهبری اصیل برای مدیران مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
357 - 332
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی رهبری اصیل در مدارس متوسطه انجام شد. روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی بود. در گام اول پژوهش کیفی مشارکت کنندگان 19 نفر شامل اساتید و مدیران مدارس آموزش وپرورش استان مرکزی بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری نظری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و برای پایایی نیز از ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد. در بخش کمّی، جامعه آماری مدیران مدارس متوسطه 1128 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان و کرجسی 330 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و بر مبنای نتایج کیفی بود که روایی محتوایی آن پس از دریافت نظرات خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 84/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهایSPSS و Amos انجام شد. یافته ها نشان داد خط مشی سازمانی، انتصابات سازمانی و... پیامدهای رهبری اصیل بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار Amos نیز نشان داد الگوی پیشنهادی از سطح برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها نشانگر آن بود که لازمه زیربنایی رهبری اصیل، بهبود خط مشی کلان نظام آموزش وپرورش است.
توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
219 - 191
حوزههای تخصصی:
استفاده از تکنیک های بهسازی برای معلمان تربیت بدنی بسیار حائز اهمیت می باشد. همانگونه که عنوان شد، استفاده از فعالیت های اوقات فراغت (چه در بعد فعالیت های جسمی و ورزشی و چه در بعد اجتماعی، فرهنگی و هنری) منجر به بهبود عملکرد منابع انسانی می گردد و خود گامی در جهت بهسازی منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر با هدف توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع، پژوهش های آمیخته بود. جامعهه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی کشور بودند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه-ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با توجه به اهداف و روش پژوهش، طراحی گردیده بود. تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر در نرم افزارهای اس پی اس اس و آیموس انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه بهسازی فردی، بهسازی اخلاقی، بهسازی اجتماعی و فرهنگی، بهسازی سازمانی، بهسازی حرفه ای و بهسازی آموزشی از مؤلفه های توسعه اوقات فراغت به عنوان عوامل مؤثر مشخص گردید. در نهایت با استفاده از روش مدل سازی ساختاری مدل مفهومی پژوهش ترسیم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از محاسبه مقدار تی مربوطه هر عامل مشخص گردید که تمامی چارچوب توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش تأثیر معناداری را دارند.
نقش رهبری اخلاقی مدیران در تعالی سازمانی مدرسه با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
98 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری اخلاقی مدیران در تعالی سازمانی مدرسه با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی معلمان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دوره متوسطه دوم شهر سنندج به تعداد 1132 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 287 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون (2005)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) و پرسشنامه ارزیابی نتایج تعالی سازمانی دمینگ (2003) استفاده شد. برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ و روایی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL10.30 استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی مدیران و توانمندسازی روانشناختی معلمان اثر معنادار بر تعالی سازمانی مدرسه در سطح 05/0 دارند. رهبری اخلاقی با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی معلمان بر تعالی سازمانی مدرسه در سطح 05/0 اثر دارد. همچنین متغیرهای رهبری اخلاقی مدیران و توانمندسازی روانشناختی معلمان قادر به تبیین 53% واریانس متغیر تعالی سازمانی مدرسه بودند.
الگوی رهبری توزیعی و زمینه های استقرار آن در مدارس ابتدایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
516 - 490
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان دوره ابتدایی نواحی 4، 5 و 6 شهر مشهد تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 335 نفر از معلمان دوره ابتدایی در نواحی چهار، پنج و شش بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای از سه ناحیه برخوردار، نیمه برخوردار و نا برخوردار انتخاب شدند. نخست، به بررسی وضعیت الگوی رهبری توزیعی در مدارس موردمطالعه با استفاده از پرسشنامه Spillane (2000) پرداخته شد. در مرحله بعد، نظر به نتایج به دست آمده از پیمایش، مهم ترین زمینه های استقرار رهبری توزیعی از طریق مصاحبه فردی و کانونی با مطلعان کلیدی شناسایی و استخراج شدند. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از تفاوت معنی دار بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب رهبری توزیعی به ویژه در مؤلفه تصمیم گیری مشارکتی در مدارس ابتدایی مشهد می باشد. علاوه براین، نتایج نشان داد که استقرار رهبری توزیعی در مدارس ابتدایی تابع بروز و ظهور ویژگی هایی مانند چشم انداز، سازمان دهی، فرهنگ خوش بینی، ساختار توانمندساز و دانش آموز محوری می باشد.
بررسی وضعیت عدالت آموزشی در مدارس دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
288 - 262
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد، کیفی - کمی بوده است. روش پژوهش در بخش کیفی، مطالعه موردی بود و مشارکت کنندگان این بخش شامل 18 نفر از معلمان باسابقه مدارس دولتی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی و هدفمند و با توجه به اشباع نظری در یافته ها مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل تماتیک، استفاده شد. روش پژوهش در بخش کمّی، توصیفی– پیمایشی بود که در این بخش تعداد 400 دانش آموز از مدارس دولتی تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده های این بخش، بر اساس پرسش نامه منتج از مدل مفهومی مرحله کیفی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی، آزمون تی تک گروهی و تی وابسته با استفاده از نرم افزار SPSS22 و AMOS استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان داد که الگوی عدالت توزیعی از سه بعد امکانات آموزشی، امکانات کمک آموزشی و تجهیزات فیزیکی تشکیل شده است. در بخش کمّی نیز، وضعیت عدالت آموزشی، در مؤلفه های کمک آموزشی و تجهیزات فیزیکی پایین تر از حد متوسط و در مؤلفه امکانات آموزشی بالاتر از حد متوسط بوده است.
طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه براساس الگوی اکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به منظور طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش : تحقیق از نوع هدف کاربردی بوده و بارویکرد کیفی به روش سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی که تعداد آنها 20 نفر و نخبگان و صاحب نظران برنامه درسی است. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند ، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند.در این تحقیق،ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سوالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس الگوی اکر ، مهم ترین مولفه ها یا مقولات الگوی نهایی برنامه درسی پژوهشگری دبیران عبارتند از: 1- عنصر منطق و دلیل برنامه درسی پژوهشگری دبیران: آموزش مهارت پژوهشگری - شکل گیری روحیه پژوهشگری و مشارکتی، 2- عنصر اهداف: آموزش مهارت تحقیق- ایجاد روحیه پژوهش-تدریس مبتنی بر پژوهش- ایجاد مهارت حل مساله در دانش آموزان ، 3- عنصر محتوا: آشنایی و به کارگیری همه فرایند تحقیق،4- عنصر فعالیت های یادگیری: توانایی تدوین طرح تحقیق- انجام تحقیق آزمایشی، 5- عنصر نقش دبیران: بستر سازی و راهنمایی دانش آموزان در انجام تحقیق، 6- عنصر مواد و منابع: کتب تحقیق – بررسی تحقیقات انجام شده،7- عنصر گروه بندی: طراحی تمرین های انفرادی و گروهی، 8- عنصر مکان: کلاس درس برای بحث گروهی – ایجاد فرصت برای یادگیری الکترونیکی، 9- عنصر زمان: انعطاف در زمان، 10- عنصر ارزشیابی: خود ارزیابی – انجام کارهای عملی تحقیق.
رابطه جامعه پذیری سازمانی با نگهداشت استعدادهاونقش میانجی اعتماد سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جامعهپذیری سازمانی با نگهداشت استعدادهاونقشمیانجی اعتماد سازمانی کارکنان شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت شهر تهران به روش همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری صورت گرفته است
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر را کارکنان شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت شهر تهران به تعداد440 نفر تشکیل دادندکه با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان (1970) 144 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری دادههای مربوط از پرسشنامه های نگه داشت استعداد شاطری(1394)، جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (۱۹۹۷) و اعتماد سازمانی شاکلی- زالابک،الیسووینوگراد(2003)استفاده گردید. اعتبار از نوع همسانی درونی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 76/. ، 84/. و 78/. به دست آمد.جهت تحلیل دادههاازمدل معادلات ساختاری استفاده گردید.
یافته ها: نتایج آزمون حاکی از آن بود که بین جامعهپذیری سازمانی با اعتماد سازمانی و نگهداشت استعداد رابطه مستقیم وجود دارد و اعتماد سازمانی در رابطه جامعه پذیری سازمانی بر نگه داشت استعداد نفش میانجی-گری جزیی دارد.
بررسی جایگاه معلم در شکل گیری تربیت اسلامی دانش اموزان
حوزههای تخصصی:
نقش مهم در تربیت دانش آموزان بر هیچ کس پوشیده نیست. ارتباط نزدیک بین معلم و دانش آموز و نفوذی که معلم بر دانش آموز دارد نقش مهمی در سلامت فکری و روانی وی دارد. معلم الگوی خوبی برای دانش اموز است و سعی می کند مانند او رفتار نماید. معلم فقط یک آموزگار نیست بلکه مهم تر از آن، یک مربی و یک الگوی با نفوذ است. یک معلم خوب که با رفتار و گفتار پسندیده اش دانش آموزان را خوب پرورش می دهد، بزرگترین خدمت را نسبت به اجتماع خود انجام می دهد و به عکس یک معلم بد اخلاق و بد رفتار و منحرف که با رفتار بد خود، دانش آموزان را به انحراف و تباهی می کشاند. با توجه به نقش مهم معلم، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی جایگاه معلم در شکل گیری تربیت اسلامی می باشد. نقش معلم در تربیت دینی دانش در عصر کنونی برجسته تر و وظیفه معلم سنگین تر شده است؛ زیرا آینده ی یک جامعه و امت در دست معلم است. اگر او نتواند افراد مفید و هماهنگ با اهداف جامعه تربیت کند، یک ملت را به تباهی می کشاند
طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام شد. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و توسعه ای است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش، از منظر روش، آمیخته(کمّی- کیفی)است و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آموزش و پرورش بودند. نمونه گیری از جامعه آماری به صورت هدفمند انجام شد که در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، فهرستی از گزاره ها پیرامون ابعاد و مؤلفه های متغیرهای تحقیق شناسایی شد و پس از اخذ نظرات اصلاحی کیفی و کمّی به لحاظ روایی محتوایی به تأیید خبرگان دانشگاهی و حرفه ای رسید و در قالب پرسشنامه محقق ساخته پس از تعیین و تأیید پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در اختیار اعضای دلفی قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق براساس روش های آماری مربوط و با استفاده از نرم افزار ( Spss22) تحلیل شد و ابعاد و مؤلفه های تحقیق با ضریب توافق کندال (723/0) به اجماع خبرگان رسید.
