فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۲۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
رابطه ی بین معنویت خانواده با تاب آوری آن، با واسطه گری کیفیت ارتباط در خانواده
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین نقش واسطه ای کیفیت ارتباط در خانواده در رابطه بین معنویت خانواده و تاب آوری آن بود. به همین منظور تعداد 398 نفر از والدین دانش آموزان کرمانشاهی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش عبارت از مقیاس سنجش تاب آوری خانواده، مقیاس ارتباط خانواده، مقیاس تقدس ازدواج، مقیاس تقدس والدگری بودند. برای تحلیل داده ها، از همبستگی پیرسون و رگرسیون متوالی همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دادند که معنویت هم بطور مستقیم (20.0β=) و هم به طور غیر مستقیم (14.0β=) (با واسطه کیفیت ارتباط در خانواده) پیش بینی کننده تاب آوری خانواده می باشد. در پایان می توان چنین نتیجه گرفت که وجود جوّ معنوی در خانواده ها، بطور مستقیم و همچنین از طریق ارتقاء کیفیت ارتباط موجب تاب آوری و مدیریت مناسب مشکلات در خانواده ها می شود
شیرخواران دارای وزن کم واهمیت مداخله زودهنگام:افزایش تعاملات مادر- شیرخوار
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر بهبود رفتار سازگارانه و عمکرد تحصیلی دانش آموزان دختر باکم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی دوره ابتدایی شهر قم انجام شد .روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون _ پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. نخست از همه مدارس استثنایی موجود، 2 مدرسه به صورت در دسترس انتخاب، سپس 30 نفر از دانش آموزانی که ملاک های ورود را داشتند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون هوش وکسلر، مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند، فهرست اجتماعی ماتسون، و اجرای برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد.نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی (05/0p<)، بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش رفتارهای نامناسب دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش سازگاری اجتماعی آن ها در تمامی خرده آزمون های سازگاری اجتماعی و نیز بهبود عملکرد تحصیلی آن ها شده بود. این برنامه آموزشی بیشترین تأثیر را بر بهبود مهارت های زندگی نشان داد. می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی می شود.
تأثیر سبک های دلبستگی، انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده بر میزان تاب آوری و رابطه آن با احساس غم غربت در میان دانشجویان مقیم خوابگاه دانشگاه الزهرا(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سبک های دلبستگی و انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده بر میزان تاب آوری و رابطه آن با احساس غم غربت در میان دانشجویان سال اول مقیم خوابگاه دانشگاه الزهرا(س) در سال تحصیلی 1392- 93 انجام شد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی چند متغیره بود. جامعه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان(1972)، از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی 92 مستقر در خوابگاه های دانشگاه الزهراء(س)، نمونه ای به تعداد 121نفر بودند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پرسشنامه تاب آوری کانرو دیویدسون، مقیاس انطباق پذیری و پیوستگی خانواده (FACE-3)،پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (RAAS)و پرسشنامه احساس غم غربت (HQ) بود. به منظور بررسی فرضیه ها، از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره از نوع گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین تاب آوری و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه معناداری وجود دارد و می توان تاب آوری دانشجویان را با توجه به سبک دلبستگی اجتنابی آن ها پیش بینی کرد، انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده، در تاب آوری دانشجویان مؤثر نیست، بین تاب آوری و احساس غم غربت دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد.
