فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه ها به عنوان عنصر جدایی ناپذیر زندگی انسان مطرح می شوند. ضرورت و اهمیت استفاده از رسانه های آموزشی، بسیاری را در چگونگی استفاده از این منابع سخت افزاری و نرم افزاری به تحقیق و بررسی واداشته است. با توجه به اینکه توسعه و گسترش فناوری، اثرات عمیقی بر ابعاد مختلف زندگی انسان از جمله آموزش داشته است و از آنجایی که تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآزموده در مراکز دانشگاهی انجام می گیرد. بهترین راه، اصلاح و تغییر نگرش این مراکز در استفاده از منابع سخت افزار، نرم افزار و تعریف و اجرای دوره های آموزش نظری و عملی مرتبط با موضوع در دانشگاه می باشد. مراکز آموزش عالی و از جمله دانشگاه فرهنگیان، که به عنوان یکی از مهم ترین نظام های آموزشی، نقش اساسی در تولید و اشاعه دانش و اطلاعات دارد می تواند نگرش مناسب در استفاده از رسانه های آموزشی را ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فناوری و رسانه های آموزشی در ارتقاء فرآیند یاددهی-یادگیری دانشگاه، انجام گرفته است. روش پژوهش در این نوشتار مروری بوده و با استناد به مقالات معتبر علمی و با تحلیل منابع مرتبط با موضوع تهیه شده است. نتایج ناشی از این تحقیق حاکی از آن است که استفاده مناسب از رسانه ها و فناوری در کلاس های درس موجب افزایش مشارکت دانشجویان در فرایند یاددهی-یادگیری و بهبود عملکرد آنان در این امر می شود و درنهایت، فرصت آموزش نوین و مؤثر در دانشگاه را به خوبی میسر می گرداند.
شناخت مراحل دعوت و اصول و چگونگی به کارگیری روشهای تربیتی در ترغیب فرزندان به نماز
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
64 - 48
حوزههای تخصصی:
زمینه سازی و فراهم کردن شرایط و بهره گیری از زمینه های مختلف مادی و معنوی، لازم است بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی و قبل از سن بلوغ شرعی تحقق یابد. تا والدین بتوانند در این سن فرزندانشان را با نماز و نحوه ارتباط با خدا آشنا سازند و گرنه در سن بلوغ و بعد آن دچار مشکل خواهند شد. ذهن کودک، لوح سفیدی است که هرچه بر آن نگاشته شود به آسانی زدوده نمی شود. نقش والدین در آموختن ارزش ها، هنجارها و امور دینی و معنوی به کودک بسیار اساسی است. همه ما (والدین و مربیان) نسبت به فرزندان و شاگردان مسئولیم و باید در تربیت آن ها کوشا باشیم. فرزند وقتی در خانه است از والدین مسائل را می آموزد و وقتی که در مدرسه است از مربیان، والدین در آموختن ارزش های اسلامی به فرزندان بیش از سایرین تاثیر گذار می باشند. نماز بر نو نهالان گرچه واجب نیست، لیکن زمینه ساز دوران جوانی است. هدف از این تحقیق در این است که والدین و مربیان در ترغیب فرزندان و دانش آموزان به نماز مؤثر واقع گردد. در این نوشتار از روش کتابخانه ایی و از شیوه توصیفی _ تحلیلی به مطالب پرداخته شده است.