یافته ها : براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های سرمایه فکری در4 بعد و21 مؤلفه و ابعاد و مؤلفه های یادگیری سازمانی در3 بعد و12 مؤلفه شناسایی شد.
بحث و نتیجه گیری: نهایتاً تناسب مدل با نظر خبرگان با استفاده از آزمون t تک نمونه ای مورد تأیید قرار گرفت.
رابطه توسعه حرفه ای معلمان با عملکرد تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی پیوند با مدرسه دانش آموزان پسر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
139 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه توسعه حرفه ای معلمان با عملکرد تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی پیوند با مدرسه دانش آموزان انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش معلمان و دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر شیراز بودند که تعداد 250 نفر معلم بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده و تعداد 213 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در تحقیق حاضر از پرسشنامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999)، توسعه حرفه ای ایوبی آواز و همکاران (1394) و پیوند با مدرسه رضایی شریف و همکاران (1393) استفاده شد که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.85، 0.89 و 0.79 به دست آمد و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss26 استفاده شد. یافته های کمّی حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که میان توسعه حرفه ای معلمان و عملکرد تحصیلی با پیوند با مدرسه دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان پیوند با مدرسه دانش آموزان با عملکرد تحصیلی آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و پیوند با مدرسه در رابطه میان توسعه حرفه ای معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان نقش میانجی داشته است.
بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی دبیران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی دبیران دوره ی دوم متوسطه شهرستان بافت می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف؛کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام معلمان دوره ی دوم متوسطه شهرستان بافت در استان کرمان در سال تحصیلی 99- 98 است که حدود 140 نفر می باشند . بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 103 نفر برآورد گردید که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده، پرسشنامه ها بین نمونه آماری توزیع شد و 100 پرسشنامه تکمیل شد. در این پژوهش از 2پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید که عبارتند از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) ، و پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران(1389). برای انجام تجزیه و تحلیل آماری از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر وجود رابطه معنی دار بین سبک زندگی اسلامی با هوش معنوی و مؤلفه های آن می باشد. با توجه به اینکه طرز زندگی و باورهای معلمان تاثیر زیادی بر کار آنها و درنتیجه در تعلیم و تربیت دانش آموزان دارد، پیشنهاد می شود که در استخدام و به کار گیری آنها شاخص ها و معیار های لازم برای سنجش این ویژگی ها در نظر گرفته شود.
رابطه هیجانات مثبت و منفی و تاب آوری تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر منوجان در سال تحصیلی 1399-1400
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر «رابطه هیجانات مثبت و منفی و تاب آوری تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر منوجان در سال تحصیلی 1400-1399» جامعه آماری تحقیق، 535 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر منوجان بودند که تعداد 224 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از سه پرسشنامه هیجانات مثبت و منفی پکران و همکاران (2002)، تاب آوری تحصیلی ساموئلز (۲۰۰۴)، و فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (2003) استفاده شد. که پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0، 89/0 و 81/0 بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون چند متغیره گام به گام و نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان داد که هیجانات مثبت و منفی و تاب آوری با فرسودگی تحصیلی رابطه معناداری دارد. و سه بعد هیجانات مثبت(لذت، امیدواری و غرور) با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری دارد. و هیجانات منفی(اضطراب نسبت به یادگیری؛ ناامیدی نسبت به یادگیری؛ شرم نسبت به یادگیری و خستگی از یادگیری) با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین یافته ها نشان داد که مهارت های ارتباطی با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری دارد اما جهت گیری آینده؛ و مساله محور و مثبت نگری رابطه معناداری با فرسودگی تحصیلی ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش تاب آوری تحصیلی به همراه ابعاد هیجانات مثبت در کاهش فرسودگی تحصیلی نقش تعیین کننده ای خواهند داشت. و سبب دستیابی به موفقیت و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان می شود.
شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره های تحصیلی (ابتدایی،متوسطه اول و دوم)، والدین و کارکنان مدارس شهر ساری و نکا بود. روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چند مرحله ای است که تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان و استادان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی بر روی 40 نفر92/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار SPSS21 و lisrel8.8 انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که سه مولفه کلیدی توانمندسازی مدارس در نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان مولفه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. بارهای عاملی (برآوردهای استاندارد) متغیرهای اندازه گیری برای متغیر مکنون توانمندسازی مدارس در بعد شناختی(69/0)، بعد هیجانی(84/0) و بعد رفتاری (87/0) بود، این امر نشان دهنده روایی همگرایی نشانگرها است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد توجه به توانمندسازی مدارس باتاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان موثر باشد.