تاکتیک های حل تعارض در زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نظریه ی تعارض یکی از پرکاربردترین دیدگاه ها در حوزه ی اختلافات زناشویی است که به نحو گسترده ای برای بررسی روش های کنار آمدن افراد با تعارض های موجود در روابط، مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تفاوت زنان متقاضی طلاق و زنان عادی در تاکتیک های حل تعارض بوده است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه پس رویدادی 60 نفر از زنانی که طی شش ماهه نخست سال 1391 به دادگاه خانواده شماره 2 (ونک) مراجعه کرده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با 60 نفر از زنان عادی مورد مقایسه قرار گرفتند. پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تاکتیک های حل تعارض برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای مقایسه تفاوت های دو گروه از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت دو گروه متقاضی طلاق و گروه عادی در تاکتیک های حل تعارض به جز در زیرمقیاس حمله جسمانی از فرم پرخاشگر و قربانی به لحاظ آماری معنی دار است بدین گونه که گروه متقاضی طلاق در زیرمقیاس حمله جسمانی از فرم پرخاشگر و زیرمقیاس خشونت روانی از هر دو فرم پرخاشگر و قربانی نمرات بالاتری به دست آوردند. در مقیاس مذاکره (فرم پرخاشگر و قربانی) گروه عادی نمرات بالاتری به دست آوردند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر زوجین موفق از تاکتیک های مسالمت آمیز در حل تعارضات خویش استفاده می کنند، در حالی که زوجین ناموفق با اتخاذ تاکتیک های خشن و خشونت روان شناختی و جسمانی سعی در فرونشانی تعارضات پیش آمده دارند. یافته های مطالعه حاضر اهمیت تاکتیک های حل تعارض در حوزه تعارضات زناشویی برجسته ساخته و توجه متخصصین و سیاست گزاران را به ابداع رویکردهای مداخلاتی برای بهبود این توانایی در جلوگیری از طلاق جلب می کنند.
بررسی نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده در رابطه سلامت خانواده اصلی با عدالت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سلامت خانواده ی اصلی از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده برعدالت زناشویی انجام شد. نمونه ی پژوهش شامل 240 معلم زن متأهل شهرستان ممسنی بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت خانواده اصلی، ادراک انصاف و سبک های حل تعارض را تکمیل کردند. لازم به ذکر است که از سنجه ادراک انصاف برای ارزیابی عدالت زناشویی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ابزار 18 Spss و Amos استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد سلامت خانواده ی اصلی به طور مستقیم با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همین طور سلامت خانواده ی اصلی به طور غیر مستقیم و از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به این ترتیب سبک حل تعارض غیر سازنده توانست نقش واسطه ای بین سلامت خانواده ی اصلی با عدالت زناشویی ایفا کند. به عبارت دیگر سلامت خانواده ی اصلی علاوه بر اثر مستقیم بر عدالت زناشویی، از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیرسازنده نیز بر عدالت زناشویی اثر دارد. قابل ذکر است که اثر مستقیم بیش تر از اثر غیر مستقیم بود. از این رو هر دو مسیر در مدل پژوهشی تأیید شد.
درک دختران نوجوان و والدینشان از نقش خانواده در شکل گیری رفتار فعالیت بدنی در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده تأثیر بسزایی بر رفتارهای مرتبط با فعالیت بدنی در کودکان و نوجوان دارد، گرچه نحوة این تأثیر هنوز مشخص نیست. پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی نقش خانواده در شکلگیری رفتار فعالیت بدنی در دختران نوجوان طراحی شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوة تحلیل محتوا انجام گرفته است. بهمنظور جمعآوری دادهها مشارکتکنندگان این پژوهش (شامل 16 دختر نوجوان، 2 پدر و 7 مادر) مورد مصاحبة عمیق نیمهساختاری قرار گرفتند. کلیة مصاحبهها ضبط و سپس خط به خط دستنویس شد و در نهایت از طریق تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شد. طی تجزیه و تحلیل این پژوهش، مضامینی با عنوان شروعکننده (استعدادیابی، ایجاد علاقه)، تقویتکننده (فراهم کردن، همراهی، تشویق) و نگهدارنده (تلاش بهمنظور رفع موانع، تلاش برای کسب رضایت عضو مخالف در خانواده) بهعنوان نقش خانواده در شکلگیری رفتار فعالیت بدنی در دختران نوجوان بهدست آمد. این پژوهش درک بهتری از نحوة تأثیر خانواده بر شکلگیری رفتار فعالیت بدنی دختران نوجوانان فراهم کرد. شناسایی نقش خانواده در این زمینه میتواند به طراحی مداخلات مؤثرتر مبتنیبر خانواده به کارکنان بهداشتی و مربیان تربیت بدنی کمک کند، ضمن اینکه به این وسیله حوزههای مورد نیاز برای تحقیق بیشتر آشکار میشود.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی بانوان و آموزش مکاتبه ای همسران آن ها به شیوه شناختی - رفتاری بر رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش گروهی بانوان و آموزش مکاتبه ای همسران آن ها به شیوه شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی می پردازد. نوع تحقیق، نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پی گیری با گروه گواه است. نمونه مورد پژوهش شامل 28 زوج از بین والدین دانش آموزان دبستانی شهر اصفهان می باشد که براساس نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ است. بانوان گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعته برنامه آموزش گروهی شناختی ـ رفتاری دریافت نمودند و همسران ایشان نیز به شیوه مکاتبه ای در برنامه آموزشی شرکت کردند و گام به گام همراه با همسران خود آموزش های شناختی ـ رفتاری دریافت نمودند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که آموزش گروهی بانوان همراه با آموزش مکاتبه ای همسران آن ها به روش شناختی ـ رفتاری، رضایت زناشویی گروه آزمایش را نسبت به گروه گواه افزایش داده است، به گونه ای که 36% واریانس نمرات رضایت زناشویی زنان و 35% واریانس نمرات زناشویی مردان مربوط به عضویت گروهی بود (01/0P<). همچنین نتایج نشان داد که این اثربخشی در مرحله پی گیری حفظ شده است (001/0P<).