رابطه نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک با نقش واسطه ای تعارض زناشویی و کیفیت مراقبت مادرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات درون نمود مشکلاتی هستند که ماهیت درونی دارند و به شکل کناره گیری از تعاملات اجتماعی، اضطراب و افسردگی متجلی می شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک با نقش واسطه ای تعارض زناشویی و کیفیت مراقبت مادرانه انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. آزمودنی ها مشتمل بر ۱۴۵ نفر از مادران بودند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های فرم کوتاه افسردگی بک ) 1961 (، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه تعارضات زناشویی )براتی و ثنایی، 1387 (، مقیاس کیفیت مراقبت مادرانه )قنبری، خداپناهی، مظاهری و لواسانی، 1390 (، سیاهه رفتاری کودک آخنباخ-نسخه والدین )آخنباخ، 1991 ( پاسخ دادند. جهت پردازش داده ها نیز از همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون اثرات میانجی در برنامه ما کرو پریچر و هایز استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک، بین نشانه های افسرده وار مادر و کیفیت مراقبت مادرانه ) 343 / r = -0 و 005 / P > 0 (، بین تعارض زناشویی و مشکلات درون نمود ) 301 / r =0 و P> 0/005 ( و بین کیفیت مراقبت مادرانه و مشکلات درون نمود کودک ) 206 / r = -0 ( و ) 001 / P> 0 (، رابطه وجود دارد. همچنین نتایج مشخص کرد که تعارض زناشویی در رابطه بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک نقش واسطه گرانه دارد ) 0001 / 0( و کیفیت مراقبت مادرانه نیز در رابطه بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک نقش واسطه گرانه ایفا می کند ) 0001 / .)p> 0 نتیجه گیری: آ گاهی و بهره مندی از نتایج این پژوهش کمک شایان توجهی به بهبود درک پژوهشگران و بالینگران از روابط مادر-فرزند و عوامل اثرگذار بر تحول سلامت روانی کودکان می نماید.
بررسی میزان برخورداری کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از مؤلفه های به زیستی ریف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۱
137 - 160
حوزههای تخصصی:
به زیستی از اندیشه ای حمایت می کند که افراد را با هدف بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی به بازنگری و بازسازی افکار، ارزش های فرهنگی و ساختارهای اجتماعی تشویق می کند. در این زمینه رویکرد محتوا در جهت درک به زیستی دانش آموزان حائز اهمیت می باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان برخورداری مؤلفه های به زیستی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی می باشد. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا می باشد و جامعه اطلاع رسان این پژوهش شامل چهار جلد کتاب درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 و ابزارهای این پژوهش فرم تحلیل محتوا باتوجه به مؤلفه های به زیستی ریف است. به این صورت که پس از مشخص کردن مؤلفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل و تعیین بند، پرسش و تصویر هر درس به عنوان واحد تحلیل با استفاده از تکنیک ویلیام رومی به تحلیل محتوای متن، پرسش ها و تصاویر کتاب های مذکور اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان توجه کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی به صورت کلی و هر یک از کتاب ها به مؤلفه های به زیستی، در حد پایین تر از متوسط (ضریب درگیری پایین تر از 1) بوده و از نظر توجه به به زیستی و مؤلفه های آن به تجدید نظر و ویرایش اساسی نیاز دارند. در این میان کتاب مطالعات اجتماعی پایه سوم با ضریب درگیری 52/0 دارای کم ترین ضریب درگیری و کتاب مطالعات اجتماعی ششم با 83/0 دارای بیشترین ضریب درگیری می باشند. علاوه بر این، میزان توجه کتاب ها به مؤلفه ها به صورت متوازن نمی باشد و در این میان مؤلفه ی روابط مثبت با دیگران بیشترین فراوانی و خودمختاری کم ترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند.
شناسایی عوامل مؤثر بر رهبری حکمت محور در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲
153 - 177
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و به لحاظ روش پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی محسوب می شود. با توجه به هدف پژوهش که شناسایی عوامل موثر بر رهبری مبتنی بر حکمت از منظر اسلام در مدارس بود، جامعه آماری شامل محققان، مؤسسان، مدیران و معلمان مدارس خاص بود که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی، 30 نفر در پژوهش حاضر شرکت داشتند. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بود که پس از استخراج کدهای مورد نظر تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، صورت گرفت. به منظور سنجش اعتبار پژوهش از بهم تنیدگی استفاده شد و پایایی مصاحبه ها از طریق پایایی بازآزمون حدود 80% برآورد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر بر رهبری حکمت محور از 2 عامل (درون مدرسه ای و برون مدرسه ای) و 10مؤلفه تشکیل شده است که می تواند راهنمای عمل رهبران در مواجهه با مسائل پیچیده و چندبعدی محیط های آموزشی باشد تا از طریق خودسازی، تربیت معلمان شایسته و انتخاب دانشجوی مستعد و با توجه به سرمایه هویتی دانش آموزان و ملاحظات اخلاقی در محیط کار سازمان را در ارتقاء حکمت یاری رسانند و به مسائل خارج سازمان مانند تعامل مستمر با محیط، توجه به خانواده و فرهنگ جامعه به منظور تجلی هر چه بیشتر حکمت توجه نمایند.