تاثیر آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان بر کاهش ناامیدی، شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان برکاهش ناامیدی و بهبود شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شهر اردبیل در سال 1392 تشکیل دادند (83N=). از این جامعه تعداد 45 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب و بعد از انجام مصاحبه بالینی در سه گروه 15 نفری آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، آموزش تنظیم هیجان و گواه به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش و پس آزمون به پرسش نامه های ناامیدی، شادکامی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سه گروه آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و گروه گواه در ناامیدی، شادکامی و عزت نفس وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که در شادکامی و ناامیدی هر دو شیوه ی آموزش مهارتهای مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان به یک اندازه اثربخش بودند ولی روش تنظیم هیجان بر عزت نفس اثربخش نبود. با توجه مشکلات کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در اکتساب طبیعی مهارتهای رفتاری و هیجانی ضروری برای رشد، آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری و تنظیم هیجان در افزایش میزان شادکامی و کاهش ناامیدی این کودکان و نوجوانان می تواند سودمند باشد.
توان پیشبینی سبکهای فرزندپروری ادراک شده و متغیرهای جمعیتشناختی بر احساس تنهایی دختران دانشآموز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: احساس تنهایی، به عنوان حالتی ناخوشایند، پاسخهای هیجانی منفی و نارضایتی ادراکی فرد را در روابط اجتماعیاش شامل میشود. این تجربه نامطلوب و پریشانکننده میتواند به ناسازگاریهای شناختی، هیجانی و رفتاری فرد در مرحله نوجوانی منجر شود. شواهد پژوهشی حاکی از وجود رابطه بین سبکهای فرزندپروری و شایستگیهای اجتماعی کودکان و نوجوانان است. به همین دلیل، برخی از پژوهشگران، به منظور توان پیشبینی احساس تنهایی در نوجوانان، بر مطالعه سبکهای فرزندپروری (اقتدارمنش، دیکتاتوری و سهلگیرانه)، تاکید میکنند. از سوی دیگر، برخی نتایج پژوهشهای مبتنی بر رویکرد بوم شناختی براون فنبرنر نشان داده است که بافت خانوادگی (وضعیت اقتصادی-اجتماعی، تحصیلات والدین و جنسیت کودک)، در درک تحول اجتماعی و احساس تنهایی فرزندان حائز اهمیت است. پژوهش حاضر بر اساس مدل تعاملی، سعی در بررسی توان پیشبینی مولفههای سبکهای فرزندپروری ادراک شده و متغیرهای جمعیتشناختی بر احساس تنهایی دانشآموزان دختر نوجوان دارد.