مقایسه سبک های یادگیری کلب و خلاقیت دانش آموزان مدارس هوشمند
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای یادگیری کلب و خلاقیت دانش آموزان مدارس هوشمند با عادی انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر جمع آوری داده ها پیمایشی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفرمی باشد. ابزار پژوهش دو پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (1985) و پرسشنامه خلاقیت تورنس (1973) جمع آوری اطلاعات شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره (مانووا) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین سبک یادگیری همگرا و سبک یادگیری واگرا در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد، همچنین بین مؤلفه ابتکار و متغیر خلاقیت در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می شود معلمان در تدریس، به تفاوتهای موجود در سبکهای یادگیری فراگیران توجه نمایند.
تبیین مسئولیت پذیری آموزشی معلمان بر اساس مولفه های هیجان تدریس
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش مولفه های هیجان تدریس در مسئولیت پذیری شخصی معلمان انجام شد. روش پژوهش، همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران دوره دوم متوسطه دبیرستان های دولتی و غیر دولتی شهر زابل در سال تحصیلی 99- 1398بود (435 نفر). نمونه ای در دسترس و به حجم 300 نفر انتخاب و مقیاس های هیجان پذیری در تدریس ویلاویسنسو (2010) و مس ئولیت پذیری ش خصی لائورمن و کارابنیک (2013) را به صورت آنلاین تکمیل کردند. تحلیل های آماری با نرم افزار spss.21 نشان داد که هر چند هیجان تدریس به طور کلی قادر به پیش بینی مسئولیت پذیری آموزشی است (006/0p= ،7.63=(271،5)F) اما فقط مولفه غرور و لذت میزان مسئولیت پذیری آموزشی معلمان را تبیین میکند (0.01, p=3.51t= ). با توجه به این یافته هامی توان گفت که هیجان پذیری مثبت معلمان در فرایند تدریس می تواند مسئولیت پذیری آنان را افزایش دهد.
شناسایی مهارت ها و شایستگی های معلم در آموزش و تربیت اجتماعی و سیاسی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مهارت ها و شایستگی های موردنیاز معلمی در آموزش و تربیت سیاسی و اجتماعی دانش آموزان است. پژوهشگران در این مطالعه تلاش کردند تا به این پرسش که مهارت ها و شایستگی های موردنیاز معلمی در آموزش و تربیت سیاسی و اجتماعی دانش آموزان کدم اند؟، پاسخ دهند. برای پاسخ به این پرسش اساسی، از روش بررسی اسنادی در جمع آوری اطلاعات و از روش تحلیلی- تفسیری در تحلیل اطلاعات استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که نظام آموزش وپرورش نقش مهمی در آموزش و تربیت سیاسی و اجتماعی دانش آموزان دارد. معلم با ایجاد و تقویت مهارت های اجتماعی پایه در دانش آموزان سعی می کند تا با راهنمای عمل قرار دادن اصول تربیت اجتماعی که عبارت اند از؛ وحدت، مسئولیت، عدالت و مشارکت به اهداف تربیت اجتماعی نائل شود. در تربیت سیاسی دانش آموزان نیز انتظار می رود که معلم به مؤلفه های تربیت سیاسی که عبارت اند از؛ آزادی، استقلال، عدالت و دادن آگاهی سیاسی، توجه جدی داشته باشد چراکه تربیت سیاسی منجر به توسعه سیاسی در سطح جامعه می شود که آن نیز به معنای افزایش مشارکت مسئولانه آحاد افراد جامعه در سرنوشت سیاسی خود و جامعه خود خواهد بود.