روش کار: روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع رگرسیون چند متغیره گام به گام است. گروه نمونه با توجه به فرمول کرجسی و مورگان (416=n) نفر برآورد و به روش چند مرحلهای انتخاب گردید. به منظور گردآوری دادهها از سه پرسش نامه سبکها و ابعاد فرزندپروری، مقیاس افتراقی تنهایی و پرسش نامه جمعیتشناختی استفاده گردید.نتایج: نتایج به دست آمده بر اساس رگرسیون چندمتغیره گام به گام، نشان دهنده سه مرحله معنیدار در پیشبینی متغیر وابسته (احساس تنهایی) است. در اولین مرحله، بعد گرمی و حمایتگری از سبک فرزندپروری اقتدارمنش، بیشترین رابطه را با متغیر ملاک نشان داد (534/0=R، 000/0=F). در مرحله دوم، دو مولفه سبک فرزندپروری اقتدارمنش ( گرمی- حمایتگری و خودمختاری)، بالاترین میزان توان پیشبین احساس تنهایی را نشان دادند (556/0=R، 000/0=F). در مرحله آخر، سه متغیر ( بعد گرمی و حمایتگری، بعد خودمختاری و پایگاه اقتصادی-اجتماعی) دارای بیشترین توان پیشبینیکنندگی متغیر وابسته بودند (563/0=R، 000/0=F).بحث: با توجه به یافتههای به دست آمده از پژوهش حاضر می توان بیان داشت که سبک فرزندپروری اقتدارمنش، به ویژه دو بعد گرمی و حمایتگری و خودمختاری آن؛ و متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی میتواند میزان احساس تنهایی را در دانشآموزان دختر کاهش دهد. این نتایج بایستی در سیاستگذاری سازمانهای بهداشت روانی و آموزش والدین و مشاوران بالینی مورد توجه قرار گیرد.
"
مقایسه ی رضایت زناشویی در زوجین با همسرگزینی سنتی و غیرسنتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی رضایت زناشویی در زوجین با همسرگزینی سنتی و غیرسنتی در شهر تهران به روش ترکیبی کمی- کیفی انجام شد. روش: نمونه پژوهش در بخش کمی شامل150 نفر (83 نفر زن و 67 نفر مرد) ساکن شهر تهران بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد گروه نمونه همگی 2 تا 7 سال از شروع زندگی مشترکشان می گذشت. از آنها خواسته شد تا پرسشنامه ی رضایت زناشویی اینریچ و پرسشنامه ی سبک های همسرگزینی را پر کنند. در بخش کیفی نیز از 12 نفر مصاحبه صورت گرفت. این تعداد بر حسب اشباع پاسخ ها بدست آمد. یافته ها: در بخش کمی نتایج این آزمون نشان داد تفاوت معناداری در رضایت زناشویی در بین زوجین با همسرگزینی سنتی و غیرسنتی وجود ندارد. در بخش کیفی در مقایسه ی رضایت زناشویی نتایج به دست آمده نشان داد افراد با ازدواج غیرسنتی در وضعیتی پایین تر از افراد با ازدواج سنتی قرار گرفته اند و افرادی که به طور سنتی ازدواج کرده اند در دلبستگی ایمن، دینداری و نقش پذیری در وضعیتی بهتر از افراد با ازدواج غیر سنتی قرار دارند. نتیجه گیری: نحوه ی همسرگزینی با رضایت از زندگی زناشویی ارتباط دارد و افراد با انتخاب صحیح در نحوه ی همسرگزینی می توانند گام های موثری در افزایش رضایت زناشویی بردارند.
" بررسی قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد هویتی فرزندان توسط ابعاد فرزندپروری والدین در بین دانشجویان دانشگاه شیراز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال بوده است که آیا ابعاد فرزند پروری والدین قدرت پیش بینی ابعاد هویتی در میان دانشجویان را دارد. به منظور پاسخ به این سؤال از نمونه 242 نفری دانشجویان، اعم از (134 نفر) دختر (108 نفر) پسر استفاده شد که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند، میانگین سنی دختران 89/20 و پسران 25/21 و انحراف معیار سنی آنها به ترتیب برابر با 93/1 و 17/2 بود. ابزار های اندازه گیری در این پژوهش عبارت از مقیاس شیوه های فرزند پروری شیفر و مقیاس هویت(EIPQ) بودند. پایایی ابزارها به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عامل سنجیده شد.
به منظور تعیین قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد هویتی از طریق ابعاد فرزند پروری والدین از شیوه آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که بعد گرمی- سردی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معنا داری برای بعد تعهد داشت در حالی که بعد آزادی- کنترل چنین قدرتی نداشت. ابعاد فرزند پروری والدین قدرت پیش بینی کنندگی معناداری برای بعد جستجوگری نداشته و نتایج نشان داد که بعد گرمی- سردی به تفکیک جنسیت برای هر دو جنس قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معناداری برای بعد تعهد داشته است.
"