"The Effects of Distributive Leadership Style: Beyond Teachers' Job Satisfaction"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
30 - 13
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to investigate the effect of Distributed Leadership on Job Satisfaction of teachers, and then determine the effects of DL and teachers' JS on the academic performance of high school students. This study was a descriptive-correlational work in terms of methodology and theoretical-applied work in terms of purpose. The statistical population of this study included two groups of stakeholders, namely teachers and 11th-grade students at high schools in Khuzestan province, Iran. Multi-stage cluster sampling used for sampling; accordingly, 52 out of 270 active schools in Khuzestan province were selected as samples. On average, seven teachers from each school and all 11th-grade students from those schools who took the final exams participated in the study. The measurement tool for DL and JS was a Questionnaire with an alpha coefficient of 0.83, and 0.96. Final exam scores were also used to measure students' academic performance. Results showed that there was a significant relationship between all variables of DL and teachers' JS. Also, all variables of DL had a significant relationship with students' academic performance. The results of the regression analysis showed that JS and variables of DL are good predictors of students' academic performance. Finally, the results of this study showed that the outcomes of distributed leadership for schools are not limited to teachers' job satisfaction; but it affects directly and indirectly on one of the most important missions of the school - the improvement of student academic performance. This three-dimensional package is a necessity for 21 st -century schools' effectiveness.
بازکاوی اهمیت نقش مادر در تربیت دینی دختران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۳۵
134 - 120
حوزههای تخصصی:
اسلام مملو از مقولاتی در زمینه مقام و جایگاه والدین در خانواده است. یکی از موضوعاتی که در جوامع امروزی والدین بخصوص مادر باید به آن توجه بسیاری داشته باشد تربیت دینی دختران است. بی تردید نقش دختران هم در خانواده و هم در اجتماع بسیار مهم است. آنان در آینده به عنوان همسر وظایفی را بر عهده دارند و به عنوان مادر نیز عهده دار تربیت نسل بعدی هستند اگر دختری به روش اسلامی تربیت شد می تواند خوشبختی و سعادت را هم برای همسر و هم در نسل آینده ضمانت کند. ضرورت ایجاب می کند بنا بر این وظیفه ی خطیری که در آینده بر عهده دختران است باید مادر که بیشترین سهم در تربیت فرزند را بر عهده دارد به گونه ای خاص برای تربیت دینی دختران تلاش کند تا آنان را به اهداف اسلامی نزدیک تر کند. در مقاله حاضر که به روش توصیفی– تحلیلی گردآوری شده است، به شناخت اهمیت نقش مادر در تربیت دینی دختران که به روند رشد و تعالی آن ها کمک می کند، می باشد. یافته های مقاله حاکی از آن می باشد مادر به عنوان اساسى ترین عامل تربیت، مى تواند با بهره گیرى از دستورات قرآن و روایات و همچنین عملیاتى کردن آن ها در همه مراحل زندگى، دخترانی با تربیت دینی که در آینده در جایگاه همسری و مادری نقش بسزایی را دارند، تربیت کنند.
نقش پیش بینی کنندگی کارکرد خانواده در دلزدگی زناشویی زنان متاهل شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
43 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی کارکرد خانواده برای دلزدگی زناشویی در زوجین متأهل شهر تهران انجام شد. روش انجام پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی متأهلین مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 3، 18، 8، 2 و7 شهرداری تهران که حداقل دو سال از زندگی مشترک آنها سپری شده در تابستان و پاییز 1394 بود. نمونه مورد مطالعه شامل225 نفر (119 زن و 106مرد) و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده گردیده است. یافته های این پژوهش نشانگر این است؛ رابطه ی کارکرد خانواده با دلزدگی زناشویی معکوس و معنادار می باشد. در این میان متغیر کارکرد خانواده و مؤلفه های حل مشکل، کنترل رفتار و عملکرد کلی از کارکرد خانواده عوامل اصلی در تبیین واریانس دلزدگی زناشویی هستند و 48/0 از واریانس و تغییرات دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺆیﺪ ایﻦ اﺳﺖ که هر چه زوجین دارای کارکرد خانواده در سطح بالاتری باشد احتمال عدم دلزدگی زناشویی بالاتر است.
بررسی مبانی معرفت شناختی غزالی و ملاصدرا و دلالت های آن بر تربیت عقلانی
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
113 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی بنیان های معرفت شناختی براساس دیدگاه های ابوحامد محمد غزالی و ملا صدرا و استنتاج مدلولات آن در حوزه تربیت عقلانی با تاکید بر هدف ها و روش های تربیتی آن است. نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش تحلیلی، مقایسه ای و استنتاجی است. یافته ها نشان داد که این دو متفکر در پاره ای از مبانی معرفت شناختی دارای نقاط اشتراک و در برخی موارد اختلاف نظر داشتند. هدف های تربیت عقلانی براساس نقاط اشتراک عبارت بودند از: عقل به منزله امکان کسب معرفت برای همگان، عقل به مثابه منبع شناخت، طبیعت (آفریده های عالم) به مثابه منبع شناخت، قلب (دل) به مثابه منبع شناخت، تقویت حواس ظاهری (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه)، تقویت حواس باطنی (خیالی)، رعایت سلسله مراتب (از ساده به پیچیده و انتزاعی) در امر آموزش و ارائه معارف و علوم، نیل به شناخت فرامفهومی (حقیقی) به مثابه هدفی از آموزش کلاسی ... . همچنین نقاط افتراق شامل این موارد است: حصول ماهیت اشیاء و تحقق صور در اذهان، تقدم معارف حسّی بر معارف عقلی، آشنائی با سرگذشت و شرح حال پیشینیان، بصیرت افزایی، استکمال عقلی به کمک معارف و آموزه های دینی، ایجاد اتحاد بین عالم و معلوم، استمداد از منابع شرع مقدس (قرآن و روایات و سنّت)، معیار قرار دادن منابع معارف دینی جهت محک محتوای آموزش، اهتمام در راستای معرفه النفس (خودشناسی) در روند آموزش... .
گفتمان های رایج در زبان بدن مدرسان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
95 - 118
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط یکی از قدیمی ترین و درعین حال بهترین دستاوردهای بشر است. ارتباط، علاوهبر کارکردهای متنوع برای بشر، زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی برای زندگی اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل نحوه زبان بدن مدرسان و تفسیر نوع گفتمان های رایج در زبان بدنِ آنان است. برای نیل به این هدف از روش کیفی، با توجه به نوع پدیدارشناسی، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را مدرسان دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1396-1397 تشکیل داده اند که سابقه تدریسِ بیش از سه سال داشتند. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و با توجه به اشباع نظری 15 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته بوده که پس از بیان اهداف تحقیق و تأکید بر اصل محرمانه بودن، مصاحبه با هر مدرس ضبط و مکتوب شده است. برای تجزیهوتحلیل داده ها از تحلیل توصیفی استفاده و جزئیات یافته ها تفسیر شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مدرسان نشانه های زبان بدن را بهمنظور هفت نوع گفتمان استفاده میکنند: گفتمان هشدار، تأیید و عدم تأیید، صمیمیت، اعتماد، عصبانیت، تفکر، و نظارت و هدایتی. درنهایت می توان گفت زبان بدن برای ساده سازی مطالب، موقعیت سازی و نگرش مثبت در کلاس درس، موفقیت در تدریس، اعتماد مدرسان به دانشجویان و توانایی یادگیری عمیق مؤثر است.
بازکاوی مفاهیم سازگاری و سبک های مقابله و مرور آنها از دیدگاه های مختلف
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود یک کودک کم توان ذهنی، یک عامل نگران کننده برای سازگاری خانواده محسوب می شود. خانواده های دارای کودک مبتلا به ناتوانی از نظر اجتماعی منزوی هستند و در مقابل استرس آسیب پذیرتر می باشند. والدین این کودکان خصوصا مادران دارای حالات هیجانی ناپایدار، سوگ پایدار و ناسازگاری هستند. منظور از سازگاری، انطباق متوالی با تغییرات و ایجاد ارتباط بین خود و محیط به نحوی است که حداکثر خویشتن سازی را همراه با رفاه اجتماعی، امکانپذیر می سازد. سازگاری یعنی شناخت این حقیقت که هر فرد باید هدف های خود را با توجه به چهارچوب های اجتماعی، فرهنگی تعقیب نماید. صرف نظر از اینکه در کنار آمدن با مشکلات تا چه اندازه توانا باشیم باز هم در زندگی مواقعی پیش می آیدکه به ناچار احساس فشار روانی می کنیم. انگیزه های ما همواره به آسانی ارضا نمی شود، بنابراین باید موانعی را از سر راه برداشت، دست به انتخاب زد و در برابر ناکامی ها صبر و شکیبایی نشان داد. در اثر برخورد افراد با موانعی که راه را بر کامیابی های آنان می بندد، در هر یک از آنان شیوه های پاسخ دهی ویژه ای رشد می کند. به عبارت دیگر، می توان گفت روش های بسیاری برای مقابله با استرس وجود دارد. بسیاری از این روش ها ماهیت روانشناختی دارند و افراد متفاوت با توجه به ویژگی های شخصیتی خود، هر یک، روشی را برای مقابله با استرس بر می گزینند. از این رو در تحقیق حاضر، به لحاظ اهمیت موضوع به بررسی و بازکاوی سازگاری و سبک های مقابله و مرور آنها از دیدگاه های مختلف پرداخته شده است.
مقایسه مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوا در مدارس تلفیقی و استثنایی در استان مرکزی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر کم شنوای دوره دبستان در مدارس تلفیقی و استثنایی شهر اراک است در پژوهش پس رویدادی حاضر، ۶۰ نفر از دانش آموزان کم شنوا شرکت داشتند که از این تعداد ۳۰ نفر در مدارس ویژه دانش آموزان ناشنوا و ۳۰ نفر دیگر در مدارس تلفیقی شهر اراک به تحصیل اشتغال داشتند در این پژوهش، موقعیت آموزشی به عنوان متغیر مستقل و مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوا به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. دانش آموزان مورد مطالعه از نظر هوش پیشرفت تحصیلی نوع ناشنوایی و دوره تحصیلی همتاسازی شده اند. برای ارزیابی مهارت های اجتماعی دانش آموزان از مقیاسهای درجه بندی مهارت اجتماعی گرشام و الیوت(1990) ویژه دانش آموزان دبستان استفاده شده است که توسط معلم دانش آموزان تکمیل گردیده است. یافته های بدست آمده نشان می دهد که میانگین نمره مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوایی شاغل به تحصیل در مدارس تلفیقی از میانگین نمره مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم شنوایی شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی بالاتر بود ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود.
تببین الگوی استقرار محیط یادگیری حرفه ای الکترونیکی بر پایه پذیرش فناوری و سواد اطلاعاتی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی استقرار محیط یادگیری حرفه ای الکترونیکی مدیران بر پایه پذیرش فناوری و سواد اطلاعاتی مدیران است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی- کمی) با راهبرد اکتشاف متوالی و برحسب زمان گرداوری داده، توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل شامل کلیه مدیران شهرداری بندرعباس است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه-ای، و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) انجام شد که خبرگان روا بودن مصاحبه را تایید کردند, محاسبه پایایی آن با روش پایایی بین دو کدگذار که پایا و روا بودن مصاحبه را نشان می داد، مشخص شد. روایی پرسشنامه محقق ساخته نیز از طریق روایی صوری، محتوا و سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. دراین پژوهش به منظور تحلیل داده ها از دو بخش کیفی وکمی استفاده شد.در بخش کیفی کدگذاری نتایج مصاحبه انجام شد ودر بخش کمی نیز از آمار توصیفی و استنباطی(مدل سازی معادلات ساختاری، عاملی تائیدی و آماره t) استفاده شد.
شناسایی ابعاد و مولفه های جذب ، نگهداشت و توانمند سازی در نظام تربیت معلم کشور با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامت معلمان و نقش آموزش و پرورش در ارتقاء و پیشرفت جوامع بشری، استقرار الگوی جامع جذب، نگهداشت و توانمندسازی در نظام تربیت معلم را ضروری کرده است. هدف این مقاله طراحی الگوی جذب، نگهداشت و توانمندسازی و شناسایی عناصر و مؤلفه های آن در نظام تربیت معلم کشور است. رویکرد مورد نظر در این پژوهش کیفی و روش مورد استفاده مطالعه موردی بود. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و خبرگان حوزه تربیت معلم که در زمینه موضوع پژوهش تجارب ارزشمندی داشتند، بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش نمونه-گیری گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری داده ها و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مطالعه متون حاوی نظرات آنها در وبگاه ها و رسانه ها استفاده شده است. جهت استخراج چارچوب ابعاد و مؤلفه های جذب، نگهداشت و توانمند سازی دانشجو معلمان از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون مرتبط استفاده شد. همچنین با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیرحاصل شد. برای اعتباریابی داده ها از روش های قابل قبول و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
بررسی تأثیر هوش هیجانی بر مهارتهای اجتماعی و کاهش پرخاشگری با متغیر میانجی عزت نفس
حوزههای تخصصی:
مهارتهای اجتماعی و کاهش پرخاشگری از جمله ویژگیهای مهمی هستند که لازمه موفقیت افراد جامعه می باشند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر هوش هیجانی بر مهارتهای اجتماعی و کاهش پرخاشگری با متغیر میانجی عزت نفس در بین بانوان سرپرست خانوار بهزیستی شهرستان سرخس انجام شد. این مطالعه به روش میدانی در بین جامعه آماری بانوان سرپرست خانوار بهزیستی شهرستان سرخس در سال 1399 که تعداد آنها 200 نفر بود، انجام شد. نمونه آماری طبق جدول مورگان 127 نفر از بانوان شهرستان سرخس بودند که به روش نمونه گیری غیر احتمالاتی در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه های استاندارد و معتبر استفاده شد. پرسشنامه های هوش هیجانی شوت و همکاران، عزت نفس کوپر و اسمیت، مهارتهای اجتماعی ماتسون و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، پرسشنامه های استفاده شده در این تحقیق بودند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها شامل آمار توصیفی، مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر در نرم افزارهای Excel،SPSS و Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داد که هوش هیجانی بر عزت نفس، همچنین عزت نفس بر مهارتهای اجتماعی و کاهش پرخاشگری تأثیر داردو همچنین هوش هیجانی بر مهارتهای اجتماعی و کاهش پرخاشگری از طریق متغیر میانجی عزت نفس تأثیر دارد، اما تأثیر مستقیم هوش هیجانی بر مهارتهای اجتماعی و تأثیر مستقیم هوش هیجانی بر کاهش پرخاشگری معنادار نمی باشد.
The Mediating Role of Learning Emotions in Relation to Learning Approaches with Academic Engagement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Learning emotions consist of a range of ups and downs students come across in the classroom concerning the subject of study that may affect their performance in academic affairs and the correlation between learning approaches and academic engagement. The present study discussed the mediating role of learning emotions in the relationship between learning approaches and academic engagement in the academic year 2020/2021. The study used a correlation-descriptive research method and multistage cluster sampling. Participants were 384 female upper-secondary school students according to the Cochran formula. Three types of questionnaires were used to collect data: Reeve and Tseng’s academic engagement, Miller et al.’s learning approaches, and Pekrun’s learning emotions. Data were analyzed using Structural Equation Modelling in PLS software. Our findings showed that learning emotions (both positive and negative) have a mediating role in the correlation between learning approaches (learning goals, performance goals, instrumental/future goals, perception ability, external and internal evaluation) and academic engagement (P≤0/05). Moreover, learning approaches have a significant positive correlation with academic engagement (P≤0/05). Furthermore, learning approaches have a significant positive correlation with positive learning emotions, but a significant negative correlation with negative learning emotions (P≤0/05). We can hereby deduce that positive emotions have a significant positive correlation with academic engagement (P≤0/05), whereas the correlation coefficient between negative learning emotions and academic engagement is not significant (P≥0/05). It can be concluded that academic engagement is significantly affected by learning approaches and learning emotions and positive emotions increase the effect of learning approaches on academic learning.
The Investigating and Identifying Barriers to E-Learning for Students of Payame Noor University of Tabriz with Providing a Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present article aimed at recognizing the barriers of E-leaning in front of Tabriz Payame Noor university students and providing a model. The statistical society was Tabriz Payame Noor university students during 2018-2019; among them, 384 students were selected in the random classified way through the Cochran formula. The researcher`s self-made questionnaire was used as the instrument of the study with content validity and 0.84 reliability was gained through Cronbach’s alpha technique. The data were analyzed through SPSS software; through exploratory factor analysis six indexes of 1. Lack of skills and continuous communication, 2. Lack of motivation, 3. Inaccessibility to the technology, 4. The inability of learning through media, 5. Lack of online group conversation, and 6. Lack of aligned issues with success in E-Learning as the barriers of E-learning for students. The model of E-learning barriers was designed too. The obtained results of the Friedman ranking test revealed that due to the lack of skills and continuous communications between students and professors of the university; this factor was the most important barrier in the process of university students’ E-learning.